جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 245 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 245 )

  • پنجشنبه ۱۲ آذر ۱۳۶۰

جلسه دویست وچهل وپنجم                                                           12آذرماه 1360  هجری  شمسی
                                                       بسمه تعالی                        6  صفر  1401   هجری   قمری
                                        مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی                                                                                                   
                  صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روزپنجشنبه دوازدهم آذرماه 1360
فهرست مندرجات
1-اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید .
2-بیانات قبل ازدستور آقایان حسین نیا، سید بوالحسن حسینی ،کاظمی ،مهندس طاهری وعلی اکبر ناطق نوری.
3-تذکرات نمایندگان به دولت به وسیله آقای رئیس.
4- ادامه رسیدگی به لایحه  دیوان عدالت اداری.
5- پایان جلسه  وتاریخ تشکیل جلسه آینده ودستور آن.
            جلسه ساعت هشت  و سی دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد
1- اعلام رسمیت  جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید
رئیس-  بسم الله الرحمن الرحیم، با حضور 186 نفر جلسه  رسمی است دستور جلسه  قرائت شود .
منشی-  بسم الله الحرمن الرحیم ، دستور  جلسه دویست و چهل  و پنجم  روز پنجشنبه  دوازدهم آذر ماه 1360 هجری شمسی مطابق با ششم صفر 1402  هجری قمری .
1- تلاوت  کلام اللخ مجید .
2-نطقهای  قبل ازدستور.
3-دنباله  رسیدگی به گزارش کمیسیون قضائی درخصوص لایحه  دیوان عدالت اداری.
4-گزارش  کمیسیون مسکن وشهرسازی در خصوص طرح اراضی شهری .
5- گزارش شور او لکمیسیون امور بازرگانی درخصوص لایحه اصلاح بند ‹‹ب›› مادة 16 اساسنامه شرکت  سهامی گسترش  خدمات بازرگانی .
6- گزارش شور اول کمیسیون بازرگانی در خصوص لایحه اصلاح مادة 12 اساسنامة  شرکت سهامی گسترش  خدمات بازرگانی .
7- گزارش کمیسیونهای بیرو، پس و تلگراف وتلفن  وبرنامه وبودجه  د رخصوص لایحه اجازة دریافت  مبلغ یک ریال به حق ثبت  مرسولة سفارشی  وبیمه ومبلغ  2 ریال  ثبت  هر امانت پستی .
8- انتخاب یکنفر برای عضویت در کیمسیون موقتی رسیدگی به درخواست  صدور پروانة مطبوعات مذکور در تبصرة 2 قانون مطبوعات مصوب  25/5/1358  شورای انقلاب .
9- تقدیم گزارش 6 ماهة اول سال 1360 کمیسیون اصل نود .
10-اعلام اسامی  غائبین ودیر آمدگان .
11-اعلام ختم جلسه وتاریخ وبرنامة جلسه بعد .
رئیس- تلاوت کلام الله مجید  را شروع کنید .
                                              اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
                                                بسم الله الرحمن الرحیم
‹‹یریدون لیطفؤا نورالله بافواههم والله متم نوره  ولوکره  الکافرون .هوالذی ارسل رسوله بالهدی ودین الحق لیطهره علی الدین کله ولوکره المشرکون .یاایها الذین آمنواهل تجارت  تنجیکم من عذاب الیم . تومنون بالله ورسوله  وتجاهدون فی سبیل الله با موالکم وانفسکم  ذلکم  خیر لکم ان کنتم تعلمون .یغفر لکم ذنوبکم  وید  خلکم  جنات  تجری من تحتهاالانهار ومساکن  طیبت  فی جنات  عدن ذلک  الفوز العظیم . واخری  تحبونها  نصر من الله وفتح  قریب  وبشر المؤمنین ویاایها الذین  آمنوا  کونوا  انصارالله کما قال  عیسی بن مریم للحواریین  من انصاری الی الله  قال  الحواریون نحن  انصارالله فامنت  طائفت من بنی اسرائیل وکفرت طائفت فایدنا الذین آمنوا  علی عدوهم فاصبحوا ظاهرین .››
                         (صدق الله اعلی  العظیم – حضار صلوات فرستادند)
                                                   ‹‹از آیه  8 الی آیه آخر سوره الصف ››
2- بیانات  قبل از دستر  آقایان حسین نیا ، سید ابوالحسن حسینی ،کاظمی ،مهندس  طاهری  و علی اکبر ناطق نوری
رئیس- سخنرانانقبل ازدستور را دعوت کنید .
منشی-آقای  حسین نیا  بفرمائید .
حسین نیا -  اعوذبالله من الشیطان الرجیم .بسم الله الرحمن الرحیم ،‹‹ولله  علی الناس  حج البیت من استطاع ….››(سوره  آل  عمران آیه 91)  حج  این با شکوهترین نمود ایدئولوژی اسلامی در اجتماع امسال  بااستطاعت  اجتماعی  خود در مکه  برگزار گردید .استطاعت اقتصادی ،بلوغ  واندیشه  ایرانی ،تبلور  خود را د رصحاری  جزیره العرب  امسال به نمایش گذاشت . حج  این با شکوهترین  نمود اجتماعی مردممسلمان امسال  شکوه  خاص خود را پیدا نمود ود رخیابانهای مکه بصورت  طغیان  علیه امپریالیزم  غرب و شرق  اعلام موجودیت  کرد . اسلام راستین ،اسلام خونینی که در چنگ  طاغوتیان  اسیر بود، برای اولین بار نبرد  خشمگین  خود را د رصحاری جزیره العرب  به نمایش گذاشت وانقلاب اسلامی  ایران  رفت تا صدور  خود رابه خارج  تحقق بخشد .نظام  وابسته آمریکائی  ،نظام  شیوخ  عرب که میلیونها بشکه  نفت رامیفروشد تا غارت  کندهستی  یک ملتی را همة هستی  خود را د رخطر دید. چکمه  پوشان پلیس  خود را به بیت الحرام فرستاد .مردم مسلمان ایران دیدند که چگونه  غارتگران وابستة غرب برای اینکه  این صدای آزادی را بکشند  حتی به بیت الحرام نیز رحم نکردند. شکوه  انقلاب  اسلامی ایران دیدید که پیام ملک  خالد را برای رهبر انقلاب بدنبال  داشت که به دروغ چیزهائی را به مردم مسلمان ایران بست . او بر سر این بود ،شاید  بگوید که مردم مسلمان ایران که از هر مسلمانی موحدترند به جای ‹‹الله اکبر ،حمینی رهبر ››‹‹الله اکبر حمینی رهبر ›› می گویند . چنین نبود وهر گز چنین اندیشه ای در مغز  مردم مسلمان ایران هر گز  نیامد. مردم مسلمان ایران بر سر این بودند تا فریاد خشمگین  خود را علیه طاغوتیان شرق و غرب  اعلام نمایند واعلام خونین  خود را علیه چکمه  پوشان  شرق و غرب اعلام  نمایند  .اعلام خونین خود را علیه چکمه پوشان  غرب و شرق در صحنة بیت الحرام  به نمایش گذاشتند . مردم مسلمان ایران دیدند و نشان دادند همان گونه که علیه چکمه  پوشان شاه ایستادند،‌شیوخ  عرب نیز در مقابل آنان به هیچ غلطی دست نمی توانند بیازند.
رئیس- وقتتان تمام شد، شما 3 دقیقه  وقت داشتید .
حسین نیا – با تشکر از برادم آقای حسینی عرایضم را ختم می کنم .رئیس- آقای حسینی نماینده مردم مینو دشت .
 ابوالحسن حسینی – بسم الله الرحمن الرحیم ،انا فتحنا لک فتحاً مبینا،درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ،امام امت. درود به روان پاک شهدای راه اسلام  ورزمندگانی کهبا ایثار خون  خود جهانی تازه با ارزش هائی الهی بوجود آوردند .درود به همة حافظان آسمان ودریا و زمین ایران .
بدون مقدمه از مردم متعهد ومدین مینو دشت ،گالیکش ،کلاله ،از سپاه و بسیج  وجهاد وکمیته از ترکمن وفارس  تاکنون چهل نفر شهید و 35 نفر مجروح ودر ششم محمرم بسیج  مینو دشت وچهاردهم محرم پنجین  گروه از گالیکش و همچنین کلاله ، به  جبهه  اعزام شدند، با یک توجیه برای ساختمان تلفن  خانه مینو دشتدر حدود 2 میلیون تومان کمک کردند. انقلاب آنچنان در روح و جان  185 روستا و سازمان و 5 دهستان ودو شهر  مینو دشت وگالیکش ویکصد هزار  جمعیت عجین شده با حساسیت منطقه ولی حضور در صحنه و اطاعت از فرمان امام مسأله  گروهک وضد انقلاب  حل شده وو چند نفر فریب  خورده رامردم بوسیله مقامات مسؤول  کیفر دادند، اینمنطقه  بعلت گسترش و کوهستانی بودن در فقر بسر می برند ، بخاطر  عدم دسترسی ونجابت  تاکنون مورد توجه  قرار نگرفته اند  .مینو دشت با سی و هفت  سال  سابقه بخشداری (طبق این طوماری  که ملاحظه می فرمائید) فقط  خواسته شان این است که یک شهر صد هزار نفری تبدیل به فرمانداری بشود وروی  پای  خودش بایستد اینخواستشان از نمایندگان محترم مجلس  ووزارت کشور وتقسیمات  کشوری  است وطبق این طومار  12 متری که ملاحظه  می فرمالئید ،تبدیل به فرمانداری نشده و کلاله با سابقة  ممتد زیر چکمه های  خاندان پهلوی  با 250 روستای  فارسی  وترکمن ،سیستانی وبلوچستانی مشابه آن با راه بندان تبدیل  به فرمانداری شد ولی کلاله ومینو دشت وضع نابسامانی دارد. کلاله  با تشکیل بسیج  زیر نظر سپاه  گنبد وبا هماهنگی  نهادها و  ارگانها فعالیت  چشمگیری در جهت انقلاب  شروع کردند. شهر 13 هزار نفری گالیکش را شهید رجائی درمسافر تشان  مورد توجه قرار دادند وتأسیس  شهرداری  را دستور دادند که تاکنون اقدام نشده و همچون  شتر مرغ نه از مزایای  شهری برخوردار است و نه دهات . شهری  است به علت نداشتن مسؤول  نیمه  ویران ،آب مشروبش رودخانه و خیابانهایش حتی شن ریزی نشده . درمرام تپه  بخش مرزی اگر  برنامه های عمرانی  منظور  شده انجام شود ،از مسؤولین  سپپاسگزاریم ولی  مردم عشایر مرزی مرام تپه  واینچه  برون داش برون  مورد توجه  وزارت کشور  قرار نگرفته  اند برادران ترکمن  انتظار دارند مورد عنایت  قرار گیرند .. نمایندگان محترم ،مسؤولین .گنبد  کاوس با یک سوم مساحت ویک ششم جمعیت  از حدود  40 ششهر وبخشش کل مازنداران  در رژیم گذشته در استثمار  گرگان تیمسار مزینی منفور  بوده . بعنوان نمونه   شهر کشاورزی  گنبد و 6 بخش د رنمودار جلوی پارلمان اسمی از آن برده نشده د رحالیکه از 120 هزار تن گندم ، 85 تن آن  مربوط به گنبد  بود که در حدود 10 هزار تن هم تحویل ندادند. اگر مسؤولین  مستقلی در گنبد  وجود داشت نباید این همه خسارت  برنج  و پنبه  متوجه کشاورزان شود .همانطور که مدیر کل راهسازی و بهداری وآبیاری  ،همة  اینها  در گرگان متمرکز ند، مردم ترکمن ،فارس بیصبرانه در انتظار  تصمیم  قاطعانه ، عادلانه  مجلس  محترم شورای اسلامی ومسؤولین  تقسیمات  کشوری  هستند که حقوق  پایمال  شدة آنان جبران شود. از وزیر  نیرو ومسؤولین  آب منطقه شمال ، مردم مینو دشت  انتظار دارند سهنرماب  چهل چای  فراموش نشود زیرا در غیر اینصورت احداث  چاه های بی رویه  چشمه ها و قنات  را خشک  ور د آینده نزدیک زمین ها تبدیل به شوره زار خواهد شد.دانشکده کشاورزی  و دامپروری از خواسته های مردم گنبد است . از شورای  عالی قضائی  خواستارم گنبد وکلاله را مورد توجه  قرار دهند . دادگاه صلح گنبد تعطیل ،تنها  قاضی آن بدون دلیل به ساری منتقل شده و دادگاه جزائی وعمومی فقط  چهار  قاضی دارد(کلاله  فقط یک قاضی ) تصمیم  جدی  گرفته شود ، پرونده های انباشته شده زندانیان  رادر بلاتکلیفی  قرار داده . جلوگیری  ازاعتیاد  وفروش  مواد  مخدر را جدی  تلقی  کنند  معتادینی  که ترک کرده بودند.دوباره گرفتار شدند،از آقای میر محمدی  معاون وزیر کشاورزی  خواستارم بااعزام  بازرسان  دلسوز  متعهد جنگل را از تخریب  نجات  ووضع  طرح جنگل  لوه مشخص  شود وبا نظارات داگاه انقلاب  گنبد  کاووس و فرمانداری به کا رخود ادامه دهند . نمایندگان محترم  تقاضا  دارم از شماهر چه زودتر  وضع  زمین  را روشن کنند. یاد نمی رود  قبل از انقلاب  اطلاع  دادند  جنگل  در حال ویرانی است  پس از مراجعه  به جنگل و اعتراض  یکنفر از افراد با آهی سرد روبه منکرد و گفت ،آقا  حسینی  فقط جای  دو طبق  گندم (یعنی به اصطلاح  خودمان  6 کیلو بذر )  بشود زمین  آباد کنم وبتوانم یککیسه  گندم بیاورم کافی است . اشاره  کردم به دشت  پهناور گنبد کاووس ،این زمینها از آن شماست  ولی انقلاب  تاکنون یک کشاورز رادرمنطقه ترکمن  صحرا  صاحب زمین نکرده ،بخاطر خونشهدا ورمندگان طبق دستور اسلام وفرمان امام هر چه  زودتر تصمیم بگیرید . از  عاقبت کار بترسید . مردم زحمت کش منطقه در فقر و گرسنگی بسر می برند  در حالیکه دها هزار هکتار مال  افراد هنوز در بلاتکلیفی  بسر می برد . چند  یادآوری :
1- به آقایان شلاق  خورده وپرونده دار وکسانیکه با حزب  خلق مسلمان  رابطه دارند حداقل مسؤولیت ندهید .
2- با شهادت ورفتن مسؤولین آنان که در انقلاب  خدمت کرده اند اگر قدردانی  نم یکنید مورد بی مهری  قرار  ندهید ولو  برای یک بار شده بخواهید . وعلت تعویض آنان را بیان کنید اگر مؤمن  به انقلاب  باشند قانع می شوند .
3- همانطوریکه شرکتهای آزاد  پس از قبول پروژه  با چند نفر مهندس مثلا با 30 میلیون تومان پس از خرید  ابزار  سود  هم می برندباید  همین توازن  هم بین حقوق  بگیرهای دولت وشرکتهای خصوصی وجود پیدا کند ،حداقل  بین حقوق و ثمرة کارشان  تناسبی باشد .
4-  به شرکتهای خصوصی اخطار  می کنم از خون شهدا خجالت  بکشند  برای فروش ویدئوها ویا نوارها ویا مشاغلی دیگر با بودن جوانهای بیکار از دختران 17،18 ساله نیمه عریان کار نکشند .برای صدق گفتارم ببینید ،زنان بزک کرده  صبحها  به کجا می روند و عصرها از کدام شرکت خصوصی بیرون میایند؟ اگر مسؤولین  جلوگیری نکنند مردم شهید داده تصمیم  خواهند گرفت .
رئیس- یک دقیقه وقت دارید .
 حسینی – از نمایندگان محترم  تهران هم تقاضا یم این است کهبه منطقة نوزده آموزش و پرورش  جنوب شهر سر بزنند، نابسامانی  فراوان دارد  این یک دقیقه را هم خواهش می کنم آقای کاظمی  صحبت کنند .
رئیس- آقای کاظمی بفرمائید.
کاظمی – بسم الله الرحمن الرحیم . با سلا ودرود  به پیشگاه  رهبر بزرگ انقلاب و نجات دهندة امت اسلامی و رزمندگان جبهه های  حق  علیه  باطل  دراین  فرصت کوتاه اشاره به چند مشکل که هر چه سریع تر باید به فکر  حل  آنان باشیم  وچند مشکل دیگر از حوزه انتخابیه می کنم .مشکل اول که امروزه هم شاید  مطرح باشد ،مشکل  شهرستانها مشکل  مسکن و تراکم  جمعیت است ،راه  حل این مشکل بنظر منباید از روستاها باشد (رئیس – یک دقیقه  دیگر  وقت دارید )  دادن خدمات به روستاها ،ایجاد  کار برای روستائیانی که با هجرت  سرسام آور  خودشان مشکل مسکن ،ترافیک ،کمبود  مواد مصرفی و سایر مشکلات را ایجاد می کنند . مشکل دیگر ،مشکل کاغذ بازی ادارات است  که تمام رحهای انقلابی   را این مشکل  سرسام آور و خطرناک به تعویق  میاندازد . اما  چند مشکل از حوزه انتخابیه . نبودن امنیت  برای ادامة کشاورزی در مناطق  عشایری که در اثر  وقوع  جنگ ها  ویک قتل  چندین روستا تخلیه می شود و به طرف  بخش  ها وشهرستانها میایند .نبودن  جاده مخصوصاً در فصل زمستان ،یک  بچه  برای درد آیا ندیس   چون برف افتاده نمی توانند پدر و مادرش او را به دکتر  برسانند جلوی رویشان پرپر می زند ومیمیرد  سال بعد هجرت  می کنند، این خانواده بخاطر اینکه بچه های دیگرشان به این درد مبتلا نشوند .
رئیس- وقتتان تمام شد آقای کاظمی .
کاظمی – نبودن کار در فصل  زمستان اینها راباعث میشود هجرت  کنند،بنابراین دولت درمناطق مراکز  روستاها کارخانه هائی ،مراکز کاری باید  تأسیس کند که اینها  هجرت نکنند   واین  همه مشکلات را برای شهرستانهاایجاد نکنندوامنیت  در بخش  ها و مناطق کشاورزی اسجاد کند در اثر یک نزاع  جندین روستا تخلیه نکنند و به طرف شهرهانیایند .
 رئیس- وقتتان تمام است .
کاظمی – بله ، مسأله  جادة  خرم آباد    به کرماشناه که اخیراً شروع شده به کندی  پیش میرود ،این را تسریع  کنند وبخش دومش  هماز الشتر  به لور آباد هر چه زودتر پیمان  کار برایش تعیین بشود.
مسأله  دیگر یک جاده ای هست که ما پیشنهاد کردیم ان شا ءالله  جهاد سازندگی اقدام کند از الشتر به بروجرد  که ده پانزده  کیلومتر  راه است ،اگر این قسمت  کوهستانی باز بشود چندین بخش  و منطقه راه پیدا می کنند . در صورتیکه  الان 170  کیلومتر  راه را می روند که از الشتر  خودشان رابه بروجرد  برسانند ان شا ءالله در فرصتهای  دیگر بقیه مشکلات  حوزه  انتخابیه را تشریح  خواهیم کرد  والسلام علیکم ورحمت الله وبرکاته .
رئیس- سخنران بعد ی.
