مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 206 )

جلسهَ دویست و ششم                                         بسمه تعا لی                     5شهریور ماه 1360 هجری شمسی
                             26ذیقعده  1401  هجری  قمری

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی
صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز پنجشنبه پنجم شهریور  ماه 1360
فهرست مندرجات
1-اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید…               
2- بیانات قبل از دستور آقای مهندس ا لویری.
3- تذکرات چند نفر از آقایان نمایندگان بوسیله آقای رئیس.
4- ادامه دسیدگی به لایحه بازسازی نیروی انسانی وزارتخانه ها ومؤسسات دولتی و وابسته به دولت.
5- پایان جلسه و تاریخ تشکیل  و دستور جلسه آینده.
جلسه ساعت هشت وسی دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد
1-اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید.
رئیس –بسم الله الرحمن الرحیم.با حضور 180نفر جلسه رسمی است.
دستور جلسه قرائت شود.
منشی – بسم الله الرحمن الرحیم.دستور جلسه دویست و ششم روز پنجشنبه پنجم شهریور ماه 1360 هجری شمسی مطابق با بیست و ششم شوال 141-هجری قمری.
1- تلاوت کلام الله مجید.
2- نطقهای قبل از دستور.
3- دنباله رسیدگی به گزارش کمیسیونهای کار و ا مور استخدا می  وامور اقتصادی و دارائی در خصوص لایحه بازسازی نیروی انسانی وزارتخانه ها و موسسات دولت و وابسته به دولت.
4- اعلام ختم جلسه غائبین و دیرآمدگان.
5- اعلام ختم جلسه و تاریخ و برنامه جلسه بعد.
رئیس – تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
((وقفینا علی آثار هم بعیسی بن مریم مصدقاً لما بین یدیه من التوریه و آتیناه النجیل فیه هدی و نور و مصدقاً لما بین یدیه من التوریه و هدی و موعظه للمتقین.ولیحکم اهل الانجیل بما انزل الله فیه و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الفاسقون.و انزلنا الیک الکتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه من الکتاب و مهیمناً علیه فاحکم بینهم بما انزل الله ولا تتبع اهوائهم عما جاءک من الحق لکل جعلنا منکم شرعه و منهاجاً. ولوشاءالله لجعلکم امه واحده ولکن لیبلو کم فی ما آتیکم فاستبقوا الخیرات الی الله مرجعکم جمیعاً فینبئکم بما کنتم فیه تختلفون.))
(صدق الله العلی العظیم – حضار صلوات فرستادند)
((از آیه 50 الی آیه 54 سوره المائده))
2- بیانات قبل از دستور آقای مهندس الویری.
رئیس  - سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید،
منشی – آقای مهندس الویری نماینده مردم دماوند و فیروزه کوه.
مهندس الویری – بسم الله الرحمن الرحیم. در ماههای آینده با پیروزی کامل در جنگ و غلبه بر ضد انقلاب داخلی و متلاشی گردیدن شبکه های نفاق دو مشگل بزرگ پیشاروی انقلاب قرار خواهد داشت، یکی احتمال بروز اختلاف بین نیروهای خط امام و دیگر بحرانها و مسائل اقتصادی، بررسی این دو مسأه و ارائه راه حلها در این فرصت کم غیر ممکن است لذا من به بررسی قسمت دوم میپردازیم و مطلبی را که در مورد قسمت اول تهیه کرده ام به روزنامه ها میدهم (شجونی – تلقین بد،بداست حضرت یعقوب هم گفت یأکله الذائب ،یأکله الذائب هم شد) نظام اقتصادی که ا ز رژیم شاهنشاهی به ارث رسیده است نظامی صد در صد وابسته ، تک پایه و مصرفی است،کشاورزی کا ملاً نابود شده بطوریکه روستاهای ما نه تنها از تغذیه شهرها عاجز بوده و حقاً بلکه به تدریج ا مکان تأمین قوت لایموت خود را نیز از دست دادند  و کم کم وابسته به گندم آمریکائی ،برنج تایلندی ، گوشت استرالیائی ، مرغ و تخم مرغ هلندی ، پنیر بلغاری کره دانمارکی و سایر مواد اولیه غذائی گردیدند و حتی خوراک دام آنها نیز از راه شهرها و واردات تأمین میگردید و این سیاست دراز مدت رژیم سابق در جهت وابستگی کامل بوده است تنها چند واحد به اصطلاح مکانیزه کشاورزی و دامپروری در آن زمان ایجاد شد که جز ضرر ازدیاد وابستگی به دلیل پیچیدگی تکنولوژی چیزی به ارمغان نیاورد نتیجه این شد که ما امروزه مجبوریم برای تأمین نیازهای کشاورزی خود سالیانه نزدیک دو میلیون تن گندم چیزی نزدیک به این رقم خوراک دام جو و ذرت پانصد هزار تن برنج بیش از دویست هزار تن گوشت قرمز تقریباً تمام کره و پنیر وروغن مورد نیاز خود را از خارج وارد کنیم و ا ما صنعت ما در دوران طاغوت ا نبوهی از کارخانه ها و محصولات مونتاژ بود که شیشه عمر همه آنها در دست کشورهای صادر کننده قطعات نیمه ساخته ، مواد اولیه و یا قطعات یدکی خود کارخانه ها بوده و هست علاوه بر اینها تمام باصطلاح صنایع مذکور در روز تحویل به جمهوری اسلامی ورشکسته و بدهکار بود پس از پیروزی انقلاب در اثر تحریم اقتصادی غیر رسمی و سپس رسمی ضعف مدیریت و عدم ثبات سیاسی که در نتیجه عملکرد گروهها چپ و راست در خط آمریکا پدید آمده بود صنایع مونتاژ و ورشکسته مزبور دچار بحرانهائی جدیدتر و تقلیل تولید حتی بمیزان کمتر از زمان رژیم سابق شد صنعتی که امروز برای ما به ارث رسیده است صنعتی است که تنها 16 میلیارد تومان در سال گذشته بدهی ببار آورده است و در حال حاضر اکثر موارد با ظرفیتی کمتر از 50 درصد کار کرده و آنها هم که تولیدشان با لا میرود معلوم نیست که به صلاح مملکت باشد چرا که  با لا رفتن تولید آنها یعنی واردات بیشتر و در نتیجه وابستگی بیشتر که نمونه بارز آن کارخانه ایران ناسیونال است که اگر تولید را کم کند ضرر هنگفت میدهد و اگر با لا ببرد به قرار داد تا لبوت منجر میگردد با توجه به وضع  کشاورزی و صنعت در آمد رژیم سابق و همچنین جمهوری اسلامی منحصرا متکی به نفت شد و بدین ترتبب  اقتصاد ما بطور کامل تک پایه ووابسته به نفت گردید و در حال حاضر بزرگی بر علیه صدور نفت ایران در خارج از طرف آمریکا و عربستان و در داخل از سوی بنی صدر و یارانش با لباس خیرخواهی شروع شد و تدامه یافت . باریختن بخش مهمی از ارز حاصل از فروش روزانه 6 میلیون بشکه نفت در زمان رژیم شاه در بازار تجارت خارجی قشر متوسط به با لای جامعه را به بند یک زندگی مصرفی گرفتار کردند به این ترتیب از با لا رفتن درآمد نفت بر ا ثر ازدیاد قیمت و افزایش دیوانه وار تولید نه تنها سودی عاید ملت ما نشد بلکه تبدیل به یک بازار بزرگ مصرف کا لاهای بنجل خارجی شده و کشورهای آمریکا ،آلمان ،ژاپن ،انگلیس ،فرانسه بزرگترین بازارها را در ایران به دست آوردند و حتی ایران بزرگترین بازار آسیائی انگلیس شد افزایش قیمت نفت هم تقریباً جنبه صوری داشت چرا که به موازات با لا رفتن آن قیمت کا لا های انحصارات بین ا لمللی نیز با آهنگی به مراتب تند تر افزایش یافت ، نتیجه چنین سیاستی میزان پرداختهای ارزی ما را در سال 1356 به بیش از 26 میلیارد دلار رساند که 62 درصد یعنی بیش از 16 میلیارد دلار آن مربوط به واردات کا لا از خارج بود متاسفانه پس از پیروزی انقلاب و در حا ل حاضر نیز رژیم جمهوری اسلامی نتوانسته از عواقب سیاستهای خائنانه رژیم سابق مصون بماند جمهوری اسلامی در حال حاضر با اقلیت قابل ملاحظه شهرنشین روبرو است که اکثرا تولید کننده نیستند ولی دارای درآمد نسبتا با لا و قدرت و فرهنگ مصرف کا لاهای وارداتی میباشند برای بخشی از این جماعت حتی جنگ ، تحریک اقتصادی کم شدن صدور نفت و صدها د لیل حتی پس از پیروزی انقلاب با وجود آنکه سطح صدور نفت بتدریج کاهش یافته و بطور متوسط به چیزی کمتر از یک و نیم میلیون بشکه در روز یعنی یک چهارم میزان صدور سابق میرسد میزان پرداختهای ارزی ما نمیتواند متناسب با آن کاهش یابد بطور یکه در سال 58 بیش از 17 و در سال 59 به حدود 2 میلیارد دلار رسیده است که از این مبالغ در سال 58 مبلغ 11میلیارد و در سال 59 پانزده میلیارد دلار صرف واردات گردیده است که گر چه هر دو رقم در مقایسه با سال 56 و با توجه به افزایش نرخ بهیچوجه یک انقلاب در واردات محسوب نمیشود و نتیجه نهائی این شده است که در حال حاضر بخاطر مصرف نسبتا با لای ارز میزان ذخایر ارزی ما کاهش فراوان یافته است بررسی های فوق را میتوان چنین خلاصه کرد:
1- کشاورزی و صنعت بازمانده از رژیم طاغوتی نه تنها نقش مثبت در تامین درآمد ملی ندارد بلکه این نقش در مورد صنعت حتی منفی است .
2- تنها منبع تامین درآمد نفت است که میزان صدور آن در حال حاضر شاید چیزی کمتر از یک ششم میزان قبل از انقلاب است .
3- میزان واردات با وجود کم شدن درآمد در حدی نزدیک به پیش از پیروزی انقلاب است .
4- در نتیجه فزونی پرداختهای اری به دریافتهای ارزی ذخایر ارزی روبه کاهش است به اعتقاد من گرچه مشکلات فوق بزرگ بوده و حل ناشدنی بنظر میاید ولی با اتخاذ راه حلهای اسلامی و انقلابی با حمایت و همت مردم ایثارگر و در سایه قدرت ، قاطعیت ، ثبات و بکپارچگی دولت مکتبی و انقلابی با سرعتی غیر قابل انتظار برطرف خواهد شد . برای حل مشکلات فوق به برنامه ریزی دراز مدت و ضربتی در عرض یکدیگر نیازمندیم . مسائل صنعت و کشاورزی در چهار چوب برنامه مزبور باید به گونه ای حل شود که در کوتاهترین زمان و با ساده ترین تکنولوژی آنها را به تولید بیشتر برسانند در زمینه صنعت باید از صنایع کوچک و ساده که سریعا به تولید میرسند و وابستگی ایجاد نمیکنند در عین نیاز به سرمایه گذاری فراوان ندارند و اشتغال زا هستند شروع کرد ا لبته تکمیل پروژه های صنعتی نیمه تمام تولیدی که بخش عظیمی از آن اجراء شده نظیر پتروشیمی ایران و ژاپن با وجود تکنولوژی  پیچیده از ضروریات است .
در زمینه کشاورزی باید هر چه زودتر با اجرای اصلاحات ارضی اسلامی علاوه بو تامین عدا لت اسلامی وضع کاشت و برداشت را روشن کرد ودر نتیجه محصولات کشاورزی را با لا برد و در عین حال به مشکلات سیاسی اجتماعی ناشی از بلا تکلیفی زمین پایان داد.
سیاسیت کشاورزی باید برطرحهای کوتاه مدت ضربتی در جهت با لا بردن تولید محصولات اصلی کشاورزی و دامی استوار باشد ، این نوع طرحها عمدتا از راه تهیه طرحهای زمان بندی شده کوتاه مدت و کوچک هدایت و حمایت از زارعین در جهت اجرای طرحها بسیج تمام نیروهای جهادی در جهت کمک به اجرای طرحهای مزبور به موفقیت خواهد رسید .
در زمینه بازرگانی باید هر چه زودتر طرح دولتی کردن تجارت خراجی به مرحله اجراء درآید، واضح است که اجرای فوری و یکجای طرح فوق در مورد کلیه اقلام وارداتی امکان پذیر نیست و عملا طرح فوق را با شکست مواجه خواهد ساخت ولی آغاز آن در مورد نیازهای اصلی جامعه که بخش عمده ارز وارداتی نیز به آنها اختصاص می یابد و در عین حال ماردات آنها از پیچیدگی خاصی نیز برخوردار نیست نظیر آهن آلات ساختمانی ، کلیه مواد غذائی ، کاغذ ، لامپ، پارچه و بسیاری از اقلام مشابه همین امسال ضروری و حیاتی است .( رئیس –دو دقیقه وقت دارید .) اجرای اصل 44 به کنترل و تثبیت و یا حتی تقلیل قیمتها کمک کرده سود عادلانه تجارت خارجی را نصیب دولت مینماید دست دولت را در تنظیم سیاست اقتصادی در رابطه با خارج باز گذاشته و کنترل دولت را بر میزان واردات و موجودی ارزی بیشتر خواهد کرد ، علاوه بر اینها پس از انقلاب بسیاری از سرمایه های کلان سرگردان به دلیل عدم تمایل به سرمایه گذاری تولیدی و صنعتی و کشاورزی و عدم امکان سرمایه گذاری در مستغلات  خاکبازی و زمینخواری به تجارت خارچی روی آورده و از این راه سودهای عظیم کم زحمت و سریع ا لوصولی به دست آورده اند و همین امر سبب تکاثر ثروت در نزد بخش کوچک و جدیدی از جامعه شده که مغایر حکم خدا و قانون اساسی است ،  برای روشن شدن مطلب به ذکر آماری چند میپردازم ( با توچه به فرصت کم من یک سری آماری تهیه کرده ام در مورد سودی که در این زمینه عاید یک عده ای شده است )لازم به توضیح است که واردات 9 ماهه اول سال 1359 متعلق به ثبت سفارشهای دولت مکتبی قبل از روی کار آمدن دولت برادر رجائی آماری است در مورد میزان واردات که نشان میدهد در سال 1356 از کل 16 میلیارد واردات مملکت هفت و نیم میلیارد د لار آن را بخش خصوصی وارد کرده بود در حا لی که در سال 1359 از 15 میلیارد د لار که ما واردات داشتیم ده و نیم میلیارد د لار آن را بخش خصوصی وارد کرده است مبلغ ده و نیم میلیارد د لار فوق در سال 59 د ر اختیار شاید حدودبیش از هزار بازرگان فعال بیم 12 هزار صاحبان کارت بازرگانی گذاشته شده است که متاسفانه عده ای از خدا بی خبر د لارهای با قیمت دولتی را در بازار آزاد بقیمتهای بیش از 20 و حتی 30 تومان فروخته و اقدام به وارد کردن کا لا نیز ننموده اند بطوریکه کل آهن آ لات وارداتی کشور که قیمت آن حدود 20 میلیارد تومان میشود تنها توسط 1 تاجر به مملکت وارد میشود که حتی اگر به سود تومانی یک ریال قناعت کنند به راستی هر یک در سال دویست میلیون تومان سود برده اند ، حتی یک بازرگان خرده یا با سفارش 5000 تن حبوبات و صرفا بازدن چند تلکس در عرضه سه ماه سودی معادل 6 میلیون تومان به دست میاورد آیا با ادامه چنین وضعی میتوان مانع تکاثر ثروت گردی ؟ میتوان فاصله شمال شهر و جنوب شهر را کم کرد ؟ میتوان دیگر اتومبیلهای آخرین سیستم را از یک سوی زاغه های جنوب شهر را از سوی دیگر مشاهده نکرد ؟ دولت همچنین باید به عنوان یک راه حل ضربتی برای جلوگیری از کاهش ذخیره ارزی سهمیه بندی ارز را هر چه زودتر معمول داشته و ارز را بر حسب اولویت بین مصادف مختلف سهمیه بندی  رئیس – وقتتان تمام شد . ) و مانع خروج بی رویه ارز گردد ، امت قهرمان و همیشه در صحنه ما نیز باید مرحله سوم انقلاب اسلامی را با تولید بیشتر و سریعتر در زمینه صنعت و کشاورزی مصرف کمتر با صرفه جوئی و تغییر ا لگوهای مصرفی آغاز کرده و به دولت کمک کند تا حجم واردات را کاهش ، صادرات را افزایش و تولید ناخا لص ملی را از اتکای به در آمد نفت و مدت کوتاهی رها گرداند و به تولیدات صنعتی و کشاورزی داخلی وابسته نماید ، به امید نابودی استکبار جهانی و  گسترش انقلاب اسلامی در سراسر کشورهای اسلامی ، وا لسلام .
رئیس – سخنران بعدی را دعوت کنید .
مهندس ا لویری – در مورد آن قسمت اول که اشاره کردم به احتمال بروز اختلاف این تذکر را لازم است بدهم که چنین اختلافی هرگز بوجود نخواهد آمد و ما برای پیش گیری از هر گونه توطئه ای چپ و راست  که از راههای مختف برای نفاق افکنی تفرقه اندازی دست اند کار هستند بایستی پیش گیری هائی بکنیم که همانطور که اشاره کردم متاسفانه فرصت نشد که در اینجا عرض کنم .
رئیس – سخنران بعدی مثل اینکه نیستند .
منشی – هستند ولی آمادگی ندارند .
3- تذکرات چند نفر از آقایان نمایندگان بوسیله آقای رئیس
رئیس – ما منتظر شورای نگهبان هستیم ، اطلاع بدهید زور تشریف بیاورند ، آقایانی که در راهروها هستند تشریف بیاورند به داخل جلسه .
بسم الله ا لرحمن ا لرحیم
تذکرات نمایندگان محترم :
آقای نبوی نماینده بوشهر در مورد بهداری بوشهر و کبودهای بیمارستان 17 شهریور تذکر میدهند .
آقای منوچهر متکی در مورد تاسیس بانک کشاورزی در شهرستانهای کردکوی ،بندر ترکمن تذکر میدهند .
آقای اعظمی نماینده خرم آباد در مورد جبران خسارت کشاورزان بخشهای چغا لوندی و حومه لرستان به وزارت کشاورزی تذکر میدهند ، بگوئید همه آقایان بیایند داخل جلسه  حجتی کرمانی – آقای هاشمی اجازه بفرمائید توضیح بدهم ) آقای حجتی باز مطالبه میکنند ، من از ایشان خواهش میکنم صرفنظر بفرمایند که …
حجتی – آقای هاشمی من حق دارم …
یکی از نمایندگان – آقای هاشمی نامه ای که ما فرستادیم خدمتتان چه شد .
