جلسهَ دویست و چهارم بسمه تعا لی 2 شهریور ماه 1360 هجری شمسی
23 شوال 1401 هجری قمری
مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی
صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز دوشنبه دوم شهریور ماه 1360 هجری و شمسی
فهرست مندرجات
1–اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید…
2- بیانات قبل از دستور آقایان رضوانی ن حجتی کرمانی .
3- تذکرات چند نفر از نمایندگان به مسؤولین بوسیله آقای رئیس .
4- ادامه ی بحث درباره ی اعتبارنامه آقای فهیم کرمانی و تصویب اعتبار نامه ایشان .
5- تصویب اعتبار نامه آقای سید محمود دعائی نماینده تهران .
6- تصویب اعتبار نامه خانم مریم بهروزی نماینده تهران .
7- تصویب اعتبارنامه آقای سعید امانی همدانی نماینده تهران .
8- تصویب اعتبار نامه آقای دکتر عباس شیبانی نماینده تهران .
9- ادامه رسیدگی به لایحه قانونی بازسازی نیروی انسانی وزارتخانه ها و مؤوسسات دولتی و وابسته به دولت .
10- پایان جلسه و تاریخ تشکیل و دستور جلسه آینده.
جلسه ساعت هشت و بیست دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد.
1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید
رئیس – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . با حضور یکصد و هشتاد و چهار نفر جلسه رسمی است . دستور جلسه قرائت شود.
منشی بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . دستور جلسه دویست و چهارم ، روز دوشنبه دوم شهریور ماه یکهزار و سیصدو شصت ، مطابق با بیست و سوم شوال یکهزار و چهارصد و یک هجری قمری .
1- تلاوت کلام الله مجید.
2- نطقهای قبل از دستور .
3- 3- دنباله رسیدگی به پرونده ا نتخاباتی آقای فهیم کرمانی از حوزه ا نتخابیه کرمان.
4- دنباله ی رسیدگی به گزارش کمیسیونهای کار و امور اجتماعی و امور اقتصادی و دارائی در خصوص لایحه بازسازی نیروی انسانی وزارتخانه ها و مؤوسسات دولتی و وابسته به دولت .
5- اعلام اسامی غائبین و دیرآمدگان .
6- اعلام ختم جلسه و تاریخ و برنامه جلسه بعد.
رئیس – تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید .
اعوذ بالله من ا لشیطان ا لرجیم
بسم الله ا لرحمن ا لرحیم
(( تلک ا لرسل فضلنا بعضهم علی بعض منهم من کلم الله و رفع بعضهم درجات و آتینا عیسی ابن مریم ا لبینات و ایدناه بروح ا لقدس و لوشاء الله ما اقتتل ا لذین من بعدهم من بعد ما جائتهم ا لبینات ولکن اختلفوافمنهم من آمن و منهم من کفرولو شائالله ما اقتتلوا ولکن الله یفعل ما یرید . یا ایها ا لذین آمنوا انفقوا مما رزقنا کم من قبل ان یاتی یوم لابیع فیه و الا خله و لاشفاع و ا لکافرون هم ا لظالمون . الله لا اله هو ا لحی ا لقیوم لا تا خذه و لا نوم له ما فی ا لسموات و ما فی ا لارض من ذا ا لذی یشفع عنده ا لا باذنه یعلم ما بین ایدیهم و ما خلفهم و لا یحیطون بشیئی من علیه ا لا بما شاء وسع کرسیه ا لسموات و ا لارض و لا یؤده حفهما و هو ا لعلی ا لعظیم )).
( صدق الله ا لعلی ا لعظیم – حضار صلوات فرستادند )
(( از ایه 254 الی آیه 257 سوره ا لبقره ))
2- بیانات قبل از دستور آقایان رضوانی ، حجتی کرمانی
رئیس – سخنرانان پیش از دستور را دعوت کنید .
منشی – آقای رضوانی .
رئیس – آن قاری قرآن بخاطر بی انظباطی که کردند استحقاق توبیخ و تنبیه دارند . ایشان را موظف کردیم برای اینکه سر ساعت اینجا باشند . تا بحال دو سه بار این تخلف را کرده اند .
رضوانی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم – با درود فراوان به روان پاک همه رسولان صدیقین ، شهیدان ، شایستگان ، بهشتیان و فرشتگان و سلام بر برادران هم سنگر مجلس شورای اسلامی ، با توفیق خدا سخن را آغاز می کنیم . من در رابطه با ارزشهای فراوانی که مجلس شورای اسلامی یعنی محکمترین سنگر پاسداری از دست آوردهای انقلاب و ا مانتهای ا لهی دارد و در رابطه با ارزشی که انقلاب ما با عرضه این ارزش یعنی مجلس به جهان در دیدگاه قرآن و روایات دارد، در این رابطه سخنانی را تقدیم می کنم . در آیه آخر سوره محمد ( صلی الله علیه و آله و سلم ) خداوند متعال فرموده است که (و ان تتولوا یستبدل قوما غیر کم ثم لا یکونوا ا مثا لکم )) اگر شما مردم مسلمان همزمان و همزبان با پیغمبر از مسیر مستقیم اسلام روی گردانده و بنا به تعبیر ا مام صادق ( علیه ا لسلام ) در جلد سوم اصول کافی به انحراف راست یا چپ گرایش پیدا کنید در آینده خدا شما را تبدیل به قومی می کند که آن قوم غیر از شما هستند و آنگاه که اسلام به انحراف راست یا چپ گرایش پیدا کنند . در تفسیر ارزشمند مجمع ا لبیان در ذیل این آیه دو گفتار ارج دار از ا مام باقر و ا مام صادق (ع) است که در زمینه این آیه فرموده است . این آیه راجع به ایرانیها است . زمانی که جامعه اسلامی به انحطاط کشیده میشود و ملت اسلام به انحراف راست یا چپ گرایش پیدا می کنند خدا آن ملت را تبدیل به ملتی می کند که آن ملت در پیشگاه اسلام راستین خاضعند و این ملت ، ملت ایران است ، امام صادق (ع) در این زمینه فرموده است . اما قسمت اول آیه یعنی (( و ان تنولوا)) تحقق یافته است . مردم بعد از پیغمبر بسیاری به ارتداد و انحراف راست یا چپ گرائیده شدند و ا ما (( یستبدل قوماً غیرکم )) درباره مردم ایران است . که خدا این ملت مسلمان را به آن ملت ارزنده تبدیل میکند که وقتی در پیشگاه اسلام کردن تسلیم خم کردند برای تحقیق آرمانهای اسلامی از جان و همه امکانات خودمایهگذاری می کنند . در جلد دوم سفینه ا لبحار در بخش کلمه ((ولی )) نیز چنین سختی مطرح شده است. با توچه به اینکه این سخن را قآن کریم گفته است و اولیاء اسلام ما آنرا درباره ایرانیان تاویل فرموده اند ، من برای ارزش انقلاب و حرکتمان و موقعیت حساسی و همچنین توجه گروهها و گروهکهاوخطوط انحرافی راست با چپ که احیاناً هنوز هم شاید در مجلس بقایائی از آنها وجود داشه باشد ، من توجه همه ملت و همه گروهها واین خطوط انحرا فی لیبرا لیزم راست و دیگر چپها را به این سخن ا مام علی بن ابیطا لب جلب می کنم . در کتاب محاسن برقی صفحه 261 و در جلد دوم نهج ا لسعاده صفحه415 زمانی که مارقین یعنی مرتدین خلق زمان ا میرا لمؤمنین در مبارزات سیاسی خود علیه ا مام متقیان به موفقیت دست نیافتند و از نظر مبارزات سیاسی برای انداختن رژیم اسلامی علی دچار شکست شدند ، اعلام به قیام مسلحانه کردند و رسماً با امیرا لمؤمنین وارد جنگ مسلحانه شدند . آنگاه که بخشی از یاران علی رسماً در خط اول جبهه با مارقین و آن مرتدین خلق مشغول درگیری مسلحانه بودند ، همان زمان امیر مؤمنان در پشت جبهه که نیروهای دیگر رزمی را آماده می کرد و آرایش نظامی می داد در میان آنان ایستاد و یک سخنرانی کوتاه و بسیار پرمغز در رابطه با ارزشهای انقلاب زمان ما و همچنین خطوط انحرافی که در مقابل انقلاب ما پدید می آید سخن گفت و آن سخن این بود .فرمود : ( والذی فلق ا لحبه وبرء ا لنسمه لقد شهدنا فی هذا ا لوقت ( اوفی هذا ا لموقف ) اناس لم یخلق لله آبائهم و لااجدادهم قوم یکونون فی آخر ا لزمان یشرکوننا فی ما نحن فیه )) فرمود به آن خدا که هسته را می شکند ، دانه گیاه را می شکافد ، یعنی از لابلآ ی آن جوانه ای می رویاند و آن را بصورت درختی بارور در می آورد و به آن خدا که به جانداران حیات می بخشاید ، سوگند ا لان و در اینجا در خط این جنگ و در ادامه خطاین نبردی که ما ا لان با آن دست به گریبان هستیم در آینده مردمی را می بینیم که خط همین جنگ را ، خط برنامه ای روبرو می گدند . آنانی که هنوز خداوند پدرهای آنان را نیافریده است و پدر بزرگان آنان را نیز خلق نکرده است (( لم یخلق لله آبائهم و لا اجدادهم )) یعنی ا لان نیستند ، ا ما در همین خط هستند . ا لان نیستند و با همین معیارها مبارزه می کنند ( رئیس – دو دقیقه وقت دارید ) ا لان نیستند و با همین معیارها می جنگند آنها در آخر ا لزمان می آیند و در آنچه ما در آن هستیم با ما شریک هستند . یعنی ما درگیر با خط راست ناکثین هستیم ،آنها هم دگیر با خط راست ناکثین خواهند شد . ناکثین کسانی بودند که با علی بن ا بیطا لب در یک سنگر با دشمن مبارزه می کردند . ا ما بعداً که موقع اعطای مسؤولیتها براساس لیاقتها شد و آنان لیاقت مسؤولیتهائی که می خواستند نداشتند و علی به آنها واگذار نکرد ، در مقابل علی ایستادند . علی درگیر با مارقین و امروز هم انقلاب مادرگیر باخط انحرافی راست قاسطین در خارج به سرکردگی صدام و در درون هم به سرکردگی بنی صدر خائن وطن فروش انقلاب بر باد ده شد ، و همچنین ناکثین ، همین کسانی که یکروز با این ملت در راه پیمائی ها شرکت می کردند که لیبرا لهائی که قبلا در خط مبارزه بودند و بعداً در مقابل انقلاب صف آرائی کردند ، در خط ناکثین هستند ، آن دسته از علمائی که قبلا در سنگر مبارزه با مبارزین علیه کفر و شرک مبارزه می کردند و بعداً در مقابل انقلابیون و ا مام و انقلاب ایستادند ، در خط ناکثین هستند و مارقین هم این گروهک منافق که ادعای مسلمانی می کند و همچنان که علی بن ابی طالب گفت ، دگیر با مسأله ای نظیر مسأله من می شوند ، امروز ما درگیر با چنین مسأله ای هستیم . ا ما اینجا ناگزیر هستیم ضمن سپاسگزاری از برادر ارزشمندم جناب آقای نوروزی که وقتشان را به من دادند ، این را عرض کنم که در کتاب غرر ا لحکم صفحه 873 علی بن ابی طا لب تکلیف امروز جامعه ما را روشن کرده است . برادرها ، علمای محترم مجلس ، تکلیف امروز ما را در یک مطلب بیان کرده است و آن این است . ( و ا لذی فلق ا لحبه وبرء ا لنسمه لیظهرن علیکم قوم یضربون ا لهام علی تاویل ا لقران کما بدء محمد صلی الله علیه و آله علی تنزیله حکم من ا لرحمان علیکم فی آخر ا لزمان )) یعنی به آن خدائی که هسته را می شکافد و موجودات را حیات می بخشد سوگند ، در آینده قومی ظاهر ،آشکار ، چشمگیر ، در جامعه پدید می آیند . یعنی اینملت رزمنده ایران که چشم تاریخ را نه تنها پرکرده است ، که چشم ابرقدرتهای خارج را کور و چشم منافقین و منحرفین داخل را در تمام ابعادش کور کرده است ( لیظهرن علیکم قوم یضربون ا لهام )) این سرها را می زنند . سرها س مخا لفین را می زنند . یعنی سر آمریکا را خواهند زد ، سرشوروی را خواهند زد . سرنوکران آنها که این خطوط انحرافی داخل است ، خطوط انحرافی داخل چه مارقین ، مرتدین خلق باشد ، چه لیبرالها باشد ، چه میثمی ها باشد ، چه امتی ها باشد ÷ (( یضربون ا لهام علی تأویل ا لقرآن ))( رئیس – وقتتان تمام است ) براساس تأویل قرآن و مشرکین ، کفار، منافقین و منحرفین خواهند جنگید ، همنگونه که پیغمبر اسلام این جنگ را با تمام شرک پیشگان و کفرشعاران و منافقین و منحرفین ، بر اساس تنزیل قرآن آغاز کرد ، بعد هم می فرماید ( حکم من ا لرحمان )) این دستور از جانب خدا است ، (( علیکم فی آخر ا لزمان )) مجلس که سنگر پاسداری از امانتهای ا لهی و عصاره خونهای شهیدان است ، بعد از رهبر ، پیش از همه این مسؤولیت را برعهده دارد که در این دوران آخر ا لزمان حکم خدا در لایحه ها تصویب کند و علیه تمام خطهای انحرافی و کفرو شرک ونفاق ، حکم خدا را جاری کند . بنده باز هم عرض می کنم این سخن علی است در نزدیک هزار و چهارصد سال قبل که ( رئیس – وقتتان تمام است ) امروز مارا تعیین فرموده است . حکم من ا لرحمان علیکم فی آخر ا لزمان )) و ا لسلام علیکم و رحمت الله و برکاته ( احسنت ، احسنت )
رئیس – سخنران بعدی را دعوت کنید .
منشی آقای حجتی کرمانی نماینده مردم تهران .
حجتی کرمانی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . با درود و سلام به همه برادران و خواهران و با ادای دین تأخیر شده نسبت به برادران و خواهران مصیبت دیده کرمانی و عرض تسلیت نسبت به مردم شریف و ارجمند کرمان که در ایام اخیر دچار حوادث فراوانی شده اند ودر ضمن طلب مغفرت برای کشته شدگان و همه شهدای اسلام و طلب اجرو صبر برای بازمانگان آنها . من بهتر دیدم که گوشه ای و قطره ای از مطالبم را یادداشت کنم و از رو برای شما بخوانم ، امروز صبح این چیزهائی که به عرض شما میرسانم از قلم من گذشت و از خدا می خواهم که ان شاءالله در اره رضای خدا باشد .
بسم الله ا لرحمن ا لرحیم .(( واذکروااذانتم قلیل مستضعفون فی ا لارض تخافون ان یتخطفکم ا لناس فاویکم وایدکم بنصره ورزقکم من ا لطیبات لعلکم تشکرون ))
((بیاتا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم سازیم و بنیادش براندازیم ))
در جهنم سوزان شقایق و نفاق بر اختلاف و اختلاف بر اتفاق نسیم زحمت ا لهی وزیدن گرفت و انقلاب اسلامی معجز آفرین گسستگی ها را بهم پیوست و دودمان ستم پیشگان بر انداخت و حکومت جمهوری اسلامی را مستقر ساخت .آن روز که دشمن متفق بود و ما در آتش بیگانگی از هم می سوختیم ، او برما می تاخت و واز آن روز که بیگانگی ها به بیگانگی و گسستگی ها به پیوستگی و نفاقها به وفاق تبدیل یافت ، رشت دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی از هم گسست و مکر مکاران غربی که چندین قرن برای نابودی اسلام و مسلمین در هم یافته شده بود ، درهم شکیت . اگر واقع گرا باشیم و به دور از حب و بعض و گرایشها ، به قضاوت بنشینیم و از گذشته تاریخ درس بگیریم ، برای ما شکی نمی ماند که شکست ما در انقلابهای گذشته مان از مشروطیت به این سو ، همه بر ا ثر گسستگی پس از پیوستگی بوده است . اینکه چه کسی از هم گسسته است و چه کسانی تقصیر بیشتر یا کمتر داشته اند ، واقعیت تاریخ را عوض نمی کند . قران می گوید : (( تلک امه قد خلت لها ما کسبت و لکم ما کسبتم )) آنچه که آنها کردند مال خودشان . شما هم آنچه میکنید ما ل خودتان . ما با برادران مسلمان سنیمان زیاد معطل آن نمی شویم که در جریانات صدر اسلام حق به جانب چه کسی بود . ولی چه من و چه برادر مسلمان سنی من بر این عقیده توافق داریم که اگر نبود یگانه شدن مردم مسلمان پس از وفات رسول ( صلی الله علیه و آله ) و اگر نبود سیاست علی (ع) در همگامی و همراهی و مشاوره و خیرخواهی ، با ابوبکر و عمر وعثمان هر آیه اسلام از همان آغاز تباه و روزگار مسلمین سیاه شده بود . از سوی دیگر هیچکدام از ما شک نداریم که اگر در دورانهای اخیر ما این وحدت و هماهنگی ما در دوره انقلاب اسلامی زودتر بوجود می آمد ، انقلاب ما سا لها پیش بوقوع پیوسته بود . چه کسی شک دارد که اگر در نهضت ملی شدن صنعت نفت ، اختلاف بین رهبران پیش نمی آمد ، ملت ما بیست و پنج سال دیگر در اسارت نمی ماند . این فرق نمیکند که تو مصدقی باشی یا ضد مصدق . در این مسأله همه یک عقیده دارید . نهایت ا لامر هر کسی مقصر را آن دیگری میداند . برای عبرت آموزی هر کسی را مقصر بدانی فرق نمیکند . نتیجه یکی است درباره گذشتگان ((لها ما کسبت )) آمده است و درباره من و تو (( و لکم ما کسبتم )) آنچه مسلم است پس از اختلاف شکست است و این است آنچه ما ا لان لازم داریم بدانیم و چاره کنیم . اینک ما هستیم و این عطیه گرا نبها بنام جمهوری اسلامی . قرآن میگوید : (( ثم جعلنا کم خلائف فی ا لارض من بعد هم لینظر کیف تعلمون )) و باز می گوید (( و تلک ا لایام ندارلها بین ا لناس و لیعلم الله ا لذین آمنوا منکم و یتخذ منکم شهداء)) و باز می گوید : ((لیس با مانیکم و لا امانی اهل ا لکتاب من یعمل سؤاً یجزبه . )) این کاخ که می بینی گاه از تو وگاه از من . جاوید نمی ماند ، خواه از تو و خواه از من . من و تو رفتنی هستیم . این مقامات اگر چه بخواهیم همیشه برای برای ما نمیماند . هر چه جان بکنی قدرت از دست تو به دیگری منتقل میشود . این سنت تاریخ است (( فلن تجد لسنت الله تبدیلا و لن تجد لسنت الله تحویلا )) این تلاشی در برابر سنت تاریخ است که قدرتمندان تاریخ کرده اند و جز شکست نصیبی نبرده اند . من و تو همان گونه که ا مام این معلم اخلاق و انقلاب بارها و بارها یاد آور شد ، امانت داریم ، وظیفه مندیم ، مسؤولیم ، مأموریم و فراتر از امانتو وظیفه و مسؤولیت و مأموریت ا لهی نباید گامی برداریم . حفظ قدرت از هر راه و شیوه ، راه ما نیست . شیوه ما نیست و این است ممیزه این انقلاب ما با همه انقلابات غیر ا لهی تاریخ . اگر به هر شیوه دست زدی از اسلام بریده ای و این شکست تئ است و شکست تو همین است . اگر به ترتیب ا مانتهایی را که در دست داریم از لحاظ اهمیت طبقه بندی کنیم ، اول اسلام است که این همه عظمت و عزت به ما بخشیده و توانست ما را از ظلمات به نور برساند.