 منشی- آقای طاهری  نماینده کازرون .
طاهری- بسم الله الرحمن الرحمی ، لا حول  ولاقوه الا بالله العظیم .الحمدلله  تمام توطئه های آمریکا  شیطان  بزرگ در زمینه هی مختلف  چه د رزمینه  نظامی  چه در زمینة  ناسیو نالیستی  و لیبرالیسم وهم چنین در زمینه های متعدد  تاکنون  به ححول  وقوه  خدا افشاء شده و خنثی شده . اما متأسفانه یک توطئه  هست که هنوز  این توطئه آمریکا در کشور ما کاملا  افشاء  نشده  واین  توطئه  در  زمینة اقتصاد  ما است .آمریکا  برای اینکه از نظر  اقتصادی  مارا از پا در بیاورد، یعنی بطور  کلی  در همة زمینه ها برای اینکه انقلاب را منحرف کند ونابود کند وبه شکست برساند درهمة زمینه ها توطئه کرده ومیکند وماهیتش  توطئه کردن  است وما ان شا ءالله  بحول  وقوة خدا ورهنمودهای رهبر تا آخر  میجنگیم واو را  نابود خواهیم کرد ،اما باید دائماً  توجه  داشت و فکر کرد وتوطئه  ها راخوب  شناخت . در  زمینة اقتصاد به دو گونه تاکنون عمل شده . اول اینکه از ابتداء  واز قبل  از  انقلاب   سعی شده که آن ارزش هائی که در دین ما است در رابطه  با کل مسائل و اقتصاد ،اینها را وارونه  جلو دهد. آنچه  دراسلام وسیله  است کوشش کرده به عنوان ارزش یا ضد ارزش نشان بدهد و آنچه ارزش  است سعی  کرده آنرا به ضد  ارزش تبدیل نماید . حضرت  رسول  فرمود که :
آخرین مرحله ا یکه شیاطین  د رجامعه  و در آخر  الزمان  کوشش مینمایند  برای  افساد  جامعه ،  این است که کاری م یکنند که معروف  منکر ونمکر  معروف  شود یا آنکه  وسیله است برای رسیدن  به ارزش  یا ضد ارزش ،وسیله را ارزش  و ضد ارزش  معرفی نماید واین قضیه به این شکل  دراقتصاد  ما از اول  ظهور  پیدا کرده والقاء  دشه در اسلام  مسأله مالکیت  و کارکردن وکسب  ثروت  برآن اصول اسلامی که در فقه ما ودر رساله ها معین شده اگر کسی از آن مسیر کسب مالی و ثروتی  بکند و سرمایه  ای  هبدست  بیاورد  وبعداً‌آن را هم در راه اسلام در راه خدا بکا ربیندازد ،این یک ارزش است و پیش  خدا و پیش مسلمین  ممدو ح است و فرهنگ ما فرهنگ ضد استکباری  و ضد کفر وو شرک  ونفاق است واگر کسی  ثروتی  ،مالی ،از  راه حلال به دست آورد  به عنوان این که شخص  سرمایه دار،مالی دارد. این مذموم  نیست ، این  یک ضد  ارزش نیست . یعنی اگر فردی یا شرکتی  به عنوان مثال  چند  نفر با هم شریک  بشوند کارخانه گچ  سازی درجامعه  بوجود بیاورند  وده ، دوازده  نفر ، پانزده  نفر کارگار  دارند  یک شرکت  خصوصی دو ،سه نفر شیرک  شده اند ،ده ، بیست  نفر هم کارگر این  ها هستند و این ها کرا می کنند  به فرض  این که روابط  این ها عادلانه و اسلامی باشد در اسلام این قبول است ،اما  در فرهنگ  مارکسیستی  آن  فردی که از این طریق  مالی بدست  آورده  به عنوان  یک ضد  ارزش  وکافر شناخته میشود . زیاد تبلیغ شده در جامعه ما ‹‹مطلق  سرمایه  داشتن ›› و این یک مرض  است و یک ضرر است بریاانقلاب ما ، برای جامعه ما که  صرفاً ما  روی ثروت افراد ،( مطلق  ثروت ) من باز تأکید میکنم که قضیه  یک  وقتی  ایجاد نکند روی مطلق ثروتی که به دست آورده  او را به عنوان ضد ارزش به عنوان اینکه این فرد ،فردی است  غارتگر  فردی  است  دزد ،وامثال  این القاب  را به او  نسبت  میدهند  و به این وسیله  آمریکا  این را هم باید عرض کنم که مارکسیست های ایرانی آلت  دست آمریکا  هستند و آمریکا یکی از پایگاههائی که در ایران  دارد و القاء  ایدئولوژی – ایدئولوژی  میکند و القاء  شبهه  میکند  همین  مارکسیست ها  و گروهای  چپ  و گروههای منحرف  ومنافقین  هستند . تمام این گروهها و همچنین  گروههای راست   و لیبرال  ها کلا  به نظر من  آمریکا  د رتمام این ها دست دارد، پایگاه دارد واین ها را به اشکال گوناگون میچرخاند ومی رقصاند . لذا اینها از ابتدا برای  این که جو  جامعه  ما را غیر اسلامی  ومسموم کنند و اقتصاد  مارا فلج  کنند وکل اقتصاد  مارانابود  کنند آمدند  این فرهنگ ر ادر جامعه  به وجود آوردند که هر که سرمایه  دار است  او غارتگر است ، او دزد است ولذا  جنگ  میان  برادران مسلمان  یعنی از یکطرف  برادری مسلمان بهعنوان این که منچیزی  ندارم ودیگری  مسلمان  ومتعهد  بهعنوان اینکه  تو سرمایه دار هستی  و غارتگری مارا به جان  هم انداخته  اند تا بتوانند به این وسیله اقتصاد  ما را فلج  کنند باز  تأکید  میکنم آنها کر ندارن  بهاینکه این سرمایه دار از کجا آورده . حلال وحرام  برای آنها معنی ندارد، یعنی توطئه این است ،توطئه  همیشه از راه  کلمه  حق یراد به الباطل  پیش می آید  یعنی شیطان همیشه  دست میگذارد روی یک سری  واقعیات  وحقیقت  و بعد به کمک  آن حق  ،حق بزرگتری  را میگیرد وپایمال  میکند  ونابود  میکند یعنی  ما قبول  داریم که فساد  در اقتصاد  ما در نظامی که د رگذشته بوده است در بازار  مادر تجارت  ما ،قبول  داریم که فسادها وانحرافاتی  مسلماً هست که ما ان شاءالله باید مبارزه  کنیم  وتمام انحرافات  اقتصادی  را از  جامعه  دور کنیم واقتصاد  صحیح اسلامی را ان شا ءالله باید پیاده کنیم ولی  توطئه  دشمن این است که میخواهد  از این انحراف  ها و فسادهائی که در جامعه  ما هست  یک فساد  بزرگتری جایگزین  کند وآن فساد  بزرگتر این است که آن چه  معروف است به عنوان منکر  جلوه بدهد  واینخطر بسیار بزرگی دراد وخطرش  این است که در جامعه  این طوری  عکس العمل  نشان میدهد  من فقط یک  نمونه را که با چشم  خودم دیدم و هر نماینده همیمتواند برود وتحقیق کند وببیند  میگویم .  در بین کازرون  وممسنی شاید نماینده ممسنی  هم بداند شخصی  هست بنام ملک  فخار  یک کارخانه گچی  دارد  و این خودش کارگر است ، در  عین این که کارخانه دار است   ولی آن  جا کار میکند  وده ،  پانزده  نفر  هم کارگر  دارد کارگران  این  کارخانه  از همان روز بعد ازانقلاب  تحت  تأثیر  جوی که  حاکم  شده بود بر اقتصاد ما ، جو  انحرافی  به عنوان این که باید با سرمایه دار مبارزه کنیم و سرمایه دار یعنی دزد و غارتگر لذ  همین  کارگرها تحریک  شدند  و آمدند که این فخار را که خود یک کارگری است که دست های او پر از  پینه است و بنظر من از تمام آن کارگرها  در این کارخانه  بیشتر کارمیکرد  به عنوان سرمایه دار او را راه ندادند  که بیاید سرکارخانه ودر واقع  آمدند و کارخانه اش  را که کل کارخانه اش بنظر من  سیصد هزار  تومان یا چهارصد  هزار  تومان  بیشتر ارزش نداشت این کارخانه را مصادره کردند این مرد  هم از آن جائی  که مردی بود مسلمان ،گفت  خیلی خوب آن روز تا به حالا من کار میکردم  و میدادم به شما کراگران میخوردید.  از این  ببعد هم یک کارگر و کارخانه مال  شما من فعلا  توی  خانه هستم . ایشان سرکار  خودش نرفت  خانه نشین شد  همین کراگرها مدتی کرا کردند دیدند خیر،  آن  حقوقی هم که قبلا  گیرشان  می آمد دیگر گیرشان نمی آید . کارگرها رفتند روی پای این فرد که باصطلاح  آن ها سرمایه  دار بود و تحت تأثیر  جو القائی آمریکائی بوسیله  مارکسیست ها شده بود التماس  اش  کردند که بیا وما نخواستیم تو بیا ومدیریت کن ،  مثل  گذشته کارکن  تایک   حقوقی  هم گیر ما بیاید نتیجه  القائات  و توطئه  آمریکا  در ایران   هزارها نمونه مثل  این دارد. (رئیس – دو دقیقه وقت داردی ) در جامعه  موقعیکه  ما ارزشها را بر اساس معیارهای اسلامی برای مردم روشن نکنیم وروشن  نشود وخئود ما یک جا بیائیم شرکت های خصوصی را ضد ارزش معرفی  بکنیم . . تاجری  و بازاری  را ضد ارزش  معرفی کنیم  سرمایه دار را مطلقاً ضد ارزش  معرفی  کنیم نقش آن در  جامعه به آن صورت درمی آید که چهار تا  روستائی ،یعنی  کسیکه  دو هکتار  یا چهار  هکتار  زمین دارد اورا به عنوان فئودال  از روی   زمینش  محرومش می کنند ونتیجه نهایتاً  اقتصاد  ما فلج  و نابود  میشود اصرار  بنده  همه اش روی این است و از تمام  نمایندگان خواهش دارم که توجه  بفرمایند  به این توطئه آمریکا  و اینطوری با مسایل برخرد نشود که ما مطلقاً  بازاری و سرمایه دار و کارخانه  دارو  بخش خصوصی  عین به اصطلاح  الگوهای مارکسیستی
که آن هم توطئه  خود آمریکا است  در ایران  ،اینطوری  برخورد کنیم  که از آن  طرف کارگران ما وزارعین  ماخصمانه با افرادی  که صادقانه  میخواهند  به ای انقلاب کمک کنند برخورد  کنند و یک جو  خصمانه ومتضاد  بوجود بیاید که هم اصل ‹‹ انما المؤمنین  اخوه ››از بین میرود  وبین ما تضاد  ودرگیری  بوجود میاید وهم اینکه  کل اقتصاد  ما نابود میشود . مقدم  برهر چچیزی این است که برای  اقتصاد اولا جو سالم بوجود بیاوریم من از مسو ولین واز دولت وار نخست وزیر  ورئیس  جمهور محترم می خواهم که اول آن جو صحیح اسلامی را درجامعه  حاکم  نمایند تا افرادی که مسلمان هستند متعهد  هستند وعلاقه دارند که از راه اقتصاد  به این مملکت  خدمتی بکنند این ها جرأت  کنند وسرمایه  گذاری کنند  و هم کارهای کوچک  کوچک ،  کوره های دستی خود ،  کارخانه ای گچ سازی  دستی  خود را به راه بیندازند  راحت  کارکنند از بس  که مارکسیستها  در  جامعه  ما شعارهای انحرافی دادند امروز ما گرفتار  یک استکبار  کارگری  هستیم  باید با استکبار  کارگری  هم عین استکبار  مصلین  عین استکبار عبادی ، مبارزه  رکد استکبار  در هر طبقه ای به هر شکلش به ضرر انقلاب است وامروز در جامعه ما استکبار  کارگری را بوجود آورده اند اینهماز توطئه های آمریکا است ، والسلام علیکم ورحمت الله و برکاته .
رئیس- آقای ناطق  دو دقیقه وقت دارند .
علی اکبر ناطق نوری – بسم الله الرحمن الرحمی ، با تشکر  از آقای  طاهری وهمچنین تشکر از جناب آقای هاشمی که از زحمات  برادران جها سازندگی در جبهه  قدردانی  فرمودند گزارش اجمالی را در رابطه با نقش جهاد سازندگی در جبهه های جنگ مخصوصاً  در عملیات طریق القدس به عرضتان برسانم .
گوشه ای از فعالیتهای  جهاد در مناطق  جنگی :
فعالیت  ستادهای پشتیبانی  جنگی جهاد سازندگی در غرب وجنوب  به سه بخش  عمده تقسیم  میشود . 1- خدمات 2- مهندسی 3- عملیات و پشتیبانی .
 خدمات : در این بخش  استقرار تعمیر گاههائی  د رمناطق جنگی  و پادگان ها و تهیه وتدارک  قطعات یدکی  مورد لزوم  جهت  تعمیر وسایل  صدمه  دیده که د راسرع وقت تعمیر بشود وبه جبهه برگرددوسایلی که مورد تعمیر  جهاد  قرار میگیرد . خودروهای سبک  . خودروها وماشین آلات  سنگین  ابزار جنگی از  قبیل تانک ،نفر بر،در حد  توان جهاد .
2- مهندسی  - مهندسی  بخش  دوم آن  است ووظیفه  این بخش عبارت  است از احداث  وتعمیر ونگهداری خطوط ارتباطی  وتداراکاتی  و عملیاتی  نیروها یاسلام که در این بخش  ضمن هماهنگی با برادران ارتش و سپاه وو نقطه  به دشمن  بعثی  عراق احداث میشود به علاوه  برا یتسریع  در ارتباط  درون  واحی  و جلوگیری از فرسودگی  ماشین  آلات نیروهای اسلام  شبکه ای  از راههای ارتباطی  و تدارکاتی  د رمناطق  مورد لزوم  احداث میشود که از آن ها میتوان جاده ماه شهر ، آبادان راکهبه نام یکی از برادران جهاد شهید  شهشهانی  نامگذاری شدهاست نام برد این جاده ای که ازمیان مناطق  باتلاقی  در زمانی که آباداندرمحاصره  بود احداث شد که عامل  شکست  محاصره  آبادان شد و هم چنین  شبکه  راههای الله اکبر و بوستان عملیات  و پشتیبانی  اعضای  جهاد باشرکت  مستقیم  در عملیات  نظامی واستفاده از ماشین آلات  سبک  و سنگین  عملا بخشی از مهندسی جبهه را به عهده دارند . عملیات  طریق القدس (رئیس – وقت شما تمام شد ) بعد از پیروزی  بزرگ  پنجم  مهر که پیروزی  آبادان  بود جهاد  سازندگی هماهنگ با سپاه و ارتش مقدمات تدارک و تهیه طرح  طریق القدس  را شروع کرد از این مقدمات میتوان به  احداث  بیش از  40 کیلومتر  راه در جبهه های طراح  و دهلاویه وسوسنگرد و الله اکبر نام برد  یعنی به خاطر  طرح  طریق القدس  چهل کیلومتر   جاده در مناطق  آنهم شبانه ومخفی  جهاد  احداث کرد کهیک عامل  مهم در این پیروزی ،احداث  این جاده  که در ای راه یکی از فعالترین برادران  جهاد  براد رشهید موحدیان به درجه  رفیع  شهادت رسیده و هم چنین احداث  کلیه  خاک  ریزی  های محورهای مختلف  جبهه را جهاد به عهده گرفت که اجمالا  عرض میکنم در زمان عملیات  تقسیم کار به این شکل  بود جبهه  سودانیه تیپ  عاشورا، جهاد سازندگی خراسان در چها رمحور  جهاد سازندگی فارس  در دومحور  پوشش کامل  جبهه را داشتند در دهلاویه  تیپ  کربلا  جهاد سازندگی نجف آباد در سه محور  پوشش کامل  را بهعهده داشت در جبهه الله اکبر  جهاد سازندگی  اصفهان  یک محور  و جهاد سازندگی سمنان پوشش  کامل  جبهه را بعهده داشتند وئ اکیپ  های مستقر  د رمحورها علاوه بردارا بودن  تیم های عملیاتی  و پوششی  مجهز  بهتیمهای  تعمیراتی  هم بودند اجمالا دراینعملیات  جهاد با چهارصد عض وباداشتن  40 دستگاه  ماشین  سنگین  حضور داشت که اینرقم یک قسمت از این ماشین آلات سنگین  از ماشین  آلات  غنیمتی  بود که بدست  جهاد افتاده بود که باز علیه دشمن از آن استفاده میکرد ویک گزارش مفصلی رابه خاطر  ضمیق  وقت ان شاءالله بعداً‌به عرض  برادران وخواهران میرسانم والسلام علیکم  ورحمت الله وبرکاته .
3- تذکرات  نمایندگانبه دولت به وسیله آقای رئیس
رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم – تذکرات  نمایندگان محترم ب دولت .
آقای طیب نماینده نائین به وزارت نفت درمورد اجرای  پروژه  گازرسانی از اوشن به نائین .
آقای میر جعفری نماینده اراک به وزارت نفت  درمورد جلوگیری  از اتلاف  نفت سیاه .
آقای بشارت نماینده سمیرم و دهافان به وزارت راه د رمورد اتمام جاده شهرضا  به دهاقان .
آقای  رحمانی  نماینده بیجار به وزارت کا رد رمورد عدم  پذیرش روستائیان  هب منظور ماندن آن ها در روستا در کارخانجات ودرمقابل به کارگماردن دیپلمه  بیکار .
آقای فدائی نماینده سربند اراک به وزارت کشور در مورد سرنوشت  ده درصد  بودجه  عمرانی شهرستان سربند .
آقای تاتاری  نماینده زاهدان بهوزارت کشور در مورد تشکر از ژاندارمری  استان سیستان ولوچستان در رابطه  با مبارزه قاچاق  وتوسعه  امکانات ژاندارمری  منطقه .
آقای کیانی  نماینده  فریدون .ب هوزرات کشاورزی درمورد تأمین  علوفه  برای دامهای منطقه .
آقای طباطبائی  نژاد  نماینده اردستان وکوهپایه  هب وزارت کشور د رمورد تبدیل  شدن هرند به مرکز بخشداری .
آقای آقا رحیمی  نماینده شه ربابک به وزارت راه و ترابری  در مورد شروع  پروژه  راه شهر بابک به هرات  و با توجه به تأمین بودجه آن .
آقای مولوی نظر محمد ،آقای مولوی مدنی ،آقای مولوی دامنی و آقای بیانی و آقای اربابی به وزرات آموزش و پرورش  د رمورد توجه به تدریس  فقه  برادران  اهل سنت .
آقای حقیقت افشار  ولآقای  زائری  و آقای اکرمی تشکر از کارمندان  تلفنخانه مجلس ( خوب  همین جا بروید  از این ها تشکر کنید چون همین  جا هستند ).
آقای سیدیدن نماینده خمنی به وزارت ارشاد  در مورد توجه  هب خانه مسکونی  اما در خمین .
4- ادامه رسیدگی به لایحه دیوان عدالت اداری
رئیس-  اولین دستور  جلسه  ادامه  بحث در لایحه  دیوان  عدات اداری است که دو سه ، ماده که تقاضای  حذف آنها شده بود ،باقیمانده  است آن ها را باید از اول برگردیم و بررسی کنیم شورای نگهبان ووزیر دادگستری  هم تشریف آورده اند .کارمان را شروع می کنیم .