رئیس – جوابش را دادم به آقای بیات چون یکی از امضاء کنندگان ایشان بودند نامه برای خواندن که نیست نامه ای فرستاده اید که من به جائی ابلاغ کنم چیزی که به آقای بیات گفته ام میفرستم خدمتتان ملاحظه بفرمائید بعد اگر لازم بود .
حجتی – آقای هاشمی من اجازه میخواهم توضیح بدهم .
رئیس- نه ، آقا ی حجتی من باز خدمتتان عرض میکنم شما صرفنظر بفرمائید شما که خیلی بحث از اتحاد و این چیزها میفرمائید اینگونه کش دادن ها دائما به اختلاف دامن میزند ، نتیجه ای هم ندارد .
شجونی – چهره یک شخصی را که بکلی تحریف کرده اند این چه کار باید بکند ؟
رئیس – باید دفعه دیگر بی خود اعتراض نکند به پرونده ها ( خنده رئیس و نمایندگان )
حجتی – این درست است ؟ آخر اگر اشتباه هم بز (( فمن اعتدی علیکم فاعتدو اعلیه بمثل ما اعتدی علیکم )) بشود بهمان اندازه باید باشد دیگر ، بیشتر که نباید باشد .
رمضانی خورشید دوست – وقتی آقای بهروزیه صحبت کردند آقای همتی یک ربع دفاع کردند فکر میکنم شما حق را رعایت کنید و به آقای حجتی هم اجازه بدهید .
رئیس – نه اینجوری نبود ، آقای بهروزیه یک سندی خواندند که آن سند نا صحیحی بود برای افشای آن سند بود . آقای حجتی داستانشان عین داستان های دیگران است یعنی از اول مجلس اینجوری بود . هر کس به پرونده کسی اعتراض میکرد آن کسی که از خودش دفاع میکرد انگیزه های اعتراض را میگفت و گاهی هم روی افکار طرف قبل بحث میکرد این را در آئین نامه هم پیش بینی نکرده ایم یعنی ما اگر بخواهیم این کار ار بکنیم باید سنتی درست بکنیم که از این ببعد هر کس توی مجلس اعتراض کرد بطور مسلسل جواب و اعتراض تا بی پایان ادامه پیدا کند چون هر دفاعی به شخصیت معترض بر میخورد و او باید دفاع بکند این حرفها بطور روشن پیش بینی نشده .
حجتی – آقای هاشمی این ماده ی 66 حاکم بر همه اینها است .
رئیس – خیر .
حجتی – برای اینکه واقعا همینطور که شما میگوئید :
(( ا لمؤمن اعظم قدراً من ا لکعبه )) ما واقعاً احساس میکنیم  که یک آدمی که من خودم ، خودم را مانع میدانم این طور تحریف شخصیت بشود این درست نیست آخر .
رئیس – وقتی هم شما یک کسی را متهم می کنید به ترور ، ترور بزرگترین گناه است .
حجتی کرمانی – من گفتم دادگاه انقلاب زیر سوال است .
رئیس- خوب دادگاه ، بیشتر .
حجتی کرمانی – حا لا من می آیم این حرفها را میزنم . سوال دارم .
رئیس – می گویم دادگاه انقلاب را متهم کنید به ترور ، این بزرگترین گناه است اگر صحیح باشد .
حجتی کرمانی – من زیر سؤال قرار دادم . نگفتم و متهم نکردم .
رئیس – همان زیر سؤال قرار دادن همین است دیگر .
حجتی کرمانی – یک مسا له ای است که باید دولت بیاید مطرح کند .
رئیس – بهر حال من راهی نمی بینم برای این کار .
حجتی کرمانی – راهش ماده ی 66 آئین نامه است .
رئیس – معنای مادهی 66 این نیست . و با فلسفه ایکه شما همیشه طرفدارش هستید مخا لف است . یعنی اگر شما می خواهید اختلافات را دامن بزنید این راه خوبی است .
حجتی کرمانی – خیر . نمی خواهم اختلافات را دامن بزنم .
رئیس – اگر نمی خواهید پس ….
حجتی کرمانی – من میخواهم آنچه که انجام داده ام تا بحال در رابطه با مجاهدین و اینهائی که گفته شد اینها مسائل اساسی زندگی گذشته سیاسی من است . من باید این مسا له را برای مردم و نمایندگان روشن کنم .
رئیس – آقایان مأمورین به شورای نگهبان اطلاع دهند تا تشریف بیاورند ما هر روز یک مقداری از وقتمان را منتظر شورای نگهبانیم .
حجتی کرمانی – آقای هاشمی – من دعا میکنم شورای نگهبان نیاید اجازه بدهید بیائیم صحبت کنیم بخدا قسم این گناه است . آقای هاشمی شما دارید بمن ظلم می کنید .
رئیس – خیر این ، خدمت به شما است .
حجتی کرمانی – یک کسی وقت نطق قبل از دستورش را بمن بدهد .
4- ادامه رسیدگی به لایحه بازسازی نیروی انسانی وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی و وابسته به دولت
رئیس –ماده ی 16 را بخوانید تا برای بحث آماده بشویم .
منشی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم .
ماده ی 16 – خطاهای انظباطی عبارتند از : تقصیر ، تخلف . قصور .
ا لف – تقصیر عبارتست از نقص عمدی قوانین مقررات راجع به وظایف اداری .
ب – تخلف عبارتست از عدم رعایت نظم و انضباط اداری .
ج – قصور عبارتست از کوتاهی غیرعمدی در اجرای وظایف اداری .
تبصره – رؤوس خطاهای انظباطی به شرح زیر است .
1- تبعیض در اجرا  قوانین و مقررات .
2- ترک خدمت .
3- اعمال غرض یا طرفداری در امور اداری نسبت به ارباب رجوع همکاران و انجام دادن امری برخلاف وظیفه به علل مذکور.
4- غفلت و تسامح در حفظ اموال و اسناد و وجوه دولتی .
5- سهل انگاری یا تاخیر در اجری وظایف .
6- تمرد از اجرای دستورات مقامات ما فوق مگر در صورتیکه آ ن دستورات خلاف شرع و یا خلاف قوانین جمهوری اسلامی باشد .
7- تعطیل خدمات عمومی خارج از روزهای تعطیل یا اوقات و موارد مقرر .
8- افشاءسؤا لات امتحانی یا تعویض برگهای امتحانی یادست بردن در آ ن ها .
رئیس – ماده ی 17 را هم بخوانید . بخاطر اینکه شورای نگهبان هنوز نرسیده اند ما از وقت استفاده می کنیم .
منشی – ماده ی 17 – اعمال خلاف اخلاق عمومی عبارتست از
1- اعمال منافی عفت عمومی در محیط کار یا اداره .
2- تجاهر به فسق و فجور در محیط کار یا اداره .
3- استعمال مشروبات ا لکلی و مواد مخدر در محیط اداره و یا حضور در محیط کار در حال مستی .
4- اعمال و رفتار خلاف حیثت و شرافت وشؤون شغلی .
5- رفتار خارج از نزاکت با همکارن با ارباب رجوع .
6- نشر و توزیع نوارهای و یا عکس های مستهجن و صورقبیجه در محیط اداره .
رئیس – ماده ی 18 را هم بخوانید ان شاء الله همه اینها امروز تمام میشود .
ماده ی 18 – علاوه بر جرائم مقرر در مواد قبل ، مواد زیر مشمول قانون بازسازی نیروی انسانی خواهد شد .
1- عضویت فرق ضا له که به اجماع مسلمین خارج از اسلام شناخته شده اند و یا عضویت در سازمانهائی که مرامنامه و اساسنامه آن ها بر نفی ادیان ا لهی مبتنی باشد .
2- قاچاق ارز و کا لاهای ممنوعه .
3- قاچاق مواد مخدر .
4- اشتغال به شغل دولتی دیگر بدون اطلاع مقامات ذی صلاح و بدون رعایت مقررات اعم از دائم و یا متناوب .
رئیس – شورای نگهبان هم رسیدند پیشنهادهائی که در ماده 16 داریم مطرح شود .
مصطفی تبریزی – تذکر کوچکی دام .
رئیس – آقای مصطفی تبریزی بفرمائید .
مصطفی تبریزی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . در صورت جلسه 199 صفحه 76 آ/ده است ( آقای مهندس گنابادی 156 رأی موافق ، 5 رآی مخا لف ، 9 رأی ممتنع )).
و آقای عسگراو لادی 20 رأی منفی . در حا لیکه وقتی توسط هیات رئیسه اعلام شد ، بر عکس اعلام شد . و روزنامه ها هم 2 رأی منفی را برای آقای گنابادی نوشتند . این را اصلاح بفرمائید .
یعنی قبلا اعلام شده بود که آقای عسگر او لادی 5 رأی مخا لف دارند در حا لیکه 20 رأی مخا لف دارند و آقای گنابادی اعلام شده بود 20 رأی منفی دارند و حا ل آ،که رأی مخا لف دارند .
رئیس- یعنی اعلام قبلی با این آمار نمی خواند ؟ اگر نمی خواند اصلاح بشود .
مصطفی تبریزی – روزنامه ها هم با همان شکل غلط نوشته اند .
رئیس –آقای شهرکی هم تذکر می دهند که رأی مخا لفی که ایشان داده بودند به آقای غرضی بوده در آراء آقای دکتر نمازی درآمده است . لابد در موقع انداختن در کلدان یا در موقع شمردن اشتباه رخ داده است . بهر حال ایشان می گویند ، رأی مربوط به ایشان است باید اصلاح بشود دوگلدان نزدیک هم بوده است ممکن اشتباهاً در گلدان انداخته اند .
دکتر شیرازیان – رأی من هم همینطور شده است .
رئیس- بنویسید بدهید . اینطور نمی شود ایشان هم نوشته اند و داده اند .
( ادامه رسیدگی به لایحه بازسازی )
منشی – اولین پیشنهاد از آقای فؤاد کریمی است که در جلسه تشریف ندارند . پیشنهاد بعدی از آقای عباس عباسی است که در ماده ی 16 ایشان پیشنهادکرده اند که در تبصره بجای کلمه : (( خطاهای انظباطی )) (( جرائم انظباطی )) گذاشته شود . آقای عباس عباسی بفرمائید .
هادی – آقای هاشمی این اصلاح عبارتی است .
رئیس – اگر قصور باشد که جرم نیست شما چطور می خواهید توجیه کنید ؟ آقای عباسی برای اینکه وقت مجلس را نگیرید توجه کنید خطاها …عبارتند از تقصیر . تخلف . قصور . تخلف و قصور معلوم نیست جرم باشند . بنابراین نمی شود بگوئیم جرائم انضباطی .
عباس عباسی – حا لا اگر خودتان اصلاح عبارتی مس دانید من حرفی ندارم .
رئیس – من می گویم اصلاح عبارتی درست در نمی آید . برای اینکه قصور ، جرم نیست .
عباس عباسی – پس اجازه بدهید من توضیح بدهم .
رئیس – ما می خواهیم توضیح ندهید .
عباس عباسی – توضیح لازم است .
رئیس – توضیح بدهید .
عباس عباسی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . رؤوس خطاهای انظباطی را در چند بند آورده اند . اول اینکه در اسلام بطور کلی کسیکه خطا کند عقوبت دنیوی و حتی اخروی هم ندارد . (( رفع عن امتی تسع )) اگر خطائاً یک کار حرام را انجام داد، هیچ جرم و تنبیهی براو مترتب نیست ( همهمه نمایندگان ) بهیچوجه . بنابراین اینجا که آورده اند:  (( روؤس خطاهای  انظباطی ، اصلا نمی شود تنبیهی برایش قرار داد . از نظر اسلام تنبیه خطا کار ممنوع است . (همهمه نمایندگان ) اگر کسی اشتباهاً خطاهاً مشروب خورد یا خدای ناخواسته گناهی کرد ، تنبیه ندارد فقط در قتل نفس است که آ ن هم گفته اند ، باید چه جور باشد ؟
رئیس – خیلی کوتاه بفرمائید متشکر .
عباس عباسی – اجازه بدهید در این رؤوس خطاها که شمرده اند من به عنوان نمونه چند بند را می خوانم :
1- تبعیض در اجرای قوانین و مقررات . کجای این خطا است ؟
یا مثلا اعمال غرض یا طرفداری در امور اداری …))
رئیس – آقای عباسی شما توجه نمی فرمائید . خطاء منظور اشتباه نیست .بلکه (( تخطی از واقعیت )) منظور است . این اصلاح خطاء، خطا ء عمدی هم داریم . منظور این است . اصطلاح خطاء به معنای اشتباه که نیست .
عباس عباسی – اصلاح عبارتی بشود من هیچ حرفی ندارم . از اول هم عرضی کردم . بجای(( خطا ))نوشته بشود (( جرائم )) .
رئیس – آخر همه آن ها جرائم نیست .
عباس عباسی – اعمال غرضی ، جرم نیست ؟ یا مثلا غفلت در حفظ اموال و اسناد وو جوه دولتی جرم نیست ؟ افشاء سؤا لات امتحانی و دست بردن در سؤا لات امتحانی ، جرم نیست ؟ پس اینها چیست ؟
من نمی دانم پس جرم چیست ؟ اسناد دولتی را غفلت کرده از بین رفته است و یا تاخیر در اجرای وظائف .
مثلا به او گفته اند ا لان باید پرواز کنی و فلان جا را بمباران کنی او دو ساعت بعد رفته است . بعد هم خودش را زده اند و سرنگون کرده اند … و یا مثلا به او گفته اند فلان جا باید بازرسی بشود یا فلان مأموریت او دو ساعت بعد یا دو ماه بعد انجام داده است به نسبت کار . اگر اینها جرم نیست . خطاء پس چیست بنابراین من مصراً به عنوان اینکه اینها جرم است ایستاده ام . و می خواهم که این را به عنوان …..
رئیس – پس پیشنهادتان این است که جرائم به خطاها اضافه شود ؟یعنی جرائم و خطاهای انظباطی ؟
عباس عباسی – این چند بند که آورده اندمن اینها را کا ملا بعنوان جرم می دانم .
رئیس – آقای بیات ، پیشنهاد شما را اصلاح می کنند و می گویند نگوئید جرائم بگوئید جرائم و خطاها .
عباس عباسی – این چند بند را من خطا نمی دانم حا لا آنجا می خواهند بگذارند جرائم و خطاها قبلا هم پیشنهاد دادم که نوشته بشود :  (( جرائم و خطاها …
رئیس – آخر می خواهیم یک جوری نوشته شود که نتیجه بگیریم شما چرا یک دندگی می فرمائید ؟ قصور جزو …
عباس عباسی – صحبت من روی تبصره است .
رئیس – مقسم شما نمی تواند جرائم باشد در صورتی که قصور هم از اقسامش است .
عباس عباسی – من که نمی خواهم قصور را حذف کنند .
رئیس – پس پیشنهاد آقای بیات را بپذیرید . (( جرائم و خطاها ))
عباس عباسی – در این چند بند که آمده به عنوان (( خطاهای انظباطی )) ، (( جرائم انظباطی )) نوشته بشود . (( جرائم انظباطی )) ترک محل خدمت نه قصور است و نه خطاء ، اعمال غرض نه قصور است و نه خطاء جرم است ( قره باغ – نوشته شود تخطی ) بنابراین نوشته شود جرائم که بعد بشود رویش … یا بنابر فرمایش ایشان یعنی عمل نکردن . عدم عمل عمدی
منشی – آقای رحمانی بعنوان مخا لف بفرمائید .
حسینعلی رحمانی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . خطاء به معنای تخطی است در اینجا . (( اذا اجتمعا افترتا و اذا افترتا اجمتعا )).( کفر عن خطیئا تنا )) دلالت بر این دارد که خطیئه دارای آثار است . بعد هم مطلبی – که ایشان فرمودند که خطا دارای آثار و عقوبت و جریمه نیست ، مردود است . بخاطر اینکه ما در دیه خطا داریم بردیه خطا ء آثار وضعی مترتب می شود . و همچنین شبه خطاء پس خطاء اعم است از جرائم و خطاء و شبه عمد . بنابریان اگر (( خطاها)) گفته شود کافی است . با اینکه نوع آنچه در این جا شماره کرده است از همان صنف خطاء است . و تقریبا  مانعی ندارد .
رئیس – موافق صحبت کند .
منشی – آقای انصاری بفرمائید .
مجید انصاری – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . در این لایحه از اول نوعا لفظ جرائم بکار برده شده است . و در این  جا که خطا آمده قهراً مفهمومی که جناب آقای رحمانی فرمودند از آن ، استفاده نمی شود . چون اگر از اول در تمام موارد خطا را آورده بودند که شامل خطای عمدی و غیر عمدی می شد فرمایش ایشان درست بود . وی شما در مواد قبلی همه اش را نگاه کنید مخصوصاً کاده ی 15 نوشته (( جرائم
 ما لی و اداری عبارتند از ….)) بهد چند جرم را برشمرده است و در اینجا که خطا آورده است یقیناً مفهومی غیر از آن را می رساند . اگر آقای عباسی موافقت کنند چون در این ماده ی 16 دو جا بکار برده شده است هم درصدر ماده ی 16 خطاهای انظباطی آمده است و قصور هم در اینجا آورده شده است که درست است و هم در تبصره که پیشنهاد ایشان راجع به تبصره است ، تبدیل خطاء به جرائم ، ایشان هم موافقت کنند که خطاها و جرائم بیاید مشکل ایشان برطرف می شود و قصور هم در بر گرفته می شود . اگر ایشان موافقت کنند در هر دو جا لفظ جرائم افزوده بشود . با این شرط من موافق هستم و شاملتر است تا بصورت لفظ خطاهای تنها .
رئیس – لآقای دری مطلبی دارید بفرمائید .
دری نجف آبادی ( مخبر ) – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . با لفظ جرائم ، کمیسیون خیلی موافق نیست . بعد هم چه بسا برادران پیشنهاداتی داشته باشند چون کلمه جرم وقتی بکار برود ، چه بسا آن مفهوم خاص قضائی خودش را پیدا کند و برود در مسأ له قانون اساسی واشکا لات دیگری بوجود بیاید .
رئیس – نماینده دولت مطلبی ندارند ؟
نماینده دولت – خیر .
رئیس – پیشنهاد آقای عباسی جهت رأی گیری مشخص شود .
منشی – (( خطاهای انظباطی )) به (( جرائم انظباطی )) تبدیل شود .