دوم انقلاب اسلامی است و این مولود اسلام است و حاصل تلاش چهارده قرن مبارزه با ظلم و ستم حکام و سلاطین که در 22 بهمن تحقق یافت .
سوم نظام جمهوری اسلامی است که در دوازده فروردین 58 با 2/98% آراء فراهم آوردیم و بدان رأی دادیم .
چهارم شکل بندی و طرح و تجسم بخشیدن به قانون که با مجلس و دولت و شورای عالی قضائی تحقق یافت .
اگر خوب دقت کنید هر چه مسأله ا لهی تر و از شائبه مادیات و شخصیت دورتر است ما در آنجا به وحدت و هماهنگی نزدیکتریم . در این مرحله ای که گذشت بیشترین توافق مردم ما از هرکوی و برزن اول بر اسلام است ، دوم بر انقلاب اسلامی و سوم بر نظام جمهوری اسلامی . اگر به یاد داشته باشیم اختلافات اساسی از آنجا شروع شد که ما میخواستیم این نظام را شکل بندی کنیم و طرح ریزی کنیم . می بینید ه چه از دنیای مجردات به عالم ماده سقوط می کنیم ، این سقوط نیست ، همان هبوط محتوم آدم است که خدا فرمود (( انی جاعل فی ا لارض خلیفه )) هر چه به این عالم نزدیکتر می شویم اختلافات بیشتر میشود . اگر بخاطر داشته باشید وقتی مسأله ا نتخابات ریاست جمهوری پیش آمد اختلافات شدت یافت . در ا نتخابات مجلس شورا در جای جای ایران اسلام و نظام و انقلاب یا اشخاص و افرادی یکی می شد .
ا نتخابات فلانی یاری اسلام و انقلاب و ا نتخاب آن دیگری جور دیگری . دقت کنیم که اختلافات از خود است ، از من است که آغاز می شود . از تو است به اشتباه ما خودمان را با اسلام و مکتب یکی می کنیم و توی سر هم می کوبیم . غرض از این درجه بندی این بود ه بگویم برای ما اسلام اصل است . ما انقلاب اسلامی را برای اسلام می خواهیم . نظام را ، قانون اساسی را ، دولت را ، مجلس را برای اسلام می خواهیم انقلاب اسلامی برای حفظ اسلام است . خود اصل نیست . وچنین است جمهوری اسلامی و قانون اساسی و قس علیهذا . اسلام هم برای انسان است و انسان سازی ، انسان هم برای خدا است من در اینجا به یک نکته ای دقیق اشاره کنم که همه اختلافات که در طول تاریخ ادیان و مذاهب و قیام ها و انقلابها پیدا شده و به دلیل گذر کوتاهی که از همین اختلافات خودمان در انقلاب اسلامی خودمان انجام دادم از این ناشی میشد که افراد خودشان را سلیقه خودشان را ، روش و منش وبینش خودشان را با آن مردم ودین و مذهب و انقلاب یکی میکرده اند . درحالیکه مسلماً مجرد وقتی به ماده گا نهاده آلود میشود من و تو هیچکدام اسلام ناب نیستم هر چه میخواهد بگوئید اسلام دین تعقل و تفکر است رژیم و نظام باید تعقل و تفکر را پرورش دهد با اینهمه نوشته و گفته و سخنرانی و مقاله که ما می نویسیم و میگوئیم برای رشد دادن تفکر و تعقل و تدبیر و ژرف نگری نسل نوخاسته مشتاق و عاشق انقلاب و فداکار چه کرده ایم ؟ ( رئیس – دو دقیقه وقت دارید ) یک جوان از من درباره زید و عمرو ی پرسد گفتم اول قل هو الله معنی کن من برایت میگویم . نتوانست . گفتم ببین نه من ، و نه تو ، به وظیفه خود خوب عمل نمیکنیم ، سطحی نگری وچیره شدن گفته و شنیده و شایعه و جوسازی و شعار و احساس منفی بر فکر و شعور و اندیشه و احساس مثبت در نسل نو پا و پوپای ما، یکی از بزرگترین خطراتی است که انقلاب ما را تهدید میکند ، قول به غیر علم ، قضاوتهای سطحی ، دروغ و تهمت ، هتک حیثیت ن بدون بینه شرعی ، رواج شایعات و قضاوتهای عجولانه ، قبول قول فاسق بدون تبین ، و نظایر اینها د لیل بر ضعف عقلانی ما است وقتی تفکر در ما قوی نبود وقتی قوه متفکر ضعیف شد واهمه سر یرمیاورد این را در علم اخلاق خوانده ایم یا نخوانده ایم واهمه قوی پرورشگاه بذری است که دشمنان با زرنگی می افشانند برادران دست اندر کار امور ، اندیشه ، فکر ، تدبیر ، تأمل و اینهمه باید در آرامش انجام گیرد بیائید جامعه را به تدبر فراخوانیم ، بیائید از اینهمه تکرار مکررات که مردم را سطحی میکند و خودمان را هم از پیشرفت باز میدارد دست برداریم بیائید به اندیشه ها ، بها بدهیم مردم را عقلانی کنیم قول به غیر علم نگوئیم این آیه را عمل کنیم : (( و لا تقف ما لیس لک به علم )) برادران و خواهران اینجا مجلس شورا است شورا در صورتی محقق میشود که در یک مسأله مفروض دیده های گوناگون باشد که ممکن است هر کدام نقصی داشته باشد و با فراهم آمدن اینها بشود به واقعیت نزدیک شد ، ممکن است هر کدام از ما به بخشی از واقعیت رسیده باشد بخش دیگرش را از دیگری می گیریم ما در شب تار، پیلی را پیدا کرده ایم یکی گوشش را پیدا کرده ، یکی خرطومش را ، یکی سرش را ، یکی تنش را ، معلوماتمان را روی هم میگذاریم و مجموعه کاملی میسازیم و پیل را می یابیم ، حافظ شیراز میگوید :
(( جنگ هقتاد و دو ملت همه را عذر بنه چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند ))
در این رعواها هر کدام به گوشه ایاز حقیقت دست یافته اند و از سر خود محوری ، دریافت خود و برداشت خود را همه حقیقت می پندارند و بر سر هم میکوبند . در صورتی که اگر از مطلق گرائی که از خود مطلق سازی ما ناشی میشود دست برداریم و به مشورت بنشینیم و به فرمان خدا که (( واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا )) درست عمل کنیم وحدت اسلامی به دست خواهد آمد یادآوری می کنم که استاد علامه طباطبائی (( ادام الله ظله )) اعتصام بحبل الله را فکر کردن دسته جمعی میدانند . این نکته را برای رفع سوء تفاهم اضافه کنم که آنچه گفتم در محیط اسلامی و در بین خود ما عاشقان انقلاب اسلامی مطرح است ، نه دشمنان انقلاب و آنها که با توطئه های گوناگون و مسلحانه و غیر مسلحانه میخواهند بنیاد اسلام و جمهوری اسلامی را براندازند برادران و خواهران بیائید با خودمان آرام تر صحبت کنیم تا حرف یکدیگر را بفهمیم . مگر نخوانده اید که شاعراتان گفته است :
(( گاه باشد که کودکی نادان به غلط بر هدف زند تبری ))
( رئیس – وقت شما تمام است یکدقیقه هم اضافه صحبت کردید ) چرا درباره اندیشه ها و گفته ها و پیشنهاد ها و طرح ها و خیرخواهی ها پیش داوری کنیم گوش کنیم و آنگاه قضاوت کنیم . بگذاریم اندیشه ها بکار افتد ، بگذاریم استعدادها شکوفا شود ، بگذاریم آراء مختلف در جوی پر از تفاهم بیکدیگر در آمیزند و مولودی جدید و تر تازه بیافرینند ، مشورت اندیشه ها را از کهنگی و عقیم ماندن می رهاند . گاهی آدم یا یک مجموعه ای از آدم ها به جائی میرسند که احساس می کنند عقیم هستند خوب ، چاره اش مبارزه با نفس است ، عقل ها جز عقل تو بسیار هستند به سراغ آنها برود و چاره جوئی کن این کم بهادادن به ا ندیشه و بازی کردن با احساس جز از مبنای دینی و اخلاقی که ظلمی مبین است برای آینده این انقلاب و این جمهوری بسیار خطرناک و از نظر بشریت و انسا نیت و فرهنگ تمدن بشری رسوا و چندش آور است اسلام عقل ها را روشنائی بخشید و بکار انداخت و برما است که به راه اسلام برویم در خاتمه یک شعر هم خطاب به اشاره کنندگان ، طعنه زنان ، چشمک زنان ، قول به غیر علم گویان ، بر چسب زنان و بچه هائی که حوصله دقت ندارند ( رئیس – وقتتان تمام است ) و سطحی قضاوت میکنند . این شعر را میخوانم و به عراییض خودم خاتمه میدهم .
(( من بار سنگینم ، مرا بگذار و بگذر خوبم ، بدم ، اینم مرا بگذار و بگذر
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
3- تذکرات چند نفر از نمایندگان به مسؤولین بوسیله آقای رئیس
رئیس – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . اولین دستور امروز مان ادامه بحث در اعتبار نامه آقای فهیم کرمانی است که ایشان برای دفاع تشریف بیاورند و قبل از این که ایشان بیایند تذکرات را بخوانم .
آقای کیانی نماینده فریدن در مورد داگاه انقلاب فریدن و منطقه ای شدن برق فریدن و فیرون شهر تذکر میدهند.
آقای سید حسین موسوی تبریزی نماینده هشترود در مورد جاده مراغه قره چمن و پمپ بنزین هشترود و تلفن هشترود تذکر میدهند .
آقای حسینی نماینده مینو دشت در مورد توزیع بنزین مینو دشت تذکر میدهند.
4- ادامه بحث درباره اعتبارنامه آقای فهیم کرمانی و تصویب اعتبارنامه ایشان
رئیس – آقای فهیم کرمانی تشریف بیاوریید .
فهیم کرمانی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم و به نستعین انه خیر ناصر و معین ثم ا لصلوه وا لسلام علی نا و نبینا محمد (ص) ( نمایندگان صلوات فرستادند ) و علی ابن عمه و اولاد هما ا لمعصومین و لعنه الله ا لابدیه علی ا لظالمین و علی ا لمنافقین ا لی یوم ا لدن .
قیل ان ا لا له ذوولد و قیل ان ا لرسول قد کهنا
ما نجی الله ا لرسول معا من لسان ا لور افکیف انا
من میخواهم یک خواهشی بکنم حا لا یا پذیرفته میود یا نه نمیدانم چون مطالبی که احیاناً بیان میشود شاید مصلحت میدانند که پخش نشود و فقط من در همین جا و در همین خود مجلس و در این محدوده صحبت میکنم از حدود وظیفه شرعی خودم ان شاء الله خارج نشوم . رئیس – این باید از تریبون بخش بشود چون جلسه علنی است ما خواهش میکنیم که شما آن چیزهائی را که مصلحت میدانید بگوئید چون مسؤویتس به عهده خود شما است .) چشم . خیلی ممنون . اگر من بخواهم درباره موضوعات و مطالبی که هست صحبت بکنم و آقای حجتی هم قسمتی را بیان کردند درباره آقای حجتی صحبت کنم من 25 سال وقت میخواهم برای این که از سال 1335 من با آقای حجتی هستم و ایشان هم تشریف داشته اند و من در خدمتشان بوده ام ولی رئوس مطالب را فهرست وار با این که تنظیم نکرده ام به عرض میرسانم این مطلبی را که عرض کردم توجه داشتیدکه قیل ان ا لرسول ا لا له ذوولد درباره خدا افترا بسته اند گفتند که خدا دارای فرزندی است و قیل ان ا لرسو ل قد کهنا ، گفتند پیغمبر هم ساحر است و مجنون است و چه است و … تهمت زدند ما نجی الله ا لرسول معا من لسان ا لورائ فکیف انا . وقتی که خدا و پیغمبر خدا از زبان این مردم در امان نبودند دیگر تکلیف من و امثال من معلوم خواهد شد .(فمیف انا )) جناب آقای حجتی در بیاناتشان فرمودند من تمام فنون کشتی را در اینجا عنوان نمیکنم تا پشت فهیم را به زمین یا خاک برسانم من مصرانه درخواست میکنم اگر فنونی دارند و بکار ببرند و اگر مطالبی دارند بیان بکنند تا همه کس بداند و من را اگر نمی شناسند بشناسند که من چگونه عنصری هستم تا در این سنگر خودم را عوضی جا نزنم ، این وظیفه شرعی ایشان است که باید آنچه را که میدانند بگگویند .( اگر دارند ) و اگر ندارند خواهش میکنم حرفشان را پس بگیرند که من دیگر فنی و مطلبی در این زمینه ندارم اجازه بفرمائید که ایشان مطلبشان را بفرمایند .
رئیس – ایشان وقت ندارند .
فهیم کرمانی – در هر صورت ایشان فرمودند که من تمام فنون را بیان نمیکنم و معلوم میشود که مطالبی دارند و اگر مطالبی داشته باشند و نگویند من در اینجا مورد اتهام قرار میگیرم ، من مصرانه در خواست میکنم ایشان بفرمایند .
رئیس – ایشان وقت ندارند نیم ساعت وقت داشتند و صحبت کردند آقای فهیم زیاد روی این مسائل بحث نکنید چون مسائل اینقدر هم مهم نیست . شما اگر در مورد مسائل اتهام پرونده میخواهید صحبت و دفاع کنید بفرمائید . اگر هم نمیخواهید به رأی بگذارید .
فهیم کرمانی – به شما عرض کنم که پرونده ای که جناب آقای حجتی عنوان فرمودند من زودگذر مطلبی را عنوان میکنم.
اتفاقی افتاد در کرمان ، درباره فردی که ایشان اسم بردند وقتی که آن اتفاق افتاد ا لبته تمام این مطا لب بر همه مردم مسلمان کرمان روشن و معلوم است توطئه هائی دیدند و سه شبانه روز جنازه را نگهداشتند تا از شهرستانهای کرمان دعوت کردند تمام منافقین و گروهکها را با تلفن و تلگرامف در مرکز استان که شهر کرمان باشد جمعشان کردند و در آنجا ا مام جمعه را هم اغفال کردند و ایشان هم در خطبه جمعه اش گفت . مردم به عنوان احترام از مقام معلم شرکت بکنید . یک جمعیت کذا درست کردند و برای اولین بار در تاریخ انقلاب و در ایران در آنجا شعارهائی دادند که به خود اسلام و به رهبری جسارت و توهین کردند و برای اولین بار بود در همان تشییع جنازه گفتند ( جماران ،جماران ، باید گردد بمبترتن )) شعارهائیکه در آنجا دادند علیه اسلام و علیه مسلمین و علیه انقلاب و علیه رهبر و علیه روحانیت فراوان بود ، قضیه تمام شد فردای آن روز هم آمدند در اداره آموزش و پرورش خواستند چنین و چنان بکنند م به حسب وظیفه ای که داشتیم چون مربوط به دادگاه انقلاب بودم گفتم که جلو این تظاهرات ضد اسلامی باید گرفته شود و نگذاشتیم که چنین و چنان بکنند رفته بودند و چهار راهها راگرفته بودند من به آقایان روحانیون عرض کردم و خواهش کردم که شما از طریق بلند گوهای مساجد الله اکبر بگوئید و مردم را دعوت بکنید به مساجد و مردم بیایند چهار راهها را باز بکنند و اینکار را هم کردند و مردم آمدند و چهار راهها را باز کردند و اعلام هم کرده بودند که ما چنین و چنان میکنیم در هر صورت نقشه ها را کشیدند و بعد از آنهم پایه فرار گذاشتند که دو نفر از سران توطئه را ما ، یکی از آنها در حال پرواز و فرار است من فوری تلفنی گفتم که باید هواپیما متوقف بشود و این آقا باید دستگیر بشود آقا در حال پرواز و چنین و چنان و گفتم که به هر جا هم که رسیده باید برگردد و ا لا مسؤولیت قانونی دارد.
یار محمدی – آقای فهیم بفرمائید که از اقوام حجتی بودند .
رئیس – آقا شما صحبت نکنید .
عابدین زاده – آقای فهیم بفرمائید ، بفرمائید تا روی آقای حجتی سفید بشود .
رئیس – آقایان بگذارید هر چه خودشان میخواهند بگویند .
فهیم کرمانی – مطلب روشن است ، در هر صورت هواپیما را متوقف کردیم و آن آقا را هم دستگیر کردیم آن آقا ظاهراً دائی مادر خانم آقای حجتی است .( همهمه نمایندگان ) … کتوقف کردیم و آقا را هم دستگیر کردیم و روز بعدش هم نفر دیگری را دستگیر کردیم و خلاصه شهر را آرام کردیم . شهر آرام شد و تمام اینهائی که در تاریکی گربه می رقصاندند همه دوباره خفاش صفت در تاریکی ها رفتند . جمعه بعد از این جریان یعنی در حدود یک هفته گذشت و شهر داشت آرام میشد و آرام هم شده بود جناب آقای حجتی تشریف آوردند کرمان و در مسجد جامع و پیش از خطبه جمعه شروع کردند به سخنرانی کردن و دو مرتبه یک تحریک و تهییجی بوجود آوردند که در همان جا تعدادی بلند شدند و به ایشان اعتراض کردند که من دوست نداشتم اینطور باشد و خودم رفتم و باز صحبت کردند و مردم را توجیه کردم و آرام شدند حتی آن چنان علیه ایشان پرخاش کردند که بلندگو را از جلو ایشان برداشتند .( همهمه نمایندگان ).
باغانی – تقصیر کردند میخواستید ایشان را هم دستگیر کنید .
