صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز یکشنبه هفتم تیرماه 1360
جلسه ساعت هشت وسی دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد.
فهرست مندرجات صفحه
1-اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید. 2
2-بیانات قبل از دستور آقایان مروی سماورچی، کروبی. 2
3-بیانات آقای رئیس بمناسبت سوء قصد به آقای سیدعلی خامنه ای و گزارش مسافرتشان
به کرمان 10
4-تصویب کلیات لایحه راجع به تعیین حکم برای رسیدگی به اختلافات شرکت ایرانـــی
کالسیمین وشرکت فیلیپ برادرز در مورد فروش سنگ سرب. 12
5-بحث پیرامون گزارش شور دوم طرح احزاب و جمعیتها و انجمنهای سیاسی و صنفـی
و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده . 18
6-پایان جلسه و تاریخ تشکیل ودستور جلسه بعد 45
1-اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید.
رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. با حضور 180 نفر جلسه رسمی است . دستور جلسه قرائت شود.
منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. دستور جلسه یکصد وهفتاد ودوم روز یکشنبه هفتم تیرماه 1360 هجری شمسی مطابق با بیست و پنجم شعبان 1401 هجری قمری.
1- تلاوت کلام الله مجید.
2- نطقهای قبل از دستور .
3- گزارش شور اول کمیسیونهای صنایع ومعادن ، امور اقتصادی و دارائی و امور خارجه درخصوص لایحه راجع به تعیین حکم برای رسیدگی به اختلافات شرکت ایرانی کالسیمین و شرکت فیلیپ برادرز در مورد فروش سنگ سرب.
4- گزارش شور دوم کمیسیون امور داخلی در خصوص طرح قانونی فعالیت احزاب. جمعیتها و انجمنهای سیاسی و صنفی وانجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده.
5- اعلام اسامی غائبین ودیرآمدگان
6- اعلام ختم جلسه و تاریخ و برنامه جلسه بعد.
رئیس- تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید.
اعوذبالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم . ”استحوذ علیهم الشیطان فانسیهم ذکرالله، اولئک حزب الشیطان ، الا ان حزب الشیطان هم الخاسرون. ان الذین یحادون الله ورسوله اولئک فیالاذلین. کتب الله لاغلبن انا ورسلی، ان الله قوی عزیز، لاتجد قوما یومنون بالله والیوم الاخر یوادون من حادالله و رسوله ولو کانوا آبائهم او ابناء هم اواخوانهم اوعشیرتهم اولئک کتب فی قلوبهم الایمان و ایدهم بروح منه و یدخلهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها رضی الله عنهم ورضوا عنه، اولئک حزب الله الا ان حزب الله هم المفلحون. (صدق الله العلی العظیم . حضار صلوات فرستادند) ” از آیه 10 الی آیه آخر سوره المجادله ”.
2-بیانات قبل از دستور آقایان مروی سماورچی ومهدوی کروبی.
رئیس- سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید.
منشی- آقای مروی سماورچی.
مروی سماورچی-بسم الله الرحمن الرحیم. پروردگار عزیز نعمتهای بزرگی را به ما عنایت فرموده است که اگر چنین ادعائی کنیم که این نعمتها لااقل در این روز و روزگار در اختیار هیچ امت وملتی قرار نگرفته است، ادعای دور از حقیقتی نیست. امروز امت ما درتحت رهبری امام بزرگوار و قاطعی که براستی روح خداست و این امت رادرجهان زنده کرد و در موقعیت ممتازی قرار داد که چشم همه جهانیان و مستضعفین عالم بسوی ما است و علاوه بر وجود نعمت رهبری ، ملت ما هم براستی ملتی است که در زیر این آسمان بخوبی وایثار و فضیلت چنین ملتی در هیچ کجای دنیا سراغ نداریم. بنابراین هر کار نشدنی و هر کاری که برای دیگران بسی سخت ومشکل باشد، با این نیروی عظیم و سرمایه پرتوانی که دراختیار ملت ایران است، بسیار ساده وشدنی خواهد بود. همانطور که دیدیم وکرارا این معنا را تجربه نمودیم، آنچه برای دیگران سخت و گاهی ممتنع مینمود، برای ما بسیار آسان جلوهگری نمود . بنابراین حال که ما از چنین نعمت عظمائی برخورداریم ، بسیار دور از انصاف است که اقدامات شایسته ومال والائی را نداشته باشیم. دراین رابطه این تذکر را باید به برادر رجائی نخست وزیر محبوبمان بدهیم که اگر در گذشته ماگرفتار وضعی بودیم که یک نیروی مهاجمی، یک نیروی معاندی، یک نیرویی که همیشه سعی در این معنا داشت که سدی در مقابل ما ایجاد کند به لطف وعنایت حق کنار رفت وآنچنان آن جریان و نیروها رسوا شدند که میبینید امروز رسوایی آنها به آنجا رسیده است که هیچ کاری برای آنها نمانده است جز اینکه دست به آلودهترین وپلیدترین اعمال بزنند و درمیان مسجد بیایند و بمبی در میان ضبط قرار بدهند و بخواهند چهره های عزیز و گرانبهایی را که سوابق ممتد وطولانی در این انقلاب دارند با این اعمال رذیلانه خود آنها را از این انقلاب جدا کنند. این رسوائی برای آنها بس است و ملت ما وضع آنها را شناخته است، حال که آنها به چنین رسواییهایی دست مییازند ، بنابراین ما آن نیروها را کنار زدیم و تا به آنجا عقب زدیم که چنین موقعیتی را گرفتند، لذا است که آن نیروی مهاجم که امروز در صحنه نیست پس باید انقلابی تر عمل کرد، بیسش ازاین بفکر مردم بود و این مردمی که با تمام وجودشان در اختیار انقلاب هستند ودر مسیر انقلاب نه سر میشناسند، نه زن و فرزند میدانند و نه زندگی برای آنها مطرح است، ما هم در خدمت این مردم ودر خدمت این انقلاب قرار بگیریم. بنابراین اگر کابینهای در آن شرایط خاص و در آن جو خاص بوجود آمد
واحساس میشود که این کابینه، کابینه فعالی آنچنانکه در خور این انقلاب وشایسته این امت باشد نیست، امروز بهترین ایام است، موقعیت را باید غنیمت دانست و در رفع این نقیصه کوشا بود وجدی عمل کرد. میبینیم که رهبر وملت وضعشان روشن شده است، فقط ما میمانیم که بعنوان کسانیکه قوای اجرائیه هستیم یادر قوای قضائیه ، یا در قوه مقننه، ما هم باید موقعیت خودمان را آنچنانکه باید وشاید نشان بدهیم. واقعا جدی رفتار کرد،قوه مقننه ، بیشتر بفکر این مردم و بنابراین طرحها و لوایحی که بتواند در خدمت مستضعفین قرار بگیرد، قوای اجرائی ما بطور جدی عمل کنند و براستی هیچ مسامحهای در کار نباشد، هیچ ملاحظهای جز انقلاب و حق نباشد و همینگونه در رابطه با قوه قضائیه میبینید وقتی دادگاههای انقلاب ما اینگونه جدی عمل میکند و براستی بوظیفه خود عمل میکند ،این ملت چگونه با دل و جان فریادشان وهمه سخنشان در تایید این قوه است واین چنین میخواهند. شوخی با کسی نداریم، انقلاب است، معنا ندارد انسان در انقلاب به یک عده ای که محاربند ، مسلحند و سوابقشان این چنین آلوده است، آنها را آزاد بگذارند که هرکاری دلشان میخواهند بکنند، دست به هر جنایتی میخواهند بزنند، اگر انسان قاطعانه بااینها برخورد نکند، صدمه به این ملت است. ”ترحم بر پلنگ تیزدندان” ، این ظلم به حق دیگران میشود.این ملتی که اینگونه ایثارگرانه، اینگونه با بذل همه امکانات در مسیر این انقلاب هستند، بنابراین جا دارد که ما هم آنچنان باشیم که درمسیر الله باشیم، آنچنان باشیم که واقعا در خور حزبالله قرار بگیریم، آنچنان باشیم که خدا را فراموش نکنیم و بدانیم آن کسانی که غیر حق در مسیر دیگری گام بردارند و سخن دیگری داشته باشند به آن رسوائی میافتند و آنچنان دور خواهند شد که نام ونشانی از آنها باقی نماند. لذا وقتی آدم این مردم فعال و فداکار را میبیند ، در شهرها و در روستاها ما میبینیم کمبودها زیاد است ، مثلا از منطقه حوزه انتخابیه خودم بگویم که دهات وروستاهایی که هنوز راه ندارد، از امکانات زندگی هیچ برخوردار نیستند. نه جاده ای است ، نه برقی است، نه بهداری است ، هیچگونه امکاناتی در اختیار آنها نیست. ولی این مردم با دل و جانشان در عین اینکه از تمامی این امکانات بیبهره هستند ولی باز فریادشان امام است ، فریادشان انقلاب است ودل و جانشان برای این انقلاب میسوزد. چه بهتر که ما به روستاها بیشتر برسیم ، به این روستائیان فداکار بیشتر توجه کنیم،در حوزه انتخاباتی خود من در اطراف چناران ، اطراف طرقبه جاهایی را انسان میبیند که
براستی یک رفت وآمد بسیار دشوار و مشکل است . اگر سدهایی برای آنها داشته باشیم اینها با تمام توان زراعتشان پرمحصول خواهد بود و میرویم تا به آنجایی که کشورمان را انشاءالله بحد خودکفائی برسانیم ودستمان بطرف دیگران دراز نباشد، آنچنان غناء ، آنچنان خودکفائی از خود نشان بدهیم که دیگران بفهمند معنای آزادی چیست، معنای استقلال چیست، آنهایی که آن یاوه سرائیها را میکردند و میخواستند با نام آزادی، با نام استقلال این انقلاب و این مردم را بگونه دیگری به جهانیان معرفی کنند، این مردم نشان دادند که ما رشد داریم، ما میفهمیم آزادی چیست، میدانیم استقلال چیست، میدانیم در مسیر آزادی و استقلال گام برداشتن چگونه است. با همه قدرتها و با همه شیاطین روزگار باید دربیفتیم ولی درافتادن برای ما مساله ای است عادی و آسان، چه اینکه میدانیم ”والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع المحسنین”. خدا با مردم نیکوکار است مردمی که جوانشان، دختر و پسرشان، همه عزیزانشان در اینگونه قدم برمیدارند، ابراهیم وار، اسماعیلهای خود را به میدان میفرستند ودر جبهه نبرد حق وباطل هستند، چنین مردمی پیروز هستند، چنین مردمی به استقلال واقعی خواهند رسید. امید آنکه انشاءالله عمر امام بزرگوار ما را پروردگار تا قیام حضرت مهدی عجل الله فرجه طولانی بگرداند وبر این ملت ودولت ما هم آنچنان موقعیتی ، آنچنان پشتکار و فعالیتی عنایت فرماید که در راه ومسیری گام برداریم که برای رضای او ودر مسیر این انقلاب شایسته وبایسته قرار گیرد.والسلام علیکم ورحمه الله.
رئیس- متشکر. سخنران بعدی را دعوت کنید.
منشی- آقای کروبی نماینده مردم الیگودرز.