رئیس – نمایندگانی که با پیشنهاد آقای عباسی موافقند قیام فرمایند ( یکی از نمایندگان – پیشنهاد ایشان چه بود ) پیشنهاد ایشان این بود که  خطاها )) تبدیل به جرائم بشود ( عده کمی برخاستند ) . کسانیکه موافقند که خطاها به جرائم و خطاها تبدیل بشود یعنی هر دو با هم بیاید ، یعنی با این تعبیر موافقند   قیام فرمایند  عده کمی برخاستند ) این هم تصویب نشد .
منشی – پیشنهاد بعدی از آقایان علم ا لهدی ، عطاری ، انصاری ، ملازاده ، بومند ، محمدی ، هاشمیان و خلیلی است که در ماده ی 16 قسمت ج حذف شود یعنی (( قصور ) حذف شود . آقای علم ا لهدی بفرمائید .
علم ا لهدی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . قصور چون یک موضوعی است که در اصول و فقه اسلامی هم بحث شده است و یک چیزی است که در روایت بطور صریح رسیده است : (( رفع عن امتی تسعه : ا لسوو ا لنسیان ) ) آن جا هم خود قصور را معنا کرده است که غیر عمدی باشد ، ا لبته این غیر عمدی خوب ، معلوم است که از روی سهو و نسیان است خوب اگر کسی سهواً این کارها را انجام بدهد ، نباید مورد توبیخ قرار بگیرد ( که حداقلش توبیخ است ) بناء علیهذا چون اصل جریاناتی که در خود بازسازی ذکر شده است به گمان من هنوز برای این جامعه ایکه می توان گفت که مسلمان نوپا هستند خیلی مشکل است . لذا من درخواست کردم که قصور حذف شود چون قصور ، اصلا در اسلام مورد مؤاخذه قرار نمی گیرد ولو توبیخ باشد .
رئیس – مخا لف و موافق صحبت کنند .
منشی – آقای رجائیان به عنوان مخا لف بفرمائید .
رجائیان – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . مطلبی که آقای علم ا لهدی فرمودند با توجه به اینکه کوتاهی های غیر عمدی در محیط اداره خیلی اتفاق می افتد ، یعنی یکی از شرالیط و ضوابطی که باید کارمند خیلی از مسائل اداری و نظم اداره بهم می خود . وقتی که در نظام جمهوری اسلامی یکی از شرایط در اداره این باشد که شخصی که در آنجا شاغل است حواسش را جمع کند و بطور غیر عمد هم کوتاهی نکند و اگر این مسأله حذف بشود واقعاً نظم و انضباطی که در ادارات باید حکمفرما باشد از بین می رود . این شرائطی است که قبل از استخدام به کارمند نظام جمهوری اسلامی اعلام می کند که اگر این سری مسائل را تو رعایت نکنی نمی توانی در اینجا کار کنی بنابراین از نظر شرعی هم فکر نمی کنم اشکالی داشته باشد . خیلی از این مسائل هست که اگر رعایت نشود نظم اداره را بهم می زند . بنابراین من مخا لفم .
رئیس – موافق صحبت کند .
منشی – آقای محلاتی بعنوان موافق بفرمائید .
محلاتی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . مسأله ای نیست که زیاد روی آن بحث بشود کرد . ( بعضی از نمایندگان – رأی نمی آورد ) حا لا رأی هم نیاورد ولی من وظیفه ام این است که عرض کنم در اینجا دو قید ذکر شده است : یکی کوتاه کردن . یکی غیر عمدی . اصلا این زشت است که ما بیائیم یک انسانی را از اداره اخراج کنیم یا … ( بعضی از نمایندگان – مسأله اخراج نیست . توبیخ است ) فرق نمی کند . توبیخ هم یک نوع مجازات است منتها مجازات یکوقت ما لی است و یکوقت با آبروی اشخاص بازی می کنیم . اگر ما بیائیم هر نوع مجازاتی قائل بشویم برای یک آدمی که کار غیر عمدی کرده است ، صحیح نیست که در این قانون بیاید . و حا لا من به مسائل شرعیش کاری ندارم ولی اصولا با آبروی افراد بازی کردن ، وقتی فرض کردیم که این غیر عمدی است هر انسانی را که شما تصور کنید در زندگیش این را دارد ، اینطور نیست که یک کارمندی یک انسانی در یک مشغله کاری داشته باشد و یک وقت یک خطائی نکند ولو از هر جهت  هم عا لم هم باشد ، جدی هم باشد ، گاهی یک قصوری غیر عمدی از او سر می زند. بعد ما بیائیم او را توبیخ کنیم این ، به نظر من صحیح نیست .
رئیس – نماینده دولت یا مخبر کمیسیون  مطالبی ندارد ؟( اظهاری نشد ) یکصد و هشتاد نفر در جلسه حاضرند پیشنهاد آقای علم ا لهدی مشخص بشود . برای رأی گیری .
منشی – پیشنهاد آقای علم ا لهدی حذف بند ج ماده 16 کلمه  قصوره است .
رئیس – نمایندگانیکه با پیشنهاد حذف بند ج ماده 16 موافق هستند  قیام بفرمایند . ( عده ی کمی برخاستند ) تصویب نشد .
منشی – پیشنهاد بعدی از آقای بیات است که پیشنهاد کرده اند در بند ب (( تخلفش )) حذف شود آقای بیات بفرمائید .
بیات – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم من پیشنهاد حذف را باین جهت داده که منشاء تخلف یا تقصیر یا قصور . ما چیز سومی بنام تخلف در اینجا نداریم . حتی اگر به تعزیفش هم در اینجا درست ملاحظه بفرمائید ، چه در تبصره و چه در عنوان یک چیز تقریباً اضافی است در اینجا . لذا من معتقدم که اولا  لفظ خطاها در آن ماده 13 تبدیل شد به لفظ تخلفهای انضباطی . قهراً تخلفهای انضباطی بر می گردد یا به تقصیر یا قصور . ما چیز سومی بنام تخلف نداریم . این بود که من پیشنهاد کردم که لفظ تخلف در اینجا یعنی بند ب حتما حذف شود .
رئیس – مخا لف و موافق صحبت کنند .
منشی – مخا لف آقای رجائیان بفرمائید .
رجائیان – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . ا لبته چون قسصور رای نیاورد این هم رأی نمی آورد معلوم است . تخلف بین تقصیر وقصور است  مثلا یک کارمندی در اداره ممکن است از نظر مقررات اداری آشنا نباشد . او باید برود بخوا ند . و باید خودش را آشنا باین مسائل کند . این سری کارها در اداره  اصولا بنام تخلف است وقتی که باو تذکر داده می شود می گوید من این مسأله را نمی دانستم . بنا براین ، تخلف نه کاری است عمدی و نه غیر عمدی . خیلی از کارها است که در اداره توسط کارمند انجام می گیرد واقغاً نه بصورت عمد است و نه بصورت غیر غمد . ولی کوتاهی کرده است و توجه باین مسأله نکرده است . مثلا در نوشتن نیست حقوق باید یکسری ضوابط را رعایت کند چون توجه به مقررات ما لی نداشته این کار را نکرده است . بنابراین اگر این ن حذف شود خیلی از اعمال و رفتار کارمندان در ادارات جزء تقصیر و قصور نخواهد بود . این است که نباید حذف شود .
رئیس – آقای محمد خامنه ای موافق هستید بفرمائید .
محمد خامنه ای – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . در یک محیطی که مقرراتی و حقوقی بوده سا لها ی سال و بر اساس اصطلاحات جاری و دستگاهها اعم از قضائی و غیر قضائی عادت کرده اند آن اصطلاحات را بعنوان اصطلاحی گرفته اند و بآن عمل کرده اند جعل اصطلاح باعث تشویش و بی نظمی خواهد شد . در شهریکه مقررات عبور ومرور حکم میکند که اتومبیل ها از سمت راست حرکت کنند اگر برای یک خیابان مقرراتی بعکس قائل بشوند بی نظمی ایجاد خواهد شد .
تخلف عبارت است از هر نوع انحرافی از مقررات اداری و این اصطلاحی است که جاری است و بعضی هم توجه نمی کنند غیر از خطا است خطا یکی از مراحل سه گانه جرم است :
جنحه ن جنایت و خطاء تخلف هر نوع انحراف اداری است . و به حصر عقلی از دو حال بیشتر ممکن نیست و یا از روی توجه می شود و یا از روی بی توجهی . اگر بی توجهی باشد تقصیر است و اگر نباشد قصور است بنابراین شق سوم ندارد . ما در این قانون می بینیم یکی از اشکا لات مهمی که براین نوشته وارد است این است که جعل اصطلاح میکنند . جعل اصطلاح آسان است .
(( لا مشاحه فی ا لا صطلاح )) ا ما فکر اجرا هم باشند آن هائی که مجری هستند عملا در دست انداز این اصطلاحات می مانند . و اساساً این فصل که چند ماده دارد زائد است . برای اینکه شروع کرده اند فقط به چند اصطلاح وضع کردن و این خطراتی دارد .
رئیس – یکصد و هشتاد و یک نفر حاضند پیشنهاد آقای بیات مشخص شود برای رأی گیری .
بیات – بند ب – (( تخلف عبارت است از عدم رعایت نظم و انظباط اداری )) خودبخواه حذف می شود . آن لفظ (( خطاهای انظباطی )) هم قبلا تبدیل شده است به تخلفها . قهراً عبارت اینطور می شود (( تخلفهای انظباطی عبارتند از تقصیر و قصور )) . بعد بند ب هم خود بخود حذف می شود .
رئیس– نمایندگا نیکه با این پیشنهاد آقای بیات موافقند قیام فرمایند . ( نود و سه نفر ایستاده اند ) تصویب شد . پیشنهاد بعدی را مطرح کنید .
منشی -  پیشنهاد بعدی از آقای رجائیان است که پیشنهاد داده اند کلمه انضباطی به اداری تبدیل شود .
رئیس- کسانیکه با این پیشنهاد آقای بیات موافق هستند قیام بفرمایند ( 93 نفر ایستادند ) تصویب شد . پیشنهاد بعدی را قرائت بفرمائید .
منشی – پیشنهاد بعدی از آقای رجائیان به بند (8) ماده ی (16) است . (( افشای سؤا لات امتحانی با تعئیض برگهای امتحانی یا دست بردن در آ،ها یا دادن نمره بر خلاف حق و تغییر نمره معلمان )) .
رجائیان – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم – این بند 8) (( افشای سؤالات امتحانی یا تعویض برگهای امتحانی یا دست بدن در آن ها )) این قسمت هم اضافه بشود .(( دادن ثمره برخلاف حق و تغییر نمره معلمان )) یعنی نمره برخلاف حق از نظر خود معلم ممکن است اتفاق بیفتد و تغییر نمره معلمان هم از نظر کسانیکه مسؤول آموزش هستند پس دقیقاً بند 8) به اینصورت میشود . ( افشای سؤا لات امتحانی یا تعویض برگهای امتحانی یا دست بدن در آن ها و دادن نمره بر خلاف حق و یا تغییر نمره معلمان )) .
منشی – آقای حسینی شما مخا لف هستید ؟ ( حسینی – بلی ) بفرمائید .
حسینی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . این ها در حد بخشنامه است که تقریبا باید خود وزارت آموزش و پرورش اینکار را انجام بدهد و اصولا میزان و معیاری هم یرای اینکه  نمره را بدانیم کدام به حق است و کدام نا حق است واقعا میسر نیست همه این ها که مسائل ریاضینیست که ما بدانیم که مثلا بارم آ ن درست است و صحیح است و نمره  بدهیم . به همین جهت مشکلات بسیاری را ایجاد میکند و من با اینکار مخا ف هستم .
منشی اقای انصاری شما موافق هستید ؟ بفرمائید .
انصاری – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم – آقای دکتر حسینی فرمودند که این را در آئین نامه میتوانند تعیین کنند . نه اینطور نیست ، شما ا لان دارید موارد تخلف را تعیین می کنید . تعیین کردید که اگر دستبردی در سؤا لات امتحانی صورت بگیرد مشمول لایحه بازسازی میشود خوب قطعاً اگر نمره ای به ناحق داده بشود اگر در این جا ذکر نشود نمیتواند قانون شامل حال آن بشود . در بخشنامه اجرائی تنها میتوانند بنویسند که چگونه تشخیص بدهند که آیا نمره به حق بوده است یا به ناحق . ؟ آن آئین نامه های  اداری کیفیت اجرای قانون را میتواند تعیین بکند ، آئین نامه اجرائی حق ندارد در مواد قانونی بیفزاید یا کم بکند و مورد بسیار بجا است ما دیده ایم دانش آموزان متعهد و زحمت کش و درس خوانی بوده اند که به علت مخا لفت یا اختلافات شخصی با معلم یا رئیس مدرسه آخر سال از نمره آوردن محروم شده اند و آنها را رفوزه کرده اند و یا افراد نور چشمی هائی بوده اند که به علل خاصی با این که تنبل بوده اند و درس نخوانده اند ولی نمره بی جهت به آن ها داده شده است و بعد از چند سال یک مدرک بی حتوائی را تقدیم آن ها  کردند . شاید بسیاری از ضعف تخصص های ما ا لان ناشی از همین نوچشمی بازی های رژیم گذشته بوده که به هر کس دلشان خواسته است نمره داه اند و بهر کس که نخواسته اند نداده اند و اگر در قانون ذکر نشود در آئین نامه اجرائی حق اضافه کردن آن را ندارند . لذا من موافق هستم .
رئیس – دولت و کمیسیون اگر صحبتی دارید بفرمائید ؟( اظهاری نشد ) لطفاً پیشنهاد بعدی خوانده بشود تا هر دو پیشنهاد را با هم رأی بگیریم .
منشی – آقای رجائیان پیشنهادشان صرف نظر کرده اند ، 180 نفر در جلسه حضور دارند پیشنهاد برای رأی گیری مشخص بشود .
منشی – (( دادن نمره خلاف حق و تغییر نمره معلمان )) به بند (8) ماده ی (16) اضافه بشود .
رئیس- کسانیکه با این پیشنهاد موافق هستند قیام بفرمایند .  عده کمی برخاستند ) تصویب نشد . پیشنهاد بعدی را قرائت کنید .
منشی – پیشنهاد بعدی از آقای صلواتی است که با اجازه ایشان پیشنهاد . آقای موحدی را مطرح می کنیم که اگر تصویب بشود نظر ایشان هم تامین میشود . آقای موحدی ساوجی پیشنهاد کرده اند که بند (6) از ماده ی (16) (( تمرد از اجرای دستورات مقامات مافوق مگر در صورتیکه آن دستورات خلاف شرع و یا خلاف قوانین جمهوری اسلامی باشد )) (( در صورتی که خلاف شرع باشد )) حذف بشود . اقای موحدی ساوجی بفرمائید .
موحدی ساوجی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . بعد از انقلاب امید و انتظار همه امت اسلامی این است که ما دیگر در جمهوری اسلامی قوانین خلاف شرع نداشته باشیم . عرض میشود بودن این جمله و این کلمه بصورت یک لنگه تخییری بعداً در ادارات و نظام اداری کشور مشکلات بسیار زیادی را ایجاد میکند . فرض کنید ا لان این قانون بازسازی تصویب شد . و فردا به همه وزارتخانه ها ابلاغ گردید . کارمندان بانکها می توانند دست از کارها بردارند و بگویند خوب چون ا لان در بانک بهره بانکی از این سیستم حذف نشده است و بهده بانکی هم خلاف شرع است پس ما کار نمی کنیم و طبق قانون هم هست و این کارشان قانونی است  یعنی کار نکردن آ ن ها هم طبق همین قانون ، قانونی خواهد بود و یا فرض کنید  در مجلس شورای اسلامی آ/د در رابطه با مسائل ارضی ، ارضی موات شهری یا بر شهری یا اراضی کشاورزی بند (( ج )) در مجلس تصویب شد . شورای نگهبان هم رد نکرد و به همه کارمندان هم ابلاغ شد . سک کارمندی بیاید از یک آیت ا للهی از یک مرجع تقلیدی که فتوایش این است و نظرش این است که : این قانون که در مجلس وضع شده است و شورای نگهبان تصویب کرده است برای اجرا هم ابلاغ شده است این خلاف شرع است.خوب ، اختلاف فتوا هم هست ، آن وقت روی این اساس چئن شکا در این جا گفته اید که برخلاف شرع با قوانین جمهوری اسلامی … در این جا دست افراد را برای تخلف باز میگذارید و این به نظر من در آینده تا لی فاسد    فاسد دارد لذا من گفته ام که از این جهت حذف بشود . چون ما میرویم به یاری خدا به این سمت که بلکل قانونی بر خلاف شرع در جمهوری اسلامی نداشته باشیم ، بنابراین در این جا باید این را ذکر نکنیم .
منشی – آقای هراتی شما مخا لف هستید ؟ بفرمائید .
هراتی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم – برادرمان آقای موحدی در ابتدای مطالبشان اشاره کردند که ما قوانین خلاف شرع نداریم . در آخر صحبت شان این بود که ما داریم پیش میرویم به این سمت که هیچگونه قوانین خلاف شرع نداشته باشیم . او لا این مسؤولیت بر عهده شورای نگهبان طبق اصل (( چهارم )) قانون اساسی نهاده شده است که هر گونه قانون خلاف شرعی باشد آن ها  رد کنند و به جای آن قوانین اسلامی را جایگزین کنند . ا لبته در این مورد آیا شورای نگهبان در این مدت فرصت پیدا کرده تمام آن قوانین را بررسی کند و قاطعانه اعلام کند که قانون خلاف شرع وجود دارد یا ندارد این خودش مسأله ای است . در مرحله دوم بسیار از دستورات و اختیارت رؤسا در دوایر دولتی کلی است یعنی به عنوان مثال در یک اداره میگویند  نظم آن اداره با رئیس آن اداره است فرضاً رویس اداره عصبانیمیشود و میگوید فلانی را کتک بزن و بیرونش کن یا فلان عمل را انجام بده این فرد در این موقع احساس میکند که این کار خلاف شرع است بعد اگر این فرد انجام داد ن فردا میگوید ا لمأمور معذور طبق این ا لمأمور معذور یک پوششی درست میکند که  عمل خلافی را انجام بدهد ولی در این جا وقتی که ما قید می کنیم که او عمل خلاف شرع را انجام ندهد او نمیتواند از پوشش ا لمأمور معذور سوء استفاده کند و هر عمل خلاف شرعی را انجام بدهد و دوم این که این یک مسأله کنترل کننده است که آقایی  چه به عنوان رئیس اداره یا سازمان یا مؤسسه ای هستی ، توبه هیچ وجه من ا لوجوه نمیتوانی با کلی بودن قانون سوء استفاده کنی و مواردی را که خلاف شرع است گسترش بدهی مرحله سوم هم این است که در موردی که برادرمان گفتند بحمدالله  در اصول و قوانین کلی و اصولی اختلاف این چنین بین مراجع وجود ندارد و بعد هم قانونی را که مجلس شورای اسلامی تصویب کند و شورای محترم نگهبان هم تأییدش کند در قانون پیش بینی شده است که هیچ فردی حق مخا لفت با آن را ندارد وا لسلام .
