جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 193 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 193 )

  • یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۶۰

جلسه یکصدو نود وسوم 18 مرداد ماه 1360 هجری شمسی 8 شوال 1401 هجری قمری بسمه تعالی مجلس شورای اسلامی صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز یکشنبه هجدهم مرداد ماه 1360 جلسه ساعت هشت و بیست و پنج دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد فهرست مندرجات صفحه 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید…………………………………… 2 2- بیانات قبل از دستور آقایان باغانی، ملک پور، موحدی کرمانی …………………………… 3 3- بیانات آقای رئیس در مورد انتخابات هیات رئیسه شعبه ها و کار آنها و تذکرات نمایندگان و تذکرات آقای رئیس در رابطه با اظهارات آقای ملک پور………………………………… 13 4- تصویب قانون اراضی شهری …………………………………………………………. 16 5- طرح نامه شورای نگهبان در مورد الحاق دادگاههای انقلاب اسلامی به دادگستری ………. 35 6- پایان جلسه و تاریخ تشکیل و دستور جلسه آینده …………………………………….. 61 نماینده شورای نگهبان در جلسه حضور داشتند. 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید رئیس – بسم الله الرحمن الرحیم، با حضور یکصدو هشتاد نفر جلسه رسمی است. دستور جلسه قرائت شود. منشی – بسم الله الرحمن الرحیم، دستور جلسه یکصدو نود و سوم روز یکشنبه هجدهم مرداد ماه یکهزار و سیصدو شصت هجری شمسی، مطابق با هشتم شوال یکهزارو چهارصدو یک هجری قمری. 1- تلاوت کلام الله مجید. 2- نطقهای قبل از دستور. 3- دنباله رسیدگی به گزارش شور دوم کمیسیونهای مسکن و شهرسازی وقضائی در خصوص طرح اراضی شهری. 4- انتخاب نماینده برای کنفرانس بین المجالس. 5- گزارش کمیسیون امور قضائی درخصوص طرح قانونی الحاق دادگاههای انقلاب به دادگستری جمهوری اسلامی ایران که از شورای نگهبان اعاده شده و با اصلاحاتی در کمیسیون به تصویب رسیده است. 6- اجازه تفویض اختیار به کمیسیون های دیوان محاسبات و امور اقتصادی و دارایی جهت بررسی و تصویب طرح مربوط به رسیدگی به پرونده های کسری جمعداری طبق اصل هشتادو پنجم قانون اساسی برای مدت دو سال. 7- اعلام اسامی غائبین و دیرآمدگان. 8- اعلام ختم جلسه و تاریخ و برنامه جلسه بعد. رئیس – تلاوت کلام الله مجید شروع شود. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم «ولایحزنک الذین یسارعون فی الکفر انهم لن یضرواالله شیئا یریدالله الایجعل لهم حظا فی الاخره و لهم عذاب عظیم.» ان الذین اشتروا الکفر بالایمان لن یضروا الله شیئا و لهم عذاب الیم. ولا یحسبن الذین کفروا انما نملی لهم خیر لانفسهم انما نملی لهم لیزداد وااثما و لهم عذاب مهین. ماکان الله لیذرالمومنین علی ما انتم علیه حتی یمیزالخبیث من الطیب، و ما کان الله لیطلعکم علی الغیب ولکن الله یجتبی من رسله من یشاء فامنوا بالله و رسله وان تؤمنوا تتقوا فلکم اجر عظیم.» سوره ال عمران – 171 تا 175 (صدق الله العلی العظیم – حضار صلوات فرستادند) 2- بیانات قبل از دستور آقایان: باغانی، ملک پور و موحدی کرمانی رئیس – سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید. منشی – آقای باغانی بفرمائید. باغانی – اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، کذلک یضرب الله الحق و الباطل فاماالزبد فیذهب جفاء و اماما ینفع الناس فیمکث فی الارض کذلک یضرب الله الامثال. با درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب از پانزدهم خرداد سال چهل و دو تا شهدای اخیر شهدای هفتم تیر ماه و شهدای اخیر مرحوم دکتر آیت، مرحوم فقیهی حاکم شرع فارس و اصطهبانات. انقلاب اسلامی ما و تشکیل حکومت اسلامی با اینکه مشترکاتی با سایر انقلاب های واقع شده در جهان را دارداما ویژگیها و استثنائاتی دارد. نحوه به ثمر رسیدن انقلاب و تشکیل حکومت اسلامی و حتی اکنون مبارزه ستمگران و اوباش با این انقلاب شاید در تاریخ، استثنائی و بی سابقه باشد. انقلاب ما بدون اتکاء به هیچ قدرت خارجی و بدون وابسته بودن به سازمانهای مزدور بیگانه و وابسته راه خودش را گرفت و به پیش حرکت کرد و با فریادهای الله اکبر و مددالهی و دادن قربانیانی که بی دریغ جان خود را فدای اسلام می کردند به ثمر رسید. دشمن در ابتدای پیروزی انقلاب پیدا بود که عمق انقلاب را درک نمی کند. دشمن خیال میکرد پس از گذشتن مدت کوتاه، انقلاب بر دامان قدرت ها و مخصوصا قدرت شیطانی آمریکای جهانخوار که سی سال قدرت مطلقه در ایران داشت سقوط میکند. ابتدا با نصیحت و کجدار و مریز با ما برخورد می کرد. مخصوصا با چراغ سبزی که دولت موقت نشان داد با وجاهتی که داشت، تصور میشد که نیروهای انقلابی از صحنه بیرون بروند به مساجد و مدارس قدیمه برگردند، مشغول گفتن مسائل حیض و نفاس و استحاضه بشوند. دشمن باز همان رفت و آمدهای مشکوک، حفظ منافع نامشروع و قبضه کردن قدرت را در ایران به چنگ آورد ولکن بزودی متوجه شدند اشتباه می کنند. گروه تروریست فرقان که فیالحقیقه شاخه نظامی منافقین خلق محسوب میشد با سروسری که با آمریکای جهانخوار داشت، دست به کار شد. در آغاز پیروزی انقلاب دسته گلها و پشتوانه هائی را از انقلاب گرفت. و خیـال میکرد انقلاب را تضعیف میکند. ترس و وحشتی که ایجاد میکند نیروها را از صحنه بیرون می راند و دشمن جایگزین آنها میشود. اما انقلاب اوج گرفت. خون پاک آن شهداء، شهید و فیلسوف بزرگوار مطهری انسجامی به ملت داد، خروش امام و بیانیه مهم امام در مدرسه مبارکه فیضیه امت را بیدارتر و ملت را خروشان تر کرد. دشمن دوباره به فکر نفوذ در دستگاه رهبری افتاد. خائنی همچون بنی صدر علیه لعائن الله را برملت تحمیل کرد. ولی خدا میداند بنده در حوزه انتخابیه ام همان وقتها در حول و حوش انتخابات ریاست جمهوری در جلسه ای که علما و بعضی از بازاریها جمع شدند که در این باره صحبت کنند بنده گفتم که به چهار دلیل من بنی صدر را شایسته این مقام نمی دانم. ویکی این بود که فکر این مرد از افکار منحط غربی پرشده، اسلامی را که ما قبول داریم، او قبول ندارد و بنابراین نمیتواند مجری احکام اسلام و قانون اساسی باشد و ادله دیگر. ولکن دشمن کمین کرده بود دشمن طوری نیروهای اهریمنی خودش را بسیج کرده بود مثل اینکه زمین و زمان تبلیغ میکرد بنی صدر صددرصد. من همان وقت ظنین بودم این همه تبلیغات آیا نمیتواند دست سازمان سیا در کارباشد؟ با کمک پولها و دلارهای آمریکا گوشه ای از این تبلیغات اوج بگیرد؟ ولکن ظاهرا چنین بود. دشمن این خائن پلید را از صندوق درآور و برملت با فریب و نیرنگ تحمیل کرد. دشمن خوشحال بود که توانسته است رهبری حکومت جمهوری اسلامی را پس از امام به دست خائنی که از مهره های دست پرورده خودش هست، بسپارد. بنی صدر در اولین نطق انتخاباتی خودش که در آرشیو صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران ضبط است، من درست یادم هست، همان شب پیروزیش در سیمای جمهوری اسلامی ایران ظاهر شدو گفت من از کلیه کسانیکه در ریاست جمهوری من تخریب و اخلال کردند انتقام می گیرم. این عین جمله اش است و در آنجا ضبط است. و دیدید که انتقام هم گرفت. دیدید که دشمن وقتی خیالش بیشتر راحت شد بنی صدر خائن فرماندهی کل قوا را از امام دریافت داشت. دشمن تمام توان و تلاشش را برای کوبیدن انقلاب بکار برد. در هشتصد کیلومتر مرز مشترکمان مزدور امپریالیزم جهانی، صدام، از زمین و هوا و دریا شهرها، روستاها، تاسیسات ما را بمباران و گلوله باران می کرد. بنی صدر خائن هم در مقام ریاست جمهوری همه نهادها و ارگانها و همه شخصیت های ما را در داخل بمباران تبلیغاتی میکرد. آیا این در تاریخ دنیا بی سابقه نیست؟ کشوری درحال جنگ باشد 800 کیلومتر مرزش زیر گلوله های توپ و راکدهای دشمن باشد، رئیس جمهورش هم در داخل هر روز بلوا بر پاکند و هر روز تبلیغات سوء کند و هر روز همه نهادها را حتی مقام رهبری را مورد سوال و مورد حمله قرار بدهد، روزنامه های وابسته به بنی صدر خائن و همچنین وابسته به مزدوران و بیگانگان آنها هم با کمال بی رحمی و قساوت مقالات تحریک انگیز و مقالات توطئه آمیز و مقالات فتنه انگیز نشر می دادند. نصایح امام، دعوت امام به آرامش، جوش و خروش حتی امام نتوانست آنها را آرام کند تا اینکه سیل خروشان امت و امام به تلاطم در آمد و براه افتاد آن سد پوسیده ای را که بنی صدر خائن برای استعمارگران با کمک ساواکیها با کمک چپ گرایان، با کمک سرمایه داران نا مشروع با کمک منافقین خلق می خواست آن سد را در برابر سیل خروشان انقلاب اسلامی حفظ کند، آن سد در هم شکست، کفهای روی سیل رفتند. «فاما الزبد فیذهب جفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فی ا لارض»وقتی دست دشمن از همه جا کوتاه شد،دست به این تروریزم بیرحمانه زد.گاهی برادران تعبیر میکنند تروریزم کور، شاید هم چنین باشد.ولی من می ترسم نقشه وسیع تر باشد. شما تاریخ خونبار فلسطین را نگاه کنید. صهیونیست های شقاوتمند بی رحم به سر کردگی مناخیم بگین رهبر تروریست ها آن کسیکه الان رئیس دولت اسرائیل است. اینها شروع به ترور شخصیت ها در فلسطین اشغالی کردند قتل عام هائی نظیر قتل عام دیر یاسین و جاهای دیگر را بوجود آوردند. قدرت های شیطانی هم به این ها کمک می کردند تا آنها توانستند رد پائی در فلسطین اشغالی برای خود پیدا کنند. نکند الان قضیه چنین باشد؟ (رئیس – دو دقیقه وقت دارید) تروریزم های بی رحم با کمک رسانه های گروهی شرق و غرب با کمک مزدورانی که دارند تبلیغ میکنند. درخبرنامه ها بود و دیدید شما، رادیومسکو میگوید اگر ایران بخواهد آرامش و امنیت داشته باشد، باید همه نیروهائی که در سقوط شاه سهمی داشته اند، در حکومت سهیم باشند. عین این بیان را صدای آمریکا می گوید. و روزنامه ها هم که در خارج می نویسند. آیا این نقشه حساب شده ای نیست؟ تروریزم کور است یا نه؟ یک نقشه و توطئه وسیع در سطح جهان الان درجریان است بلکه جلو سیل خروشان انقلاب را سد کنند. با ترور شخصیتها با کمک مزدوران بیگانه و با کمک قدرتهای شیطانی صحنه را خالی کنند و بعد نوکرهای خود را برملت اسلام تحمیل کنند در خبرنامه ها بود بنی صدر خائن گفته است خانم من، مرا به مقاومت تشویق کرد، نمی خواستم مقاومت کنم، ولی چه خوب بود می گفت آقا و اربابم مرا تشویق به مقاومت کرد نه خانمم، مساله از مساله خانم بالاتر است. اربابهائی که بنی صدر را تحمیل کردند، آنها هستند که بنی صدر را به مقاومت تشویق می کنند آنها هستند به او پناهندگی سیاسی میدهند. آنها هستند کشوری پس از کشوری حاضرند او را پناه بدهند وزیر پر خود بگیرند توطئه وسیع است. باید مسوولین امور واقعا دقت کنند. من همین جا مساله ای را بگویم دیدید شهربانی دیروز بیانیه ای داد من از شهربانی گلایه نمی کنم که بدون درخواست مقامات مراقب حفظ جان آنها نبوده است. نه، این را نمی گویم. من عرض میکنم حالا که مردم این همه اخلاقی و فداکاری نشان می دهند و نسبت به نیروهای نظامی و انتظامی اظهار علاقه و محبت و برادری میکنند. یک قصه کوچکی است ولو نیم دقیقه وقت میگیرد. برای باز سازی و تعمیر کلانتری هشت که در خیابان آزادی مقابل اداره جدید راهنمائی و رانندگی است رئیس این کلانتری در جلساتی که ما داریم شرکت میکردگفت چه خوب است بودجه کم است از مسجد شما کمک بگیرید برای تعمیر و رنگ آمیزی اطاقها و اسفالت پشت بام. مبلغ پنجاه دو هزار تومان خرج این بازسازی بود بنده به کمک مساجد این مبلغ را تامین کردم. مردمی که اینقدر فداکارند حق ندارند از شهربانی بپرسند که پاسبانها چرا در خیابانها گشت نمی دهند؟ آیا این هم محتاج به بخشنامه و در خواست است؟ مگر نه این است که زمان، زمان جنگ است؟ زمان صلح که نیست. مگر نه این است که تروریستها با تمام توان و تلاششان کوشش میکنند ترور کنند؟ بمب گذاری کنند؟ شهربانی نباید بر مراقبتش در گشت زنی مامورین و پاسبانها و در دقت کارآگاهان شهربانی بیفزاید و مراقب باشد؟ این که درخواست نمیخواهد. این وظیفه اولیه شهربانی و مامورین انتظامی است. شما در خیابان ها که حرکت میکنید، یک پاسبان نمی بینید. اگر هم می بینید یکی یا دو تا می بینید. (رئیس ـ شما وقت آقای موحدی را هم گرفتید…) من امیدوارم هستم که شهربانی با این وظیفه خود عمل کند و با کمک پاسداران گشت بدهند و دقیقا خیابانها را مراقب باشند. واما گلایهای از سرپرست وزارت کشور، آری سرپرست وزارت کشور میبایستی فکر حفظ جان شخصیتها و نمایندگان و مراقبت در خانه ها و کوچه های آنها را بعهده شهربانی بگذارد و بخواهد از شهربانی و این کار را سرپرست وزارت کشور متاسفانه نکرده است. مثل اینکه ما در حال جنگ نیستیم، صلح است و هیچگونه تهدیدی هم در کار نیست. از خدای بزرگ دوام عمر امام و ادامه این رهبری پیامبرگونه و پیروزی انقلاب اسلامی را خواهان هستم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. رئیس ـ سخنران بعدی را دعوت کنید. منشی ـ آقای ملک پور بفرمائید. ملک پور ـ بنده پنج دقیقه از وقتم را به جناب آقای موحدی کرمانی میدهم که گزارشی از زلزله کرمان دارند. البته استدعای من از ریاست محترم مجلس اینست که دستور بفرمایند سایر آقایان نمایندگان تشریف بیاورند به داخل جلسه چون فکر می کنم گزارش ایشان گزارش مهمی باشد و خوب است که همه آنرا بشنوند. رئیس ـ بفرمائید. ملک پور ـ به خشنودی اهورامزدا قبل از طرح مطالبم میخواهم از همکاران مجلس تقاضائی بکنم. بارها ریاست محترم مجلس این نکته را یادآوری کرده اند که مجلس شورای اسلامی جائی است که باید نمایندگان مردم با هم تبادل نظر کنند وباز هم به تاکید ایشان باید این امکان را داشته باشند که نظر خود را آزادانه بیان کنند،ولو این که به نظر بعضی نادرست باشد. گاهی در بعضی موارد دیده شده است که در برابر اظهار عقیده یکی از نمایندگان دیگری فورا انکی به او می زند،اگــر این رویه ناپسند و خطرناک ادامه پیدا کند در آینده نزدیک گفته خواهد شد فلانی توده ای است چون طرفدار ملی کردن بازرگانی خارجی یا اجرای بند ج اصلاحات ارضی است و فلانی طرفدار سرمایه داری و فئودالیسم و از یاران حزب رنجبران است چون معتقد است که در مورد ملی کردن بازرگانی خارجی و اجرای بند ج باید درنگ کرد. من قبول دارم که این پیش آمدها بسیار نادر بوده است، ولی حتی یک مورد آن هم کافی است تا ضرورت این یادآوری را مسلم کند. انقلاب، هم چنانکه رهبر انقلاب بارها تاکید کرده اند، متعلق به همه مردم است و هیچکس حق ندارد به خاطر استنباط خود از ادامه راه انقلاب، دیگران را غیر انقلابی بداند. تنها ضد انقلاب و دشمنان جمهوری اسلامی در آن طرف خط و در برابر ما قرار دارند و بقیه نباید جز با بحث و منطق رویاروی هم قرار گیرند. این ضرورت انقلاب و شرط تداوم و تعمیق آن است . اما اصل مطلب: انقلاب بزرگ ما تا کنون از فراز و نشیب های زیادی گذشته است. دشمنان عریان انقلاب ـ سلطنت طلبان، ساواکی ها، وابستگان دربار و جاسوسان امپریالیسم ـ ودر کنار آنها سرمایه داران و مالکان بزرگ، دشمنان اصلی انقلاب بودند وهنوز هم هستند. حامی همه آنها امپریالیسم جهانی به سرکردگی امریکا است. امریکا و یاران او در اروپا و آسیا، جمهوری جوان ما را محاصره اقتصادی کردند، به تجاوز آشکار طبس دست زدند، کودتای نوژه را ترتیب دادند، صدام جنایتکار را به جان ما انداختند. رئیس جمهور ظاهر الصالحی را بر ما تحمیل کردند که در یک دست اقتصاد توحیدی داشت و در دست دیگر خود کتاب آسمانی بقرآن را به ما نشان میداد و قبول کنیم که ما و همراه ما مردم انقلابی ما هم فریب خوردند و او را پذیرفتند تا آن که آن کرد که همه دیدیم. ولی امپریالیسم از هیچ کدام از این ها سود نبرد و از هر توطئه سر شکسته تر. بیرون آمد. اگر با خوشباوری بخواهیم فرض را بر ایت بگریم که در هیچ کدام از این موارد خود ما، یعنی جبهه انقلاب، تقصیری نداشتیم، دو زیان اصلی خواهد داشت: اول اینکه به خواب خوش فرو می رویم و به بزرگترین دشمن خود، یعنی به غرور، میدان میدهیم و از این راه، نفوذ دشمن را آسان تر می کنیم. دوم این که ریشه های دشواری ها را نمی شناسیم و همچنان در زد و خورد با جزئیات و فرعیات خود را مشغول می داریم. چه شد که کسانی همچون امیر انتظام و نزیه و مراغه ای و قطب زاده و مهدیون و محققی و دیگران در اولین حکومت بعد از انقلاب راه یافتند؟ چه شد که بنی صدر توانست خود را به عنوان یک قهرمان جا بزند و نخستین رئیس جمهور کشور انقلابی ما بشود؟ چه شد که ما نتوانستیم هجوم هوا پیما و هلیکوپتر ـهای امریکائی را به طبس بفهمیم؟ و چه شد که همه مدارک موجود در این هلیکوپترها همراه با جان پاک رئیس پاسداران یزد، با بمب های خودمان از بین رفت؟ چه شد که با همه آگاهی هایی که داشتیم و با همه هشدارهای سازمان های انقلابی، خود را آماده دفاع در برابر هجوم راهزنانه صدام نکردیم؟ داستان هویزه و کم و کیف آن کدام است؟ مگر ما از نوع پاسداران جان پاکی که در آن جا به قتلگاه فرستاده شدند، چقدر داریم و آیا تحقیق در باره آن را انجام داده ایم؟ و هزاران سوال دیگر. اگر ننشیینیم و در باره همه این ها با دقت مطالعه نکنیم ، و ریشه ها را پیدا نکنیم، نمی توانیم امید این را داشته باشیم که دیگر از این حوادث در آینده پیش نیاید. این درست است که همه این ها زیر سرامپریالیسم آمریکا و هوا داران اروپائی و ‌‌‌‌‌آسیایی اوست. ولی آخر مگر ما باید امکان بدهیم که دشمنان انقلاب ما هر کار میخواهند بکنند و بعد ما تفسیر کنیم که خوب تقصیر ما چیست، امریکا جنایتکار است. نقش امپریالیسم، جنایتکاری است ولی نقش ملت ها هم خنثی کردن این جنایت کاری هاست. کارها را سرسری نگیریم، از گذشته بیاموزیم، صف انقلاب را دچار تفرقه نکنیم، با روحیه انقلابی به جبران اشتباه ها بپردازیم. شجاعت در اشتباه نکردن نیست.، شجاعت در قبول اشتباه و پند گرفتن از آن است. من برای این که وقت زیادی از مجلس نگیرم آن چه که بنظرم میرسد در چند مورد ذکر میکنم: 1- این روزها ضد انقلاب بیداد میکند.، بمب گذاری و آدم کشی به صورت کور خود در همه جا به چشم میخورد. ولی در این مورد هم باید چند نکته را همیشه در نظر داشته باشیم. روحیه انقلابی، روحیه قاطع در برابر دشمنان انقلاب به هیچ وجه نباید بعنوان خشم و انتقام جویی و عصبیت باشد. امپریالیسم و سرمایه داری جهانی در هر جای جهان که انقلابی به سود مردم روی دهد ساکت نمی نشیند و به انواع نیرنگها و خرابکاریها دست میزند. خرابکار تربیت میکند و به داخل کشور انقلابی میفرستد تا محیط ارعاب و آشوب بوجود آورد و از آنطرف هم بلند گویان امپریالیستی، روزنامه ها ورادیوها وخبر گزاریها فریاد بر میآورند که درداخل کشور انقلابی آشوب است نام انقلابی و مجاهد روی خرابکاران میگذارند و هر روز شهری و ناحیه ای را بدست آنها و در خیال خود تصرف مکنند. خوب، ما با این ترفندهای امپریالیستها بخوبی آشنا هستیم ولی آنها ضمنا منتظر نتیجه گیری هستند. آنها میخواهند ما را عصبانی کنند. به انتقام جوئی وا دارند و آنوقت فرصت بدست ‌آورند و اعمال ناشی از عصبانیت ما را که طبعا قابل دفاع نیست به رخ مردم دنیا بکشند. این جوانان هجده و بیست ساله ای که امروز در دام ضد انقلاب هستند، تنها فریب خوردگانند. اینها هیچکدام عامل حقوق بگیر سیا یا اینتلجنت سرویس نیستند اینها افراد خاصی هستند که به گمان خدمت به انقلاب در دام امپریالیستی افتاده اند. اینها بالقوه انقابی هستند منتها باید بفهمند و باید ارشاد بشوند. نباید فریب خوردگان جوان و افراد خام بی تجربه را با سران و جنایتکار آنها به یک چوب راند. جدا نکردن اینها از یکدیگر ضرر عمده دیگری هم دارد و آن این است که ضد انقلاب حرفه ای را از زیر ضربه خارج میکند. ضد انقلاب عریان یعنی ساواکیها و سلطنت طلبان و سر مایه داران و بزرگ مالکان اینها نه خانه تیمی دارند و نه با ساکی پر از اعلامیه بر دوش خود به بیرون میآیند. ارتباطات و توطئه های اینها خیلی مدرن تر از اینها است من نه از پرونده ها اطلاع دارم و نه این اعدام شدگان را میشناسم. از کار و عمل و رفتار آنان هم متنفرم ولی یک مثال بزنم. من وقتی که وصیت نامه سعادتی را خواندم به خود لرزیدم ‌‌آیا من بعنوان نماینده مجلس شورای اسلامی بعنوان کسی که به انقلاب و به پیروزی آن با تمام وجودم عشق میورزم میتوانم فردا در برابر اهورا مزدا پاسخی بدهم؟ آیا این یک انتقام بود یا یک عمل انقلابی؟ من حکم نمیکنم، ولی بحر حال حادثه ای است که مرا پریشان کرده است و اعتراف میکنم که این پریشانی تنها مربوط به همین یک مورد نیست. 2ـ با مردم صریح و بی پرده سخن بگوئیم. به مردم اعتماد کنیم آنها هرگز از حقایق دست پاچه نمیشوند. وقتی که مردم با قاطعیت از سخنگوی دولت میشنوند که مواد منفجره در پشت دیوار سالن حزب جمهوری اسلامی کار کذاشته شده بود و بعد واقعیت بصورت دیگری در میآید، ارتباط دولت با مردم دچار اشکال میشود. 3ـ کارهای بنیادی را از یاد نیریم. فقط به آن وسیله است که میتوانضد انقلاب را برای همیشه خلع سلاح کرد. بازرگانی خارجی را بدون شاید و اما ملی کنیم اجرای بند «ج «و «د » اصلاحات ارضی را بلا درنگ آغاز کنیم. طب ملی را جدی بگیریم. دانشگاهها را باز کنیم و در کنار اینها در داخل و خارج مملکت دستهای دوستی را بفشاریم و از دشمنان بی نقاب وبا نقاب دل بکنیم. به خواستهای اقلیتهای مذهبی و به توقعات درست ملیتهای گوناگون با سعه صدر بیشتری توجه کنیم. جلوی باندهای قاچاق و دزدی و فساد را که بسیاری ناشی از آزادی افغانهای فراری از کشورشان است بگیریم. آخر اگر اینها مجاهدند در تهران و اصفهان و کرمان چه میکنند اهورا مزدا سرزمین پاک ما و انقلاب مقدس ما را از گزند همه دشمنان داخلی و خارجی حفظ کند. آمین. رئیس ـ آقای موحدی، پنج دقیقه وقت برای شما مانده است. موحدی کرمانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، «من سمع رجل ینادی یا للمسلمین و لم یجبه فلیس بمسلم»چند روزی با استجازه از مجلس موفق شدم از منطقه زلزله زده کرمان و حومه بازدید کنم. لازم میدانم یک مختصر فشرده خدمت نمایندگان محترم مجلس عرض کنم. منطقه زلزله زده وسیع هست. تخریب خانه در این منطقه وسیع بسیار شگفت آور و تاثیر انگیز است. در بعضی از آبادیها که من رفتم به کلی تحقیقا تمام آبادیها و ساختمانها بطور کامل ویران شده بود. که اگر بگوئیم دقیقا خشتی بالای خشتی باقی نمانده است، سخنی به گزاف نگفته ایم. انسان وقتی آن آبادی را می بیند یک تل خاک، خانه ها بصورت تلهای خاک هست. در خود کرمان بیش از بیست هزار خانه ضربه خورده است، شکاف برداشته است و لطمه دیده است که اهالی جرات اینکه در زیر آنها سکونت کنند ندارند و تعداد زیادی در خیابانها، در کوچه ها در پارکها، وسط صحن خانه بسر میبرند. من در این وقت بسیار کوتاه چند جمله از مسائل مهم عرض میکنم. اول اهمیت باز سازی. با توجه به اینکه ما زمستان را در پیش داریم و اگر اندکی غفلت و مسامحه بشود خواهران و برادران ما در زیر باران و برف قرار خواهند گرفت عرض کردم منطقه وسیع هست و نیاز شدید به خانه هست. در این زمینه دو پیشنهاد دارم. پیشنهاد اول اینکه مسوولین مملکتی سریع وام در اختیار آنها که میتوانند وام بگیرند و بسازند و بعدا تدریجا وام را بپردازند، وام در اختیار صاحبان خانه های ضربه خورده قرار بدهند، همراه با مصالح، مصالح ساختمانی سیمان نسبتا در کرمان هست ولی مصالح دیگر از قبیل آجر و آهن، خاصه آهن کم است، باید کشور به این منطقه آسیب دیده کمک کند که حادثه ای که فاجعه هست باید کشور کمک کند و مصالح در اختیار بگذارد. مهمترین مساله، باز تکرار میکنم بازسازی منطقه است در پیامی که خدمت امام تقدیم کردم، عرض کردم، فراموش نمیکنیم یک زنی با روحیه ای آرام و با داشتن حالت رضا و صبر و تسلیم اشکهایش میریخت و میگفت: موحدی ما امسال در سرمای زمستان میمیریم. مساله دوم احیاء قنوات و بعضی از مناطق هست. باغات دارند و این باغات تمام سرمایه عمر آنها است وبه من میگفتند که اگر این قنواتی که ضربه خورده است، زود احیاء نشود و آب به باغات نرسد باغات مما خشک میشود وبرای همیشه ما بدبخت و بیچاره هستیم و این آبادی را باید رها کنیم و برویم جاهای دیگری منزل کنیم. نیاز شدید به حمام هست. باید سریع اقدام بشود. مساله دیگر، در خیلی از این آبادیها قالی باف وجود دارد، کارگردان قالی باف وجود دارد، کارگردان قالی باف هستند که اینها کارگاههایشان لطمه خورده است و قانع هستند دو قطعه چوب به اسم فرنگ در اختیار آنها گذاشته بشود که قطعه چوب ساده ای هم هست. قیمتش هم از صد تومان و دویست تومان نیست میگویند دو قطعه چوب به ما بدهید، ما کارگاهمان را نصب میکنیم، مشغول قالیبافی میشویم و حاضر هم نیستیم بیائیم جلوی ستاد بایستیم و یک کیلو و دو کیلو برنج بگیریم کشاورزان با مناعت طبع میگویند دستهای ما با بیل و کلنگ و کارگران میگویند دستهای ما آبله کرده است با کار آشنا هستیم. کمک مجانی نمیخواهیم، دو تکه چوب به ما بدهید کار گاه را نصب کنیم. البته باید عرض کنم مسوولین استان در جریان هستند و کمک هم کرده اند. چوبهایی را در اختیار گذاشته اند، ولی توصیه من این است که بیشتر، برای اینکه مساله بسیار مهم است. بحث دیگر اینکه نیازهای فوری مردم تا حدی تامین شده است ولی در عین حال بطور کامل تامین نشده است. مثلا به من زیاد میگفتند که به ما یک چادر دادند، هفت، هشت نفر هستیم و داریم تدریجا وسائلمان را هم از زیر آوار بیرون میاوریم یک چادر دیگر نیاز داریم که وسایلمان را در زیر چادر بگذاریم. ولی متاسفانه چنین چیزی وجود نداشت. من از مسوولین هلال اجمر تقاضا میکنم، که چادر بیشتری در اختیار استان قراربدهند که با وضع بهتری نیازها تامین بشود. مثلا اظهار میکردند که احیانا پتو به بعضی کمتر داده شده است یخ در بعضی از مناطق که خیلی داغ است، آنجا آبادیها بدو قسم است. یک قسمت کاملا میشود گفت سرد سیر و یک قسمتهایی را کاملا میتوانیم بگوئیم گرمسیر. بطوریکه مردم تابستان را در سرد سیر بودند، زمستان را در گرمسیر، و همین سیرج که تلفات آن زیاد هست، اهالی شهداد در فصل تابستان به سیرج آمده بودند و در آنجا زیر آوار رفتند. در هر حال بعضی مناطق که کاملا گرم هست یخ و امثال اینطور چیزها لازم است. تانکر آب و مخزن آب لازم است. هست، ولی من توصیه میکنم بیشتر باشد. گاه میشود یک مخزن ‌‌آبی را سر جاده نصب کردند که باید یک زن که داغدیده است، شوهرش از دست رفته است، داغ فرزند دیده است، با وضع دلخراشی بلند شود (رئیس ـ وقتتان تمام است.) سیصد، چهار صد متر یا یک کیلومتر راه برود تا به آبی برسد و ظرف کوچکش را آب کند. مساله مهمتر (با اجازه جناب رئیس) مساله پاکسازی منطقه است با کمال تاسف باید عرض کنم تا دیروز که من آنجا بودم و دو روز قبل در منطقه میچرخیدم هنوز لاشه های حیوانات زیر آوار است و سلامتی مردم وسلامتی محیط را کاملا تهدید میکرد، مسوولین میگفتند بولدوزر و لودر باندازه کافی در اختیار ما نیست. هنوز وسایل مردم زیر آوار هست. باید فکری کرد ماشین آلات سنگین، لودر و بولدوزر و امثال اینها در اختیار آنها گذاشت. البته عرض کنم دیروز شنیدم که ارتش آمادگی دارد برای اینکه عده ای از سربازها را اعزام کند برای پاکسازی، امیدوارم که در این زمینه سریع اقدام بکند، و در پایان از روحیه مردم هم بگوید. با آنکه مشکلات بسیار زیاد. زن داغدیده کنار خانه مخروبه ویران شده نشسته است و بچه های یتیم هم جلویش قرار دارند و از گرما و از هر جهت در رنج هست. ما احوالش را میپرسیدیم حالت چطور هست؟ میگفت: الحمد لله خدا امام را حفظ کند. تقاضائی که اکثر از من داشتند سلام ما را به امام برسان و از جانب ما دست امام را ببوس. با چنین روحیه ای قوی این مردم آسیب دیده که به شدت ضربه خورده اند انتظار دارند از این انقلاب اسلامی که حامی مستضعفین است و حکومت عدل علی است، هر چه زودتر به داد آنها برسد. از خدای متعال مسئلت میکنم به همه ما توفیق دهد در مقابل این حادثه بسیار دلخراش و فاجعه بسیار مولمه که زبان من قدرت بیانش را ندارد، خداوند به مسوولین مملکتی و به برادران و خواهران نماینده محترم مجلس توفیق خدمتگذاری عنایت بفرماید. والسلام علیکم و رحمه الله. 3- بیانات آقای رئیس در مورد انتخابات هیات رئیسه شعبه ها و کارآنها و تذکرات نمایندگان و تذکرات آقای رئیس در رابطه با اظهارات آقای ملک پور رئیس ـ بسم الله الرحمن الرحیم، پیش از شروع در دستور تذکراتی دارم که عرض میکنم. در مورد شعبه –ها طبق آئین نامه باید در راس سال تجدید انتخابات بشود. شعبه ها در مورد هیات رئیسه و ارکان خودشان این کار را بفرمایند و دیگر اینکه شعبه ها جلسه تشکیل بدهند این پرونده هایی که رسیده است زودتر رسیدگی کنند بیاورند مجلس که آقایانی که تشریف دارند بتوانند زودتر حق رای پیدا بکنند، و سوم شعبه ها باید جلسه تشکیل بدهند و نماینده های جدیدی که آمده اند معرفی کنند به هیات رئیسه برای کمیسیونها، و این کار را ان شاء الله همین امروز آقایان بکنید که کمیسیونها بعضیهایشان بعد از شهادت دوستانمان حد نصاب هم ندارند و آقایان هم نمیدانند در چه کمیسیونی کار بکنند که از وقت آقایان هم استفاده بشود. تذکراتی نمایندگان مجلس داده اند که میخوانم. آقای دکتر خلیلی نماینده بافت در مورد خرید علوفه برای دامها و تسریع در ساختمان راه سیرجان ـ بافت و سد خاکی روی رودخانه بافت. آقای رحمانی نماینده بیجار در مورد پوشش تلویزیون و رادیو که صدای بیگانه را بگیرد. آقای الویری نماینده دماوند و فیروزکوه به جهاد سازندگی تذکر میدهند که صدها هکتار جو وگندم و نخود بدلیل نبودن نیروی انسانی روی زمین مانده است، کمکی کنند که محصول کشاورزان جمع بشود. آقای نوروزی، حق شناس و حسینی واعظ نماینده رامیان و آقای حسینی نماینده مینودشت، آقای محمدی نماینده گرگان به دولت در مورد تامین گازوئیل و سموم پنبه و روغن موتور برای کشاورزان تذکر میدهند و آقای همتی برای بیمارستان مشکین شهر تذکر میدهند که جراح لازم است و بوسیله تگرگ محصولات کشاورزان صدمه دیده است، دولت رسیدگی کند. آقایان هاشمیان نماینده رفسنجان بدولت تذکر میدهند که صاحبان تانکرها بخاطر سودجویی در مواردی تانکرهایشان را تبدیل به کامیون میکنند که بخاطر سوخت رسانی در کشور باید جلوی این مساله گرفته بشود و آقای فدائی نماینده سربند اراک به ژاندارمری تذکر میدهند که دقت بکنند که خرمن سوزها و محصول سوزها را بازداشت کنند. آقای محمودی در مورد راه شهر کرد ـ بروجن و دادگاه لرجان و بیمارستان صد تختخوابی به دولت تذکر میدهند،و یک تذکر انتباهی هم من دارم که در رابطه با اظهاراتی است که امروز شد. آقایان اطلاع دارید که دیروز قاضی شرع دادگاه اصطهبانات را با دو پاسدارش شهید کردند. و باز در لبنان مجاهدین خلق مسوولیت انفجار بانک صادرات لبنان را به نفع فرانسه بعهده گرفتند. در یکی از دعا ها گویا امام سجاد است که میفرماید: الحمد الله که خداوند دشمنان اسلام را از احمقها قرار داده است. هیچ چیز بهتر از این دلیل حمق یک گروه نمیشود که ده، پانزده سال شعار ضد امریکائی و ضد غربی و منافع خلق بدهند و در چند لحظه همه ده، پانزده سال شعارهای خودشان را پاک بکنند. وقتی که مسعود رجوی و بنی صدر با خلبان هوا پیمای شاه فراری که تحقیقا باید یک مهره قوی ساواکی قدیم باشد به فرانسه میروند. بعد بلافاصله قاعده یک قرار دادی است ساده که نیست. مجاهدین در لبنان برای اینکه جوابی به مردم لبنان و به شیعیان محروم لبنان بدهند،بانک صادرات ایران را در مقابل حرکتی که مردم لبنان و شیعیان لبنان علیه منافع فرانسه کرده بودند بانک ایران را منفجر میکنند. این یا یک قرارداد ده، پانزده ساله میخواهد که نمونه هایش را قبلا در انشعاب مجاهدین و دخالت سفارت امریکا و فرار تقی شهرام از زندان ساری و بعد آن جریانات پیش آمده ببینیم. که باید بگوئیم از ریشه در اصل شک کنیم یا بگوئیم همان حالت تذبذبی که قرآن برای نفاق در نظر گرفته است که منافق ثابت قدم باشد. «لا الی هولاء و لاالی هولاء»و «ذالک بانهم امنوا ثم کفرو فطبع علی قلوبهم فهم لا یفقهون» خدا قلبهایشان را مهر زده است و نمیفهمند. اینطور بشود که انسان با یک اقدام اینطوری ایجاد دلیل برای محکومیت سابقه آینده خودش بکند. امروز در لبنان فالانژیست و مجاهد خلق، بشیر جمیل، اسرائیل عوامل صدام همه افتادند در مقابل مردم محروم لبنان و کسانیکه دارند علیه اسرائیل میجنگند. آنها علیه فرانسه شعار میدهند، اینها بانک ایران را منفجر میکنند که چرا دیروز شما علیه فرانسه شعار دادید یا با منافع فرانسه جنگیدید، وجالبتر اینکه اینها بطور رسمی با کسانیکه در امریکا علیه ریگان اعتصاب کردند، کارکنان برجهای مراقبت فرودگاههای امریکا که حقی میخواهند، حالا من در آن مسائل کاری ندارم، ما آنجا خیلی حرفی نداریم، اما مطلب این است، یک حرکتی علیه ریگان شده است و همکارانشان در سراسر دنیا دارند تائید میکنند، اینها هم پالگی آنها شدند و این جریان را میگویند یک جریان انحرافی است. چقدر آدم احمق بشود. ما اگر غصه میخوریم، غصه میخوریم که ایرانیهای مسلمان که قبلا مسلمان بودند اینقدر احمق و بی شعور باشند، همراه اسرائیل، ریگان، میتران، فالانژ و بعد هم میخواهند اینجا قیافه انقلابی بگیرند در ایران و بعنوان نیروهای انقلابی و متاسفانه و شاید هم خوشبختانه که تریبون مجلس این مقدار آزاد باشد که در آن اظهاراتی بشود. من از یک جهت خوشحالم که جناب آقای ملک پور نماینده زرتشتیان بدون اینکه نمایندگان اعتراضی بکنند این حرف را زدند و یک قدری تردید کردند در اینکه این اعمال دادگاههای ما انتقامی باشد یا انقلابی. من نمیدانم چه تردیدی هست که این اعمال انقلابی است. اگر بناست روی وصیت نامه آقای سعادتی بحث بشود.