منشی- بسم الله الرحمن الرحیم -  درمورد ماده یک  آقای رحمانی  پیشنهاد  حذف کرده اند .
رئیس- آقای  رحمانی بفرمائید .
 حسینعلی رحماین -  بسم الله الرحمن الرحیم -  علت  تقاضای  حذف  ماده (1) این است که دیوان  را در تهران  قرار داده است . دیوان  مانند همه تشکیلات است که ممکن الست روزی لازم باشد که درتهران نباشد ،هم  چنین که در بازرسی  کل کشور  هم مقید نشده است  به این که درتهران باشد . و حتی رد قانون اساسی در مجلس  خبرگان ،تهران  رابه عنوان  مرکز  نخواستند  بالخصوص (آنچه  بنظر من می آید )  قرار بدهند . مسأله  تراکم  جمعیت ،به ما نشان میدهد که نباید این نوع قیدها راما در لوایح  و طرحها بکار
ببریم ودست و پای دولت و شورای  عالی قضائی را ببندیم ،چون  ممکن است  روزی لازم باشد برای پیاده نمودن  طرح هائی که لازم است دولت از لحاظ  عدم تراکم  داشته باشد وزارتخانه ها نیاز  پیدا  بکنند به بعضی از این کارها  بعد هم این مطلب که ‹‹حوزه  صلاحیت  آن د رسراسر ایران است›› به آن  معنا که شعبه  در استانها داشته باشد که نیست ،صلاحیت  دیوان نمیتواند  محدود  به سراسر ایران باشد . به  جهت این که سفارتخانه ها هم جزء محدوده این  صلاحیت  باید باشد  آن دنباله  مطلب  هم چندان صحیح نیست . هم چنین  امکان  دارد که شورای  عالی قضائی شعبه های  فرعی  داشته باشد ما با این  ماده راه را مشکل می کنیم بر دادگستری  که بتواند روزی  شعبه های فرعی  و سیار  داشته باشد ، شعبه های فرعی  و سیار هم منافات  ندارد با آن مسأله ای که از طرف کمیسیون یااز طرف  وزیر  دادگستری  بیان  شد که باید این ده شعه گاهی  اوقات  تصمیم بگیرند . آن ها شعبه های اصلی  است وتصمیم رااین ها می گیرند نسبت  به بعضی  ازمسائل ،و بعد هم بااین نوع  برداشتها به اینصورت  با قانون اساسی میتواند که د رتعارض باشد . چرا؟ اصل  34 دارد که ‹‹ همه افراد ملت  حق دارند ایگونه  دادگاهها را د ردسترس داشته باشند ›› و در  بند 9 اصل  3 ‹‹رفع  تبعضات  ناروا  و امکانات عادلانه  برای امنیت  قضائی و زمینه های مادی و معنوی ››و بند  14 از این اصل ‹‹ایجاد امنیت  قضای و عادلانه و این ها …›› در صورتی کاملا  میتواند پیاده بشود که مانسبت به آن اموری که ضرورت ندارد مقید نباشیم به این که حتماً  در یک نقطه مخصوص  باشد از این جهت  بنده از آقایان خواهش میکنم به این شعب  فرعی  و شعب  زائد  بیگرد وب را یخاطر رفع تراکم نسبت به حذف این ماده رأی بدهند .
 منشی- آقی موحدی ساوجی  بعنوان مخالف بفرمائید .
 موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم . برای برآوردن مقصود آقای  رحمانی  پیشنهادی بنده قبلا  داهه بودم که مرکز دیواندر تهران و حوزه صلاحیت آن سراسر کشور باشد  ودرماده 2 هم یک پیشنهادی از یکی  از برادرها تصویب شد که شورای  عالی قضائی  بیش از ده  شعبه هم یمتواند  تشکیل بدهد در صورتی که لازم بداند در تهران  وس ایر نقاط کشور بنابراین  آنچه که آقای رحمانی فرمودنداگر غرض این است که مرکز این دیوان در  تهران نباشد بلکه در سراسر ایران بخش بشود  این را قبلا  پیشنهاد دادهبودند و تصویب نشد بخاطر  ضرورت اینکه این دیوانمیخواهد با سایر  وزارتخانه ها که خواه نا خواه  الان در  تهران  هستند در رابطه مستقیم باشد ناچار است که  مرکزش در تهران باشد ولی در سایر مرکاز استانها و شهرستانها هیچ  منعی نیست  بلکه در ماده 2 تصویب شد که میتواند شعبه  داشته باشد  تا در دسترس مردم قرار بگیرند .بنابراین بنده با پیشنهاد حذف ایشان مخالفم ومیشود اصلاحش  کرد .
منشی- آقای قره باغی بعنوان موافق بفرمائید .
 قره باغی – بسم الله الرحمن الرحیم . به نظر می آید که پیشنهاد آقای  رححمانی باید مورد توجه  قرار بگیرد برای این که از یک  طرف این مشکل  پیش آمده که مردم از شهرستانها ودهات  به تهارن   قهراً  روی می آورند ودر واقع  تهران فعلا  آنطوری که میگویند از شش میلیون آن طرف تر است . اگر تمرکز  ادرات در تهارن  ابشد  این در جلب مردم به تهران مؤثر است . ما هر موقع میخواهیم یک کاری بکنیم  ومحل یک نهاد را کهمیخواهیم تعیین بکنیم  می گوئیم تهران .همه چیز  ‹‹تهران ››یعنی در واقع ایران در تهران خلاصه شدهاست  .مانم یگوئیم که د ر تهران نباشد مامی گوئیم که شرط این که مقرش باید در تهران تهران باشد  این برداشته بشود .دولت ،قوه قضائیه آزاد باشد ودستش  هر کجا که صلاح  دیدی باز باشد .امروز ممکن است موقعیت  ایجاب بکندکه تهران باشد ،باشد مانعی ندارد  ده  شعبه  همه  اش در تهران باشد ودر شهرستانهیا دیگر  هم شعبه ایجاد نکند  چون  فعلا  موقعیت  این را ایجاب میکند اما اگر  فردا این موانع که ایجاب میکرد  که د رشهرستانهای دیگر نباشد ودر تهران باشد آن موانع رفت و شرایط ومقتضیاتی  پیش آمد و ایجاب  کرد که مثلا این  دیوان عدالت  برود اصفهان  یا برود  تبریز یا برود به مشهد یا شهرستانهای دیگر مثلا همدان برود. چرا دست  شورای  عالی قضائی  راما نقداً  می بندیم اصلا  چه خاصیتی  است که مرکزش  حتماً  باید در قانونقید  بشود که در تهران  باشد این لزومی ندارد ما آزاد  بگذاریم  اصلا  مقر تعیین نکینم ،شورای  عالی قضایی به مقتضیات  وقت به مقدار نیازش و بادر  نظر گرفتن  مصالح  کشور و تامکانات خودش محل تعیین بکند واین که برادرمان آقای موحدی گفتند از کلماتشان مخالفت  در نمی آمد ایشان می گفتند که شورای  عالی قضائی در جاهای دیگر هم یمتواند شعبه  باز بکند ، ما نمی گوئیم  که نمیتواند ،ما می گوئیم  که اینکه قید شده است  مقر این دیوان تهران است این قید  برداشته بشود ومنافات  هم ندارد  اگر این قید را برداریم ودر تهران نباشد ، فعلا  در  تهران باشد مانعی ندار اما اگر شرایط  فردا ایجاب  کرد به اینکه مقر را از تهران بردارد . قانون دست  شورای    عالی قضائی  را نبدد  وعلاوه بر این ،اینطور  قوانین را گذارندن  در جلب  مردم شهرستانها ره تهارن مؤثر  است و مسلماً  تبعات  بدی همدر پی دارد.
رئیس- متشکر  آقای موسوی بفرمائید .
ابوالفضل موسوی ( مخبر کمیسیون  قضائی )- بسم الله الرحمن الرحیم . اینمسأله مرکزیت  برای وزارتخانه ها و برای آن سران قوم برادرها و خواهرها یک مسأله طبیعی  است . مثلا اگر مسأله وزارتخانه ها را شما حساب  بکنید ،  فرض کنید الان تقسیم  بکنیم وزارتخانه صنایع  ومعادن برود  به اصفهان و وزارتخانه فلان برود استان  آذربایجان  هیأ وزراء هر روز جلسه  دارد در ارتباط  با هم هستند نمیتواند یک وزیر در شرق باشد ویک وزیر در غرب مسأله  مرکزیت از نظر امور اداری مملکت  یک امر  طبیعی  است تهران  همنباشد بالاخره  هر کجا باشند  این وزارتخانه ها واین جاها که با هم در ارتباط  شدیدند وبا  نظریات  همدیگر  باید  تصمیم بگیرند ، این یک امر طبیعی است .الان عملا  مرکز  اینها تهران شده واین دیوان عدالت  اداری که سروکارش حتماً  بایان وزارتخانه ها در بند ‹‹الف ››مادة  12 کهکا رمهم دیوان عدالت اداری همین  است ، سروکارش  با وزارتخانه ها است وانگهی از نظر امور اداری ،دیوان عدالت اداری  با این  اهمیت  که دارد تصویب می شود ،این باید یک مرکز داشته باشد که از نظر  امور اداری آنجا  اداره بشود . شما  بگوئید تهران  نباشد ، جائی  دیگر ،وقتی که وزارتخانه هایما از نظر طبیعی بودن مرکزیت  قدرت اجرائی در یک مملکت  در  تهران هست ، این ایجاب می کند که مرکز  دیوان عدالت  اداری خم در تهران  باشد تا در ارنباط  با همدیگر واز نظر  امور اداری بتواند  خوب اداره بکنند والا  یک شعبه در شرق، یک شعبه در غرب .از همدیگر  هم اطلاع  نداشته باشند و از آن وزارتخانه هاکهباید با آنها در تماس باشند  اطلاع نداشته باشند ، این دیگر دیوان عدالت  اداری نمیشود ونمیتواند اداره بکند ،  پس این مرکزیت  یک امر طبیعی است ، الان وزارتخانه هایما ، مرکزش تهارن است . قهراً  این هم د ررابطه  با این باید در تهران باشد .
 رئیس- متشکر ،آقای اصغری  مطلبی ندراند؟
اصغری (وزیر  دادگستری )- بسم الله الرحمن الرحیم .دوسه موردی  بودکه برادرمان جناب آقای موسوی  اشاره کردند. یکی دومورد هست که فراموش  نشودواقعاً این مشکل ایجاد میکند. یکی از آنها همان ازنظر اداری  است که رئیس دیوان می تواند  تمام اعتراضات  و شکایات  را ببیند . با توجه به  تخصص هائی کههر یک از شعب دارند ،هر نوع از شکایت را به یکی از شعب  بفرستند ،اشراف  خودرئیس دیوان عدالت اداری بر مسائل واینکه  این چگونه  تقسیم یم کند واینکه دیوان مطمئناً  یک رئیس دفتری  خواهد داشت کهکارها را تقسیم می کند ، اگر این شهب  تقسیم  بشود یا مقر در ک  جائی  مثل  تهران متمرکز نباشد، با آن اشکالات بعدی  که همیشه  با وزارتخانه ها واینها ر تماس هستند واین شکایات واعتراضات  اغلب  از وزارتانه ها هست که الان یا سیستم تمرکز  اداری که درتهارن هست ، غیر از این واقعاً نمی تواند باشد ،  مشکل می شود ،در بعضی از مواد هستکههیأت عمومی  تشکیل جلسه می دهد  هس چهارم (4/3) از رؤسای  شعب  تشکیل جلسه  می دهند ،در صورت  تقسیم  شعب  باز هم این مشکل  خواهد بود . شورای  عالی قضائی  با اشرافی که بر مسائل و مسؤولیت های دیوان دارد اینطور تشخیص  دادهکه  مقر در تهارن باشد  مشکلات  را می تواند برطرف بکند واین  اختیار  را خود شورا شاید نخوواسته  ،یعنی می توانسته  مادهرا طوری بنویسد  که مقر این دیوان  عدالت اداری در جائی دیگر هم باشد ولی  با توجه به مشکلاتی کههست  وبا توجه به این که فعلا  سیستم  ماتمرکز اداری هست  وقاعاً اگر در تهران نباشد مشکلاتی ایجاد می کند ، باز هم بنده  به این نکته  توجه میدهم  که دادخواستی که م ینویسند. اعتراضاتی کهمی کنند ،شکایاتی که می کنند ، حتماً  بنا نیست که شخص از مسافت  های در بلند شود واینجا بیاید، می تواند اب پست ، یا نامه هم بفرستد . و با توجه به همین مسائل اداری ، اینست که تقاضا میکنیم که همین ماده ای
که باینصورت  هست ، تصویب  بفرمائید ، خیلی متشکر .
رئیس- متشکر ، پیشنهاد آقای رحمانی را به رأی می گذاریم ایشان پیشنهادشان اینست  که : مادة 1 بکلی  حذف بشود . 201 نفر در مجلس  حضور  داردند، کسانیکه  با پیشنهاد آقای رحمانی موافقند . قیام بفرمایند ،0104 نفرموافق ) تصویب شد ، پیشنهاد بعدی را بخوانید .
منشی- پیشنهاد حذف ‹‹مادة 6››از آقای فروغی است .
رئیس- آقای  فروغی  بفرمائید .
فروغی- بسم الله الرحمن الرحیم . تعیین حقوق مربوط به آئین نامه داخلی می شود آئین نامة‌داخلی دیوان وقتی تدوین شد ،‌خواه ناخواه ،حقوق رئیس و نایب رئیس وافراد  دیگری ک در آنجا کا رمی کنند،آنجا  معین می کند . اگر بناباشد  ما برا یافرادی که د ردیوان عدالت اداری کارمند هستند کارم یکنند  حقوقشانر ا معین  بکنیم باید اساسنامههای تمامارگانهیا دیگر ونهادهای دیگر که اینجا  می آید  حقوقشان را اینجا میعن کنیم ، در صورتیکه  در سپاه  مثلا اساسنامه اش  هست ، ولی صحبت از حقوق  و پایة  حقوق  واینها نیامده  است ،  پس بنابراین  پایة حقوق  ، اندازة  حقوق ، همه اینها مربوط به آئین نامة داخلی می شود ، هیچ لزومی ندراد در اینجا مطرح بشود .
رئیس- متشکر ، مخالف .
منشی- آقای شبستری  مخالف هستند .
شبستری- بسم الله الرحمن الرحیم . اگر این مسأله مربوط به آئین نامة داخلی می شد از نظر  قوانین اشکالی نداشت، اما اینطور  نیست . تعیین حقوق واینکه یک سازمان جدید اداری  وقتی بوجود می آید ،  پست هائی که در آن سازمان جدید اداری  هست، حقوقش  چه خواهد بود، این  امر  تقنینی است ،  در گذشته  همهمینطور بوده ، حالا همهیمنجور است واگرد جائی  اختیارات  ویژه ای بر طبق قوانین وجود داشته باشد ،آن یک  مسأله دیگری است  . ولی اگراین اختیارات ویژه  وجود نداشته باشد از نظر  تقنین این جائی است که قانون می خواهد ، چون این یک سازمان  جدید اداری است ، پست  های  جدید  اداری در آن بو جود می آید که تا حالا وجود نداشته  و مطابق  قوانین مملکت  باید رد یک جائی  معین بشود کهبه فلان پست  چه مقدار  میخواهد داده بشود ، این قانون می خواهد ،آئین نامه این مسأله را  حل  نمیکند . حتی  آئین نامههای اجرائی وزیران هماینمسأله را حل نمی کند . یعنیاگر حقوقهائی کهبرای پست  هیا  ثابت  وجود دارد، هیأت  وزیران  نمی تواند بیاید  با آئین نامة اجرائی  آن  حقوق هائی را کهبا قانون تثبیت  شدهاست برای پست  های  ثابت  عوض بکند ،  بخواهد آنهاراعوض بکند ، احیا ج به قانون دارد.بنابراین ، این نه ازاینباب هست  که حالا کم داده بشود به این رئیس ، یا زیاد داده بشود ، بلکه  مسأله ، مسأله ای است که  قانون میخواهد ، اگر اتینجا  هم قانونی برایش وضع بشود در جائ دیگر باید قطعاً  قانون وضع  بوشد ، قانونی که از تصویب مجلس بگذرد ،مگر  اینکه  خود مجلس  در یک موردی  اختیارات ویژه ای  را به یک سازمانی بدهد،بنابراین چیزی که قانون لازم دارد ما چرا  بیایئیم  اینجا  حذفش کنیم ، بعد شورای قضائی به مشکل برخورد بکند ،  بعد هم بیایند اینجا بگویند دوباره  قانون وضع منید ، بنده از این لحاظ که  قانون لازم دارد مخالف  حذفش هستم .
رئیس- بسیار خوب . موافق آقای  رجائیان بفرمائید .
رجائیان – بسم الله الرحمنالرحیم – مطلبی که آقای  شبستری  فرمودند کاملا  درست است ولی خوشبختانه این قوانین الان وجود دارد  حتی  من فکر می کنم لازم نیست در آئیننامههم بیاید ، شما   در لایحة سازمان بازرسی کل کشور ، کاملا  توجه شده بود ، لزومی  هم نداشت  در مورد آنجا  هم  که یک  سازمان جدیدی بود، یک  نهاد جدیدی  بود. چنین ماده ای نبود . برای  اینکه کسانی که در این نهاد ، در این سارمان ودر این  دیوان خدمت  خواهند کرد  از دو دسته هستند ، یا کمارمندان  اداری هستند ، ما ضوابطی  داریم که د رسازمان امور اداری واستخدامی شغل های آنها. ، پست های آنها  دقیقاً   مشخص  خواهد شد . یا از رشتة دادگستری و قضات هستند ،بنابراین باز مابرای آنها دقیقاً  ضابطه  و رابطه  داریم ولزومی ندار در اینجا  دوباره  ذکری برایاین کار بشود .سازمان  امرور اداری  و استخدامی  کشور دقیقاً  برای کارمندان ، هم کارمدهای اداری و هم کارمندان  باصطلاح  رشتة قضائی ، قضات  ضابطه دارند وکستنی  ک در اینجا می آیند مشخص  هست و حتی اگر بخواهند  تغییر هم بدهند ،راجع به فوق  العاده  شان تغییر بدهند ، شورای  دستمزد  هست ، پیشنهاد می کنند ، تصویب می کند واجرا میکند ، و هیچ  اشکالی ندارد وکاملا اینجا زاید است .
رئیس- بسیار خوب، آقای موسوی و آقای اصغری  بفرمائید .