منشی – موافق آقا محمدی بفرمائید .
آقا محمدی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم – مقامات اداری حق دستور دادن از خدشان را ندارند بنابراین باید دستور قانونی صادر بکنند . دوم این است که دستور قانونی را که صادر می کنند باید قانون کشور جمهوری اسلامی باشد . بر اساس اصل چهارم قانون اساسی کلیه قوانین و مقرراتی که در کشور حاکم است و در نظام سارس و جاری است باید بر اساس موازین اسلامی باشد و این اصل هم بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر هم بر عهده فقهای شورای نگهبان است یعنی قانون اساسی در این جا صراحت دارد و اصل 96 هم باز تعیین میکند ، این که بگویند شرعی است نمیشود دیگر هر کسی خودش بیاید و بگوید آقا این شرعی است شرعی را باید مراجعش بگوید که مرجعش هم تعیین شده است شما اگر این را حذف نکنید هر کسی به مذاق خودش کما اینکه ا لان هم خیلی ها می آیند پست میگیرند و بعد از آن پس فردا میگویند وظیفه شرعی من نیست بعضی وقتها هم میگویند هست معلوم هم نیست که ملاک شرع در این جا کدام است . میگذارند کنار ، میگیرند ، میروند کنار ، اینطوری نمیشود اگر این را شما بگذارید در این قانون بماند و محذف نکنید و پیشنهاد آقای موحدی را قبول را اجرایش نمیکنیم ، دستوری که باید قانونی باشد . دستور غیر قانونی که قابل تبعیت نیست . دستور اگر قانونی باشد اصل چهار در آن جاری و ساری است و تشخیص آنهم بافقهای شورای نگهبان است دیگر تشخیصی من کارمند در آن جا نمیتواند کاره ای باشد خوب شما وقتی این را می گذارید من اجرایش نمی کنم  میگویم نظر من این است که خلاف شرع است.حا لا بیا برویم و یک جائی بپرسیم بعد قانون را میگذاریم می ماند عمل نمی کنیم دستورات به تعویق می افتد و به اساس ضربه
می زنیم  و بعد از آن هم اسم آن را میخواهیم بگذاریم  شرعیه ) ) بنابراین تقاضای من این است که مجلس محترم ، توجه به این مسأله بفرمایند که کشور اسلامی مجاری دارد و از مجراهایش باید کارها انجام بشود و این خلاف قانون اساسی هم هست اگر بماند .
رئیس – نماینده دولت با پیشنهاد آقای موحدی ساوجی موافق است . پیشنهاد برای ر.ی گیری مشخص بشود .
منشی – بند (6) به این شکل در بیاید : (( تمرد از اجرای دستورات مقامات مافوق مگر در صورتی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی باشد . یعنی آن قسمت در خلاف شرع باشد )) حذف میشود .
رئیس – (( آن دستورات خلاف شرع )) این جمله حذف میشود . کسانیکه با این پیشنهاد آقای موحدی ساوجی موافق هستند قیام بفرمایند .( عده کمی برخاستند ) تصویب نشد .
منشی – پیشنهاد بعدی از آقای صلواتی است که : (( تمرد از اجرای دستورات مقامات مافوق مگر صورتیکه آن دستورات خلاف شرع ( به تشخیص  حاکم شرع ) و یا خلاف قوانین جمهوری اسلامی باشد )) .
رئیس – آقای صلواتی توضیح تان را بفرمائید .
صلواتی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . همان طوری که آقای موحدی ساوجی هم فرمودند برادران دقت بفرمائید که این کلمه ((شرع)) ا لطریق ا لی الله بعدد انفاس ا لخلایق است هر کسی یک جوری این را تعبیر میکند . این را اگر در قانون بگذاریم اقلا به تشخیص یکنفر باشد . این خلاف شرع را من پیشنهاد کردم که لا اقل به تشخیص حاکم شرع باشد و مرجع آن یک کسی باشد که حاکم شرع باشد ممکن است خود رئیس بگوید که آقا تو خلاف شرع عمل کرده ای . همین فردا صبح  یک رئیس ممکن  است کارمندش را بیرون کندو بگوید آقا تو صورتت را تراشیده بودی و خلاف شرع انجام داده ای و از فردا دیگر نیا ، مثلا سروکار . یا اینکه دیگر به اداره نیا . در هر صورت کارمند یک فرم دیگری با رئیس برخورد خواهد کرد . و این کلی به اسم ((شرع )) که یک برنامه ثابتی هم مثل قانون ما نداریم من معتقدم که این را فقط به تشخیص حاکم شرع بگذاریم .
منشی – آقای موسوی خراسانی شما مخا لف هستید ؟ موسوی خراسانی – خیر ) ( آقای رحمانی شما مخا لف هستید ؟( رحمانی – بلی ) بفرمائید .
رحمانی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم – این اشکا لات که پیش آمده است از جهت این است که شاید توجه نمیشود به این فقره ، که ممکن است در یک موردی ما قانون نداشته باشیم  قانون وضع نشده باشد ولی خلاف شرع هست . پس این ها دو موضوع است و بعد تشخیص لازم نیست که گفته بشود بخاطر این که این به آن معنا نیست که مدعی وقتی که ادعا کرد ترتیب اثر ا بدهند این قانون برای هیأتهای بدوی و تجدید نظر بازسازی نوشته میشود و قطعاً ثبوت لازم است پس بنابراین لزومی ندارد که در این جا با لخصوص تشخیص اشخاص نوشته بشود . برای خاطر این که این واضح است وقتی او مدعی میشود که من تمرد کرده ام برای خاطر این که خلاف شرع بود رسیدگی می کنند اگر چنانچه با معیارهای شرعی معلوم باشد به این که این خلاف شرع بوده است ولو خلاف قانون نباشد از جهت این که قانون در آن جا وضع نشده باشد در این صورت ترتیب اثر میدهند و لا ترتیب اثر نمیدهند . این است که بنده بازیاد کردن این که ملاکی را قرار بدهیم مخا لف هستم .
منشی – آقای موسوی خراسانی موافق هستند بفرمائید .
هراتی – بنه اخطار قانونی دارم . طبق اصل چهارم قانون اساسی تشخیص این امر بعهده شورای نگهبان است .
رئیس – این مربوط به قانون نیست بلکه مربوط به جرمی است که واقع شده است ، چه ربطی به قانون دارد این مصوب مجلس نیست .
موسوی خراسانی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم – در مواردی که خلاف شرع بین باشد همه مردم مسلمان میفهمند که این خلاف شرع است و احتیاج به تشخیص مرجع ندارد . ا ما در جاهائی که خلاف شرع بین نباشد و مشخص نباشد در این جا مرجع تشخیص لازم دارد و چه بهتر که مرجع تشخیص قاضی شرع یا حاکم شرع باشد که این حق او است که تشخیص بدهد که آیا خلاف شرع هست یا خلاف شرع نیست . یعنی این یک قید تضیحی است و هیچ اشکا لی ندارد که این قید در داخل پرانتز بیاید .
خلخا لی – اختلاف فتاواء که جزو این مسائل نیست .
رئیس – اصلا جای این در اینجا نیست . خود کمیسیون آن موقع با معیارهای خودش تشخیص میدهند که خلاف شرع بوده یا نبوده است .
مجید انصاری – آقای هاشمی ! کلمه ((یا )) را حذف کنید . (( خلاف شرع یا خلاف قوانین جمهوری اسلامی )). مگر قوانین جمهوری اسامی باید خلاف شرع باشد ؟
رئیس- بعضی چیزها هست که در آن جا حکم شرعی نیست و فقط خلاف قوانین است ، بعضی جاها فقط حکم قانون است . چون نصاب برای  رأی گیری کافی نیست یک  پیشنهاد دیگر مطرح شود .
منشی – پیشنهاد حذف این بند از طرف آقای مهاجرانی است . یعنی بند (6) حذف بشود .
رئیس – آقای مهاجرانی توضیح بدهند .
مهاجرانی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم – پیشنهادی را که آقای موحدی ساوجی مطرح کرده بودند  به اعتقاد من یک مقداری کم لطفی و کم توجهی به آن پیشنهاد شد . وقتی ما به خود این ماده دقت می کنمی به نحوی از انحاء مسائلی که به عنوان دستورات خلاف شرع و یا قوانین جمهوری مطرح شده است . ا لان واقعیتش این است که قوانین کشوری ما خیلی از آئین نامه های اجرائی که ا لان هم دارد عمل میشود به
د لیل این که ما نرسیدیم و همزمان با مدتی که از انقلاب گذشته است همه آن ها را اصلاح کنیم بعضی از آن قوانین خلاف شرع هستند کما اینکه بعضی مواقع شورای نگهبان هم اصلاحیه هائی به عمل آورده است و از آن طرف قضیه همان طور که مطرح شد اگر هر کارمند اداری به خودش حق بدهد که آن قانون را خلاف شرع تشخیص بدهد و عمل نکند ما با یک نوع بهم ریختگی در ادارات  روبرو خواهیم شد که بعداً بررسی آن کار بسیار دشوار خواهد بود مس له این که از اجرای دستور تمرد بشود درست است و باید به آن رسیدگی کرد ولی قیدهائی که مطرح شده است به د لیل نامشخص بودن دستورات خلاف شرع و همینطور قوانین جمهوری روشن نیست و حتماً ابهامات و اشکا لاتی را بوجود خواهد آورد . به این د لیل من با حذف این ماده موافق هستم .
منشی – آقای محلاتی مخا لف هستید ؟( محلاتی – خیر ) آقای قره باغی مخا لف هستید ؟ قره باغی – خیر ) آقای رحمانی مخا لف هستید ؟ رحمانی – بلی ) آقای رحمانی بفرمائید .
رحمانی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم – اگر چنین بندی را قرار ندهیم در اینجاکه خطاهای انضباطی را ورئوس خطاهای انضباطی را بیان میکند . لازم می آید اشخاصی که تمرد از اجرای دستورات مقامات مافوق می کنند این ها جزء افرادی نباشند که مرتکب رئوس خطاها شده اند و حال این که ملاحظه میفرمائید . ا مام همیشه تاکید دارند که سلسله مراتب رعایت بشود . پس بنابریان اصولا اجرای دستورات مقامات فوق لزوم داد و در صورتی که افرادی تخلف بکنند ، مرتکب تخلف بشوند محاکمه میشوند . اگر چنانچه معلوم باشد که روی معیارهای جمهوری اسلامی که این خلاف شرع بوده است اگر چنانچه میخواست اطاعت بکند برائت پیدا میکند و گرنه روی آن اصل به مجازاتهائی که در این بازسازی قرار داده است مجازات میشود پس بنابراین برداشتن تمرد))موجب هرج و مرج در کار ادارات میشود . که هر کسی به خودش اجازه میدهد که اطاعت مقامات مافوق را نکند و این برای مماکت مصیبتی خواهد شد.
منشی – آقای محلاتی به عنوان موافق بفرمائید .
محلاتی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم – اطاعت از مافوق یک امری است که بنظر من ذکر نمی خواهد و خیلی مشخص است که هر مأموری که زیر دست است باید از مافوق خودش اطاعت بکند و اگر تخلف کرد مسلم مقصر است و باید مجازات بشود . ا ما آقایان ا لان به این مسا له توجه کنند این که ا مام فرمودند حکومت قانون امسال و همه دم از حکومت قانون می زنیم .اگر بررسی کنیم یک اشکال عمده آن این است که بنام حکومت اسلامی ا لان ، میخواهیم قانون را پیاده کنیم . هر کسی صبح بلند میشود و میگوید من مجتهد هستم. یک ما مور زیر دست میگوید که من اسلام را اینطور فهمیدم و همه خودشان را در احکام شرعی صاحب نظر میدانند و خودشان را اول انقلابی میدانند و مطابق میل و اراده خودشان عمل می کند . تصادفا آقای موحدی پیشنهاد خوبی کردند و به آن مسا له توجه نشد من پیشنهادم این است که چون به آن پیشنهاد رأی داده نشد . اگر آقای مهاجرانی موافقت نشود . اصل این ماده حذف بشود به مراتب بهتر است تا به این صورت تصویب بشود و هر کسی صبح که میشود دستورات را عمل نکند و بگوید که این خلاف شرع است و چون خلاف شرع است دستورات تو را اطاعت نمی کنم ، امکان ندارد که بتوانید انضباط برقرار کنید .
منشی ( توکلی ) – آقای هاشمی در این جا یک پیشنهاد هم آقای فدائی کرده اند که اگر اجازه بدهید آن را هم در این جا مطرح می کنیم تا یکدفعه را یگیری بشود شاید رای بیاورد و مسا له حل بشود . ( مهاجرانی – من با آن پیشنهاد موافق هستم ) بند (6) میشود : (( تمرد اجرای دستورات ما فوق )) و بقیه اش حذف بشود . ( یکی از نمایندگان – دستورات قانونی ) بلی ، دستورات قانونی .
رئیس – اگر آن دو نفر آقایان به نفع آقای فدائی پیشنهادشان را پس بگیرند پیشنهاد آقای فدائی را به رای میگذاریم .
مها جرانی – بنده قبول دارم .
موحدی سائجی – اگر رای بیاورد من پس میگیرم .
رئیس – شما که پیشنهاد ندارید .
موحدی ساوجی – چرا .
منشی – (( تمرد از اجرای دستورات قانونی )) .
مهاجرانی – بنده موافق هستم .
صلواتی – بنده هم موافق هستم .
رئیس – آقای مهاجرانی قبول می کنند ، آقای صلواتی هم قبول می کنند نماینده دولت هم قبول دارند . همین را به رای بگذارید .
منشی – بند( 6) به این شکل در بیاید : (( تمرد از اجرای دستورات قانونی مقامات مافوق )) .
رئیس – 182 نفر حاضرند کسانیکه با این پیشنهاد موافق هستند قیام بفرمایند . (122نفر ایستادند ) تصویب شد .
منشی – پیشنهاد بعدی از اقای حمیدی رد تعریف (( قصوره )) است بند ج ماده ی 16 به این شکل در بیاید : (( قصوری که ناشی از بی اعتنائی به شغل باشد عبارت است از کوتاهی غیر عمدی در اجرای وظایف اداری )) .
رئیس – آقای حمیدی این هم زیاد تغییر نمیکند . ولی خوب اگر مایلند بفرمائید و صحبت کنید .
حمیدی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم – قصور دو قسم است یک قسم قصوری است که واقعا قصور است و شخص هیچ تقصیری در مقدمات آن هم نکرده که این اصلا قابل این نیست که جرم شناخته بشود . (( رفع عن امتی تسع )) یکی از همین قصورهای این جوری است . یک قصور هست که شخص در مقدماتش تقصیر کرده است ، یعنی توجه به مسؤولیت نداشته و توجه به کارش نداشته و بی اعتنا و لا ابا لی بوده که این قصور حاصل شده است . من برای هر کدام یک مثال می زنم گاهی یک کامندی دیر به سر کار می آید ، یک ساعت تا خیر داشته ،  می گوئی چرا دیر آمدی ؟ میگوید ترافیک بود . خوب ترافیک یک چیزی است که همه کس میداند که ترافیک هست کسی که به کارش متعهد است . وقتش را طوری تنظیم میکند که با ملاحظه ترافیک به وقت برسد . یک وقتی است که دیر می آید ، یک حادثه ای اتفاق افتاده و راه بندان بوده است . این ناشی از عدم تعهد نیست ،این ناشی از بی اعتنائی به شغل نیست . برای خاطر اینکه ، اینطور قصورها راشامل نشود ، ولواینکه ممکن است بگوئیم در مقام اجراء اینجور رفتار می کنند ، ولی اتقان قانون ایجاب می کند که ما آن ضوابط را رعایت بکنیم . در قرآن هم ما دو جور خطا یا قصور داریم . یک قصور هست که مقدماتی دارد که انسان اشتباه می کند ، آنجا انسان را مؤاخذه میکند (( ربنا لا تواخذنا ان نسینا اواخطانا )) یک اشتباهات و قصورهائی هست ، نسیانها که انسان هیچگونه تقصیری در مقدماتش نکرده ، مثل آنهائی که رفع عن نسیان و یا امثال اینها ، بنابریان ، این هم مطابق با موازین اسلامی و عقلی است و هم اینکه مسا له را حل میکند .
منشی – آقای رضوی مخا لف ، بفرمائید .
رضوی – خود این جمله ای که بعد از قصور آمده که عبارت (( کوتاهی غیر عمدی باشد )) همین کافی است که اشکا لاتی که جناب آقای حمیدی داشتند رفع کند . لذا دیگر قید اضافی برای جمله ی قصور هیچ احتیاجی نیست ، گر چه موافقت نشد ، این خودش کافی است . 
(( کوتاهی غیر عمدی در اجرای وظائف اداری )) خیلی روشن است و احتیاجی به قد اضافی نیست .
رئیس – موافق صحبت کند .
منشی – آقای زرهانی موافق .زرهانی – بسم الله ا رحمن ا لرحیم – عنوانی که پیرامون آن بحث می شود  (خطاهی ا نضباطی ) هستند .. خطاهای انضباطی به این معنا است که انسان کاری را براساس بی نظمی ندهد . معنائی که برای قصور در این قانون پیش بینی شده ، مخا لف خطای انضباطی است و اینها دو معتای مغایر هستند . همانطور که آقای حمیدی گفتند قصور زمانی جرم حساب می شود که ناشی از تنبلی و بی عتنائی باشد . و اگر کاملا بر اساس سهو یا بی اطلاعی صورت گرفته باشد بطوریکه در بوجود آوردن مقدمات آن شخص گناهی مرتکب نشده باشد ، جرم محسوب نمی شود و باید از آن صرفنظر بشود . لذا با پیشنهاد آقای حمیدی موافقم .
رئیس– مخبر کمیسیون و دولت مطلبی نمی خواهند بفرمایند ؟( اظهاری نشد ) اگر پیشنهاد دیگری هست مطرح بشود تا نصاب تکمیل بشود .
منشی –آخرین پیشنهاد  از آقای شرعی است که بند 3 مادهی 16 حذف شود .
رئیس – آقای شرعی توضیح بدهید .