آن جهات دیگرش را بحث کنید. آنکه با صراحت گفت رفقا امروز شما امروز دارید آب به آسیاب امپریالیست میریزید. آنکه با صراحت گفت، خوب روی این جهتش هم تاکید بکنید. یک آدمی، جریانی که به اعتراف کادر مرکزی خودشان در خدمت امپریالیسم قرار گرفتند، اعدام اینها انقلابی نیست،آنها با موتور در خیابان بدن پاسدار را زیر رگبار بگیرند و با بمب قطعات بدن یک عابر را مثل آن فرد آمریکایی به سر درخت بفرستند، انقلابیند؟ یا فریب خورده اند. من البته قبول دارم عده ای از بچه ها فریب خورده اند اما جریان یک جریانی است که خیانت بار است. امروز شما اگر جاسوس اسرائیل را در ایران اعدام کنید انقلابی نیستند. اگر لبنانیها فلانژها را بیرون کنند، اعدام کنند، انقلابی نیستند. کتائب در لبنان بعنوان یک جریان فریب خورده قابل ترحم است. خوب اینها امروز همراهند. (هادی ـ ارتش عراق هم فریب خورده است.) صدام، رجوی، بنی صدر، میتران، ریگان، بگین، بشیرجمیل، سادات که مثل یک راهزن هواپیمای ما را در مصر نگهداشته است میگوید من نمیگذارم بیاید، آنها میشوند دیسیپلینهای بین المللی، که این دیگر راهزنی روشن است. آقایان همه در یک جریان قرار گرفتند، اینها فریب خورده ها هستند که ما باید یک قدری به اینها رحم بکنیم. ما داریم رحم میکنیم اما ملت ما را نمیبخشند که رحم بکنیم. این ملت وقتی که کارد به استخوانش برسد، خودش دست در میاورد و اجازه نمیدهد اینطور نیروهای انقلابی ما را در خیابانها ترور بکنند و ما بعنوان یک جریان فریب خورده بخواهیم، البته من باز هم مثل گذشته به جوانها و بچه هایی که در این دام افتادند تاکید میکنم که برگردند و از دادگاهها هم تقاضا کردم که راه بازگشت را برای اینها نشان بدهند اما این را بدانید که امروز جریان عمیق تر است ویک جریان عمیقی است در حرفهای خود آقای ملک پور هم بود که امپریالیست نقشه کشیده کست و درست اینجا تخم ریزی کرده است و امروز دارد نتیجه میگیرد.، این بچه ها را انداخته جلوی اینکه جریان انقلاب ما را متوقف کند. اگر هم فریب خورده هست، فریبی است که از حد خیانت کمتر نیست و قاطعیت ضرورت دارد،البته از نظر من راه بازگشت هم برای بچه های مسلمان ضرورت دارد. یعنی ما باید راه بازگشت را برای اینها باز بگذاریم. خلخالی ـ این مطلب مال آقای ملک پور نبود. این را دیکته اش کردند والا عقلش نمیرسد… رئیس ـ خواهش میکنم شما چیزی نفرمائید آقا ایشان دلسوزانه حرف زدند. معلوم بود نظری دارند که خواستند نظرشان را بگویند. من حرفی هم ندارم و تریبون مجلس هم جای این حرفها است وباید این حرفها گفته بشود. البته باید مطالب روشن بشود. و اما امروز اعلام کردیم که مجلس شورای اسلامی برای شهید آیت از ساعت 4 تا 6 بعد از ظهر ما در مدرسه شهید مطهری جلسه ترحیم داریم. 4- تصویب قانون اراضی شهری رئیس ـ دستور امروز ادامه بحث در طرح اراضی شهری است دو ماده ساده از آن بیشتر نمانده است. آن دو ماده را مطرح کنیم بعد به کارهای بعدیمان برسیم. منشی ـبسم الله الرحمن الرحیم. ماده15 ـ وزارت مسکن و شهرسازی و شهرداریهای باید این متجاوزین را به دادسرا و دادگاههای صالحه معرفی واز اراضی مورد تصرف وتجاوز با دخالت مستقیم قوای انتظامی رفع تصرف و تجاوز نموده و برحسب مورد در اختیار دولت یا شهرداریها قرار دهد. یک پیشنهاد از آقای رحمانی است که «با دخالت مستقیم قوای انتظامی» را پیشنهاد کرده اند حذف بشود. آقای رحمانی بفرمائید. حسینعلی رحمانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، «وزارت مسکن وشهرسازی و شهرداریها باید این متجاوزین را به دادسرا و دادگاههای صالحه معرفی کنند و از اراضی مورد تصرف و تجاوز با دخالت مستقیم قوای انتظامی رفع تصرف وتجاوز نموده «اگر چنانچه بنا است به دادسرا و دادگاههای صالحه معرفی بکنند، دخالت مستقیم یعنی بدون اینکه نیاز به اجازه دادسرا و دادگاههای داشته باشد. دخالت مستقیم قوای انتظامی وجهی ندارد. و دیگر اینکه طبق اصل 36 قانون اساسی حکم به مجازات و اجرای آن که این رفع تصرف و تجاوز گاهی اوقات یک نوع مجازات است مثل تخریب یک ساختمان باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد. یعنی دادگاه صالح باید به این رسیدگی بکند. بنابراین طبق قانون اساسی این جزء اموری است که از شوون قوه قضائیه میباشد و قوای انتظامی مستقیما نمیتوانند در مطلق تصرفات وتجاوزات دخالت بکنند. چون گاهی اوقات تصرف و تجاوز اگر رفع بشود به حد مجازات میرسد مثل تخریب یک ساختمان. بنابراین بنده تقاضا کردم که عبارت «با دخالت مستقیم قوای انتظامی» حذف بشود. منشی ـ مخالف آقای عباسی. عباس عباسی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، متن ماده، گمانم احتیاج به توضیح زیادی نداشته باشد. «میگوید وزرات مسکن و شهرسازی باید این متجاوزین را به دادسرا و دادگاههای صالحه معرفی و از اراضی مورد تصرف و تجاوز با دخالت مستقیم قوای انتظامی رفع تصرف و تجاوز نموده و بر حسب مورد اختیار دولت یا شهرداریها قرار دهد.» آن موضوعی که آقای رحمانی فرمودند اینجور به نظرم میاید، قوای انتظامی در خدمت دادگستری هستند آن برای جلب و احضار و دستگیری است و صحیح است و وزارت مسکن یک وزارت قضائی نیست اما وقتی از طرف تعهد گرفتند که ‌‌آقا فعلا شما نمیتوانید اینجا خانه بسازید و در شهرداری تعهد کتبی میسپارد و حتی ضامن هم معرفی میکند و از ضامن هم تعهد میگیرند و شبانه میسازد باید با او چکار کرد؟ من خودم یک مدتی در دادسرا بودم طرف را می آوردیم طبق همان ترحم اسلامی، از او تعهد میگرفتیم و میگفتیم آقا برو اینکارها را نکن و خوب نیست شما بروید با موافقت شهرداری کارتان را بکنید شب میرفت و دیوارش را میـکشید صبح که شهرداری می آمد، دیوار نیم قامت دومتر بالا آمده بود حالا که شهرداری میخواهد خراب بکند، چون بر خلاف موازین شهرداری و موازین شهری است، زن و بچه اش را جلو بلدوزر یا لودر خوابانده است و میگوید یا این لودر و بولدوزر از روی من رد بشود، یا من نمی گذارم و اگر شهرداری ویا وزارت مسکن و مقام مسوول دیگری در این رابطه کاری نداشته باشد تا این ساختمان به اتمام برسد، بعد بخواهد خراب بکند چیست؟ بعد میگویند تو از اول میخواستی ممانعت بکنی. حالا که ما خانه ساخته ایم و 500 هزار تومان یا 400 هزار تومان خرج آن کرده ایم و همه کارش را تمام کرده ایم تو آمده ای و میخواهی خراب بکنی؟ هم اجتماع، هم عقل، هم عرف، همشرع یک چنین حقی را به وزارت مسکن نمی دهد اما وزارت مسکن از اول می ید توسط نیروی انتظامی (البته این بصورت اجبار نیست اگر خودش نتوانست با نیروی خودش برای او مقدر نبود) و از قوای انتظامی کمک میگیرند و این تکلیفی است برای قوای انتظامی که در این رابطه به وزارت مسکن کمک کنند و بروند و رفع تجاوز بکنند نه جلب و دستگیری طرف، بروند مامورین، حالا یا پلیس باشد، یا کمیته باشد یا ژاندارمری باشد، یا هر چیزی که باشد این را از تصرف مجدد و اضافی منعش بکنند بعد هم پرونده اش را خود وزارت مسکن تکمیل می کند و میفرستد به دادگاه و اینها را به دادگاه معرفی میکند، جلبشان، احضارشان، توفیقشان، بازداشت شان با وزارت مسکن نیست، فقط وزرات کمک میگیرد در آن مواردی که نمیتواند، اگر خودش توانست که دیگر دردی ندارد که برود و بلافاصله نیروی پلیسی و شهربانی و دژبان بیاورد اما وقتی طرف قبول نمی کند و مثلا جلو بونلدوزر و لودر خوابیده است و میگوید « یا مرگ یا خانه » حالا و اقعا هم یا باید مرگ این برسد ( به گفته خودش ) یا خانه با مرگ دیگران، کوچه را تنگ کرده، راه را بن بست کرده، خیابان را بهم زده، از ‌آنطرف خانه پشتی با آتش سوزی روبرو است، ماشین آتش نشانی میخواهد برود نمیتواند چون کوچه تنگ است و راه عبور نیست تلفن به شهرداری شده و ماشین هم سر کوچه آمده است و 2000 ناسزا به شهرداری میگویند که تو چرا نمی آیی؟ او میگویدخوب من راه ندارم، این خانه هم اینجا آمده، حالا وزارت مسکن باید چکار بکند؟ با نیروهای خودش و کارمندان خودش و کارکنان خودش هم نمیتواند رفع این تجاوز ورفع این تصرف را بکند و زمین را در اختیار بگیرد مجبور است برود به شهربانی به ژاندارمری و دیگر مقامات مسوول متوسل بشود تا رفع این بشود تا ضرر و زیان بیشتری لااقل به خود سازنده این خانه و کسی که مدعی صاحب خانه است وارد نشود والا پس از تکمیل همه کس رد میکند. بنابراین من با حذف این پیشنهاد مخالفم. منشی ـ آقای بیات بفرمائید (بیات ـ بنده موافق نیستم ) . رئیس ـ موافق آقای موسوی خراسانی بفرمائید. موسوی خراسانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، اگر این جمله ای که جناب آقای رحمانی پیشنهاد حذفش را دادند هیچ اشکالی نداشته باشد، جز اینکه یک جمله اضافی است. کافیست که حذف بشود. برای اینکه وقتی وزارت مسکن و شهرسازی و شهرداری ها میبینندکه تجاوزی در اراضی شهری و یا دولت بوجود آمده به دادسرا ها و دادگاههای صالحه مامورین اجرائی دارند وقتی که حکمی صادر کردند مسوولین اجرائی و مامورین موظفند آن حکم را اجرا کنند یعنی رفع تجاوز و تصرف .از آن اراضی بکنند پس ما چه این جمله را بیاوریم و چه نیاوریم قاعدتا مامورین دولت همان قوای انتظامی است که به وسیله قوای انتظامی رفع تصرف و تجاوز میشود پس ما چه داعی داریم که این جمله را در اینجا بیاوریم جمله ای که مسلم هست و هیچگونه اشکالی در باره آن نیست وقتی که دادگاه صالح حکمی داد مامورین انتظامی بایستی اجراء بکنند. پس لزومی ندارد که این جمله در اینجا وجود داشته باشد. رئیس ـ مخبر کمیسیون یا آقای وزیر مسکن اگر توضیحی دارید،بفرمائید. مهندس گنابادی ( وزیر مسکن ) بسم الله الرحمن الرحیم، برادرمان آقای عباسی دفاعشان خیلی به جا و موثر بود و در جهتی بود که من میخواستم صحبت کنم فقط من یک توضیحی بدهم که ما نمونه های زیادی داریم که آمده اند و مقداری زمین گرفته اند و بعد ما تا هنگامی که خواسته ایم برویم و شکایت کنیم و الان هم پرونده اش در دادگاه است، طرف رفته و 30 الی 40 هزار متر زمین گرفته و فروخته و الان ما مثلا با 200 الی 300 خانواده گرفتار هستیم و هنوز هم دادگاه رای نداده و هنوز هم ما آن جا را نمیتوانیم خراب کنیم یعنی 200 خانه ساخته شده و ما هنوز داریم نگاه می کنیم ان شاءالله دادگاهها طوری بشود که بتواند در فاصله یکی، دو روز جواب بدهد و مسلم است که اگر از طریق دادگاهها عمل بشود بهتر است. عرض کردم که این قانون تمامش واقعا با اشکالاتی که داشته ایم و گرفتاری هائی که داشته ایم آنها را در نظر گرفته ایم که تا توانسته ایم در این قانون پیاده کنیم این به نفع خود متجاوز است گو اینکه نباید کاری به نفع متجاوز انجام بدهیم ولی این درجه اتفاقا به نفع متجاوز است یعنی او وقتی که دارد پی میکند و شروع کرده است و آجر ریخته است همان جا جلویش را میگیریم بعد به دادگاه رجوع میکنیم دادگاه رای میدهد و تکلیفش معلوم میشود اگر بنا باشد که بسازد و تمام بشود به ضرر متجاوز است و از آن طرف دولت هم یک دولتی میشود که بنای مردم را روی سرشان خراب میکند ساختمان تمام شده بعد از سه سال دیگر رای میدهند که میخواهیم ساختمانی بسازیم که حتی ممکن است خود سازنده اش هم در آن نباشد و فروخته باشد و داده باشدبه کس دیگر، حالا اگر اینطوری که هست تصویب بشود، همین الان که آجر ریخت همین الان جلویش را میگیرند. نوشته رفع تصرف و تجاوز نموده بعد تکلیفش را دادگاه روشن میکند و دادگاه نظر می دهد یعنی امروز که آجر ریخت جلویش را میگیریم بعد دادگاه تکلیفش را معلوم میکند بنظر من همانطوری که پیشنهاد کردیم تصویب بشود، خیلی مناسب است. رئیس ـ پیشنهاد آقای رحمانی که این است که این جمله حذف بشود. «با دخالت مستقیم قوای انتظامی» 181 نفر در جلسه حضور دارند کسانیکه با پیشنهاد آقای رحمانی موافقند، قیام فرمایند جمله ایشان این است «و از اراضی مورد تصرف و تجاوز رفع تصرف و تجاوز نموده» یعنی جمله «با دخالت مستقیم قوای انتظامی» را از آ ن برداریم. کسانیکه با پیشنهاد آقای رحمانی مبنی بر حذف این جمله موافقند، قیام بفرمایند. (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. اگر مخالفی برای اصل ماده نیست … (محلاتی ـ من مخالفم). منشی ـ آقای کاشانی مخالف هستید (کاشانی ـ خیر) آقای هادی؟ (هادی ـ خیر) آقای موسوی؟ (موسوی ـ خیر) آقایعباسی فرد؟ (عباسی فرد ـ خیر) آقای محمد یزدی؟ (یزدی ـ خیر) آقای رحمانی؟ (رحمانی ـ خیر) آقای محلاتی؟ (محلاتی ـ بلی) بفرمائید. محلاتی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، اشکالی که من در این ماده 14 دارم همان اشکالی است که آقای رحمانی هم اشاره کردند … (نمایندگان ـماده 15 است) رئیس ـ ماده 15 است (محلاتی ـ خیر) می بخشید حق با شما است چون ماده 12 حذف شده پس این ماده 15 همان ماده14 است. محلاتی ـ هنوز این ماده تصویب نشده و این همان ماده 14 است و موافق ومخالف حق دارد در این ماده صحبت کند. رئیس ـ خیر اینکه این جا نوشته ایم ماده 15 است. شما ماده ای را که میخواهید روی آن اعتراض کنید، بخوانید. محلاتی ـ همین ماده ای است که الان روی آن پیشنهاد حذف داده شد. «شهرداری ها باید این متجاوزین را به دادسرا ها و دادگاههای انقلاب معرفی کنند». رئیس ـ خوب این را که اینجا نوشته ماده 15 و منظور شما هم همین است. محلاتی ـ بله همین است، عرض کنم ایرادی که من دارم یک ایراد قانونی است، اصل مطلب درست است. یکوقت این است که یک کسی قصد تجاوز دارد به مال یا جان مردم، نیروهای امنیتی و انتظامی موظف هستند جلو او را بگیرند که تجاوزی واقع نشود اما اگر چنانچه تجاوزی واقع شد بعد الان میخواهند او را مجازات کنند و اموال را از دست او بگیرند این نیروی انتظامی نمیتواند اینکار را بکند مگر با اجازه دادگاه انقلاب یا دادستان که حافظ اموال وحقوق است این وظیفه دادستان است که اینکار را بکند ما متوجه نیستیم بر اینکه یک هماهنگی کامل باید بین ارگانها باشد و هیچکس از نظر قانون از مرز خودش تعدی نکند متاسفانه در این قانون اراضی شهری هم مسکن و شهر سازی و شهرداری قاضی شدند، هم قانونگذار شدند و هم مجری شدند که از اول تا آخر این قانون این اشکالات هست و مرز خودشان را مراعات نکردند در یکی از موادی که این مرز مراعات نشده، همین است که حالا اگر چنانچه اموالی تصرف شده خانه ـ ای ساخته اند و فرض کنید که مخارجی شده است و به زور هم غصب کرده اند، خود شهرداری همین طوری بیاید و زمین را تخلیه کند. این نمیشود با توجه به این مساله که ما مامورین شهرداری مان و مامورین اداراتمان را هنوز نمیتوانیم به آنها اعتماد صد در صد پیدا کنیم بر اینکه اینها واقعا حق را مراعات میکنند اگر واقعا افراد انقلابی باز در راس کار بودند خوب میتوانست دادستانی اختیاری به آنها بدهد ولی باز از نظر قانونی این حق را نداشتند من این ماده را مخالف قانون اساسی می دانم که به اصطلاح مامورین انتظامی دخالت مستقیم بکنند و میگویم باید حتی المقدور هر کاری که مامورین انتظامی میکنند، زیر نظر دادگاه انقلاب و دادستان باشد. والسلام. (در این هنگام آقای هاشمی رفسنجانی کرسی ریاست را ترک و آقای موسوی خوئینی ها ریاست جلسه را بعهده گرفتند ) منشی ـ آقای موحدی ساوجی بفرمائید. موحدی ساوجی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، بر خلاف آنچه که آقای محلاتی فرمودند، در اینجا به هیچوجه دخالت نیروی اجرائی در کار قضائی نیست مسلما وزارت مسکن و شهر سازی ها هر گاه بخواهند جلو تجاوزات و تصرفات عدوانی را به اراضی دولتی بگیرند با اطلاع دادسراها و دادگاه ها است ولی این مساله را من تعجب میکنم که آقای محلاتی خودشان فرمودند که اگر نیروهای انتظامی متوجه بشوند که کسانی قصد تجاوز به اراضی دولتی را دارند اینها باید جلوشان را بگیرند و میتوانند ولی اگر چنانچه تصرف و تجاوز عدوانی شروع شد نیروهای انتظامی دیگر باید دست روی دست خودشان بگذارند و نمیتواننددیگر کاری انجام بدهند در صورتی که عمل تجاوز از قصد خیلی بدتر و شدیدتر است مسلما نیروهای انتظامی چیزی که از ـ شان در این ماده توقع میرود این است که متوقف میکند. تجاوزات و تصرفات عدوانی را، صرفا همین کار را می کنند ولی رای نهائی را مسلما دستگاه قضائی صادر میکند و همه نیروهای اجرائی باید تابع حکم دستگاههای قضائی باشند. بنابراین بنظر من هیچگونه اشکالی در ماده 15 نیست و باید این ماده تصویب بشود. نایب رئیس (موسوی خوئینی ها ) ـ من خودم پیشنهاد کفایت مذاکرات می کنم بدلیل اینکه از صحبتهائی که در مورد این ماده شد و قبلش هم به خاطر حذف یک جمله، و این که جناب رحمانی هم صحبت های دیگری داشتند دیگر مطلب تازه ای ندارد و مساله خیلی روشن است مخالف و موافق بعدی را بعید می دانم که مطلب جدیدی داشته باشند. منشی ـ کفایت مذاکرات مخالف ندارد؟ (اظهاری نشد ) نایب رئیس ـ 181 نفر در جلسه حظور دارند کسانیکه باپیشنهاد کفایت مذاکرات موافق هستند، قیام بفرمایند ( اکثر برخاستند ) تصویب شد. بسیار خوب پس برای اصل ماده 15 که14 شده است ،رای می گیریم. ماده را قرائت بفرمائید. ماده 14 ـ ( ماده 15 قبلی ) وزارت مسکن و شهرسازی و شهرداری ها باید این متجاوزین را به دادسرا و دادگاههای صالحه معرفی و از اراضی مورد تصرف وتجاوز با دخالت مستقیم قوای انتظامی رفع تصرف و تجاوز نموده و بر حسب مورد در اختیار دولت یا شهرداری قرار دهد. نایب رئیس ـ 182 نفر در جلسه حضور دارند کسانیکه با ماده 14 که قرائت شد، موافق هستن، قیام بفرمایند. ( اکثر بر خاستند ) تصویب شد. ماده بعدی را قرائت بفرمائید. ماده 15 وزارت مسکن و شهرسازی مامور اجرای این قانون می باشد و موظف است حداکثر ظرف سه ماه آئین نامه اجرائی مواد این قانون را که به تصویب هیات دولت خواهد رسید، تهیه و به اجراء بگذارد. پیشنهاد حذف از آقای قره باغ رسیده است که « حداکثر ظرف سه ماه » از این ماده حذف بشود. نایب رئیس ـ آقای قره باغ بفرمائید. قره باغ ـ بسم الله الرحمن الرحیم. برادران و خواهران نماینده، متوجه هستند که این طرح چند ماه است که در مجلس محل بحث اعضاء کمیسیون محترم مسکن و شهر سازی و کمیسیون قضائی هست و چندین ماه هم هست که ( ظاهرا نردیک به دو سال است ) که خرید و فروش اراضی شهری از طرف دولت ممنوع است طیعا اگر میشد، برای مردم بسیار کار پیدا میشد یک مقدار از بیکارها کاسته میشد نظر من این است که این مقدار که روی این طرح بحث شده و وزارت مسکن و شهرسازی هم در جریان بوده است، این چه ضرورت دارد که بعد از تصویب این قانون سه ماه هم آقایان مشغول بشوند برای آئین نامه تهیه آئین نامه برای 16 ماده این دیگر سه ماه طول نمی کشد چون آقایان تا به حال فوت و فن قضیه و مشکلاتشان را بر رسی کرده اند و در جریان هستند، میتوانند در عرض چند جلسه که با متخصصین فن اشکالت اجرای این طرح را و راههای درست اجرای این قانون را بررسی بکنند بیست روز یا حداکثر یک ماه بر رسی بکنند و به مورد اجراء بگذارند تا مردم آن جاهائی را که میشود کار کرد یک مقدار مردم کار بکنند یعنی ما مسوول این کشور هستیم باید برای مردم کار باز بکنیم تا بروند و کار بکنند ما در همه چیز نمی توانیم جلو مردم را بگیریم یا ما سه ماه بنشینیم که میخواهیم آیین نامه اجرائی بنویسیم یک آئین نامه اجرائی برای 16 ماده یا 15 ماده این مقدار به نظر من طول نمی کشد و حد اکثر لزومی ندارد. اصلا این زمان بر داشته بشود و آن مقدار را که میتوانند آئین نامه را درست بکنند و به تصویب هیات دولت برسانند همان مقدار کافی است و دگر زمان شرط نباشد. منشی ـ آقای عباسی مخالف پیشنهاد ایشان هستید بفرمائید. عباس عباسی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، اگر جمله این بود که دولت موظف است ظرف مدت سه ماه آئین نامه اجرائی مربوط را تنظیم بکند، فرمایش جناب آقای قره باغ صحیح بود که میشد تقلیل داد و پیشنهاد مدت کمتری را کرد اما حداکثر ظرف مدت سه ماه نوشته شده است. دولت میتواند فردا هم آئین نامه اجرائی خودش را تنظیم بکند و به اجراء بپردازد. یک هفته دیگر یا یک ماه دیگر حداکثر ملزم است که از سه ماه آنطرف تر نباید بکشد و حداقل برای آن نگذاشتند اگر این حداقل بود مورد اعتراض بود و اعتراض هم درست بود اما چون حداکثر است و حداقل دیگر ندارد میتواندیک ماهه، یک هفته، ده روزه، پانزده روزه آئین نامه مربوطه را تنظیم بکند هیچ مانعی ندارد و هیچ اشکالی ندارد بودن این جمله و حذفش هم هیچ نفعی برای جامعه ندارد به علاوه اینکه ما الان در موقع تشکیل دولت جدید هستیم تا دولت جدیدی ان شاء الله بیاید سرکار و امیدواریم که به همین زودی معرفی بشود و مشغول بکار بشود و بعد هم یک آئین نامه اجرائی در رابطه با این طرح که ان شاء الله امیدواریم به تصویب نهائی شورای نگهبان هم برسد یک آئین نامه اجرائی در رابطه با یک شرکتکوچک نیست در رابطه با سراسر کشور و آن همه خانه و ویرانی و زمین ها و ادعاهائی که روی این زمینها میشود فردا است که شکایت ها و حکایت ها و دادها و بیدادها راه می افتد طومار پر میکنند، کجا میفرستند پهلوی این آقا میفرستند پهلوی آن آقا میفرستند، آقا زمین ما را بردند، خوردند، غصب کردند، به کمونیستی کشیدند به کجا کشیدنددولت باید واقعا یک آئین نامه بسیار منظم، قشنگ، مورد توجه، قابل اجراءکه حداقل ضایعات و خسارات و دعاوی را در برداشته باشد تنظیم بکند ویک چنین آئین نامه ای ظرف مدت به نظر من ده روز و 15 روز و اینها (البته این نظر من است)قابل تنظیم ونوشتن نیست حالا خود دولت بهتر میداند و بیشتر میتواند روی آن نظر بدهد اما این آئین نامه ای که باید سراسر کشور را بگیرد از شمال به جنوب و از شرق به غرب و این که در یک شهر نمیدانم 300 متر بایـد داده بشود و در یک شهر دیگری 500 متر در یک منطقه 1000 متر داده بشود خوب اینها همه ـاش آئین نامه بسیار جالبی میخواهد که تمام اینها را در نظر بگیرد 1000 متر به چه کسی بدهد و 1000 متر به چه کسی ندهد به فلان کس که حق دارد چه مقدار زمین بدهد، بنابراین من با این پیشنهاد حذف مخالفم. منشی ـ موافق آقای صاحب الزمانی هستند. صاحب الزمانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، قضیه آئین نامه برای اجرای این قانون البته صد در صد لازم است و باید خیلی هم روی آن دقت بشود که سرنوشت مملکت در آن باصطلاح به حساب گرفته میشود ولی صحبت این جا است از روزی که انقلاب شده است، الان دوسال و نیم است که انقلاب شده از ایقلاب این مملکت و این مردم از هر جهت تقریبا فلج هستند چه آن کسی که میخواهد خانه بسازد چه آن که زمین دارد تکلیفش روشن بشود و اما ( قره باغ ـ بنده پیشنهادم را پس گرفتم ) ( نایب رئیس ـ ایشان پیشنهادشان را پس گرفتند ) شما از اول بی خود کردید که پیشنهاد دادید. اما این قضیه که سه ماه طول بکشد. نایب رئیس – آقای صاحب الزمانی، چون ایشان پیشنهادشان را پس گرفتند، رای گیری نمی کنیم. مخالف با اصل ماده چه کسی است؟ منشی ـ آقای هادی مخالف هستید؟ (هادی ـ خیر) آقای سید ابوالفضل موسوی؟ (موسوی ـ خیر) آقای عباسی فرد (عباسی فرد ـ خیر) آقای محمد یزدی (یزدی ـ بلی) بفرمائید. محمد یزدی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، حتما نمایندگان محترم توجه خواهند کرد که چه معنا دارد که با ضرورت آئین نامه کسی مخالفت بکند و وقتی یک قانونی … (همهمه نمایندگان ـ زنگ رئیس). نایب رئیس ـ آقای قره باغ خواهش میکنم توجه فرمائید راجع به اصل ماده موافق و مخالف دارد صحبت میکند. محمد یزدی ـ بعد از اینکه یک طرحی تصویب شده است و همه مراحلش را گذرانده طبیعی است که برای اجراء آئین نامه میخواهد و این ماده هم بیشتر از این نمی گوید که دولت موظف است آئین نامه تهیه کند و به اجرا بگذارد پس این چه معنا دارد که کسی مخالفت کند من اینجا مطلبی داشتم و هر چه حساب کردم دیدم که آئین نامه به من احازه نمیدهد خواستم از طریق مخافت با این مطلبم را بگویم که در کل تاثیر دارد شما لطف کنید ببنید که کجاها آئین نامه در اینجا تصریح شده است در تبصره 3 اوائل به اینصورت آمده است که واگذاری، تفکیک، افراز. تغییر نوع استفاده هر گونه اراضی دایر شهری که بصورت باغ یا زراعت باشد به طریقی است که در آئین نامه اجرائی علت این که من میخوانم اهمیت مساله است مورد این جائی است که در ماده 11 بود که تشخیص عمران و احیاء و تاسیسات متناسب و تغییر بایر و موات اراضی یا کمیسیونی مرکب از نمایندگان و وزراء دادگستری و مسکن و شهر سازی و شهرداری محل بر طبق آئین نامه اجرائی آن خواهد بود. مورد سوم می گوید «وضع کسانی که به موجب قانون لغو مالکیت اراضی موات شهری تا تاریخ تصویب این قانون برای اخذ گواهی مهلت عمران تشکیل پرونده داده و یا گواهی اخذ کرده اند از لحاظ حد نصاب مجاز و سایر شرایط در آئین نامه اجرائی مشخص میگردد.» شما همین سه مورد را عنایت بفرمائید روشن میشود که آئین نامه اجرائی چقدر اهمیت دارد و با چه دقتی باید تهیه بشود نکته دوم این است که یک مواردی هست که در این طرح ذکر نشده و خواه نا خواه در آئین نامه آقایان مسوولین اجرائی که خواهش میکنم به این مثال لطف کنند ممکن است به آن مبتلا بشوند جناب آقای وزیر مسکن مثلا محلی بوده است که قبلا در آن تاسیسات بوده است و بتدریج در داخل شهر واقع شده و طبق ضوابط مسکن و شهرسازی می بایست از شهر خارج بشود و بیرون شهر برود وزیر مسکن و شهرسازی طبق ضوابطی که دارد و آئین نامه به او میدهد طبعا اخطار میکند که شما باید از اینجا خارج بشوید خوب کجا بروید؟ دیگر به من مربوط نیست که کجا بروید باید وزیر صنایع و معادن تکلیف شما را مشخص بکند، آقا میرود پیش وزیر صنایع و معادن در یک محدوده خاصی دور از شهر یک جائی را در اختیار ایشان بگذارند که بعنوان کارخانه یا آن تاسیسات نقل مکان بدهد در این رابطه ای که بین دو وزارتخانه بوجود می آید و این آقا گرفتار میشود اینجا به او میگویند که این زمین را باید تخلیه کنی چون چون اینجا شهر شده و دیگر نمیتواند که کارخانه باشد آنجا هم به او میگویند که هنوز فاصله مشخص نیست و این آقا سرگردان است و الان هم شاید خود آقایان مسوولین درگیر همین نمونه ها در حال حاضر هم باشند این مرحله دوم، بنابراین اهمیت این آئین نامه در حدی است که من معتقدم تصویب هیات دولت کافی نیست و باید در کنار تصویب هیات دولت حداقل تصویب کمیسیون مسکن وشهر سازی مجلس بیاید که خواه ناخواه نظارت شورای نگهبان روی آن می آید و چون ماده جدیدی نمیشود اضافه کرد، طبق آئین نامه عنایت بفرمائید با اضافه کردن یک کلمه بنظر من مشکل شرعا و عرفا حل میشود و آن این است که در آخر همین ماده 16 که الان 15 است به این صورت در می آید «حداکثر ظرف 3 ماه آئین نامه اجرائی مواد این قانون را که به تصویب هیات دولت و کمیسیون مسکن و شهر سازی خواهد رسید تهیه و اجرا بگذارند «اگر این کلمه اضافه بشود … نایب رئیس ـ آقای یزدی اگر مقصود این باشد که برای پیشنهادتان رای گیری کنیم که نمیشود شما بعنوان مخالف صحبت کنید… محمد یزدی ـ در هر حال من با این ماده به این صورت مخالفم چون مطمئنم مواردی پیش میآید که ضمانت شرعی ندارد، برای تامین ضمانت شرعی هم این پیشنهاد را دارم اگر راهی هست ، اصلاح بشود، راهی هم نیست من چه عرض کنم بهر حال من با این ماده مخالفم. نایب رئیس ـ آقای شهرکی بعنوان موافق. شهرکی ـ بسم الله الرحمن الرحیم،از سه موردی که جناب آقای یزدی فرموند دو موردش در مجلس رای نیاورد و حذف شده است، یعنی دو مورد مهمی که بوده یکی تبصره 3 که بعنوان ماده 9 رای گیری شد،رای نیاورد، یکی هم ماده 12 که کلا رای نیاورد، پس دو موردش حذف میشود میماند یک مورد، آنهم ماده 11 است. اصلا ماده 12 رای نیاورده و تصویب نشده است شما سه مورد را فرمودید. یکی تبصره 3 ماده 8 که قرار بود بعنوان ماده بیاید، یکی هم تبصره ماده 12 بود، تبصره ماده 12 را اصلا قرائت فرمودید آقای یزدی و بعد ماده 11 است که ایشان میفرمایند و آنهم مساله مهمی نیست آن تشخیص اراضی است، که اراضی بایر و موات کدام هستند و اما اینکه کمیسیون مسکن و شهر سازی را اضافه بکنند، از نظر قانون اساسی، اگر قانون میخواهد باشد بلی میتواند به مجلس بیاید، اگر قانون نباشد و آئین نامه باشد اصلا نمیتواند به مجلس بیاید، حالا میخواهد کمیسیون تصویب بکند طبق اصل 85 قانون اساسی یا خود مجلس تصویب بکند، اگر ‌آئین نامه است باید هیات دولت یا وزیر مربوطه تصویب بکند و این آئین نامه است، آئین نامه اجرائی هم نباید اصلا به مجلس بیاید و ما اختیار قانون گذاری به وزارت مسکن نمی دهیم، یک قانون بر ایشان نوشتیم در اجرای این قانون بایستی آئین نامه بنویسند و هیچوقت حق ندارند از چهار چوب این قانون چیزی اضافه تر بنویسند، در چهار چوب این قانون بایستی آئین نامه نوشته بشود که این قانون اجرا بشود. مساله ای که قانون گذاری باشد اصلا نمیتواند وزارت مسکن اگر یک چنین کاری هم بکند بلافاصله لغو میشود، از طرف مجلس یا شورای نگهبان و این امکان نیست که بتوانند قانون گذاری بکنند. پس این ایرادی ندارد و آئین نامه اجرائی از نظر اینکه گفته میشود سه ماه زیاد است ما گفتیم حد اکثر سه ماه، یعنی وزارت مسکن حتی میتواند ظرف 10 روز یا 15 روز آمادگی داشته باشد این آئین نامه را تصویب برساند و کارش را انجام بدهد. اما با توجه به مسائلی که برادران فرمودند که این موضوع قانون اراضی شهری مساله بسیار مهمی است و بایستی خیلی جهات در آن در نظر گرفته بشود. ما گفتیم حداکثر سه ماه که اگر 10 روز طول کشید و بیشتر شد وزارت مسکن، باز احتیاج به قانون نداشته باشد و مجوز جدیدی نخواهد. وزارت مسکن میتواند ظرف 10 روز، 15 روز، یک ماه، دو ماه، هر موقع که توانست. این را هم به خدمتتان عرض کنم که مامورین و مسوولین اجرائی بیش از ما خواهان این قانون هستند و هر چه زودتر میخواهند که آئین نامه این قانون را بنویسند و اجرایش بکنند چون خودشان در گیری خیلی بیشتری دارند، متشکرم. نایب رئیس ـ بسیار خوب، آقای وزیر مسکن یا کمیسیون مطلبی دارید؟ (اظهاری نشد) بسیار خوب ماده 16 قرائت میشود. منشی ـ ماده 16 ، وزارت مسکن و شهرسازی مامور اجرای این قانون میباشدو موظف است حداکثر ظرف سه ماه آئین نامه اجرائی مواد این قانون را که به تصویب هیات دولت خواهد رسید تهیه و به اجرا بگذارد. نایب رئیس ـ اصل ماده 16 که حالا ماده 15 شده مطرح است، آقایانیکه با ماده 15 موافق هستند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. گویا آقای رحمانی ماده پیشنهادی جدید دارند. صباغیان ـ اگر قبلا داده باشند قابل طرح است. منشی ـ قبلا مطرح کرده اند و در پیشنهادهای چاپ شده هست. آقای رحمانی پیشنهاد کرده اند بعنوان یک ماده یا تبصره الحاقی که «اشخاص حقیقی و حقوقی میتواند در صورت اختلاف در مسائل با وزارت مسکن و شهر سازی و عمران اراضی شهری به دادگاهها مراجعه نمایند» نایب رئیس ـ آقای رحمانی بفرمائید. حسینعلی رحمانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، تشخیص عمران و احیا و تاسیسات و تمیز بایر و موات اراضی با کمیسیون است از طرفی هم اختیارات کامل بدون لزوم رجوع به دادگاهها داده شده است به مسکن و شهر سازی که تصمیمات خود را بگیرند و انسان معصوم نیست مخصوصا با توجه به کادر و تشکیلاتی که قبل از پیاده شدن طرح باز سازی هست مشکلاتی امکان دارد این طرح برای کشور بار بیاورد وظلم های زیادی در این میان صورت بگیرد و از طرفی طبق اصل 34 قانون اساسی «دادخواهی حق مسلم هر فرد است و هر کس میتواند به منظور دادخواهی به دادگاههای صالحه رجمع نماید» همه افراد ملت حق دارند این کونه دادگاهها را در دسترس داشته باشند چون توهم این معنا است که با وجود کمیسیون و با وجود تصمیمات وزارت مسکن و شهر سازی و مامورین دولت در همه جا صحیح نباشد افراد رجوع به دادگاهها بکنند و از طرفی هم باید قانون اساسی پیاده بشود در میان طرحها و لوایح اکتفا نمی کنیم به این که در قانون اساسی گفته شده است «داد خواهی حق مسلم هر فرد است» پس بنابراین ناچار ما اگر چنانچه بخواهیم رعایت حقوق عامه مردم را نموده باشیم باید حق بدهیم به مردم که در برابر تصمیمات وزارت مسکن و شهرسازی و کمیسیون ها بتوانند مراجعه به دادگاهها بکنند. منشی ـ آقای شهرکی مخالف. شهرکی – بسم الله الرحمن الرحیم، آقای رحمانی جواب پیشنهادشان را خودشان دادند. اصل 34 قانون اساسی میگوید هر کسی حق دارد در هر موردی شکایت بکند یعنی ما نمیتوانیم هیچ کسی را منع کنیم که از وزارت مسکن و شهر سازی شکایت بکند و این یک اصل مسلم است، حق هر فردی که در این مملکت زندگی میکند این است که اگر به او اجحافی شد و به تشخیص خودش حتی، میتواند به مراجع قضائی یا مراجع ذیصلاح دیگر شکایت ببرد. این را اگر قرار باشد ما در تمام قوانین بیاوریم اصلا آن را لغوش کرده ایم برای اینکه احتیاج به تاکید ندارد چیزی که محرز است و به یک کسی حقی که داده شده دیگر ما نمی توانیم در تمام قوانین که می نویسیم بگوئیم که کسانیکه به آنها اجحافی بشود حق شکایت دارند، این اصلا درست نیست و من این را صحیح نم دانم آخر چون حق محرز و مسلم هر فردی است که میتواند شکایت بکند. متشکرم. هادی ـ به چیزی که در قانون اساسی هست نمیشود رای گیری کرد. نایب رئیس ـ آقای موسوی تبریزی موافق. ابوالفضل موسوی تبریزی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، اینکه آقای دکتر هادی میگوید قانون اساسی است آقای شهرکی هم فرمودند این مسلم است در اجرای هر قانونی یک اختلافی در میآید، نمیگوئیم وزارت مسکن خلاف قانون میکند یا مثلا کسی که صاحب ملک است او خلاف قانون میکند ولی در اجرای قانون قهرا اختلاف در میآید این برای اثبات حق، هر که باشد، یک فرد باشد یا وزارت مسکن و شهرسازی این را قید بکنیم که اگر مثلا یک کسی با وزارت مسکن و شهرسازی اختلاف داشته باشد به دادگاه صالح رجوع بکند، علاوه براینکه ما قانون اساسی را با این یک ماده واحده با این تبصره تکمیل کرده ایم، علاوه براین خودش ضامن اجرا است برای قانون، هم آن طرف دلش آرام است و هم وزارت مسکن و شهرسازی و از آن طرف اگر در این قانون اراضی شهری این ماده یا این تبصره گنجانده بشود قهرا آن سوء استفاده هائی که نه الان نه امروز مثلا وزیر مسکن ما که یک آدم مکتبی است یا آنهائی که با او کار میکنند آنها که بخواهند در این وزارتخانه سوء استفاده بکنند یا بخواهند حق کسی را بکشند این راه بر ایشان مسدود میشود از این جهت این تبصره در این جا بیاید هیچ اشکالی ندارد، مضافا به اینکه ضامن اجرا بزرگ قانون هم هست. نایب رئیس ـ بلی، واضح است، این طور نیست که اگر این ماده را اضافه نکنیم آن حق نداشته باشد شکایت بکند. مقصود آقایانی که مخالفند این است که این در قانون اساسی هست، در این حال آقای مهندس شما توضیحی ندارید؟ (مهندس گنابادی ـ خیر) پیشنهاد آقای رحمانی واضح است. حالا یا به عنوان ماده یا به عنوان تبصره. تعداد 181 نفر است، پیشنهاد آقای رحمانی این بود که اگر کسی از وزارت مسکن شکایتی داشته باشد یا ناراضی باشد مراجعه کند به دادگاه ها حالا یا بصورت ماده یا بصورت تبصره عبارت خود ایشان را بخوانید. منشی ـ «اشخاص حقیقی و حقوقی میتوانند در صورت اختلاف در مسائل با وزارت مسکن و شهرسازی و عمران اراضی شهری به دادگاهها مراجعه نمایند.» نایب رئیس ـ کسانیکه با پیشنهاد موافق هستند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. اصل طرح را با اصلاحاتی که انجام شده برای رای گیری میخوانند. منشی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، طرح قانون اراضی شهری. ماده 1 ـ اراضی شهری زمینهائی است که در محدوده قانونی شهرها و شهرکها قرار گرفته باشد. ماده2 ـ اراضی موات شهری، زمینهائی است که سابقه عمران و احیاء نداشته باشد. ماده3 ـاراضی بایر شهری، زمینهایی است که سابقه عمران و احیاء داشته و بتدریج به حالت موات برگشته است اعم از آنکه صاحب مشخصی داشته ویا نداشته باشد. ماده4 ـ کلیه زمینهای موات شهری در اختیار دولت جمهوری اسلامی است و اسناد و مدارک مالکیت گذشته ارزش قانونی ندارد مگر آنکه از تاریخ 22 / 11/ 57 – توسط دولت واگذاری شده باشد. تبصره ـ اسناد مالکیت زمین های مواتی که به موجب قانون لغو ماکیت اراضی موات شهری و این قانون به ملکیت دولت در آمده یا در میآید و در وثیقه می باشند آزاد تلقی و غیر از مطالبات اشخاص ناشی از فروش اینگونه اراضی که منتفی میگردد مطالبات دیگر وسیله طلبکار از سایر اموال بدهکار وصول خواهد شد. ماده 5 ـ کسانیکه طبق مدارک مالکیت رسمی از زمینهای موات شهری داشته اند مشروط بر آنکه مسکن مناسبی نداشته باشند طبق ضوابط مسکن و شهرسازی در سراسر کشور زمینی در حد نصاب ماده 7 در اختیارشان گذاشته میشود تا عمران و احیا کنند و در صورت عدم عمران و احیا حق مذکور، ساقط و زمین به دولت باز میگردد. تبصره ـ در مورد کسانیکه به تاریخ قبل از تصویب قانون لغو مالکیت اراضی موات شهری با اسناد عادی دارای زمین بوده و در مهلت های تعیین شده قبلی از طرف مراجع مربوط تشکیل پرونده داده اند و نیز در شهرهائی که تا کنون مهلت های مذکور برای تشکیل پرونده اعلام نشده در صورتی که تاریخ تنظیم سند عادی و صحت معامله از طرف مراجع ذیصلاح قضائی تائید گردد، برابر ضوابطی که در آئین نامه اجرائی این قانون تعیین میشود اجازه عمران داده خواهد شد. ماده6 ـ کلیه اراضی بایر شهری بلا صاحب معلوم، در اختیار دولت میباشد. ماده7 ـ مالکان اراضی بایر شهری میتوانند طبق ضوابط وزارت مسکن و شهر سازی در سراسر کشور فقط زمینی را به مساحت کمتر از دو برابر بالاترین حداقل نصاب شهر سازی مصوب عمران و احیا کنند، یا به دولت بفروشند و در شهرهائی که نصاب تفکیک مشخص نگردیده بر طبق آئین نامه اجرائی خواهد بود که وزارت مسکن و شهرسازی تهیه و تصویب مینماید و زائد بر آن (نه عین و نه منفعت) قابل واگذاری نیست مگر به دولت و با تقویم دولت : تبصره 1 ـ مالکین اراضی مشاعی هر یک میتوانند تا حد نصاب مذکور از مزایای این ماده استفاده کنند مشروط بر آنکه تحت تکفل یکدیگر نباشند که در این صورت فقط یک اجازه عمران و احیا برای زمین در حد نصاب یاد شده به افراد مذکور داده میشود. طریقه افراز و اختصاص سهام مالکین مشاعی بر طبق آئین نامه اجرائی خواهد بود. تبصره 2 ـ کسانیکه به حکم مواد 5 و 7 این قانون مالک قطعه زمینی موات و قطعه زمینی بایر میشوند، در صورتیکه مجموع هر دو زمین بیشتر از مقدار تعیین شده در ماده 7 باشد فقط میتوانند یکی از آنها را به دلخواه خود نگهدارند و در هر مورد برای افرادی که تحت تکفل یکدیگر باشند یک اجازه عمران صادر میگردد و از نظر حد نصاب تابع ضوابط این قانون است. تبصره 3 ـ واگذاری سهام مشاعی مالکین اراضی موات و بایر شهری به یکدیگر در یک یا چند زمین به نحوی که سهم هر یک از مالکین پس از انتقال زائد بر حد نصاب مقرر در این ماده نگردد با رعایت سایر شرایط مندرج در این قانون بلا مانع است. تبصره 4 ـ شرکتهای تعاونی مسکن که قبل از تصویب این قانون بموجب اسناد رسمی مالک زمینهائی باشند با رعایت حداقل نصاب تفکیک محل وقوع زمین برای هر یک از اعضاء در قالب ضوابط وزارت مسکن و شهر سازی حق بهره برداری از زمین خود را دارا میباشند و زمینهای مازاد بر نیاز آنها و نیز زمینی که طبق ضوابط مذکور در مهلت مقرر عمران نگردد تابع مقررات این قانون بوده و در اختیار دولت قرار میگیرد. تبصره 5 ـ تقویم دولت بر اساس قیمت زمین با کسر ارزش ناشی از خدمات عمومی است. ماده 8 ـ مالکین زمینهای بایر و دایر شهری موظفند زمینهای مورد نیاز دولت یا شهرداریها را با تقویم دولت به آنها بفروشند و دولت میتواند بجای زمینهائی که مساحت آنها بیش از سه هزار متر مربع میباشد با رعایت ضوابط عوض آنرا از سایر اراضی دولتی که ارزش معاملاتی آن معادل بهای زمین واگذاری به دولت باشد به فروشنده واگذار کند : تبصره 1 ـ مقررات این قانون نسبت به زمینهای تملکی قبلی دولت و بانکها که تمام یا قسمتی از بهای آن را پرداخت نکرده اند نیز قابل اجرا است. تبصره 2ـ در صورت استنکاف یا عدم مراجعه یا عدم دسترسی به مالک پس از اعلام وزارت مسکن و شهر سازی و یا وجود تعارض ثبتی و در وثیقه بودن ملک و هر گونه اشکالات حقوقی دیگر که مانع از انجام معامله دولت گردد، دولت زمین را تملک و حسب مورد وزارت مسکن و شهر سازی یا شهرداری به قائم مقامی مالک سند انتقال را امضا مینماید و در موقع مراجعه مالک پس از ارائه مفاصا حسابهای لازم و رفع هر گونه اشکال، بهای آن پرداخت یا زمین معوض واگذار میگردد. ماده 9 ـ از تاریخ تصویب این قانون کلیه زمینهای متعلق به وزارتخانه ها و موسسات دولتی و بانکها و سازمانهای وابسته به دولت و موسساتی که شمول حکم مستلزم ذکر نام آنها است و کلیه بنیادها و نهادهای انقلابی در اختیار وزرات مسکن و شهر سازی قرار میگیرد : تبصره 1 ـ شهرداریها و شرکتها و سازمانهای وابسته به شهرداریها از شمول این ماده مستثنی هستند ولی حق واگذاری این گونه اراضی را بدون اجازه وزارت مسکن و شهرسازی ندارند مگر به عنوان رفع نیازمندیهای عمومی شهر و معوض املاک واقع در طرحهای مصوب شهری. تبصره 2 ـ اراضی غیر موات وقفی،به وقفیت خود باقی و عمل به وقف میشود، لکن هر گونه واگذاری اراضی از طرف اوقاف یا آستان قدس رضوی یا سایر متولیان بایستی با نظر وزارت مسکن وشهرسازی به ترتیبی که در آئین نامه اجرائی تعیین میشود صورت گیرد. تبصره 3 ـ وزارت مسکن و شهر سازی مکلف اراضی حاصل از موضوع این ماده را به ادارات و سازمانهای مذکور در حد نیاز اداری و تاسیساتی مجانا واگذاری نماید. ماده 10 ـ وزارت مسکن و شهر سازی موظف است بر اساس سیاست عمومی کشور بر طبق آئین نامه اجرائی نسبت به واگذاری و عمران زمینهای موات و بایر شهری خود بر طبق طرحهای مصوب شهر سازی اقدام کند و در محدوده مصوب شهر تهران با نظر شهرداری تهران میباشد. تبصره 1 ـ دولت از پرداخت هر گونه مالیات و حق تمبر و هزینه های ثبتی و معاملاتی بابت تفکیک و فروش اراضی معاف است. تبصره 2 ـ بهای واگذاری زمین به اشخاص نباید از ارزشهای معاملاتی مصوب منطقه ای تجاوز نماید. ماده 11 ـ تشخیص عمران و احیا و تاسیسات متناسب و تمیز بایر و موات اراضی با کمیسیونی مرکب از نمایندگان وزراء دادگستری و مسکن و شهر سازی و شهردار محل بر طبق آئین نامه اجرائی آن خواهد بود. ماده 12 ـ تغییر اساسنامه و یا ادغام و تعیین شیوه کار سازمانهای عمران اراضی و هیاتهای 5 نفری به طریقی است که در آئین نامه اجرائی مشخص خواهد شد. ماده 13 ـ از تاریخ تصویب این قانون هرگونه تصرف و تجاوز به اراضی شهری متعلق یا منتقل شده به دولت و شهرداریها یا احداث هر گونه بنا و یا هر گونه نقل و انتقالات به موجب اسناد عادی یا رسمی و تفکیک و افراز آن اراضی و یا هر گونه عملی بر خلاف این قانون جرم شناخته میشود از زمین مزبور خلع ید شده و آثار تجاوز رفع میگردد و مرتکبین و واسطه ها و اشخاصی که در این اعمال دخالت داشته باشند هر یک علاوه بر پرداخت جریمه نقدی از 000/ 00 1 تا 000/ 000/ 1 ریال به حبس جنحه از سه ماه تا سه سال محکوم خواهند شد. ماده 14 ـ وزارت مسکن و شهرسازی و شهرداریها باید این متجاوزین را به دادسرا و دادگاههای صالحه معرفی و از اراضی مورد تصرف و تجاوز با دخالت مستقیم قوای انتظامی رفع تصرف و تجاوز نموده و برحسب مورد در اختیار دولت یا شهرداریها قراردهند. ماده 15- وزارت مسکن و شهرسازی مامور اجرای این قانون میباشد و موظف است حداکثر ظرف سه ماه آئین نامه اجرائی مواد این قانون را که به تصویب هیأت دولت خواهدرسید تهیه و به اجرا بگذارد. صباغیان – یک اصلاح عبارتی یک جا شده ولی درجای دیگر نشده است در تبصره 5 ماده 7 که نوشته شده «تقویم دولت براساس قیمت منطقه ای» این را وزارت دارائی ایراد گرفته است و در تبصره 2 ماده 10 این اصلاح عبارتی شد، باید نوشته شود« براساس ارزشهای معاملاتی». نایب رئیس – این اصلاح عبارتی نمیشود. صباغیان – اصلا قیمتی بنام قیمت منطقه ای وجود ندارد و این یک غلط مصطلح است که میگویند قیمت منطقه ای در کتابچه ای که وزارت دارائی همه ساله تکثیر میکند و مبنای معاملات قرارداده است اسمش ارزشهای معاملاتی است. نایب رئیس – بسیار خوب، این گذشته است. آقای کاشانی لطفا شما دو سه جمله توضیح بدهید تا یک قدری آقایان بیشتر توجه بکنند. توجه بفرمائید میگویند اصلاح عبارتی است چیز خاصی را نمیخواهیم تصویب کنیم. احمـد کاشانی (مخبر کمیسیون) – توجه بفرمائید در این تبصره 2 ماده 10 عینا آن «قیمتهای مصوب منطقه ای» را برداشتیم و «ارزشهای معاملاتی» را جایش گذاشتیم. همانطور که توضیح داده شد چیزی به اسم قیمتهای منطقه ای نیست. این منظور همان «ارزشهای معاملاتی» است که هر ساله میروند بررسی میکنند و بصورت یک کتابچه تنظیم و منتشر میشود و براساس آن عمل میشود. در این تبصره 5 ماده 7 هم «قیمت منطقه ای» باید «براساس ارزشهای معاملاتی زمین» بشود. نایب رئیس – این تفاوتی از نظر ماهیت ندارد جز اینکه عبارتش درست میشود. صباغیان – در هر شهرستانی ارزش معاملاتی مخصوص همان منطقه است. نایب رئیس – تغییر نمیدهد درست مثل تبصره 2 ماده 10 میشود. مطلب عوض نمیشود. آقای مهندس گنابادی شما اگر توضیحی دارید بفرمائید. مهندس گنابادی (وزیر مسکن و شهرسازی) – بسم الله الرحمن الرحیم، عرض شود این یک کلاهی است که رژیم سابق سر خودش میگذاشت و هنوز هم سر دولت گذاشته میشود. مطلب این است که هرجائی که زمینهائی خرید فروش میشد دولت روی آن میخواست مالیات بگیرد و احتمالا حق ثبت براساس این یک کتابچه منتشر کرده است که در این کتابچه نوشته شده که خیابان (آ) یا کوچه (ب)، برش زمین متری اینقدر ارزش دارد. این ارزش معاملاتی است. کتابچه ای که چاپ کرده اند قانونی است و همیشه تصویب میشود، در پشت آن نوشته «ارزش معاملاتی». مصطلح آن در محاضر و دفترخانه ها و صحبتهائی که مردم با همدیگر میکنند «ارزش منطقه ای» است. الان که داریم قانون تصویب میکنیم خوب است همان «ارزش معاملاتی» را بنویسیم. نایب رئیس – بسیار خوب بعد از عبارت «براساس قیمت منطقه ای» در پرانتز میگذاریم «ارزش معاملاتی» که هم آن چیزی که تصویب شده است، باشد و هم این جمله تفسیر و توضیحش باشد که مقصود همان بوده است. پس در تبصره 5 بعد از عبارت «براساس قیمت منطقه ای زمین»، یک پرانتز باز میکنیم و عبارت (ارزشهای معاملاتی) را در آن میگذاریم. تعداد 183 نفر است. کل طرح اراضی شهری با آن کیفیتی که آقای بیات خواندند مطرح است، کسانیکه با کل این طرح موافق هستند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. به نظر منشی ها اکثریت قاطع داشت. 5- طرح نامه شورای نگهبان در مورد الحاق دادگاههای انقلاب اسلامی به دادگستری نایب رئیس – از شورای نگهبان نماینده ای تشریف آورده اند و مطلب بعدی ما راجع به گزارش کمیسیون قضائی درخصوص طرح قانونی الحاق دادگاههای انقلاب به دادگستری است که شورای نگهبان اشکالی در آن دیده بودند که در کمیسیون حتما با شرکت نماینده شورای نگهبان اصلاح شده و الان هم نماینده شورای نگهبان تشریف آورده اند مخبر کمیسیون قضائی تشریف بیاورند و مساله را توضیح بدهند. آقای علیزاده مخبر کمیسیون شما توضیحی نمیدهید؟ علیزاده – آقای موسوی نایب رئیس کمیسیون توضیح میدهند. نایب رئیس – آقای موسوی نایب رئیس کمیسیون قضائی برای ادای توضیحات تشریف بیاورند. ابوالفضل موسوی تبریزی (نایب رئیس کمیسیون قضائی) – بسم الله الرحمن الرحیم، طرح الحاق دادگاههای انقلاب اسلامی به دادگستری پس از تصویب در مجلس و ارجاع آن به شورای محترم نگهبان، آنها این نامه را نوشته اند که خدمت برادران و خواهران میخوانم. بسم الله الرحمن الرحیم ریاست محترم مجلس شورای اسلامی عطف بنامه شماره فلان … طرح قانونی دادگاههای انقلاب که پس از نظر شورای نگهبان با اصلاحاتی در جلسه مورخ 17/4/60 با حضور اعضای شورای نگهبان بتصویب مجلس شورای اسلامی رسید در جلسات جداگانه شورا مورد بحث و شور قرار گرفت. نظر اکثریت اعضاء شورا به شرح ذیل اعلام میگردد: ماده 2- طرح مزبور که به دادگاههای انقلاب اجازه میدهد به کتاب تحریرالوسیله امام مراجعه نموده و طبق آن حکم دهند، نظر به اینکه کتاب تحریرالوسیله به زبان عربی است وطبق اصل 15 قانون اساسی، زبان رسمی کشور فارسی است و متون رسمی باید به زبان فارسی باشند، از این حیث مغایر قانون اساسی است. (این یک مورد اشکال شورای نگهبان بود). ذیل تبصره 4 نیز که پس از برشمردن اعمال ضد انقلاب و آنها را در صلاحیت دادگاه انقلاب قراردادن مقرر داشته حکم مقتضی طبق احکام اسلام صادر میشود. چون مجازات اعمال مزبور مشخصا تعیین نشده و به قانون خاصی هم ارجاع نگردیده است با اصل 36 قانون اساسی مغایرت دارد. این نامه شورای محترم نگهبان بود. بعد در یک دعوتی که شورای محترم نگهبان از من و از برادرمان آقای سید محمد خامنه ای کردند به خدمتشان رفتیم. یک سلسله مسائلی در رابطه با همین طرح آنجا صحبت شد در این اصلاحی که در دو مورد کردیم تقریبا با شورای نگهبان به توافق رسیدیم. اصلاحیه کمیسیون امور قضائی این است: ماده 2 – به دادگاههای انقلاب اسلامی اجازه داده میشود در موارد حدودو قصاص و دیات مطابق ترجمه تحریرالوسیله امام خمینی عمل نموده و حکم قضیه را صادر نمایند. منتها خود تحریرالوسیله که به زبان عربی است قرار براین شد (قبلا مثل اینکه ترجمه هم شده است) یکی دو نفر از اعضاء کمیسیون امور قضائی (که خود من یکی از آنها هستم و تقبل کردم) که حدود و قصاص و دیات حداقل این سه کتاب را از تحریرالوسیله در مدت خیلی کم شاید اگر دوسه شب زحمت بکشیم تمام میکنیم، آن را ترجمه بکنیم و بعد همان ترجمه را بنظر امام هم برسانیم که این عمل احتیاطی است که خودمان میکنیم. آن ترجمه را که به نظر امام هم رساندیم بجای «تحریرالوسیله» ترجمه تحریرالوسیله» باشد که یک متن فارسی مطابق قانون اساسی باشد، این اصلاحیه مادر این باره بوده است. اما اشکال دومی که شورای محترم نگهبان کرده بودند در تبصره 4 است: تبصره 4- اعمال ضد انقلابی از قبیل تهیه و حمل و کار گذاشتن مواد منفجره، ترور و آتش زدن مزارع و محصولات کشاورزی و تخریب منابع اقتصادی و ایذاء و ارعاب مردم بمنطور تامین مقاصد سوء سیاسی و نیز رهبری تظاهرات غیرقانونی تهیه و حمل و نگهداری سلاح برای ترور و اقدام مسلحانه برعلیه جمهوری اسلامی ایران و ایجاد شبکه های مفسد و محارب یا پناه دادن و انواع همکاری مؤثر با آنها در دادگاههای انقلاب اسلامی مورد رسیدگی قرار گرفته، حکم مقتضی طبق احکام اسلام صادر میشود، این تبصره ای است که مجلس تصویب کرده بود. بعد شورای نگهبان اشکال کرده بود که «این حکم مقتضی طبق احکام اسلام صادر میشود» معلوم نیست و مجهول است باید موضوعات که مشخص شد، حکمش هم مشخص باشد کمیسیون امور قضائی بعد از دو جلسه به این نتیجه رسید که اینطور تصویب بکند. بطوری که ملاحظه میفرمائید یازده مورد در اینجا ذکر شده است، 9 مورد آنها را ما بعنوان محارب و مفسد فی الارض تشخیص دادیم