اصغری(وزیر دادگستری )- د رمورد تعیین  حقوق اگر این در قانون تعیین ننکینم درست  سرنوشت  این قسمت مثل آئین نامه پلیس  تعیین شده در آئین نامة  پلیس قضائی  هم حقوق آنه ونحوة  تر فیعات د رآئین نامه تعیین شده بود کههیأت  وزیران  تصویب کرد، دوبار هم تصویب کرد ،باز هم ایراد   شد از  طرف شورای نگهبان  وما هم آوردیم مجدداً  در اصلاحیه ای کهبود ، قسمت سوم آئین نامة‌اجرائی را هم مجلس  به عنوان  ضمیمه  به آن لایحه  اصلاحی تصویبش کرد ، یعنی آئین نامهبصورت  قانون در آمد ،در اینجا  هم اگر این قسمت بوسیلة قانون مشخص نشود، مطمئناً دوباره باید یک مادة واحده ای  به مجلس بیاوریم .اینیکمطلب . مطلب دیگر اینکه برادران می گویند که این بعنوان  پست ،یک نفر بیاید حقوقش برود  بالا، خوب  مسلماً کسی که  با تجه به جمیع  جهات برا یاحراز  یک پستی  صالح  هست مسلماً باید حقوقش هم بالا  برود ،فرض بفرمائید یک قاضی است پایة  ده ولی همیشه اینطور نیست .  گفتة برادرمان آقای رجائیان این است که آن خودش حقوقش را دارد. به او فوق العاده بدهند ،ولی همیشه   به  اینگونه  نیست ،ما فرض بفرمائید  یک نفر روحانی ،یک مجتهدی، یا یک کسی که پایة  قضائی ندارد ولی صالح  است ،‌اینرا میخواهیم بیاوریم اینجا،آنهم قبلا  حقوق بگیر دولت نیست که حقوقش را بگیرد ،به او فوق العاده بدهند ،یک نفری ابتداء آمده و این  پست  را گرفته وکسی ه که این پست را گرفته مسلماً با توجه  به صلاحیت علمی  واخلاقی وقانونی واطلاعاتی که دارد اورا اینجا آورده اند ،اینست که در هر  حال کسی که در این پست  قرار می گیرد ،نیاز بهاین هست که حقوقش واقعاً‌تعیین  بشود،اگر هم الان تعیین نکنیم باید مادة واحده ای بیاید ،با آئین نامه  امکان ندارد، خیلی متشکر .
رئیس- بسیا رخوب ، سؤالی آقای انصاری کرده اند که جواب بدهید .
اصغری (وزیر دادگستری 9- سؤال  کرده اند که حقوق رؤسای  دادگاههای  انقلاب چگونه داده می شود وبا حذف بند (ه)  چه احتیاج است .
 حقوق رؤسای  دادگاه انقلاب  ما تا به حالا به آن معنا که ضابطه نداشتیم  تازه آنها هم نیاز  هست ، یعنی بعد ازالحاق  دادگاههائی در دادگستری که لایحه اش فعلا  ابلاغ نشده ، اگر در نظام دادگستری بیایندبصورت اداری، مطمئناً  برای آنها هم ،برای  حقوق باید یک ضابطة قانونی داشته باشیم ، الان چگونه اجرا  می شود ،الانبعضی ها اصلا  حقوق نمیگیرند ، بعضی ها با همان نظام  طلبگی  که بوده ،اصلا  شاید  خیلی هم کمتر  از آنچه  که باید می گیرند ، یک حاکم شرع  هست که ماهی سه تومان حقوق می گیرد، مانمیتوانیم این قسمت را با آنجا  مقایسه بنیم  برا یآنجا  هم باید باز قانون بسازیم .رئیس- بسیرا خوب پیشنهاد حذف مادة 6 از جانب  آقای فروغی را رأی میگریم .
206 نفر  حاضر در جلسه هستند ،کسانی که با پیشنهاد حذف  که از جانب  آقای فروغی داده شد، موافقند ، قیام بفرمایند .( عده کمی برخاستند ) تصویب منشد . پیشنهاددیگری داریم ؟
 منشی- اولین پیشنهاد از آقای رجائیان است . مادة 6 بصورت زیر اصلاح شود:
 حقوق  رئیس کل دیوان ورؤسای  شعب  و اعضای  علیالدبل ومشاوران  همان حقوق مربوط به پایة  قضائی  خود خواهد بود. فوق العاده شغل  و فوق العاده قضائی رؤسا وسایر اعضای  دیوان با نظر شورای عالی قضائی تعیین می گردد . و پیشنهاد کرده اند که تبصره  هم با این توضیح  حذف بشود .
رئیس-آقای رجائیان توضیح بدهند .
رجائیان – بسم الله الرحمن الرحیم . چونمتأسفانه  تصویب نشد که حذف  بشود، حالا باید اصلاحش کرد ، البته من مطلبی که آقای مهاجرانی  خواندند یک  اصلاح کوچکی هم کرده ام کهمیخوانم . بعد توضیح میدهم . مادة  6 به اینصورت  اصلاح می شود :
‹‹حقوق رئیس  کل دیوان ورؤسای  شعب  واعضای  علی البدل  ومشاوران  همان حقوق مربوط  به پای  قضائی خود خواهد بود، فوق العاده شغل ، فوق العاده  قضائی رؤسا سایر اعضای  دیوان بوسیلة سازمان امور اداری، استخدامی کشور
تعیین وبه تأیید شورای عالی قضائی خواهد رسید وتبصرة 6 هم حذف می شود ›› ببینید این ماده دقیقاً باز از همان ضوابطی که در زمان  طاغوت بود، استفاده شده است ، یعنی میخواهد کسی را که بیاورند رئیس دیوان باشد  یا رئیس شعبه  باشد ، پایه اش را ده می برند . الان سازمان امور اداری واستخدامی  راجع به  همین  مسائل استخدامی شما دیروز لایحه  یک  فوریتی  که تصویب کردید، در رابطه  با همین مسأله است یعنی  ضوابط   گذشته ومقرارت گذشته به درد نظام  جمهوری اسلامی نمیخورد. در صورتیکه  این باز برای  پست،  حقوق را بالا میبرد  یعنی کسی  که الان   پایة 5 قضائی  به او میدهند ، م پیشنهادکردم که اگر شخصی ردادگستری یااز بیرون  ، ا زحوزة علمیه  می آورند،  این شخص  درارتباط  با بدون ریاست ، یکش غلی  که ردادگستری به اومی دهند ، یک حقوقی به اوخواهند داد،یک مجتهدی راالان در دادگستری  می آورند ،یک سمتی آنجا  دارد، منهای  رئیس   دیوان ونهای رئیس شعبه  بودن، طبق  ضوابطی که هست، یک حقوقی به او خواهند داد، وقتی که می آید رئیس دیوان می شود یا رئیس  شعبه  می شود بازهمان  حقوق را تغییر ندهند،  فقط به او فوق العاده  شغل  و فوق العاده قضائی بدهند،واین  وقتی که از ریاست  شعبه کنار میرود. یااز  دیاست دیوان کنار میرود ، مثل  سازمان های اداری که ماابان داریم گرفتارش هستیم ،  اگ رکه شخصی که مدیر کل نیست ، می آی دو ماه ، شش ماه ،یکسال  مدیر کل می شود ، اگر پایه اش پنج  است می شود ده  و سالها  همان پایة ده را  خواهد گرفت . اگر می آید وزیر می شود . یا معاون وزیر می شود بهمین صورت  ، لذا  پیشنهاد من این است که حقوق شخص چه کارمند  دادگستری باشد،  چه از بیرون بیاورند. فرقی نمیکند ، یک حقوقی به او خواهند داد. در ارتباط با رئیس  شعبه  ورئیس دیوان فوق العاده  شغل  وفوق العاده  قضائی که بوسیلة  سازمان امور اداری که متخصص این کار هستند ، بررسی می شود ،  با نظر شورای  عالی قضائی تأیید  می شود وبه آنها پرداخت می شودواینمسأله است که د رسازمانهای دولتی  هم الان تحت بررسی است که تغییر پست ، یعنی ریاست  واینکه  پست شخصی  بابامیرود ، حقوقش بالا نرود .
 رئیس- بسیار خوب، مخالف بفرمایند.
منشی- آقای شبستری مخالف.
 شبستری- ببینید  این پیشنهادی که آقای  رجائیان دادند،خصوصاُ با توجه به تغییراتی که د رتبصرة 2 داده شده، یک مقدار مشکل ایجاد  می کند .درتبصرة 2 مادة 2  تغییراتی داده شد و همچنین  بند ‹‹ه››  حذف شد از مادة 4  و اجازه  داده شد که افرادی که سابقة  قضائی ندارند و هیچ  نوع پایه  اداری   ندارد در این کار شرکت  داده بشوند واز وجود آنها استفاده  بشود که البته  د رمواردی به حق  هم هست .بنابراین کسانی که هیچ  نوع سابقة اداری ندارند، از آنها وقتی  دراینمقام  هااستفاده بشود ، هیچ نوع پایة قضائی آنها  ندارند تا گفته نشود  که معادل  حقوق  پایة قضائی که داشتند به آنها حقوق  داده خواهد شد ،بنابراین کسی کههیچ  نوع سابقة کا راداری ندارد ولی  شخص  با صلاحیتی   است و برایاینکا ردعوت  می کنند ، هیچ  نوع ملاکی در این  پیشنهاد برای تعیین  حقوق او گفته  نشده است . فقط  برای تعیین حقوق کسانی که  پایه هایاداری دارند،ملاک  گفته شدهاست این یک نقصی دراین پیشنهاد است .در حالیکه اینجور  که بر می آید اکثر از افرادی استفاده خواهد شد که چه بسا  آن سوابق اداری را ندارند ،این یک مسأله . مسأله  دیگر من میخواهم  عرض بکنم  کل  دیوان ویا رئیس شعبه قرار می گیرد . حتماً پایة اداریش ویا  گروه  اداری اش هم معادل پایة ده قضائی خواهد شد. صحبت از حقوق  شده نه ارتقاءگروه و پایه ،این عبارت را م می خوانم :
‹‹حقوق رئیس کل دیوان  ورؤسای  شعب معادل  حقوق پایة ده قضائی وحقوق اعضای  علی البدل  ومشاوران معادل  پایة نه  قضائی  خواهد  بود ››.
اینجا صرفاً از یک معادله سخن گفته  شده است یعنی مادام که رئیس دیوان عالی است ، اینمقدار  حقوق می گیرد  ولی بعد از آنکه  این رئیس دیوان نیست،اگر بازنشسته شد ،باز بازنشستگی  اش بر این ملاک  خواهد بود،  این ظاهراً از این استفاده نمیشود . البته آقای وزیر دادگستری می توانند توضیح  بدهند مسأله  حل بشود ، بهمین  جهت نیازی به تغییر این ماده دیده نمیشود .
منشی- آقای انصاری موافق بفرمائید .
انصاری – بسم الله الرحمن الرحیم – البته من یک پیشنهاد اصلاحی  داده ام . اشکالی که درذهن ماهست اینست ک چون بند ‹‹ه›› حذف شد، شورای  عالی قضائی دستش  باز است که ازمیان قضات  دادگستری در هر رتبه  وپایه ای که باشند ،بگذارد بعنوان  رئیس دیوانورؤسای  شعب ، احتمال  دارد فردی  که پایة ‹‹دو›› فرض کنید هست یا پایة  پنج  هست بگذارند، رئیس دیوان یا رئیس شعبه وحقوق اوبهمیزان  پایة ‹‹ده ›› افزایش پیدا بکند ، بعد از یک ماه  یااورا کار بگذارند یا خود  آن طرف  استعفا بدهد. در مدت  کوتاهی در ظرف دو ،سهه ماه  یک فرد چند پایه  از نظر حقوقی رفته بالا واین برکنارشدند یااستعفا دادند، حقوقشان به حقوق اولیه برمیگردد،لذا من با  پیشنهاد آقای رجائیان موافق هستم ، واگر رأی  نیاورد ،یک پیشنهاداصلاحی  داده ام که آنرا مطرح میکنم .
رئیس- بسیا رخوب. آقای موسوی و آقای اصغری مطلبی دارند بفرمایند .
اصغری(وزیر دادگستری )- مطلبی که درای موارد هستاینکه مادر امور فوق العاده حساس اختیار  را به شورای  عالی قضائی مدهیم ودر هان  تبصره می گوئیم کهاز بین هر کسی که خواست استخدام می کند ضابطه  هم گاهی نمیگذاریم ،پانزده  سال سابقه ،ده سال سابقه می گوئیم اینها نباشد ،  دست این شورای  عالی قضائی را کهبه حق همباید باشد، باز می گذاریم ودر بعضی  از  جزئیات می آئیم  محدود میکنیم ، کل تعدادی کهممکن است رؤسای  وافراد علی البدل  باشند ،اینها بیست  نفر هست ، این پیشنهادی کهمیدهند که باید صورت  فوق العاده  باشد  وبصورت حقوق نباشد، اگر در قانون امور استخدامی بیایدو یک  مرتبه سراسر  مملکت  در زیر پوشش قرار بگیرد، آنجا  خوب  باید  صحبت  کرد اماموقعی که کل این اعضاء،رؤسا  و علی البدل  فراتر  از بیست  نفر نمیرود. این دیگر کم بگیرند یا زیاد بگیرند، کلش بیست نفر است .این یکمطلب  ومطلب دیگر اینکه در  این جزئیات  هم اگر با توجه به کلیاتی که بوده ، اختیار  رابه شورای عالی  قضائی دادیم ، دراینجا  همدراختیار  شورای عالی قضائی باشد . درمورد  افرادی   هم ه سابقه کارداری  ندارند  چه باید کرد؟ کسی که  واقعاً تا حالا سابقه کار اداری ندارد وحقوق بگیر دولت هم نیست ، این ضابطه ای رامعین کردهاند ،  یک نفر  مثل  رئیس بازرسی کل کشور که آدم واقعاً صالح  و همه جانبه نگر است ،  معلوماتش را دارد ولی حقوق بگیر دولت همنیست ، گفتند این شخص  اینقدر  حقوق بگیرد، زیاد همنمیشود ، حدود  هفت  هزار تومان و هفت  هزار نهصد  تومان می شود . اینطور  که بنده فکر می کنم . اگر اشتباه  نکنم ، پایة ده می شود  حقوقش هفت هزار  و نهصد  تومان یا هفت هزار وهشتصد تومان ، دراین  حدود  است وباتوجهب ه این مقدمات که تعداد این افراد زیادنیست، وبا توجه بهاینکه  بعضی ها سابقة کار ندارند وحقوق بگیر  دولت نیستند ،بنده فکر میکنم که  بهمین صورت باشد بهتر  خواهد بود.البته بنده به یک  نکته ای اشاره بکنم که چون اینها را دقیقاً شورای  عالی قضائی  تعیین می کند ، مشکل کاربنده بعنوان  وزیر دادگستری در این فرصت  بااجازة ریاست محترم من استفاده میکنم ، بیان  می کنم کهوزراء دیگر آنچه که میاورند به  مجلس  و محکم  دفاع می کنند.  خودشاتهیه کرده اند .مااین نقص رافعلا  داریم کهبنده در تهیه  لایحه نیستم  اینست کهبه مصداق ‹‹ الا ان السان بضت  من الانسان ››موقعی که به  اینصورت است ،آنچه  کهبنظرم می آید دفاع می کنم و تا حالا  هم  فکر می کنم دفاعم بعنوان نمایندة شورای عالی قضائی است وبا این مقدمات تمنا می کنم که بهمین  صورتی که هست تصویب بشود .متشکر .
رئیس- متشکر . پیشنهاد آقای رجائیان  برای رذأی گیری  مشخص بشود .آقای رجائیان خودتان بخوانید .
رجائیان – بسم اللهالرحمن الرحیم .مادة 6 بصورت زیر اصلاح می شود :
مادة6:‹‹ حقوق رئیس کل  دیوان ورؤسای شعب  واعضای علی البدل ومشاوران همان حقوق مربوط به پایة  قضائی  خود  خواهد بود. فوق العاده  ضغل وفوقالعادة قضائی رؤسا و سایر  اعضای دیوان بوسیله  سازمان امور اداری واستخدامی کشور تعیین وبه تأکید شورای  عالی قضائی خواهد رسید .››
رئیس- متشکر ، 204  نفر در جلسه  حضور دارند، نمایندگانی که با پیشنهاد آقای رجائیان که قرائت شد موافقند قیام بفرمایند .(عدة‌کمی  برخاستند ) تصویب نشد . پیشنهاد دیگری هست ؟
منشی- آقای بجنوردی – پیشنهاد  حذف تبصره را داده اند .
رئیس – پیشنهاد حذف اصل ماده که تبصره  هم در آن بود . تصویب نشد دیگر ، دوباره که نمی شود  پیشنهاد داد.
بجنوردی – تبصرة یک وضع خاصی دارد، چون سه گروه هستند که اینها ممکن است دعوت به کار بشوند یا قضئی  هستند که خودشان پایة  قضائی دارند یا اساساً کارمند دولت هستند مثلا در دانشگاه کار می کنند . یا افرادی  هستند  شغل  دولتی ندارند، افرادی که شغل  دولتی ندارند خوب در مادة  6 تعیین کرده است ، یا طبق پایة  نه قضائی  حقوق  میگیرند  یا طبق پایة  ده قضائی  آنهائی  هم که  پایة  قضائی دارند و قبلا کار قضائی می کردند اگر بالاتر از این پایة  قضائی داشته باشند مثلا  پایة ‹‹ده ›› داشته باشند واینجا  بیایند عضو  علی البدل  بشوند طبق همان پایة ‹‹ده›› حقوق  خواهند گرفت واگر اساساً  کارمند  دولت نباشند آنها  طبق مادة 6 که تعیین کرده یعنی پایة ده حقوقی ‹‹ونه حقوقی ›› حقوق  خواهند  گرفت ، اگر هم دانشگاهی باشند مأمور  خدمت می شوند، طبق معمول  اگر حقوقشان زیاد باشد مأمور ،خدمت می شوند و حقوق می گیرند واحتیاجی به این تبصره دیگر  نیست .
رئیس- موافق کسی هست ؟
 رحمانی – من  موافقم .منشی- آقای الله بداشتی  مخالف.
 الله بداشتی – بسم الله الرحمن الرحیم – اصلا بنظر من معنائی ندارد که بخواهیم مااین تبصره را حذف بکنیم ، چون  بحث اینست که ما فردی را فرض بفرمائید  جائی کهکار میکند،میخواهیم بگوئیم آقا تو صلاحیت وکاربردت  بیشتر است ارزش اینرا داری که بیائی در دیوان عدالت کار بکنی ،بعد معنا ندارد که بیائیم بگوئیم که آقا حقوقت را نصف کن یا حقوق  تو کمتر بشود از  اینجائی که صلاحیت بیشتری داری، اصلا این  حذف  پیشنهاد جور در نمی آید .
رئیس- آقای رحمانی  موافق.
رحمانی – بسم الله الرحمن الرحیم ،وقتی که طبق ‹‹مادة 6›› حقوق رئیس کل دیوان ورؤسای شعب  واعضای  علی البدل  ومشاوران را معین کردیم و یکملاک ومعیار برای آن قرار دادیم ، وجهی ندارد که ما بیئیم و آن  دسته ای را که حقوق معین  قبلا داشته اند . آنها را استثناء‌بکنیم ، به جهت اینکه بالاخره  این مسأله واین برداشت ،این حقوق روی یک حسابی است که فعالیت دارد، زحمت دارد، مسؤولیت دارد وعلاوه بر این تبعیض می شود . بنابراین به همان طریق که آقای بجنوردی  تقاضای  حذف  تبصره را کرده اند . بجا است واز آقایان  تقاضا دارم که نسبت به حذف این  تبصره رأی بدهند تا اینکه  نسبت به بعض از افرادی که قبلا  حقوق معین داشته اند اجحافی و تبعیضی نشده باشد .
رئیس- آقای موسوی  تشریف بیاورند.