عبدا لکریم شرعی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم ، در این بند 3 ،  3 مطلب آورده شده است . یکی اعمال غرض ، یکی طرفداری از همکار یا یک نفر از مراجعین ، یکی تخلف از وظیفه . هر سه این مطلب در بندهای دیگر منظور شده باضافه اشکال دیگری که دارد و عرض می کنم .
اعمال غرض کردن خودش یک ابرازی لازم دارد تا یک کسی اعمال غرض کند . مثلا با ایجاد تبعیض اعمال غرض بکند یا تخلف از وظیفه خودش اعمال غرض بکند ، اعمال غرض همینطور که نمی شود و این ایجاد تبعیض یا تخلف از وظیفه در بندهای دیگر آمده است . و تخلف از وظیفه هم ، همان بندی است که تخلف از دستورات مافوق است . مافوق وظائف را می گوید ، مافوق دستوراتی که میدهد ، همان بخشنامه ها است و همان وظائف قانونی است . غیر از این که نیست و کسی که از وظائف قانونی خودش یا ار بخشنامه هایش تخلف می کند ، در بند دیگری در نظر گرفته شده است . علاوه بر اینها این اعمال غرض یک چیزی است که قابل سوء استفاده است ، هر کسی ممکن است یک کارمندی را متهم بکند با اینکه این کارمند اعمال غرض کرده است . وقتی که به او بگوئید چطور اعمال غرض کرده ؟ می گوید بله بنده در سری نوبتها بودم و به پرنده ها باید می رسید ، این پرونده زیری را اول رسیده است در صورتیکه اگر به پرونده ی من می رسید من پنج دقیقه زودتر جلو می افتادم و مثلا برنده می شدم . تشخیص اینکه طرف اعمال غرض کرده خیلی مشکل است و ما نمی توانیم این اعمال غرض را بعنوان یکی از تخلفاتی که موجب مجازات می شود در نظر بگیریم .
رئیس – مخا لف و موافق صحبت کنند .
منشی – آقای عباسی مخا لف هستند ، بفرمائید .
عباس عباسی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . همان سخنی که ایشان فرمودند ، جواب خودشان بهتر از همه است .
اعمال غرض و یا طرفداری نسبت به ارباب رجوع در امور اداری ، اتفاقااین چیزی است که من میتوانم بگویم در تمام دوائر ، بخصوص دادگستری آنقدر غرض صورت گرفته ( و از این به بعد ان شاء الله دیگر صورت نمیگیرد ).اما آنقدر اعمال غرض صورت گرفته که من یک نمونه را به شما عرض میکنم . یک نزاعی 25 سال است که دارند رویش کار می کنند . منشاء اصلی این نزاع هم عذر می خواهم یک کره خر بوده است بعد شما ببینید چقدر اعمال غرض شده ، سه چهار نفر کشته شده اند اموال مردم را آتش زده اند ، زن و بچه را اسیر کرده اند ، هنوز هم بجائی نرسیده اند . پرونده را آنقدر زیر برده اند ویا پرونده را آنقدر با لا آورده اند که اصلا خلاف تمامی مقررات است و غرض ورزی مشهود است . به هر آدمی که اصلا در اینرابطه نیستند بگوئید ، این را میدانند . بنابریان من با حذف این بطور کلی مخا لفم .
رئیس – موافق صحبت کند . منشی – آقای شبستری موافق .
شبستری – بسم الله ا لرحن ا لرحمی – مطلبی که جناب آقای شرعی گفتند کا ملا درست و من یک مطلب دیگر را بر آن اضافه میکنم یا مطلب ایشان را کاملتر میکنم و آن این است ، در قانون نویسی همیشه باید به عمل توجه کرد نه به نیات باطنی ، یعنی عمل را باید کاشف گرفت . این تعبیرات این طوری اعمال غرض هم چون در با لا داشتیم بمنظور تضعیف ، اینها ناظر رنیات قلبی و آنچه که در درون اشخاص میگذرد هست که این آقا میخواهد اعمال غرض بکند یا نمیخواهد بکند . آنچه که میتواند برای شخصی که میخواهد داوری بکند و ملاک قرار بگیرد ، آن عملی است که دارد انجام می گیرد یعنی روی آن عمل میتواند بگوید که فلان نوع واقع شده یا نشده ؟ اعمالی که بان شکل می تواند این تخلفها واقع بشود  همانطور که ایشان هم فرمودند ) در مطا لب دیگر هست . تقریبا از طریق تبعیض در اجرای قوانین و مقررات بیشتر انجام میگیرد که شما در شماره ی 1 آن را دارید و یک عنوان مشخصی است ن کسی که در اجرای قوانین و مقررات تبعیض بکند یا کسی که از اجرای دستورات ما فوق تمرد بکند . از این طریق هست و همچنین در با لا خودداری از تسلیم مدارک و اشخاصی که حق دریافت آنها را دارند اینجوری آدم میتواند اعمال غرض بکند فرض کنید که مدرکی را باید به کسی تسلیم بکند ن تسلیم نمی کند . بنابراین ، برای اینکه از آن مشکل اساسی که در جاهای دیگر هم واقع بود ، خلاص بشویم و مشخصا تکلیف این هیأتها یا دادگاه معلوم بشود که فلان نوع از عمل واقع شده یا نشده ، صحیحی این است که این بندذ حذف بشود و آن مشکلی که دیروزنماینده دولت در آن مسا له کارشکنی و کم کاری گفت و گفت که خیر این یک مسا له سیاسی است و ممکن است از روی غرض سیاسی انجام بگیرد ، در حالی که همین اشکال در آنجا هم بود این اشکال آقایان دیگر در اینجا هم نیست برای اینکه خودشان تحت عنوان خطاهای انضباطی آورده اند . دیگر بهیچوجه نمی توانند بفرمایند که خیر ، ممکن است کسی اعمال غرض با مراجعه کننده بمنظورهای سیاسی بکند ، اصلا منظور این نیست برای اینکه تحت عنوان خطاهای انظباطی آورده اند . در خطاهای انضباطی دیگر اعمال غرض سیاسی نیست ، و جرم سیاسی نمیتواند باشد . بنابراین مطلبی کاملا صحیح است و این لازم است که حذف بشود .
رئیس – نماینده دولت ومخبر کمیسیون نظری ندارند ؟ آقای رضائی بفرمائید .
رضائی  نماینده دولت ) – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم – اعمال غرض در اینجا مصادیق دیگری که در تیترهای قبلی یا بعد این آمده ، این درست نیست  و باید باشد و با برداشتن آن مخا لفم . اعما ل غرض که نمونه ای را دادند و نمونه های بسیاری دارید در عین اینکه غیر از تبعیض است . تبعیض فرم مثبت قضیه است که یک نفر می آید ، کارمندی است که ته صف ایستاده است ،یک کسی ، ارباب رجوعی در اداره است و در انتهای صف ایستاده و بعد  او را در جلو می آورد و پرونده اش را میگیرد و کارش را نجام می دهد و میرود . خیر ، اینجا عکس قضیه است این فرم منفی قضیه است ، و نمونه های زیادی امروز همه آقایان و همه خانمها دارند و نمونه در ادارات دارند که بصورت تبعیض آمیز انجام نمی شود ولی بصورت غیر آمیز انجام می شود . بنابراین پیشنهاد حذف این را ما نمی پسندیم و این باید بجای خودش باقی بماند .
حسینعلی رحمانی – اخطار آئین نامه ای دارم .
رئیس – آقای رحمانی بفرمائید .
حسینعلی رحمانی – بسم الله ا لرحم ا لرحیم – (( در لوایح و طرحهای دوفوریتی هر اصلاح یا ماده ا لحاقیه  یک فوریتی هم همینجور است ) که ضمن مباحثات پیشنهاد شود باید دلائل  آن ظرف پنج دقیقه از طرف پیشنهاد دهنده بیان شود و اگر مخفی باشد هر کدام نیز خود را ظرف پنج وقیقه اظهار کنند )).
آنچه برادرمان آقای مهاجرانی پیشنهاد داده اند ن راجع به حذف بود و توضیح دادند و بعد از آن هم بند بعنوان مخا لف صحبت کردم ن جناب آقای محلاتی هم بعنوان موافق صحبت کردند ، در صورتیکه برای یک پیشنهاد دیگر که بدون اظهار مخا لف و موافق و توضیح تلیق کرده بودند برای آ ن رای گیری شد و لذا در شماره 6 ماده ی 16 این برخلاف آئین نامه است .
رئیس – اولا این اجبار را نمی رساند و اگر یک پیشنهادی احتیاج به بحث ندارد، میتواند روی آن بحث نشود . و جویی ندارد که بحث بشود ، خود پیشنهاد دهنده نخواست بحث بکند چون قبلا بحث آن شده بود . آن دوپیشنهاد را هم پس گرفتند و پیشنهاد سوم چون مضمونش با اینها متحدبود ، نیاز به بحث بکنیم. ما دائم در پی آن هستیم که وقت کم مصرف کنیم و ایشان دارند زحمت می کشند که وقت زیاد مصرف کنند .
پیشنهاد را برای رای گیری مطرح کنید .
منشی – پیشنهاد آقای حمیدی این است :
بند ج – قصوری که ناشی از بی اعتنائی به شغل باشد ، عبارت است از کوتاهی غیرعمدی در اجرای وظایف اداری .
رئیس – ایشان پیشنهاد کرده اند که این جمله (( ناشی از بی اعتنائی به شغل باشد )) اضافه شود . کسانیکه با پیشنهاد آقای حمیدی موافق هستند قیام بفرمایند . 181 نفر حاضرند ( عده کمی برخاستند ) تصویب نشد .
منشی – پیشنهاد آقای شرعی حذف بند 3 ماده ی 16 است .
رئیس – آقایانی که با پیشنهاد آقای شرعی مبنی بر حذف بند 3 موافق هستند قیام بفرمایند ( عده کمی برخاستند ) تصویب نشد ، حا لا اصل ماده 16 برای رای گیری خوانده بشود .
منشی (بیات) – ماده 16- تخلفهای انضباطی عبارتند از تقصیر وقصور .
ا لف – تقصیر عبارت است از نقص عمدی قوانین و مقررات راجع به وظائف اداری .
ب- قصور ، عبارت است از کوتاهی غیر عمدی در اجرای وظایف اداری .
تبصره – رئوس خطاهای انضباطی به شرح زیر است :
1- تبعیض در اجرای قوانین و مقررات .
2- ترک  خدمت .
3- اعمال  غرض یا طرفداری در امور نسبت به ارباب رجوع یا همکاری و انجام دادن امری بر خلاف وظیفه به علل مذکور .
4- غفلت و تسامح در حفظ اموال و اسناد و وجوه دولتی .
5- سهل انگاری یا تاخیر در اجرای وظائف .
6- تمرد از اجرای دستورات قانونی مقامات ما فوق .
7- تعطیل خدمات عمومی خارج از روزهای تعطیل یا اوقات و موارد مقرر.
8- افشای سؤالات امتحانی یا تعویض برگهای امتحانی ، یا دست بردن در آنها .
رئیس – 181 نفر حاضرند . کسانیکه با این متن ماده 16 که قرائت شد موافقند قیام بفرمایند 121 نفر موافق ) تصویب شد .
آقایان یک ربع تنفس می دهیم و خواهش می کنیم بعد از یک ربع تشریف بیاورید .
( در ساعت 20/10 دقیقه جلسه بعنوان تنفس تعطیل شد و مجددا در ساعت 50/10 دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد .)
رئیس – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم – جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است . به اعضای محترم شورای نگهبان اطلاع دهید که بداخل تشریف بیاورند.نمایندگان سیستان و بلوچستان آقایان شهرکی ،طباطبائی ، اربابی ، تاتاری و مولوی نظر محمد شهادت آقای حسن قلم بر سرباز راستین اسلام ، معاون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سیتان و بلوچستان را بدست عناصر آمریکائی و منافقین به حضور ا مام امت و مردم شهید پرور مسلمان و خانواده های آنها تبریک و تسلیت می گویند .
ماده ی 17 مطرح است پیشنهاد را بخوانید .
منشی – پیشنهاد اول از ماده 17 مربوط به 17 نفر از برادران است که حذف (( محیط کار یا اداره )) از بند 1،2، 3و 6 ماده ی 17 پیشنهاد شده است که 17 نفر از آقایان جداگانه و یا 4 بند و یا 3 بند را پیشنهاد داده اند .
اقای ابوطا لبی اولین پیشنهاد کننده هستند .
رئیس – پیشنهاد در واقع یکی است ، یک بحث بشود بعد در رای گیری ممکن است جدا جدا رأی بگیریم . بفرمائید .
ابوطالبی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم – من در بند های ماده 17 سه پیشنهاد دارم . یکی حذف کردن جمله ی در محیط کار با اداره . از این ماده های 1و2و3و 6 است . برای اینکه آن اعمالی که در محیط کار و اداره مرتکب بشود باز همان سببیت را خواهد داشت و اگر دادگاهها رسیدگی بکنند ممکن است مجازاتی قائل بشوند ولکن بعد از مجازات باز بر حسب این لایحه بتواند وارد اداره بشود . و حال اینکه کسی که مرتکب اعمال خلاف شرع شد ، مخصوصا تجاهر به فسق و با لاخص استعمال مشروبات ا لکلی که از لحاظ تعبیر اسلام سفیه است و نمی شود اختیارات اداری ملتی را بدست سفیه داد.
دوم ادغام کردن این مواد ن تجاهر به فسق و فجور در محیط کار دیگر احتیاجی به بند سوم ندارد و اعمال و رفتار خلاف حیثیت و شرافت و شئوون شغلی هم احتیاج به بند رفتار خارج از نزاکت با همکاران یا ارباب رجوع ندارد . ما با همین دو بند میتوانیم نتیجه این چند بند را بگیرم .
سوم اینکه کلمه ی ((کار یا اداره )) احتیاج به آنها نیست . اگر در محیط مأموریت ذکر بشود ، هم محیط کار را و هم اداره ار می گیرد . بنابراین موجز و نتیجه بخش می شود . وا لسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .
رئیس – مخا لف و موافق صحبت کند .
منشی – آقای انصاری مخا لف هستند بفرمائید .
مجید انصاری – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم – مخا لفت با این پیشنهاد به مفهوم موافقت نعوذ بالله با انجام خلاف در خارج از محیط اداره نیست . ا ما تعیین مسوولیتها در حدود آن از اصول اساسی است . شما در اینجا می بینید که یکی از موارد استعمال مشروبات ا لکلی و مواد مخدر هست . این دو حال دارد یا در محیط اداره میخواهد اینها را مصرف بکند ، یا مصرف کرده در حا لت مستی و بنگی در اداره آمد ه که شما در اینجا قید کرده اید که او را بیرون می کنید . در بیرون هم که دادگاههای انقلاب آماده هستند و کدام آدم جرأت دارد در خیابانها تجاهر به فسق نوشیدن و مشروبات ا لکلی بکند ، صرفا این مورد خار ج از محیط اداره می شود در نزل ، اگر در مزل هم علنی نباشد ، در هیچ جای شرع نیست که شما بروید تجسس بکنید ، ایا این در منزلش مشروب میخورد یا نه ؟ و هیات بازسازی با این حذفی که پیشنهاد شده عملا میخواهدید کار شورای عا لی قضائی را به دوش این هیات بیندازید . هیات بازسازی در محیط اداره باید مکلف باشد ، کا ملا منضبط باشد و افراد را کنترل بکند و گسترش این چند ماده به خارج از محیط اداره با توجه به عام بودن بعضی از اینها ، تجاهر به فسق و فجور ، مصداق فسق و فجور چیست ؟ بعضی ها ممکن است تراشیدن صورت را هم مصداق فسق یا فجور بدانند . از اینجا شروع می شود به اعمال بسیار قبیح و زشت . و هیچ حدی ندارد . بطور کلی امنیت شغلی در کشور از بین خواهد رفت ( امنیت شغلی که هیچ ، امنیت اجتماعی زندگی هم بهم خواهد ریخت ) و شما پس فردا باید کلیه ( کلیه که اغراق است ) یا مقدار زیادی از کاکنان را به عناوینی از قبیل تجاهر به فسق ، و فجور و یک چیز نامفهوم بیرون بریزید و مشکلات اجتماعی ناشی از این مسائل بمراتب بیشتر خواد بود یعنی گناهانی که ناشی از اخراج اینها از ادارات می شود ، هم خودشان و هم خانواده شان و بچه هایشان بیش از اصلاحی است که شما منظورتان هست . هیات بازسازی در محیط اداره باشد ، در محیط خارج از اداره هم ارگانهائی از قبیل دادگاه انقلاب ، سپاه پاسداران ،کمیته ها ، ضوابط داگستری هستند و باید نظارت بکنند که فسق و فجور انجام نشود و این کلیت واقعا خطرناک است چون تعیین حد هم برای فسق نشده و تعریف قانونی هم ندارد ، من با حذفش مخا لف هستم .
منشی – اقای قره باغ موافق .
قره باغ – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم – ظاهرا این پیشنهاد احتیاج به توضیح ندارد ، و اینکه میفرمایند که امنیت شغلی و این مسائل … واقعا به اصل مسا له توجه نشده است . یعنی آقایان میگویند که اگر خدایناکرده یک آموزگاری ، دبیری در بیرون کلاس در محیط مدرسه یا کارمندی در محیط اداره یا مدیر کارگاهی در بیرون کار مرتکب اعمال منافی عفت شد . حا لا شما راضی هستید فرزندانتان را به چنین کسی که در بیرون محیط کار به هر عمل غلطی مر تکب می شود تربیت بکند ؟ مثل اینکه به اصل انقلاب توجه نشده که در این کشور چه شده است ؟ ما نمی خواهیم که در این کشور حکومت بکنیم و بگوئیم که اگر اینطور بکنیم ، این آقا از ما ناراضی است ، آن آقا از ما ناراضی است، همه از ما ناراضی هستند پس ما به چه کسی میخواهیم حکومت بکنیم ؟ آقا ما حکومت نمی خواهیم . ما میخواهیم که حکم خدا حکومت بکند . خود خدا حکومت بکند . افراد فاسد نمی توانند فرزندان این کشور را انقلابی به بار بیاورند مثلا شما از شرابخوار چه توقعی دارید ؟آموزگار اگر شراب بخورد یا هروئینی باشد . یا زنا کار باشد این اشکالی ندارد؟ این مسا له خیلی واضح است و اختیاج به توضیح ندارد . لذا اگر این قید در اینجا باشد یک مفهوم خوبی هم از این استفاده می شود . می گوید که آقا جان چرا اینقدر نفهمی ؟چرا در اداره مرتکب اعما ل خلاف عفت می شوی ؟ از اداره برو بیرون و هر کاری که  میخواهی بکن و بعد بیا اینجا . آنوقت دادگاهها عم اگر موافق شدند تو را می گیرند با هشتاد تازیانه یا چند تازیانه به تو می زنند بعد با همان حا ل تشریف بیاور اینجا و به فرزندان کشور درس بده ! اینها برای ملت اسلامی ما قابل تحمل نیست . لذ ضرورت دارد که این کلمه برداشته بشود و این یک اخطار به مجرمین بشود که راه خدا را پیش بگیرند و از این اعما لی که هیچگونه خیری ندارد ، دست بردارند .