مهدی کروبی- بسم الله الرحمن الرحیم. ابتدا تشکر و سپاسگزاری از برادر ارجمندمان جناب آقای عسکراولادی میکنم که وقتشان را مرحمت کردند. این روزها هم روزهای غرورآفرین و موفقیتآمیز برای انقلاب اسلامی وبرای مسلمانان انقلابی ایران بود و هم روزهای پررنج وتلخ وناگوار. منتها تلخیهای در راه خدا که مآلا و نتیجتا شیرین است. روزهای غرور بود. برای اینکه بزرگترین توطئه قدرتهای بزرگ. بخصوص شیطان بزرگآمریکا در هم شکسته شد وبار دیگر مشت محکم انقلابیون در خط امام بدهان آنها زده شد و حضور مردم در صحنه نشان داد که چه نحوه مردم از انقلاب پاسداری میکنند و نگهداری میکنندو احساس خطر برای انقلاب بنمایند. همه چیزشان
راتقدیم میکنند. روزهای دردآور بود، برای اینکه شهادت برادر ارجمندمان ، سردار رشید دکتر چمران که ایمان و تخصص را توام با هم داشت و با فداکاری ماهها جنگید و به شهادت رسید. روزهای درد بود، برای اینکه انفجار ، حمله، کشتار جوانان مومن و مسلمان وبا اندیشه و نیروهای خالص و مومنی که از اول پیروزی تا بحال پرتلاش در نهادهای انقلابی کوشش میکردند و قبل از پیروزی هم در صف مبارزان بودند واز هیچگونه فداکاری دریغ نمیکردند، دست خائنانه گروهکهای منحرف انفجارها بوجود آورد و عدهای از اینها را به شهادت رساند که از آن جمله برادر همکارمان مازندرانی که چهرهاش برای نوعدوستان وسراسر کشور ونهادهای انقلابی آشنا است واز اسفند سال 57 تا بحال (تا 30 خرداد که شهادتش سررسید) با همه وجودش در خدمت نهادهای انقلابی بخصوص کمیته امداد و بنیاد شهید بود. واز همه اینها مهمتر سوء قصدی که به اندیشمند بزرگ اسلامی ، مجاهد بزرگ ، نماینده امام، برادر بزرگوارمان حجت الاسلام آقای خامنه ای شد که بحمدالله و به لطف پروردگار توطئه خنثی شد. سوء قصد ناکام ماند ودشمنان انقلاب موفق نشدند وانشاءالله بزودی شفا مییابد. خدمات آقای خامنهای بعد از انقلاب و قبل از انقلاب ، در قم و مشهد و اثری که از نظر علمی و فرهنگی در قشر جوان وتوجه آنها به مسائل مذهبی و مبارزات دوران خفقان او و شکنجههایی که دید برای هیچکس پنهان و نامعلوم نیست. و همه ما میدانیم چه وجود پرارزشی را دشمن نشانه کرده بود که عمری در راه خدا فداکاری کرده است و بحمدالله از خطر مصون ماند. من از طرف کمیته امداد امام ، بنیاد شهید این توطئه را محکوم و اعلام تنفر وانزجار واز دادستانی میخواهیم که قاطعانه در مقابل اینگونه اعمال ضد انقلاب بایستند و نگذارند اینان اینچنین جسورانه باسرنوشت ملتی بازی کنند، با انقلابی که هزاران خون برایش داده شده است ، این چنین بازی کنند. اما نکته ای که میخواستم عرض کنم و وقت برادرمان راگرفتم ومن هم چند دقیقه خواستم وایشان همه وقتشان را به من عنایت فرمودند، این است که یکی از ضربه هایی که انقلاب بعد از پیروزی دید وازاین ناحیه آسیب به انقلاب وارد شد، ورود افرادی که در انقلاب یا سهمی بسیار ناچیزداشتند و یا سهمی نداشتند و در کارها و مسوولیتهای بزرگ انقلاب وارد شدند و کارهای کلیدی را در دست گرفتند و از آنجایی که (نمیگوییم سوء نیت داشتند) با روح انقلاب آشنا نبودند، و راستی فرزندان و بچههای انقلاب نبودند و برای انقلاب رنج نکشیده بودند، وروداینها موجب آسیبها وضربههای فروان به انقلاب شد. وما
از این به بعد سریعا و قاطعانه و بسیار دقیق باید مراقب این مساله باشیم. افرادی وارد شدند و پستهای حساس سرنوشتسازی رادردست گرفتند. در حالیکه در دوران خفقان کمترین آشنائی رابا انقلاب داشتند ویا برخی اصلا آشنایی نداشتند. آشنائی نه بمعنای شعار و چند جمله سخن گفتن و در خانه درست نشستن و تحلیل کردن. این را ما انقلابی نمیدانیم و مردم هم این را انقلابی نمیدانند. من خودم بعنوان یک سرباز کوچک و پادو این انقلاب بسیاری از چهره ها را میشناسم که در دوران خفقان کوچکترین کاری را از اینها نمیشد بنفع انقلاب کشید. چهرهای که بعد هم در مجلس خبرگان راه یافت وهمه تاییدش کردند و هم بعد دراین مجلس راه یافت وهر روز هم نق میزد و شعار برای مردم میدادند و خیلی دلش برای مردم میسوخت ومقابل یک دولت مکتبی احساس مسوولیت میکرد که مشکلات برای اوبوجود بیاورد. همین آقای بزرگوار دوران خفقان بود، کمترین کاری که ما از او خواستیم این بود که دوران خفقان یکی از برادران رزمنده، یکی ازآنهایی که در صحنه مبارزه بودند وقتی کسی از او از دنیامیرفت ، همه برادرها آشنا هستندومیدانند ، معمول این بود که برادرهای همفکر یک تسلیت روزنامه ای به او میگفتند. این معمول بود ، نشاندهنده همفکری اینها با هم بود، روزنامه های آن موقع رانگاه کنید و یا خودتان بودید، فراوان است، یادم میآید که مادر یکی از این آقایان از دنیا رفته بود. نمیدانم پدر آقای معادیخواه بود یا مادر دکتر شیبانی بود، بین این دو تا، من به آن آقا تلفن کردم وگفتم این برادران همه امضاء دادهاند همان تیپهایی که آن موقع در روزنامه ها میخواندید و یا خودتان بودید، از شما میخواهم شما امضاءتان را برای این جهت بدهید، این نشاندهنده همبستگی این نیروها با همدیگر بود. وقتی من تلفن به او کردم، گفت اصلا بنا شده من در کارها اصلا نباشم، و به این قضایا اصلا کاری نداشته باشم وارتباط با مسائل سیاسی اصلا نداشته باشم. همین اندازه من نمیخواهم ، وقتی من این قضیه رابرای یکی از دوستانم میگفتم، من نام میبرم برای آقای شفیق که با ما در امدادهمکاری میکردند و میکنند و باز عده زیادی از شما میشناسیدشان، وقتی این قضیه راگفتم، گفت که این خیلی مهم نیست. سال 56 یا اول 57 بود که در ایران کشتار میشد، این آقا برگشت ، گفت این خونها را مسوولیتش را چه کسی جواب میدهد؟ که این چنین مردم را دعوت میکننددر خیابانها بروندومردم کشته شوند و بعد هم گذاشت و رفت چند ماه در خارج ، بعد هم وارد خبرگان شد. بعد هم وارد مجلس شد. هر روز هم شعار
میداد، هر روز هم سوال میکرد، خوب این چه است؟ اصلا اینها حق داشتند که چنین چهرههایی وارد بشوند، در صحنه انقلاب و بعد چنین چوبهایی لای چرخ هر روز بگذارند وآلت دست گروهها بشوند؟
یکی از نمایندگان – اسمش را بگویید.
کروبی- بلی، آقای گلزاده غفوری، خود بنده با او صحبت کردم و آن هم آقای شفیق بود. اینها این اندازه از انقلاب فرار میکردند . راستی اینها اگر اینقدر رنج میبردند، ازدولت رجائی و اینقدر جان میکندند و تلاش میکردند و رنج میبردند، اگر راستی اینها شعارشان اینجور تند بود، زمان شاه باید هفت تا کفن پوسانده باشند، پس مقابل او چرا حرکت نمیکردند و میگفتند ما بنا است در این کارها اصلا نباشیم. دیگران خون دادهاند، آزادی دادهاند تا آنهایی که خفقان گرفته بودند حالا بیایند شعار بدهند. این است؟ و دیگران، دیگرانی آمدندودیدیم زمان شاه خوابیدند، اگر کار کردند بسیار کم، زندگی راحت هم داشتند، پست و مقام هم داشتند، مدال هم گرفتند ، همکاری هم به یک معنا داشتند وبعدش هم آمدند شعار بده شدند و همه چیز را زیر سوال قرار دادند.
رئیس- 2 دقیقه وقت دارید.
کروبی- وقت من یک ربع است.
رئیس- خوب ، 13 دقیقه صحبت فرمودید.
کروبی- پس خیلی مطلبم مانده است. بعد هم دیدیم آمدند واین چنین شعارهایی میدادند. آنوقت من ناقابل بیخاصیت در همین جامعه بودم، حتی صندوق بعثت بود، ساواک تو سر صندوق میزد که یا صندوق را میبندیم یا این باید توصندوق هم نباشد، تو صندوقی نباید باشد، ولی آقایان مدال هم میگرفتند ، بعد هم حالا چنین شعارهایی میدهند. ماها شده ایم سازشکار ، نیروهای انقلابی شدند سازشکار. اینها شدند مترقی و برای مردم میسوزند والان هم چون آقای هاشمی اعلام کرد، دیگر هیچکاری نمیشود کرد والان هم بسیار مدارک من اینجا دارم،داریم اعلام میکنیم .از افرادی که باز کارهای کلیدی را دارند دست میگیرند وهستند جاهایی، سهمی از انقلاب نداشتند. نامه هایی از آنها اینجا هست. این نامه ها موجود است وما اعلام خطر میکنیم و دیگر تحمل نمیکنیم و نمیگذاریم چنین خطی وجودداشته باشد . یعنی باز هم افرادی ناصالح ، نمیگوییم ناصالح ، انقلاب برایشان
ملموس نیست . وارد بشوند و مجددا استخوان گلو بشوند و مجددا چهره بشوند. شناخته بشوند. بعد بیایند، مشکلات را برای انقلاب بوجود بیاورند که از این تریبون به برادر ارجمندمان که بسیار وجودش ارزشمند است به برادرمان آقای باهنر اعلام میکنم افرادی الان در وزارت فرهنگ هستند، خطهایی دارند و دارند همدیگر را حمایت میکنند که ما نامه های فراوانی از آنها داریم که تقدیرهایی از آنها شده است ومراسم گوناگون و باید مراقبت بشود و مواظبت بشود که چنین چیزهایی پیش نیاید ، خط امام سوابق انقلابی، صداقت، قبول داشتن ولایت فقیه ، اینها باید معیار وملاک باشدوانقلاب دست فرزندان انقلاب باشد تا بتوانند انقلاب را حفظ کنندوانقلاب را نگهدارند. تا کی ما میخواهیم خلاصه مردم را اینچنین نگهداریم و کار دست آنهایی نباشد که رنج برای انقلاب برده اند. واقعا ملت دیگر حجت را بر ما تمام کرده است . ما نماینده آن مردمی هستیم که میآیند در میدان فردوسی نان وهندوانه میگیرند و میخورند و نشستهاند و میگویند کجا هستید ضدانقلاب بیایید. اینها صاحب انقلاب هستند وفریاد ما باید برای اینها باشد و نماینده اینها باشیم. نه اینکه ما بیاییم اینجا بوسیله بهترین برادران ارزنده مان فریاد کشیده بشود برای مسائلی که اصلا هیچ گونه ضرورتی ندارد. آقای هاشمی میفرمایند وقتتان تمام شده است. من عرایضم را خاتمه میدهم برای اینکه خلاف عمل نکنم. اما اینجا مدارکی داریم که طرف 00 این جمله را آقای هاشمی خواهش میکنم اجازه بدهید اگر وقتم هم گذشته است بگویم . برادران ، وقتی طرف انقلابی نبود و رنجهای انقلاب را نچشیده است، کار مهم دستش که داده شد آشنا نیست ، آشنا که نیست نمیرود برای کار انقلابی بیاورد. میرود همان قماش خودش را میآورد که آنموقع با او همکار بودند، طرفی که اینقدر ضعف داشته است که تاریخ 2500 ساله مینوشته است و تاریخ هجری را حاضر نبوده بگذارد. وقتی این معاون میشود، بعد اینجا نامه از او داریم دفاع میکند از فردی واز افرادی که دهها نامه وتقدیر از فرخ روپارسا ودیگران ودیگران دارند. چرا چون نبوده است. آدم بدی هم نیست ولی چون در انقلاب نبوده است اصلا متوجه نیست که از کسی حمایت کند، لذا همانهایی که آن موقع با او همکار بودند، همانها رامیآورد وخیلی هم دفاع میکند و حمله میکند به آنهایی که میگویند اینها باید تصفیه بشوندواینها باید بروند، اینها باید پاک سازی بشوند. واقعا وقتی این نامه ها را من خواندم، برای من خجلت آور بود که در وزارت فرهنگ این چنین افراد، چنین شغلهای بزرگی داشته باشند که
این مسائل سرشان نشود. والسلام.
3- بیانات آقای رئیس بمناسبت سوء قصدبه جان آقای سید علی خامنه ای و مسافرتشان به کرمان.
رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. ملت مسلمان ما اطلاع دارند که نماینده محترم مجلس وامام جمعه تهران و نماینده امام در شورایعالی دفاع مورد سوء قصد دشمنان انقلاب قرار گرفتند. برای ما چنین حادثهای غیرمنتظره نبود، گرچه همیشه از خدا خواهانیم که این شخصیتهای عظیم وعزیز مورد حمایت ملت را برای این انقلاب نگه دارد . اما حادثه رخ داد. یک مرور کوتاه ونظر اجمالی تحلیلی بر چنین حوادثی میتواند راهگشا باشد و مفید باشد برای مردم ، روز نقاطی میشود توجه کرد. 1-درست همزمان که صدام چمران مبارز . مجاهد را در میدان جنگ شهید میکند، قسم خوردهها و همسوگندهای صدام در داخل کشور، ضد انقلابی که از پیش علائم همکاریشان با برنامههای صدام و آمریکا برایمان مشخص است، نماینده دیگر امام را در شورای عالی دفاع اینجا به بمب میبندند،اینها تصادفی نمیتواند باشد . ممکن است روی محاسبات دیگری پیش بیاید، اما تصادفی و سطحی نمیشود به اینها نگاه کرد وما در صحنه های زیادی همکاری ضد انقلاب رابا ارتش صدام با چشم خودمان دیدهایم اما تلاشهای مذبوحانه. نکته دوم ، اینکه این حرکت نشانگر یاس ضدانقلاب از موفقیتهای سیاسی است واین را ملت رویش حساب کند. اینها با همه تدارکی که دیده بودند و هفته پیش سوار و پیاده خود را به میدان کشیدند و برای ایجاد آشوب همه نیروها را بسیج کردند ، طیق وسیع ضد انقلاب از ساواکیها گرفته تا افراطیهای حاد چپ یا بصورت ظاهر چپ، همه شان جمع شدند ودر مقابل هجوم ودفاع حزب الله که بخشی از نیروی انقلابند، شکست مفتضحانه ای خوردند و بجای اینکه چیزی بدست بیاورند رسوا و بدنام و آشوب طلب معرفی شدندو در صفوفشان علائم ضعف وشکست مشخص شد و ترور آخرین حربه این گروههاست. حربه ای مایوسانه، هجوم در حال فرار وتلاش مذبوحانه واقدامهای جنون آمیز، البته تاریخ دو ساله گذشته ما نشان میدهد که این ترورها ضمن اینکه یک خسارت موضعی است، همیشه برای انقلاب و جامعه در تحکیم موقیعت انقلاب موثر بوده است. ما از دست دادن استاد شهیدمطهری رادر جای خودش خسارت عظیمی برای جامعه میدانیم .اما کیست که نداند که شهادت مرحوم
مطهری چه موج عظیمی ایجاد کرد و برای مدتها ضد انقلاب را منزوی کرد. دکتر مفتح ها حتی قرنیها، مهدی عراقیها، قاضیهاو بسیاری از چهره ها که دراین مدت ازدست ما گرفتند هر یکی از اینها توانستند شهادتشان و خونشان باعث تقویت این انقلاب بشود. ملت ماهیت دشمن را میشناسد و آماده دفاع میشود. البته خسارت موضعی هست، یقینا و ثلمه ای است . منتها ثلمه ای است که خداوند به جای او استحکامات دیگری درست میکند ، در میدان جنگ هم چنین است ، ما این روزها خیلی نیرو در میدان جنگ از دست داده ایم . بهترین فرزندان ما شهید شده اند در میدان جنگ . اما ما میدانیم و دنیا هم میداند قطرات خون اینها تبدیل شده به مجاهدهای جدیدی. خون شهید این خاصیت را دارد که انسانزا است و سازنده است والهام بخش است واین میتواند برای تحکیم موقعیت انقلاب ما موثر باشد. مساله دیگری که باید رویش تکیه کنیم ومخصوصا ضد انقلاب روی این قضیه توجه کند این است که خوشبختانه انقلاب ما به حدی رسیده که دیگر متکی به افراد نیست. حتی چهره های خیلی معروف و مشخص ، ارگانهای کشور همه تثبیت شده اند مجلس شورای اسلامی ، دولت مکتبی، شورای عالی قضائی، شورای نگهبان ، نهادهای عظیم انقلاب، سپاه ، جهاد، کمیته ها، انجمنهای اسلامی، همه اینها در تحت حمایت و هدایت امام به پشتیبانی ملت اینها کار خودشان را انجام میدهند ، حالا از اینها یک نفر کم بشود یا یک نفر زیاد بشود، این مجلس شورای اسلامی، ارگانی است ماندنی وباقی، بنده وامثال بنده که دراین مجلس نباشیم ، نه تنها این مجلس ضعیف نمیشود، بلکه مجلس متوجه میشود که باید محکمتر بایستد و بهتر کار بکند و همه افراد فکر میکنند که جای خالی که پیش آمده پر بکنند. بنابراین ما الان از ترور افراد به غیر از مسائل احساسی وخسارتهای موضعی لرزه بر انداممان نمیافتد و مطمئنیم که این خونها این انقلاب را آبیاری میکند. از طرفی دست خداوند هم همراه ما است، آن طرحی که برای ترور برادرمان امام جمعه تهران ریخته بودند موفقیتش برای خودشان صددرصد بود، بمب در چند سانتیمتری فاصله یک شخس و موضعگیری شده وهدفگیری شده به قلب. اما حالا یا عمل نکند یا عمل ناقص بکند . این طور اعجازگونه نور چشم ما از خطری که از نظر دشمنان قطعی بوده به سلامت و بیآسیب بودن بدن ایشان وسلامت تمام اعضاء بدن ایشان مطمئن شدم . با تشکر از برادران پزشک، جراح که با سرعت عمل کردند و آفت خونریزی را که تنها
خطری بود که ایشان را تهدید میکرد زود علاج و جبران کردند. بنابراین ماضمن اظهار تاسف از بروز چنین حوادثی و ضمن اظهار تاسف شدید از اینکه برای چند روزی از تلاشهای برادر همیشه درسنگرمان و این چهره عزیز آشنا برای همه مردم مطمئنیم که این تلاشهای مذبوحانه چیزی غیر از تحکیم انقلاب ومنفور کردن ومنزوی کردن دشمنن انقلاب عاید نمیکند. نمونه ای از منزوی کردن را بگویم. دیروز آن لحظاتی که این حادثه در تهران اتفاق میافتاد ، من رفته بودم بازدید از معادن ”باب میزو“ در زرند، معادن ذغال سنگ، در عمق 350 متری زمین در تونلهای تیره و تاریک ومرطوب که آب و هوای کثیف تبخیر شده از ذغال فضای آنجا راگرفته با کارگرها، من آن تونلها را بازدید میکردم که خودش مطلب دیگری است که من میخواستم صحبت امروز پیش از دستورم باشد که متاسفانه این فرصت از دستمان گرفته شد. وقتی که از چاه از عمق 350 متری بیرون آمدم، بجای اینکه مواجه بشوم با قیافه های بشاش کارگرها که بنده را بیرون میبینند، دیدم افسرده اند ، شما نمیدانید چه حالی برای این کارگرهای در آن سطح زندگی کن از این خبر با اینکه همراهش تضمین سلامتی ایشان هم خبر رسیده بود، برای آنها رخ داده بود. اینها خلقند یا شما که از شمال تهران پائین تر نمیآیید و چهره هایتان را شناخته ایم وخانواده هایتان را شناخته ایم و مواضعتان را هم شناخته ایم. اینها فریاد میزدند، یکی از همان کارگرها فریاد زد از ما به ضد انقلاب بگو، ما در این محیط کار میکنیم برای انقلاب و اجازه نمیدهیم که ضد انقلاب اینگونه با ذخائر کشور ما طرف بشوند.اگر شما برای خلق ومحرومها کار میکنید، این خلق محرومند و اینها توده مردمند واینها انقلابیند واینها به این چرهه ها اعتماد دارند واینها امیدشان را دراین چهره ها دوخته اند . بنابراین سوءقصد بجان امام جمعه تهران، تحقیقا ضد انقلاب مایوس شده را برای مدتی دیگر مایوس تر میکند وما امیدواریم که با حمایت مردم وهدایت امام و حضور مردم در صحنه بتوانیم این بار سنگین واین تعهد عظیم را به پایان برسانیم. والسلام علیکم. (نمایندگان: الله اکبر،الله اکبر، الله اکبر، خمینی رهبر، مرگ بر ضد ولایت فقیه،درود بر رزمندگان اسلام، سلام بر شهیدان، مرگ بر آمریکا).
4-تصویب کلیات لایحه راجع به تعیین حکم برای رسیدگی به اختلافات شرکت ایرانی کالسیمین و شرکت فیلیپ برادرز در مورد فروش سنگ سرب.
رئیس- اولین دستور را اعلام بفرمایید.
منشی(الویری)- گزارش شور اول کمیسیونهای صنایع و معادن وامور اقتصادی ودارائی و امور خارجه درخصوص لایحه راجع به تعیین حکم برای رسیدگی به اختلافات شرکت ایرانی کالسیمین وشرکت فیلیپ برادرز در مورد فروش سنگ سرب.
همتی- آقای هاشمی، من یک ربع وقت داشتم.
هادی- آقای هاشمی، اگر شما میخواهید وقت به ایشان بدهید، همین امروز بدهید.
رئیس- امروز میدهیم. حالا اول کار است. با یک کمی فاصله میدهیم. این خیلی چیز کوچکی است وآقایان نمایندگان دولت هم آمده اند. زود تمام میشود انشاءالله بعد به ایشان نوبت میدهیم. بفرمایید.
امین ناصری(مخبر کمیسیون صنایع ومعادن)- بسم الله الرحمن الرحیم. گزارش از کمیسیون صنایع و معادن به مجلس شورای اسلامی ، لایحه راجع به اجازه تعیین حکم برای رسیدگی به اختلاف بین شرکت ایرانی کالسیمین و شرکت فیلیپ برادرز در مورد فروش سنگ سرب که به این کمیسیون ارجاع شده بود، در جلسه مورخ 6/9/59 مورد بررسی قرار گرفت و به اتفاق آراء حاضرین در جلسه تصویب شد. کمیسیونهای امور اقتصادی و دارائی و امور خارجه نیز لایحه فوق را عینا تایید نمودند و اینک گزارش آن برای شور اول تقدیم مجلس میشود.
ماده واحده – به بانک مرکزی ایران (کمیته دعاوی) اجازه داده میشود که با توجه به قرارداد مورخ فوریه 1979 منعقده بین شرکت ایرانی کالسیمین و شرکت فیلیپ برادرز در مورد فروش سنگ سرب برای رسیدگی به اختلاف شرکتهای مزبور یک نفر حکم تعیین نماید. یک توضیحی راجع به این شرکت عرض میکنم. شرکت کالسیمین یک شرکت استخراج سرب هست درمعدن انگوران زنجان. سرب تغلیظ شده را به شرکت فیلیپ برادرز میفروشد که یک شرکت سوئیسی است. در تاریخ 30/11/57 این قرارداد منعقد شد بین شرکت ایرانی کالسیمین وآن شرکت فیلیپ برادرز که سالانه 10 هزار تن سنگ سرب کنسانتره را به فیلیپ برادرز بفروشد. بعد از انقلاب این شرکت که صاحب اصلی و اولیش دکتر رستگار بود، بصورت ملی اعلام شد و مصادره شد و جزو سازمان صنایع ملی ایران قرار گرفت وهیات مدیره دولتی برایش انتخاب شد. هیات مدیره دولتی بعد از انقلاب بخاطر بالارفتن میزان هزینه ودستمزدها وهمچنین قراردادی که منعقد شده بود واصولا قیمت نازلی را برای فروش سنگ انتخاب کرده بودند، اختیار کرده بودند، تقاضای تجدید نظر در قرارداد و افزایش قیمت را کرد. شرکت فیلیپ برادرز به این تقاضای شرکت
ایرانی توجهی نکرد. طبق قراردادی که بین این دو شرکت بود، اگراختلافی ، فیمابین رخ بدهد طرفین میتوانند تقاضا بکنند و همدیگر را برای مذاکره دعوت بکنند و اگر توانستند اختلافات حل و فصل بشود، اگرنه هر کدام از طرفین میتوانند به داوری ارجاع بدهند. چون شرکت ایرانی دیده که فیلیپ برادرز وقعی به تقاضای شرکت ایرانی نمیگذارد، تقاضای ارجاع به حکمیت را کرد. شرکت فیلیپ برادرز این تقاضا را پذیرفت و حکم خودش را معرفی کرد و مانده بودکه این شرکت ایرانی ما هم حکم خودش را انتخاب بکند، طبق اصل 139 قانون اساسی ارجاع به داوری وتعیین حکمیت باید با اجازه مجلس باشد و الان این اجازه را از مجلس میخواهد که ارجاع به داوری بشودواختلافات رسیدگی بشود.
رئیس- توضیح بیشتری که ندارید(امین ناصری: خیر) آقایان اگر سوالی دارند میتوانند کتبا بفرستند. آقای امین ناصری جواب میدهدو بعد اگر موافق و مخالفت صحبت کنند، نماینده دولت میتواند صحبت کند.
منشی(الویری)- مخالف کسی ثبت نام نکرده . اگر کسی الان میخواهد، میتواند بنویسد.
رئیس- از آقایان کسی اگر مخالف است میتواند در مجلس صحبت کند. (اظهاری نشد) بنابراین نماینده دولت اگر توضیح اضافه میخواهند بدهند،الان کلیات هم مطرح است، تازه این مساله کوچک شور اول و دوم هم دارد، اگر نماینده دولت هم توضیحی دارند بفرمایند.
احمدی(معاون پارلمان وزارت صنایع)- بسم الله الرحمن الرحیم. برادرمان تمام جزئیات را بطور دقیق خدمتتان عرض کردند فقط یک توضیحی که من باید اینجا بدهم این است که این شرکت اخیرا وقتی متوجه شده که شرکت دولتی کالسیمین درصدد هست اجازه بگیرد از مجلس شورای اسلامی برای معرفی حکم این مساله جدی هست تلکسی زده وگفته ما حاضریم این یک میلیون ودویست هزار دلاری که به شما بدهکار هستیم (اولا قبول میکنیم بدهکار هستیم) بشما بپردازیم در صورتیکه شما شرط بکنید که حمل این سنگ کنسانتره سرب را برای ما ادامه بدهید. خوب اگر ما میخواستیم به این قرارداد ترکانچای تن بدهیم، دیگر لزومی نداشت بیائیم وادعا بکنیم که ما ضرر میدهیم. اصلا انقلاب ما بر اساس این بوده که ما اجازه ندهیم شرکتهای خارجی بیایند منافع به حق ما را بگیرند وببرند وما راضی نیستیم. بعد هم ما را تحت فشار قرار دادند . چون اینها شرکتهایی هستند که دلال هستندودوستان خودشان دراروپا و آمریکا هستند و با هم تبانی کرده اند و در بازارهای اروپا محصولات ما را تحریم کرده اند که نخرند، ولی ما مصمم
هستیم با تماسهایی که با نمایندگان دولت جمهوری اسلامی در سوئیس وپاریس گرفتیم، مصمم هستیم که بر اساس اصل 139 پس از کسب موافقت وتماس با کمیسیون دعاوی بانک مرکزی و وزارت امور خارجه یک حکم مناسبی تعیین بشود و برود از منافع مادفاع بکند. چون جمع کل مبلغی که الان مورد بحث است، حدود 10 میلیون تومان بیشتر نیست ولی آن اساس واصول هست که ما میخواهیم از آن دفاع بکنیم و به حق خودمان برسیم من توضیح دیگری ندارم مگر اینکه سوالی باشد.
رئیس- اگر سوالی باشد ، کتبی باید باشد. خوب بفرمایید شما بنشینید تا نصاب تکمیل میشود، آقای همتی شما از وقتتان استفاده کنید.اما خواهش میکنم مختصر بفرمایید. آقای همتی در جریان بحثهای دو سه روز پیش چیزهایی به ایشان گفته شده که حق دفاع دارند.