ابوالفضل موسوی تبریز- بسم الله الرحمن الرحیم . بطوری که از  ادلة خود پیشنهاد دهنده وموافق برمی آید  می خواهند یک چیزی که کار  عقلائی نیست  انجام بدهند . این تبصره البته در آن مواردی است که مثلا  یک کسی در یک اداره ای مشغول  کار هست  و پایة  حقوق او هم یک مقداری است و این آدم  صلاحیت  دارد شاید در هزار نفر ، در پانصد  نفر،دو نفر،سه نفر پیدا بشود  صلاحیت دارد بیاید رئیس شعبه باشد یا رئیس  علی البدل  باشد وبا مشاور آن شعبه باشد به او بگوئیم آقا شماکه دو هزار  تومان در آنجا  حقوق  می گرفتید بیایئد  از آن 10 هزار  تومان دست بکشید وبیائید  با ماهی 8 هزار  تومان در اینجا کار بکنید این نشدنی است ، این یک دعای  غیر مستجاب  است . پس باید در اینجا هم دست  شورای  عالی قضائی  را ما باز بگذاریم  وقتی که یک کسی  صلاحیت  دارد ومیتواند در یکی از شعب  مشغول  ریاست یا عضو علی البدل  یا مشاورت باشد ،دستشان باز باشد بیایند  همان حقوقش  را بدهند . منتها کارش رادر اینجا  انجام بدهد وخیلی هم این تبصره بجاست .
رئیس- آقای اصغری  شما مطلبی ندارید ؟(اصغری – خیر ) 201 نفر در مجلس  حاضرند کسانی کهبا پیشنهاد آقای بجنوردی مبنی بر حذف  تبصرة مادة 6 موافقند قیام بفرمایند – (عدة کمی برخاستند ) تصویب نشد ، من از آقایان  خواهش می کنم وقت مجلس را مغتنم بشمارند وبگذارند  ما به کارهای بعدیمان  برسیم  پیشنهادهائی که میدانید  برای تصویب  شانس  ندراد،ندهید . پیشنهاد بعدی را بخوانید .
منشی- پیشنهاد از آقای  مجید انصاری  است که پیشنهاد  کرده اند ‹‹میزان  حقوق  تعیین شده  در این ماده مختص  به زمان تصدی  پست ریاست دیوان وریاست شعب  ومشاورت در دیوان می باشد .››
رئیس- پیشنهاد همین است ، چیزی  غیر از این نیست .
مجید انصاری- پیشنهاد ایننیست  اجازه بدهید توضیح  بدهم .
رئیس- بفرمائید  توضیح بدهید.
مجید انصاری – بسم الله الرحمن الرحیم . ببینید چند پیشنهاد ،یکی پیشنهاد  حذف آقای رحمانی  بود، پیشنهاد دیگر از آقای رجائیان بود و پیشنهادهائی در مورد این مادة  6 هست که همه حاکی  از یک کمبود ونقصی است که در این ماده وجود دارد. منتها چون این یک فوریتی  است  و پیشنهادها هیمنجا داده  می شود وقبلا  با کمیسیون یا وزیر مربوطه مشورت نمی شود . قطعاً هر کدام یک  ضعفی دارند،بعد وزیر یا مخبر کمیسیون می آیند  مخالفت  می کنند ورأی نمی آورد واصل ماده هم بطور ناقص  تصویب می شود .اشکالی که آقای وزیر بر پیشنهاد آقای رجائیان گرفتند این بود کهشامل  حال کسانی که دارای پایة حقوقی نیستند نمی شود یعنی طلبه ها وروحانیونی  که از قم یا از جای دیگر احتمالا شاغل  خواهند شدو پایة حقوقی ندارند شامل نمی شود.من این ضعف را در این پیشنهاد برطرف  کردم . پیشنهاد من این است کهحقوق تعیین شده در این ماده فقط مختص به  زمان تصدی  پست ریاست  دیوان ،ریاست  شعب وعضویت  علی البدل  ومشاورت باشد که اگر فردی فرض کنید با پایه  2 را بعلت  لیاقت رئیس  شعبه گذاشتند وپایه  10 به او دادند،یک ماه بعد اگر استعفا کرد دیگر اینجور  نباشد  که در ظرف  یک ماه این آقا هشت  پایه بالا رفته باشد . لذا من پیشنهاد کردم این حقوق تعیین شده مختص زمان تصدی این پست باشد . اگر استعفا  کرد یا کنارش زدند یا  مدتش  منقضی شد ، اگر کارمند رسمی  دادگستری است به حقوق سابقش برگردد وااگر  فردی نبوده که دارای پایه  حقوقی بوده که هیچ  حقوقی نگیرد .
رئیس- اصلا  قانون دولت ،قانون کشور همین است .اگر کسی سمتی  رااحراز کرد وبعد از آن سمت کنار رفت حقوق آن سمت  برایش محفوظ نمی ماند .
مجید انصاری- نه ،سؤال بکنید ،(رئیس- پایه  نداده اند ) اجازه بدهید من عرض کنم که زمانی  حقوق پایه 10 را می توانند بدهند که حکم پایه 10 برای فرد صادر شده باشد و بعد از صدور  حکم قابل برگشت  نیست  مگر اینکه  حکم را لغو بکنند.
رئیس- باید که  به او  نداده اند گفته اند با امتیاز  پایه ای .
منشی- آقای  موسوی  جهان آبادی  مخالف.
موسوی جهان آبادی – عرض کنم که کسانی که قبلا  حقوق می گرفتند  و پایه  داشتند وقتی رئیس دیوانیا رئیس شعب بشوندحقوقشان می آید پایه  9 یا پایه 10 ووقتی که از این سمت  استعفا کنند یا بر کنار بشوند  قهراً همان حقوق پایه  قبلی را خواهند گرفت  نه آنکه ،این پایه  حقوق برای آنها ثابت باشد. این حقوق  فقط در صورتی  است که این سمت  برای آنها باشد .اما آنهائی که  قبلا اصلا پایه  و حقوق نداشتند  آنها که خیلی روشن ومعلوم   است .وقتی  که این سمت  را دارند مطابق  این پایه  حقوق  می گیرند وقتی که این سمت از آنها گرفته شد دیگر حقوقی ندارند مگر اینکه مجدداً در جای دیگر استخدام  بشوند.
رئیس- موافق صحبت کند .
منشی- آقای رجائیان موافق.
رجائیان – بسم الله الرحمن الرحیم . اتفاقاً پیشنهاد آقای انصاری در رابطه با آن قسمت اول پیشنهاد من هم هست . آقای هاشمی  فرمودند که کسی از  پستش  کنار رفت دیگر حقوقش را نمیدهند . آقای  هاشمی  رااینطور  نیست  الان  در قانون استخدام کشوری هست بخصوص  پستهای  بالا  مثل  استانداری  ،معاون استانداری ، وزارت ، مدیر کل وقتی که فرماندار می شود  حقوقش بالا میرود وقتی  که باز از اینپست کنار  میرود  همان حقوق  را می دهند .مسأله ای که آقای  شبستری  در  آن  پیشنهاد قبلی  اشاره  فرمودند که نوشته  معادل  اینطور  نیست این حسابداری همان حسابداری  سابق است . اگر بگویند این حکمی  که تو الان داری  5 قضائی  است اگر حکمش  را تغییر ندهند  تا 10 نشود باو حقوق  نخواهند  داد.بنابراین  این حقوقی که به او خواهند داد اگر از ریاست شعبه واز ریاست  دیوان  کنار رفت  دقیقاً مشخص  است  که همان حقوق را خواهد گرفت  ولی ممکن است  فوق العاده را هم ندهند  ولی حقوقش  همان قبلی است که در پست  ریاست  بوده . الان در تمام وزارتخانه های سازمان  هست این هم شبهه  همان است . بنا بر این پیشنهاد آقای انصاری لازم است که اینجا گنجانده شود
رئیس- آقای اصغری ،آقای موسوی هم مسأله ای دارن بفرمایند.اصغری- خیر.
موسوی تبریزی- لزومی ندارد.
رئیس- میگویند لزومی  ندارد، دیگر بحث نمی خواهد  بکنند.پیشنهاد را مشخص کنید که رأی بگیریم .آقای انصاری  پیشنهادشان را مشخص کنند.
منشی- آقای انصاری .
مجید انصاری – پیشنهاد این است که ،البته لفظش  آنجا نوشته ام که این حقوق مختص زمان تصدی  این پستها باشد. پست ریاست  ،پست ریاست شعب  وعلی البدل  ومشاورت  وبعد از اینکه برکنار شدند دیگر این  حقوق به آنها پرداخت نشود وهمان  حقوق اولی به آنها داده شود.
رئیس- 206 نفر در مجلس  حاضرن، موافقان  با پیشنهاد آقای مجید انصاری  قیام بفرمایند .(عده کمی برخاستند ) تصویب نشد . پیشنهاددیگری هست ؟
منشی- بلی،آخرین  پیشنهاد از آقای تاتاری است . ‹‹ حقوق رئیس  کل دیوان ورؤسای  شعب  واعضای  علی البدل  ومشاورین توسط شورایعالی قضائی به قسمی تعیین خواهد شد که از حقوق  پایه 10 قضائی بیشتر نباشد . قضات دادگستری حقوق پایه  خود را دریافت خواهند کرد››
یکی از نمایندگان-رأی نیاورد .
منشی- من با  خودشان صحبت کردم اعتقاد داشتند کهبه ، فرق می کند و  توضیح می دهند .
موحدی ساوجی – این پیشنهاد رأی نیاورد. رئیس-بلی، رد شد (تاتاری – پس گرفتم ) پس گرفتند اصل ماده را  برای رأی گیری بخوانید .
 منشی- آقای محسن موسوی پیشنهاد کرده بودند که در تبصره  بجای  ‹‹مأخذه ››‹‹مقدار ›› نوشته شود .
رئیس- بهمان صورت بخوانید .
ماده 6- حقوق رئیس کل دیوان ورؤسای  شعب  معادل  حقوق پایه 10 قضائی و حقوق اعضای علی البدل  ومشاوران معادل  پایه 6  قضائی خواهد بود.  فوق العاده  قضائی  رؤسا واعضای  علی البدل  ومشاوران دیوان را شرایعالی  قضائی تعیین می کند .
تبصره – در صورتیکه حقوق قبل از انتصاب  رئیس یا علی البدل  یا مشاور  دیوان بیش از حقوق معین در این ماده   باشد به همان مأخذ  دریافت می دارد.
 محسن موسوی – مأخذ  درست نیست  از اینجا  حقوق بگیرد واز آنجا  هم بگیرد .
رئیس-  خیر، ‹‹از››نیست ‹‹بهمان مأخذ ›› است .
رئیس- 203 نفر د رمجلس  حاضرند موافقان ماده 6 و تبصره  قیام بفرمایند (156 نفر موافق ) تصویب شد.
منشی- مادة 7- پیشنهاد   حذف از آقای رجائیان .
رئیس- آقایان لطفاً کوتاه صحبت کنند.
 رجائیان – بسم الله الرحمن الرحیم . این ماده 7 اصلا  لزومی ندارد برای اینکه در قوانین استخدامی  فعلی همیک کسی که  بازنشسته  است البته آن لایحه  الان در کمیسیون هست وباید تصویب شود، لایحه اعاده خدمت بازنشسته ها  باید تصویب شود ولی فرض کنیم  هست . کسی که  برمی گردد باید تکلیفش  را روشن  کند یا  از حساب  بازنشستگی  باید پول  بگیرد  یااینکه از حساب  شاغلین ،  اگر این حذف  شود یک حسنی  هم دارد. اکثر بازنشسته  ها  هستند که وقتی که  می خواهند برگردند  خدمت  کنند خودشان علاقمند هستند که از همان  حقوق  بازنشستگی  استفاده  کنند. اگر این تصویب شود اتفاقاً دست شورایعالی قضائی  بسته میشود ، به اختیار  خود کارمند   هست  دلش می خواهد از صندوق  بازنشستگی  بگیرد  یادلش می خواهد که آنرا  نگیرد  واز حقوق  شاغلین  بگیرد .بنابراین لزومی  ندارد که این ماده باشد .
منشی- آقای محلاتی مخالف.
محلاتی – بسم الله الرحمن الرحیم  یک حقوق ثابتی  که از برای  یک مسؤول  معین می کنند هر فردی که بیاید آن حقوق رامی گیرد .رؤسای  دیوان هم همینطور  طبق ماده قبلی که تصویب شد حقوق اینها مشخص است . حالا اینها از بین  بازنشستگان  اگر باشند  دیگر نمی توانند که از دو جا  حقوق بگیرند.  بنابراین حقوق بازنشستگی آنها تعطیل میشود تاموقعی که از این  حقوقی که الان برایش معزن شده استفاده می کند  اینخیلی مشخص  وروشن هست ….
منشی- آقای محلاتی  شما مخالفید  یا مافقید؟
محلاتی-  من مخالف با حذفش هستم ، ببینید در ماده  7 می گوید  رئیس و علی البدل  ومشاور دیوان چنانچه  از بین بازنشستگان  انتخاب شوند تا آن زمانی که به این شغل  اشتغال  دارند از دریافت   حقوق  بازنشستگی  ممنوع  خواهند بود  این هم عدالت را اقتضاء می کند براینکه   تمام افرادی که اینمنصب  را دارند  حقوقشان  مساوی هیت  وحقوقی که برایش تعیین شده می خواهد از افراد  شاغل  بیاید  همین  حقوق را می گیرد ، می خواهد از افرادی  بازنشسته  بیاید  خمین حقوق را میگیردمنتها  چیزی که هست  وقتیکه  این حقوق  را می گیرد دیگر  حقوق  بازنشستگی  را نمی تواند بگیرد،خیلی مشخص است  کهیکنفر از دو صندوق نمی تواند حقوق بگیرد اما  اگر آمدیم گفتیم  فقط  همان حقوق بازنشستگی  باشد ممکن است  کم باشد ،ممکن است زیاد باشد برخلاف اصول  عدالت هست بنابراین ،این مشخص  کرده  حقوق بازنشستگی  متوقف میشود وحقوق ثابتی  که برای هر کسی که این پست را دارد ثابت می ماند و همان را می گیرد .ولذا منمخالفت  هستم بااینکه این  ماده حذف شود.
رئیس- آقای شرعی .
شرعی – بسم الله الرحمن الرحیم . در واقع  جناب آقای محلاتی همبا  حذف  موافق بودند برای خاطر اینکه از نظر  قانون یک نفر نمی تواند از دو جا حقوق  بگیرد یعنی از صندوق  دولت دوبار حقوق بگیرد به دو عنوان و خلاف  قانون  اساسی همهست . وقتی که …
قره باغ- ایشان در مخالفت  صحبت می کنند.
 شرعی- نه، من موافق حذف هستم .
رئیس- موافق صحبت می کنند بفرمائید .
 شرعی – وقتی یک کسی به یک پستی  انتخاب  شد مزایائی دارد آن  پست  که باید از آن مزایایش بهره مند بشود. بهترین دلیل براینکه  لازم نیست  در اینجا  متذکر بشویم که از  حقوق  بازنشستگی  نمی تواند استفاده بکند  هان اصل  قانون اساسی هست  وهمان است هنمی تواند از یک صندوق  دوبار  حقوق بگیرد .بنابراین چه مااینجا بنویسیم که از حقوق  بازنشستگی  نمی تواند استفاده  کند و چه ننویسیم قهراً‌ از حقوق  بازنشستگی  نم یتوانداستفاده  بکند  چون شاغل  هست وباید از حقوق  شاغل  استفاده کند .
رئیس- آقای اصغری  و آقای موسوی اگر میخواهند مطلبی بفرمایند.
اصغری (وزیر دادگستری)- توضیحی که د رماده  7 منظور  نظر بوده  که این ماده به این صورت نوشته شود واین توضیح  لازم است  فقط یک نکته  است . غرض مااین است کهرئیس و علی البدل  ومشاوران دیوان  چنانچه  از بین بازنشستگان انتخاب شوند تازمانی کهبه این شغل اشتغال  دارند واز  حقوق اشتغال  استفاده می کنند از دریافت  حقوق  بازنشستگی  ممنوع  خواهند بود  یعنی اگر به کاری دعوت شده آمده از حقوق بازنشستگی  استفاده بکند . این قانون دارد (همهمه چند نفر از   نمایندگان ) در صورتی از حقوق کاری که به آن مشغول  است استفاده می کند ممکن است استفاده  نکند بگوید  من همین  جا کار می کنم  حقوق  بازنشستگی  هم می گیرم  ولو اینکه کم باشد خلاصه  غرض این بوده کهاگر خواست از آن اشتغال بکنداز گرفتن  حق بازنشستگی  ممنوع است .
کل مسأله این است .
رئیس- خوب، بهر  حال پیشنهاد آقای رجائیان  را به رأی میگذاریم 200 نفر در مجلس  حاضرند کسانی که با پیشنهاد آقای رجائیان  مبنی برحذف ماده  7 موافقند  قیام بفرمایند .( عده کمی برخاستند ) تصویب نشد . بفرمائید بنشینید .
منشی-  پیشنهاد از آقای  فاضل ‹‹تا زمانی که به این شغل اشتغال دارند واز حقوق این شغل استفاده  میکنند از دریافت  حقوق  بازنشستگی  ممنوع  خواهند بود .››
رئیس- خوب ، همین است که …
منشی- ما با ایشان صحبت  کردیم نپذیرفتند..
دکتر  زرگر- آقای الویری  یک پیشنهاد اصلاح  عبارتی  مسأله را حل میکند .
رئیس- اصلاح نمی خواهد ، همین اصلاح هست دیگر ،به خود  اصلش
رأی میگریم . پیشنهاد بعد را بخوانید .
منشی- آخرین پیشنهاد از آقای هادی است .
‹‹تازمانی کهبه این شغل اشتغال دارند می توانند از حقوق بازنشستگی  ویا حقوق دیوان استفاده کنند .››
یکی از نمایندگان –آقای هادی  پس می گیرند .
منشی- آقای هادی  پس گرفتند .
رئیس- ماده 7 را برای گرفتن رأی بخوانید .
ماده 7 رئیس  وعلی البدل  ومشاور دیوان چنانچه از بین بازنشستگان انتخاب شوند تا زمانی کهبه این شغل اشتغال دارند از دریافت  حقوق بازنشستگی  ممنوع خواهند بود.
رئیس- خوب ، برای ماده  7 آن طوری که قرائت شد و ملاحظه  فرمودید رأی می گیریم  200 نفر در مجلس  حاضرند موافقان  ماده 7 قیام بفرمایند .(144 نفر موافق )‌تصویب شد .
منشی- پیشنهاد حذف ماده  13 از آقای آقارحیمی  رسیده است .
رئیس- آقای آقا رحیمی  توضیح بدهند .
آقا رحیمی – بسم الله الرحمن الرحیم ، این ماده 13 رسیدگی  در دیوان نوشته :‹‹محتاج به تقدیم دادخواست که باید به زبان  فارسی  باشد در روی  برگه های چاپی مخصوص  باشد ›› همانطوری  که  خود آقای  وزیر هم فرمودند اگر یک  نفر در سیستان وبلوچستان  یا بندر عباس یا جای دیگر شکایتی داشت دیگر  کجا  خودش را برساند به تهران توی صف  بایستد  صفحه  مخصوص بگیرد بعد پر کند ، بعد بنویسد وبدهد . خدامی داند  کهکی میخواهد رسیدگی بشود ودر ضمن همبه زبان فارسی باشد دادخواستها باید  ضمیمه  فلان باشد تشکیلاتش زیاد است . یعنی باعث  گرفتاری  میشود اگر چیزی هم لازم باشد در همان آئین  نامه هایشان میتوانند درج بکنند. بنابراین بنده تقاضا دارم که  حذف شود .
منشی- آقای هادی مخالف .