رئیس – متشکر ، آقای دری و آقای رضائی اگر مطلبی دارند بفرمایند .
دری ( مخبر کمیسیون ) – نظر کمیسیون در اینکه در محیط کار یا اداره را اضافه کرده روی این مبنا است که ماهیت رسیدگی میکنند ؟ یا نه ، یک کار اداری است؟ و این را در رابطه با یک کار اداری و به جرائم مربوط به کار اداری رسیدگی می کنند . این کلمه را که اضافه کرده برای این بوده که این هیاتها در حقیقت یک اجرائی و اداری را انجام می دهند و بتوانند اگر در محیط اداره یا در محیط کار افرادی و کارمندانی چنین تخلفاتی را داشتند و چنین گناههائی مرتکب شدند اینها بتوانند ، آنها را از کار یا بر کنار کنند طبق فصل 3 آن مجازاتها را مترتب بکنند . ماهیت کار را ن یک ماهیت قضائی میخواسته کمیسیون بحساب نیاورد و معنایش این نیست که اگر کسانی فرض کنید در خارج از محیط اداره مشروب خوردند یا تجاهر به فسق کردند یا اعمال منافی عفت عمومی انجام دادند ، انها دیگر قابل رسیدگی نیستند ، چه بسا آنها کارشان ، کا قضائی است ، جرمشان ن جرم قضائی است ، باید از نظر قضائی به کارشان رسیدگی بشود ، مجازات هم بشوند ن شلاق هم بخورند ، زندان هم بروند و از نظر اثار تبعی هم حا لا مسا له ای است ، چه بسا در این لایحه باید پیش بینی بشود ، اگر پیش بینی نشده که آثار تبعی را هم نظام اداری بتواند برایش مترتب کند ، این روح کلی نظر کمیسیون است .
رئیس – بسیار خوب ، آقای رضائی بفرمائید .
رضائی( نماینده دولت ) – کمیسیون دفاع ضعیفی را رائه داد که به نظر میرسد نه مردم راضی هستند ، نه مجلس . لایحه ای را که دولت ، به مجلس شورای اسلامی داد این اضافه کار یا اداره در تعقیبش نبود . کمیسیون د لایلی داشتند ، ارائه دادند و بهر حال نظری بود ا ما آنچه که اینجا می باید در این محضر مقدس به آن اشاره بشود آنچیزی است که مردم از کارمندان نا لایق و ناصادق دولت ناراضی هستند . به این قسمت اگر عنایت نشود ، آن فاجعه ای که بعد از انقلاب به آن اشاره شد که کارمندان دولت و غیر  کارمندان دولت مشروب نباید بخورند و در تمام مشروب فروشییها را بستند و این ضوابط را از مملکت برچیدند و یا مواد استعمال مواد مخدر که زحمت کشیده شد و برچیده شد ، ما از کارمندان ادارات داریم اکنون که دارند مصرف می کنند ، هر دو این را ا ما اینکه ذکر در محیط کار یا در محیط اداره ( یعنی اگر بیرون مصرف بکند اشکال ندارد یک کارمند دولت ؟) مردم راضی هستند به یک کسی که بعد از گذشت دو سال که مشروب نیست و با تمام یک آدم مشروبخوار میاید در خانه اش مشروب میاندازد ن یا از اینطرف و آنطرف تهیه می کند ، این کسیکه هنوز مشروب میخورد آیا این معتاد نیست ؟ و کسیکه معتاد است یعنی بیمار است مردم اجازه بدولت میدهند که اینرا برسر کار آنها بگذارد و کار آنها را بگیرد و اجرا بکند ؟ آیا کسیکه هنوز مصرف مواد مخدر دارد ( حا لا در محیط کار یا در غیر محیط کار ) کار بیرونش که در این لایحه مربوط نیست به کسی هم مربوط نیست ، در حد این لایحه و دفاع از این لایحه مربوط نیست به کسی هم مربوط نیست ، در حد این لایحه و دفاع از این لایحه ا ما در هر شرایط حاضر نیست این کارمند دولت و در این ضابطه بیاید و این مواردی را به آن اشاره شده داشته باشد ، بنابراین استعمال مشروبات ا لکلی و مواد مخدر کسیکه بیرون هم مصرف میکند ، این جرم است و داخل اداره ، اگر در حا لت مستی بیاید یا نیاید این جرم است و بهیچ صورت در ادره جات لازم نیست باشد و خوب نیست باشد ، و اگر امکانات یک بیمار یک نفر کارمند بیمار گون به مصرف اینها ، اگر بیاید و کار بکند در محیط اداره ، من فکر میکنم که به یک فاجعه بیشتر شبیه است و بیشتر با این ضابطه زمینه س اجرائی نخواهد داشت ن بنابراین با حذف از محیط کار یا  اداره از بندهای یک و (دو) و سه و شش این ( ا لبته شش این یک چیزی هم اضافه دارد که خوب اشکال ندارد ) موافقیم .
رئیس – بسیار خوب ، 180 نفر  در جلسه حاضر هستند ، برای هر بند جدا ، جدا باید رای بگیریم .
منشی – حذف در محیط کار یا اداره برای بند یک .
رئیس – توجه بفرمائید ، ماده 17 بند 1.
(( اعمال منافی عفت عمومی در محیط کار یا اداره ))،این (( در محیط کار یا اداره )) را میگویند حذف بشود ، کسانیکه با حذف این جمله از بند 1 موافق هستند قیام بفرمایند ، ( 125 نفر برخاستند ) تصویب شد .
منشی – در بند 2 تجاهر به فسق و فجور ( (در محیط کار و اداره )) حذف بشود .
رئیس – در محیط کار و اداره از بند 2 را هم پیشنهاد می کنند که حذف بشود ، کسانیکه موافق هستند ، قیام بفرمایند ( 113 نفر موافق ) تصویب شد .
منشی – در بند 3 استعمال  مشروبات ا لکلی و مواد مخدر بماند و بقیه اش حذف بشود .
رئیس – کسانیکه با حذف این جمله از بند 3 موافق هستند ، قیام بفرمایند (112 نفر موافق ) ، تصویب شد .
منشی – بند 6 – نشر و توزیع نوارهای مبتذل و یا عکس های مستهجن و صورقبیجه در محیط اداره .(( در محیط اداره )) حذف بشود .
رئیس – اینجا هم کلمه (( در محیط اداره )) را میگویند حذف بشود ، از بند 6 ، کسانیکه با حذف کلمه ( در محیط اداره )) از بند 6 موافق هستند ن قیام بفرمایند . ( 103نفر ایستادند ) تصویب شد . دیگری هست ؟
منشی – بسیار ، پیشنهاد بعدی از آقای انصاری است ، در مورد حذف بند 5 ماده 17 که آقای قره باغی هم همین پیشنهاد کرده اند ، آقای باغانی هم این پیشنهاد را کرده اند، اقای سید احمد حسینی هم همین پیشنهاد را داده اند .
رئیس – آقای انصاری شما دفاع میکنید ، بفرمائید .
مجید انصاری – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم – اساس پیشنهادات ما در رابطه با حذف این بندهای مشابه چه در گذشته و چه ا لان در رابطه با بند 5 این است که قانون را باد مختصر و مفید نوشت . متاسفانه این بندها همانطوری که قبلا عرض کردم به یک مقاله نویسی شباهت بیشتر دارد یا به یک قانون نویسی . شما دقیقا در بند 4 نوشته اید : (( اعما ل و رفتار خلاف حیثیت و شرافت و شؤون شغلی )) . در بند 5 آورده اید : ( رفتار خارج از نزاکت )) ، خو برفتار خارج از نزاکت با همکاران یا ارباب رجوع ، آیا چیزی جز خلاف حیثیت و شرافت و شؤون اداری است ؟ این توضیح واضحات نیست ؟ و اضافه کردن به مواد قانونی ؟ هر چه اضافه می کنید ، یک ابهاماتی را بیشتر بوجود می آورید . شما تصور نکنید که این توضیح داده می شود ، چون در اینجا ، اینها را باز ، می کنید ، رفتار خارج از نزاکت . اگر پس فردا یک کارمند اداری پشت میز یک کم بلند خندید ، یک هیات بازسازی در یک جائی ممکن است تشخیص بدهد که این خنده ی بلند خارج از نزاکت اداری بوده است ، بنابریان پیشنهاد من این است که اعمال و رفتار خلاف حیثیت و شرافت و شؤون شغلی شامل این می شود ، و این کاملا ، زائد است ، حذفش بکنید .
منشی – آقای خلخا لی مخا لف .
 خلخا لی – بنام خدا ن این (( اعمال و رفتار خلاف حیثیت و شرافت و شؤون شغلی )) ، مربوط یه افرادی که با او ارتباط دارند ، نیست. این شخص فی کدذاته ، یک آدمی است که ممکن است یک کارهای خلاف حیثیت و شؤون و شرافت شغلی خودش انجام بدهد ، و یا هیچکس هم برخوردی نداشته باشد ، این فی حد ذاته یک آدم نامنظمی ، نا مرتبی باشد ، من باب مثل ، همه باید یک کارهای منظم و مرتبی بکنند ، نمیخواخم مثال بزنم ولی ایشان نه ، پای بند به این چیزها نیست و به کسی هم توهین نمیکند ، با همه هم مقرراتی است خودش اخلاق است ، برخورد با کسی م ندارد ولی بنده رفتار خارج از نزاکت با همکاران یا ارباب رجوع این برخورد به دیگران دارد ، این دو مسا له است ، یکی مربوط به ذات خودش است ، یکی هم مربوط به رفقایش و افرادی که با او سروکار دارند . این دو بهم برنمیگردد تا اینکه بخواهد اجما لی هم در کار باشد . روی این جهت هر دو باید باشد .
رئیس – متشکر .
منشی – آقای حسینی موافق .
سید احمد حسینی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم – کسانیکه کار اداری انجام داده باشند بخصوص بعد از انقلاب میدانند که یک مسؤول در اداره چه گرفتاریهائی که دارد و یا ندارد و در نتیجه ارباب رجوع مراجعه به اداره می کند ، در  آموزش و پرورش ما زیاد این مسائل را دیده ایم ، در نتیجه در گیری سریع انجام می گیرد و کافیست که همین کلمه ی (( خارج از نزاکت )) در آنجا اعمال بشود و هر ساعت برای یک ککارمند بیچاره توطئه ها چیده بشود واصولا نزاکت معیار و میزانی هم ندارد به یک کس اگر بگوئید ((تو)) که باید بگوئید ((شما)) اگر گفتید تو این خارج از نزاکت شد . یعنی اوضاعش خراب شد ، در نتیجه چون معیار و میزان صحیح ندارد و یک مشکلات زیادی ببار خواهد آورد. در مواد دیگر از همین قانون هم باز این مسائل را داریم حتماً حذف این بند 5 لازم است وا لا مشکلاتی برای اداریها ایجاد خواهد کرد .
رئیس – متشکر ، آقای دری و آقای رضائی ، اگر مطلبی میخواهند بگویند بفرمایند .
دری ( مخبر کمیسیون ) – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم – ممکن است این ( خارج از نزاکت )) کلمه ی نارسی باشد و (( خلاف اخلاق اسلامی )) جایش ، جایگزین بشود . ولی موضوعاً بند 4 با بند 5 دو موضوع است . اعمال و رفتار خلاف حیثیت و شرافت و شؤون شغلی با کار و رفتاری که در حقیقت نسبت به مراجعه کنندگان برخورد تندی باشد ، برخورد خلاف اخلاق اسلامی باشد ، فرضاً خدای نکرده یک رفتار نا مناسب داشته باشد ، این موضوعاً با اینکه کار خلاف حیثیت و شؤون اسلامی انجام میگیرد . چه بسا یک کارمندی در اداره فرضاً با یک کارمند زنی یا غیر زنی ، یا مراجعه کننده ای فرض کنید دست بدهد با اینکه از نظر شرعی و از نظر شؤون و حیثیت شغلی خلاف حیثیت شغلش است ، بنابراین دو موضوع است بند 4 با بند 5 .
رئیس – بسیار خوب ، آقای رضائی مطلبی ندارند ؟( اظهاری نشد ) پیشنهاد را مشخص کنید .
منشی – پیشنهاد ، حذف بند 5 ماده ی 17 است : (( رفتار خارج از نزاکت با همکاران یا ارباب رجوع )) حذف شود .
رئیس – کسانیکه با حذف بند 5 ماده ی 17 که آقای انصاری پیشنهاد کرده اند موافق هستند ، قیام بفرمایند ، ( 108 نفر موافق ) تصویب شد .
منشی – پیشنهاد بعدی اضافه شدن یم بند است به ماده 17 که ( عدم رعیات حجاب اسلامی از تخلفات حساب بشود )).
رئیس – این همان تجاهر به فسق است پیشنهاد از چه کسی است؟
منشی – آقای دهقان ، آقای فروغی ، آقای کشفی ، آقای غفاری ،آقای کرمانی ،آقای متکی ،آقای ملای سمنانی ،آقای اسدی نیا ،آقای طاهری .
رئیس – بسیار خوب یکی از آن آقایان میخواهند صحبت کنند ولی این تجاهر به فسق شاملش می شود ، آقای دهقان اولین پیشنهاددهنده صحبت کنند .
عزت الله دهقان – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم – در اینکه مسأله حجاب یکی از ضروریات اسلامی است ، کسی در آن شکی ندارد و در این قانون که قانونی صددرصد اسلامی است ، نباید مسکوت عنه باشد و نبایستی ما تأمل کنیم ببینیم تجاهر به فسق مشعر بر این هست یا نیست ؟ ولواینکه مشعر بر این هم باشد ، اهمیتی که موضوع حجاب دارد و آن آثاری که از ارتکاب گناه عدم رعایت حجاب بر افرادی که همکار آنها هستند مترتب است در ادارات و اگر امثال سلمان و ابوذر باشند با این گل و گشادی  بی حجابی اخیراً که از خوش رقصی های بنی صدر و لیبرال مآبها در ادارات مطرح شد ، ادارات صددر صد اسلامی نمیتوانیم داشته باشیم . در ثانی جائیکه خدا در آن تصریح می کند و میفرماید که (( و قل للمؤمنات بغضضن من ابصار و یحفظن فرجهن و لایبدین زینتهن ا لا ما ظهر منها ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن …)) خدا تصریح می کند (( و الله لا یستحبی من ا لحق )) ما نباید ساکت باشیم که بعضی ها بدشان می آید و بعضی قانون را خشک میدانند ، وا لسلام . ( احسنت – احسنت )
منشی – آقای  توکلی مخا لف .
احمد توکلی – من فکر میکنم برادرها باید توجه داشته باشند که یکی از لوازم قانونگذاری اجتناب از آوردن مواد زائد است . وقتی شما تجاهر به فسق و فجور را ممنوع کردید ، حتی از خارج از محیط اداره کسی متجاهر به فسق بود ، اینرا از نظر اداری قابل تنبیه میدانید ، دیگر بی حجابی مصداق اکمل و اتم تجاهر به فسق است از طرف زنها ، این زائد است ، اگر شما چنین چیزی را بیاورید کار زائدی است .
منشی – نوبت اقای هراتی است ولی آقای عبد خدائی بجای آقای هراتی صحبت می کنند . عبد خدائی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم ، خود من هم این پیشنهاد را داده بودم . یکی از مسائل مهم پس از انقلاب مسا له حجاب بانوان مخصوصاً در  سطح ادارات بوده است . مکرر مردم مسلمان انقلابی به ما مراجعه می کردند و انتظار نداشتند که قیافه های اروپائی پشت میز ادارات خودنمائی کند . من نمیخواهم بیان کنم که بی حجابی چه فجایعیع در زمان طاغوت در سطح ادارات ببار آورده ، پرونده هایش موجود است ، پس از انقلاب هم تعدادی از خانمها به فرمان قرآن و خواسته ملت انقلابی پیوسته و با حجاب شدند و عده معدودی عنوز هم حجاب را ملعبه قرار داده و با این عملشان لگد بخون هزاران شهید و مادران و خواهران محجوب آنها میرنند ، میلیونها بانوی نجیب و مسلمان ما که در نماز جمعه ها و راه پیمائی ساعتها زیر چادر عرق می ریزند ، اجازه نمیدهند یک خانم کارمند کنار کولر اداره با صورت توا لت  کرده نشسته باشد و حجاب را هم بازیچه قرار دهد ( احسنت – احسنت ) اگر کسی نمیخواهد خودش را بانظام جمهوری وفق بدهند معنا ندارد از مالیاتی که از آن مسلمان گرفته می شود حقوق کلانی بگیرد ، یادم نمیرود در گذشته به اداره ای رفته بودم ، پیرمرد روحانی که جلوی میز یک خانم ماشین نویس ایستاده بود ، تاچشمش به من افتاد، مرا کناری کشید به فرمان خدا به احساسات ملت مسلمان ارزش قائل شویم ، و آنهمه احساسات پاک را فدای خواسته چهار نفر هوسران که انقلاب را به بازی میگیرند نکنیم . همانطور که برادرمان دهقان فرمودند این موضوعی است که خدا دستور داده ، ملت انقلابی ما میخواهند و در قانون هم باید صراحت داشته باشد ( ا لبته آن خانم هم بی حجاب بوده ) یک مسأله ای که اینهمه مسلمانها رویش احساسات دارند چرا ما در متن قانون نگنجانیم . لذا پیشنهاد من اینست که (( آرایش و عدم رعایت حجاب و پوشش اسلامی )) تصویب بشود .
رئیس – آقای دری ، آقای رضائی هم مطلبی ندارند . بنابراین پیشنهاد برای رأی گیری مشخص بشود .
منشی – در ماده ی 17 که درمقام شمارش اعمال خلاف اخلاق عمومی است بندی اضافه شود بند 7 ( عدم رعایت حجاب اسلامی )) ( که ا لبته آقای عبدخدائی جداگانه پیشنهاد کردند (( و آرایش )) ) .
رئیس – خیر آرایش جزو پیشنهاد نیست (( عدم رعایت حجاب اسلامی )) ، 183 نفر در جلسه حضور دارند ، کسانیکه موافق با این پیشنهاد هستند ، قیام بفرمایند  121 نفر موافق ) تصویب شد .