همتی- بسم الله الرحمن الرحیم. البته آنروزی که آن پرونده واعتبارنامه مطرح بود، ما به احترام تشییع جنازه سردار فقید اسلام به دستور رئیس مجلس رفتیم و نتوانستیم جواب چند جمله ای که اتهامآور به بنده نسبت دادند ، بگویم. حرف ما در رابطه با تهمتهای آقای بهروزیه بود واز پشت تریبون مجلس صحبتهای ایشان پخش گردید. موارد را با جواب مختصر به عرض شنوندگان و نمایندگان گرامی میرسانم.
رئیس- شما آنچه که به خودتان مربوط میشود بفرمایید. چیزی که خودتان ناصحیح میدانید که به شما گفتند.
همتی – بلی،درست است، ایشان یک برگ بزرگ که اینجا هم فتوکپی آن هست، نشان دادند که بدون امضاء و بدون تاریخ دائربر اینکه همتی در آزادی چندنفر بنام نصرتیها، دخالت داشته، اولا جواب این مساله این است که بنده آنروز چکاره بودم و آیا رئیس دادگاه انقلاب بودم، دادستان بودم، این چندنفر به دستور برادر مبارزمان آقای سید حسین موسوی دستگیر شده بودند وبه دستور ایشان هم آزاد گردیدند و من هیچ دخالتی نداشتم وایشان یک نامه هایی در مورد ما خواندند که بیشتر آن نامه ها جعلی بودو نمونههایش را جناب آقای هاشمی هم دیدند که هیچ با خط من تطبیق نمیشود و به خدا قسم من هنوز مضمون نامه را هم نتوانسته ام بدرستی بخوانم که معلوم است که اصلش دست ایشان بوده و خودشان میدانند که چه نوشته شده بود، اما آن نامه ای که من اصرار داشتم که در همین چیزی که هست بخوانند من نوشته بودم امضاء هم کرده بودم ولی ایشان نخواندند که اگر مقتضی بود، من نامه را خودم میخواندم، که برادران عزیز و
نمایندگان محترم متوجه بودند که من در باره آنها چه نوشته ام که اگر تمامش را هم نتوانم بخوانم، جملاتی که این امضای من است من در مورد آنها نوشته ام که ”من سوابق این اشخاص را نمنیدانم و میگویم چنانچه نصرتیها حق کسی را غصب نموده یا ناموس کسی را مورد اهانت قرار داده اند یا کسی را کشته اند باید بعنوان مفسد فی الارض اعدام شوند”. من این مطالب را به برادرمان جناب آقای سید حسین موسوی گفتم نه اینکه آزاد گردند و اگر از تهاجم و توطئه آنها بیم دارید باید شدیدا ملتزم نمایید که من بعد حرکات وحشیانه نکنند و امضاء دهند که نسبت به احکام قانون انقلاب عمل کنند و بعد مقداری نامبردگان را تهدید و موعظه نموده بدون دخالت دیگر از محل دادگاه خارج شده اند اینهم اینجور بود که ایشان من را خواسته بودند تلفنی خواستند من نرفتم بعد گفتند همتی چون موضوع راجع به منطقه شماست ، شما اگر اینجا بیایید بهتر است . بعد من دوباره نامه نوشتم که من نمیآیم شما خودتان تصمیم بگیرید در باره ایشان زیرنامه نوشته بودند که شما حتما بیایید چون به وضع منطقه شما آشنا هستید من رفتم همینها را گفتم دیگر از آنجا خارج شدم مگر من در روحیه آقای سید حسین موسوی حه خیلی مبارز است و خودش خیلی قاطعانه واقعا در منطقه کار میکند، چقدر تاثیر داشتم که بتوانم در روحیه آنها اثر بگذارم عرض کنم نامه دیگر خواندند دایر بر حمایت حجت الاسلام آل محمد آقای آل محمد را بیشتر رفقا و برادران عزیز میشناسند. مرد صالح و واقعا در آن منطقه اهر یگانه فردی است که در مقابل رژیم مبارزه کرد. قیام کره حالا مساله ایشان را خودشان بهتر میدانند اما تا آنجایی و آنمقداری که من میدانم در باره ایشان هم یک چیزهایی بعنوان افشاگری آقای بهروزیه پخش کرده بودند که نمونههایش را خواندند چون منطقه، منطقه ای بود که واقعا میخواست یک کردستان دیگری آنجا بشود، یعنی اینجور دخالتهای بیمورد منطقه را به آشوب میخواست بکشد، در صورتی که آنها هم خیلی کمکهای مالی در درگیریهای تبریز این عشایر ما کرده بودند که مرحوم شهید آیت الله قاضی طباطبائی به خود بنده تلفن کردند که همتی بگویید که دیگر ایشان جنس نفرستند اینجا جنس زیاد است از کمکهایشان راضی هستیم روی این مسائل که ایشان را یک مقداری تعریف کرده باشد که خوب یک جوی وچیزهایی مثلا پیش نیاید و نیامد و همه مردم ایران دیدند که منطقه مامنطقه توطئه نشد و هرچه این مسائل پیش آمد، بحمدالله آنها منطقه عشایرنشین ما صبر واستقامت انقلابی خودشان را از دست ندادند و در مقابل کارهایی که میخواست اینها را به ناراحتی بکشد ، تحریک نشدندواما جمله ای که ایشان
گفتند، همتی از خلق مسلمان حمایت کرده ومدعی شدند که من خود بهروزیه را در مشکین شهر خلعشان کردم اولا آن روزهای اول انقلاب وحتی تا یکسال ونیم هیچ سراغی واسمی از ایشان در منطقه ما نبود. یعنی تا آنموقع به آنجا نیامده بودند بعدها آمدند آن منطقه و ضمنا حزب خلق مسلمان که در بدو امر بطوریکه همه برادران عزیز میدانند غیرقانونی پیش نیامده بود واین دو تا حزب بودند آمده بودند و من با صراحت میگویم که خودم اولین کسی هستم که شاخه حزب جمهوری اسلامی را در مشکین شهر دایر کردم وخودم هم سرپرستی حزب جمهوری اسلامی را داشتم وفعلا هم افتخار میکنم بخاطر اینکه این حزب را تنها حزبی که در خط امام تشخیص دادم ، قبول کردم و خدا نکرده اگر یک روزی باز تشخیص بدهم که این حزب از خط امام خراج شده از حزب برکنار خواهم رفت. ولی فعلا به خاطر اینکه این حزب را درراه امام در خط اجرای اوامر امام میدانم، اما مساله خلق مسلمان من اینرا هم بدون ریابگویم تا روزی که آنجا بود، فعالیت میکرد خلق مسلمان تا روزیکه جناب آقای خلخالی اولین بار طلسم را شکستند وآن اعلامیه پرسروصدا را دادند در همان تاریخ خود اینجانب بودم که چون دیدم اینها به طرفداری از مراغهای و سید حسن شریعتمداری برخاستهاند و راهپیمایی راه انداختهاند اگر هر کسی هم بخواهد تحقیق بکند از آن تاریخ بدون درگیری وسرو صدای دیگری بالاخره بساط خلق مسلمان از آنجا هم چیده شد و بعد از آقای محمود انواری اسم بردند محمود انواری یک نفر فرهنگی بود آنجا و هست البته این مساله درست بود تنها من نبودم بیشتر آقایان در شهرستانها از سوابق بیشتر این کارمندان در وهله اول مطلع نبودند ایشان یک سوالی از من کرده بودند که همتی شما ما را ساواکی میدانید یا نه؟ من درجواب البته نوشته بودم که خیر من اطلاع ندارم از سابقه شما بعد خود جناب آقای صاحبالزمانی اگر اینجا باشند، اولین قاضی شرعی که به منطقه ما رفتند ایشان بودند در معیت ایشان از دادگاه انقلاب تبریز سابقه ایشان را که تنها اسم ساواکی بود که کارهایی هم انجام نداده بود، بردیم آنجا و دادگاه انقلاب مجازاتش کرد الان از کار برکنار شده حقوقش هم قطع شده است مساله آقای انواری هم اینطور است و عرض کنم که نامههای دیگری که ایشان نوشتند، همه بیاساس است و من بیش از این وقت گرامی برادران نماینده را نگیرم. والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته.
رئیس- متشکر، آقایان روی صندلیهای خودشان باشند میخواهیم رای بگیریم تابلو روشن بشود دوستان کمیسون بودجه هم گویا بالا هستند بگویید تشریف بیاورند پایین.
که مجلس بتواند رای بگیرد به سوالاتی هم که شده شما جواب بدهید و بگویید که سوال کرده و چه هست.
احمدی (معاون وزارت صنایع و معادن)- برادر ، آقای دکتر یزدی سوال فرموده بودند که در متن قرارداد مرجع رسیدگی به شکایات محاکم ایرانی قلمداد شده است یا خیر؟ جواب این سوال اینست که در متن قرارداد از ملیت اسمی برده نشده، فقط انتظار این هست که افرادی که این حکمیت را تقبل میکنند باید آشنایی به قوانین بین المللی داشته باشند . سوال دوم اینست آیا باید حکمیت خارجی باشد یا ارجاع به حکمیت ایرانی هم قابل قبول است؟ ما در حقیقت پس از تماسهایی که با کمیسیون دعاوی بانک مرکزی و سفارتخانههای جمهوری اسلامی در فرانسه وسوئیس گرفتیم درصدد هستیم حتی الامکان از وکلائی که ایرانی هستند و معتقد به انقلاب هستند و معتقد به این هستند که از منافع این کشور دفاع بکنند انتخاب بکنیم و خیلی هم خوشبین هستیم انشاءالله پس از اینکه اجازه بفرمایید وکیلی انتخاب بکنیم که از منافع ما دفاع بکند و ما حقمان را بتوانیم بگیریم دو تاسوال دیگر بود که مربوط به این قرارداد نمیشود من جداگانه وکتبا جواب این سوال را به سروران گرامی خواهم داد . خیلی متشکرم.
رئیس- کلیات لایحه مطرح است ماده واحده خوانده بشود که رای که میدهیم بدانیم به چه رای میدهیم.
منشی- ماده واحده – به بانک مرکزی ایران (کمیته دعاوی) اجازه داده میشود که با توجه به قرارداد مورخ فوریه 1979 منعقده بین شرکت ایرانی کالسیمین و شرکت فیلیپ برادرز در مورد فروش سنگ سرب برای رسیدگی به اختلاف شرکتهای مزبور یک نفر حکم تعیین نماید.
رئیس- بسیار خوب 181 نفر حاضرند کسانیکه با اصل این لایحه موافق هستند ، قیام فرمایند (151 نفر موافق) تصویب شد. چون دستور بعدی ما تمامش رای گیری است یعنی شور دوم است و لحظه به لحظه رایگیری داریم، اگر آقایان خسته شدید برای تنفس تشریف ببرید و بعد زود تشریف بیاورید دیگر منتفرق هم نباشید. (جلسه ساعت 45/9 دقیقه بعنوان تنفس تعطیل شد و مجددا ساعت 35/10 دقیقه تشکل گردید)
5- بحث پیرامون گزارش شور دوم طرح احزاب وجمعیتها و انجمنهای سیاسی 00
رئیس- جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است، دستور جلسه، شور دوم طرح
احزاب است . مخبر کمیسیون امور داخلی برای شروع کار تشریف بیاورند توضیح بدهند . آقای معادیخواه نایب رئیس کمیسیون امور داخلی بجای مخبر هستند.
معادیخواه- بسم الله الرحمن الرحیم. احتیاجی به خواندن مجدد این طرح قانونی احزاب نیست آقایان در اخیتار دارندوآخرین اصلاحی که در طرح قانونی احزاب شده، شماره ترتیب چاپ آن 297 هست حالا بنظر خودمن ضرورتی ندارد خواندن مجدد این طرح امااگر الزامی باشد میخوانم . اجمالا آخرین تغییر در این طرح انجام شد و قسمت اعظم نظر کسانی که طرح را داده بودند، تقریبا تامین شده از پیشنهاددهندگان چند نفرشان در مجلس حضور ندارند ، چند نفری هم که حضور دارند یکی دو نفر در رزوی که کمیسیون دعوت کرده بود، حضور پیدا نکردند تقاضا کردند که وقت دیگری به ایشان داده بشود ، ولی طبیعی است که پیشنهاددهندگان باید خودشان را با وقت کمیسیون تطبیق بکنند کمیسیون با توجه به اینکه کسانی که طرح دادند، زیاد بودند کمیسیون قادر به این نبود که هر کسی هر وقتی را تقاضا کرد، آنوقت را برایش بگذارد بنابراین حق کسانی که دعوت شدند، به کمیسیون و درآن وقت مقرر تشریف نیاوردند ساقط شده و طرح آماده است برای بررسی فعلا پیشنهادها که مطرح شد هر وقت که موقع دفاع از مواد طرح رسید، من برای دفاع از مواد طرح آماده هستم چون کلیات تصویب شد.
رئیس- آقای معادیخواه من فکر میکنم برای اینکه مساله مهم است و مردم در جریان باشند مطبوعات هم در جریان باشند، این را بخوانید، آقایان هم با دقت توجه بفرمایند.
معادیخواه- بسم الله الرحمن الرحیم. طرح قانونی فعالیت احزاب، جمعیتها و انجمنهای سیاسی و صنفی وانجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده.
فصل اول تعاریف:
ماده 1- حزب، جمعیت ،انجمن ، سازمان سیاسی وامثال آنها تشکیلاتی است که دارای مرامنامه واساسنامه بوده وتوسط یک گروه اشخاص حقیقی معتقد به آرمانها و مشی سیاسی معین تاسیس شده واهدف ، برنامهها و رفتار آن بصورتی به اصول اداره کشور وخط مشی کلی نظام جمهوری اسلامی ایران مربوط باشد.