هادی- بسم الله الرحمن الرحیم . من مخالفم با حذف  این ماده برای اینکه اینجور  هم که شما تصور میکند مسأله این نیست که  یک  کسی  در آن دهات میخواهد  به دیوان عدالت اداری شکایت بکند وبیچاره  فرم گیرش نمی آید آن کسی که توی  آن  دهات  است  اصلا به دیوان عدالت  نمی تواند  برسد  دیوان  عدالت  مال مسائلی مخصوص  ادارات و تظلماتی  است که  خیلی  از راهای دیگر  وکانالهای دیگر  قضائی را طرف  رفته  وبا شکست  روبرو شده این اولا ،ثانیاً  یک مسأله ای که من خواهش می کنم برادران وخواهران  دقت  بفرماینددراینجا  دارد که ‹‹رسیدگی در دیوان محتاج به تقدیم  دادخواست  است  که باید به زبان  فارسی باشد .›› اگر چه میدانید زبان  فارسی  رسمی این کشور  است اگر چنانچه  شما این ماده را حذف کردید  حتماً  باید یک ماده دیگر اضافه  کنید که زبان فارسی  در آن قید شود والا  طرف به عربی می نویسد به انگلیسی  می نویسد  به کردی می نویسد  به زبانهای دیگر می نویسد  و آنوقت  مشکلات  ترجمه  و هزار مشکل شما دارید  در اینجا  من صددرصد  مخالفم  با حذف این به این دلیل.
منشی- آقای فروغی موافق  حذف .
فروغی – بسم الله الرحمن الرحیم . توجه  بفرمائید  برادران اولا اینکه آقای  هادی فرمودند که بایست  قید بشود به زبان  فارسی  خوشبختانه د راصل  15 قانون اساسی  نوشته شده:
‹‹زبان  وخط  رسمی  وشترک  مردم ایران فارسی است اسناد ومکاتبات و متون  رسمی   وکتب  درسی باید با این زبان خط باشد ››ال یآخر …
خوب ،بنابراین  قانون اساسی  وقتی دارد می گوید  که اسناد  ومکاتبات  باید به زبان  فارسی  باشد زبان ترکی  وغیر  واینها  دیگر قبول  نیست . این  یک …
یکی از نمایندگان – شما موافقید ؟
فروغی-  نه .  احتیاج  ندارد اصلا در قانون بیاید  چون  قانون اساسی تصریح  کرده ‹‹مکاتبات  باید به زبان فارسی باشد ››  هیچ نیازی نیست که در این ماده  بیاوریم 
دوم ، این که گفته است باید روی  برگهای مخصوصی  باشد این برگ  مخصوص من نمی دان  اینطور که م  می فهمم یکی از مشکلاتی است که می خواهند جلوی  پای  آن شخصی  بگذارند  که می خواهد ادعا کند و حقش را بگیرد آن آقائی که در دور دست قرار گرفته  حالا دور  دستش را هم نگوئیم ،در  مثلا استان مرکزی هم که باشد آخر آن برگ مخصوص را از  کجا بیاورد؟ تا بیاید اینجا  آنوقت  این مسأله  مهم  دیگری هم که هست اینکه در تهران هم مرکزش را گذاشته بودند که خوشبختانه  رد شد .اما با آن کیفیتی که وجود دارد باز باید بیاید تهران ویک برگ مخصوص بگیرد و دادخواست  بکند . این هم دوم .
قید دیگری همکه دارد اینکه تعداد  طرف  دعوا به اضافه یک نسخه  باشداصلا نیاز نیست که این در قانون بیاید در آئین نامه داخلی  خودشان این را مشخص می کنند که  کسی کهمی خواهد بیاید اینجا ادعا بکند  چند تا برگ بر کند و برعلیه هر کس که شکایت  دارد بنویسد وادعا کند . هیچ نیازی نیست به اینماده 13.
رئیس- بسیرا خوب ، آقای اصغری (رحمانی  اخطار  قانونی دارم ) آقای  رحمانی اخطار  قانونی اساسی .. به چه چیزی ، به پیشنهاد ؟(رحمانی – برخلاف  قانون اساسی است ) الان پیشنهاد مطرح  است اگر به پیشنهاد دارید اخطار کنید .
رحمانی – اخطار  قانون اساسی  بنده درباره آئین نامه  اجرائی است اصلا در شأن مجلس نیست کهبه این چیزها رأی بدهد.
رئیس- این اخطار  قانون اساسی به ایننیست  . حالا  فعلا  پیشنهاد مطرح است .
آقا رحیمی – ایشان می گوید  طبق قانون اساسی نمی بایست  این نوشته  شده باشد .
رئیس- خیلی خوب، ایناخطار  قانون اساسی به پیشنهاد نیست .
 وزیر دادگستری- تهیه  دادخواست بصورتی که در ماده 14 آمده  اصلا  قانون است واینجا  بنده فکر می کنم یک تأکیدی  بر قانون آئین دادرسی  مدنی  شده تمام دعاوی که در  دادگستری مطرح میشود باید روی  فرمهای  خاصی باشد که به آن می گوئیم دادخواست . این تأکیدی هست  بر قانون یعنی مسأله ، مسأله  آئین نامه نیست این دادخواستی است کههمیشه بوده وروال  قانونی هم بودهاینجا یک تأکیدی  می کند که رسیدگی دیوان هم مثل  همان رسیدگی   دادگاهها است در این قسمت  یعنی دادخواست می خواهد . علتش هممشخص است اولا تعداد اعتراضات  وشکایاتی کهبه دیوان می آید در یک سطوح  بالائی  است اغلب مربوط به وزارتخانه ها،وزراء وواحدهای دولتی ومأمورین  دولتی  است ،این  هم اگر بخواهد بکلی آزاد  باشد کههر کسی بخواهد شکایتی  بدهد  اصلا  سیل دعاوی بایک یاداشت  کوچولو  هم  می آید   آنجا  بعنوان یک دعوا مطرح میشد که دیوان معطل می ماند که این یادداشتی  بعنوان شکایت  آمده  چکا ربکند ؟و از  طرفی باید به تعداد  آن افرادی  که از آن شکایت  کرده باشد یعنی یکنفر می آید  از ده نفر شکایت می کند  این دادخاست باید به تعداد افراد  باشد  پس اگر یک یاد داشتی  می آید برای رئیس  دیوان  عدالت اداری  چکار  می تواند یادداشت  بکند؟ این مشکلات عجیبی ایجاد می کند از طرفی  تعداد شکایات را فوق العاده زیاد می کند وبا توجه به مواد قبلی که ما تصویب  کردیم کا ردیوان عدالت اداری بقدری  زیاد میشود کهاصلا  شاید  چند برابر کل دادگستری  خواهد شد . به همین لحاظ  است که فرم دادخواست  را گفتند و این مقررات  هم یک مقررات  قانونی است که عمل میشده واین تنها  تأکیدی  است بر آن مقررات .
رئیس- بله، متشکر آقای موسوی .
 سید ابوالفضل  موسوی  تبریزی – بسم الله الرحمن الرحیم ، عمده دلیل آقای آقا رحیمی  وموافق این بودکهآن مرد سیستانی وبلوچستانی ک در یک دهی  واقع شدهاست آن چطور  دستش بهدیوان عدالت  اداری  میرسد .انشاءالله  وقتی که دیوان عدالت  اداری  تشکل پیدا کرد یک سروصورتی  پیدا کرد  برگهائی را چاپ می کند در هر کجا  دادسرا هست ودادگستری  هست  دادگاه هست  در  اختیار آنها می گذارد  و همان مرددهائی  هم یم آید  از آن دادسرا  از آن دادگاه یک برگ می گیرد شکایتش را در می کنداز این طریق مسأله  حل میشود مسأله  واین نه به این  معنا است که ما دست افراد را ببندیم که نتوانند شکایت  بکنند  نه ،شکایت بکنند منتها  بطوریکه  برادرمان آقای  اصغری  فرمودند طبق آئین  دادرسی باشد وهمیک ضابطه ای داشتهباشدتاآنجا  که قدرت  دارند برگ  چاپ  میشود ودراختیار گذاشته میشود  از آن جهت  غصه ای نداشته باشید .
رئیس- متشکر ،(206 نفر در مجلس  حاضرند ) پیشنهاد آقای آقا رحیمی  در مورد  حذف ماده 13  مطرح  است . کسانی که با پیشنهادایشان موافق هستند  قیام بفرمایند ( عده کمی برخاستند ) تصویب نشد .
منشی- پیشنهاداز آقای دکتر  خلیلی …
رئیس- اگر پیشنهادی  هست بگذارید برای بعد از تنفس  حالا یکربع  ساعت تنفس می دهیم .
(جلسه  ساعت 30/10 بعنوان  تنفس  تعطیل  ومجدداً در ساعت 05/11 دقیقه به ریاست  آقای مسوی  خوئینی  ها نایب رئیس تشکیل شد )
نایب رئیس-  بسمالله الرحمن الرحیم . جلسه برای ادامه  مذاکرات  رسمی است .آقای الویری  پیشنهادها رامطرح کنند.
منشی- پیشنهاداز آقای دکتر  خلیلی است که پیشنهاد کرده اند در سطر  اول ‹‹ودر روی برگهای چاپی  مخصوص  نوشته شود ››حذف بشود .
نقوی – این پیشنهاد یک بار دیگر هم داده شده  و ورأی نیاورد آقای آقا رحیمی  هم  همین  پیشنهاد  را داشتند .
منشی- این پیشنهادغیر از آن هست ، این پیشنهاد مشخص  است فقط یک  قسمت  را پیشنهاد کرده اند   که حذف شود .
نقوی – مگر  آقای  هادی از این پیشنهاد دفاع نکرد ؟
منشی- خیر ،آن  پیشنهاد  حذف کل مادهبود ولی این پیشنهاد قسمتی  از ماده است .
نایب رئیس-  این پیشنهاد از چه کسی است ؟
منشی- از آقای  دکتر  خلیلی.
نایب رئیس-  آقای دکتر  خلیلی  نیستند پیشنهاد بعدی  رامطرح کنید .
منشی- آقای عبد خدائی  توضیح  بفرمائید .
عبد خدائی – بسم الله الرحمن الرحیم .دراینماده نکات  متعددی است .یکی اینکه به زبان فارسی باشد یکی اینکه روی برگهای  چاپی  باشد .یکی  دیگر مثلا اگر فاقد  امضاء بود، اعتبار ندارد. بعضی از نکات  آن ضروری است .ولیکن  اینکه روی برگهای  چاپی  نوشته  بشود. هیچ  ضرورتی  ندراد. همان   مطلبی که برادرنا مادراصل  ماده اشاره کرده اند . آن کسی که در جنوب کشور هست ، در یک روستائی هست ، از داروغه  ده  هم شکایت دارد.میتواند طبق  قانوناساسی  به دیوان  عدالت اداری تظلم بکند . اگر این بخواهد مدتی بگردد ، برا ی  برگهای  چاپی  صحیح  نیست  و آنکه  می گویند اصلا  دادخواست  باید روی برگهای چاپی باشد ،آن را هم باید رسیدگی کرد، چرا؟  چرا  مامردم را سرگردان  بکنیم  که دنبال  یک دادخواستی  بگردند  وحتماً‌روی آن باید بنویسند ؟ چرا روی نامه  عادی نتوانند بنویسند ودادخواست  خودشان را به دیوان عدالت اداری بفرستند .لذا پیشنهاد من این است کهکلمه ‹‹روی برگهای چاپی ‹‹حذف بشود.
منشی- آقای موحدی ساوجی   مخالف.
موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم – پیشنهادی  بنده داده ام که این نقیصه  برطرف بشود. مابرگهای مخصوص را نمی  توانیم اینجا  حذف کنیم . برای  اینکه آن سری شکایاتی که در رابطه با دیوان عدالت اداری صرفاً از مأمورین  دولت میشود با شکایات دیگر  فرق دارد اگر چنانچه این برگهای مخصوص  نباشد، چه بسا  بسیاری از افراد در اثر  عدم اطلاع از قانون وامور قضائی وحقوقی  بردارند یک شکایتهائی که هیچ ربطی به این مسأله ندراد به دیوان عدالت  اداری بدهند ودر آنجا متراکم  بشود . این همه شکایت ،حتی رسیدگی آنها هم که بخواهند نامه ها را بخوانند ، ممکن است حتی  پنجاه  کارمند استخدام بکنند  بنابراین برگهای مخصوص باشد . پیشنهادی بنده داده ام که این برگهادراختیار  عموم مردم قرار بگیرد .اگر آنطور  باشد دیگر  قضیه  حل است . مثل تمبرهای  پستی والسلام .
منشی آقای قره باغ موافق.
قره باغ- بسم الله الرحمن الرحیم . قانونکه م یخواهد تصویب بشود ،  باید مقام اجرایش را هم در نظر بگیریم .بین مردم ما الان  بیسواد زیاد است  . فقیر زیاد است وکشور  ما هم از نظر جغرافیائی طوری  است  که مثلا  آقایانی که در تهران نشسته اند ،فرمایش  آقای  هاد ییادم  نرفته است که ایشان همهچیز را  مثل آب روان حساب کردند،چون ازتهران انتخاب شده اند وبه فن  وفوت  مسائل  قضائی هم اجمالا  وارد هستند ، مسائل  خیلی روان است . اما بیایند که مازا نزدیک  مرز ترکیه که یک هزار کیلومتر باتهران  فاصله  دارد ویا ازسیستان وبلو چستان  . پیرمرد  شکایتی  بنظرش رسیده رسیده  است که حقش  ضایع  شده است . خواسته  است که شکایت  بکند  تصویب هم شده است که در عرض  ده روز این شککایت  حتماً باید به دیان عدالت  داده بشود.  آقای این پیرمرد  فقیر، بی بضاعت با پیرزن  چطور از آن مرزهای آخر کشور بیاید، آنوقت  فرمهای  چاپی  را از دیوان عدالت اداری که معلوم نیست این دیوان عدالت اداری جدید  الاحداث  اگر ده روز هم بگردد،بتواند  پیدا بکند . آقا چرا  محدود باشد ؟ اینکه آقای موحدی گفتند که ممکن است  اشتباه  بکنید ، معلوم میشود که شاکی  زبان خودش را بلد نیست ؟  خوب ، می فهمد  کهچه می گوید . دو ساعت میگوید  آقا  حق  من در فلان موضوع  ضایع شدهاست . مگر اینکه بگوید  در دیوان  عدالت  اداری اشتباه بکنند، مدعی  را مدعی  علیه بگیرند. این درمقام اجراء  نارضایتی  فوق  العاده بوجود  خاهد آورد  واین  هیچگونه  با روح  جمهوری اسلامی  که برای آسان  کردن کاربرای مردم  فقیر مااست نمی سازد .البته مطلبی هست که این درخواست  باید فاقد  امضاء باشد رد میشود.آخر  فاقد  امضاء باشد، اصلا  دادخواست  صدق نمی کند ( نایب  رئیس- آن جزو پیشنهاد نیست ) این هم لزومی   ندارد  البته  من چون  پیشنهاد داده ام که (نایب رئیس-  به آن بعداً می رسد )  بقیه اش هم حذف بشود، بالاخره  این برگه های  چاپی  مخصوص به نظر من  غیر از ایجاد نارضایتی که بر خلاف  فلسفه  اسلام وانقلاب  ما است ، چیز دیگر یدر پی ندارد.
نایب رئیس- بسیار خوب ،آقا موسوی  توضیحی  دارید؟(وزیر دادگستری  بنده  هم توضیح میدهم ) شما هر دو نفر میخواهید  توضیح  بفرمائید ؟( وزیر  دادگستری – بلی ) بسیار خوب .
سی د ابوالفضل  موسوی تبریزی – بسم الله الرحمن الرحیم . اولا  این برگهای  چاپی  در نظم کار دیوان عدالت اداری خیلی دخالت دارد. وانگهی  میزان  اختیارت وحدود وظائف دیوان عدالت  اداری که د رماده 12 ذکر شده است ،  این برگهای چاپی  جنبه  هدایتی  وارشادی همدراد. آن پیرمردی که آقای  قره باغی  می گویند  ،ممکن  استبردارد یک چیزهایی را که اصلا  مربوط به دیوان عدالت  اداری نیست ،شکایتی  بنویسد ، مرتب  شکایت  وشکایت ، اینها  هم که در حدود  اختیاراتشان نیست ،  جواب ندهند. آنوقت  تمام مردم بگویند مابه دیوان عدالت  اداری  شکایت کردیم  جواب نیامد . غافل از اینکه  دود اختیاراتشان نبوده است که جواب نیامد .این برگهای  چاپی  هم از نظر حدود و اختیارات وظائف  دیوان عدالت اداری ، جنبه  هدایتی  وجنبه  ارشادی  دارد، بهتر است و هماز نظر  نظم کار بهتر هست وهیچ محظوری  هم ندارد.
 نایب رئیس- آقای اصغری  شما هم یمخواهید توضیح   بفرمائید ؟آقای  عبد خدائی اگر یک جمله ای را که پیشنهاد شدهاست اضافه بشود که ‹‹این برگه ها در همه شهرستانها ودر همه جا در اختیار مردم باشد››،شما از پیشنهادتان منصرف می شود ؟(اصغری – در اختیار  مردم هست ) آقای اصغری  توضیح بدهید .
اصغری(وزیر دادگستری )- بسم الله الرحمن الرحیم .بنده  قبل از اینکه  به این مطلبی که دارم اشاره بکنم این راعرض میکنم که این برگها  در همه شهرستانهادر اختیار مردم هست (نقوی – در بخشها  هم هست . این یک مطلب دوماینکه اگر به اصل یکصد و هفتاد وسوم  لطف بفرمائید  یک توجهی  بکندی این رامی گوید .‹‹به منظور  رسیدگی به شکایات  تظلمات  واعتراضات مردم نسبت  به مأمورین  یا  واحدها یا آئین نامه های دولتی ›› سیلق  این اصل  وکلماتی  کهبه کار رفته است با شکایت از مأمور  یا از واحدها ووزارتخانه هااست یا از  آئین نامه ها است . پیرمردی که د راقصی  نقاط  ایران  نمیتواند یک دادخاستی تنظیم بکند . مطمئناً این آن آگاهی را ندارد که ببینید  فرماندار یا بخشدار یا وزارتخانه ها  چگونه میخواهند  برخلاف  قوانین رفتار بکنند که بیاید این  از این  رفتار  یااز این بخشنامه  شکایت بکند . یعنی کسی که میخواهد از آئین نامهیااز یک وزارتخانه شکایت بکند ،مطمئناً آنقدر   توان وآگاهی هم دارد که خودش یک دادخواست رابنویسید .این یک  مطلب  مطلب دوم اینکه بهر حال وجود دادخواست  نه تنها  از سیل شکایات  جلوگیری  می کند ، بلکه  یک نوع نظمی  هم یمدهد واز تعداد شکایات هم کم میشود  واگر نظم باشد مطمئناً بهتر از بینظمی  است . اما مطلب  فوق العاده  مهمی که  بنده میخواهم  اینجا عرض بکنم . این استکه اصلا دیوان عدالت اداری به  جنبه میخواهم اینا عرض بکنم ، این است که اصلا دیوان عدالت  اداری به  جنبه  جرمی  و کیفری  قضایا رسیدگی نمیکند .اصلا از اسمش  پیدا است .دیوان  عدالت ، دیوان  ادرای  است دیوان  عدالت  کیفری نیست . کسی که میخواهد یک شکایتی بکند ،بگوید  که  این مأمور  یا این فرماندار یا وزیر  حق  من را خورده   به این معنا که فرض  بفرمائید   اختلاس  کرده است یا رشوه   خورده است ، این جنبه  جرمی دارد. درمورد جنبه  جرمی ک سوء نیت  مطرح  است اصلا  دیوان عدالت اداری که اداری هست ، دخالت نمیکند . تظلمی  هم که  در اصل یکصد و هفتاد وسوم  قانون اساسی  آمدهاست . تظلم از این است که یان شهردار یااین فرماندار آمده است  فرضاً خیابان کشیده است، خانه
من را بایک  بخشنامه تخریب کردهاست ، وپول من را نپرداخته است . یا اینکه  برخلاف  خیابان که باید طبق نظر مهندسان از فلان  جامیرفت، این آمده  است  از جای  دیگر آورده است .این تخلفات اداری است ، جنبه  کیفری وجرمی  ندراد. والا به آن اداری نمی گفتیم از این  نظر هست که تصور بر ایننشود که هر کسی  هر دردی  دارد  چه جنبه  کیفری داشته باشد ، چه جنبه  اختلاس ، چه  جنبه  رشوه واینها . می تواند یک یادداشت بنویسد وبه دیوان عدالت اداری بدهد. در اینصورت  دیگر  دادگستری  هب کلی منتهی  می شود . این است کهبده میخواهم این قسمت  را عرض بکنم که دادخاست رابهاین منظور گذاشته اند که اولا مسائل  جنبه اداری  دارد ، ثانیاً  افرادی که می توانند از یک  فرمانداری واز یک  وزارتخانه  شکایت بکنند، حتماً می توانند یک داد خاست  بنویسند وثانیاً  دادخاست نظم می دهد ودادخواست  کاری می کند ک هر شکایتی یا هر یادادشتی  دیوان عدالت اداری را مجبود به رسیدگینکند ونظم همدر عین حال می دهد. با توجه به جمیع  جهات من فکر می کن  اگر باشد  مثل تمام  دادگاهها که معمول بوده است بهتر  خواهد بود.