منشی – پیشنهاد بعدی از آقای قره باغی ، آقای باغانی ، آقای آقا محمدی و آقای حسن زاده ، راجع به حذف بند 4 ماده ی 17 است .
رئیس – یکی از آقایان دفاع کنند.
منشی – اولین پیشنهاد دهنده آقای قره باغ هستند .
قره باغ – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم – بند 4 می گوید که : ( اعمال و رفتار خلاف حیثیت و شرافت و شؤون شغلی )) ، ظاهراً آن آقایانی که درباره ی این بند کار کرده اند . مثالهائی که اگر بخواهیم بیاورم ، خوب پریشان کننده است ، یعنی ضابطه ندارد ، معیار ندارد که روی آن معیار معلوم بشود که این رفتار و این حرکات این کارمند آیا با ضوابط و شؤون شغلی او تطابق دراد یا ندارد /لذا اینطور کلمات و جملات در قانون نویسی فردا اگر نوبت عمل به آن برسد ، یعنی شما که فردا این قانون را به مسؤولین اجرائی خواهید داد، ممکن است واقعاً حق هائی ضایع بشود ، خرده حسابهائی به میدان بیاید ، مسلماً این صحیح نیست ، یعنی عمده اشکال من اینست که این بند 4 ضابطه مشخصی ندارد که منطبق بر مصادیق واقعی خودش باشد ، چون یک کلماتی است که تشکیک بردار است و قوت و ضعف دارد ن فردا در مقام اجرا مشکلاتی هم برای اجرا کنندگان وبسا موجب ظلم هائی به بعض افراد دیگر خواهد بود ، لذا ما پیشنهاد حذف این بند 4 از ماده 17 را داریم .
منشی – آقای موحدی ساوجی مخا لف .
موحدی ساوجی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم ، علت اینکه با حذف بند 5 موافقت شد این بود که در بند 4 مضمونی که در بند 5 آمده بود وجود داشت در اینجا (( اعمال و رفتار خلاف حیثیت و شرافت و شؤون شغلی )) لازم است او لا که ، مثلا آن پیشنهادی که برادرمان با حجاب باشند و بی حجاب وارد محیط اداره نشوند ، مثلا باید که آرایش هم نکرده باشند خوب  این آرایش کردن و در محیط اداره برای زن حضور یافتن ، این خلاف حیثیت و شرافت وشؤون شغلی است و شاملش می شود . یا مثلا مردها ، اگر یک مردی با لباسی بر خلاف حیثیت و شؤون شغلی است ، مثلا بی آستین است ، یا سینه او هم باز است ، یا فرض کنید با پیراهن زیر پوش پشت میزش نشسته باشد . خوب اینهم شامل می شود ن یا فرض کنید اگر یک مردی در محیط اداره با بعضی از اریش های زنانه آمده باشد ، خیلی آنهم باز ولوخلاف شرع نباشد ، خلاف حیثت شغلی است ( مثل بنی صدر یقولبرادرمان ) بنابراین بودن این بند 4 بنظر من لازم است که در محیط اداره کارمندان بر خلاف حیثیت و شرافت و شوون شغلی عملی انجام ندهند . وا لسلام .
منشی – آقای رضوی موافق .
رضوی اردکانی – عرض کنم این (( خلاف حیثیت و شرافت و شؤون شغلی )) یک عنوان کلی است که در موقع عمل و در موقعیکه مصادیقش را نگاه کنیم به همه نوع چیز ممکن است تعبیر بشود و ایجاد ناراحتیها و برخوردها و درگیریها در ادارات بشود و این مواردی که ذکر شده تمام مسائل لازم را در بردارد ، لذا بند 4 اضافی است و بنده موافق با حذف آن هستم .
رئیس – بسیار خوب ن دولت و کمیسیون مطلبی ندارند ، و مخا لف حذف هستند،180 نفر در جلسه حاضر هستند ، پیشنهاد هم مشخص است ، حذف بند 4 از ماده ی 17 کسانیکه با حذف این بند موافقند قیام بفرمایند . ( عده ی کمی برخاستند ) تصویب نشد .
منشی – پیشنهاد بعدی از آقای عبدخدائی است که کلمه ((آرایش)) بر بند 7 اضافه بشود .
رئیس – آقای عبدخدائی بفرمائید .
عبدخدائی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم – اجازه بدهید مجلس ساکت بشود تا من حرفم را بزنم ( رئیس حرفتان را که یکبار زده اید ، حا لا همین را بگوئید و معطل نکنید ) آقای هاشمی من ان شاء الله شهوت کلام ندارم و شاید احساس مسؤولیت بکنم راجع به پیشنهاد . ما در آن ماده گنجانیم و مجلس محترم هم تصویب کرد که یکی از تخلفات عدم رعایت حجاب باشد ، قبل از آنهم ، پیشنهادم اینست که خود آرایش هم برای زنان جزو تخلف حساب بشود گاهی از اوقات خانی است ، روسری هم  دارد ، آمده در اداره هفت قلم خودش آرایش کرده ، توا لت کرده نص صریح قرآن است که میگوید : (( و لایبدین زینتهن ا لا لبعو لتهن )) و محیط کار نباید آلوده بشود بواسطه قیافه های آرایش کرده بانوان اداری . لذا پیشنهاد میدهم کلمه ((آرایش )) هم برای بانوان جزو تخلفات حساب بشود .
منشی –آقای عباسی مخا لف .
عباس عباسی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . با توجه به اینکه این کار خلاف شؤون و شرافت اداری است و تجاهر به فسق است  اولا آوردن این موضوع در یک مجلسی که سرتاسر دنیا دارد به آن گوش میدهد ، چیز اضافه ای است .
دوم اینکه اصلا یک تبصره بگذارید ( (استخدام زن از این تاریخ ممنوع است )) اصلا زن منهای آرایش معمول و متداول که اسلام اجازه داده است یعنی چه ؟ اصلا این چه قیدی است ؟ اصلا این قید خلاف شرع است . بنابراین اصلا یک تبصره بگذارید که استخام زن از این تاریخ ممنوع است و هیچ چیز دیگری هم نمیخواهد . بنابراین من مخا لفم .
منشی – آقای واعظی به عنوان موافق بفرمائید .
فرج الله واعظی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . با توجه به روح قانون حجاب که در اسلام هست در آیات قرآنی پروردگار دستوراتی داده است که همه آن دستورات ما را به همین نتیجه میرساند که ا لان بیان کردند . وقتیکه قرآن میفرماید (( فلا تخضعن با لقول فیطمع ا لذی فی قلبه مرض )) زن وقتیکه با نامحرم واجنبی میخواهد حرف بزند ، قدغن شده است خضوع در گفتار نداشته باشد مسلم است که اگر زینت کرده خود را در مرئی و منظر بیگانگان قرار بدهد مسلم ایت با آن جاذبه جنسی که دارد فساد اخلاق ایجاد میکند و لذا در طول این مدت ادارات ما گرفتار همین آلودگی و مرض مسری و مزمن بوده است و بهتر این است حا لا که ا لحمدلله حکومت اسلامی شده است کاملا از این منشاء های فساد اخلاقی مخصوصاً در ادارات اسلامی جلوگیری شود و لذا من با این پیشنهاد موافقم .
خانم بهروزی – آقای هاشمی ، من با این قسمت که ایشان گفتند مخا لفم .
رئیس – خانم بهروزی هم مخا لفند منتها باید به نوبت صحبت کنند . آقای رضائی .
ناصر رضائی ( نماینده دولت ) – در رژیم گذشته یکی از ابزار کار موافقت خانمها لوازم آرایش بود که جزو ابزار کارش بود بود یعنی ضمن اینکه باید سواد داشته باشد در آن رشته تبحر داشته باشد ن این رتب را داشته باشد ، ضمناً اگر خانمی …
خانم طالقانی – چرا همیشه می گوئید خانمها ؟ آقایان هم هستند .
ناصر رضائی ( نماینده دولت ) – فرق نمیکند عدم پوشش است خانم !
خانم طالقاینی – برای هر دو باید باشد .
رئیس – خانم طالقانی میگویند برای آقایان هم آرایش ممنوع باشد ( خنده نمایندگان ) آقای رضائی بفرمائید .
ناصر رضائی (نماینده دولت ) – اضافه کردن این پیشنهادرسیده به این بند  نه تنها اینجا خیانت به خانم ها است که خدمت به خامن های کارمند است . دو سوم حقوقی که خانمها آخر هر ماه میگیرند ، باید لوازم آرایش بخرند . این چه اصراری اسنت که اینجا به ان عنایت نشود و توجه نشود سیستم و رژیم گذشته او را آورده و زن مصرفی کرد و در نظام جمهوری اسلامی هم همچنان سعی بر این است که این کارمند را به همان صورت نگهدارد . این غیر از منافع امپریا لیزم هیچ خاصیت دیگری ندارد .
رئیس – 183 نفر در جلسه حضور دارند پیشنهاد مشخص است برای رأی گیری
نشی – آریاش در محیط اداره و عدم رعایت حجاب اسلامی ، به بند 7 اضافه شود .
رئیس – آقای عبد خدائی پیشنهاد را خودتان مشخص بفرمائید .
عبد خدائی – مسلم است که یکنفر خانمی اگر در خانه آرایش برای شوهرش کرده است کسی نمی آید در محیط اداره جلو او را بگیرد پیشنهاد من این است که (( آرایش و عدم رعایت  حجاب و پوشش تصویب نشد .
منشی – آخرین پیشنهاد از آقای واعظی و آقای مجید انصاری راجع به حذف بند 2 ماده 17 است . ( مجید انصاری پس میگیرم ) آقای انصاری پس گرفتند .
رئیس – آقای واعظی هم پس میگیرند ، (( تجاهر به فسق )) که حذف ندارد و باید هم نباشد ( واعظی – بسیار خوب پس میگیرم )
منشی – آقای صلواتی میگویند چون پیشنهاد حذف تصویب نشد بند 2 بشود (( به تشخیص حاکم شرع )) آقای صلواتی بفرمائید .
صلواتی – تجاهر به فسق ، خیلی کلیت دارد . اشکال من هم روی کلی بودن آن است . هرکسی به نحوی ( تجاهر به فسق )) را تفسیر میکند . همین که فرض کنید یک کسی آرایش را تجاهر به فسق میداند . یک کسی مثلا با زیر شلواری در ملاء عام یا در اداره را ((تجاهر به فسق )) میداند یک کسی ریش تراشی را تجاهر به فسق میداند . پس همه اینها را بیرون میریزند و هیچکس در اداره نمیماند .
مثل این است که ما میخواهیم بهانه ای فراهم کنیم که همه را بیرون بریزیم . همانطوری  که خانم طالقانی فرمودند بگوئید که خانمها اصلا در اداره ها نیایند این چه برنامه ای میشود ؟ پس تجاهر به فسق یک دادگاهی ، یا به تشخیص یک حاکم شرعی ، به تشخیص یک فردی باید باشد . لذا من پیشنهادکردم به تشخیص حاکم شرع باشد .
رئیس – اجازه بدهید من یک تذکری بدهم و آن اینکه آقایان فوری بلند میشوند و میگویند که پس همه را بیرون بریزیم . آخر بیرون ریختن که نیست ماده بعد مجازاتها است یازده نوع مجازات دارد و آخری آن انفصال است . بقیه اش اخطار کتبی است ، توبیخ است ، و مجازاتهای دیگر آقایان همه این موارد را بلند میشوند و از این تویبون میگویند همه را بریزیم بیرون ، و در جامعه اینطور تصور بشود که هر چه را که ما داریم تصویب میکنیم یعنی همه را بیرون بکنیم ملاحظه کنید . اول نوشته است تویبیخ کتبی . دوم کسر حقوق ، تنزل مقام ، انفصال موقت ، تنزل گروه ، همه اینها را میخوانیم . وقتی کسی یک کار بی انضباطی میکند جرمش انفصال نیست که . پس آقایان یادشان باشد در  اظهاراتشان اینطوری نگویند که در تریبون انعکاس این باشد که روی این نوع مسائل کوچک کارمندی را میخواهند اصلا از کار بیکار بکنند .
منشی – اقای هادی غفاری مخا لف .
هادی غفاری – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . ظاهراً برادرمان اینجا را با ماده 38 اشتباه گرفتند . ما ا لان اینجا در این ماده در مقام قضاوت نیستیم ن ما اینجا مجازات ها را معین نمیکنیم بلکه فقط تخلف ها را داریم احصاء میکنیم . در ماده 38 مشخص میشود که کدام خطائی ، چه مجازاتی دارد . و چه کسی باید تشخیص بدهد . ما ا لان در مقام تشخیص و یا اینکه چه مقامی باید تشخیص بدهد ، نیستیم . ما اینجا در مقام شمردن خلاف ها و اعمالی هستیم که باعث انواع و اقسام حکم ها مثل انفصال خدمت ، دائم ، موقت ، تذکر یا هر چیز دیگری است . اینجا ما فقط داریم عناوین را میشماریم و در موضع تشخیص این هم نیستیم که چه کسی تشخیص بدهد . این حیثیت و همچنین در ماده ی 38 مشخصاً در آنجا مسائل را تفکیک می کند.
رئیس – متشکر ، تذکر خوبی بود . در خیلی موارد است که قضاوت ها را با این نوع مسائل مخلوط میکنند .
منشی – موافق چه کسی است ؟ (اظهاری  نشد ) .
رئیس – چون موافق ندارد به آن رأی نمیگیریم . ماده 17 را بخوانید .
منشی – ماده 17 – اعمال خلاف اخلاق عمومی عبارتست از :
1- اعمال منافی عفت عمومی .
2- تجاهر به فسق و فجور .
3- استعمال مشروبات ا لکلی و مواد مخدر .
4- اعمال و رفتار حیثیت و شرافت و شؤون شغلی .
5- نشر و توزیع نوارهای مبتذل و یا عکس های مستهجن و صورقبیحه .
6- عدم رعایت حجاب اسلامی .
رئیس – 183 نفر حاضرند . ماده 17 با همه بندهایش قرائت شد نمایندگانی که با این ماده موافقند قیام کنند . ( 134 نفر موافق ) تصویب شد .ماده 18 خوانده شود .
منشی – در ماده 18 اولین پیشنهاد از اقای فؤاد کریمی است که غائب اند . پیشنهاد بعدی از آقای سیدین است که پس گرفته اند . آقای مجید انصاری حذف بند 2 ماده 18 را پیشنهاد داده اند .
رئیس – آقای مجید انصاری .
مجید انصاری – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . در بند 3 ماده ی 18 قاچاق مواد مخدر را آورده است که چیز خوبی است اگر کسی قاچاقچی مواد مخدر است و یا حتی در یک مورد از او دیدند ، آن مجازات های بعدی شامل حال او بشود . ا ما در اینجا نوشته اند (( قاچاق ارز و کا لاهای ممنوعه )) . چون این یک امر کلی است ، ا لان بسار از کا لاهای خارجی ممنوع است با کمال تأسف ما در این مجلس شاهد بودیم یکی از شخصیت های زحمتکش و شهید جمهوری اسلامی ایران به اتهام اینکه در یک سفر مثلا یک رادیو ضبطی فرض کنید برای خودش خریده بود ، اینجا حیثیت او از تریبون مجلس بر باد رفت حا لا آیا در هیئت های بازسازی و پاکسازی ، شما این احتمال را نمیدهید که یک کارمند اداری فرضاً در بندر عباس رفته است خبر هم نداشته است که آیا فلان بسته چائی ممنوع است یا ممنوع نیست عنوان قاچاق هم کلی است نگوئید شامل حال اینجا نمیشود . یک بسته چائی یا 10 بسته چائی خریده است و در بین راه از او گرفته اند که اقا این قاچاق بوده شما چرا وارد کردید و چرا اصلا خریدید . فوراً از محیط اداره او را اخراج میکنند ه جرم قاچاق …
رئیس – اخراج نیست بلکه یک توبیخ است . اینطوری نگوئید . در بیرون میدانید این مطا لب چه انعکاسی دارد ؟
مجید انصاری – اخراج خیر ، ( رئیس – او را توبیخ میکنند ) چرا توبیخ بکنند ؟ تنها توبیخ نیست از توبیخ است تا اخراج ، و من اینجا عرض میکنم که هیأت های بازسازی با این ، باز گشاد بودن قانون که شما در اینجا نوشته اید همه جا ما مطمئن نیستیم که همه هیأت های بازسازی از کمترین مر حله شروع کنند . ما در دفعه قبل شاهد بودیم گاهی شدیدترین مجازاتها را در بعضی جاها برای مدارک جزئی انجام میدادند و بعضی جاها مدارک بسیار کلی بوده است و هیچ مجازاتی هم انجام نمیشد ما اطمینان نداریم یک فردی اگر دوبسته چائی مثلا بطور قاچاق یا جهلا یا حتی عامداً خرید و آورد آیا این شخص را اخراج میکنند ؟یا او را توبیخ میکنند ؟ و چه مراحلی دارد ؟ لذا من معتقدم هستم این را حذف بکنید اگر قاچاقچی حرفه ای بود در بیرون ثابت شد ، دادگاههای انقلاب از او میگیرند و ا لان هم اینکار را میکنند در محیط اداره دیگر این مسأله اعمال نشود .
منشی – آقای توکلی مخا لف.
احمد توکلی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم. من تعجب میکنم با این گرفتاری که بعد از انقلاب ما با مسأله قاچاق ارز پیدا کردیم چطور آقای انصاری اقلا نگفتند آن قسمتش حذف بشود و قسمت قاچاق ارز آن بماند ( انصاری – من با این قسمت موافقم ) قاچاق کا لای ممنوعه حتماً باید ممنوع باشد به د لیل اینکه شما میتوانید با وارد کردن یک سری ما لائی که دولت به د لیلی ورود آن را ممنوع میکند به خاطر رشد صنعت داخلی ، و یا بخاطر رشد کشاورزی داخلی ، یک عمده سودجو مثلا کارمند گمرک هستند و همکاری میکنند در ورود کا لای غیر مجاز . این شخص نباید مجازات بشود ؟ ا لبته معلوم است عرفاً اگر کسی در خیابان کرمان میرفت ، یا میرود زاهدان دو بسته چائی میخرد و میآورد به  این شخص نمیگویند قاچاقچی کا لای ممنوعه ، وقتی من خودم به کرمان رفته بودم دیدم تمام کا لاهای قاچاق در ابزار بفروش میرفت . من پرسیدم اینها چه طوری عرضه میشود گفتند تمام این کا لاها را میبرند دادگاه انقلاب ، جریمه و گمرک آن را میگیرند بعد اجازه فروش آن را می دهند در بین راه (( فهرج )) هم دیدم که بچه های سپاه پست نگهبانی گذاشته اند و اینها را میگیرند و تحویل دادگاه انقلاب میدهند ، جریمه و گمرک آنها را میگیرند بعد به بازار میآورند . بدیهی است که در زاهدان و سیستان و چاه بهار اگر کسی برود یک پیراهن یا یک کت یا 4 بسته چائی بخرد به او نمیگویند قاچاقچی کا لای ممنوعه . عرفاً و از نظر حقوقی به آن کسی قاچاقچی میگویند که آن نوع کا لا ها را از بیرون میاورد نه آنطوری که در بازار بطور علنی عرضه میشود . برای همین حذف این بند را غلط میدانم ولی ادغام آن اشکالی ندارد اگر میخواهد بشود (( قاچاق ارز و کا لای ممنوعه و مواد مخدر )) چیز خوبی است در غیر خوبی است در غیر اینصورت همین خوب است .