فهیم – بعد دصدد بودم که قاتل را پیدا بکنم یعنی آن کسی که ترور کننده بوده است و رسیدگی به این پرونده چون در تشییع جنازه شان همه جور شعاری داده بودند ،مثلا گفته بودند ( بهشتی ، بهشتی طا لقانی را تو کشتی )) (( رجائی ، رجائی عامل ارتجائی )) ( این سند جنایت فهیم است ))(( فهیم جنایت میکند پاسدار حمایت میکند )) و از اینگونه شعارها داده بودند و من هم متهم شده بودم از نظر آنها ، من تلفنی با شورای عا لی قضائی تماس گرفتم و گفتم چون چنین جریانی هست و به من هم چنین اتها می وارد کرده اند من در این پرونده دخالت نمیکنم خودتان کسی را بفرستید تا رسیدگی بکنند حتی در مورد همین افرادی که ما دستگیرشان کرده ایم در رابطه با این تظاهرات که راه انداخته اند سراجام برادر عزیزمان جناب آقای بروجردی را فرستادند که به این پرونده رسیدگی بکند حتی هنوز ایشان به کرمان نرسیده بود من کرمان را ترک کردم و در قم بودم که اصلا در آن جریانات دخا لت نکنم و نکردم و آن آقائی هم که ترور شده است . ترور کننده اش چه کسی هست ؟ بارها و بارها از طریق دادگاه انقلاب مراجعه به داگستری شده است . آقایان شما در چه مرحله ای هستید و تحقیقاتتان به کجا رسیده است ؟ چه سر نخی بدست آورده اید ؟ ما را هم در جریان بگذارید و حاضر نشدند داگستری که در تمام کشور ، فکر میکنم و در کرمان که یقین هست و مدارکی دارم که همیشه لا ینقطع میکوشید دادگاه انقلاب را ملکوک بکند و علیه آن مدارکی تهیه بکند و کار بجائی رسید که با من از طریق تلویزیون هم در آنجا مصاحبه ای کردند و رفتم و گفتم هر کس درباره شخص من کوچکترین حرفی ، مدرکی ، سرنخی ، دارد با من در میان بگذارد من به شرطی با او حاضرم صحبت کنم که از تلویزیون بیاید و صحبت بکند و مردم من را ببینند و شما را ببینند و حرفهای من و شما را بشنوند و قضاوت بکنند کوچکترین مدرکی در اخنیار ما نگذاشتند . دادستان انقلاب را فرستادم گفتم که پرونده راببینید در چه شکلی است چه طور دارند میسازند . نشان ندادند دوباره ، سه باره بازپرس رفت ، دادستان انقلاب رفت اصلا ما را در جریان قرار ندادند بلکه به عکس مدارکی داریم که اگر لازم بشود ( ا لان نمیگوئیم چون هنوز پرونده در جریان است مبادا که آثار جرم محو بشود.) و ا لان ممکن است آثار جرم را امحاء بکند و آن مطا لب را نمیگوئیم ولی این مطلب را چون معلوم شده است و همه کس هم میداند میگویم که یک جاسوسشان چه کسی است ؟ متهم ردیف (1) در جریان آتش زدن مسجد جامع کرمان را که در داگاه انقلاب محکوم شده بود و بعد مورد عفو ا مام قرار گرفت و آزاد شد این آقا را جاسوس قرار داده بود که علیه دادگاه انقلاب جمع آوری مدارک و اد له بکند تا اینکه به اصطلاح بتوانند داگاه انقلاب را ملکوک بکنند که در قتل آقای فدائی یا ترور فدائی دست داشته و آن آقا را هم آوردیم در دادگاه و محاکمه اش کردیم وارث خود آن فرد ترور شده هم در جریان دادگاه بودند ، آن آقا را ما به این اتهام 6 ماه محکوم کردیم و ا لان هم در زندان است و اینها مطا لبی است که همه این مطا لب ا لان هست و بارها و بارها من از شورای عا لی قضائی و از آقای قدوسی در خواست کردم آقا من اگر خودم بنا بود که اینکار را میکردم و مورد اتهام نبودم این پرونده را تمام کرده بودم ، یک کسی را بفرستید که شخص ثا لثی باشد . نه از طرف دادگستری و نه از طرف دادگاه انقلاب بلکه شخص ثا لثی باشد که رسیدگی بکند ، همه اش وعده دادند ، که هنوز آنها هم در اثر گرفتاریهائی که داشته اند و مشکلاتی که داشته ا ند ، نتوانستند ، در هر صورت پرونده ای بوده است و هست کسی نه اینکه بخواهد اعتراض بکند و اگر کسی هم خواست اعتراض بکند شورای عا لی قضاوی است مقامات مسؤول و مربوطه ای هست که آنها رسیدگی خواهند کرد . ربطی به کس دیگری ندارد. و ارتباطی به این مسأله ندارد که در مجلس شورای اسلامی از پشت این تریبون بیایند پخش بکنند که بلی پرونده من در اینجا متوقف بشود تا شورای عا لی قضائی چنین و چنان بکند ، در هر صورت لیس باول قاروره کسرت فی ا لاسلام ، این اول شیشه ای نیست که در این مورد و موضوع دارد میشکند . برادرمان جناب آقای حجتی بارها علیه داگاه انقلاب اقداماتی در کرمان کرده اند و علیه ارگانهای انقلابی کارهائی کرده اند که تضعیف میفرمودند. در خطبات نماز جمعه وقتی که ایشان ا مام جمعه کرمان بودند.
رئیس – شما زیاد از موضوع خارج نشوید .
فهیم کرمانی – بسیار خوب ، چشم ، بهر صورت ارتباط دارد به اینکه من باید از خودم دفاع کنم . سپاه پاسداران تضعیف میشد ، دادگاه انقالب تضعیف میشد ، مثلا وقتی من رأی دادگاه مسجد جامع را دادم خوب بر حسب وظیفه ای که دا شتم در قم کار داشتم و رفتم قم همین منافقین سرو صدا راه انداختند که این رأی خفیف است و این رأی مطابق با موازین اسلامی نیست ، اعترا ضی کردند ، دادوفریاد و سر وصدا که گویا برادرمان آقای حجتی همین جمعیت را از مسجد جامع کرمان رهبری کردند و راه پیمائی کردند علیه دادگاه انقلاب آنها را به کسجد ا مام برد و در آنجا هم خودشان سخنرانی کردند و دادکاه انقلاب را تضعیف کردند ( حجتی کرمانی – آقا اینطور نبود ) بهر صورت این مطلبی است که همه گفته اند و همه میدانند و من خودم این را در آنجا نبودم .
رئیس – آقای حجتی این را قبول ندارند من فکر میکنم از این مقوله ها چون بحث انگیز است صحبت نکنید و راجع به همین پرونده و این مسائل صحبت کنید .
موحدی ساوجی – آقا مسأله اختلاف دو خط است .
رئیس – باشد همه مسائل دو خط اینطور نیست .
فهیم کرمانی – بهر صورت من فکر میکنم .
نیش عقرب نه از ره کین است اقتضای طبیعتش این است
ایشان نه این که با من کینه ای داشته باشند ، و نه اینکه با من مخا لفتی داشته باشد کما اینکه خودشان هم عنوان کردند و ا لا من عرض کردم حدود 25 سال است با ایشان هستم و ایشان اگر کوچکترین نقطه ضعفی ( نه ایشان بلکه هر کس از برادران کرمانی ما ) از من داشته باشد بفرمایند آماده پذیرش هستم ( نقطه ضعف ) این را با اطمینان خاطر عنوان میکنم من در این مدتی که کرمان بودم در حدود دو سال و خرده ای است که دادگاه انقلاب کرمان را اداره میکنم به اقرار خود شورای عا لی قضائی و همه مردمی که در آنجا آگاهی داشتند . به بهترین وجه اداره کردم و شهر را هم آرام نگهدا شتم همین چند روزی که من در آنجا نبودم می بینید که روزنامه ها دارند مینویسند که سه راهی ، مواد انفجار کننده ، چنین کردند و چنان کردند و چنین شده وچنان شده است این مسأله بوده و هست ( همهمه نمایندگان ) طوماری هم نوشتند و گفتند که من به آن جا برگردم ولی حا لا این مسأله برای من مبهم نیست که من در اینجا باشم یا در هر کجا باشم من هر کجا که تشخیص دادم که مفیدتر هستم و بهتر میتوانم انجام وظیفه بکنم به آنجا خواهم رفت و نه اینکه به شما عرض کنم حا لا کیسه ای دوخته باشم که آمده باشم در اینجا دو سال و خرده ای هم در دادگاه انقلاب کرمان کار کردم بعنوان یک وظیفه شرعی یک ریال هم اجرتی و یا حقوقی ، مزدی از کسی نگرفتم و باز هم نمیگیرم و نخواهم گرفت از این مجلس شورای اسلامی هم توقعی ندارم و حقوقی نخواهم گرفت این را یک وظیفه میدانم مادامی که در اینجا باشم و صلاحیت داشته باشم انجام وظیفه میکنم بدون یک ریال چشم داشتی و یا توقعی داشته باشم ا ما بحث در این است که ما باید یک قدری به عقب برگردیم و ریشه ای صحبت کنیم جناب آقای حجتی بنظر من با ما اختلاف خطی دارند و نه اینکه اختلاف بر سر یک مسأله حکم دادگاه باشد یا یک تروری در کرمان اتفاق افتاده باشد این نیست . بحث عقیدتی و خطی است . موقعی که ما در سقز تبعید بودیم و آقای حجتی هم در سنندج تبعید بودند جناب آقای حجتی یک دفعه از سنندج … (همهمه نمایندگان )
رئیس – لزومی ندارد که شما به این مسائل بپردازید ( همهمه نمایندگان ) .
یار محمدی – آقای هاشمی ایشان هر مطلبی را بخواهند بگویند شما نمیگذارید .
فهیم کرمانی – پس اجازه بفرمائید بنده دیگر دفاع نکنم و همین اندازه بس است .
عده ای از نمایندگان – آقای هاشمی چرا نمیگذارید دفاع کنند .
رئیس – ا لبته حق قانونی ایشان است و ایشان باید مسائل را توجیه کنند .
فهیم کرمانی – حا لا من این مطا لب را فهرست وار عرض میکنم و زود جلوتر میروم و طول و تفصیل نمیدهم .
رئیس – ا لبته ایشان برای اینکه انگیزه شما را در این اعتراض بگویند میتوا نند بگویند ولی من از آقای فهیم خواهش دوستانه میکنم که ا لان وقت مجلس را باری مسائل نگیرند ( حجتی کرمانی – اگر شما تأیید میکنید من هم … ) من خواهش میکنم که ایشان نگویند . ا ما ایشان از لحاظ قانونی میتوا نند مطلب را توجیه کنند که چرا شما با ایشان مخا لفت کرده اید .
حجتی کرمانی – انگیزه مطلبی که من گفتم ؟
عابدین زاده – آقای هاشمی ما یک اعتراضی به شما داریم . شما همیشه به خط لیبرا لها ارفاق میکنید .
رئیس – خیر ، من فقط از ایشان خواهش کردم که کوتاه بیایند .
فهیم کرمانی – وقت من ضایع شد و تا اینجا ده دقیقه طلبکارم .
رئیس – شما بیشتر بیشتر طلبکار هستید شما یک ساعت میتوانید صحبت کنید .
فهیم کرمانی – از حالا … ؟
رئیس – خیر ، 20 دقیقه صحبت کرده اید و 40 دقیقه وقت دارید .
فهیم کرمانی – اجازه بفرمائید من زود گذر فهرست وار عرض کنم چون لازم میدانم از خودم دفاع کنم .
رئیس – خواهش میکنم چیزهائی که مربوط به اینجا نیست نفرمائید .
فهیم کرمانی – چشم ، اطاعت میشود . ایشان در سنندج تبعید بودند و منهم در سقز تبعید بودم و عده ای دیگر از آقایان هم در بانه و در سردشت و در جاهای دیگر تبعید بودم یکدفعه آقای حجتی از سنندج آمدند در سقز شبی بود در ماه دمضان و شب احیاء هم بود در منزل یکی از دوستانمان بودیم که او هم در آنجا تبعیدی بود ایشان هم تشریف آوردند و آن شب تا سحر که موقع سحری خوردن بود در آنجا مشغول صحبت بودیم و ایشان در آنجا عنوان کردند که آقای خمینی اشتباه میکند با این شکل مبارزه را عنوان میکند و در آنجا بحث زیاد شد و من گفتم که شما چطوری فکر میکنید که ایشان اشتباه میکنند گفت چه مانعی دارد که یک شاگردی به استادش ایراد بگیرد . همانطوری که سر درس هستیم و شاگرد به استادش اشکال میگیرد وواستاد هم جواب میدهد ولی در اینجا من میدانم که خط ( شریعتمدار )) بهتر است از خط ((آقای خمینی ) حجتی – آقا من کی گفتم ؟) این یک مطلب بود که من بطور فهرست وار و فشرده عرض کردم و باز نامه ای در موقعی بود که بنا بود ما در آنجا …یعنی قرار بود که تبعید شدگان نامه ای بنویند به قم به آقایان مراجع ، در نوشتن نامه هنوز صحبت بود که چه کسی بنویسد نامه ای را از سنندج آوردند در آنجا که آقای حجتی نوشته بود که آقایانی که در سقز حدود هفت ، هشت نفر بودیم امضاء بکنند و رد بکنند در عنوان نامه که برای بعد از آقایان نوشته شده بود خیلی با ا لقاب و با ذکر ا لفاظ خیلی بلند و با لا عنوان شده بود که آقایان حاضر نشدند آنطور نامه را امضاء بکند و من این نامه را برداشتم و از سقز آوردم در سنندج و با ایشان صحبت کردیم و حا لا دقیقاً یادم نیشت که ایشان در آن زمینه چه گفتند که ا لقاب و ا لفاظ مخصوصی که در آن نامه برای آن آقای مجتهد به اصطلاح نوشته شده بود که آقایان حاضر نبودند و اینهم باز مؤید همان مطلب است که آن آقا اشتباه میکند و خط آن آقا باز بهتر است . و من فکر میکنم که اختلاف ما یک اختلاف زیر بنائی و اصولی و مبنائی است ونه این مطا لب باشد که دارد عنوان میشود ما می بینیم آقای مدنی وقتی که در کرمان خودش را برای ریاست جمهوری کاندیدا میکند چه عواملی بودند برایش تبلیغ میکردند ؟ وقتی که خودش را برای کجلس شورای اسلامی کاندیدا میکند چه افرادی برایش تبلیغ میکردند و با چه کسانی هم سنگر بودند و از چه تریبونهائی و چه بلند گوهائی صدایش بلند میشد و پخش میشد ؟ و با چه کسانی جلسات محرمانه و خصوصی میداشتند و در چه منازلی بعضی اوقات صبحانه هایشان صرف میشد و گفتگوهائی میکردند و درچه مجالسی با هم می نشستند و بعضی از افراد در آن جلسه هم در همانجا مشغول به تریاک کشی بودند ، وافور میکشیدند و هیچکدام از آقایان هم دم نمیزدند و اگر من میخواستم بروم یک حکم دادگاهی را عنوان بکنم که به چه د لیل این آقا میخواهد شلاق بخورد میگفتند نه ، حق نداری از تریبون مسجد و خطبه نماز جمعه عنوان بکنی چون تو خک جزو کاندیداهای مجلس شورا هستی و معرفی خواهید شد در صورتیکه همان مسجد به در و دیوارش کسانی که در کرمان بودند یا رفتند دیده بودند تمامش عکسهای مدنی پوسترهای مدنی ، تبلیغات مدنی با آن کسی بود که هم سنگر تبلیغاتی با ایشان بود از نظر کاندیدا توری و چرا آن در همان جلسه تمام تبلیغات بنفع آنها باید باشد ، تمام این پوسترها باید آنجا نصب بشود تمام عناوین باشد منی که میخواهم حکم دادگاه را اعلام بکنم میگویند نه میگویم کسی دیگری عنوان بکند میگوید اصلا اسم دادگاه انقلاب اگر به میان بیاید برای تو تبلیغ خواهد شد .
خلخا لی - من اعتراض دارم . چرا شما جلسه تریاک کشی را اطلاع ندادید ( خنده نمایندگان ).
فهیم کرمانی – آقایانی که در خط حزب خلق مسلمان بودند چرا باید مورد تأیید برادرمان آقای حجتی قرار بگیرند و تائیدشان بکند و بگوید اینها که آدمهای بدی نیستند و آدمهای خوبی هستند و هنوز هم معتقد به آنها باشد ، آیا اینها نمیتواند د لیل باشد بر اینکه یک آقائی را شما بعنوان اینکه در زمانهای گذشته یک عکسی با یک فردی گرفته اینجا رأی اعتماد به او نمیدهید ، ردش میکنید آیا اگر من در سال گذشته بروم در منزل آقا ی مسعود رجوی در آنجا در جلسه عروسی خواهرش شرکت بکنم و آقای مسعود رجوی را با آغوش باز در بغل بگیرم و ببوسمش و ببویمش و از من عکس بگیرند شما آنوقت من را می پذیرید ؟آیا من را رد نخواهید کرد ؟آیا این د لیل بر این نیست که من خطم با خط شما مخا لف است ( احسنت – احسنت ) و به این مطلب آنوقت مباهات هم بکنم و بیایم در آنجا بگویم که من رفتم در جلسه عروسی خواهر مسعود رجوی شرکت کردم آنها خیلی بچه های خوب و معتقد و سالمی هم هستند ، ( احسنت – احسنت ) آخر اینها را ما چه جور میتوانیم توجیه بکنیم من گفتم ، من مجبورم یکبار دیگر این شعرم را بخوانم و با آنکه دوست ندارم این مطالب گفته بشود .
نیش عقرب نه از ره کین است اقتضای طبیعتش این است
این د لالت اقتضا دارد ، این دلالت طبعیه دارد ، اقتضای طبعی است و باید این مخا لفتها بشود و ا لا اگر چنانچه ایشان با من مخا لفت نکند دیگر برود با کی مخا لفت بکند برود با مسعود رجوی مخا لفت بکند ؟اگر آقای حجتی با من مخا لفت نکند با کی برود مخا لفت بکند ؟ اگر ایشان دلشان برای اسلام لک زده و سوخته و میخواهند طرفداری از اسلام و مسلمین بکنند چرا آن روزی که روزنامه انقلاب اسلامی و بعضی روزنامه ها ی دیگر علیه دادگاه انقلاب و علیه من مطالبی مینوشتند و حتی علیه اسلام مطا لبی مینوشتند و احکام ضد اسلامی و ضد انسانی و بر خلاف عدالت اسلامی عنوان میکردند چرا یک کلمه ایشان حرف نزد ؟ چرا ایشان عنوان نکردن اگر دلشان برای اسلام لک زده و دلشان سوخته است ، در این نا مه ها و در روزنامه ها رسما ً به اسلام توهین شد . نامه هائی که مجاهدین خلق مینوشتند رسماً به اسلام جسارت کردند . آنوقت آقای حجتی توی خانه اینها میرود و در بغل هم میگیرد و میبوسد و چنین و چنان میگوید اینها بچه های مسلمان خوبی هستند مثلا در روزنامه کیهان 29 تیر 59 یکشنبه 29/4/59 در آنجا رسماً اعتراض شده که اینک این چنین عملی خلاف عدالت اسلامی در سطح جامعه انجام میگیرد حکمی که ما نوشته بودیم ،(( حکم رجم )) برداشته نوشته را ندادند که خلاف عدالت اسلامی نیست بلکه عین عدالت اسلامی است . حال جریان از چه قرار بوده چند نفر خانم بودند اینها 28 سال به عقیده خودشان و به اظهارات خودشان که رئی نوار هست و در پرونده هم منعکس شده ،28 سال به فاحشه گری مشغول بودند در مدتی که خودشان میتوانستند هم خودشان و هم دیگران را ،وقتی که دیگر خودشان از کار افتاده بودند خانم رئیسه بودند در ظرف 28 سال حدود 50-60 نفر دختر معصوم مردم را به فساد و تباهی کشانده بودند. زنی که خودش شوهر دار بوده خانم رئیسه هم بوده و دخترهای مردم را به فساد کشانده حا لا هم به او میگویند اگر آزادت بکنند چه میکنی ؟میگوید باز برمیگردم بهمین کار خودم و از این کار دست برنمیدارم و کار دیگری هم بلد نیستم بعدش هم وقتی که میخواهند حکم خدا را درباره اش اجرا بکنند میگوید من بیزارم از این اسلام ، من بیزارم از این قران ، من نمیخواهم مسلمان بمیرم ، من میخواهم یهودی ، نصرانی باشم . من میخواهم چنین و چنان باشم ( همهمه نمایندگان ) خوب ، طوبی و مرحبا و حبذا به کسانی که طرفدار ی از فواحش میکنند ، حکم میشود خلاف عدا لت اسلامی . یک آقائی در جیرفت کرمان پسر بچه 7 سا له ای را ( دقت کنید برادران عزیزم ) من نتوانستم در جیرفت مطالب را بگویم در تلکس اینها را مخابره کردیم نه ، روزنامه ها نوشتند ، نه رادیو گفت رادیوی ایران نگفت ولی رادیوی لندن 4 ساعت بعدش مفصل نقل کرد این وسیله ای بود یعنی (در زمان بنی صدر) که مردم را سوق میداد ند بطرف رادیوهای خارج و نمیخواستند اخبار داخله که بیخ گوش خودشان هست پخش بکنند مردم از آنجاها منصرف بشوند پخش نکردند که من مجبور شدم در تهران آمدم بوسیله نواری که پر کردم در چند جا پخش کردم و صدای خودم را از طریق نوار به مردم رسانیدم. نا مه نوشتیم ، مردم کرمان نوشتند، خود من نوشتم حتی شخصاً به پسر آقای توکلی که از دوستان ما هست شاید بعضی آقایان بشناسند دادیم آوردند توی روزنامه اطلاعات اینجا دادند و ا مضاء هم گرفتند ولی در عین حال چاپ نکردند حا لا بماند این مطا لب اینها مطا لب دیگری است.پسر بچه 7 سا له را در جیرفت یک مرد 25 سا له یا چند سا له نمیدانم ظا هراً سنش در حدود 20 تا 25 سا له بوده است دقیقاُ یادم نیست. این پسر را در جنگل میبرد و در آنجا با این بچه 7 ساله عمل منافی عفت انجام میدهد. بچه را افضاء میکند و بعد همانجا هم بچه را خفه میکند و جنازه اش را می اندازد توی جنگل و میآید ودنبال کارش میرود.بعد از تحقیقات معلوم میشود چه کسی این کار را کرده است که بچه های دیگر دیده بودند و شهادت داده بودند آقا هم مجبور میشود اقرار میکند میگوید بله یک چنین چیزی شده و دیگر نفهمیدم خوب ، بد کاری شده ، کاری که نبایست بشود شده، با ا قرار، با شهادت بچه هائی که دیده بودند که آن بچه را در جنگل برده بوده مطلب ثابت است حالا ما آمده ایم حکم خدا درباره اش اجرا بکنیم آن چنان جوی علیه دادگاه انقلاب درست کردند، تبلیغات کردند که یک نفر از آقایان از اینجا به من تلفن میکند، رجم کردی؟ میگویم بله، رجم کردم . چرا ؟ به این علت آقا من تعجب کردم از این آقای تحصیل کرده معمم که سؤال میکند که حکم لواط هم رجم است؟
یکی از نمایندگان-میخواستند بسوزانیدش.