ماده 2- انجمن، جمعیت ، اتحادیه صنفی وامثال آن تشکیلاتی است که بوسیله دارندگان کسب یا پیشه یا حرفه یا تجارت معین تشکیل شده اهداف برنامه ها و رفتار آن به گونه ای در جهت منافع خاص مربوط به آن صنف باشد.
ماده 3- انجمن اسلامی هر واحد اداری،آموزشی ، صنفی ، صنعتی و یا کشاورزی تشکیلاتی است مرکب از اعضای داوطلب همان واحد که هدف آن شناختن و شناساندن اسلام، امر بمعروف و نهی از منکر و تبلیغ و گسترش انقلاب اسلامی باشد.
ماده 4- انجمن اقلیتهای دینی موضوع اصل 13 قانون اساسی تشکیلاتی است مرکب از اعضای داوطلب همان اقلیت دینی که هدف آن حل مشکلات وبررسی مسائل دینی ، فرهنگی ، اجتماعی و رفاهی ویژه آن اقلیت باشد.
ماده 5- منظور از کلمه گروههای مذکور در مواد بعدی این قانون احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی وانجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده موضوع اصل 26 قانون اساسی میباشد.
(منظور از گروهها که دراین قانون ذکر میشود هر جا گروهها وقتی ذکر میشود همه اینها را میگیرد).
فصل دوم- حقوق گروهها:
ماده 6- فعالیت گروهها آزاد است مشروط بر اینکه مرتکب تخلفات مندرج در بندهای ماده 17 این قانون نگردند.
تبصره 1- کلیه گروهها موظفند مرامنامه ، اساسنامه هویت هیات رهبری خود و تغییرات بعدی آنها را به اطلاع وزارت کشور برسانند.
تبصره 2- تشکیل اجتماعات وراهپیمائی طبق اصل 27 قانون اساسی آزاد است ولی برگزاری آن در پارکها و میادین ومعابر عمومی منوط به کسب مجوز از وزارت کشور است.
ماده 7- گروههایی که از وزارت کشور دارای پروانه باشند دارای شخصیت حقوقی بوده ومیتوانند از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در چهارچوب اساسنامه آن سازمان استفاده نمایند.
ماده 8- کلیه اعضای ساواک منحله ، فراماسونها کسانی که در فاصله 28 مرداد 1332 تا 22 بهمن 1357 به وزارت رسیده ویا به عضویت مجلس سنا یا شورای ملی منصوب شده اند ، گردانندگان رژیم سابق وحزب رستاخیز و کسانی که بموجب احکام دادگاهها طبق موازین اسلامی از حقوق اجتماعی محروم شده ویا میشوند از حق تاسیس جمعیت وحزب سیاسی و یا شرکت در هیات رهبری آن محرومند.
ماده 9- به وزارت کشور اختیار داده میشود با رعایت مواد زیر نسبت به ثبت گروهها
وصدور پروانه برای آنها اقدام نماید.
ماده 10- پرونده مربوط به تقاضای صدور پروانه که طبق آئین نامه اجرائی این قانون تنظیم میشود حداکثر ظرف یک ماه وسیله وزارت کشور به کمیسیون موضوع ماده 11 این قانون احاله و پس از تصویب کمیسیون ظرف ده روز پروانه گروهها با امضاء وزیر کشور صادر خواهد شد.
ماده 11- بمنظور صدور پروانه جهت متقاضیان (تقاضا میکنم که دراین ماده دقت بشود نوع پیشنهادها واشکالها وانتقادها به اینجا است به یکی از مسائل محوری اصلی این طرح قانونی است)
ماده 11- بمنظور صدور پروانه جهت متقاضیان ونظارت بر فعالیت گروههاوانجام وظایف مصرحه در این قانون کمیسیونی به شرح زیر در وزارت کشور تشکیل میگردد.
1- نماینده دادستان کل کشور.
2- نماینده شورایعالی قضائی.
3- نماینده وزارت کشور.
4- دو نماینده به انتخاب مجلس شورای اسلامی.
از بین داوطلبانی که از داخل مجلس و یا خارج آن به معرفی یکی از نمایندگان حداکثر تا یکهفته قبل از انتخابات کتبا به کمیسیون داخلی معرفی شده باشند ، تاریخ انتخابات حداقل 15 روز قبل توسط رئیس مجلس در جلسه علنی اعلام خواهد شد.
تبصره 1- نمایندگان مذکور باید ظرف یکماه از تاریخ تصویب این قانون انتخاب و به وزرات کشور معرفی شوند و وزیر کشور حداکثر تا ده روز پس از آن موظف به تشکیل اولین جلسه کمیسیون میباشد.
تبصره 2- نمایندگان فوق الذکر برای مدت دو سال انتخاب میشوند.
تبصره 3- کمیسیون میتواند از نمایندگان سایر سازمانها وافراد صاحبنظر جهت مشاوره دعوت بعمل آورد جلسات کمیسیون با حضور دو سوم اعضاء رسمیت یافته وتصمیمات آن با اکثریت مطلق مجموع اعضاء کمیسیون معتبر خواهد بود.
تبصره 4- هزینه کمیسیون از محل اعتبارات وزارت کشور (برنامه امور سیاسی و اجتماعی تامین میگردد)
ماده 12- اساسنامه ومرامنامه گروهها پس از صدور پروانه باید به هزینه مؤسسین در روزنامه رسمی چاپ ومنتشر گردد.
ماده 13- کمیسیون مذکور در ماده 11 موظف است به پرونده های رسیده به نوبت رسیدگی نماید ودر صورتی که پس از رسیدن نوبت ظرف سه ماه بدون ارائه دلیل اعلام نظر ننماید وزارت کشور موظف است پروانه درخواست شده را صادر کند.
ماده 14- مرجع رسیدگی به شکایات گروهها از کمیسیون موضوع ماده 11 محاکم دادگستری با رعایت اصل 168 قانون اساسی میباشد ورای صادره قطعی است.
ماده 15- گروههای متقاضی پروانه باید در اساسنامه و مرامنامه خود صراحتا التزام خود را نسبت به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بیان کنند.
ماده 16- هر گونه تغییری در هیات رهبری مرامنامه واساسنامه گروهها باید به کمیسیون موضوع ماده 11 اعلام وتوسط آن مورد رسیدگی قرار گیرد.
تبصره الف- چنانچه تغییرات اعلام شده موضوع ماده 16 موجب مغایرت اساسنامه ویا مرامنامه گروه یا ماده 15 بشودویا بعضی از اعضاء هیات رهبری مشمول ماده 8 گردد، کمیسیون ماده 11 پروانه گروه را توقیف خواهد نمود.
تبصره ب- ظرف یکماه از تاریخ ابلاغ توقیف ویا اعلان آن در یکی از روزنامه های کثیرالانتشار گروهی که پروانه او توقیف شده است ، میتواند به دادگاه شکایت کند، دادگاه ظرف سه ماه رسیدگی نموده رای قطعی صادر خواهد نمود.
ماده 17- (باز از مسائل محوری اصلی این طرح قانونی است) گروههای موضوع این قانون باید در نشریات اجتماعات و فعالیتهای دیگر خوداز ارتکاب مواد زیر خودداری کنند.
الف- ارتکاب افعالی که به نقض استقلال کشور منجر شود.
ب- هر نوع ارتباط مابدله اطلاعات تبانی ومواضعه با سفارتخانهها، نمایندگیها، ارگانهای دولتی و احزاب کشورهای خارجی در هر سطح وبه هر صورت که به آزادی، استقلال ، وحدت ملی و مصالح جمهوری اسلامی ایران مضر باشد.
ج- دریافت هر گونه کمک مالی و تدارکاتی از بیگانگان.
د- نقض آزادیهای مشروع دیگران.
هـ - ایراد تهمت افترا به افراد و گروههاوشایعه پراکنی.
و- نقض وحدت ملی وارتکاب اعمالی چون طرح ریزی برای تجزیه کشور.
ز- تلاش برای ایجاد وتشدید اختلاف میان صفوف ملت با استفاده از زمینه های متنوع فرهنگی ومذهبی ونژادی موجوددر جامعه ایران.
ح- نقض موازین اسلامی واساس جمهوری اسلامی.
ط- تبلیغات ضد اسلامی وپخش کتب ونشریات مضله.
ی- اختفاء ونگهداری وحمل اسلحه ومهمات غیرمجاز.
(اینها تخلفات احزاب است)
ماده 18- در صورتی که فعالیت تشکیلاتی یک گروه منشا تکرار تخلفات مذکور در ماده 17 باشد، کمیسیون میتواند برحسب مورد به ترتیب زیر عمل نماید.
1-تذکر کتبی، 2- اخطار، 3- توقیف پروانه، 4- تقاضای انحلال از دادگاه.
ماده 19- بودجه گروهها باید از طرق مشروع و قانونی تامین وبه شکل مشروع و قانونی صرف گردد.
تبصره – درآمد وهزینه گروههای پروانه دار باید در دفاتر رسمی ثبت شود ودر پایان سال مالی برای بررسی در اختیار کمیسیون ماده 11 قرار گیرد.
ماده 20- جرائم وتخلفات موضوع این قانون از مصادیق جرم سیاسی محسوب شده وبا رعایت اصل 168 قانون اساسی مورد رسیدگی قرار میگیرد.
ماده 21- شورای عالی قضائی موظف است ظرف یکماه از تاریخ تصویب این قانون لایحه تشکیل هیت منصفه محاکم دادگستری موضوع اصل 168 قانون اساسی را تهیه و با رعایت اصل 74 قانون اساسی تقدیم مجلس نماید.
رئیس- حالا پیشنهادها را مطرح میکنیم.
منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. من تذکر میدهم که شماره چاپ سابق، یعنی شور اول 185 بوده و بر مبنای چاپ اول نمایندگان محترم پیشنهاد دادهاند بنابراین شماره ها را توجه داشته باشید. چیزی که در مورد پیشنهادها تکثیر شده است. شماره اش مربوط به شور اول است. یعنی شماره چاپ 185. در مورد ماده یک آقای دکتر هادی پیشنهاد حذف دادهاند، آقای جلالی هم پیشنهاد دیگری دارند.
رئیس- پیشنهاد حذف رانمیتوان مطرح کرد،بنابراین چون پیشنهادحذف دارید پیشنهاد دیگرش را هم نمیتوانیم تا آخر مطرح کنیم. (هادی: پیشنهاد مربوط به ماده 10 است).
منشی- شما برای ماده 1 و ماده 2 وماده 3 پیشنهاد داده اید و تکثیر هم شده است. در صفحه 4 این چیزی که تکثیر شده است، شما پیشنهاد حذف دارید.
هادی- ماده 10 است.
رئیس- خودشان میگویند پیشنهاد حذف ندارم. شما بحث نکنید. پس پیشنهاد حذف نیست.
منشی- بله، درست است، پیشنهاد حذف نداریم . آقای جلالی پیشنهاد دارند.
رئیس- پیشنهادآقای جلالی مطرح است. آقای جلالی به کمیسیون رفته اند؟
منشی- بله خودشان در کمیسیون بودند.
یکی از نمایندگان- ایشان در جلسه نیستند.
رئیس- اگر آقای جلالی نیستند، پیشنهادشان مطرح نمیشود.
منشی- آقای کیاوش پیشنهاد حذف یک قسمت از آن را داده اند.
رئیس- حالا نمیشود پیشنهاد حذف دادمگر از قبل باشد.
فوادکریمی- آقای هاشمی طبق آئین نامه پیشنهاد حذف هر موقع قابل طرح است.
رئیس- کجا اینطوری است؟ پیشنهاد جدید بطور کلی در شور دوم پذیرفته نمیشود.
فواد کریمی – پیشنهاد حذف اول مطرح میشود. بعد پیشنهادهای دیگر.
رئیس- آن پیشنهاد برای اصل ماده است.
فواد کریمی – نه، برای قسمتی از آن هم هست.
رئیس- دراین مورد آئین نامه چنین میگوید: ” در شور دوم گزارش کیمسیون در خصوص لوایح وطرحهای قانونی در مجلس قرائت (که ما این کار را انجام دادیم) و نسبت به هر یک از مواد آن جداگانه مذاکره واخذ رای بعمل خواهد آمد. در شور دوم پیشنهاد تازه قبول نمیشود، ولی پیشنهادهایی که درشور اول و در مهلت مقرر بعد از آن به کمیسیون داده شود و مورد توجه وتصویب کمیسیون واقع نشده، ممکن است مجددا از طرف پیشنهاد دهنده تقدیم شود . جز در مواردی که 00”
محمد شبستری- آقای هاشمی، آن ماده دیگری است. ماده 105 است.
رئیس- میخوانم. من گفتم اول این را بخوانیم. آقایان توجه به این مضمون داشته باشند ”جز در مواردی که پیشنهاددهنده دعوت کمیسیون را نپذیرفته ودر کمیسیون حضور بهم نرسانیده باشد . ” حالا ماده 105 را میخوانم.
”ماده 105- هر گاه در شور نهایی، پیشنهاد حذف نسبت به یکی از مواد وتبصره ها (این در اصل ماده است نه در بخش آن) یا طرح داده شود، پیشنهاد قرائت ولی رای گیری نسبت به آن موکول به طرح وتصویب الی آخر”.
ماده 105 که مشمول این نیست برای اینکه اصل ماده یا اصل تبصره است. (محمد شبستری: فرقی نمیکند) خیلی خوب، اصل تبصره است به یکی از مواد است. ”هنگام اخذ رای نسبت به هر ماده، هر گاه پیشنهاد حذف قسمتی از آن بشود، پس از توضیح پیشنهاددهنده واظهار یک مخالف و یک موافق نسبت به پیشنهاد، اخذ رای به عمل خواهد آمد”.
شبستری – پس میشود.