که محارب و مفسد فی الارض است به اکثریت آراء در کمیسیون امور قضائی محارب تشخیص داده شد و حکم محارب هم از نظر قرآن روشن است. «انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله ویسعون فی الارض فسادا ان یقتلوا اویصلبوا». این از آیاتی است که از اول انقلاب تا حالا الحمدلله بچه ها هم میدانند و معنی این آیه را درست می فهمند که محارب جزایش اعدام است. دو موردش را هم که الان برایتان عرض میکنم آنجا چون تشخیص ندادیم که شاید محارب باشند یا نباشند و از این جهت هم برادران و خواهران توجه بکنند ما در باب حدود و قصاص و دیات یک روایاتی هم داریم و فقهاء کلا عمل کرده اند. «الحدود تدرء بالشبهات» در حدود الهی اگر کوچکترین شبهه باشد، حد جاری نمیشود برای این ضابطه کلی که در حدود الهی داریم حتی در حد سرقت، در حد زنا، در حد مثلا شراب و در حد قتل و در حد مسائل سیاسی که بعنوان محارب هست و مفسد فی الارض است آنجا ها هم اگر کوچکترین شبهه ای باشد، حدالهی جاری نمیشود طبق آن ضابطه کلی و اینکه خود موضوع خیلی مشخص نیست، دو موردش هم بعنوان تعزیر که دیگر این از نظر حکم اسلام روشن هست «مایراه الحاکم صلاحا» در اختیار رئیس دادگاه یعنی قاضی شرع دادگاه قرار گرفته شده است که حکم تعزیر را در این مورد صادر بکند. حالا آن یازده مورد را برایتان میخوانم. آن یازده مورد این بوده است، تهیه و حمل و کار گذاشتن مواد منفجره، ترور، آتش زدن مزارع و محصولات کشاورزی و تخریب منابع اقتصادی و ایذاء و ارعاب مردم بمنظور تامین مقاصد سوء سیاسی و نیز رهبری تظاهرات غیر قانونی، این یک مورد از آن دو مورد است که رهبری تظاهرات غیر قانونی (مثلا یکی از موارد تظاهرات غیرقانونی این است که اگر کسی الان از نظر قانون اساسی و از نظر قانون مملکتی بخواهد راه پیمائی بکند یا در میادین و در اجتماعات جمع بشوند، باید از وزارت کشور اجازه بگیرد.) یک کسی بدون اجازه وزارت کشور آمد و یک تظاهراتی را در خیابان راه انداخت و این تظاهرات غیرقانونی را یک نفر به نام آقای (ایکس) مثلا رهبری میکند، این رهبری چون تا این اندازه هم هست مثلا فرض بفرمائید کارگرانی میخواهند تظاهرات بکنند. یک کارگر هم بدون اجازه وزارت کشور رهبری میکند و میآیند در خیابان می ریزند و راه پیمائی میکنند. در این حد که این عبارت تا آنجا هم شامل است، این را نمیشود گفت مفسد فی الارض و محارب با خدا و رسول خدا است و این مثلا از آن افرادی است که با نظام جمهوری اسلامی ایران تضاد دارد، با نظام جمهوری اسلامی ایران مقابله کرده است فلذا این مورد را استثناء کردیم. تهیه و حمل و نگهداری سلاح برای ترور و اقدام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی و ایجاد شبکه های مفسد و محارب (همان خانه های تیمی که الان دارند کشف میکنند) یکی هم یا «پناه دادن» بود که این مورد را هم از این یازده مورد استثناء کردیم. که اگر کسی مثلا فرض بفرمائید یک محاربی را پناه بدهد حداقل پناهی که باید بدهد به این صورت است. این از آنجا که تحت تعقیب بوده فرار کرد و در خانه یک کسی مخفی شد و او هم پناهش داد نه بعنوان اینکه میخواهد با نظام جمهوری اسلامی ایران مقابله بکند، تحت احساسات عاطفی انسان این را پناه داده و در خانه خودش نگهداشته است این حداقل پناه دادن هم حتی به اینصورت هم شامل میشد و نمیشود این را نام محارب و مفسد فی الارض رویش گذاشت و اعدامش کرد، از این جهت این دو مورد را استثناء کردیم و باین صورت اصلاح شد: 2- ذیل تبصره 4 بدین صورت اصلاح گردید، و حکم کلیه موارد (آن مواردی را که برایتان خواندم) باستثناء رهبری تظاهرات غیرقانونی و پناه دادن اعدام است و حکم این دو مورد تعزیر است که توسط رئیس دادگاه انقلاب صادر میشود. این اصلاحیه ای بود که در این طرح قانونی اصلاح شده است. و ضمنا این را هم برای نمایندگان محترم عرض بکنم با شورای محترم نگهبان قانون اساسی وقتی ما صحبت میکردیم اینهم صحبت شد. ممکن است ما یک طرحی راجع به این مسائل ضد انقلاب بدهیم و از این وسیع تر هم باشد اگر مجلس محترم شورای اسلامی معاونت بکند، به ما کمک بکند و به انقلاب ما کمک بنکد و به این جمهوری اسلامی نوپای ما کمک بکند که شاید در تمام کره زمین حداقل هر روز هزار مجلس سیاسی و غیر سیاسی علیه آن تشکیل میشود، یک اختیار به کمیسیون امور قضائی در رابطه با دادگاههای انقلاب بدهند… نایب رئیس – آقای موسوی اگر مختصرتر توضیح بدهید بهتر است. ابوالفضل موسوی تبریزی – در رابطه با دادگاههای انقلابی و احکامی که مربوط به آنها است طبق اصل 167 قانون اساسی به ما اختیار بدهند که آنجا تصویب بشود و بصورت آزمایشی به اجراء درآید. این هم صحبت شد که ان شاءالله مجلس براین موافقت میکند. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. محمد مجتهد شبستری – تذکر آئین نامه ای دارم. منشی – آقای شبستری بفرمائید. محمد مجتهد شبستری – بسم الله الرحمن الرحیم، من این ماده 135 آئین نامه را میخوانم بعد مطلبم را عرض میکنم. ماده 135- «رئیس مجلس مکلف است در اجرای اصل نود و چهارم قانون اساسی کلیه مصوبات مجلس را به شورای نگهبان ارسال نماید و در صورت اعاده آن از طرف شورای نگهبان مجددا دستور بررسی و اصلاح آنرا با حضور نمایندگان شورای نگهبان در کمیسیونها و مجلس بدهد». اعتراضی که من دارم این است، این شیوه کار که عمل شده درست نیست ما داریم الان به شکل پیشنهادهائی که میشود درباره اش پنج دقیقه صحبت کرد، برای 9 یا 10 مورد حکم اعدام صادر میکنیم. اشکالی که بنده دارم این است هیات رئیسه محترم مجلس باید متناسب با هر موضوعی ترتیب اصلاح آنرا در مجلس و شورای نگهبان بدهد. یعنی اگر چیزی چنین ماهیتی دارد باید هیات رئیسه مجلس با کمیسیون بنشینندو صحبت کنند، طرح یا لایحه برایش بیاورند. نایب رئیس – آقای شبستری این روال آئین نامه عمل شده و در کمیسیون رویش کار شده است و این یک فوریتی است حالا هم در مجلس مطرح است همینجا هم میتوانند پیشنهاد بدهند. محمد مجتهد شبستری – آقای موسوی اجازه بدهید اینطوری نیست. حکم اعدام برای 8 مورد را نمیشود با پیشنهادهای پنج دقیقه ای به حقش رسید. صحبتش این بود که … نایب رئیس – کمیسیون کارش را انجام داده و مجلس هم کار خودش را باید انجام بدهد، تذکر وارد نیست. محمد مجتهد شبستری – روا نیست و این واقعا راه قانونگذاری نیست که با پیشنهادی بشود هشت مورد حکم اعدام صادر کرد. نایب رئیس – آئین نامه ای را که شما نوشته اید اینطور میگوید. محمد مجتهد شبستری – اینطور نیست، آئین نامه متناسب با هر موردی باید عمل بشود. نایب رئیس توجه بفرمائید که در مورد اصلاحیه ای که انجام شده راجع به ماده 2- (شبستری – اینها بعدا اضافه شده است و اعدام را الان میآورد) کمیسیون کارش را انجام داده و آورده اند به مجلس شما میتوانید با آن مخالفت کنید، موافق و مخالف اسم نوشته اند شما هم میتوانید اگر اسم نوشته اید مخالفت کنید. توجه بفرمائید در ماده 2 کمیسیون فقط آمده اشکالی را که شورای نگهبان راجع به قانون اساسی داشته که متن عربی نمیتواند متن قانونی برای ما باشد، فقط یک کلمه ترجمه را اضافه کرده که آن اشکال رفع بشود. لذا ما در مورد ماده 2 اساسا بحث نداریم. کمیسیون آمده ماده ای را که قبلا تصویب شده بوده با اضافه کردن یک کلمه اشکال شورای نگهبان را رد کرده است. در ماده 2 ما فقط رای گیری داریم. اما نسبت به تبصره 4 که کمیسیون آمده آنجا برای رفع اشکال قانون اساسی برای چندین مورد بصورت قانونگذاری گفته حکم آن اعدام است، این در مجلس چون یک فوریتی هم بوده در همینجا میتواند پیشنهادهای اصلاحی داده بشود و اصلاح بشود. بنابراین نسبت به ماده 2 مابحثی نداریم. در ماده 2 فقط کلمه ترجمه اضافه شده است. قبلا مطابق «تحریرالوسیله» بوده، حالا مطابق ترجمه «تحریرالوسیله» شده است. حسینعلی رحمانی – مخالف و موافق باید صحبت کنند. نایب رئیس – آقای رحمانی رای گیری در مورد این مواد شده است اگر چنانچه ماده ای از این طرح را شورای نگهبان اشکال نکرده بود حالا دیگر نمی توانستید پیشنهاد بدهید چون تصویب شده و تمام شده است. الان در مورد ماده 2 فقط یک کلمه «ترجمه» برای حل اشکال شورای نگهبان اضافه شده است. شما میتوانید اصلا به این ماده 2 رای ندهید چون یک کلمه اضافه شده یا میتوانید رای بدهید دیگر ما بحثی درباره آن نداریم، این چیزی شبیه اصلاح عبارتی میتواند باشد. (همهمه نمایندگان) اسمعیل معزی – تذکر قانون اساسی داریم. نایب رئیس – راجع به اصل چندم قانون اساسی تذکر دارید؟ معزی – حالا عرض میکنم، در اینجا عنوان شده است محارب و مفسد. نایب رئیس – اصلا بحث آنجا نیست ما الان داریم درباره ماده 2 صحبت میکنیم شما چرا توجه نمیکنید؟ منشی – درآنجا پیشنهاد شما مطرح میشود. نایب رئیس – در مورد ماده 2 اگر کسی بعنوان موافق یا مخالف اسم نویسی کرده است میتواند صحبت کند. منشی – کسانی که در مورد ماده 2 یعنی همین اضافه کردن کلمه «ترجمه» ثبت نام کرده اند اگر میخواهند که موافق یا مخالف صحبت بکنند فقط در مورد ماده 2 میتوانند صحبت کنند، آقای رحمانی بفرمائید. حسینعلی رحمانی – در مورد تبصره 4 بحث دارم. منشی – آن هنوز وقتش نشده است، آقای محلاتی در مورد ماده 2 برای اضافه کردن کلمه «ترجمه» صحبت دارند. بفرمائید. محلاتی – بسم الله الرحمن الرحیم، این اصلاحی که شده بصورت بهتری میتوانست اصلاح بشود که غیر از ترجمه چون امام رساله های دیگری به فارسی الان موجود دارند و دادگاههای انقلاب (این تا ترجمه بشود ممکن است مدتی طول بکشد) میتوانستند رساله های فارسی مورد تائید امام و ترجمه بنابراین من با اضافه شدن کلمه «ترجمه» تنها مخالفم و می گویم به اینصورت اصلاح بشود چه فرق میکند؟ رساله های ایشان هست منتها به آن تفسیر تحریرالوسیله نیست. ولی الان حدود و دیات و قصاص آماده است و رساله ایشان به قدر نیاز دادگاههای انقلاب هست آنهم اضافه بشود. منشی – شما قرار بود بعنوان موافق صحبت کنید. در ماده 2 برای اضافه کردن این کلمه «ترجمه» هیچ پیشنهادی نرسیده است. بیات – من یک پیشنهاد دارم. منشی – پس تنها پیشنهادی که هست از آقای بیات است که «ترجمه فارسی» باشد یعنی کلمه «فارسی» هم اضافه بشود. آقای بیات توضیح بدهید. بیات – بسم الله الرحمن الرحیم، بنظر من این توضیح هم نمیخواهد چون بر طبق اصلی که ما در قانون اساسی داریم و نظر شورای نگهبان هم جلب شده آنجا این عبارت است که متون رسمی باید با زبان فارسی بشود و لفظ «ترجمه» به تنهائی کافی نیست. لذا من پیشنهادم این است که کلمه «فارسی» اضافه بشود. نایب رئیس – این اصلاح عبارتی است که غفلت کمیسیون بوده است آنها کلمه ترجمه را بنظرشان آمده که واضح است این اصلاح عبارتی است. پس نسبت به ماده 2 رای گیری میشود. (181 نفر در جلسه حاضرند) ماده 2 که یک کلمه «ترجمه فارسی» اضافه شده است قرائت میشود. منشی – ماده 2 – به دادگاههای انقلاب اسلامی اجازه داده میشود در موارد حدود و قصاص و دیات مطابق ترجمه فارسی «تحریرالوسیله» امام خمینی عمل نموده، حکم قضیه را صادر نمایند. محمد یزدی – اجازه بدهید من قبل از رای گیری یک کلمه دیگر را اضافه کنم. نایب رئیس – دیگر نمیشود آقای یزدی، خوب بود که شما کتبا پیشنهادتان را میدادید. محمد یزدی – از نظر آئین نامه مگر اشکالی دارد؟ نایب رئیس – من دارم اعلام رای میکنم. تعداد را اعلام کردم و میخواهم رای بگیرم کسانیکه با ماده 2 قرائت شده موافق هستند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد مطلب دوم ذیل تبصره 4 است که اصلاح شده است. دراینجا پیشنهادهائی که آمده است مطرح میشود. منشی – اولین پیشنهاد از آقای معزی است «چون در تبصره جزای محارب و مفسد فقط اعدام تعیین شده است، پیشنهاد میشود جزا منحصر در اعدام نشود و همانطور که قرآن کریم عقوبت آنها را کشتن و به دارآویختن و دست و پا قطع کردن و نفی بلد شدن تعیین فرموده، تصویب گردد تا آنچه مصالح واقعی احکام است، منظور گردد و دست قاضی در اختیار یکی از چهار روش باشد»، آقای معزی خود شما توضیح بدهید. موحدی ساوجی – اخطار آئین نامه ای دارم. نایب رئیس – آقای موحدی ساوجی بفرمائید. موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم، من اول «ماده 135» را میخوانم بعد دلیل تذکرم را عرض میکنم. ماده 135 آئین نامه میگوید: «رئیس مجلس مکلف است در اجرای اصل نود و چهارم قانون اساسی کلیه مصوبات مجلس را به شواری نگهبان ارسال نماید و در صورت اعاده آن از طرف شورای نگهبان مجددا دستور بررسی و اصلاح آنرا با حضور نمایندگان شورای نگهبان در کمیسیون ها و مجلس بدهد.» طبق این ماده 135 تا حالا عمل شده، یعنی شورای نگهبان در مورد یکی دو نکته از نکته های این طرح الحاق دادگاههای انقلاب به دادگستری ایراد گرفته بعد نماینده شورای نگهبان با کمیسیون قضائی نشسته اند و اینرا اصلاح کرده اند و حالا اصلاح را به آن شکلی که شورای نگهبان گفته است این ایراد دارد، ایراد را برطرف کردند در واقع … نایب رئیس – آقای موحدی اینرا که توضیح دادیم. موحدی ساوجی – اجازه بدهید آن چیزی که الان به مجلس آمده، شما باید اینرا رای بگیرید نه اینکه بگوئید مخالف و موافق. اصلا در آئین نامه نداریم که بحث بکنند. نایب رئیس – آقای موحدی، قبلا نظیر این اشکال در مورد سایر لوایح و طرح ها بود، گفته شد یک طرح یا یک لایحه ای که یک فوریتی است و با یک چنین اشکالی در شورای نگهبان مواجه شده کانه این لایحه هنوز تمام نشده است، یعنی به محض اینکه برمیگردد گویا ما ادامه جلسه قبلی را میدهیم که داشتیم در مورد آن لایحه پیشنهاد میدادیم، یا رد میشد، یا تصویب. در اینجا برخلاف ماده 2 که الان رای گیری کردیم در تبصره بعدی، یک چیزی اضافه شده، که این چیزی را که اضافه شده است مجلس میتواند رد کند یا تصویب کند تذکر شما وارد نیست. موحدی ساوجی – آنچه که از کمیسیون قضائی آمده پیشنهاد که حساب میشود به آن رای بگیرید. نایب رئیس – شما تذکرتان را دادید و بنده هم آنرا وارد نمیدانم. بفرمائید آقای معزی. موحدی ساوجی – شما برخلاف آئین نامه دارید عمل میکنید. معزی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، این تبصره وقتیکه به کمیسیون قضائی آمد خوب بنده بااینکه تمام آن چند مورد بعنوان محارب و مفسد باشد، در بعضی از آنها خدشه داشتم. اما اکثریت تصویب کرد. حالا که اکثریت تصویب کرده است، در قرآن کریم عقوبت برای محارب تعیین شده است. «ان یقتلوا او یصلبوا او تقطع ایدیهم و ارجلهم من خلاف اوینفوا من الارض » خوب این چهار حکم است، قرآن کریم هر حکمی را روی مصالحی میفرماید، ما نمیتوانیم منحصر کنیم جزای محارب و مفسد را به اعدام تنها، خوب همانطوریکه قرآن دارد صریح هم هست، ایشان هم آیه را قرائت کردند بایستی این چهار عقوبت را تعیین کنیم هر کدام را قاضی به مصلحتش اقتضا دانست، فرمان بدهد، اما منحصر کنیم در اعدام تنها چرا ؟ این خلاف صریح آیه قرآن است. منشی ـ آقای زرهانی مخالف. نایب رئیس ـ آقای زرهانی بفرمائید. زرهانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، امیدواریم که خداوند به ما و در اصل به فقهای اسلام توفیق بدهد که متون اسلامی، قوانینی منطبق با عدالت و شرایط اجتماعی و مورد رضای خدا استخراج کنند تا با اجرای آنها جامعه ما در مدار رشد و تعالی قرار بگیرد. اما آنچه که ما دیدیم وقتی حرف از مسکن و رسیدگی به مسائل اجتماعی و مبارزه با فسادهای اجتماعی بود، بعضی از برادران مجلس را در حد قانونگذاری تشخیص نمیدادند و مساله را کاملا فقهی تلقی میکردند. خود آقای موسوی خوئینی ها یادشان هست که من یکبار به ایشان گفتیم آیا لایحه قصاص مورد تایید امام است ؟ ایشان فرمودند بلی، من گفتم، بعنوان یک شخص متعبد و مقلد اینرا میپذیرم و به آن رای میدهم چون در صلاحیت من نیست که اینجا اظهار نظر بکنم، این موردی هم که الان اینجا ذکر شده،یک آیه ـ ای قرائت شد، یک نفر بعنوان مثلا فقیه یک نظری از آن استنباط کرده، آیا این درست است که ما بیائیم روی این موافقت بکنیم و تصویبش بکنیم در حالیکه فقهای دیگری هم هستند که نظریاتی دارند، علاوه براین ممکن است بین فقها… نایب رئیس ـ آقای زرهانی این مخالف نیست، خوب ایشان نظرشان را اظهار کردند. زرهانی ـ من اعتراض میکنم به این روش‌،یعنی من این کار را کاملا تخصصی و فقهی میدانم و معتقدم طبق اصل 135 قانون اساسی بند 2 یا بایستی شورای عالی قضائی یک لایحه متناسب بیاورد و یا لااقل فقهای مجلس بنشینند و با استفاده از همه آیات قرآن آن حدود را استخراج بکنند،والا یک آیه را اینجا مطرح کردم و در عرض یکدقیقه حدود را از آن استخراج کردن، این خلاف بنظر میرسد. نایب رئیس ـ آقای زرهانی، این مخالفت نبود، این اصلا روال کار مجلس است. یک کسی نظری اظهار میکند، حالا یا به دلیل آیه قرآن یا به دلیل یک روایت، یا هر دلیل دیگر و این اشکالی ندارد و شما اینجا هستید که مخالفت میکنید،آقایان هم گوش میکنند،بعد نظر میدهند، به نظر من این مخالفت نبود، یک مخالف واقعی صحبت کند. منشی ـ آقای معادیخواه مخالف. معادیخواه ـ بسم الله الرحمن الرحیم، این آیه را اگر کسی در نظر بگیرد، بخصوص با روایاتی هم که هست و سیره ای هم که در مورد اجرایش بوده، همه اش اعدام است، یعنی حتی قطع دست و پا هم یک اعدامی است که اعدام زجرکش است ( همهمه نمایندگان ) اجازه بفرمائید. « یقتلوا »و « بصلوا »که اعدام است، قطع دست راست، پای چپ یا دست چپ، پای راست هم که قطع بشود و بماند و حتی در مواردی گفته شده که این خون میآمد تا بمیرد، البته بحث مفصلی است در قرآن قسمت، در مورد « ینفوا من الارض » که فردرا تبعید میکنند، این یک تبعید عادی نبوده است که فرد را از محارب در روایت داریم که شمشیرش را فقط بر دارد و بیفتد در مردم و مردم را بترساند، حد اقل مفسد این است، آنجا دادگاه اختیار دارد، یکی از این چهارتا را میتواند انتخاب بکند، اختیار دست دادگاه است، وقتیکه اختیار دست دادگاه شد از اول نزول آیه تا امروز اگر تمام دادگاهها به اعدام عمل بکنند فقط بکشند، این مخالفت با آیه نیست، وقتیکه اختیار در دست دادگاه است و از اول آیه تا امروز دادگاه عدل اسلامی تمام محاربین ومفسدین فی الارض را بکشند. مخالف قرآن عمل نکرده است، روی این اساس که تخییر است، اینجا ما اگر میگفتیم اعدام بکند لا غیر، اعدام بکند و نفی در ارض نکند، این میشد « بشرط لا » مخالف قرآن، اما وقتیکه گفتیم اعدام بمند این «لابشرط » است. لا بشرط که شد. مخالف قرآن و مخالف آیه شریفه هم نیست و بهترین راه مبارزه با ضد انقلاب هم امروز به صلاحدید تمام شرع که در دادگاه انقلاب داریم همان اعدام است، چون به صلاحدید حاکم شرع گذاشته شده است ،آنهم اعدام است، از این جهت هیچ اشکالی ندارد بنظر من، نه از نظر قرآن و نه ازنظر فقه. نایب رئیس ـ پیشنهاد آقای معزی روشن تر خوانده بشود. منشی ـ پیشنهاد آقای معزی که مفصل بود اگر در تبصره 4 بگذاریم به اینصورت در میآید: « و حکم کلیه موارد مزبور به استثنای رهبر تظاهرات غیر قانونی و پناه دادن، کشتن و یا به دار آویختن و یا دست و پا قطع کردن و یا نفی بلد شدن » و غیر از اینها و حکم این دو مورد که ذکر شده بود تعزیر است که جداگانه است. نایب رئیس ـ پیشنهاد آقای معزی روشن است، تعدادمان به حد نصاب رسیده 180 نفر در جلسه حضور دارند، کسانیکه با پیشنهاد آقای معزی نسبت به تبصره 4 موافق هستند قیام کنند. ( اکثر بر خاستند ) تصویب شد، پیشنهاد بعدی را قرائت کنید. منشی ـ با تصویب پیشنهاد آقای معزی چند پیشنهاد اینجا بود که خود بخود از دور خارج میشود، یکی پیشهاد آقای فواد کریمی است که خیلی مفصل است، یکی پیشنهاد آقای شبستری است. فواد کریمی ـ پیشنهاد من قابل طرح است. منشی ـ شما چون برای بعضی چیزها حبس ابد و حبسهای دیگر پیشنهاد کرده اید خود بخود منتفی است. فواد کریمی ـ با یک حذف قابل طرح است. نایب رئیس ـ پیشنهاد مشخص ایشان را بفرمائید. منشی ـ پیشنهاد آقای فواد کریمی را میخوانم. اعمال ضد انقلاب به ترتیب زیر مجازات میگردد: الف ـ اعمال زیر موجب اعدام میگردد: جاسوسی برای دشمنان جمهوری اسلامی ایران و عضویت در سازمانهای صهیونیستی و فراماسونری و جاسوسی بین المللی و همچنیین عضویت در کار در رهبری و اعضاء موثر و فعال سازمانهائی که هدف آن محاربه و بر اندازی اساس جمهوری اسلامی است و همچنین اقدام به عملیات مسلحانه و بمب گذاری و شرکت در شبکات تروریستی و خانه های تیمی این گونه سازمانها و خلع سلاح ماموران دولت و سرقت مسلحانه و قاچاق و نگهداری اسلحه و مهمات جهت محاربه و براندازی اساس جمهوری اسلامی و نابودی منابع اقتصادی. ب : اعمال زیر موجب حبس ابد میگردد. اعضای عادی سازمانهائی که علیه نظام جمهوری اسلامی فعالیت مینمایند و مرتکب جرائم « بند الف » نشده اند و همچنین هوادارانی که همکاری موثر با اینگونه سازمانها دارند و کسانیکه اعضاء سازمانها را پنهان نموده و نگهداری کرده و یا موجب فرار آنها میگردند و همچنین کسانیکه با ایجاد بلوا و آشوب و تعریض با اسلحه سرد قصد محاربه ( همهمه نمایندگان ) نایب رئیس ـ توجه کنید، تمام آن مواردی که در آن ماده ذکر شده بود ایشان برای هر کدام یک مجازات خاصی پیش بینی کرده اند کمیسیون برای همه گفته است اعدام، ایشان برای هر کدام یک چیزی گفته است. موحدی ساوجی ـ جاسوسی و فراماسونری که آقا ذکر کرده است در کجای این بوده است. منشی ـ و تعریض با اسلحه سرد، قصد محاربه و براندازی اساس جمهوری اسلامی را دارند و همچنین کسانیکه با سازمانهای صهیونیستی و فرماسونری و جاسوسی بین المللی ومانند آن وعناصر وابسته به آنها در جهت نفع آن و علیه نظام جمهوری اسلامی مراوده داشته و همکاری نمایند. ج : اعمال زیر موجب تعزیر میگردد. نایب رئیس ـ اجازه بفرمائید، آقای فوادکریمی شما همان مواردی که بعنوان اعمال ضد انقلابی در طرح هست فقط شما مجازاتش را میتوانید بجز اعدام چیزهای دیگری بگوئید، نه یک سلسله فعالیتهای دیگر را هم بخواهید بیاورید، آن چیزی که تصویب شده در گذشته و شورای نگهبان اعتراض نداشته، آنها را الان نمیتوانیم تغییر بدهیم، فقط مجازات اعدام را بجایش چیز دیگر میتوانیم بگذاریم. فواد کریمی ـ اجازه بدهید در مورد پیشنهادم توضیح بدهم. منشی ـ چون پیشنهاد آقای معزی تصویب شد، این قابل طرح نیست. نایب رئیس ـ آقای کریمی شما با توجه به این تذکری که دادم توضیح بدهید. فواد کریمی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، آقایان نمایندگان به پیشنهاد من توجه بفرمائید، پیشنهاد خودم را با توجه به پیشنهاد آقای معزی که تصویب شده بااین ترتیب اصلاح میکنم، که مواردی که اعمال ضد انقلاب حساب میشود و طبق پیشنهاد آقای معزی ممکن است اعدام باشد، ممکن است صلب باشد، ممکن است قطع دست و پا باشد و ممکن است نفی بلد باشد. مجازات همان مجازاتی است که ایشان تعیین کرده اند اما این مجازات شامل چه جرائمی میشود؟ این جرائم ، آنچه که عنوانش بوده و شورای نگهبان برای آن ایراد گرفته عنوان اعمال ضد ایقلاب است، یعنی شورای نگهبان گفته اعمال ضد انقلاب را که شما تصویب کرده اید تعریف نکرده اید، من آمده ام اعمال ضد انقلاب را … نایب رئیس – آقای کریمی اشکال این نیست. فواد کریمی ـ چرا، شورای نگهبان همین را گفته است. نایب رئیس ـ اشکال این بود که شورای نگهبن گفته شما حکمش را مشخص نکرده اید آقایان آمده اند، گفته اند اعدام بجز دو مورد، شما فقط مجازات را میتوانید در موردش پیشنهاد جدیدی بدهید، اما اینکه چه فعالیت هائی گفته میشود اعمال ضد انقلاب آنرا الان اصلاح نمیتوانید بکنید، آن قبلا در این طرح شمرده شده و تصویب هم شده، شورای نگهبان هم اشکال نکرده است. اگر غیر از این میخواهید بفرمائید. خواهش میکنم صحبت نکنید. فواد کریمی ـ در گزارش کمیسیون قضائی یک مواردی تحت عنوان تعزیر آمده، آن مواردی که تحت عنوان تعزیر آمده و مواردی که مجازات آن اعدام است، این موارد را من ( یعنی در رابطه با گزارش کمیسیون قضائی ) پیشنهاد دادم. نایب رئیس ـ گزارش کمیسیون قضائی اینست که اینجا آورده : باستثنای دو مورد گفته اعدام. فواد کریمی ـ بلی، من همین را در مورد گزارش کمیسیون … نایب رئیس ـ بفرمائید آقای کریمی بنشینید پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. فواد کریمی ـ من عمل جدیدی را نمیگویم فقط در مورد مجازات میگویم. من میگویم مجازاتی را کمیسیون قضائی تعیین کرده تحت عنوان « تعزیر » گفته دو مورد، مورد تعزیر است: یکی «رهبری تظاهرات» مورد دیگر «پناه دادن افراد به خانه ها » اعتراض من به همین دو مورد است و من در این دو مورد و موارد دیگری که مربوط به مجازات میشود پیشنهاد دارم حالا اگر اجازه بدهید من پیشنهادم را توضیح بدهم، آنچه که من میگویم این است من مجازات حبس ابد را اولا در اینجا اضافه کردم، برای اینکه یک مواردی پیش میآیدکه همکاری در قتل است، ما در منابع فقه اسلامی داریم که اگر کسی اعانه کند بر قتل، مثلا کسی را بگیرد، دیگری بکشد، آن کسیکه فردی را گرفته و دیگری کشته، این به حبس ابد محکوم میشود. یک مواردی است، که این موارد اعانه است، کمک در قتل است، یعنی کمک در ترور … نایب رئیس ـ آقای کریمی شما آن موارد را نمیتوانید اضافه کنید، بفرمائید شما نمیتوانید توضیح بدهید. پیشنهاد بعدی را بخوانید. منشی ـ آقای شبستری پیشنهاد داده اند که جمله « ایذاء و ارعاب مردم را به منظور تامین مقاصد سوء سیاسی » حذف بشود. نایب رئیس ـ آقای شبستری بفرمائید. محمد شبستری ـ بسم الله الرحمن الرحیم، من از این مدتی که هست استفاده میکنم، یک مقدار در مورد اصل مطلب صحبت میکنم، یک مقدار درباره این پیشنهاد. این بن بستی که آقایان و خانمها ملاحظه میفرمائید ما دچارش هستیم … نایب رئیس ـ هیچ بن بستی را ما دچارش نیستیم. شبستری ـ اجازه بدهید … نایب رئیس ـ من طبق تشخیص خودمدارم عمل میکنم. این بن بست نیست. محمد شبستری ـ اجازه بدهید، من میخواهم از پیشنهادم دفاع کنم، شما چرا نمیگذارید من صحبت کنم؟ نایب رئیس ـ طبق آئین نامه ما داریم عمل میکنیم. شمافقط در مورد پیشنهادتان میتوانید صحبت کنید. محمد شبستری ـ من دارم طبق آئین نامه صحبت میکنم و دارم در مورد پیشنهادم مقدمه چینی میکنم، این وضعی که ما الان داریم که از شاخه ای به شاخه ای میرویم جهتش این است که ما مطابق اسم این لایحه عمل نمیکنیم. اسم این لایحه « طرح الحاق دادگاههای انقلاب اسلامی به دادگستری است » یک چیزی آمده بود که ماچگونه میتوانیم دادگاههای انقلاب اسلامی را ملحق به دادگستری بکنیم، ما از این مرحله در جلسات پیش منتقل شدیم به وضع قوانین جزائی. یعنی چون از اصل مساله دور افتادیم برخورد با مشکل میکنیم، بنده درست همان پیشنهاد یا تذکر آئین نامه ای قبلی هم که دادم، در همین مورد بود. من عرض کردم که ما میبایست اینطور عمل کنیم که هیات رئیسه میبایست ترتیب اصلاح این مساله را به این شکل بدهد، بگوید آقایان محترم حالا که شورای نگهبان اشکال گرفته، این مساله درخور اهمیت فراوان است، شما باید طرح جداگانه ای برای رفع اشکال شورای نگهبان بیاورید. حالا میروم به پیشنهاد خودم، بنده معتقد هستم که در این وقتهای پنج دقیقه ای برای هفت، هشت مورد به این شکل تعیین حکم اعدام کردن، این شیوه اسلامی نیست، این ها بحث میخواهد، مفصل هم بحث میخواهد. حالا چون این نمیشود و مادر جریان یک شورا اینطوری هستیم.حداقل این ابهامها را بر طرف کنیم، یعنی ابهام آمیز دیگر در کار نباشد. من این تعبیر را فوق العاده ابهام آمیز میبینم « وایذاء و ارعاب مردم بمنظور تامین مقاصد سوء سیاسی » اگر منظور از این ارعاب حرکت مسلحانه است در جملات دیگر این آمده، کسانیکه مواد منفجره کار بگذارند قیام مسلحانه بکنند و اینجور چیزها، بنابراین نوع مسلحانه اش که آمده است. در غیر نوع مسلحانه دیگر چه معنائی میماند برای اینکه ایذاء و ارعاب مردم … محمد یزدی – این تصویب شده مجلس است. نایب رئیس – آقای شبستری من همان تذکری که به آقای کریمی دادم به شما هم تذکر میدهم اجازه بدهید من برای شما توضیح بدهم شما بدانید که چه کار باید کرد. ما چیزهائی را که تصویب کرده ایم الان نمیتوانیم پیشنهاد حذف بدهیم، شما فقط میتوانید بگوئید اعدامی که استثناء شده از آن دو مورد، دو مورد دیگر را هم پیشهناد استثناء میدهم، نه اینکه حذف کنیم آن مورد را. محمد شبستری – حالا عرض میکنم، من میخواهم عرض کنم، آقایان برای این جرم اعدام گذاشته اند و مجازات این جرم اعدام نیست. نایب رئیس – پس یعنی استثناء میخواهید بکنید؟ محمد شبستری – من همین را عرض میکنم. نایب رئیس – نه، حذف آن دو کلمه … محمد شبستری – من همین را عرض میکنم، اجازه بدهید. نایب رئیس – پس پیشنهاد حذف ندارید، پیشنهاد استثناء دارید. محمد شبستری – آقا حذف همان استثناء است دیگر. نایب رئیس – آقای شبستری نیست در این قانون ما داریم. «وایذاء و ارعاب مردم» این دو کلمه تصویب شده است مورد اشکال شورای نگهبان هم نبوده و نمیتوانیم حالا حذفش کنیم، فقط میتوانیم اعدام را بگوئید استثناء از آن بشود. محمد شبستری – من مطلب را میگویم، شما ببینید راه حل آن چیست؟ چون اگر من راه دیگر را هم بروم و بخواهم پیشنهاد اصلاح بدهم ممکن است بگوئید که پیشنهاد اصلاح نمیشود داد، پیشنهاد حذف میتوانید بدهید، من منظورم این است که مساله به این ابهام، جمله ای به این ابهام مجازاتش نمیتواند اعدام باشد، ایذاء و ارعاب مردم بمنظور تامین مقاصد سوء سیاسی، که مقاصد سوء سیاسی یک چیز کش دار و مفصلی است بهیچوجهی نمیتواند مجازاتش اعدام باشد. شما میفرمائید که حذف نمیشود کرد یک مجازات دیگری معین بشود برای این (نایب رئیس – یعنی استثناء از اعدام بشود) بلی، استثناء معنایش این است که مجازات دیگری معین کنید. نایب رئیس – یعنی این به استثناء دو مورد را ایشان میفرمایند به استثناء چهار مورد. منشی – آقای موحدی ساوجی بعنوان مخالف. موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم، من از جناب آقای موسوی معذرت میخواهم اگر ما گاهی تذکری میدهیم، (تذکر آئین نامه ای) باعث میشود که مجلس تقویت بشود که طبق آئین نامه عمل کند. در اینجا مطابق آئین نامه مجلس وقتیکه یک طرح یا یک لایحه یک شوری در مجلس بررسی شد و به تصویب رسید فقط شورای نگهبان است که میتواند او را رد بکند. نایب رئیس – آقای موحدی، شما در مخالفت با آن پیشنهاد صحبت کنید شما هم مثل ایشان نسبت به تذکر من دارید تخلف میکنید. موحدی ساوجی – ملاحظه کنید این هم مخالفت و هم تذکر است. نایب رئیس – شما مخالفت کنید و آن تذکرتان هم وارد نبود. موحدی ساوجی – جناب آقای موسوی، من از شما سوالی میکنم. نایب رئیس – نمیتوانید سوال کنید در مخالفت با پیشنهاد آقای شبستری باید صحبت کنید. موحدی ساوجی – مخالفت با پیشنهاد آقای شبستری، ایشان پیشنهاد کردند که دو مورد از مواردی را که شورای نگهبان ابقاء کرده است که حکم آنها اعدام باشد، و گفته است مانعی ندارد ایشان دو مورد دیگر هم خواسته اند استثناء بکنند که اعدام نباید باشد بلکه چیز دیگری مثلا باشد. فرمایشی که ایشان میکنند هم خلاف شرع و هم خلاف قانون است. اولا خلاف شرع است به جهت اینکه ارعاب مردم، ارعاب الناس که همان در آیه شریفه قرآن آمده است «انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله» در مورد محاربه با خدا و رسول فقها میگویند همان ارعاب مردم است که اگر کسی آمد مثلا «ویسعون فی الارض فسادا» هم هست که اگر کسی آمد چاقوی ضامن داری را حتی بیرون آورد یک نفر یا 5 نفر بعنوان گروه، در برابر مردم در خیابان ایستاد و علیه مردم سخنی گفت و مردم را ترساند، این همان موردی است که قرآن میگوید مجازاتش اعدام است فقها هم میگویند اعدام است ارعاب مردم هم هست. پس برخلاف حکم شرع است آنچه را که ایشان میخواهند استثناء بکند و برخلاف حکم قانون است به جهت اینکه شورای نگهبان ما داریم او یک مقام مسوول در این زمینه است که بگوید آقا، این خلاف شرع و قانون اساسی هست یا نیست، و گفته ات خلاف ایشان چرا استثناء بکنند؟ و السلام. منشی ـ آقای معزی بعنوان موافق. معزی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، کلمه « ارعاب » و کلمه « ایذاء » موسع است و دامنه دارد یکی ارعابی است که مردم را ارعاب به قتل میکند. البته این حکمش قتل است (همان 4 موردی که عرض کردم ) اما کلمه « ایذاء » و «ارعاب » همانطوری که آقای موسوی فرمودند که در اسلام « الحدود تدرء بالشبهات » بنده در اینجا شبه میکنم که بصرف صدق « ایذاء » یا صدق ارعاب با اینکه حمل سلاح، تهیه مواد منفجره، کار گذاشتن و چیزهای دیگر بالصراحه ذکر شده است، صرف ایذاء و ارعاب بخواهیم بگوئیم حکمش قتل است یک خرده خطر دارد. نایب رئیس ـ بسیار خوب، آقای موسوی بفرمائید. ابوالفضل موسوی تبریزی ( نایب رئیس کمیسیون قضائی ) ـ بسم الله الرحمن الرحیم، کلمه « ایذاء » و « ارعاب » مردم بمنظور تامین مقاصد سوء سیاسی البته ایذاء و ارعاب مصادیق مختلف دارد. اما ایذاء و ارعابی که سازمان یافته و متشکل باشد که همان تامین مقاصد سوء سیاسی را بکند، این مسلما از افراد محارب است. چون این عبارت « بمنظور تامین مقاصد سوء سیاسی خود » ، همان ایذاء ها و ارعابهائی است که سازمان یافته و تشکل یافته است والا کسی یک محله ای را اذیت بکند و اصلا مساله سیاسی هم در کار نباشد، آنجا است که مسائل و احکامش با هم فرق میکند. ( مصادیق از نظر احکام با هم فرق دارد ) ولی این مورد « بمنطور تامین مقاصد سوء سیاسی » ، بالاترین مرتبه محارب است که در قرآن روایت هم داریم « من سل اومن شهر سیفه و اخاف الناس فهو مفسد » از این جهت شبه هم ندارد و اعدام هم حقش است. نا یب رئیس ـ پس پیشنهاد آقای شبستری این بود که آنجا که نوشته شده است « حکم کلیه موارد مزبور به استثناء رهبری و تظاهرات غیر قانونی و پناه دادن اعدام است « ایشان میگویند آن مورد « ایذاء و ارعاب مردم » را هم اضافه کنیم به آن موارد و بعد هم اگر آن تصویب بشود قهرا اصلاح عبارتی میخواهد و حکم این چهار مورد میشود« تعزیر است » پس پیشنهاد آقای شبستری مشخصا این است. منشی ـ آقای شبستری، آقای عبد خدائی و آقای بیات پیشنهادی داده اند ملاحظه کنید نظر شما تامین میشود؟