فهیم –گفتیم بله، حکمش رجم است و یکی از چهار حکم است، گفت فکر میکنم گفتم شما فکر میکنید ولی بنده علم دارم. من مطالعه کرده ام و تأسف میخورم از اینکه آنچه را که سما خوانده اید یادتان رفته است اینجور هم به من اعتراض میکنید پس اینها مطا لبی است ریشه ای که در خارج دائم گفتگو میشود دائم بررسی میشود و مرتب به این و آن میگویند ، موج بر میدارد و میخواهند خط کوبیده بشود و لذا آقای حجتی برادرمان در اینجا یک مطلب را عنوان میکنند ولی در بیرون که میروند با دوستان دیگر که نشسته اند عنوان کرده اند عجب، آقای عا لم زاده را در ماه رمضان در حال روزه میروند میکشندش، اعدا مش میکنند و بعد هم میگویند در قبرستان مسلمانها دفنش نکنند.عا لم زاده کیست؟عا لم زاده یکی از برادرانش را در مبارزه ای که در کاشان یک ماه قبل آنجا گرفتند از همین گروهکهای تیمی گرفتند آنجا کشتند ، خودش چه کاره است؟خودش به اصطلاح سردمدار مجاهدین خلق در کرمان بود. تمام اعلامیه هائی که علیه اسلام و ارگانهای انقلابی در کرمان چاپ میشد از توی خانه ایشان کشف شده و تمام مربوط به ایشان بوده است چه کاره است؟برادر آن مشارزاده است که دستش را قطع کرده بودند و شوهر خواهر آقای رجوی شده است.چه ارتباطی با آقای حجتی دارد؟آقای حجتی مشارزاده وقتی دائی مادر خانم آقای حجتی باشد آن هم میشود پسر خاله خانم آقای حجتی و هم دا ماد آقای حجتی فردی هست که بازدر همین جریانات اخیراً بنده گرفتم و به زندان کردم و یکسال هم محکومش کردم در رابطه با همین مجاهدین خلق، اینها مطا لبی است ریشه دارتر از آنچه که عنوان میشود و خیلی مطا لب عمیقتر هست که ما باید بررسی عمیقتری روی اینها بکنیم.
آقای بنی صدر که رئیس جمهور بود من میخواهم بگویم اینها خط است، خط مد نیستی خط حزب خلق صدری اینها همه شان ((ا لکفرمله واحده)) به این عنوان دست به هم داده بودند.آقای بنی صدر از روز اولی که عنوان شد رئیس جمهور بشود بنده مخا لفت کردم و در اینجا علیه او اعلامیه دادم .آقای حجتی به من گفتند تو چرا علیه او اعلامیه داده ای ؟و گفتند فلان شخص لایقتر است، گفتم من عقیده ام را اظهار کردم گفت جامعه روحانیت تصمیم گرفته اند که یا کسی را معرفی نکند یا فلان باشد گفتم بنده جزو این جا معه روحانیت نیستم از قم آمده ام ، اینجا هم در دادگاه انقلابم و رأیم هم مال خودم است، ترور شخصیت و رأی هم نمیشود کرد و رأی خودم را نوشته ام .چرا حالا من آقای بنی صدر را لایق ندانستم برای مذهبی و سنتی مخا لفت کرده بود.در قم یک جلسه بود،توی یک جلسه ای نشسته بودیم مطالبی عنوان شد که آنها را باز دیدم بر یقینم ا فزوده بعد در جریان مجلس خبرگان بودم که میخواندم از روزنا مه ها و از رادیو گوش میدادم فهمیدم که این آقا در خط ولایت فقیه نیست و سرانجام هم قانون اساسی این مملکت را ا مضاء نکرد.فهمیدم آدمی عوضی است لذا من از اول این را لایق ندانستم گفتم آقا این به درد نمیخورد . این گندی که آمریکا مدتها توی آب و نمک خیس کرده بود تا در موقع حسا سی همراه ا مام بفرستدش به ایران آنوقت در حق ملت ستمدیده و مستضعف ایران جایش بدهد.از این آقا بپرسید در کرمان چه کسی طرفدار میکرده و کی این آقا را روآورده و در آنجا تبلیغ کرده است هم از مدنی و هم از آقای بنی صدر چه عوا ملی بودند شبها سوار اسب و قاطر میشدند وتوی خیا با نها جولان میدادند و مدنی ،مدنی میگفتند .کی طرفداری از اینها میکرد.جامعه روحانیت زیر نظر کی تشکیل نیشد و کی اینها رادر آنجا اداره میکرد؟وقتی که (شاید این داستان هم خیلی شنیدنی باشد)یک مرتبه به ما خبر دادند،یک گزارش رمزی و سری رسید به دادگاه انقلاب که یک عده ای هستند در صدد کودتا هستند بنام کودتای (فارست) یا (فارت)که نمیدانم چه بود که به فارسی میشود جنگل برای ما ترجمه کردند،کودتای جنگل یک شاخه اش در کرمان است، مواظب باشید در فلان روز در أنجا أنها تشکیل جلسه خواهند داد اینها را محاصره بکنید ما بررسی که کردیم دیدیم بله،یک روزی هست که در کرمان ، چنگلی هست بنام جنگل قائم یک عده ای دعوت میشوند میروند أنجا نان کشک و بادمجان میخورند ما گفتیم لابد جنگل اگر باشد همین جنگل است و أن عده هم همین عده و ما گفتیم به برادران پاسدار که أقا یک چنین خبری رسیده مواظبت بکنید و افرادی که آنجا هستند سرانشان را دستگیر کنید و بیاورید ،چه کسانی بوده اند حالا بماند.عده ای زیاد حدود صد نفر را آن شب گرفتند وتوی دادگاه آوردند حالا نه بازپرسی هیت و نه کسی خود من دارم بازجوئی میکنم و به باز پرسیها هم گفتیم آمده اند و آنها هم مشغول رسیدگی شدند تا فردایش دیدیم آقائی که از تهران آمده بنام مصدقی یا مصدقی زاده نمیدانم کی بود یک نامه هم داشت بعد ما تماسی گرفتیم با آقای قدوسی که چنین نامه ای از بطرف شما دارد.ایشان گفتنه،اگر نامه اش را نگاه بکنید تاریخش ملا یک ماه قبل است و آن هم مربوط به همین تهران و حوالی تهران است و ربطی به آنجا ندارد بیخودی است ما یک قدری یکه خوردیم بنا کردیم بیشتر تحقیقات کردن دیدیم که بله این از جای دیگر دارد آب میخورد سرانجام فردایش شد یعنی یک روز فاصله افتاد روز بعدش دیدم همین آقا آمد گفت که آقا از تهران دستور داده اند همه اینها را به تهران بفرستید ،گفتم کی دستور داده است؟ گفت مقامات بالا،مقامات با لا چه کسانی هستند؟گفت از دفتر ریاست جمهوری دستور داده اند ما یک مرتبه فهمیدیم که قضیه ،قضیه سیا سی است نه یک واقعیتی ،گفتم که خوب ،چه جور میخواهید بفرستید؟گفت هواپیما هم فرستاده اند ا لان هوا پیما روی باند فرودگاه نشسته است و باید همهاینها را آماده کنید و بفرستید گفتم آن کسی که گفته برای خودش گفته است.من اینجا استقلال قضائی دارم نمی فرستم اگر خواستید اینها را بفرستید آنجا دادگاه اینجا را منحل کنند من را هم عوض کنند آنوقت مال هر کار خوا ستید بکنند،ولی مادام که من اینجا باشم نمیفرستم ،هواپیمای فرستاده شده از طرف آقای بنی صدرا را که خالی به کرمان فرستاده بود این آقایان را به تهران بیاورد بنده مخالفت کردم و هواپیما را خالی ،خالی برگرداندم(احسنت- احسنت) این مطالب برای بعضی ها ناگوار است در مذاق عده ای تلخ می نمایاند و لذا مجبورند از هر طریقی که شده دادگاه انقلاب را بکوبانند ارگانهای انقلابی را بکوبانند ، سپاه پاسداران تضعیف بشود ، کمیته تضعیف بشود و بعدش هم بگویند بله تروری در کرمان اتفاق افتاده حالا آقای فهیم مسؤولش است آقا اگر شما میدانی کی ترور کرده است او را معرفی کنید من در مسجد جامع کرمان پیش از نماز جمعه آنجا صحبت کردم و گفتم اگر آقای بنی صدر در حوزه قضائی من بیاید خلافی مرتگب بشود بنده همینجا توقیفش میکنم ، دستور بازداشتش را میدهم ، وقتی که من این حرف را زده بودم، رفت در جیرفت ،جا یک حرفی زده بود که نا مربوط بود چون فرماندار جیرفت فهمیده بود که من اینجور حرفی زده ام و خط من را تشخیص داده بود همانجا زده بود توی سینه آقای بنی صدر و توهین به او کرده بود و گفته بود تو چه میگوئی ؟ آمده ای چه میخواهی بگوئی و ترسیده بود دیگر و سکوت کرده بود و از همانجا برگشت آمد.اینها مطالبی است که من فکر میکنم، جور دیگری انسان باید رویشان فکر بکند.حالا مطالب دیگری هم هست من نمیدانم ، نگویم آقای هاشمی من چقد وقت دارم ؟
رئیس – وقت دارید وی به آقای حجتی برنگردید.
فهیم – چون بغضی از برادران ما محبت کرده بودند که خواسته بودند دفاعی از من و از پرونده من بکنند من گفتم او خودم صحبت میکنم . اگر دیدی جوی مناسب بود و لازم شد آنوقت آن آقایان هم یکنفرشان میایند صحبت میکنند . بنا براین من مطا لب دیگری هم که دارم دیگر عنوان نمیکنم و اگر یکی از برادران هر کدام که خودشان درخواست کرده بودند مایل هستند میتوانند تشریف بیاورند و بقیه وقت من را آنها صحبت کنند …
یکی از نمایندگان – نمیخواهد آقای هاشمی .
رئیس – نه ، لزومی ندارد، به بحث ادامه ندهید.
فهیم – وا لسلام علیکم ورحمت الله و برکاته . مثل اینکه آقای انصاری بیشتر مایل است حا لا میل خودشان است.
رئیس – نه ، نمیخواهد حرف بزنند .
فؤاد کریمی – آقا حق خودشانرا میتوانند به کس دیگر بدهند .
رئیس – ا لبته حق است من نمیگویم حق نیست .آئین نامه به ایشان حق داده که بقیه وقتش را به یکنفر بدهد . ا ما من خواهش میکنم وقت مجلس را نگیرید زیرا مطالبی پیش میاید ( یکی از نمایندگان – حق ایشان است ) من که نمیگویم حق ندارد آقای فهیم به قدر کافی از پرونده شان فاع کردند ( قره باغ – بگذارید دفاع کنند )آقای انصاری از همانجا دو دقیقه صحبت کنید.
مجید انصاری – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم و به نستعین .
من ا لبته میائل بسیار زیادی همینطور که جناب آقای فهیم فرمودند رو کردن پرونده کرمان و ا نتخابا کرمان از مدنی تا بحال وقت بسیار فراوانی لازم دارد و خون دلی که حزب ا للهی ها در آنجا و بنده هم به عنوان یکی از برادران کوچک حزب ا للهی کرمان در خلال این مدت از آقایان خوردیم و بردیم وقت فراوانی لازم دارد که بگوئیم . جناب آقای فهیم به گوشه هائی از آنها اشاره کرددند ولی از آنجائی که صحبت در مورد اعتبار نامه خودشان بود . از خودشان صحبتی نکردند گر چه جناب آقای فهیم برای بسیاری از برادران و خواهران نماینده چهره شان روشن و آشنا است من مختصر مسائلی در رابطه با شخص ایشان استعدادها و توانائی هائی که در ایشان هست عرض میکنم .گرچه شاید گفتن من خودش نقصی باشد بر شخصیت ایشان چون من کسی نیستم معرف باید اجلی از معرف باشد . این قانون در اینجا بعکس شده ولی خوب از بابا وظیفه شرعی من چند جمله ای عرض میکنم و خیلی خوشحال هستم و واقعاً ا لان احساس خوشحالی میکنم که از لطف ا لهی مخالفت آقای حجتی باعث شد یک سری حقائق در این مجلس گفته بشود و آن حرف دل ما ولواینکه یک صدمش در اینجا برای مردم بازگو بشود و من قطع دارم ا لان ملت شریف استان کرمان ، کسانی که رأی بسیار قاطع و عا لی به جناب آقای فهیم داده اند . شما مقایسه رأی دفعه اول را با این دفعه در کرمان بکنید مدنی که از او بگذریم با سوء استفاده ها و آن برنامه ریزیهائی که داشت کا می بینیم رأی جناب آقای فهیم از دفعه اول بیشتر بوده و یک مقدار بسیار چشمگیر ی است و این نشان دهنده این است که واقعاً مردم در همان دفعه اول به مجلس تشریف بیاورند و خدا را شکر میکنیم که با لاخره این زمینه پیش آمد تا این حقایق گفته بشود و ملت کرمان ا لان خوشحال هستند که امروز یک سری از حرفهایشان گفته شد چون واقعاً این مدنی لکه ننگی به دامن کرمان شده بود . کردم شریف و صبور و مسلمان و مقاوم کرمان همواره احساس یک سرشکستگی میکردند بخاطر وجود مدنی و امروز مشخص شد که مردم کرمان نبودند که طرفدار مدنی بودند بلکه یک خط مشخص و جوسازی بود که در کرمان مدنی را روآورد و ای کاش که من یادم بود آن پوسترهای ا نتخاباتی مدنی را آورده بودم که ببینید یک پوستر تک برای مجلس اینها نداشته اند . تمام پوسترها با برادر آقای حجتی با علی حجتی کرمانی دو نفرشایشان با مدنی کاندیدا بودند از کرمان و دست به هم داده بودند در یک حا لتهای بسیار مشخص و بقول برادران عرفانی که نبود ، سیاسی مابانه که در سطح کرمان پخش کرده بودند وزیرش هم بعنوان روحانیت خوب یک چهره روحانی ن آن روز هم هنوز خطوط مشخص نشده بود در کنار مدنی و همینطور که فرمودند اسب سواریها و قاطردوانیهای شبانه خیابانها باعث جوی بسازند مردم فکر بکنند خبری هست و هی آنجا تبلیغ می کردند که آقا ، مدنی اگر خوزستان برود به پای او زور طلا می ریزند . مردم خوزستان او را در حد پرستش دوست دارند و از این جوسازیها و مردم آنجا هم روی صداقتی که داشتند رأی دادمد بهر ال از نظر سوابق میارزاتی جناب آقای فهیم بسیاری از شما اطلاع دارید شاید هنوز در و دیوار شکنجه گاههای مخوف ساواک فریادهای الله اکبر این مرد بزرگ را مه درزیر کشنده ترین شکنجه ها از حلقومشان برمی آمد شاهد باشند و کسانی که هم سلول و هم زندان با ایشان بودند در مدت بسیار طولانی از این زندان به آن زندان شاهد بوده اند چه مقاومتهائی و چه استقامت و ثبات قدمی هم در خط و هم در برابر رژیم ایشان از خودشان نشان دادند . از نظر مدیریت و مدیریت من گر چه مت.سف هستم ا لان در کرمان دادگاه انقلاب عملا از وجود ایشان بی بهره میشود و در خلال این مدتی که ایشان نبودند کاملا مشهود است آن ضعفهائی که ناشی از خلاء وجود ایشان بوجود آمده اما از طرغی خوشحال هستم که یک فرد با تجربه ، یک فردمدیر ومدیر و یک روحانی متعهد در امور قضائی متخصص در مجلس داریم و افتخار مجلس خواهند بود انشاءالله . در مدیریت و مدیریت ایشان همنقدر کافی است که در آن شرایط حساس قم ، در شرایطی که ایشان تازه از زندان بیرون آمده بودند و ساواک مثل سایه ایشانرا تعقیب می کردند برای بارور کردن استعدادها و توسعه مدارس علمیه اقدام کردند و به تأسیس دو مدرسه بسیار منظم و با اسلوب جدید باری طلاب دختر و پسر در قم و ا لان هم این دو مدرسه دائر است و ایشان با اینکه کار دادگاه کرمان را هنوز دارند و در مجلس هم هستند آن مدارس کرمانیها چه دخترانه چه پسرنه از مدارس نمونه آنجا است و شاگردان ایشان در آن مدرسه ا لان در کرمان و در سایر جاها خودشان هر کدام منشاء خدماتی هستند و در ارگانها دارند کار می کنند و این برای مجلس خیلی مهم است فردای با این تدبیر در کمیسیونها یا در جلسات علنی مجلی شرکت داشته باشند دادگاه انقلاب کرمان هم من فکر می کنم از دادگاههای نمونه ایران باشد . اولین بار احکام خدا بدون هیچ ترس و خوف و وحشت از ملامت ملامت کنندگان و ار نیش زبان و قلم کج فکران و کوته نظران و لیبرال منش ها و کسانی که حتی در خطبه های نماز جمعه برای اینکه خوانین جیرفت مثلا از اسلام زده نشوند و این سبوی وحدت نشکند حاضر بودند که ارگانهای انقلابی را با صراحت جهاد و سپاه را در خطبه ها بکوبند ایشان بدون وحشت از همه این جو سازیها و ملامتها احکام خدا را اجراء کردند و شاید اولین دست دزدی که در ایران قطع شد و به حق قطع شد به حکم قاطع ایشان بود و نگذاشتند احکام خدا تعطیل بشود یا اولین رجمی که صورت گرفت و پرونده اش را گفتند و آن روز ی که از خواهران نماینده اطلاعیه داده بودند که این حکم خلاف شرع و اسلام است ایشان بدون وحشت را همه این جوسازیها آن حکم را امضاء کردند و کسانی که در کرمان هستند می دانند کرمانی که از یکطرف به سیستان و بلوچستان اصل است و در گذشته هم مرتب محل عبور و مرور قاچاقچیان و از طرف طبس هم همنطور دودر وازه گشوده به روی قاچاقچیان و مخربین و عوامل فاسد بود و جز آقای فهیم کسی من فکر نمیکنم می توانست این استان را بخصوص شهرستان جیرفت و آن خوانینی که آنجا بودند بتواند ساکت بکند . اما امروز کرمان از امنیت بسیار عا لی برخوردار است و این دقیقاً عملکرد دادگاه انقلاب را در آنجا نشان می دهد .
یکی از نمایندگان – خواهر نماینده بگوئید نه خواهران .
انصاری – عرض کردم یکی از خواهران نماینده ، بلی.
یکی از نمایندگان –اسم ببرید آقا.