رئیس- بله، اینجا میشود منتها هنگام اخذ رای است حالا اگر پیشنهادهای دیگری هست، مقدم است0000
منشی- مادیگر هیچ پیشنهادی بجز پیشنهاد آقای کیاوش برای ماده اول نداریم.
رئیس- اگر کسی بعنوان مخالف اصل ماده اول میخواهد صحبت کند ، میتواند.
معادیخواه- اول پیشنهاد قرائت بشود.
رئیس- خیر، آن در صورتی است که پیشنهاد حذف اصل ماده را کرده باشند. اینجا اینطور نیست. حالا اگر کسی با اصل ماده 1 مخالف است و اسم نوشته است میتواند صحبت کند.
منشی- کسی نیست.
رئیس- خوب، پس پیشنهاد حذف آقای کیاوش مطرح است. آقای کیاوش بفرمایید.
کیاوش- بسم الله الرحمن الرحیم. در ماده یک حزب را تعریف کرده است ”حزب عبارت از سازمان سیاسی که داریا مرامنامه واساسنامه باشد” با آوردن این ”مرامنامه و اساسنامه” خواسته گروههایی را که فعالیت سیاسی دارند، مشخص تر بکند و فعالیت سیاسی آنها بنوعی ارتباط با سیاست مملکت پیدا میکند. ولی همین دقت درآوردن این دوکلمه سبب خواهد شد گروههای مختلف بتوانندمثلا با افتتاح دفتری همه منویات خودشان را بمورداجراء بگذارند بدون اینکه این قانون بتواند در باره آنها شمولی پیدا بکند. دفتری باز میکنند. اساسنامه هم ندارند، مرامنامه هم ندارند هر چه بخواهند در کار سیاسی فعالیت میکنند واین قانون شامل حال آنها هم نمیشود. باین جهت پیشنهاد میکنم که این ”مرامنامه واساسنامه” از این قسمت حذف بشود.
رئیس- آقای الویری بعنوان مخالف بفرمایید.
الویری- بسم الله الرحمن الرحیم. من فکر میکنم که اگر آقای کیاوش به ماده 17 توجه میکردند ، آنجاییکه مشخص کرده است که گروهها نبایستی چه نوع تخلفاتی بکنند، خود
بخودمشکل حل میشد. یعنی بهیچوجه با داشتن مرامنامه واساسنامه توجیهی برای کارشان نمیتوانند داشته باشند.اگر هم مرامنامه واساسنامه یک تشیکلاتی ، یک حزبی، یک انجمنی، مورد تایید باشد، ولی در عمل تخلفات ماده 17 را انجام دادند جلویشان گرفته خواهد شد. و اگر این جمله را شما حذف بکنید ، یعنی اگر این ”اساسنامه و مرامنامه” هم نباشد ، باز آن مشکلی که آقای کیاوش اشاره کردند ، بجای خودش باقیست بنابراین ، بنظر من یک حزب حتما بایستی دارای مرامنامه واساسنامه باشد و مشخص هم باشد، لذا ذکرش دراینجا ضروری است.
منشی- آقای کریمی بعنوان موافق بفرمایید.
فوادکریمی – بسم الله الرحمن الرحیم. از نمایندگان محترم تقاضا میکنم که عنایت بفرمایند و ماده یک را ملاحظه کنند. ماده 1 تعریف حزب است ”حزب،جمعیت ، سازمان سیاسی وامثال اینها” ماده 17 که آقای الویری اشاره فرمودند ، نوشته: ”گروههای موضوع این قانون باید این تخلفات را مرتکب نشوند” گروههای موضوع این قانون ، در ماده یک تعریف شده است. یعنی ”گروه سیاسی گروهی است که مرامنامه واساسنامه دارد” . پس اگر مرامنامه واساسنامه نداشت، یکی از خصوصیاتی را که در تعریف گروه سیاسی آمده است ، ندارد. بنابراین طبق ماده 17 شامل قانون 17 نمیشود. چون ماده 17 میگوید: ”گروههایی شامل این قانون میشوند که موضوع این قانون باشند” یعنی در ماده یک معرفی شده باشند. نمونهای که خود ما آنجا در جریانات سیاسی با آن برخورد کردیم دفتر همکاریهای با رئیس جمهور بود. دفتر همکاری با رئیس جمهور درواقع یک حزب سیاسی بود. اما عنوان حزب نداشت. اساسنامه و مرامنامه نداشت و گر ما میخواستیم بر اساس این قانون به دفتر هماهنگیها میگفتیم که شما مرتکب تخلفات ماده 17 شدید، به ما جواب میدادند که شما در ماده 1 حزب را تعریف کرده اید. گفته اید حزب آن است که مرامنامه واساسنامه داشته باشد ما مرامنامه واساسنامه نداریم . ما افرادی هستیم که میخواهیم با آقای رئیس جمهور همکاری کنیم . اگر این اشکال پیش بیاید که خوب ، اینجا نوشته ”مرامنامه واساسنامه ” یعنی که هر حزبی باید مرامنامه داشته باشد، نه ، اینجا در مقام تعریف موظف است اساسنامه و مرامنامه داشته باشد. چنین وظیفه ای برای احزاب ما دراین طرح تعیین نکرده ایم. حزب را تعریف کرده است. فردا ممکن است یک عده
یک هیاتی مثلا هیات ابوالفضل راتشکیل بدهند. بعد در زیر سرپوش هیات ابوالفضل فعالیتهای سیاسی بکنند. معمولا گروههای سیاسی کارشان همین است که برای خودشان سرپوش درست کنند. آنکه سیاسی کار است ، دنبال همین سوراخ و سمبه هاست . بیاییم و این کلمه ”مرامنامه و اساسنامه” را تعریف بداریم که جلو سوء استفاده در آینده گرفته بشود. در آینده گروهی نیایند مثلا باسم ”گروه پژوهش و تحقیقات” یک سازمان سیاسی درست کنند. تمام کارهای سیاسی هم بکنندو بگویند که خوب شما گفتید ”مرامنامه و اساسنامه” . ما مرامنامه واساسنامه نداریم. یک هیات هستیم یا یک سازمان پژوهش علمی هستیم. با حذف ”مرامنامه و اساسنامه” تعریف حزب باین صورت درمیآید که ”حزب، جمعیت ، انجمن، سازمان سیاسی و امثال آنها، تشکیلاتی است که (”مرامنامه واساسنامه” حذف میشود.) توسط یک گروه اشخاص حقیقی معتقد به آرمان ومشی سیاسی معین تاسیس شده ، اهداف وبرنامه ها و رفتار آنها بصورتی با اصول اداره کشور و خط مشی کلی نظام جمهوری اسلامی ایران مربوط میشود” . پس هر گروهی میخواهد هیات ابوالفضل باشد، میخواهد فرض کنید دفتر همکاری با نمایندگان تهران باشد، هر چه باشد، اگر فعالیتهای آن وهدفهای آن با امور اداره کشور ارتباط پیدا کند، طبق این تعریف جزو گروه سیاسی قرار میگیرد و ماده 17 شاملش خواهد شد. در غیر اینصورت اگر مرامنامه و اساسنامه را حذف نکنیم، ماده 17 شاملش نمیشود و ممکن است این تخلفات رامرتکب بشود و طبق این قانون قابل تعقیب نباشد.
صباغیان- در مورد ماده 1، پیشنهادی داده بودم ودر کمیسیون هم شرکت کرده ام.
رئیس- آقای الویری توضیح بدهید.
الویری(منشی)- پیشنهادی که آقای صباغیان دادند بطور کلی با آن طرحی که کلیات آن در اینجا به تصویب رسید فرق میکند. ایشان یک پیشنهادی دادند مشتمل بر 11 ماده است، در حالیکه آن پیشنهاد، خودش 21 ماده داشته است، بعد ترتیب آن اصلا فرق میکند. وقتیکه ما کلیات یک چیزی را تصویب میکنیم یعنی در واقع آن مواد و چهارچوب کلی اش را میپذیریم. اماآن پیشنهادی که آقای صباغیان دادند، بطور کلی در یک چهارچوب دیگری است و مربوط به مواد دیگری است.
رئیس- بهر حال در ماده 1 پیشنهادی داده یا خیر؟
معادیخواه- خیر،در ماده یک پیشنهاد نداده اند.
رئیس- آقای معادیخواه دراین مورد توضیح بدهید.
معادیخواه- ببینید ، آقایان یک طرح دیگری برای قانون احزاب دادند یعنی ماده 1-2-3 تا آخر000 یازده ماده یا دوازده ماده. این طرح کلیاتش در مجلس تصویب شده است. به کمیسیون رفته که پیشنهادها بررسی بشود. حالا یک کسی بیاید ، ماده یک که مطرح میشود، بگوید من جای ماده یک، ماده یک آن طرح را پیشنهاد میکنم. جای ماده 2 ماده 2 آن طرح را پیشنهاد میکنم. اصلا آن طرح وآن مواد با استخوانبندی این طرح تطبیق نمیکند.الان کلیات این طرح تصویب شده، ما داریم روی ماده به ماده بحث میکنیم . هر ماده ای که مطرح شد یک ماده ای یا یک پیشنهادی که به این ماده مربوط میشود، یا شخص میگوید پیشنهاد حذف میکنیم که رویش بحث میشود یا میگوید که این جمله اش را برداررید ، آن جمله را بگذارید، ولی به این صورتی که ایشان مطرح میکنند نمیتواند مطرح شود.
رئیس- آقای صباغیان ، شمااگر نوشته باشید نسبت به ماده 1، این پیشنهاد را دارم(به این نحو اگر پیشنهاد کرده باشید) قبول است. (صباغیان: خودم توضیح میدهم) بدهید.
صباغیان- بسم الله الرحمن الرحیم. ببینید، ابتدا همانطوری که آقای معادیخواه توضیح دادند، دو طرح به مجلس آمد،چون یکی از آنها بر دیگری مقدم بود از نظر تاریخ، طرح کمیسیون داخلی به رای گذاشته شد وبه تصویب رسید و به کمیسیون رفت. کاملا هم درست است . بعد افراد در زمانی که وقت قانونی داشتند و میتوانستتند پیشنهاد بدهند، من پیشنهاد دادم ودر این پیشنهاد هم نسبت به بعضی از مواد طرح اولیه پیشنهاد اصلاحی دادم. هم این 11 ماده را جداگانه به عنوان یک پیشنهاد دهنده رسما به کمیسیون دادم یعنی این حق به عنوان اینکه این 11 ماده را پیشنهاد دادم، در رابطه با 21 ماده آنها، برای من محفوظ است، مشابه این عینا ما در کمیسیون مسکن خودمان عمل کرده ایم. در طرح اراضی شهری، از یک پیشنهاد داشتیم تا 16 پیشنهاد،که بعضی از آنها با مواد ما میخواند و بعضیهایش با مواد ما نمیخواند. ماهمه آن اعضاء را دعوت کردیم واعتقادمان هم این است که این حق برایشان محفوظ است، چون در کمیسیون شرکت کردند، در موقع طرح اراضی شهری بتوانند از آن پیشنهادشان دفاع کنند. الان هم در اینجا پیشنهاد من این است که ماده 1 پیشنهادی من، جایگزین ماده 1 طرح کمیسیون داخلی بشود.
رئیس- اینجور نمیشود، البته اگر یک پیشنهاد مستقل داده باشید که این
ماده یک بجای آن ماده یک باشد،بله.
صباغیان – همین جور است.
رئیس- یک وقت شما طرحی میدهید و طرح هم ده ماده دارد. پیش خودتان فکر میکنید این ده ماده جای آن ده ماده یک جور است. یکبار هم میگویید. جای ماده یک این عبارت را بگذارید. اگر بصورت دومی باشد قبول است.
صباغیان- بله، باین حالت بوده است. در کمیسیون هم مطرح کردم. در کمیسیون اصلا حاضر به طرح آن نبودند. گفتند این بعهده مجلس است. من در کمیسیون هم مطرح کردم که ماده یک جایگزین ماده یک شما بشود.
معادیخواه- ببینید، فصل اول نوشته”تعاریف” دقت بفرمایید. مواد این فصل همه در باره تعاریف است، طرح پیشنهادی آقایان اصلا فصل تعاریف ندارد. یک مواردی است که هیچ به تعاریف مربوط نمیشود . ما الان داریم در فصل تعاریف بحث میکنیم . آن ماده ای که پیشنهادمیشود اصلا ربطی به فصل تعاریف ندارد. ایشان میتوانند حذف کنند. ولی خواهش میکنیم وقت مجلس را از بین نبرند.
رئیس- آقای مهندس عبارت شما این است” تشکیل سازمانهای فرهنگی، دینی ، سیاسی ، اجتماعی، جمعیتها و احزاب با رعایت اصول قانون اساسی بلامانع است و نیازی به تحصیل پروانه قبلی ندارد.”
صباغیان – این بجای تعاریف حزب و جمعیت و 000
رئیس- اصلا این تعریف نیست. این که جای آن نیست.
صباغیان- شما اگر به سرفصل میخواهید نگاه کنید ، که این تقسیم بندی سرفصل نیست.
رئیس- این اصلا ارتباطی با این ماده ندارد . شما میتوانستید پیشنهاد حذف این ماده را بدهید. این اصلا یک مطلب جدیدی است و در جای خودش بعنوان یک پیشنهاد باید بیاید.
صباغیان- این که پیشنهاد حذف نیست.
رئیس- آقای زواره ای بفرمایید.