پیشنهادشان این است که تبدیل بشود به « ایذاء و ارعاب مردم بوسیله سلاح » اگر شما نظرتان تامین میشود این سه پیشنهاد را با هم رای بگیریم؟ محمد شبستری ـ معتقدم که در جملات دیگر هست. بیات ـ مساله حمل سلاح غیر از ارعاب با سلاح است این دو عنوان است. نایب رئیس ـ بسیار خوب، پیشنهاد آقای شبستری مشخص است. نمایندگانی که با پیشنهاد قرائت شده آقای شبستری موافق هستند قیام کنند ( اکثر بر خاستند ) تصویب شد. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. منشی ـ آقای هنجنی پیشنهاد داده اند (هنجی ـ پس گرفتم ) . نایب رئیس ـ پس گرفتند. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. منیشی ـ آقای عباسی فرد، پیشنهادتان را مطرح میکنید؟ ( عباسی فرد ـ بلی ) پیشنهاد ایشان این است حذف عبارت « تهیه و حمل و نگهداری سلاح » . نایب رئیس ـ پیشنهادتان را توضیح میدهید یا خیر؟ با همان تذکری که من دادم آن چیزی را که مصوب است نمیتوانید تغییر بدهید. عباسی فرد ـ بسم الله الرحمن الرحیم، من ابتداء همانطوری که خدمتتان هست پیشنهادحذف قسمتی از عبارت را داده بودم که با توضیحاتی که مطرح شد مثل اینکه آئین نامه، این اجازه را نمیدهد که الان پیشنهاد حذف مطرح بشود. بعد اضافه کردم، حالا که نمیتواند بعنوان حذف مطرح باشد این قسمت « تهیه و حمل و نگهداری » بعنوان تعزیر مطرح بشود آقایان محترم توجه کامل دارید الان اکثر مومنین و مسلمین و مردم ایران به خصوص در قسمتهای عشایری مسلح هستند دولت در رابطه با انقلاب اسلامی و دفاع از حریم مقدس اسلام … موحدی ساوجی ـ آقای موسوی این مجلس بر خلاف آئین نامه عمل میکند و ایشان نمیتواند پیشنهاد حذف بدهد. نایب رئیس ـ آقای موحدی من به شما تذکر میدهم، چرا اینقدر شلوغ میکنید، یکدفعه تذکرتان را دادید و من آنرا وارد ندانستم. موحدی ساوجی ـ بنده تذکر میدهم که این مجلس طبق آئین نامه اداره نمیشود. نایب رئیس ـ آقای موحدی من به شما اخطار میکنم که بفرمائید بنشینید. موحدی ساوجی ـ بعنوان یک نماینده حق دارم صحبت کنم. تذکر میدهم این مجلس مطابق آئین نامه اداره نمیشود. نایب رئیس ـ برای بار دوم تذکر میدهم بفرمائید بنشینید. فواد کریمی ـ پیشنهاد حذف قابل طرح نیست. موحدی ساوجی ـ این مجلس مطابق آئین نامه اداره نمیشود. نایب رئیس ـ آقای موحدی، من بشما اخطار میکنم بفرمائید بنشینید. هادی ـ آقای موحدی ، بنشینید. موحدی ساوجی ـ نمی نشینم. هادی ـ بیخود نمی نشینید. نایب رئیس ـ شما باید تشخیص بدهید یا بنده؟ آقای موحدی، بعلت این بی انضباتی توبیخ میشوند. هادی ـ آقای موحدی ما به روش شما اعتراض داریم. موحدی ساوجی ـ آخر بر خلاف قانون دارد عمل میشود و بنده نمیتوانم بر خلاف مسوولیتم عمل کنم. عباسی فرد ـ بسم الله الرحمن الرحیم، با توجه به فراوانی اسلحه در بین مردم به خصوص که آقایان محترم و نمایندگان ارجمند توجه کامل دارید برای اقدام و برای عمل، مجازاتی از قبیل اعدام میتوان در نظر گرفت اما برای تهیه، برای حمل، برای نگهداری، خوب دقت بفرمائید تهیه اسلحه (یکی از نمایندگان ـ دنباله اش را هم بخوانید نوشته است برای ترور) بلی، برای ترور، من از دو جهت به این اشکال دارم: یکی اصل تهیه و نگهداری اگر چه برای ترور باشد بگذارید من با جرات بگویم. اگر چه برای ترور باشد شما از نظر موازین اسلامی و شرعی با چه معیار و ملاکی میتوانید یک ملاک قانونی و اسلامی برای این داشته باشید که تهیه سلاح برای ترور را اعدام کنید (این اولا). وثانیا وضع چنین قانونی در این شرائط آیا هر کسی که اسلحه ای تهیه کرده باشد اگر چه برای دفاع از حریم اسلام باشد نمیتواند برای او در جامعه پیرایه ای درست کنند و او را برای سپردن به چوبه اعدام به محاکمه و به مجازات ببرند، بنابراین چون پیشنهاد حذف نمیشد داد کلمه «ترور» را نظرم بود باشد که اگر کسی به عنوان «ترور» اقدامی میکند هر چه که میخواهد باشد آن در اینجا باشد و حکمش هم اعدام است. نظرم این بود که « تهیه وحمل و نگهداری سلاح برای «این عبارت حذف بشود ولی چون از نظر آئین نامه مجاز به این نبودم تقاضا کردم از مجلس محترم این هم به قسمت تعزیر اضافه بشود. نایب رئیس ـ یعنی جزو استثناآت باشد یعنی حکم اعدام از اینجا هم استثناء بشود. عباسی فرد ـ بلی. نایب رئیس ـ پیشنهاد ایشان مشخص است . منشی ـ آقای فواد کریمی بعنوان مخالف. فواد کریمی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، اینکه آقای عباسی فرد فرمودند که موازین شرعی چنین و چنان است باید آقای عباسی فرد توجه بفرمایند که این متن با نظر فقهای شورای نگهبان تهیه شده است و چون با نظر فقهای شورای نگهبان تهیه شده بر اساس موازین فقهی است و ما نظر فقهای شورای نگهبان را به عنوان یک نظر قانونی و رسمی باید قبول کنیم. بعد اگر برادرمان آقای عباسی فرد توجه میفرمودند در دنباله این «و» های عطف که «تهیه وحمل و کار کذاشتن مواد منفجره بمنظور تامین مقاصد سوء سیاسی» یعنی کسی که مقصد سوء سیاسی دارد میآید مواد منفجره را میسازد یا حمل میکند یا کار میگذارد تازه با پیشنهادی که تصویب شد مجازات این افراد اعدام نیست. با مجازاتی که تصویب شد، آنچه که مجلس تصویب کرد این بود که یا ممکن است اعدام بشود یا ممکن است به صلیب کشیده بشود یا ممکن است نفی بلد بشود یا ممکن است دست و پایش قطع بشود. و شکی نیست کسی که میآید مواد منفجره میسازد، اسلحه حمل میکند برای مقاصد سوء سیاسی یعنی براندازی، این فرد مفسد فی الارض است. دیگر مفسد فی الارض چه مصداقی از این واضحتر که کسی مواد منفجره بیاورد به دیگری بدهد و آن دیگری کار بگذارد و مردم را بکشد. دیگر مفسد فی الارض از این واضحتر و روشنتر؟ کسی اسلحه ومهمات حمل بکند و به دیگران بدهد و دیگران هم این اسلحه و مهمات را بگیرند و به سینه مردم بزنند. از این بالاتر؟ نکته ای که بایستی ایشان توجه میکردند و توجه نکردند این است که این جملات دنباله هم است یعنی اگر عنایت بفرمائید اعمال ضد انقلابی از قبیل تهیه و حمل و کارگذاشتن مواد منفجره است، نه مطلق تهیه مواد منجره، و گرنه اگر مطلق تهیه مواد منفجره است همین الان در سپاه پاسداران دارند مواد منجره تهیه میکنند. حمل سلاح میکنند خیر، مطلق نیست. این اعمال از جنبه ضد انقلابی در دنباله اش هست و ایذاء و ارعاب مردم و همه مواردی که ذکر شده بمنظور تامین مقاصد سوء سیاسی است نه غیر از آن، بنابراین اگر بخواهیم این موارد را به موارد تعزیر ببریم اصلا این خلاف صریح اسلام و قرآن است، این دیگر اصلا معنا نمیدهد که ما فردی را که ماده ای منفجره تهیه کرده است و به یک گروهی اسلحه داده است و این گروه هم آمده با این اسلحه و مواد لمنفجره علیه نظام جمهوری اسلامی فعالیت کرده است بگوئیم تعزیر بکنید؟ این است که از نظر موازین اسلام اینها مفسد فی الارض هستند و فقهای شورای نگهبان هم این موارد را تائید کرده اند. آقامحمدی – تذکر آئین نامه ای دارم. نایب رئیس ـ بفرمائید. آقا محمدی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، ماده 135 میگوید که باید با حضور شورای نگهبان در کمیسیون و در مجلس، به این علت است که مجددا این طرح به شورای نگهبان بر نگردد و این دور ادامه پیدا بکند. اگر شورای نگهبان اینها را از لحاظ شرعی تائید کرده است که اینها حکم شرعی است که برای اینها اعدام گذاشته ـ اند ما نمیتوانیم به تعزیر ببریم اگر تائید نکرده است، پس نماینده شورای نگهبان در کمیسیون نبوده نمیتوانیم طرح بکنیم و الان هم از فقهای شورای نگهبان تشریف ندارند باید نظرشان رسما در اینجا اعلام بشود که این دور ادامه پیدات نکند. این دور دوم است که متاسفانه چنین کاری انجام میشود. ناب رئیس ـ تذکرتان روشن است البته حضورشان برای این نیست که فی المجلس اظهار نظر کنند چون روال کار خودشان این بود که میگفتند ما فی المجلس اظهار نظر نمیکنیم و لی الان هم ببنینید بحث قانون گذاری است بحث این نیست که در رساله های عملیه ببینیم چیست؟ ما رساله های عملیه را که نمیتوانیم در باره اش رای بگیریم برای اینکه بصورت قانون در بیاید داریم پیرامون آن بحث میکنیم باز شورای نگهبان میتواند اظهار نظر بکند البته آقایان هم دعوت شدند منتها متاسفانه تشریف نیاوردند. آقای هادوی از طرف شورای نگهبان در اینجا هستند آقای واعظی بعنوان موافق بفرمائید. فرج الله واعظی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، « انما یعلم القرآن من خوطب به » آیه در اینجا مطرح شد و بر طبق موازین همین آیه آقایان رای دادید و رای دادیم. لاکن اصلا باید ببینیم خود محتوای آیه چیست؟ ما از پیش خود نباید برداشت کنیم بنظرم امام هشتم سلام الله علیه آیه را برای ما چنین معنا کرده اند یعنی چند قسمت کرده است یک وقت این است که کسی تشهیر سلاح کرده، رعب ایجاد کرده، مال برده آدم کشته، در اینجا دستش را میبرند برای اینکه مال برده. او را میکشند، به دارش میکشند برای اینکه آدم کشته، به دارش میآویزند برای اینکه محارب بوده است و رعب ایجاد کرده است ( این یک مورد ) یک وقت این است که تشهیر سلاح کرده، مال برده ولی آدم نکشته. اینجا فقط دستش رامیبرند و نفی بلد میکند یک وقت به عکس است مال برده آدم نکشته اینجا دستش را میبرند نفی بلد میکنند. اگر آدم کشته مال نبرده آنجا فقط او را میکشند دیگر دست بریدن و آویختن نیست. نایب رئیس ـ جناب آقای واعظی، راجع به تهیه و حمل است. پیشنهاد آقای عباسی فرد این است که تهیه و حمل حکمش اعدام نیست شما راجع به این فقط صحبت کنید. فرج الله واعظی ـ شق سوم که در این حدیث عرض کردم این است که اگر کسی فقط ارعاب ایجاد کرده است یعنی تشهیر سلاح کرده، نه مال برده و نه کسی را کشته اینجا معصوم میفرماید صرفا نفی بلد است و لذا در ایجا اعدام از این آیه استفاده نمیشود و بنابراین شد که به مقتضای این آیه عمل کنیم ان شاء الله از فقها و مراجع هم که بپرسید خیال میکنم بر طبق همین بیان نطر بدهند همین بیان نظر بدهند. نایب رئیس ـ آقای موسوی اگر توضیحی دارید بفرمائید. ابوالفضل موسوی تبریزی ـ (نایب رئیس کمیسیون قضائی ) ـ برادران این نکته را توجه بفرمایند که ما بعد از برگشتن قانون از شورای نگهبان به مجلس نمیتوانیم الفاظی را که قبلا تصویب شده است عوض بکنیم و حتی در این مصوبی که شما پیشنهاد برادرمان آقای شبستری تصویب کردید من اشکال قانونی دارم که طبق آئین نامه درست نبوده است نظر احساساتی را هم کنار بگذاریم برادرمان آقای عباسی فرد میفرمایند که مطابق اسلام نیست، از آنطرف آقای فواد کریمی میفرمایند نظر فقهای شورای نگهبان این است. نه این حکمی که ما در اینجا نوشتیم، نظر کمیسیون قضائی است نه نظر شورای نگهبان، قاطی نکنید. اصلا بزرگترین و بالاترین حد محارب که ما میتوانیم برای آن اعدام یا یکی از آن 4 حکم را حاکم شرع در دادگاه صادر بکند، آن روز آن بمبی را که جلو انستیتو پاستور گذاشتند و چند نفر از بچه های بی گناه در آنجا زخمی و کشته شدند. این حمل مواد منفجره کرده، کار گذاشته است و چون منظورش هم به منظور آن قیدی است که در آخر آمده است ( قید هر 4 تا است ) « بمنظور تامین سوء مقاصد سیاسی خویش » بگوئیم خیر، این ذر اسلام حکمش اعدام نیست نمیتوانیم او را بکشیم نمیتوانیم،او را صلب بکنیم و برود تعزیر …مثلا تعزیر هم حدش در اسلام مادون حق است. بالاترین حد در اسلام 75 تازیانه برای قیادت است از آن کمتر هم باید باشد 70 تازیانه بزنند و برود. این نمیشود آقایان، یک مقدار بر مسائل بدون احساسات برخورد میکنیم در جمهوری اسلامی کسی اگر بمنظور تامین مقاصد سوء سیاسی خویش کاری کرد یعنی مقاصد آمریکا، مقاصد کشورهای چپی، مقاصد کشورهای راستی، مقاصد امپریالیستی اگر برای تامین این مقاصد کسی حمل مواد منفجره بکند، کار بگذارد، تهیه بکند، حتی به مجرد معاونت هم در کمیسیون بحث شد حتی بعضی از رفقای ما معتقدند حتی معاون از این کوچکتر هم جزء محارب است. کسی که برای تامین مقاصد سوء سیاسی خویش یعنی مقاصدی که در مقابل مقصد جمهوری اسلامی است، این کارها را بکند بگوئیم این شخص محارب نیست از اینجا استثناء بشود و به سراغ تعزیر برود. این مخالف اسلام است آنجا برادرهای ما در کمیسیون قضائی زحمت کشیدند با مدارک فقهی، و با مدارکی که در دستشان موجود بوده این حکم را برای آنها معین کرده اند اینقدر ما با احساسات با این احکام برخورد نکنیم. نایب رئیس ـ بسیار خوب، پیشنهاد آقای عباسی فرد این بود که «تهیه و حمل مواد منفجره» هم جزء آن استثناها باشد یعنی اعدام شامل آنها نشود. پیشنهاد ایشان مشخصا این است. (184 نفر حاضرند) نمایندگانی با پیشنهاد آقای عباسی فرد موافق هستند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. چون وقت دارد تمام میشود نمیتوانیم پیشنهاد دیگر را مطرح بکنیم. منشی ـ آقای عزت الله سحابی پیشنهاد کرده اند که «همکاری موثر» هم جزو این استثناها قرار بگیرد. شهرکی ـ من هم پیشنهاد دارم. نایب رئیس ـ آقای شهرکی میگویند من پیشنهاد داشتم. منشی ـ پیشنهاد آقای شهرکی تازه رسیده است. محلاتی ـ من هم پیشنهاد داده ام. نایب رئیس ـ آقای محلاتی، شما هم پیشنهادتان را کتبی فرستادید؟ محلاتی ـ بلی. نایب رئیس ـ بسیار خوب، چون وقت دارد تمام میشود به این پیشنهادها نمیرسیم. اگر از پیشنهادها صرف نظر کنید رای نهائی میگیریم والا باید بماند. علی اکبر ناطق نوری ـ تذکر آئین نامه ای دارم. نایب رئیس ـ آقای ناطق نوری بفرمائید. علی اکبر ناطق نوری ـ لزوم تایید مصوبات مجلس بوسیله شورای نگهبان ماده 135 ـ رئیس مجلس مکلف است در اجرائی اصل نود و چهارم قانون اساسی کلیه مصوبات مجلس را به شورای نگهبان ارسال نماید و در صورت اعاده آن (اینجا مورد بحث است) از طرف شورای نگهبان مجددا دستور بررسی واصلاح آنرا با حضور نمایندگان شورای نگهبان در کمیسیونها و مجلس بدهد «توجه دارید مجددا دستور بررسی و اصلاح یعنی تنها در آن موردی که شورای نگهبان نظر اصلاحی داده است و این بار که میآید در مجلس یا در کمیسیون میآید فقط روی همین باید بحث شود نه چیز دیگری و پیشنهاد جدیدی و این برخلاف آئین نامه است. نایب رئیس ـ اولا این یک فوریتی است و ثانیا طبق روال گذشته به این ترتیب بود که اگر طـــرح یا لایحه ای از شورای نگهبان بعد از تصویب برگشت اگر یک فوریتی بود حالت آن روزی را دارد که هنوز تصویب نهائی نشده بود و هنوز اشکال داشت. موحدی ساوجی ـ این در غیر مصوبات است. نایب رئیس ـ اجازه بدهید من دارم توضیح میدهم شما باید با این همه توبیخ که من کردم اخراج بشوید (آقای موحدی ساوجی در حال اعتراض جلسه را ترک کردند)کمیسیون قضائی با توجه به اینکه شورای نگهبان فرموده اند که این چون حکمش مشخص نیست و به این صورت کلی نمیتواند باشد شما باید مشخصا بگوئید که حکمش چیست؟ آمده، موارد مشخصی را را به استثنای دو مورد گفته است که حکمش اعدام است. و دو مورد را هم گفته که تعزیر است. این، آن چیزی است که در جلسه قبل به اینصورت تصویب نشده بود. پس کانه، این تبصره به همان حالت ناقص از یک روز به روز دیگر افتاده است. اگر چنانچه این عادی بود، در همان کمیسیون اصلاحات انجام میشد. چون یک فوریتی است، در همینجا نمایندگان میتوانند بگویند که ما آن اصلاحی که کمیسیون قضائی کرده است، قبول نداریم، یک اصلاح دیگر جایش میگذاریم و به طبق تشخیص بنده قضیه به این صورت بود. در گذشته هم یکبار دیگر یا بیشتر این کار به همین ترتیب انجام شد، حالا هم دارد انجام میشود. وپیشنهادات هم چون تمام نشده است، برای جلسه بعد میماند جلسه بعدمان اداوه همین بحث است. (عده ای از نمایندگان ـ آیا مجلس قبول دارد؟) اگر چنانچه مجلس قبول داشت که اصلا در این بحث و در رای گیری شرکت نمیکرد. 6ـ پایان جلسه و تاریخ تشکیل و دستور جلسه آینده نایب رئیس ـ جلسه بعدی ساعت هشت صبح فردا خواهد بود، و ادامه همین بحث است و دستور بعدی اش هم در مورد انتخاب نماینده برای کنفرانس بین المجالس است و بقیه چیزهائی که در دستور ذکر شده بود. اسامی غائبین را لطفا آقای قائمی بخوانند. منشی (قائمی) ـ بسم الله الرحمن الرحیم، جلسه امروز 18/ 5/1360 غائبین غیر موجه عبارتند از : آقایان: زنگنه از شیراز، حجت کشفی از اصطهبانات، نور الدین رحیمی از ملاوی، هادی غفاری از تهران، گلزاده غفوری از تهران، علم الهدائی از اردبیل، توکلی از بهشهر، بازرگانی از تهران، لاهوتی از رشت، سلامتیان از اصفهان، عضنفرپور از لنجان. غائبین جلسه روز پنجشنبه 15/5/1360. آقایان: صباح زنگنه – گلزاده غفوری – امید نجف آبادی – حسن لاهوتی – هادی غفاری – سلامتیان – غضنفرپور. (جلسه در ساعت 12 پایان یافت) رئیس مجلس شورای اسلامی – اکبر هاشمی رفسنجانی