انصاری – نه آقا ، چرا اسم ببریم ، اطلاعیه را بخوانید مردم کرمان ا لان متوجه خسارت ناشی از نبود ایشان در دادگاه کرمان شده اند و طومار هائی دارند جمع می کنند به مجلس می فرستند که آقای فهیم را به ما پس بدهید و خودمان برای دادگاه انقلاب لازم داریم و این نشان دهنده این است که ا لبته خود آقای فهیم در آن موقع هم می دانستند که دادگاه مهم است ولی تشخیص خود ایشان اینجور بوده که لابد در مجلس مفیدتر خواهند بود و این به این معنا نیست که آقایان رأی مخا لف بدهند تا ایشان به کرمان برگردند ، خیر دادگاه آنجا ا لان روی غلتک افتاده و روش ایشان انشاءالله می تواند مبین راه کسی باشد که جای ایشان می خواهد در دادگاه انجام وظیفه بکند آخرین مطلب این است که واقعاً انسان تأسف می خورد از کسانی که هم لباس و هم سنگر ایشان هستند ( هم سنگر که نه ، هم لباس ) ولی با اعتبار نامه مدنی همه ما در اینجا شاهد بودیم چه تلاشهائی میشد که رد نشود و خودشان رأی ممتنع به اعتبار نامه مدنی دادند و با بنی صدر هم تا روزهای آخر دم از وحدت میزدند ، ( ا لبته وحدت یک جانبه ) و با اعتبار نامه برادر بزگوار و دانشمند سمان جناب موحدی هم مخا لفت کردند که آنهم یک د لیل شخصی داشت چون در همانجا برادر ایشان در برابر آقای موحدی کاندیدا بودند ولی مخا لفت را پس گرفتند . چون در آنجا تروری صورت نگرفته بود که بشود آن ترور را به آفای موحدی نسبت داد ولی از شانس بد آقای فهیم وقتی که ایشان رأی آورده بودند . این جریان ترور اتفاق افتاده بود و سوژه ای برای مخا لفت بدست آمده بود و در ماهیت پرونده هم من وارد نمی شوم فدائی چه کسی بود ؟ و ا لبته پرونده ترور ایشان باید پیگیری بشود و پیگیری میکنند ولی معلوم هم نیست که اگر ا لان بود بدست دادگاه انقلاب مجازات نمیشد . چون آنها هم آدمهای صالح و سالمی نبودند که اینقدر از آنها دفاع میکنند . این همه در کشور منافقین خلق آدمهای درست و حسابی را کشته اند ، آقایان حرف نمی زنند ، علی فدائی درست باید پرونده اش پیگیری بشود اما کاش آقایان سخنرانیهای همین شخص را با اقوام خود جناب حجتی که در جلساتی می نشستند ، با اقوام رجوی با شوهر خواهر رجوی و دیگران و فحش به اسلام می دادند فحش به دادگاه انقلاب میدادند و داشتند یک خطی برای خودشان ایجاد میکردند ،آموزش و پرورش کرمان را اینها کلا بدست گرفته بودند و بچه های معصوم کرمان همه داشتند به دامن اینها می افتادند ، چطور شده این ترور اینقدر تاریخی و مهم شده که ارزش اینرا پیدا کرده در طول یکسال مرتب در خطبه های نماز جمعه و اطلاعیه ها و مصاحبه ها با آن مخا لفت بشود و امروز هم از تریبون مجلس شورای اسلامی برای این آدم دل بسوزانند بلی ، حق او این است که باید پرونده تعقیب بشود ، من بیش از این وقت را نمی گیرم و قطع دارم که نمایندگان محترم با شناختی که دارند رأی قاطع به برادر عزیزمان جناب آقای فهیم خواهند داد. و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته .
فهیم کرمانی – من درخواست رأی علنی دارم .
رئیس – درخواست کتبی شما آمده است .
حجتی – من یک ربع حق دارم صحبت کنم .
رئیس – آقای حجتی این یک ربع مسائل درست میکند و ضمناً یک ربع هم نیست برای اینکه طبعاً دیگران هم دفاع خواهند کرد.
هادی – تذکر آئین نامه ای دارم .
رئیس – چه تذکری دارید ؟( هادی – نمی توانید به ایشان وقت بدهید ) نه ، من نمی خواهم وقت بدهم من دارم قضیه را حل میکنم . شما میخواهید با شلوغی حل کنید بگذارید من درست حل کنم ( همهمه نمایندگان ) ببینید رویه در بحث مخالفت با اعتبار نامه همین است . خوب شما یک حرفهائی به آقای فهیم زدید ( حجتی کرمانی – چه حرفی زدم ) ترور ، حرف کئچکی نیست ( حجتی کرمانی – یعنی چه ؟) یعنی اتهام اینکه ایشان …
حجتی – گفتم دادگاه انقلاب زیر سؤال است ….
رئیس – خوب چه ربطی به ایشان دارد ؟
حجتی – خوب دیگر باید …
رئیس – خوب آدم مضمونش را که می فهمد …
حجتی – شما آقای هاشمی اجازه میدهید حرفهائی زده بشود …
رئیس – نه آقای حجتی خوب ، طبیعتاً ایشان باید بگوید که چرا شما با او مخا لفید .
حجتی – نسبتهائی که داده شده در رابطه با من بوده بنا براین من باید صحبت بکنم .
هادی – آقای هاشمی تذکر آئین نامه ای دارم .
رئیس – آقای هادی تذکر آئین نامه ای دارند .
هادی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم ، جناب آقای هاشمی باید در مجلس ( رئیس تذکر را بخوانید ) ا لان میگویم تذکر این است که وقتی که اعتبار نامه آقای … ( رئیس – قطع میکنم آئین نامه را بخوانید ماده 13،14،15،16 آئین نامه وقتی که اعتبار نامه آقای آیت مطرح بود ، وقتی که اعتبار نامه آقای سلامتیان مطرح بود ، آقای سلامتیان در دفاع از خودشان کثیف ترین اتهامات ، فحاشی ها را به آقای فؤاد کریمی کردند ، وقتی که اعتبار نامه دیگران مطرح بود به نمایندگان خوزستان حرفهائی زده شد . شما به هیچ کدام از آنهائی که معترض بودند بعدش که به عقیده خودشان مورد اتهام هم قرار گرفته بودند اجازه ندادید ، اگر مجلس یا شما شک دارد صورتحساب را … ( رئیس – حا لا مگر اجازه داده ام ) بنا براین با آقای حجتی حتی بحث هم نمی توانید بکنید .
رئیس – من که وقت ندادم ، اگر وقت دادم شما تذکر بدهید .
هادی – بلی ، دارید میدهید .
رئیس – منهم دارم همین را میگویم ، شما عین حرف من را دارید می زنید ، من میگویم در بحث درباره اعتبارنامه طرفین با هم حرف میزنند و رویه هم در مجلس اینجوری بوده ، این طرف متهم میکند ، او هم میکند و وقت اضافی به کسی داده نمیشود و رویه ما در مجلس باید تا آخر همین باشد .
حجتی – آن ماده ای که میگوید اگر …
رئیس – ماده ی 66 میگوید اگر کسی به کسی توهین کرد او حق دارد یک ربع دفاع بکند ولی نه در چنین بحثی که ماهیتش توهین است ، ماهیت این بحث اینطور است که شما به او توهین کرده اید و او هم به شما جواب داده است خوب دیگر در جواب این است اصلا اگر می خواستید این بحث نشود شما نبایست مطرح میکردید . آقای فهیم تقاضای رأی علنی کرده اند .
خلخالی – ایشان کمیسیون تحقیق را متهم کردند ، که خوابش برده بوده است و کارهای دیگر کرده است بنا براین من میخواهم صحبت کنم .
رئیس – من دیروز از طرف شما جواب دادم و گفتم کمیسیون تحقیق ، حق خودش است ( خلخالی – به کمیسیون اهانت شده است ) خیر ، اهانت نشده . من گفتم کمیسیون تحقیق ، اگر تشخیص داد که نیاز به تحقیق پرونده است ، پرونده را می خواهد.
خلخالی – اجازه بدهید من صحبت بکنم .
رئیس – بسیار خوب ن بفرمائید .
خلخا لی – بنام خدا . دیروز آقای حجتی فرمودند که من رفتم کمیسیون تحقیق افرادی که در کمیسیون تحقیق بودند ، خوابشان برده بود و به حرف من گوش نمی کردند ، آقایان کمیسیون تحقیق که آنجا بودند هیچکدامشان خوابشان نبرده بود و گوش میکردند به حرف آقای حجتی و حرفهای آقا یحجتی را وارد نمی دانستند و منهم به ایشان گفتم که شما بیا این اعتراضی را ک داده ای پس بگیر . ما پرونده آقای فدائی را که تعقیب نکردیم برای این جهت بود ، چون ایشان گفتند که شاهد من آقای موحدی کرمانی است و ما آقای موحدی کرمانی را خواستیم و به ایشان عرض کردیم و ایشان ، گفت که من در وقت رأی گیری به آقای فهیم رأی مثبت خواهم داد . لذا ما دیدیم که قصه اینجور نیست ، من خواهش میکنم از آقایان که رأی به آقای فهیم میخواهند بدهند ، بعد از تثبیت موقعیت آقای فهیم ایشان استعفا بدهند و به دادگاه بروند و این یک فاجعه است ، هر کسی را که میخواهند رأی بدهند اینجا بیاورند ، آقایان رأی را بدهند ا ما آقای فهیم بعد از رأی استعفا بدهند و آنجا بروند و دادگاه را اداره کنند .
حجتی – آقای هاشمی طبق ماده ی 66 …
رئیس – آقای حجتی آن ماده را که ما میدانیم .
حجتی – من عرض میکنم شما اگر ظلم می خواهید بکنید اقلا کمتر ظلم بکنید اقلا یک ربع هم بگذارید من حرف بزنم .
رئیس – خیلی خوب ، شما همیشه از این حرفها میزنید ، خودتان را در این بلا ها می اندازید باز هم همان حرفها را می زنید . برادر من ، ما که به پرونده آقای فهیم اعتراض نکردیم شما کردید و حق ایشان بود که از خودش دفاع بکند . ایشان در دفاعش گفت که آقای حجتی انگیزه مخا لفتش خطش بوده است . من چه میتوانم بگویم ؟
حجتی – اجازه بدهید من عرض کنم .
رئیس – نمیشود آقای حجتی ، رویه ما در مجلس این نبوده که بحث را با ین صورت ادامه بدهیم . اسامی را برای رأی گرفتن بخوانید .
منشی ( توکلی ) – رأی گیری با ورقه اسم دار است . سفید رأی موافق کبود رأی مخا لف ، زرد رأی ممتنع ، تمام آقایان اعم از آنهائی که اعتبار نامه شان تصویب شده یا نشده میتوانند در رأی گیری شرکت کنند .
( در این هنگام اخذ آراء بعمل آمد )
رئیس – آقایان یک ربع ساعت تنفس مسدهسم و نتجه رأی را بعد از تنفس اعلام میکنیم .
( جلسه در ساعت 15/10 به عنوان تنفس تعطیل گردید و مجدداً در ساعت 40/10 به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد )
رئیس – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم ، جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است .
حجتی – آقای هاشمی ، معذرت میخواهم ن من نسبت به مطالبی که بمن گفت شده اعتراض دارم و این حق من هست که از خودم دفاع کنم چون مطالبی که آقای فهیم گفتند واقعاً این نبود که من هستم و شما خودتان هم میدانید که من آن نیستم که آقای فهیم ترسیم کردند .لذا من میخواهم یک ربع از خودم دفاع کنم .
رئیس – من خواهش میکنم آن یک ربع را صحبت نفرمائید ولی مکرر گفته ایم که ما شما را از قدیم می شناسیم ، شما از دوستان ما بوده اید ، از همراهان ما بوده اید اگر روی بعضی از رویه هایتان اعتراض داریم ، هیچ وقت شما را متهم نمی کنیم به اینکه مجاهد یا از این جور چیزها باشید ا لبته آقای فهیم نظر خودشان را گفتند و حرفهایشان را گفتند ، منتها شما اظهاراتی روی صفا و صمیمیت میکند که ممکن است چنین برداشتهائی از آن بشود ، من خواهش میکنم صرفنظر بفمائید .
حجتی – روی همان صفا که شما قبول دارید اجازه بدهید ممن یک ربع صحبت کنم .
رئیس – ما که مکرر گفته ایم شما از دوستان همرزم ما از قدیم بوده اید و ان شاء الله امیدواریم در آینده هم همیشه با هم باشیم .
حجتی – من ا لان هم هستم. میخواهم بگویم این چهره ای که از من ترسیم شده غلط است بنا براین برای بیان مطلب یک ربع بمن وقت بدهید .
رئیس – خواهش میکن برای یک زمان مناسبی باشد ا لان جو مجلس اجازه نمی دهد .
حجتی – ان شاء الله فردا بمن وقت بدهید .
رئیس – فردا هم نمی گویم ، ولی یک زمان مناسب …
حجتی – خلاصه من یک ربع وقت می خواهم .
رئیس – ان شاءالله نتیجه استخراج آراء اعتبار نامه آقای فهیم کرمانی .
کل آراء 188 رأی
آراء موافق 172رأی
آراءموافق (بی نام ) 2رأی
آراءممتنع 6رأی
و شرکت نکرده ها که در مجلس بودند 8 نفر ورأی آقای حجتی هم که مخا لف بودند در اینجا نیست یعنی ا لان ما لرای این پرونده رأی مخا لف نداریم . بنا بر این اعتبار نامه آقای فهیم تصویب شد . ( تکبیر نمایندگان ).
( اسامی رأی دهندگان به شرح زیر است )
موافقین آقایان : همتی – حسنی واعظ – انزایی – طاهری 0 کیان ارثی – حسینی طباطبائی – صدوقی – فومنی حائری – حجتی – میریونسی- موسوی تبریزی – محمد نوروزی – حجت کشفی – محمود علوی – شرعی – خزاعی –محلاتی – امین ناصری – محمد احمدی – هاشمی رفسنجانی – علم الهدائی – اخلاقی نیا محمود مروی – حائری زاده – نبوی – یونس محمدی – مهدی جعفری – خاچاطوریان – معسومی – خانم طالقانی – فدائی – عرفانی – حسینی برمائی – هادی غفاری – موحدی ساوجی – موسوی بجنوردی – حسین کرمانی – صاحب ا لزمانی – میلانی – عطاری – جلالی – آقا محمدی – مصطفوی کاشانی – کجید انصاری – آقا رحیمی – صادق خلخا لی – دکتر ولایتی – عبدا لواحد موسوی -شاهچراغی - لطیف صفری – قائمی – وافی – بهروزی – ارومیان – سیدین – زنگنه – فخرا لدین حجازی – مجید خاتمی – هنجنی – توکلی – امامی کاشانی – زرگر – هادی نجف آبادی – خوشنویس – احمد بهشتی – واعظی – زائری – محمد حسینی – خامنه ای – ملک پور – رحیمی – مرتضی محمودی – قائمی سمنانی – غفور صادقی گیوی – ابوا لحسن حسینی – حق شناس – بشارتی جهرمی – احمد ناطق نوری – دری نجف آبادی – خانم دستغیب – فاضل هرندی – بهرام تاجگردون – رنجبر – بیمقدار دابش آشتیانی – بخشی نواب – معرفی زاده – عباس عباسی – بشارت – مظفر – تاتاری – عباس طباطبائی نژاد – قهرمان رحمانی – آل سید غفور- محمد فاضل – باغانی – شجونی – استکی – موسوی ننه کران – اکرمی – محمد علی موحدی – یوسفی جیر دهی – کتیرائی – یارمحمدی – علی کاظمی – محمد نصرا للهی – غفاری قره باغ – فرض پور – ماچپانی – کاظم صبوری – اسدی نیا – روحانی – مهدی پور گل – سلیمی – محسن مجتهد شبستری – دعائی – موسوی خراسانی – دهقان – رشیدیان – زارجی –علی اکبر ناطق نوری – کروبی –صادق حائری – احمد حسینی – صفاتی دزفولی – رهامی – رجائیان – عباس فرد – حسین نیا – رمضانی خورشید دوست – باقر هاشمی – هاتفی – محمد یزدی – زینعلی – شیبانی – شوشتری – ملازاده – شاه آبادی – یدالله دهقانی – سبحان ا للهی – میرزا پور کلشتر – امانی همدانی – فضلعلی – هراتی – محسن موسوی – علیزاده – رفیعیان – حسن زاده – فؤاد کریمی – رضوانی – حجازی – مهاجرانی – عابدین زاده - بیات- بیت اشانا- غلامرضا حسنی – بابا صفری – زرهانی – حسینعلی رحمانی – ابوترابی فرد – عبد خدائی – سید ریحانی – هادی برومند – ا لویری – اصغری – محمد خوئینی ها – سجادی – فهیم کرمانی –( دو کارت سفید ).
ممتعین آقایان : محمد محمدی – ابوطالب محمئدی – عزت الله سحبی – عالی پور – اعظمی لرستانی – انصاری راد .
رئیس – پرونده ا نتخابات 4 نماینده تهران آفای - خانم مریم بهروزی – آقای سعید امانی و آقای دکتر شیبانی آمده است . مخبر شده آقای هراتی برای قرائت گزارش تشریف بیاورند.
5- تصویب اعتبار نامه آقای سید محمود دعائی نماینده تهران
هراتی (مخبر شعبه 5) – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم ، قبلا یک نکته را لازم می دانم که تذکر بدهم و آن اینکه از تعدا د 15 نفر شرکت کنندگان در شعبه شماره پنج 14 نفر از برادران رأی مثبت یک رأی ممتنع بود.
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
پرونده ا نتخاباتی آقای سید محمود دعائی از شهرستان تهران در ساعت 15/1 روز یکشنبه در شعبه مورد بررسی قرار گرفت و به اکثریت آراء تأیید گردید
رئیس – اعتبار نامه آقای دعائی مطرح هست ( اظهاری نشد ) معترضی نیست ، اعتبارنامه آقای دعائی تصویب شد . ( تکبیر نمایندگان )
6- تصویب اعتبار نامه خانم مریم بهروزی نماینده تهران
مخبر شعبه 5- پرونده ا نتخاباتی خانم مریم بهروزی از شهرستان تهران در ساعت 15/1 روز یکشنبه در شعبه 5 مورد بررسی قرار گرفت و به اکثریت آراء تأیید گردید.
رئیس – اعتبار نامه خانم مریم بهروزی نماینده تهران مطرح است اظهاری نشد معترضی نیست . اعتبار نامه خانم بهروزی تصویب شد ( تکبیر نمایندگان )
7- تصویب اعتبار نامه آقای سعید امانی همدانی نماینده تهران
مخبر شعبه 5- پرونده ا نتخاباتی آقای سعید امانی همدانی از شهرستان تهران در ساعت 15/1 روز یکشنبه در شعبه مورد بررسی قرار گرفت و به اکثریت آراء تأیید گردید.
رئیس – اعتبارنامه آقای سعید امانی مطرح است ( اظهاری نشد ) اعتبار نامه آقای سعید امانی نماینده تصویب شد ( تکبیر نمایندگان )
8- تصویب اعتبار نامه آقای دکتر عباس شیبانی نماینده تهران
مخبر شعبه 5- پرونده ا نتخاباتی آقای عباس شیبانی از شهرستان تهران در ساعت 15/1 روز یکشنبه در شعبه 5 مورد بررسی قرار گرفت و به اکثریت آراء تأیید گردید.
رئیس – اعتبار نامه آقای دکتر شیبانی مطرح است ( اظهاری نشد ) اعتبار نامه آقای دکتر عباس شیبانی نماینده تهران تصویب شد ( تکبیر نمایندگان ).
9- ادامه رسیدگی به لایحه قانونی بازسازی نیروی انسانی وزارتخا نه ها و مؤسسات دولتی و وابسته به دولت
رئیس – دستور جلسه ی بعدی درباره لایحه باسازی است ،ماده 12 برای بحث خوانده شود.
منشی (توکلی ) – پیشنهاد حذفش آمده که تنها پیشنهاد است .