زواره ای(معاون وزارت کشور)- بسم الله الرحمن الرحیم. اصولا تدوین قانون احزاب برای تعیین حقوق و تکالیف احزاب وگروههاوانجمنها است. در اینجا مرامنامه واساسنامه از تکالیف گروهها وحزب و جمعیت وانجمن وغیره است که تعریف به گروهها
شده است. مرامنامه مبین هویت سیاسی جمعیت وحزب است و بر اساس آن مرامنامه مدون است که مرجع صالح برای صدور پروانه میتواند مشخص نماید که این گروه وجمعیت با این اهداف صالح برای تشکیل هستند یا نیستند؟ بنابراین وجودمرامنامه واساسنامه در اینجا لازم است. آنهایی که مرامنامه واساسنامه نداشته باشند، بعنوان گروه یا جمعیت وحزب شناخته نمیشوند واگر فعالیت مضری از آنها سر بزند، جلوشان را خواهند گرفت، تنها احزاب و جمعتیهایی که دارای مرامنامه ای هستند که ناقض استقلال مملکت نیست و سایر شرایطی که در این قانون آمده ، میتوانند موجودیت پیدا کنند واز حقوقی که این قانون برایشان تعیین میکند برخوردار بشوند.
رئیس- متشکر، آقای معادیخواه از طرف کمیسیون اگر مطلبی دارید بفرمایید.
معادیخواه(نایب رئیس کمیسیون امور داخله)- قسمت عمده مطلب گفته شد، فقط توجه بفرمایید برادرمان آقای قواد کریمی هم توجه کنند. اگر فردی کار خلافی کرد ، هر یک از تخلفات بند 17 را یا یک جمعی این کار را کردند دولت، دادستان انقلاب ، دادگاهها ، هیچکدام دستشان بسته نیست که جلوی متخلف را بگیرند. منتها وقتی ، یک گروه سیاسی شد ، یک حقوق اضافی پیدا میکند ، یعنی یک فرد عادی تخلف کرد، خوب ، جلویش گرفته میشود اما یک حزب سیاسی آمد در یک جایی تخلف کرد، اینجا یک حقوق خاصی دارد. یعنی برایش بایددادگاه خاص تشکیل بدهند. هیات منصفه وجوددداشته باشد. چه باشد وچه باشد. اگر یک حزب سیاسی بخواهد بوجود بیاید که این امتیازات را دارد،والا دفتر هماهنگی یا غیرهماهنگی هر کدام تخلف کردند، اگر ما از نظر اجرائی ضعیف نباشیم، جلویشان را میگیریم. هر کس طبق قانون ، خلاف قانون عمل کند، باید جلویش گرفته بشود. ولی وقتی حزب و گروه سیاسی بوجودآمد، امتیازات وحقوقی پیدا میکند. اگر این امتیازات میخواهد پیدا بشود باید مرامنامه واساسنامه داشته باشد تا هویت سیاسی اش مشخص بشود. آنوقت اگر ما این مرامنامه واساسنامه را از اینجا برداریم ، کل این طرح بهم میریزد. مامیگوییم وقتی پروانه میخواهد صادر بشود، باید مرامنامه واساسنامه اش را بدهد. مرامنامه و اساسنامه اش بررسی بشود. بنابراین بطور کلی هیچ گروهی حق تخلف از قانون را ندارد واگر تخلف از قانون کرد، جلویش گرفته میشود. منتهاوقتی خواست هویت سیاسی پیدا کند، باید مرامنامه و اساسنامه داشته باشد.
رئیس- بسیار خوب، میخواهیم رای بگیریم، ولی هنوز دو سه نفر کم هستند،
آدم تاسف میخورد از کسانی که اینجور با وقت مجلس بازی میکنند. حالا وقتی وارد جلسه شدند، آقایان اینها را 000 (یکی از نمایندگان: این مطلب را که شماگفتید دیگر نمیآیند) اینجا بودند، چون ما با نصاب رای گرفتیم. تنفس دادیم وصدای مجلس را هم میفهمند. من نمیدانم چه کاری برای آنها مهمتر از کار احزاب وکار مجلس و وقت دیگران ووقت کشور است که اینها یکدفعه گم میشوند. (کیاوش: اینها باید مؤاخذه بشوند، اینطور نمیشود) (یکی از نمایندگان: اسامی شان را اعلام کنید.) بله، اسامی رااعلام میکنیم.
حائری زاده – تاموقعی که به حد نصاب برسیم، ماده 95 آئین نامه را بخوانید . من فکر میکنم با توجه به ماده 95 پیشنهادهای آقای صباغیان قابل طرح است.
رئیس- همه پیشنهادها قابل طرح است، اما پیشنهاد ناظر به یک ماده، یک طرح جداگانه که قابل طرح نیست.
حائری زاده – شما ماده آئین نامه را یک دفعه دیگر بخوانید.
رئیس- ”در شور دوم گزارش کمیسیون درخصوص لوایح وطرحهای قانونی در مجلس قرائت ونسبت به هر یک از مواد آن جداگانه مذاکره و اخذ رای بعمل خواهد آمد. در شور دوم پیشنهاد تازه قبول نمیشود. ولی پیشنهادهایی که در شور اول و در مهلت مقرر بعد از آن به کمیسیون داده شود و مورد توجه و تصویب کمیسیون واقع نشده ممکن است مجددا طرح و پیشنهاد داد.” پیشنهادراجع به هر مادهای داده باشند، قبول است.این پیشنهاد جمعی ایشان که یک طرح بوده است، نسبت به این ماده اصلا پیشنهادی نیست، یعنی روی مضمون، تعریف حزب و جمعیت هیچ پیشنهادی نیامده است و در آن طرح هم هیچ نیست. الان عدد درست است . 180 نفر در جلسه حاضر هستند، پیشنهاد آقای کیاوش برای رایگیری مشخص بشود.
منشی- آن قسمتی که دارای ”مرامنامه و اساسنامه بوده و 00 ” حذف میشود یعنی میشود ”تشکیلاتی است که توسط یک گروه اشخاص حقیقی تا به آخر000”
رئیس- خیلی خوب، کسانیکه با پیشنهاد حذف آقای کیاوش موافق هستند ، قیام بفرمایند،(16 نفر برخاستند) تصویب نشد. اصل ماده یک برای رای گیری خوانده شود.
منشی- ماده 1- حزب ، جمعیت ، انجمن، سازمان سیاسی و امثال آنها، تشکیلاتی است که دارای مرامنامه و اساسنامه
و توسط یک گروه اشخاص حقیقی معتقد به آرمانها ومشی سیاسی معین تاسیس شده و اهداف ، برنامهها و رفتار آن بصورتی به اصول اداره کشور وخط مشی کلی نظام جمهوری اسلامی ایران مربوط باشد.
محسن شبستری- من دواشکال عبارتی دارم وبا رئیس کمیسیون امور داخله هم صحبت کردهام، خواستم که این دواشکال عبارتی برطرف شود.
رئیس- بعدا میتوانیم تصحیح عبارتی بکنیم یعنی در شور نهایی اصولا اصلاح عبارتی در آخر کار انجام میگیرد چون ممکن است از این ریزهکاریهازیاد داشته باشیم نمایندگانیکه با ماده یک قرائت شده موافق هستند قیام فرمایند (138 نفر ایستادند ) تصویب شد. ماده 2 قرائت شود.
منشی - ماده 2- انجمن، جمعیت ، اتحادیه صنفی وامثال آن تشکیلاتی است که بوسیله دارندگان کسب یا پیشه یا حرفه یا تجارت معین تشکیل شده اهداف برنامه ها و رفتار آن به گونه ای در جهت منافع خاص مربوط به آن صنف باشد.
آقای هادی که برای فصل اول پیشنهاد حذف داده بودند همه پیشنهادشان را پس گرفتند. بنابراین برای ماده 2 پیشنهادی ندارم.
رئیس- مخالف و موافق صحبت کنند.
منشی- آقای محمد محمدی بعنوان مخالف بفرمایید.
محمدمحمدی- بسم الله الرحمن الرحیم. آنچه من مخالفت میکنم فقط به این اعتبار است که در ماده دو صحبت از انجمن وجمعیت واتحادیه صنفی شده است ولی وقتی که توضیح داده میشود میگویند، دارندگان کسب یا پیشه یا حرفه یا تجارت معین یعنی ما در اینجا صحبتی از کارگران که حق داشتن انجمن و جمیعت داشته باشد نمیبینیم ، چرا؟ به جهت اینکه دقت بفرمایید که صحبت از کسب و پیشه وحرفه و تجارت است، و اگر از نظر خواهران وبرادران، از این موضوع برداشت شود که مشمول کارگران است، من فکر میکنم بدلیل آنچه که مطرح است صراحةً ذکر شود بهتر خواهد بود.
منشی- آقای موحدی ساوجی بعنوان موافق بفرمایید.
موحدی ساوجی- بسم الله الرحمن الرحیم. دراین ماده 2 تعریف انجمن و جمعیت واتحادیه صنفی من فکر میکنم با یان عطفهایی که شده است خیلی مشخص میشود ودیگر نیازی به تردید و شبهه ایکه آقای محمدی کردند نیست. زیرا گفته شده
است که انجمن وجمعیت و اتحادیه صنفی وامثال آن تشکیلاتی است که بوسیله دارندگان کسب یا پیشه یا حرفه و معلوم است که حرفه وپیشه شامل حتی کارگری هم میشود. و از اینها مهمتر این که از نظر جمهوری اسلامی وطبق قانون اساسی تمام کارگران در کارخانه هاوکارگاههایی که هستند میتوانند شوراهای کارگری داشته باشند و شوراهای کارگری طبق قوانینی که الان طرحش تهیه شده است و به مجلس خواهد آمد مهمترین قدرت واختیار را به کارگر میدهد که کارگر بتواند حضور فعالی در کار تولیدی واقتصادی جامعه داشته باشد. بنابراین من فکر میکنم در اینجا نیازی باینکه جمله یا کلمه دیگری اضافه بشود نیسیت. واین حتی شامل کارگران هم میشود.
رئیس- آقای معادیخواه بفرمایید.
معادیخواه(نایب رئیس کمیسیون امور داخلی)- از برادرانی که سابقه فعالیت در کارهای تشکیلاتی داشتند انتظار هست که موقعی که این طرح مطرح شد (چون این، واقعا مخالفت با ماده نبود، پیشنهاد این بود که مثلا یک کلمه اضافه شود) انتظار میرفت که بیایند و با کمیسیون همکاری کنند و اینطور پیشنهادها را مطرح کنند و بگویند مثلا بجای ”حرفه” شما بگوئید ”کار” ولی وقتی که میگوییم که صاحب حرفه میتواند اتحادیه صنفی داشته باشد ، اصلا اینکه آقای موحدی گفتند شامل آن هم میشود، اصلا ظهورش در همان است ومصداق اولیه صاحب حرفه هم همان کسی است که کار مشخصی دارد. (محمد محمدی: آقای معادیخواه، من آنموقع در مرخصی بودم) بهر حال هیچ شکی نیست در اینکه کارگران میتوانند اتحادیه صنفی داشته باشند منتها چون این پیشنهاد نیامده است از نظر آئین نامه دست بسته است و صاحب حرفه معین مطمئنا شامل کارگران میشود.
رئیس- 181 نفر در جلسه حاضرند، ماده دو جهت رای گیری خوانده شود.
منشی- ماده 2- انجمن، جمعیت ، اتحادیه صنفی وامثال آن تشکیلاتی است که بوسیله دارندگان کسب یا پیشه یا حرفه یا تجارت معین تشکیل شده اهداف برنامه ها و رفتار آن به گونه ای در جهت منافع خاص مربوط به آن صنف باشد.
محمد محمدی – آقای هاشمی من درخواست میکنم که نماینده دولت هم برداشتشان را بفرمایند که در صورتجلسه منعکس شود.
رئیس- که بعنوان سند باشد. عیب ندارد. آقای زواره ای شما هم برداشتتان همین است که حرفه شامل کار میشود؟
زواره ای(معاون وزارت کشور)- بلی.
رئیس- ایشان هم برداشتشان همین است. نمایندگانیکه با ماده دو که قرائت شد موافقند قیام فرمایند (144 نفر ایستادند) تصویب شد. ماده 3 را بخوانید.
منشی- ماده 3- انجمن اسلامی هر واحد اداری،آموزشی ، صنفی ، صنعتی و یا کشاورزی تشکیلاتی است مرکب از اعضای داوطلب همان واحد که هدف آن شناختن و شناساندن اسلام، امر بمعروف و نهی از منکر و تبلیغ و گسترش انقلاب اسلامی میباشد.
رئیس- این ماده پیشنهاد دارد؟
منشی- در مورد ماده 3 آقایان یونس محمدی، طاهری پیشنهاد داده اند و آقای جلالی هم پیشنهاد حذف داده بودند که الان نیستند آقای هادی هم پیشنهاد حذف داده بودند که پس گرفتند. بنابراین دو پیشنهاد باقی مانده است.
موحدی ساوجی- آقای جلالی میفرمایند منتفی شده است.
رئیس- پیشنهاد آقای یونس محمدی را بخوانید.
منشی- آقای یونس محمدی پیشنهاد داده اند که ”وامر به معروف ونهی از منکر در محیط همان واحد باشد اصلاح بشود وامر به معروف و نهی از منکر در محیط همان واحد وجامعه باشد”. این کار شده است . یعنی این پیشنهاد شما عملی شده است.
رئیس- پیشنهادتان تامین شده است. پیشنهادبعدی را مطرح کنید.
منشی- پیشنهاد بعدی مربوط به آقای مهندس طاهری است. جمله (در محیط همان واحد باشد) را گفتهاند حذف شود که نظر ایشان هم تامین شده است.
رئیس- نظر ایشان هم تامین شده است ، مخالفینی که اسم نوشته اند صحبت کنند.
منشی- آقای محمد محمدی بفرمایید.