نایب رئیس- بسیار خوب.  192 نفر حاضر هستند ، پیشنهاد این بود که جمله ‹‹در روی برگهای  چاپی مخصوص  نوشته شود ›› حذف بشود .نمایندگانیکه  با این پیشنهاد موافق هستند ،قیام بفرمایند (عدة کمی برخاستند  ) تصویب نشد  پیشنهاد بعدی را مطرح کنید . یک قدری سریعتر  کار بکنیم که انشاءالله تمام بشود .  منشی- پیشنهاد از آقای موحدی ساوجی از آقای  اختری است که مفهومش مشابه است آقای موحدی ساوجی پیشنهاد کرده اند .
‹‹برگهای  چاپی مخصوص بایستی  مانند  تمبرهای پستی  توسط  مغازه داران و تعاونیها دراختیار همه قرار بگیرد››
نایب رئیس- آقای موحدی ،آقای وزیر دادگستری گفتند که این همه جا  هست (موحدی ساوجی -  اجازه بدهید   توضیح بدهم ) آقای موحدی  ساوجی  رفرمائید .
موحدی ساوجی – بسم اللهالرحمن الرحیم . م باید عرضض کنم  که آقای  اصغری  فرمودند شکایتی که یک دهاتی می خواهد از یک  فرماندار بکند وبداند که اینآیا مطابق  قوانین عمل کردهاست یا خی؟ از نظر اداری  خلاف کرده است یا خیر ؟ باید اینقدر  آگاهی داشته باشد اولا  همه شکایات از فرماندار نیست بلکه ممکن است یک روستائی از یک آموزگار  دبستانی که آمدهاست در مدرسه درس بدهد، اگر تخلف بکند می تواند شکایت بکند. از یک  ژاندارم . حتی  مثلا  از یک پاسدار اگر چنانچه  او برخلاف  موازین عمل کرده باشد ، می تواند  که شکایت بکند .بنابراین اینطور  نیست که فقط شهرنشینها آنهائی که در شهرهای  بزرگ  نشسته اندبتوانند به دیوان عدالت  اداری  شکایت  ببرند. پس ای  یک  مسأله وبعد اگر ما بخواهیم این دادخواستهائی را که  با برگه های مخصوص نوشته میشود و چاپی  هم هست  این را مثل  دادخواستهائی که الان در دادگستریها  هست  قرار میشود و چاپی هم هست این رامثل  دادخواستهائیکه الان در دادگستریها  هست  قرار بدهیم که صرفاً  دادگستریها و دادسراها داشته باشند ودر اختیار  افراد قرار بدهند اولا  عملا مردم عادی  یعنی روستانشینان  ومستضعفان  از این قانون آگاه نخواهند شد،وثانیاً که در دادگستریها و دادسراها هست ،یک  تیپ  خاص از گردن  کلفتها ،مالکها ،فئودالها،آنهائی که همیشه با این مسائل سروکار داشتند ،آنها خوب آگاهی دارند . می آیند ،میروند  دادسرا ودادگستری  .دادخواست  را می گیرند ، پرهم می کنند .امامردم  عادی در دسترشاننیست .بنابراین چه مانعی دارد مااین برگهارا با این  فرم و چاپ  مخصوص وحتی این قانونراخم بعضی از ماده هایش رادر آن چاپ  بکنیم ،مانند تمبرهای  پستی  در تمام روستاها  واقصی  نقاط مملکت دردسترس  مردم باشد  بخرند واگر یک  وقت  لازم شد  شکایتی  بکنند ،شکایت بکنند وبه وسیله  پست  بفرستند .والسلام .
نایب رئیس- مخالف دارد؟
منشی- آقای نقوی مخالف  هستند .
نقوی – بسم الله الرحمن الرحیم .اولا این اوراق  ، اوراق بهادار است .ونمی شود بهصورتی که آقای موحدی  فرمودند در تمام نقاط  در دسترس همه به آن صورت قرار بگیرد مگر اینکه افراد بیایند از دادگاههای  بخش  یا دادگاههای صلح . اینها را خریداری بکنند، چون باید  ممهور  به مهر باشد .  در ثانی  مسأله ایکه گفتند آ‚وزگار  با ژاندارم معمولا  دیوان اداری برای این  مراحل اولیه نیست .آن آموزگار  با آن ژاندارم یک مقام بالاتری دارد. معملا این شکایات  از آنها  به مقامات بالاتر خودشان می شود  ودر نهایت شکایتی  به دیوانمی آید که از مجموعه  دستگاه  نقض  قانون است یا  تخلفات  محرز  والا اگر بنا باشد از هر آموزگار  یا ژاندارم  شکایت  به دیوان اداری بیاید، شاید همان وضعی برایش بوجود  می آید که اول کمیسیون اصل نود مجلس شد . بنابراین باتوجهب هاینکه الان تقریباً  تمام شهرستانها و بخشها  دارای دادگاههای  صلح  و دادگاه عمومی است وبنظر ن بخشی  نخواهد بود که الان  حداقل یک حوزه  مالیاتی  نداشته باشد و حوزه های مالیاتی  هماین اوراق  بهادار  را توزیع می کنند. تقریباً  در دسترس  هعموم  قرار دارد ولی اگر ما بخواهیم درتعداد  شصت  هزار  روستا  اینهارا توزیع بکنیم .نه برای دولت کنترل  ممکن است ونه جلو تقلبات و جعلهایی که قبلا  هم شده است وبعد از این همخواهد شد .بنابراین من با پیشنهاد ایشان مخالفم .
نایب رئیس- سعی نشود کهزا  تمام  پنج دقیقه هماستفاده بوشد . لطف بفرمائید  که شاید ان شاءالله تمامش  کنیم .
منشی- آقای عباسی موافق
عباس عباسی – بسم الله الرحمن الرحیم . با این محتوایی که ماده  13 دار  با این وضع وشکل  فعلی به نظ من این است کهکسی شکایتی  نکند وهر  کس هر چه خواست . آخر آن روستایی دور افتاده  برای کی شکایت باید چند تومان خرج کند تا بیاید یک برگ از دادگاه و دادسرا بگیرد . یعنی باید دویست  تومان کرایه  بدهد تا بیای یک برگ بگیرد .با آن همه  صعوبت  و سختی ،اگر  بنا است دیوان عدالتی باشد  که ان شاءالله هست وخواهد بود وبه تظلمات  برسد که انشاءالله میرسد ،باید راه وصول به این دیوان عدالت هر چه آسانتر  باشد وایندیوان عدالت ،مسؤول است ،مجبور  است برسد .از حق این مردم  حقوق می گیرد. از مالیاتی  مستقیم یا غیر مستقیم این مردم ارتزاق  میکند . مگر می تواند که نرسد . تزاحم  ایجاد می شود  چچیست ؟  تزاحم  ایجاد می شود ،باید  رفع مزاحمت  را بکند . باید  کارکند  . باید  تلاش  بکند . اینیکی  . موضوع  دوم  که گفتند اوراق  بهدار است ، مگر تمبر  پاکت را مجانی در اختیار   مردم قرار میدهند .در هر مغازه ای که در یک  دهککده ای هست، تعدادی از این اوراق  قرار میدهند ،هر کسی  خواست بخرد .دانه ای پنج  ریال ،یک تومان ،ده  تومان  هر  چه  اسمش  است  قیمت مناسبی رویش بگذارند، مثل تمبر دوم اینکه آقای  تقوی فرمودند اگراینطوری باشد از ژاندارم هم شکایت می شود . برای  همین است که ژاندارم وآموزگار  و پاسدارش  هر کسی ایجاد مزاحمت  ناروا کرد واز طریق   معمول  رفع  نشد، آخر کار باید به اینجا برسد وسوم اینکه  فرمودند  هر بخشی   حوزه مالیاتی دارد ویا حوزه دادگستری ودادگاه دارد. بیایند منایشان رامیبرم  آنجایی که نه بخشداری دارد آن قسمتهایش ، که از آن  قسمت  حوزه  بخش تابیاید تا به مرکز بخش برسد .  و خیلی از جاها  هم هست  که دادگاه بخش  هم  ندارد. بخش بزرگی است حتی  دادگاه بخش  هم ندار . بنابراین  بنظر من حداقل  این کمک  رابهاینمردم بکنید که اوراق به قیمت متداول  یا قیمتی که روی آن گذاشته می شود ، دراختیارشان قرار  بگیرد. نه اینکه  بلند  شود بیاید دویست  کیلومتر ،سیصد  کیلومتر ، یک برگ  را بگیرد ومن با این پیشنهادموافقم ان شا ءالله به یاری  خدا رأی  هم خواهد آورد .
نایب رئیس- آقایان ، موسوی  یا آقای اصغری  میخواهید توضیحی بدهید ؟آقای موحدی پیشنهادتان  را بخوانید .
موحدی ساوجی - ‹‹تبصره- دیوان  عدالت اداری  ( یا دیوان ) موظف  است برگهای مخصوص  چاپی را مانند تمبر در سراسر کشور در اختیار  مردم قرار دهد.
نایب رئیس- بسیار خوب. پیشنهادمشخص است ، 196 نفر حاضر هستند کسانیکه  با پیشنهادموافق هستند قیام بفرمایند(110 نفر ایستادند)  تصویب  شد . این ماده دیگر پیشنهادی ندارد، اصل  ماده را  برای رأی گیری  می خوانیم  .آقای الویری ماده  13 را بخوانید .
ماده  13- رسیدگی در دیوان محتاج  به تقدیم دادخواست  است  که باید  به زبان  فارسی ودر  روی برگهای چاپی مخصوص نوشته  شود.  دادخواست  باید به تعداد طرف دعوی به اضافه یک نسخه  باشد . رونوشت یا فتوکپی  مصدق  مدارک ومستندات  به تعداد دادخواستها باید ضمیمه   دادخواست  تسلیم  گردد اگر دادخواستی  فاقد امضاء  و شرایط مذکور باشد ، از طرف مدیر دفتر رد میشودو شاکی
می تواند تجدید دادخواست نماید .
تبصره – دیوان موظف است برگهای مخصوص  چاپی را مانند تمبر در سراسر کشور در اختیار مردم  قرار دهد .
نایب رئیس- 196 نفر حاضر هستند . کسانیکه  با ماده 13 وتبصره  قرائت شده موافق هستند ،قیام بفرمایند (155 نفر ایستادند) تصویب شد . پیشنهاد بعدی را مطرح کنید .
منشی- پیشنهاد حذف  ماده 14 از آقای  بجنوردی است .
نایب رئیس-  آقای بجنوردی  بفرمائید .
بجنوردی – بسم الله الرحمن الرحیم . این ماده 14 از دو بخش  تشکیل  شده است ،یکی مسأله  مجانی بودن شکایت است . یکی مسأله این  هست که اگر کسی شکایت کرد و شکاتیش بی اساس بود به عنوان  مفتری  تحت  تعقیب قرار  بگیرد .این بنظر  من با روح  این لایحه  موافقت  ندارد ، برای اینکه  خیلی از مردم  هستند که با مسائل حقوقی آشنا نیستند ومی آیند وشکایت  می کنندوبعداً‌به عنوان مفتری   تحت  تعقیب قرار می گیرند واین باعث میشود که اساسً  کسی  دیگر شکایت نکند  چون ردم یم ترسند وحال آنکه  اگر ما  بخواهیم اینجا مسأله  مفتری  را مطرح  بکنیم ،آن کسی که علیهش  شکایت شدهاست  اگر به دادگاه بعنوان مفتری  تحت  تعقیب قرار دهد. بنابراین ،این ماده اینجا  زائد است و  صرفاً کاری که می کند باعث می شود  که مردم بترسند ودیگر شکایت نکنید .
نایب رئیس- مخالف صحبت کند .
 منشی-  آقای هراتی مخالف.
 هراتی – بسم الله الرحمن الرحیم .در این قسمت اول ماده 14 که نوشته  شده است ‹‹رسیدگی دیوان مجانی است ›› این مجانی بودنش عملا  جلوگیری از  یک نوع مفاسدی  رابوجود می آورد .در قسمت بعدی که مطرح شده است  من  به چهار  دلیل با حذفش  مخالف هستم . اولا اینکار یعنی تأیید دعواهای  بی اساس وخلاف  واقع  واصولا  اگر اینکار برای جلوگیری از تظلمات  آمده است ،باید  آن کارمندی هم که بی جهت  اینجچنین  بر علیهش نامه نگاری  می شود و حیثیتش  بر باد می رود یک وسیله دفاع  از خودش داشته باشد . چون آبروی  افراد را ریختن  خیلی سادهاست . ولی اینه  ما بتوانیم از حیثیت یک فرد دفاع بکنیم ، کا ر به آن  سادگی  وسهل نیست .مسأله بعدی این خودش یک وسیله کنترلی است که واقعاً‌ فردی که می خواهد شکایت کند ، تحقیق کند یکشکایت  منطقی و  اصولی و براساس ضوابط باشد ونهایت  قضیه این است  که اینکار سبب میشود از  اتلاف  وقت وهدر رفتن نیروی دولت که در این زمینه باید به شکایتهای بی اساس   خلاف  واقع رسیدگی  کند ، جلوگیری بعمل بیاید.
نایب  رئیس-  موافق دارد؟
منشی- بلی.آقای موسوی جهان آبادی موافق هستند .
موسوی جهان آبادی – بسم الله الرحمن الرحیم .  باردرمان آقای هراتی  فرمودند چهار دلیل که دو دلیل  اینها  هم به یک  دلیل …(نایب رئیس- شما همان دودلیل را در کنید )بلی ، دو دلیل ایشان  هم علیل  است . بخاطر اینکه آنچه  ارکه آقای موسوی  بجنوردی  فرمودند راجع  به اینکه  جلو  دعواهای بی اساس  ار می گیریم در قانون هست که اگر چنانچه  کسی از کسی بدون  جهت شکایت کرد وبعد معلوم شد که شکاتیش بجا نبوده  است ،آن شخصی  که مورد شکایت قرار گرفته  است  می تواند بعنوان ادعای  شرف باز شکایت  بکند وطرف را تحت  تعقیب  قرار بدهد . بنابراین  خود آن قانونی که هست . جلوگیری میکنداز اینکه بخواهند  دعوایی  بی اساس  باشد .اما اینکه  وسیله کنترلی هست این را این اندازه  خود مردم می فهمند که اگر چنانچه بدون دلیل بخواهند  حرفی بزنند،فردا  مشتشان باز میشود ،مچشان گرفته میشود و وقتی که یک مطلبی رااثبات  نکنند وبدون دلیل ادعا بکنند ،قهراً مورد مؤاخذه  قرار خواهند  گرفت.ولیکن  از طرفی اینکه رسیدگی مجانی است ،خوب  معلوم است  کسی نگفته است که شکایت  کردن به دیوان عدالت باید پولی باشد . خوب  مجانی است معلوم است که مجانی است و آن چه را هم گکه آقای موسوی بجنوردی  فرمودند  مورد تأیید  است بنابراین من با حذف این موافقم وصلاح همدر این است که حذف بشود . چون رأی نمی آورد.
نایب رئیس- آقایان می خواهند توضیحی بفرمایند .
ابوالفضل  موسوی  تبریزی- خود اینماده ار آقایان اگر ، برادران و خواهران  نماینده  توجه بکنند ،‹‹ ماده  14 رسیدگی دیوان مجانی است وکسانی که دعوای بی اساس و خلاف واقع  علیه  اشخاص  اقامه نمایند در صورت ثبوت خلاف واقع  وبی اساس  بودن آن است .›› شما  میدانید در مملکت  افرادی  هستندکه توقعشان  زیاد است ومیگویند  تمام  چرخهای  عالم با ادراده  من بجرخد .اگردر یک  فرمانداری که دارند ماشین را با نوبت  میدهند  اگر برایش  نوبت نرسید  دست به شکایت برمیدارد یامثلا  الان مخصوصاً در وضع فعلی  مملکت ما ، که دارد به  جهت  ضرورتهائی برای تقسیم  عادلانه ، کارهائی در مملکت  عملی میشود افراد  با توقع زیاد  هستند .وقتی که به آن ها نرسید یا یک  طوری شد مرتب  شکایت می کنند . و آنها همکه شکایت را اینطور الکی رد نمیکنند . خود دیوان بایدربررسی بکند . بعد از آن که ثابت شد بی اساس  است وواهی است و جهت  ندارد ومستند نیست آن جا  این یک قانون طبیعی است و  به عنوان   مفتری  باید این تحت  تعقیب  واقع بشود .وقتی که من یک دعوایی را علیه کسی  اقامه میکنم وحیثیت  اداریش را با شخصیتش را  وموضع مردمی اش را به خطر می اندازم وهیچ دلیلی هم برایش ندارم  فقط به صرف اینکه بر من  یک وقتی یک سلامتی نکردها ست یا  نوبت من نرسیده وبه م چیزی نداده . این  جا م یگوئید که آن کارمند بیچاره بنشیند ودست روی دست بگذارد وبه عنوان مفتری هم تعقیب نکند . این طبیعی  ترین  حقی است کهبه کارمند داده شده  است .
 نایب رئیس- آقای بجنوردی  شما پیشنهادرا پس  گرفتید ؟
بجنوردی – بلی.
نایب رئیس-  آقای بجنوردی  پیشنهادشان را پس گرفتند و پیشنهاددیگری  هم نرسیده است ماده  14 را برای رأی گیری قرائت کنید . (همهمه  نمایندگان ).
آقا محمدی -  بنده پیشنهاد دارم .
منشی- شما پیشنهاد نداده اید و چون اعلام رأی شدهاست دیگر نمیتوانید  پیشنهاد بدهید .