منشی (ا لویری )- ماده 12 – هر یک از هیأتهای بدوی و یا شعب آنها می توانند یکنفر را بعنوان مسؤول روابط عمومی تعیین نماید وظایف این مسؤول بشرح زیر است :
ا لف – ارتباط بین مردم و هیأت .
ب- دریافت لایحه دفاعیه مدارک متهم و تحویل آن به هیأت .
ج- سرپرستی گروههای تحقیق و دریافت پرونده اتهامی متهم از آنها و تحویل آن به هیأت .
د- ارتباط با نماینده وزیر و یا با لاترین مقام مؤسسه دولتی و یا وابسته به دولت در رابطه با مرکز اسناد انقلاب اسلامی .
منشی ( توکلی )- پیشنهاد حذف از آقای کاشانی است .
رئیس – پیش از اینکه پیشنهاد حذف بحثش شروع بشود من یک چیزی بایست تذکر می دادم که یادم رفت . ئدر ضمن سخنرانی پیش از دستور برادرمان آقای رضوانی اشاره ای بود به قدح بعضی از افراد مورد احترام اهل سنت که نمایندگان اهل سنت موجود در مجلس آقای مولوی نظر محمد دیدگاه ، آقای صلاح ا لدین بیانی ، آقای مولوی محمد اسحق ، آقای عبدا لکریم اربابی اعتراض داشتند ، ما قبلا هم گفته ایم که مسؤول اظهارات نمایندگان در نطق پیش از دستور شخص خودشان است و چیزی نیست که مربوط به مجلس باشد و ا لبته ما خواهش می کنیم از برادران که متوجه باشند که زمان حساس است و چیزهائی گفته نشود که هر چند بین اهل سنت هم اختلاف نظر باشد و آنها هم یکپارچه نظر نداشته باشند ، بهانه بدست کسانی که می خواهند شلوغ بکنند بدهد . ا لان زمان ما ، زمانی نیست که کوچکترین وسیله اختلاف بین شیعه و اهل سنت در ایران بوجود بیاید و هر گونه ملاحظه ای لازم است . خیلی متشکر . حا لا کسی که پیشنهاد حذف داده است مطرح کند.
منشی ( توکلی ) – آقای کاشانی .
سید احمد کاشانی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم ، آقایان اگر به ماده 12 و بندهای مربوطه اش توجه بفرمایند مشخص است که در ماده 12 هیچ ارزش قانونی نهفته نیست یعنی اینکارها که ا لان از اختیارات هیأتهای بدوی قرار داده شده اینها یک امور طبیعی هستند ، می گوید که آنها
می توانند یکنفر را بعنوان مسؤول روابط عمومی خودشان تعیین کنند بدیهی است این هیأت بدوی برای اینکه کارش را انجام بدهد باید یک سازمانی ، یک تشکیلاتی برای خودش ایجاد کند و احتیاج دارد به اینکه مثلا روابط عمومی داشته باشد ، یک نفر هم بعنوان مسؤول روابط عمومی آن باشد .در بند ((ا لف)) می گوید ،(( وظایف این مسؤول ارتباط بین مردم و هیأت است )) خوب ، کار طبیعی این هیأت رابطه با مردم و رابطه با ارباب رجوع هست . این رابطه را ممکن است بوسیله این یکنفر برقرار کند . در بند ((ب)) می گوید که ( دریافت لایحه بدهد . اینها یک مس.ئلی هست که هسچ احتیاج به وضع قانون اینجا ندارد و یک امور آئین نامه ای هست . مادر بند ((ج)) می گوئیم گروههای تحقیق را سرپرستی کند . باز این هم احتیاج به تصریح ندارد . مادر ماده ی 10 که تصویب کردیم گفتیم این گروههای تحقیق را خود این هیأتهای بدوی در صورتی که لازم ببینند بوجود می آورند و آنرا مأمور کارهائی که لازم است می نمایند . بنا براین این ماده 12 را من هر چه مطالعه کردم دیدم هیچ ارزش قانونی درش نهفته نیست که بعنوان یک ماده قانونی در اینجا ذکر بشود و تمام بندها و اصلش جنبه آئین نامه ای دارد و می توانند در آئین نامه اجرائی آن ذکر کنند . خیلی متشکر .
رئیس – مخا لف صحبت کند .
ا لویری – آقای عباس عباسی .
عباسی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم ، تقریباً جواب جناب آقای کاشانی در سخنان خودشان بود و شاید خیلی لازم نباشد ، در صدر ماده دارد . (( هر یک از هیأتهای بدوی ویا شعب آنها می توانند )) اجباری نیست . بلکه اجازه ای است از طرف مجلس و قوه مقننه که چنین رابطی را داشته باشند . چرا چنین اجازه ای ؟ برای اینکه امکان دارد مثلا متهم بگوید من باید مستقیماً با خود هیأت در میان بگذارم ، و مستقیماً باید نامه را بخودشان بدهم و یا مثلا قوم و خویش و بستگان متهم و دوستان و آشنایان می گویند ما باید برویم با هیأت حرف بزنیم و هیأت باید استماع سخنان متهم و یا دوستان و یاشهود و گواهان را ، وقت داشته باشند و بعکس کسانی که مدارکی ، شواهدی ، ادله ای علیه متهم دارند ، خودشان مستقیماً تمام حرفها را گوش بدهند ن اصلا به بررسی م.موریت خودشان نخواهند رسیده و پرونده همانطور معلق می ماند . امروز یکنفر می آید و اینها از کارشان عقب می مانند و نیز مخصوصاً در رابطه با این بند ((د)) (( ارتباط با نماینده وزیر و یا با لاترین مقام مؤسسه وابسته بدولت و دولتی در رابطه با مرکز اسناد انقلاب اسلامی ))، مسلم افرادی که پرونده آنها تحت بررسی قرار می گیرد ، امکان دارد که در مرکز اسناد انقلاب اسلامی دارای پرونده ای به نفع یا علیه باشد ، و هیأت مثلا از چیستان و بلوچستان نمی تواند خودش بلند بشود وبیاید . حا لا در آئین نامه اگر بخواهند بگنجانند می گویند این مقام رسمی که در قانون باشد نسبت و چنین مجوزی را می گویند ما نداریم که این پرونده را در اختیار هیأت و نماینده خودشان قرار بدهم اما وقتی نماینده از طریق قانون تعیین شد، آنها دیگر حق جلوگیری و ممانعت ندادند و موظفند بخصوص که اصل خود این قانون لزوم قابل تمدید است ، بنابراین من با پیشنهاد حذف مخا لفم .
رئیس – موافق صحبت کنند .
منشی – آقای زرهانی بفرمائید .
زرهانی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم ، ما زمانی می توانیم قانون داشته باشیم ، به یک اعتبار می توان قانون را گفت مجموعه ای است یا معنا و ترکیبی است که در رابطه یا حل سک معضل و یک مشکل اجتماعی بوجود می آید یعنی وقتی مردم در حین زندگی مواجه با مشکلاتی می شوند قانونگذار و قوه مقننه بر اساس دیدگاههای رایج در آن جامعه و یا آن مکتب که مردم به آن پای بند هستند ، قانون وضع می کند . ا ما ما یک سری موضوعاتی هم داریم که پائین تر از قانون هستند و مشکلاتی هم هستند ، منتها یک مشکل خاص و عمده اجتماعی نیستند . در قانون اساسی ما برای حل این معضلات کوچک اصل 138 یک سری پیش بینی هائی کرد ، به هأت وزیران امکان داده ، اختیار داده تا در مسیر قوانین موجود تا آنجائی که با روح قوانین مخا لف نباشد ، آئین نامه هائی وضع بکنند وقتی که ما به این ماده 12 توجه میکنیم ، می بینیم تمام آن تشکیل یک روابط عموی است . ما به نهادها و ادارات و وزارتخانه ها که توجه میکنیم همه آنها عموماً دارای روابط عمومی هستند و در اساسنامه آنها هم این روابط عمومی پیش بینی شده ووجود این روابط عمومی هم تضادی با خون قانون و خود مؤسسه ندارد ، لذا ما میتوانیم به هیأت وزیران اختیارات بدهیم که طبق اصل 138 این موضوعات کوچک را در آئین نامه اجرائی پیش بینی بکنند . دقیقاً یادم میاید در هنگامیکه طرح بنیاد امور جنگ زدگان را در مجلس ما بررسی میکردیم ، بعلت عدم وقوف به امور قانون نویسی خیلی از این مسائل را در اساسنامه گنجانده بودیم که خود برادرها استدلال کردند که اینها جزو مسائل اجرائی ریز هستند و بعداً در آئین نامه های اجرائی پیش بینی خواهند شد و جرفشان هم به حق بود . از طرفی دیگر بند ((د))میگوید ( ارتباط با نماینده وزیر و یا با لاترین مقام مؤسسه دولتی و یا وابسته به دولت در رابطه با مرکز اسناد انقلاب اسلامی ). در ماده 50 همین تکلیف شده که اطلاعات و اخبار و اسنادی که در اختیارشان هست برای این شوراها بفرستند ، پس این معنا هم تکراری است ، لذا ضرورتی برای وجود این ماده دیده نمیشود.
رئیس – بسیار خوب ، آقای دری و آقای رضائی اگر مطلبی دارید بفرمائید .
دری ( مخبر کمیسیون ) – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم ، از مجموع حرف برادرها این استفاده شد که اصل یک رابط بعنوان ، مسؤول روابط عمومی ضرورت دارد و باید باشد . پس در اصل (ماده 12 ) در حقیقت تردید نیست . حا لا ممکن است بگویند که آئین نامه ای که توسط هیأت عا لی نظارت تدوین میشود ،آنها میتوانند در ضمن آئین نامه ها اینرا مطرح بکنند ، اجما لا در ضرورت مسأله تردید نیست ، اگر که
می بینیم ممکن است در آئین نامه ها مسأله مطرح بشود ، خوب در صورت لایحه هم مطرح نشود آن حرف دیگری است ولی اگر در آئین نامه ها نشود بعنوان یک فردی که مسؤول روابط عمومی باشد این کارها را انجام بدهد ، ظاهراً نیست که ضرورت دارد این ( ماده 12) باشد .
رئیس – بسیار خوب ،
موحدی ساوجی – تذکر آئین نامه ای دارم و آن این است که ماده 105 آئین نامه میگوید پیشنهاد حذف را باید بگذارید آخر یعنی باید همه مواد دیگر را مطرح بکنید . آنوقت پیشنهاد حذف را مطرح کنید.
رئیس – درست است ، ما غفلت کردیم از این موضوع ، آقای موحدی ساوجی تذکر میدهند که پیشنهاد حذف مطرح میشود ا ما رأی گیری درباره آن موکول به تصویب بقیه مواد است . ما غفلت کردیم و روی این ا لان نمیتوانیم رأی بگیریم ، ماده بعدی را بخوانید . موادی که برایشان پیشنهاد حذف میاید دیگر قابل بحث نیستند.
منشی – آقای قره باغی از ماده 12تا 18 را پیشنهاد حذف داده اند.
رئیس – بسیار خوب پیشنهاد حذفشان میماند برای آخر یعنی باید بحث نشود .
قره باغ – آقای ا لویری من در ماده 12 اصلاح عبارتی هم داده بودم .
رئیس – شما که پیشنهاد اصلاحی داده اید چرا دیگر پشنهاد حذف دادید اگر روی پیشنهاد حذفتان باقی هستید ، ما رد شویم .
حسینعلی رحمانی – تذکر آئین نامه ای دارم .
رئیس – آقای رحمانی بفرمائید .
حسینعلی رحمانی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم ، هر گاه در شور نهائی ( موضوع شور نهائی است ) و شور نهائی اصطلاحاً شور سوم است اینرا شور نهائی نمی گویند یعنی یک شور ابتدائی نداشته است که این نسبت به آن شور نهائی باشد .
رئیس – خیر در شور سوم که اصلا پیشنهاد حذف نمی شود داد.
رحمانی – بعد هم شورهای دیگری داریم ، بعد از نظر شورای نگهبان .
رئیس – در وشر نهائی اصلا پیشنهاد حذف نمی شود داد ،مگر اینکه مجلس تصویب بکند .
(( پس از خاتمه شور دوم در ماده واحده یا مواد هر یک از نمایندگان با تصویب مجلس میتواند بعنوان ش.ر آخر در کلیات پانزده دقیقه نظرات خود را نسبت به لایحه اظهار نماید. همچنین مجلس میتواند قبل از رأی دادن به مجموع لایحه و یا طرح مجدد آنرا به کمیسیون ارجاع نماید ، تا کمیسیون ظرف پنج روز فصول و مواد آن را مرتب نموده و برای اخذ رأی قطعی به مجلس عودت دهد .))
آنجا اصلا پیشنهاد حذف ندارد.
محمد شبستری – از آقای قره باغ خواهش کردیم ، قبول کردند که پیشنهاد حذف را پس بگیرند .
رئیس – بسیار خوب ،آقای قره باغ پس گرفتند . آقای کاشانی حذفشان باقی هستند ؟( کاشانی – بلی ) بسیار خوب پس صبر کنید تا آخر .
آقا رحیمی – آقای ی هاشمی ، ماده 105 را یکدفعه خودتان بخوانید .
محمد شبستری – من یک ماده اضافی همینجا داده ام .
منشی – ماده 13 – (( هیأتهای پیش بینی شده در این قانون در محدوده مجازات های مذکور در (( فصل 3 ) و با رعایت ماده 38 به جرائم زیر رسیدگی خواهند کرد .))
1- جرائم سیاسی و نظامی .
2- جرائم ما لی ئ اداری .
3- خطاهای انظباطی .
4- اعمال خلاف عمومی .
پیشنهاد از آقای موحدی ساوجی است که اصلاح عبارتی است ، میفرمایند (( خطاهای انظباطی ))، (( تخلفات انظباطی )) بشود . آقای محمد مجتهد شبستری پیشنهاد داده اند که جایش در اینجا نیست .
مجتهد شبستری – چرا درست است ، تغییر اصلاح این ماده است ، میخواهید خودم بخوانم .
رئیس – پیشنهادشان را بخوانید .
منشی – هرگونه افترا و گزارشهای غرض آلود علیه کارمندان دولت …
مجتهد شبستری – اینرا برای آخر بگذارید پیشنهد دیگری داده ام آورده اند شاید روی میزتان باشد.
رئیس – بخوانید پیشنهادتان چیست ؟
مجتهد شبستری – در این ماده 13 متن فعلی این است : (( هیأتهای پیش بینی شده در این قانون در محدوده مجازاتهای مذکور در فصل 3 و با رعایت ماده 38 به جرائم زیر رسیدگی خواهند کرد )) :
این تغییر را تهیه کنندگان این لایحه بر این اساس تهیه کرده بودند که اصولا تشخیص جرم و اعمال مجازات را جزء وظائف این هیأتها میدانستند در حا لیکه مطابق بحثی که در کمیسیون انجام گرفته و مقدار زیادی هم اصلاح شده ، آنجا به این نتیجه رسیده ایم که نه تشخیص جرم و نه اعمال مجازات در بسیاری از این جرائم مذکور به عهده هیأتها نیست ، بلکه به عهده دادگاهها است ، در موارد بخصوصی است که هیأت ها می توانند جرائم اداری را تشخیص بدهند و مجازاتهایش را معین بکنند . بنابراین با توجه به اصلاحاتی که در این لایحه بعمل آمده و بعد هم بعمل خواهد آمد، این تغییرات فعلی کاملا مغایر با محتوای این لایحه است و ممکن هم هست ، همین تعبیرات باعث اشکال اساسی بعداً از طرف شورای نگهبان بشود زیرا معنایش اینست که این هیأتها مجازات ها و جرائم را معین خواهد کرد . بنا براین ، این باید تغییر پیدا کند ، از لحاظ محتوا ا لبته ما بمقدار زیادی توانسته ایم این مشکل را با تفکیک جرائم عملی کنیم بقیه اش هم عملی خواهد شد ، ا ما این عبارت باید تغییر پیدا کند ، بنده پیشنهاد کردم به این شکل ، یعنی این عبارتی که پیشنهاد می کنم در واقع منطبق است با محتوای این لایحه ، آن به این شکل است ، یعنی ماده ی 13 به این شکل باید اصلاح بشود ( هیأتهای پیش بینی شده در این قانون با رعایت مواد 38 و 39 ( که تنها 38 هم نیست ، 39 هم همین رابطه است ) این قانون به وضع مستخدمینی که به جرائم زیر متهم شده اند ، رسیدگی خواهند کرد (( آن چیزی که در این لایحه است ، این است که کسانی که متهم شده اند به وضع آنها رسیدگی بکنند که در بسیاری از موارد رسیدگی به وضع اینست ، که مدارک مربوط آنها را به دادگاه ها خواهند فرستاد نه اینکه در حدود این مجازاتها و جرائم تعیین جرم و مجازات خوهند کرد . بنابراین اگر بخواهیم منطبق بشود ، باید یک عبارت عامی بیاوریم که شامل هر دو مورد بشود یعنی هم شامل آن مواردی می شود که صرفاً رسیدگی یک رسیدگی ابتدائی است ، نه تشخیص جرمی است و نه تعیین مجازاتی ، بلکه فرستادن پرونده ها و مدارک به دادگاه است و هم شامل آن موردی بشود که مثل جرائم انضباطی و تقصیر و غیره که خود این هیأتها در آنجا پس از رسیدگی مثلا مجازات اداری را تعیین خواهندکرد ، یکبار دیگر بنده این عبارت را میخوانم هیأتهای پیش بینی شده در این قانون با رعایت مواد 38 و 39 به وضع مستخدمینی که به جرائم زیر متهم شده اند ، رسیدگی خواهند کرد )).
رئیس – مخا لف و موافق صحبت کنند .
منشی – آقای رحمانی مخا لف .
حسینعلی رحمانی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم ،مطلب برادرمان جناب آقای شبستری در صورتی صحیح است که ما بخواهیم مجازاتهای شرعی را از قبیل تعزیر و حد و اعدام و زندان مترتب کنیم و ا ما پس از آنکه قبول بکنیم که هیأتها صلاحیت دارند برای اینکه این نوع قضاوت داشته باشند و دادگاههای اداری را بپذیرم یا به هر صورت اجازه ای به اینها بدهیم که در حدود استخدامشان تصمیم بگیرند و آثار استخدام نه مجازاتهای شرعی ، مجازاتهای مذکور در فصل 3 که عبارت است از این مجازاتها ، توبیخ کتبی ، کسر حقوق ، تنزل مقام ، انفصال موقت ، تنزل گروه ، باز خرید ، بازنشستگی ن اخراج ، انفصال دائم . بنا براین لازمه این موضوع به اینصورت نیست که اگر چنانچه موضوعات لازم باشد محرز بشود ، از طرف دادگاهها ، حکم هم از طرف دادگاهها باشد . بلکه با احراز موضوع چون موضوع ، موضوعی است که باید از طرف دادگاه محرز بشود که مرتکب این جرم شده است و در صلاحیت دادگاهها است ،آن احکام مخصوصی که دادگاهها دارند مترتب می کنند روی موازین شرعی ، آنها را مجازات شرعی می نامیم و از لحاظ ارتباط با استخدامش هم وزارتخانه ها بوسیله هیأتهای که هستند تصمیم میگیرند ، مگر اینکه در اصل صلاحیت این هیأتها ماتا این حد هم بخواهیم تردید بکنیم و فکر نمی کنم که این قسمت تصویب نشده باشد ، جامعش تصویب شده است ، اگر چنانچه مسائلی در این رابطه باشد با لخصوص ممکن است در فصول بعدی به تفصیل مطرح بشود ا ما این جریان به این صورت فعلا اشکال ندارد .
منشی – آقای رجائیان موافق .
ابوا لفضل موسوی – اخطار قانون اساسی دارم .