منشی –اقای حسنی بعنوان موافق .
سید احمدی حسینی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . همان مطلبی که آقای انصاری  فرمودند در ذهن هم هست که فردا ممکن است یک کارمند یا یک فرد عادی یک جنس قاچاقی را که از کا لاهای ممنوعه باشد ، در ابزار بخرد ( هادی غفاری – این را که جواب دادند ) ما از کجا بدانیم که مشمول این بند نمی شود ؟ جنسی ، وقتیکه قاچاق شد ، یک جنس قاچاق ، ، قاچاق است . یک ماشین  قاچاق هم ، قاچاقاست بنابراین حذفش در اینجا لازم ترو ضروری تر است برای اینکه ما واقعاً خواب آشفته نبینیم باید این کار بکنیم . پس فردا یقه ی آن فرد را میگیرند و میگویند آقا ، فلان جنس قاچاق است . خیلی راحت و پاکیزه طرف را از کار برکنار میکنند . بنا براین معامله قاچاق، کم آن ، قاچاق است ، زیاد آن هم قاچاق است فرقی نمیکند . بنابراین ن با حذف قسمت دوم موافق هستم .
رئیس – نماینده دولت و مخبر کمیسیون هم که حرفی ندارند ، پیشنهاد آقای انصاری این  است که قاچاق ارز باقی باشد و کالای ممنوعه حذف بشود .
184 نفر حاضرند نمایندگانی که با حذف کلمه (( کا لاهای ممنوعه )) موافق هستند بفرمایند . عده کمی برخاستند ) تصویب نشد .
منشی – پیشنهاد آقای رجائیان درباره بند 4 ماده 18 است :
که (( اشتغال به شغل دولتی )) باشد ولی ( بدون اطلاع مقامات ذیصلاح و بدون رعایت مقررات اعم از دائم و یا متناوب حذف بشود .
رئیس – آقای رجائیان .
رجائیان – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . ماده ای که در اینجا به اینصورت آمده است که (( بدون اطلاع مقامات )) این خودش اشکال دارد . برای اینکه ما میدانیم در قانون اساسی هم هست ، در زمان طاغوت هم بود که یک شخصی نمی تواند در دو محل کار کند یعنی از دو جا نمی تواند حقوق بگیرد . ا لان این جمله نشان میدهد اگر (( باطلاع)) باشد اشکال ندارد در صورتیکه با اطلاع هم امکان ندارد . یعنی یک شخصی اگر واقعاً در دو جا مشغول باشد ، آن کسی که مشغول کرده و خود مشغول شونده هر دو مجرم هستند . این ا لان نشان میدهد که اگر خبر بدهد من فلان جا کار میکنم و حقوق میگیرم ایراد ندارد و این خلاف قانون اساسی است . بنابراین پیشنهاد من این است که  (( اشتغال به شغل دولتی دیگر)) و ((بدون اطلاع )) تا آخرش حذف شود برای اینکه این اجازه میدهد که شخص در دو محل کار بکند .
منشی – آقای رحمانی مخا لف .
حسینعلی رحمانی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم (( اشتغال به شغل دولتی دیگر بدون اطلاع مقامات ذیصلاح و بدون رعایت مقررات اعم از دائم و یا متناوب )) اصولا بنده تقاضای حذف آن را کرده ام و آنچه از این قبود کم بشود کمک میکند به اینکه این بند اشکالات بیشتری پیدا بکند اصل (( اشتغال به شغل دولتی دیگر )) ذاتاً به حسب شرع حرمت ندارد بلکه به حسب قانون است . قانون هم ن قانون اساسی است .. قانون اساسی مادامی که پیاده نشده است نمی تواند برای کشور یک قانونی باشد که آن را قابل اجرا بدانیم به مجرد اینکه در قانون اساسی یک اصولی تصویب شدهاست د لیل نمی شود بر اینکه مردم باید بیایند و خودشان روی این اصول اجتهاد بکنند و عمل بکنند برای خاطر اینکه ممکن است اصلی دلالت  برمنع بکند و اصل دیگری تفصیل داشته باشد ، پس بنابراین چونکه (( اشتغال به شغل دولتی دیگر )) طبق اصل 141 قانون اساسی منظور شده است ولکن هنوز در مجلس شورای اسلامی پیاده نشده است و تصویب نشده و شقوق و فروع آن بررسی نشده است ، نمی تواند از جمله جرائم و خطاهائی باشد که ما بیائیم و روی این جرائم و خطاها مجازاتها را اینجا تعیین بکنیم . از این جهت بنده با حذف این قیود مخا لفم اگر بنا به تصویب این بند باشد لازم است که این قیود باقی بماند.
فخرا لدین موسوی ننه کران – اخطار قانونی دارم .
رئیس –بفرمائید .
فخرا لدین موسوی ننه کران – اصل یکصدو چهل یکم رئیس جمهور نخست وزیر ، وزیر و کارمندان دولت نمیتوانند بیش از یک شغل دولتی داشته باشند در اینجا اگر هم اطلاع بدهد یا ندهد باز نمی تواند دوشغل داشته باشد .
رئیس – پس شما موافقید مخا لف که نیستید آقای مهاجرانی موافق .
مهاجرانی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . اخطار قانونی اقای موسو ، بخشی از آن موافقتی بود که من میخواستم مطرح کرده است که فعا لیت های آموزشی است . پس لزوماً وقتی که مقامی اجازه داده است که کسی پیش از یک شغل دولتی داشتهباشد خود آن مقام هم اجازه اش برخلاف قانون اساسی است . اگر موردی بنظر برسد ، چون در این شرایط ما دچار کمبود نیرو برای اداره ارگان های مملکتی هستیم میتواند در ارگان دوم به یک شغل افتخاری یا غیر اشتغال در آنجا کار بکند و بخدمت خودش ادامه بدهد ولی بشکل اشتغال نمی تواند در بیش از یک جا کسی بخدمت خودش ادامه بدهد .
رئیس – مخبر کمیسیون یا نماینده دولت حرفی ندارند؟( خیر) رأی میگیریم .  183 نفر حاضرند ) .
منشی – پیشنهاد حذف (( بدون اطلاع مقامات ذیصلاح و بدون رعایت مقررات اعم از دائم و یا متناوب )) یعنی بند 4 به این شکل در میآید (( اشتغال به شغل دولتی دیگر )) .
رئیس – نمایندگانی مه با حذف این جمله که آقای رجائیان پیشنهاد کردند موافقند قیام بفرمایند ( 100 نفر ایستادند ) تصویب شد .
منشی – پیشنهاد بعدی از آقای خوشنویس است :
درباره بند 1 ماده 18 که عضویت فرق ضاله که به اجماع مسلمین خارج از اسلام شناخته شده اند و یا عضویت در سازمان هائی که مرامنامه و اساسنامه آنها طبق قوانین جاریه جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته نشده است .
حمیدی – من پیشنهاد حذف این بند را داده ام .
رئیس – پیشنهاد حذف مقدم بر پیشنهاد های دیگر است اقای حمیدی بفرمائید .
حمیدی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . حذف این پیشنهاد به این ملاحظه است که این کفر را تبدیل به نفاق میکند و ضرر نفاق بیش از کفر است . در زمان طاغوت هم همین فرقه ضا له مضله که بزرگترین خطر را برای این مملکت داشتند و یک حزب جاسوسی است که با خارج ارتباط دارد ، بنام اسلام و با شناسنامه اسلام در ادارات وارد بوده اند و خیلی به مقامات با لا هم میرسیدند . این کار را ما اگر انجام بدهیم اشکالی ندارد آنها در روزنامه مینویسند ما از اول مسلمان بودیم و مسلمان همهستیم ، بنابراین ، این دردی را دوا نمیکند . وقتی که دردی را دوا نمیکند می بینید که ضرر نفاق بیش از کفر است اینها میآیند بنام اسلام و در زیر پوشش اسلام چه بسا تظاهری هم به اسلام بکنند آنوقت ضرر میزنند و گذشته از این شبهه این هم هست که با اصل بیست و ششم قانون اساسی که صرف داشتن عقیده نباید مایه ی تعرض بشود میگویند کسی تعرض نمیکند اگر به کسی سیلی بزنیم ، این تعرض است ، در جرائم و مجازات هایش اینجا داریم ، اخراج تعرض نیست ولی برای آینده ما میتوانیم بگوئیم با این شرایط استخدام میکنیم ا ما اخراج اینها که در مجازات ها آمده است حداقل شبهه است . شبهه برخلاف قانون اساسی هم هست .
منشی – آقای شبستری به عنوان مخا لف بفرمائید .
محمد  مجتهد شبستری – این بند در اصل به همان شکلی بود که ا لان یکی از برادران گفتند ( آقای خوشنویس گفتند) و پس از صحبت زیاد در کمیسیون ، به این شکل تغییر داده شد . و این مقدار حداقل چیزی است که باید از آن حمایت کرد و شبهه ای هم که آقای حمیدی فرمودند همانجا دارد که مگر اینکه قانون ن تجویز کند یعنی در مواردی قانون میتواند تعرض به شغل بکند ، اینطوری نیست که هر کس هر شغلی داشته باشد و هر شرایطی داشته باشد ، بهیچوجه نشود به شغل او تعرض کرد ( رئیس – حا لا آن مطرح نیست ) چرا همان مسأله مطرح است ( رئیس – عضویت فرقه ضاله مطرح است حذف بند 1 مطرح است ) بنده هم همین را عرض میکنم . ایشان استدلا ل به حذف کردند با شبهه قانون اساسی یعنی از جمله چیزهائی که ایشان استدلا ل کردند .
رئیس – خیر ، شبهه قانون اساسی در جای دیگر است .
محمد مجتهد شبستری – حا لا عرض میکنم . و به همین جهت است که من اصل بیست و دوم را میخوانم :
اصل بیست و دوم – حیثیت ، جان ، مال،حقوق ،مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند . بنابراین آن قسمت اخیر از آن لحاظ مسأله را حل کرده است ( حمیدی – من این ماده را نگفتم ) آنچه را که فرمودید قضیه اش این است . بنابراین حداقل آن چیزی است که در کمیسیون هم روی آن توافق شد که باشد ، عضویت فرقه ضا له ، فرقه خاصی هم در نظر نبود . فرقه  ضا له هر فرقه ای که این وصف شامل حال او باشد که به اجماع مسلمین خارج از اسلام شناخته شده اند . یعنی آن فرقی که در رابطه با اسلام خارج از اسلام شناخته شده اند ما تعهد داشتیم که نمیخواهیم بگوئیم کسی که اصلا در رابطه با اسلام روی آن حساب نمی شود که آن را بنده در پاسخ پیشنهاد آقای خوشنویس مطلبی است که عرض میکنم . وهمچنین (( عضویت در سازمان هائی که مرامنامه و اساسنامه آنها بر نفی ادیان ا لهی میتنی باشد )) این جمله ای هم که ایشان فرمودند قضیه را تبدیل به نفاق میکند خوب ، در آنجا باید سختگیری بشود . در تشخیص اینکه آیا کسی کفرش را تبدیل به نفاق میکند یا نمیکند ، آنجا باید سختگیری بشود . بنابراین بنده وجهی برای حذف این نمی بینم .
رئیس – متشکر .
منشی – آقای رحمانی موافق حذف .
حسینعلی رحمانی – آنچه پیشنهاد فرمودند که حذف بشود . بند 1 (( عضویت فرق ضا له که به اجماع مسلمین خارج از اسلام شناخته شده اند و یا عضویت در سازمان هائی که مرامنامه و اساسنامه آنها بر نفی ادیان ا لهی مبتنی باشد)).
اصل بیست و سوم قانون اساسی – (( تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمی توان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد )) و این تعرض اعم از تعرض شغلی و غیر شغلی است .
اصل بیست و دوم – (( حیثیت ، جان، مال، حقوق، مسکن  و شغل اشخاص از تعرض مصون است )) که یکی از تعرض ها تعرض شغلی است پس بنابراین تفتیش عقاید ممنوع است ( بحث اینجا است ) (( و هیچکس را نمیتوان بصرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد . ))
اگر چنانچه ما بخواهیم عقیده ها را ملاک قرار بدهیم . آنوقت لازم میآید که تفتیش عقاید را هم اجازه بدهیم . آن چه لازم است شرط بکنیم ا لتزام به جمهوری اسلامی هستند نمی توانیم شغلی را که دارند از آنها بگیریم و این برخلاف قانون اساسی میباشد .
هادی غفاری – (( لن یجعل الله للکافرین علی ا لمؤمنین سبیلا)).
حسینعلی رحمانی – صحبت ( سیبل)) نیست . اینجا صحبت شغل است اگر چنانچه  در مواردی ( سبیل )) باشد شغل آموزشی یا امثال آموزشی یا مثل ارتش میتوانیم که آن شغل را از آنها سلب بکنیم ، ولی بطور کلی ما اگر چنانچه بخواهیم بیائیم ن اشخاصی که به این حیثیت هستند شغلی که دارند از آنها منع بکنیم بر خلاف قانون اساسی به نظر میرسد .
رئیس – آقای رضائی .
رضائی ( نماینده دولت ) – در قانون استخدام کشوری ن افرادی که می خواستند مستخدم بشوند باید حتماً به ادیان ا لهی که ذکر کرده بود در قانون زرتشی ، مسلمان ، مسیحی و یهودی . این را رسماً اعلام کرده بودند و عمل میشد در بازنویسی که سال 1354 انجام گرفته این بخش را برداشته اند ، شرط ادیان دیگر در استخدام نبوده ، بنابراین سیل ورود بهائی ها در دستگاه دولتی خیلی زیاد شد ، همچنانکه مسبوقند آقایان و خانمها،  بنابراین بعد از انقلاب که روحیه انقلاب اینجور اقتضا می کرد که بهائی ها نمی باید دیگر در سازمان های دولتی باشند . یک ماده قانونی می خواستیم که چگونه این بهائی ها را از اداره ها بیرون بکنیم و این  برخلاف آن اولیه قانون بود و ضمناً ا لان هم از هر جهت بنا به دلائلی که خیلی افراد را شما در ادارات نمی پذیرید بنا به موجب همین قانون ، یک بخشش هم گروه فرق ضا له هستند که اشاره شد ، در کمیسیون عنایت شد به این موضوع در عین اینکه هیچ جور ضابطه ای هم نبود برای اینکه اینها را ما بریزیم بیرون ، به این عبارت شاره شد و این عبارت هم مورد توجه قرار گرفت و تصویب شد ا ما نکته ای که اینجا قابل توجه است ، این است، اینجا به این صورت نیست که اگر یک کسی اعلام کند که من مسلمانم کار او تمام است . اینجا عضویت فرق ضا له مطرح است یعنی کارمندانی که ا لان در دوایر دولتی دارند کار می کنند در وزارت بهداری و خیلی از وزارتخانه ها دارند مار می کنند عضویتشان مسلم است ،  یعنی همین قدر که مسلم است ، که ا لان هستند در ادارت و دارند کار می کنند ، نه تنها کار نمی کنند که کارشکنی می کنند اعتبار این ماده به این خاطر است این عده مسلم است که بیرون گذاشته بشوند . پس بنابراین با حذف این مخا لفیم و باشد که ما بتوانیم ان شاء الله اداره جات را از لوث وجود این عده پاک بکنیم .
رئیس – خوب ، پیشنهاد مشخص است ، رقم 184 نفر ، پیشنهاد اقای حمیدی ، حذف بند 1 ماده ی 18 است .
منشی – بند یک این است . عضویت فرق ضا له که به اجماع مسلمین خارج از اسلام شناخته شده اند و یا عضویت در سازمانهائی که مرامنامه و اساسنامه آنها بر نفی ادیان ا لهی مبتنی باشد پیشنهاد حذف این بندی است که خواندم .
رئیس – کسانیکه با حذف بند یک موافقند قیام بفرمایند ( عده کمی برخاستند ) تصویب نشد . اسامی غائبین خوانده بشود .
منشی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . جلسه روز 5 شنبه امروز مورخ 5/6/60 شامل 12 غائب غیر موجه ، 13 مرخصی ، 4بیمار ، یک مجروح ، 3تاخیر غیر موجه . غیبت های غیرموجه ، آقایان : هاشم حجازی از ماکو حججی از میانه ،خانم دستغیب از تهران ، رنجبر از صومعه سرا- سید ابئا لفضل سید ریحانی از تبریز – محمد غفاری از سلماس – مهدی کروبی از ا لیگودرز – مهدی کرمی از دشت آزادگان – علی گلزاده از تهران – حسن لاهوتی از رشت – علی معرفی زاده  از خرمشهر – حسین نادی از نجف آباد .
تأخیرهای غیر موجه :آقای دعائی 40 دقیقه – آقای امید نجف آبادی 55دقیقه – آقای شرعی 70 دقیقه .
5- پایان جلسه و تاریخ تشکیل دستور جلسه آینده .
رئیس – برنامه هفته بعد ن اول اصلاح لایحه احزاب است بعد ادامه بحث در لایحه بازسازی است و اولین جلسه ما م روز شنبه است ، یعنی بر خلاف هفته های دیگر شنبه هم صبح و هم عصر جلسه داریم آقایان برای بعد از ظهرها برای خودشان در هفته اینده برنامه نگذارند ، کمیسیون ها ا لبته معاف هستند ، یعنی آقایان برا ی حضور در کمیسیون ها اجباری ندارند مگر اینکه خودشان مایل باشندکه تشکیل لدهند ولی وقتشان را آزاد بگذارند برای مجلس که تشریف داشته باشند در مجلس . و تذکر دیگرمان هم این است که برادران بسیج عشایر زحمت کشیده اند ، نمایشگاهی در مجلس ترتیب داده اند برای آشنا شدن نمایندگان و آقایان خوب است که ملاحظه  بفرمایند که با ان آشنا بشوند .
( جلسه در ساعت دوازده و پانزده دقیقه پایان یافت )
رئیس مجلس شورای اسلامی – اکبر هاشمی رفسنجانی