 نایب رئیس- آقای آقا محمدی  یعنی دومرتبه  مامخالف وموافق را  بگوئیم  صحبت کنند ؟(آقا محمد ی-  حرف نمیزنیم رأی بگیریم ) بسیار خوب آقای آقا محمدی همنی  پیشنهاد را دارند وبدون اینک دومرتبه  از نو  مذاکرات  شروع شود رأی می گیریم آقای اصغری شما که توضیحی ندارید؟(اصغری –بنده  توضیح دارم ) بفرمائید . (عبد خدائی – من پیشنهاد حذف  قسمت  دوم را داده ام )  حالا اجازه بدهید  ببینیم  کل آن چه میشود آقای  وزیر دادگستری  بفرمائید .
اصغری (وزیردادگستری )- بسم الله الرحمن الرحیم .این ماده  14 ابتدا  در شورای  عالی قضادی که به تصویب  رسیده  بود فقط آن قسمت  اول را داشت   که ‹‹اقامه  دعوا در دیوان عدالت اداری   مجانی است ››این مجانی  بودنش  بخاطر  این است که واقعاً‌ تظلم  راهش  باز باشد وکل  ماده ای که شورای  عالی قضائی   تصویب کرده بود  هیمن مجانی بودن بود ین قسمت  بعدیش در هیأت دولت  اضافه شد . زمان  حضرت  آیت ا..مهدوی کنی  اضافه  کردند بنده در آن جا  یک مقدار توضیح دادم النهایه خود این کههر کسی آمده ودعوای بی اساس  ویا فرض کنیم اشتباهاً مطلبی را گفت به عنوان مفتری  تعقیب بشود خیلی  خطرناک است برای این که خود افترا  حداقل بندهدر فقه نمیدانم یعنی نتوانستم  مطالعه بکنم یا نپرسیدم ولی در قانون مجازات  عمومی  افترا  تعریف  دارد  یعنی  ارکانی دارد  ویک  تعریفی دارد وبه عنوان مفتری  تعقیب کردن  خیلی خطرناک  ومشکل است  مگر این که این افترا را حالا بگوئیم که در دیوان عدالت  اداری بررسی بشود و دادگاه  تشخیص  بدهد که این افترا  است .از طرف دیگر  ماده  بخاطر  جلوگیری از سوء استفاده  ها و احتمالا  سوء استفاده افرادی که میخواهند  به حیثیت دیگران لطمه بزنند،وجود دارد، و جلوگیری میکند از دهعاوی  بی  اساس  منتها اگر به این معنا که مفتری باشد ،این واقعاً خیلی خرناک است  این  است  که بنده میخواستم این توضیح  را بدهم ک در نسخه  شورایعالی  قضائی مادهبه این صورت نبود بعد اضافه شد. البته  بعداً شورای  عالی قضائی  هم این اصلاحیه  را دید .اماب هر حال در اصل  نبود . وافتراء هم باید بهر حال  تعریف  داشته باشد .( همهمه  نمایندگان )
نایب رئیس-  بسیار خوب ، پیشنهاد حذف  ماده 14 است .
آقا محمدی – ‹‹رسیدگی دیوان  مجانی است ›› که شورای عالی قضائی هم میخواهد  باشد وبقیه اش  حذف شود .
نایب رئیس- آقایان قبلا  با هم توافق بکنند که وقت مجلس  گرفته نشود (همهم نمایندگان ) اجازه  بفرمائید چون بعد  هم  یک پیشنهاددیگری است که قسمت  دوم  را خواسته اند که حذف شود برای خاطر اینکه  صرفه  جوئی بشود، آقای آقا محمدی باایشان ،پیشنهادشان را یکی کردند . بنابراین ،‹‹رسیدگی دیوان مجانی است ›› باقی می ماند ،از ‹‹ وکسانی  که ›› پیشنهاد حذف  شدهاست (محلاتی – مخالفم ) کسی  نمی تواند الان  صحبت  کند چون مخالف وموافق صحبت کرده   است ، پیشنهاددهنده  با پیشنهاد دهنده  دیگری به این شکل  توافق کرده اند ، کسانی که موافق هستند  با حذف از کلمه ‹‹وکسانی که تا آخر ›› قیام بفرمایند (عده کمی برخاسند ) تصویب نشد پیشنهادبعدی را بخوانید ، ضمناً دقت  کنید  که تکراری نباشد .
منشی- آقای اختری ، پیشنهاد داده اند کمه : ‹‹براساس بودن دعوا مطابق  قوانین مربوطه بعنوان مفتری تعقیب و طبق نظر  همان مرجع  دعوا جریمه  خواهد شد ››
نایب ئریس- آقای اختری  شما چه چیز را اضافه کرده اید ؟
اختری – طبق قوانین …
نایب رئیس- ‹‹طبق قوانین ››، خوب  معلوم است که باید طبق قوانین باشد
اختری – مطابق قوانین مربوط .
نایب رئیس- ‹‹مطابق قوانین مربوط ›› که اینجا  هم دارد  پیشنهاد شما چه چیز اضافه دارد؟
منشی- آقای اختری ،‹‹ طبق نظر همان مرجع اعوا جریمه  خاهند شد ›› را ایشان اضافه کرده اند .
نایب رئیس- پس آنچه  را که شمااضافه کرده اید ‹‹طبق  نظر  همان مرجع  دعوا  جریمه  خواهند شد ››
 منشی- آقا یاختری ،پیشنهادتان را پس گرفتید ؟
اختری- خیر، توضیح می دهم ، هر کسی  موافقت می کند ، بکند نکرد  هم که هیچ .
نایب رئیس- آقای  اختری ! دیوان عدالت ادرای مگر میتوانداینکار را بکند ؟ اگر آن شخص بعنوان مفتری بخواهد  تعقیب بشود در یک مرجع دیگری به افترا رسیدگی میشود .
لاختری – اگر نمی تواند جریمه  بکند ،آن  مسأله دیگری است  اگر میتواند جریمه بکند،چون بسیاری از آنها دردسر درست می کند .
عده ای از نمایندگان –نمی تواند.
نایب رئیس-  همانطوری  که آقای اصغری  هم قبلا  توضیح دادند که دیوان عدالت  اداری است ، ایننمی تواند بجرم  افترا رسیدگی  بکند  بنابراین ایشان پیشنهادشان را پس می گیرند . پیشنهاددیگری  را بفرمائید  .
منشی- آقای قره باغی ، پیشنهاد  کرده اند ‹‹در صورتی  ثبوت مغرضانه و بی اساس  وخلاف بودن دعوا ››
نایب رئیس – آقای قره باغی ،این چندان فرقی  ندارد،  بااینکه  هست (یکی از نمایندگان –ایشان می گویندمغرضانه اضافه شود ) خودتان  توضیح بدهید .
قره باغی- بسم الله الرحمن الرحیم ، درباب  قضا،مخصوصاً در باب  قسم  در آنجا  هست  که  مدعی قسم  چند جور می خورد .
یکبارش  دعوا رو جزم  است . قسمی است که این آقا فلان کرا را کرده است ک حق این مدعی  ضایع  شدهاست  میخواهد که قسم بخورد  خوب  قهراً علی البطن  قسم  می خورد  یکبار این است  که نه ،ظنین بوده است ،  خانه اش را برده اند . و به چند نفر ظنین  شده است آمده طرح دعوا کرده است اگر بپرسی  حتماً این آقا برده؟ نمی گوید  حتماً این آقا   برده است . اما چند نفرند که ایشان ظنین به آنها است .اینجا  اگر قسم  بخورد مدعی ، یعنی اگرقسم  مردوده  را بخورد این قسم   روی بطن  نمیشود ،روی  احتمال  میشود یعنی آنمقدار  دعوا که  داشته ، به آن مقدار قسم می خورد .
مامی گوئیم اینجا  کسی که  دعوی  بی اساس  خلاف  واقع اشهاص ،اقامه  نماید .اگر ثابت  بشودکه ادعای این مطابق  واقع  نبود،این مفتری است این معنی اش این است که یعنی تقریباً یک ثلث دعواهای شرعی  را با این  ماده از  بین ببریم یعنی دست مردم را ببندیم ممکن است  دعواتشان هم مطابق  واقع هم  باشد ، اما اثبات  نکند ممکن است که عرض بشود که این آقا یقین  همداشته است  که این آقا حقش را برده است اما یقینش مطابق  واقع نبوده است ، مدرک  نداشته اما یقین می کرده است یقین  خلاف واقع که  مطابق قانون،مطابق  شرع  در تمام ملل. تیم حق  دارد  ادعا بکند  بعداً ولو ثابت بشود که اشتباه  کرده است  لذا منظور مدولین  این ماده هماین نبوده است که هر دعوا  که خلاف  واقع باشد ، این نباید مطرح بشود ،منظورشان این بود که مردم به همدیگر افترا  نزنند .  تهمت  نزنند،به هم  نپیچند . لذا   من این ماده را به این شکل اصلاح  کردم کههم رمدم به همدیگر  افترا  نزنند، وبه همدیگر  نپیچند  وهم دست  شاکیان باز باشد .
من  گفتم  رسیدگی  دیوان با اشخاص  اقامه  نایند . در صورت  ثبوت  مغرضانه  دعوی  بی اساس وخلاف  بودن  دعوا یعنی اگر ثابت باشد که این  مغرضانه   این  حرف را  زده است ، نظرش  ادعا نبوده است ، نظرش این بوده است که به این بپیچد. در  صورت  ثبوت  مغرضانه وبی اساس  وخلاف  واقع بودن دعوا مطابق قوانین  مربوط  بعنوان مفتری  تعقیب میشود اینخیلی راست و روان است .
نایب رئیس-  بسیار خوب ، مخالف.
منشی- آقای آقا محمدی  مخالف هستند ؟(آقا محمدی – موافق ) آقای آقا رحیمی ؟(آقا رحیمی – موافق ) آقای عبدخدائی ؟(عبدخدائی – موافق )آقای نقوی ؟(نقوی  - مخالف )‌بفرمائید .
نقوی – بسم اللهالرحمن الرحیم .مطلبی که  جناب  آقای  قره باغی  فرمودند اولا مسأله  مغرض وغیر مغرض  د ردادگاه  ثابت میشود قدر  مسلم این است که  اگر دادگاه   به ایننتیجه رسید که اینشکایت روی  عدم اطلاع وآگاهی بوده تا  حالا  هم به همین صورت عمل شده است ،دادگاه آن آدم رابعنوان یک آدم  حرفه ای تعقیب نمی کند .
در ثانی معمولا به دیوان دادگاه اداری وقتی  شکایت بایدبرود (نظیر  کمیسیون اصل 90) که مراحل اولیه راطی بکند ،  یعنی به محض اینکه  همانطوری  که اول مثال زدهشد به محض اینکه یک  مأموری  برخلاف میل یک فردی  عمل کرد ،شکایت به دیوان دادگاه اداری نمیشود .اول این آقا  شکایت  به مراجع  بالاتر  خود آن اداره میکند . اگر نتیجه ای نگرفت  و برایش یقین  شد که این دستگاه  مغرض است و واقعاً تضییح   حق کرده است ،باید به دیوان دادگاه اداری شکایت  کند . نه اینکه  ابتدا به ساکن همانطوری که جناب آقای موسوی  اول   مثال  زد،ماشین را که قرعه کشی کردند،به  آقا  نیفتاده است ، فوراً شکایت به دادگاه اداری بکند .بنابراین اگرمراحل  اولیه را طی  کرد و بعد شکایت  به دیوان اداری کرد خوربخود آن مسأله مغرض بودن ویا اب غرض بودنش مشخص  میشود ودیگر  موردی ندارد که ما در اینجا  این را قید بکنیم .
نایب رئیس- موافق؟ ضمناً بفرمائید که این لایحه امروز تصویب شودوبه هفته آینده نیفتد.
منشی- آقای آقا رحیمی  موافق.
آقا رحیمی – بسم الله الرحمن الرحیم . اولا شما باید  دقت داشته باشید  که دفعه دیگر  لایحه  هائی که اینقدر  ماده دارد  بصورت یک فوریتی  در مجلس  ان شاءالله مطرح نشود .(نایب رئیس- شماباید رأی ندهید) تا اینقدر  وقت  نگیرد .دردرجه دوم که جناب آقای قره باغی  فرمودند ‹‹مغرضانه ››واقعاً باید این کلمه باشد به این دلیل که باید متری  هم تحت  تعقیب  قرار بگیرد  اگر ما تحت تعقیب  نگذاریم  قرار بدهند این آقایان را افاردی  هستند  از هیأت  هفت  نفره  ناراضی  هستند ، برمیدارد شکایت  میکند که این ها یک گروه کمونیستی  هستند وفلان آقا هم سرپرست  آنها است . فلان آقا مثلا به حقوق مسلمین  تجاوز  کرده است ولی وقتی مغرضانه نوشته باشد، اگر یک زنی . یک مردی، یک کشاورز   دهاتی  بنده خدا  خیال میکرده است  که فلان  فرماندار خلاف  قانون  عمل کرده  است ،یک شکایتی کرده است . بعداً هم زبانش رانداشته ووکیلی  هم نداشته  بتواند   استدلالی  به اصطلاح  ثابت کند که با اساس است این انسان مستضعف  روستائی رانمیشود تحت تعقیب  قرار بدهید  بعنوان  مفتری که بترسد ،دیگر  نتواند کایت  بکند  ولی آن آدم هائی که حرفه ای  هستند والان هم خیلی  امتیازها از دستشان  رفته است .همه مدل  شکایتی  به همه  جا م یکنند ،آن هائی  که مغرض هستند ، تحت تعقیب  قرار بگیرند. این انسان های  صاف  وساده  حزب  الله اگر خدای نکرده  بی اساس  هم بود،  ثابت شد که بی غرض بودند تحت  تعقیب  قرار نگیرند ، بنابراین جمله  خوبی است وخیلی از پیشنهادهای بعدی  هماز بین  خواهد رفت   مثل  پیشنهاد جناب آقای
 حمیدی  والسلام .
نایب رئیس- آقای موسوی  بفرمائید.
سید ابوالفضل  موسوی تبریزی- برادران وخواهران نماینده توجه بکنند
که هر لفظی  را که ما در قانون اضافه میکنیم یک فصلی از تحقیق در آن جا  باز میکنیم . و قهراً  کار اداری را مشکل تر می کنیم . شما اگ رلفظ  مغرضانه  را در اینجا  بگذارید باید آن پرونده که رسید  یک فصلی  از تحقیق  در آن  باز  باشد ،تا آنها روی آن کا ربکنند ببینند مغرضانه  هست ، یا نیست  وانگهی  از کجا  ثابت بشود، که مغرضانه است ، راه ثبوت  آن چیست ؟ راه  اثبات  ،تقریباً مشکل  است .
بنابراین ،بهتر   است یا به همینطوری که کمیسیون  قضائی هم تصویب  کرده است ، تصویب بشود. با پیشنهادی  من دادم  که شاید بعداً مطرح  بشود عنوان مفتری را ار حذف  بکنیم ،قابل  تعقیب  هستند ، این  تمام نظرهای را  فکر می کنم  حاوی  باشد .
نایب رئیس-  آقای اصغری  هم  توضیحشان را بفرمایند .
اصغری (وزیر دادگستری )- بسم الله الرحمن الرحیم . بنده  فکر می کنم باز این توضیح  مجدداً لازم است وخیلی  فشرده  عرض می کنم  که وقت  مجلس  را نگیرم ،موقعی  که  ما میگوئیم  بی اساس ،بنده اینطور بنظرم میاید که بی اساس یعنی  فرض  بفرمائید  ایشان بدون اینکه  به قوانین آگاهی  داشته باشد وبدون اینکه ببیند که در این آئین نامه نقض  قانون شده یک قانون بالاتری را نقض  کرده  وب رخلاف  قانون صادر شده به این مسأله  پی نبرده  فکر می کند  که فلان  تصویب  نام  با قانون مخالف است آمده شکایت کرده است .معنی  بی اساس بنظر  من این است ک اما مغرضانه بودن ، جنبه  جرمی  پیدا می کند . مادر قانون مجازات  اگر اشتباه  نکنم  نداریم  جرمی که سوء نیت در آن نباشد . جرم آن است که  سوء نیت در آن محرز است . قصد  هست وسوء نیت در آن هست .اگر مغرضانه  بودن اثبات  بشود این جرم میشود . پس باید اگر بخواهد اصلاح بشود ،به این صورت باشد که درصورتی  که غرض ورزی باشد وسوءنیتی باشد در محاکم  ذیصلاح رسیدگی میشود . چون  دیوان عدالت اداری است .دیوان عدالت به  مقررات  قضائی وکیفری رسیدگی نمیکند .
 نایب رئیس- بسیا رخوب ،آقای الویری  پیشنهادرا قرائت بکنید .
منشی- پیشنهاد به اینصورت  است: وکسانی که مغرضانه …
قره باغی – آقای  موسوی  خودم پیشنهادم رامیخوانم .
نایب رئیس-  آقای قره باغی ، عین پیشنهادتان اینجا است  ، قرائتمی کنند .
 قره باغی- خودم میخواهم  پیشنهادم را بخوانم .
نایب رئیس-  پس زودتر بخوانید  .
قره باغی – بسم الله الرحمن الرحیم .‹‹رسیدگی  دیوان  مجانی  است وکسانیکه  مغرضانه دعوی  بی اساس وخلاف واقع عنبه  شخص  یااشخاصی اقامه نمایند،در صورت  ثبوت  مغرضانه وبیاساس وخلاف  واقع بودن دعوا مطابق قوانین  مربوط بعنوان مفتری  تعقیب  خواهند شد.››
نایب رئیس0 عده حاضر  در جلسه  190 نفر نمایندگان یکه با این  پیشنهاد قرائت شده موافق هستند ،قیام بفرمایند (96 نفر ایستادند ) تصویب شد.توجه  بفرمائید  ظهر است اگرما بخواهیم  لایحه رابههفته آینده بگذاریم  طبعاً  فکر می کنم تمام وقت  هفته آینده رابا نی ترتیب که پیش میرود میگیرد  اگر موافق هستید ،  یک مقدار  وقت را  تمدید بکنیم، چون دو سه تا مسأله بیشتر نمانده است .
منشی- آقای موسوی دوماده  اصلی وچند تبصره الحاقی  هست .
نایب رئیس-  بسیا رخوب . میگویند  پیشنهادها  زیاد است و تمام نمیشود اسامی  غائبین  را آقای قائمی  بخوانند.
منشی( قائمی )-بسم الله الرحمنالرحیم .جلسه امروز پنجشنبه مورخ 12/9/1360 .
امروز 21 نفر غایب  موجه دارمی که  پنج  نفرشان بیمار و 16 نفر در مرخصی هستند .
 4 نفر غایب غیر موجه  هستند که عبارتند از آقایان : رضا اصفهانی از وارمین ،حسین کرمانی که استعفا  ک کرده است واگر بخواهد گزارش  استعفا یش  را ارموز  پس بگیرد ،امروز تمام میشود .بعد آقای کرمی از دشت  آزادگان وآقای گلزاده  غفوری ازتهران  220 نفر تأخیری  غیر موجه هماز هفده  دقیقه تا سی و پنج دقیقه داریم .
5-پایان جلسه وتاریخ تشکیل  جلسه آینده ودستور آن
نایب رئیس- جلسه بعدی روز یکشنبه  هفته آینده ساعت  8 صبح  خواهد بود، دستور  لسه  ادامه بحث  پیرامون  همین لایحه است واگر مسائل  دیگری بود چاپ  میشود ودر اختیار آقایان قرار داده میشود .
                 (جلسه در ساعت 55/10  پایان یافت )
                                                           رئیس مجلس  شورای  اسلامی – اکبر هاشمی  رفسنجانی