رئیس – اخطار قانون اساسی به تبصره یا به ماده قانون ؟ ( موسوی – به ماده قانون ) بسیار خوب ، فعلا پیشنهاد ایشان مطرح است اگر به پیشنهاد ایشان اخطار قانون اساسی دارید ، بفرمائید . فعلا پیشنهاد ایشان مطرح است اخطار باید به همان چیزی که در جلسه مورد بحث است ، باشد . آقای رجائیان بفرمائید .
رجائیان – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم ، توجه بفرمائید مسأله ای که آقایان شبستری مطرح کردند در اصل 36 قانون اساسی است که من
می خوانم برای اینکه یادآوری بشود اصل 36 قانون اساسی :
((حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و بموجب قانون باشد .))
یکی از عللی که این لایحه واقعاً طول کشید و در کمیسیون ساعتها روی آن بررسی شد ، همین اشکال قانون اساسی بود که برادران می خواستند وقتی که به مجلس می آید ، هم خود نماینده ها و هم در ارتباط با شورای نگهبان ، این اشکال رفع بشود ، ولی متأسفانه باز در بعضی از موارد این اشکال رفع نشد و در ماده 38 اگر مطالعه فرموده باشید آنجا توضیح داده و دقیقاً نوع جرائم را مشخص کرده و بندهائی را که باید مستثنی باشد ، دقیقاً آورده ، اگر این پیشنهاد آقای شبستری واقعاً رویش توجه بشود مسأله رسیدگی را ایشان مطرح کرده اند در این هیأتها ، یعنی رسیدگی به وضع مستخدم از نظر پرونده ای که در اداره دارد. اگر جرائمی که این مستخدم دارد از نوع جرائمی باشد که باید مجازات تعیین بشود و وقتی که مجازات تعیین شد ، اجرا بشود ، این واقعاً طبق اصل 36 مغایر با قانون اساسی خواهد بود ، بنابراین پیشنهاد آقای شبستری در ارتباط با این ماده هیچ اشکالی پیش نمی آورد و راحت تر خواهد بود که در نوع جرائم که اثباتش بوسیله دادگاه باید باشد و تغیین مجازاتش بوسیله دادگاه باشد پرونده را اینها آماده خواهند کرد ، رسیدگی خواهند کرد، مدارک را جمع آوری خواهند کرد و به دادگاه ارسال خواهند کرد.
رئیس – بسیار خوب ، آقای دری و آقای رضائی می توانند صحبت کنند .
دری ( مخبر کمیسیون ) – بسم الله ا لرحمن ا رحیم . من می خواهم عرض کنم به نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی که مواد این لایحه را با توجه با همه لایحه بیشتر مورد عنایت قرار بدهند ،مثلا دیروز ما جلسه کمیسیون را گرفتیم در رابطه با ماده 14 متوجه شدیم که از نظر توضیحی احتیاج دارد یک عبارتی اضافه بشود به بندهای 1و2و3 آن که در رابطه با مواد 21و22و23 است که در ماده 21و22و23 توضیح بند 1و2و3 ماده 14 بیشتر روشن میشود و از ابهام در می آید . اینجا هم لایحه ای که دولت آورده کمیسیون تغییر داده ، بیشتر توجه داشتیم بهمین مسأله که روح قضیه را در حقیقت یک قضیه اجرائی مطرح کنیم نه یک قضیه قضائی ، لذا توجه کردیم به مجازاتهائی که در فصل سوم بیان شده است ( یازده بند بعنوان مجازات در ماده 19 بیان شده ) آن حد نهایتش فرض کنید انفصال از خدمت است که اینها را گفته ایم یک نحو مجازاتهای اداری و استخدامی است و این حق را به این هیأتها داده ایم نه یک کار قضائی و جرم به آن مفهوم خاص قانون اساسی و قوانین جزائی که معانیش این باشد که احتیاج داشته باشد به داگستری و دادگاه انقلاب و غیره و حتماً ثبوت قانونی لازم داشته باشد و ثبوت قضائی. بنابراین منظور کمیسیون از این ماده 13 شاید روحاً همان بیانی باشد که برادرمان جناب آقای شبستری می فرمایند . ما منظورمان این است که آن حدود اختیارات این هی.تها در رابطه بافصل پنجم که یکی از آنها تبصره ماده 38 است ، ماده 39 است ، ماده 40 است ، ماده قبل از ماده 36و37و38 است . در حقیقت باید تجه به آن مواد قانون این تیتر و این ماده 13 تنظیم شده است که با توجه به آنها شاید عبارت جناب شبستری میأله را روشن تر بکند و شبهه از نظر محترم شورای نگهبان هم کمتر باشد حا لا دیگر با اختیار خود نمایندگان است .
هادی – آقای هاشمی ، آقای دری خلاف آئین نامه عمل می کنند باید از نظر کمیسیون دفاع کنند.
رئیس – بلی ، همینطور است ، این دفعه دوم است که به ایشان تذکر میدهم که ایشان اگر چیزی بر وفق پیشنهاد یا علیه کمیسیون دارند نباید بگویند ( دری – نظر من این است که روح کمیسیون هم همین بوده است ) ایشان میخواهند بگویند که مخا لف با کمیسیون نیست ، خوب ، اگر این است توجیه ایشان ، قبول می کنیم ، آقای رضائی بفرمائید.
رضائی ( نماینده دولت ) – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . پیشنهادی که اینجا بوسیله یکی از برادرها داده شد روحیه اجرا را منحرف میکند به این استدلالی که خدمتتان عرض می کنم و باز یادآوری می کنم که لطف کنید بیشتر به این لایحه که همه منتظرش هستند عنایت بشود که از نظر فنی و اجرائی بعداً ما به مشکلاتی برنخوریم ، بلکه به یک صورتی باشد مدون ، متقن و خیلی کامل و پخته . میدانید لایحه ای که دولت برای مجلس داده بود ، اینگونه نبود ، همه جرم ها را در حد رسیدگی همین هیأت پیش بینی کرده بود ، کمیسیون ا لبته کمیسیون امور اداری و استخدامی و دیگر کمیسیونها عقیده شان بود که بعضی از مواد این مغایر با مواد قانون اساسی است ، دولت هم پذیرفت و قرار شد اینها را تفکیک بکند . پس موارد اداری اینرا که حا لا ماده 38است و خودش جاس بحث دارد ،که آنجا هم اشکال دارد و بعد به آن خواهیم رسید ،کمسییون پشنهاد داد ،که این را تقریباًتفکیک کرده ،کارهای اداری که در حد رسیدگی به این هیأتهای است و کارهای سیاسی و نظامی که باید این در یک ماده بریزیم که اشاره اش همین است . اشره شد که ((هیأتهای پیش بینی شده در این قانون در محدوده مجازاتهای مذکور در فصل3 و با رعایت ماده 38 جرائم رسیدگی خواهند کرد بنا براین اگر عنایت بفرمائید به ماده 38 کلا آنچه که تفکیکی کرده همانهائی است که در حد همین هیأت است ا لان قابل پسند است و قابل پذیرش است ،ا ما اگر ما با رعایت مواد 38 و 39 و این حرفها ، یک چیزی است که بنا بقول آقایان یک چیز کش دار می شود و تفهیم نمی شود و منحرف میشود ،بنا براین همین نظر کمیسیون قابل پسند ما است و آن پیشنهاد مورد رضایت نیست.رئیس – بسیار خوب ،پیشنهاد را برای رأی گیری مشخص کنید ،آقای شبستری بفرمائید .
محمد شبستری – به این شکل اصلاح بشود (( هیأتهای پیش بینی شده در این قانون با رعایت مواد 38و39 به وضضع مستخدمینی ک به جرائم زیر متهم شده اند رسیدگی خواهند کرد .))
رئیس – (181 نفر در جلسه حاضرهستند )کسانیکه با این پیشنهادقرائت شده موافقند قیام بفرمایند (49 نفر موافق )تصویب نشد.
ابوا لفضل موسوی- اخطار قانونی دارم .
رئیس- اخطار آقای موسوی تبریزی به ماده 013 آقای موسوی تبریزی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . آقایانکه این ماده 13 را بر ماده 38 حوا له می کنند ، من دو جمله از آن میخوانم بعد اخطارم را میگویم :
ماده 38 – (( مجازاتهای اداری جرائم بند ((ب)) ماده 14 و … در صورتی قابل اجراءخواهد بود که جرائم قبلا در دادگاه صالحه بع اثبات رسیده باشد .))
پس این مجازاتها که بند ((ب)) ماده 14 و فلان و فلان و ماده 39و38 … اینها در صورتی قابل اجراءاست که در دادگاه صالحه رسیدگی شده باشند .
رصل یکصد و هفتاد و دوم راجع به تخلفات نظامی است . مسائل نظامی مخصوص .
برای رسیدگی ( تصریح می کند ) به جرائم مربوط به وظایف خاص نظامی یا انتظامی اعضاءارتش ،ژاندارمری ، شهربانی و سپاه پاسداران انقالب اسلامی ،محاکم نظامی مطابق قانون تشکیل میگردد. اصلا جرم سیاسی در اختیار این هیأتهای سه گانه که ما د اینجا تصویب کردیم (( هیأت بازسازی )) حتی رسیدگی آنرا هم نمی توانند بکنند . قانون اساسی تصریح می کند و میگوید (( رسیدگی به جرائم خاص نظامی )) در دادگاه خاص نظامی است . ( دنباله اش این است ) ولی به جرائم عمومی آنان مثلا یک نفر ارتشی اگر خدای نکرده یک زنائی کرده است به دادگتری می رود ـ ا ما مسائل نظامی باشد ، مثلا اسرار نظامی جاسوسی کرده است . اصلا در این مسائل هم حتی رسیدگی به عهده دادگاه صالحه نظامی گذاشته شده است . این هیأتهای سه گانه که ما در اینجا تصویب کرده ایم حق رسیدگی هم نداردند. و هکذا اصل یکصد و شصت و هفتم قانون اساسی …
موحدی ساوجی – آقا این اخطار وارد نیست .
ابوا لفضل موسوی تبریزی – و هکذا دنبا له اش این است که ولی به جرائم عمومی آنان یا جرائمی که در مقام ضابط دادگستری مرتکب شوند در محاکم عمومی رسیدگی میشود . دادستانی و داگاههای نظامی بخشی از قوه قضائیه کشور مشمول اصول مربوط این قوه هستند ا لی آخر اصل …) پس مسائل نظامی خاص را باید خود دادگاه ارتش رسیدگی بکند . این هیأتهای بدوی تجدید نظر ، شورایعالی نظارت اینها نمی توانند اصلا رسیدگی بکنند و همچنین اصل سکصد و شصت و هشتم قانون اساسی :
( رسیدگی به جرائم سیاسی را در دادگاهها با حضور هیأت منصفه )) حتی رسیدگی به آن هم .. (رئیس – خیلی خوب هیأت منصفه تشکیل می دهند ) این دو با این ماده که مجلس می خواهد در باره آن بحث بکند ( هیأتهای پیش بینی شده در این قانون در محدوده مجازاتهایمذکور در فصل سوم و با رعایت ماده 38 به جرائم زیر رسیدگی خواهند کرد )) این هیأتها نمی توانند طبق این اصل یکصد و هفتاد و دوم قانون اساسی به این جرائم رسیدگی بکنند .
رئیس – حکم را دادگاههای صالحه می دهند ، دادگاه نظامی باید باشد .
رئیس – خیلی خوب ، ((نظامی )) میشود ((صا لحه )) آقای موسوی در اینجا نگفته که کیفیت دادگاه چگونه است دادگاه صا لحه هر چه بود . بعداً دادگاه صا لحه را طوری تعیین می کنند که با این قانون بخواند در اینجا مخا لفتی با آن جهت نیست . آقای رحمانی یک پیشنهاد داده اند که تغییر ماهوی نمی دهد . ایشان می گویند ماده 13 به اینصورت اصلاح شود :
ماده 13 – (( جرائم و خطاهائی که در این لایحه مطرح است پنج قسم است …
محمد شبستری – درست است آقای هاشمی این تغییر ماهوی است .
رئیس – بسیار خوب آقای رحمانی توضیح بدهید .
حسینعلی رحمانی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم ، ماده این 13 این است :
هیأتهای پیش بینی شده در این قانون در محدوده مجازاتهای مذکور در فصل 3و با رعایت ماده 38 به جرائم زیر رسیدگی خواهند کرد :
یک مطلب مبهم به مجلس عرضه شده است . هنوز تصمیمی در فصل 3 گرفته نشده است و همچنین ماده 38 تصویب نشده است . ما بیائیم اینجا در بست اختیاری برای این هیأتها قرار بدیهم . آنگاه نتوانیم روی آن اصول و روی آن فسصول و بندها تصمیم بگیریم ، این کار ، کاری نیست که مجلس بتواند با این ابهام و قبل از رسیدگی به ماده 38 و فصل 3، به جرائم زیر رسیدگی بکند . از این جهت بنده 1پیشنهاد می دهم که به اینطریق اصلاح بشود :
(( جرائم و خطاها که در این لایحه مطرح است ، 4 نوع است )) تا بعداً بتوانیم روی اینها تصمیم بگیریم . همین 4 نوع که اینجا هست جرائم نظامی ، سیاسی ، ما لی و اداری ، خطاهای انظباطی و اعمال خلاف عفت عمومی .
رئیس – مخا لف و موافق صحبت کنند .
منشی – آقای عباسی مخا لف.
عباس عباسی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم ن با پیشنهاد اآقای رحمانی از یک نظر باید گفت که هی.تهای بدوی و تجدید نظر و عا لی نظارت ، از اول نمی بایست که تشکیل بشود . روح وظایف هیأتهای 3گانه در این ماده است . که اصلا برای چه تشکیل میشوند ؟ هیأت بدوی و تجدید نظر مثلا و یا شعب آنها و مأموریتشان چیست؟ در اینجا است . اگر این پیشنهاد ایشان تصویب بشود ما هیأت بدوی دیگر نمی خواهیم اصلا می خواهیم چکار ؟ بیاید چکار بکند ؟ این یک .
دوم اینکه ایشان می فرمایند ما یک چیزی را در بسته و سر بسته در اختیار هیأتهای بدوی قرار می دهیم . ماده 38و 35و34 و هر چه که هنوز تصویب نشده ما می خواهیم آن وظایف را بعهده این هیأت بگذاریم ، خیر ، اینطور نیست . ما وظایف هیأتها را یا هیأت بدوی و شعب آنها را در این ماده 13 تصویب می کنیم و جرائمی را که باید به آن برسند تدریجاً در مواد آینده هم تصویب میشود ، وظایف آنها و مراحلی را که هم باید طی بکنند معلوم است . حا لا با پیشنهاد اصلاحیه یا فرضاً با حذف یک تبصره آن امری است علیحده . اگر مادربست همینجا خاتمه می دادیم ، درست بود و ما مواد 14و115و18 را نداشتیم ، صحیح بود اما ما مواد دیگری هم که کاملا جرایم قبل از انقلاب و بعد از انقلاب فساد اخلاقی ، روحیه طرف ، وضع طرف پیش از انقلاب و بعد از انقلاب ، همه اینها را کاملا روشن کرده است ، بنابراین مختصراً برای اینکه وقت مجلس را نگیرم ، من با این پیشنهاد مخا لفم . بخصوص اینکه اگر این پیشنهاد تصویب بشود ، یعنی اصلا بدوی لزومی ندارد .
منشی – آقای شبستری موافق .
محمد مجتهد شبستری – من از این لحاظ با پیشنهاد آقای رحمانی موافقم که آن مشکل را حل می کند . وقتی انطور گفته بشود که جرائم و خطاهای مطرح شده در این لایحه ( مثلا چهار نوع است ) این دیگر مسأله را مر بوط نمی کند به اینکه به این جرائم چه کسی رسیدگی خواهد کرد و چه کسی مجازات را تعیین خواهد کرد ؟ اشکال از اینجا پیدا میشد که در این ماده گفته میشد که هیأتهای پیش بینی شده به این جرائم رسیدگی و مجازات این جرائم را تعیین خواهند کرد که با چند اصل از قانون اساسی منافات پیدا میکرد که در آن اصول با لصراحه گفته شده است که اعمال مجازات داشته باشد و بنده ان عبارت را داده بودم که از این محظور ما فرار بکنیم . ا ما حا لا این پیشنهادی که جناب اقای رحمانی میدهند همین مشکل را حل میکند و اشکال قانون اساسی را بکلی برطرف میکند . یعنی به نحوی است که اشکال ایجاد نمیکند . از این لحاظ من موافقم .
رئیس – نماینده دولت و مخبر کمیسیون مطلبی ندارد ؟( اظهاری نشد ) 180 نفر در جلسه حاضرند . پیشنهاد آقای رحمانی را برای رأی گیری مشخص کنید .
منشی – ماده 13 به این شکل اصلاح بشود:
ماده 13: جرائم و خطاهائی که در این لایحه مطرح است ، 4 قسم است :
1- جرائم سیاسی و نظامی .
2- جرائم ما لی و اداری .
3- خطاهای انظباطی .
4- اعمال خلاف اخلاق عمومی .
هادی – این جمله باید اصلاح شود . (( در این قانون مطرح است )) باید باشد نه ( در این لایحه مطرح است )) .
توکلی – ( خطاهای انظباطی )) بشود (( تخلفات انضباطی .))
رئیس – ایشان میگویند ( خطاهای انضباطی )) بشود تخلفات انضباطی )) که پیشنهاد آقای موحدی هم تأمین بشود . کسانیکه با این پیشنهاد قرائت شده آقای رحمانی و این اصلاحات موافق هستند قیام کند اکثر برخاستند ) تصویب شد. ماده 13 به این شکل رأی گیری شد و رأی گیری جدید نداریم .
منشی – ماده 14 – جرائم سیاسی و نظامی به دو دسته تقسیم میشوند : ا لف – جرائم مربوط به قبل از انقلاب اسلامی که عبارتند از :
قره باغی – من پیشنهاد حذف داده بودم .
رئیس – شما که پس گرفتید.
قره باغی – من از ماده 14تا19 پیشنهاد حذف داده ام .
رئیس – یک بار پس گرفتید ، دوباره نیتوانید پیشنهاد بدهید . آقای قره باغی شما فکر میکنید مجلس مسخره بازی است که آدم یک بار پس بگیرد و دو مرتبه پیشنهاد بدهد ؟ این که نمیشود .
قره باغی – اجازه بدهید من دفاع کنم .
رئیس – ا لان جای بحث نیست . اگر فرض هم بکنیم که پیشنهاد تان صحیح است . ا لان بحث میکنیم میگذاریم برای آخر کار .
عده ای از نمایندگان – ایشان پیشنهادشان را پس گرفتند .
رئیس – مجلس شاهد است که آقای شبستری آمدند با شما صحبت کردند و شما پیشنهادتان را پس گرفتید ماده 14 را بخوانید .
منشی – ماده 14 – جرائم سیاسی و نظامی به دو دسته تقسیم میشوند :
ا لف – جرائم مربوط به قبل از انقلاب اسلامی عبارتند از :
1- همکاری با ساواک منحله .
2- فعا لیت در دو ا ثر حفاظت در اجرای برنامه های خاص ساواک .
3- فعا لیت مؤثر در تحکیم رژیم گذشته و حزب منحله رستاخیز .
4- ارتباط جاسوسی با دول بیگانه و یا سازمانهای جاسوسی خارجی .
5- عضویت در تشکیلات فرماسولری و سازمانهای وابسته و مشابه آن به تشخیص هیأت عا لی نظارت .
6- نمایندگی مجلس شورای ملی و سنای سابق بعد از 15خرداد 40 باستثناء آنانی که به فرمان ا مام قبل از 22 بهمن 57 استعفاء کرده اند و نیز داشتن مشاغل وزارت و معاونت وزارت و سفارت و استانداری در رژیم سابق پس از خرداد 42 تا 22 بهمن 57 .
ب – جرائم مربوط به بعد از انقلاب اسلامی :
1- قیام علیه جمهوری اسلامی به هر نحو .
2- همکاری با قوای بیگانه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران .
3- عضویت در سازمانهای جاسوسی علیه نظام جمهوری اسلامی و یا جاسوسی و کسب محرمانه به نفع دول بیگانه یا گروههای داخلی که فعا لیت آنها ممنوع اعلام گردیده است .
4- فعا لیت به نفع گروههائی که فعا لیت آنها ممنوع اعلام گردیده در محیط اداره .
5- ارتکاب اعمال مغابر با مصالح نظام جمهوری اسلامی از قبیل شایعه پراکنی کار شکنی ، کم کاری و همچنین موارد غیر قانونی اعتصاب و تحصن و تظاهرات .
6- اعمال زور مسلحانه برای بدست آوردن امتیازات فردی و یا گروهی در محیط اداره.
7- اعمال فشارهای گروهی و یا فردی برای تأمین مقاصد و یا به دست آوردن امتیازات غیر قانونی .
8- قاچاق اسلحه و مهمات .
9- افشای اسناد و اسرار نظامی .
10-از بین بردن و یا اختفای غیر مجاز مدارک و اسناد دولتی ، اعم از محرمانه و غیر آن مربوط به قبل و یا بعد از انقلاب اسلامی .
11-بکار بردن قلم و بیان و هر گونه تبلیغ بمنظور تضعیف نظام جمهوری اسلامی .
رئیس – پیشنهاد هائی را که رسیده است مطرح کنید .
منشی – اولین پیشنهادی که بیشتر از همه پیشنهادها درباره آن رسیده است و قریب 15 نفر از دوستان پیشنهاد کرده اند آقای موسوی خوئینی ها ، آقای موحدی ساوجی ، آقای هادی ، آقای محسن رهامی ،آقای قهرمان رحمانی ،آقای زرهانی ،آقای حسین نیا ،آقای محمد حسین رحیمی ،کیان ارثی ،ناطق نوری ( ا لبته این ورقه تازه به دستم رسیده است ) قبلا هم این پیشنهاد را آقای انصاری و دیگر دوستان داده بودند . پیشنهاد این است که جمله (( باستثنای آنانی که به فرمان ا مام قبل از 22 بهمن استعفا کرده اند )) از بند 6 ماده 14 حذف شود . ضمنا ً آ قای فخرا لدین حجازی هم این پیشنهاد را داده بودند .
رئیس – یکی از آقایان توضیح بدهند . آقای حجازی بفرمائید .
فخرا لدین حجازی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . نمایندگان همان مجلس فرمایشی که توبه کرده اند مورد عفو ا مام قرار گرفته اند ولی این د لیل آن نیست که دو مرتبه بتوانند مسؤولیتهائی را در جمهوری اسلامی عهده دار بشوند . اینها در مجلسهایی فرمایشی رأی داده اند به وجود حکومتهای نظامی و در این کشتارها دست داشته اند ، قوا نین ضد ملی را تصویب کرده اند ، از دولتهای ضد مردمی حمایت کرده اند ، چنین کسانی شایستگی احراز مقام و مسؤولیت را ندارند . اگر هم توبه کرده اند چون در حین انقلاب بوده و احساس کرده اند که دیگر رژیم ندارد ، توبه کرده اند . توبه آنها موجب جلب عفو ا مام شده است . وی این د لیل نمیشود که بتوانند مسؤولیتهای را در دوران جمهوری اسلامی عهده دار بشوند . بنابراین بنده استدعا میکنم از کلمه (( باستثنا ء به بعد …)) حذف شود .
رئیس – متشکر ، مخا لف صحبت کند .
منشی – آقای رحمانی مخا لف .
حسنعلی رحمانی – بسم الله ا رحمن ا لرحیم . او لا برای عفو ا مام باید خیلی ارزش قائل باشیم و عفو ا ام را با تمام عمقی که دارد در نظر بگیریم تا معلوم باشد به اینکه این مجلس تا چه حد نسبت به شعاع عفوهای ا مام تعهد دارد . ما به این سادگی نمیتوانیم عفو ا مام را نادیده بگیریم و بعد مشکلاتی نهایتاً برای مملکت ما از جهات مختلف درست بشود . عفو ا مام و امان دادن ا مام در حکم عفو و ا مان ملت و در حکم عفو و ا مان مجلس است . از این لحاظ دولت به خود اجازه داده است که با تمام دقتهائی که در این پرونده ها داشته است ، این موضوع را در نظر بگیرد و رعایت بکند و بعد هم ما نمیتوانیم به این سادگی استعفای آن افراد را در آن شرایط و اختناق مطلبی بگیریم که غیر قابل توئجه باشد . استعفای که آنها داده اند اگر چنانچه استعفای واقعی باشد در حکم انتخار بوده است . و اینها نهایت ایثار خودشان را در آن شرائط برای در هم شکستن رژیم بکار برده اند و سزاوار نیست که ما امروز بیائیم در اینجا عفو ا مام را نادیده و ایثار آنها را هم نادیده بگیریم و لذا بنده با این پیشنهاد مخا لفم .
منشی – موافق آقای توکلی .
احمد توکلی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . توجه بفرمائید برادرهائی که با این پیشنهاد مخا لف کردند ، یک نته را زا آن غفلت میکنند . فکر میکنند که اگر ا مام مجازات کسی را که زندان و اعدام بوده برحسب ولایتی که داشته اند عفو کرده اند معنی آن این است که اگر چنین فردی مثلا آمد خواستگاری یک دختری ، پدر دختر بگوید چون ا مام عفو کرده من دخترم را به او میدهم .ا مام عفو کرد که این زندان نرود ن ا مام عفو کرد که این اعدام بشود . چه ربطی به این دارد که حکومت اسلامی ایران بیاید در ماده22 که به احتمال خیلی قوی هم تصویب میشود ) شما گفته اید که هر کس مأمومور ساواک بوده ، یعنی در ادره ساواک کار میکرده یا منبع ساواک بوده ، اینها به انفصال دائم از خدمات دولتی محکوم میشوند ا ما به کسانی که در این مجلس و ساختمان مشابه این نشسته اند و قوانینی را تصویب کرده اند که مشروعیت به تمام دستگاه و سیستم ساواک داده بود . ا مام آمدند در اواخر که میدانستند هوا پس است یک استعفاء نامه نوشتند و جا لب این است که اینجا تاریخ را 22 بهمن آورده اند و روز 21 بهمن صورت جلسه است که در مجلس سنای شاه روز 21بهمن قانون تصویب کرده اند . غروب آ ن روز هم آمده اند و استعفا ء کرده اند . اینمعنی ندارد که شما به چنین کسانی رحم بکنید . تازه کاری نمی خواهید به آنها بکنید . شما می خواهید بیائید و بگوئید که آقا نمی خواهیم شما مستخدم حکمومتی باشید که محرومانی این حکومت را سرکار آوده اند که تو تا روزهای آخر به آنها ضربه می زدی . حرف این است . و بنابراین باید تمام آن کسانی که وکیل مجلس بوده اند .( حا لا پیشنهاد بعدی را هم آقای عباسی داده اند که اگر وکیل مجلس مؤسسان هم بوده اند که سال 43و54 تشکیل شده آنها هم همینجور ) کسانی که به با لاترین قوه مملکت در زمان شاه میرسند یعنی مغز متفکر شاه هستند و دارند تسهیل قانونی برای او می کنند ، این فرد جرمش خیلی بیشتر از کسان دیگری است (( بلعم باعور)) گناهش خیلی بیشتر از آن سربازی است که همراه فرعون میرفته و می جنگیده چون مشروعیت نظام را فراهم می کرده است . یک مأمور ساواک علیه یکنفری گزارشی کرده شما این را می گوئید انفصال دائم از خدمت . ا ما کسی که قانون تصویب مرد ، مشروعیت به کار آ،ها داد، می گوئید نه ، چون استعفاء نامه نوشته اشکال ندارد ، بسیاری از منابع ساواک هم این اواخر پشیمان شده بودند و در تظاهرات هم شرکت می کردند . اینها را که نمیشود معاف کرد . اگر واقعاً اینها مستأصل بودند که نبودند باید آن هیأت رسیدگی کند . شهید آیت آمد اینجا اسنادی داد که تازه آن هم جای حرف دارد وباید رسیدگی بشود و حقوقها پس گرفته بشود . من خبر دارم یکی از این و کلاء که فامیل نزدیک یکی از دوستان من است یک ماه تمام لباس مندرس پوشیده بود و رفته بود جلو آن هیأتی که مسعودی یک عضو آن بوده است و دو نفرآقایان دیگر هم بوده اند و آخر هم از پرداخت پولهائی که از مردم خورده بود معاف شد . بر فرض اینکه مستحق بخشش در زمینه ما لی باشد ، چه ضرورتی دارد که دوباره در استخدام دولت باقی یماند و از این ملت حقوق بگیرد ؟
رئیس – آقای دری و آقای رضائی مطلبی ندارند؟
رضائی – ما با این پیشنهاد موافقیم .
رئیس – آقای رضئی نماینده دولت هم می گویند که ما با حذف پیشنهدی آقایان موافقیم . خوب پیشنهاد برای رأی گیری مشخص بشود .
منشی – پیشنهاد این است که در بند 6 ماده 4 که نوشته است 00 نمایندگی مجلس شورایملی و سنای سابق بعد از 15 خرداد 42 )) این قسمت باستثنای آنانی که بفرمان ا مام قبل از بهمن 22 بهمن 57 استعفا کرده اند )) حذف میشود ، یعنی (( کلیه نمایندگان مجلس شورای ملی و سنای سابق بعد از 15 خرداد 42 99 و بقیه عبارت باقی ماند .
عده ای از نمایندگان – و مجلس مؤسسان …
عده ای از نمایندگان – (( و مجلس مؤسسان )) را هم اضافه کنید .
منشی – نمیشود یک چیز جدیدی است .
رئیس – آقایان توجه بفرمائید رأی گیری می کنیم . 182 نفر حاضرند ، کسانی که با پیشنهاد حذف این جمله که مشخص شد و از طرف آقایان گفته شد و بحث شد ، موافق هستند قیام بفرمایند ( اکثر برخاستند ) تصویب شد .
منشی – پیشنهاد بعدی از آقای یوسفی اشکوری درباره ((بند 4)) قسمت ((ب)) است در (بند 4) هست :
((فعالیت بنفع گروههائی که فعایت آنها ممنوع اعلام گردیده ، در محیط اداره))
محمد شبستری – آقای توکلی من جلوتر از آن پیشنهاد داده بودم.
منشی – من نمی توانم بر اساس بند اینها را مرتب کنم .
محمد شبستری – من در بند ((ا لف )) پیشنهاد داده بودم .
رئیس – ایشان به ترتیب رسیدن پیشنهاد ها عمل می کنند ، نه ترتیب بند ها
منشی – ایشان یک ماده ، من پیشنهاد ها را ردیف می کنم ، من مکرر خواهش کرده ام که شما با خط بنویسید . گزارش آخری کمیسیون این است :
(( فعا لیت بنفع گرووهائی که فعا لیت آنها ممنوع اعلام گردیده است در محیط اداره …))
یوسفی اشکوری – پس می گیرم .
منشی – پیشنهاد بعد هم از آقای مجید انصاری و یوسفی اشکوری است که بند 11 قسمت ((ب)) حذف شود :
(( بکار بردن قلم و بیان و هر گونه تبلیغ بمنظور تضعیف نظام جمهوری اسلامی …))
رئیس – آقای مجید انصاری بفرمائید .
مجید انصاری – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم ، ا لبته من دو پیشنهاد داده بودم اگر هر کدام از اینها تصویب بشود آن یکی عملا انجام شده است . یکی این بود که شماره 5 از (( بند ب )) حذف بشود . شماره 5 (( بند ب)) این بود که :
((ارتکاب اعمال مغایر با مصالح جمهوری اسلامی از قبیل شایعه پراکنی کارشکنی ، کم کاری و همچنین موارد غیر قانونی اعتصاب و تحصن و تظاهرات )).
شماره 11 این است : (( بکار بردن قلم و لبان و هر گونه تبلیغ لمنظور تضیعف نظام جمهوری اسلامی ایران )).
علت اینکه من پیشنهاد حذف دادم این است که این چهارمین بار است که در همین ماده این مسأله تکرار شده است . از شما خواهش می کنم این ماده ی 14 را دقیقاً از با لا مطالعه بکنید . یکجا نوشته شده :
(( قیام علیه جمهوری اسلامی به هر نحو )) این در بر گیرنده همه موارد است این یکجا .
یکجای دیگر باز آمده : (( عضویت در سازمانهای جاسوسی علیه نظام جمهوری اسلامی … تا آخر این شماره 3 که تمام فعالیتها را به هر نحوی که علیه نظام جمهوری اسلامی متذکر شده است . این دو مورد .
در شماره 5 آمده : (( ارتکاب اعمال مغایر با مصالح نظام جمهوری اسلامی )) که این خیلی وسیع است . شامل قلم ، بیان ، تظاهرات ، تحصن و همه چیز میشود و بعد هم خودش توضیح داده می گوید : از قبیل شایعه پراکنی ، کار شکنی ، کم کاری که هیچکدام از اینها ضابطه هم ندارد . کارشکنی در چه حد ؟ کم کاری در چه حد ؟ ولی در عین حال در این ماده توضیح داده است . حا لا دو مرتبه در شماره 11 می گوید : بکار بردن قلم و بیان و هر گونه تبلیغ بمنظور تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران ، این تبلیغ حدودش چقدر است ؟ در چهار جا شما گفتید مجدداً هم اینجا تکرار میشود من فکر می کنم این ماده ی 14 به یک مقاله نویسی شباهت بیشتر دارد تا به قانون نویسی . در پنج جا ، چهار جا یک موضوع مشابهی را به ا لفاظ مختلف تأکید کرده اند ، لذا من معتقد هستم این بند پنج حذف بشود یا بند یازده هر کدام که رأی بیاورد .
منشی – آقای عباسی مخا لف .
عباس عباسی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم ، اولا آقای انصاری درست مشخص نکردند که بند پنج را می خواهند حذف بشود یا بند 11؟ حا لا بهر صورت همان بند 11 هم که باشد در تمام این مواردی که ما داریم و در ماده ی 14 چه جرائم قبل از انقلاب و یا جرائم بعد از پیروزی انقلاب ، هیچکدام موضوع تضعیف نظام جمهوری اسلامی از طریق بیان و قلم اصلا آورده نشده ، قیام علیه جمهوری اسلامی ایران بهر نحوی که باشد قیام غیر از تضعیف است . طرف قیام مسلحانه می کند ، کودتا می کند ، تشکیلاتی زیر زمینی ایجاد می کند . ا ما یکی هم هست بنی صدر مانند مقعونی شما ببینید این مقالات بنی صدر از نظر ظاهر چیزی نبود . قیام نبود و یا دیگران ، نهضت آزادی حا لا بنی صدر مرد نهضت آزادی که هنوز گورش گم نشده است ، نهضت آزادی را ببینید در رابطه با آ، بحران و به بن بست رسید و کی باید برود و همه اینها ، این مقالات را که خوانده اید . تضعیف غیر از تیراندازی است تضعیف درد از مدت اثر خودش را ممکن است بگذارد . قیام یکدفعه بصورت کودتا با هر چیزی دیگری است بیان و تبلیغات علیه یک نظام این است که می ایستد صحبت می کند و می گوید آقا این نقص هست بنا به نظر ما لایحه قصاص چنین است و چنان … اینگونه تبلیغات غیر از کودتا کردن است غیر از فعا لیت بنفع سازمان منافقین خلق و بیکار بیکار است . بنابراین من شدیداً مخا لفم با حذف این بند یازده .
منشی- آقای یوسفس اشکوری موافق .
یوسفی اشکاری – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم ، در پیشنهاد حذف ماده ی 11 یک قسمت مطلب را برادرمان آقای انصاری گفتند که بد لیل اینکه در چند جا تکرا رشده و به شکلهای مختلفی آمده لزومی ندارد و چیز زائدی است و ا ما قسمت دیگر مطلب این است که در اینجا آ/ده (( بکار بردن قلم و بیان و هر گونه تبلیغ بمنظور تضعیف نظام حاکم و نظام جمهوری اسلامی )) خوب ا لبته این روشن است که هیچ فرد مسؤول متعدی که حتی به کشورش و به مملکتش علاقمند باشد ، نباید نظام حاکم و نظام قانونی حاکم بر کشور را تضعیف بکند ن این چیز روشن و واضح و درستی است . ا ما عیب کار در این است که در اینجا آمده (( بمنظور تضعیف نظام جمهوری اسلامی )) خوب این منظور را چه کسی باید تشخیص بدهد ؟ این یک معیاری است قلبی . اگر بر فرض بنده یک انتقادی بکنم ، شما هم یک انتقادی بکنید خوب یکی ممکن است با سوء نیت باشد ، یکی ممکن است با حسن نیت باشد و مسلماً آنکه با سوء نیت انتقاد می کند و لو کلمه حق می گوید وراده باطل می کند ، خوب این کار خلافی می کند ولی تشخیصش بخصوص که بخواهیم قضاوت بکنیم درباره اش کار بسیار مشکلی است و چون راه سوء استفاده را احیاناً ممکن است باز بکند یا حداقل با آن معیارهائی که هست آدم بخواهد تشخیص بدهد که به چه منظوری شکا این حرف را زدید و تعجب می کنم از برادرمان آقای عباسی که می گویند آن شخص راجع به فلان مطلب حرفی زده آ، یکی چه گفته ، بسیار خوب حا لا اینرا شما به آ، شکل بخواهید عمل کنید یا در عمل هر کسی را که هر حرفی بزند به نظر شما خلاف برسد ، فوری آنرا جرم تشخیص بدهید ، در عمل به اینجا میرسیم که با لاخره آن کسی که حرفی دارد ایرادی دارد انتقادی دارد در عمل نتواند ، حرفی بزند و صحبتی بکند و باید خفقان بگیرد . بهر حا ل چون راه سوء استفاده باز است و جه دیگر قضیه این است و از این جهت من پیشنهاد میکنم که این ماده حذف بشود.
رئیس – بسیار خوب آقای دری و آقای رضائی مطلبی ندارد ؟ اظهاری نشد ) 160 نفر حضور دارند . پیشنهاد آقای انصاری و آقای اشکوری روشن است بند 11 از قسمت (ب)) را میگویند حذف بشود . کسانی که با این پیشنهاد موافق هستند قیام بفرمایند (58 نفر ایستادند ) تصویب نشد . چون آخر وقت است بقیه پیشنهاد ها برای جلسه بعد می ماند . اسامی غائبین اعلام بشود .
منشی – بسم الله ا لرحمن ا لرحیم . جلسه امروز دوشنبه 2/6/60چهار بیمار دو مجروح ن دو مرخصی و یک مأمور ، پنج غائب غیر موجه و پنج تأخیر غیر موجه .
غائبین غیرموجه ، آقایان : اخونیان از ساری ، - کرمی از دشت آزادگان علی گلزاده غفوری از تهران – حسن لاهوتی از رشت – معزی از ملایر .
تأخیرهای غیر موجه ، آقایان : خاچاطوریان 17 دقیقه – انصاری راد 23 دقیقه – خزاعی 25 دقیقه – خانم طالقانی 26 دقیقه – اسید نجف آبادی 48 دقیقه .
از رؤسا شعب هم دعوت میشود که در جلسه مشترک خودشان با هیأت رئیسه فردا ساعت 3 بعد از ظهر در اطاق هیأت رئیسه شرکت کنند هفته قبل هم دعوت شده بود ولی بعلت عدم تشکیل جلسه کارهای لازم نمایندگان جدید عقب افتاده بود . حضور در جلسه فردا بعد از ظهر ا لزامی است .
10= پایان جلسه و تاریخ تشکیل و دستور جلسه آینده
رئیس – جلسه بعد فردا ساعت 8 صبح و دستور جلسه هم بحث درباره لایحه بازسازی است .
( جلسه ساعت 10/12 دقیقه پایان یافت )
رئیس – مجلس شورای اسلامی – اکبر هاشمی رفسنجانی