محمد محمدی- بسم الله الرحمن الرحیم. من مختصر عرض میکنم که انجمن اسلامی را تنها بعنوان یک واحد یا یک تشکیلات معرفی کردن که امر به معروف و نهی از منکر کند من با این ، مخالفم یعنی نباید محدود باشد بنام انجمن اسلامی بنده همین را عرض میکنم.
منشی- آقای موسوی تبریزی موافق ماده 3 بفرمایید.
ابوالفضل موسوی تبریزی- بسم الله الرحمن الرحیم اینکه در ماده 3 انجمن اسلامی بعنوان گسترش دهنده مسائل اسلامی در آن واحد یا در جامعه باشد معنایش این نیست که فقط اسلام از طریق آنها شناسانده بشود معنایش این است که یکی هم از طریق آنها امر به معروف و نهی از منکر میشود. امر به معروف و نهی از منکر را منحصر به این نکرده اند. بلکه کار اینها را مشخص کرده اند که کار انجمن اسلامی چیست؟ کار انجمن اسلامی امر به معروف و نهی از منکر است. اما امر به معروف ونهی از منکر منحصر بر این است این از این ماده درنمیآید. بناء علیهذا هیچ ایرادی ندارد.
رئیس- آقای معادیخواه بفرمایید.
معادیخواه(نایب رئیس کمیسیون امور داخله)- من مخصوصا بخاطر اینکه این شبهه برطرف شود لازم است توضیحی عرض کنم. انجمنهای اسلامی یکی از پدیده هایی هستند که از این انقلاب جوشیده اند و یک واقعیتی هم هستند در جامعه. و در آینده هم مواردی در قوانین پیش میآید که روی اینها تکیه میشود. مثلا میگوییم فلان مساله را به انجمنهای اسلامی واگذار کنیم. از این مسائل هم پیش میآید. باید معلوم باشد که انجمن اسلامی چه صیغه ای است و برای چه چیز بوجود آمده است ؟ متاسفانه هنوز در جامعه ما برداشت از امر به معروف و نهی از منکر یک برداشت سطحی است در حالیکه آن معروف و منکری که حضرت علی (علیه السلام) میگوید که تمام اعمال نیک حتی جهاد در راه خدا نسبت به امر به معروف و نهی از منکر مثل یک قطره است در مقابل دریا. واقعا آن یک چیزی است که باید در قوانین ما زنده واحیاء بشود. این جامعه ما کارخانجات که البته وضع خاصی دارند، برای خودشان و فرهنگ شاهنشاهی در آنجا کمتر بوده است ولی البته سرمایهدارها در آنجا یک فرهنگی را بوجود آوردهاند در یک حدی ولی وزارتخانهها وموسسات وتمام ارگانها مالامال از منکرات و خالی از معروفات است ارزشهای اسلامی در آنجا نیست وکم است و ضد ارزشها را جایگزین ضد ارزشها بکنند. معروفها را جایگزین منکرات کنند. بنابراین ما در اینجا نگفتیم امر به معروف و نهی ازمنکردر انحصار انجمنهای اسلامی است هیچکس نگفته است که امر به معروف ونهی از منکر در انحصار انجمنهای اسلامی است. ولی این گفته شده که فلسفه پیدایش انجمنهای اسلامی و انگیزه آنها، این است که این نقش اساسی را داشته باشند که دیدیم امام هم فوقالعاده روی این انجمنهای اسلامی حساس است و بار این انقلاب را
بعد از پیروزی انجمنهای اسلامی در همه جا ودر همه نهادها بدوش کشیده اند. بنابراین، این معنا در تعریف انجمنهای اسلامی آوردنش لازم است وهیچ نفی این کار را از دیگران نمیکند.
اعظم طالقانی – آقای هاشمی بنده دو سوال دارم.
رئیس- سوالتان را بنویسید بدهید. سوال باید کتبی باشد.سوالات را کتبی مرقوم فرمایید تا جواب بدهند . اگر از آن موقع سوال در ذهنتان بود سوال کرده بودید. جوابش را هم داده بودند. پیشنهاد دیگری نداریم؟
منشی- پیشنهادی نداریم . میتوانیم ماده را جهت رای گیری بخوانیم.
رئیس- اینها مسائل مهمی نیست ما بعد میرسیم به مسائل اساسی و آقایان بحثهایشان را بگذارند برای مسائل اساسی که بعد میآید ، ما باید وقتمان را در جایی مصرف کنیم که واقعا روح مساله است ومساله آزادی مطرح است و میخواهیم یک قانون بنویسیم. ماده را برای رای گیری بخوانید.
منشی- ماده 3- انجمن اسلامی هر واحد اداری،آموزشی ، صنفی ، صنعتی و یا کشاورزی تشکیلاتی است مرکب از اعضای داوطلب همان واحد که هدف آن شناختن و شناساندن اسلام، امر بمعروف و نهی از منکر و تبلیغ و گسترش انقلاب اسلامی باشد.
رئیس- 181 نفر در جلسه حاضرند، نمایندگانیکه با این ماده سه که قرائت شد موافقند قیام فرمایند (138 نفر ایستادند) تصویب شد. ماده چهار را بخوانید .
منشی- ماده 4- انجمن اقلیتهای دینی موضوع اصل 13 قانون اساسی تشکیلاتی است مرکب از اعضای داوطلب همان اقلیت دینی که هدف آن حل مشکلات وبررسی مسائل دینی ، فرهنگی ، اجتماعی و رفاهی ویژه آن اقلیت باشد.
رئیس- این ماده پیشنهاد دارد؟
منشی- آقای موحدی ساوجی پیشنهاد داشتند که نظرشان تامین شده است آقای هادی هم پیشنهاد حذف داشتندکه پس گرفته اند.
رئیس- بسار خوب، اگر کسی مخالف است میتواند صحبت کند.
بیت اوشانا- من مخالف هستم.
رئیس- آقای بیت اوشانا بعنوان مخالف صحبت کنید.
بیت اوشانا- این ماده با توجه به حقوق اقلیتهای مذهبی یک مقدار محدودیتی
ایجاد کرده است با اینکه تمام مردم ایران حق دارند در تمام امور این مملکت دخالت کنند، تعیین وظیفه برای انجمنهای اقلیتهای مذهبی که فقط حق داشته باشند در امور ویژه خودشان دخالت کنند یک خرده محدودیت بحساب میآید . ما عقیدهمان این است که انجمنهای اقلیتهای مذهبی مثل تمام انجمنهای قانونی و حقوقی که دراین مملکت فعالیت خواهند داشت باید حق داشته باشند در تمام امور این مملکت اظهار نظر کنند و فعالیت کنند. محدودیت ایجاد کردن برای آنها نه مطابق قانون اساسی است و نه صلاح خواهد بود. بعقیده من اگر آن کلمه ویژه اقلیتهای مذهبی دخالت کنند حذف بشود کاملا حقوق اقلیتهای مذهبی محفوظ خواهدشد. متشکر.
منشی- آقای موحدی ساوجی بعنوان موافق بفرمایید.
موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم. موقعی که این طرح برای اولین بار به مجلس آمد اتفاقا برادران اقلیتهای مذهبی کاملا موافق بودند و یادم هست که جناب آقای بیت اوشانا یک تذکری بمن دادند و فرمودند این کلمه فرهنگی اگر در اینجا اضافه میشد خوب بود و بنده نظر و پیشنهاد ایشان را بعنوان یک پیشنهاد به کمیسیون ارائه کردم ودر کمیسیون هم پذیرفته شد. واینکه مثلا ما فکر کنیم اگر ما گفتیم انجمن اقلیتهای دینی شناخته شده طبق قانون اساسی و تعریف کردیم در اینجا که کارشان و وظیفه و رسالتشان چیست، معنایش این باشد که ما میخواهیم آنها را محدود کنیم که در کشور در امور اجتماعی و در امور سیاسی اصلا دخالت نکنند چنین چیزی نیست . برای اینکه طبق مواد 1 و 2 همین تعاریف خود اقلیتهای دینی هم میتوانند در احزاب و جمعیتها شرکت کنند و تمام نظراتشان همانطوریکه تا حالا اظهار میکردند اظهار کنندو ما در این ماده چهار هیچ محدودیتی برای انجنم اقلیتهای دینی قائل نشدیم ولی وقتی که ما میگوییم انجمن اقلیتهای دینی اصلا اسمش رویش هست. یعنی انجمن اقلیت دینی کلیمیان یا فرض کنید ارامنه. انجمن مسلمانها که نیست. وقتی انجمن اقلیت دینی خاصی است مسلم در امورخودشان به تمشیت امورمیپردازند، این است که بنظرمن این توهم جناب آقای بیت اوشانا وارد نیست.
رئیس- آقای معادیخواه بفرمایید.
معادیخواه(نایب رئیس کمیسیون امور داخله) – دقت بفرمایید که اگر در ماده گفته شده که یک صنفی میتواند اتحادیه صنفی تشکیل بدهد هرگز معنایش این نیست که فردی که عضو فلان صنف است او نمیتواند در فعالیتهای مربوط به کل کشور شرکت کند.
معنایش این نیست . تنها محدودیتی که دراین طرح وارد شده برای اینکه افراد در کادر رهبری احزاب و سازمانها شرکت کنند در ماده هشت است که اعضای ساواک منحله و فراماسونها و آنهاییکه در فاصله بیست و هشت مرداد سال هزار و سیصد و سی و دو تا بهمن سال هزار و سیصد وپنجاه و هفت وزیر، وکیل و سناتور بوده اند و گردانندگان اصلی رژیم سابق بوده اند فقط آنها هستند آنهم درکادر رهبری احزاب وسازمانها نمیتوانند باشند ولی اقلیتهای دینی میتوانند عضو یک حزب سیاسی باشند واصلا میتوانند خودشان یک حزب سیاسی تشکیل بدهند هیچ محدودیتی در این قانون نیست ولی اقلیتهای دینی علاوه بر آن فعالیتی که در رابطه با کل جامعه دارند یک چیز اضافه هم دارند وآن این است که یک انجمن اقلیت دینی بوجود میآورند. واین انجمن اقلیت دینی تعریف خاصی دارد مثل یک انجمن صنفی، مثل انجمن اسلامی فلان وزارتخانه و امثال اینها . بنابراین به هیچ شکلی این ماده چهار ، محدودکننده اقلیتهای دینی نیست، فعالیتهای سیاسی را میتوانند بطور آزاد مثل همه افراد بدون هیچ فرقی داشته باشند، فقط اگر خواستند میتوانند یک انجمن اقلیت دینی هم برای مسائل خاص خودشان دایر کنند.
منشی- آقای بیت اوشانا الان یک پیشنهادی دادند . مبنی بر اینکه یک قسمتی حذف بشود و ما پیشنهاد حذف رامیتوانیم بپذیریم. پیشنهاد داده اند که این قسمت آخر که گفته است ، ”00 رفاهی ویژه آن اقلیت باشد” این عبارت (ویژه آن اقلیت) را پیشنهاد دادهاند که حذف شود. خودشان میتوانند توضیح بدهند.
رئیس- شما از اول هم مخالفتتان همین بود. یعنی از اول مخالفتتان روی کلمه ویژه بود.
بیت اوشانا- آنوقت که ما صحبت کردیم خدمت آقایان که این مساله اصلاح بشود فرمودند که آقایان میتوانند بروند دراحزاب دیگری اسم نویسی بکنند. ولی صراحةً مطابق قانون اساسی هیچ کسی را نمیتوان مجبور کرد که داخل حزبی بشود و یادر حزبی اسم نویسی بکند. اقلیتهای مذهبی برای خودشان مطابق قانون اساسی انجمنهایی تشکیل میدهندواین انجمنها باید حق داشته باشند که در تمام امور مملکت اظهار نظر کنند، نه اینکه اینها حق نداشته باشند وبعد اگر بخواهند اظهار نظر کنند بروند داخل احزاب بشوند. شاید مایل نیستندکه داخل احزاب بشوند یاحزبی تشکیل بدهند. همین انجمنهای اقلیتهای مذهبی که از افراد اقلیتهای مذهبی تشکیل میشوند
باید این حق را داشته باشند که بتوانند در امور مملکت اظهار نظر بکنندوتمام افکار اقلیتهای مذهبی را منعکس بکنند. با توجه باین مساله محدود کردن آنها باینکه در امور ویژه خودشان فقط دخالت کنند صحیح نیست وخواهش میکنم که این کلمه حذف بشود تا آنها بتوانند آزادانه همراه برادران خودشان در امور مملکت دخالت کنند. متشکرم.
منشی- آقای رحمانی بعنوان مخالف بفرمایید.
حسینعلی رحمانی- بسم الله الرحمن الرحیم. طبق قانون اساسی ، هر نماینده، نماینده همه مردم ایران است. نمایندگانیکه مسلمان هستند نماینده اقلیتها هم هستند. و باید برای حفظ حقوق آنها که دراسلام وقانون اساسی منظور شده است نهایت تلاش را داشته باشند. طبق قانون اساسی انجمنهای اسلامی و یا اقلیتهای دینی ، یعنی علاوه بر احزاب، جمعیتها و انجمنهای سیاسی که جناب آقای بیت اوشانا مدعی هستند انجمنهای دینی هم ، اسلامی و غیراسلامی، اقلیتهای شناخته شده منظور شده است واینها را قیم یکدیگر قرار دادهاند و معلوم است که انجمنهای اسلامی وظیفه مخصوص بخودشان را دارند وانجمنهای اقلیتهای دینی هم در رابطه با همان مسائل دینی خودشان باید تشکیل بشوندو قانون اساسی این اجازه را داده است و حذف موجب میشود که ما حقی را که قانون اساسی منظور کرده است برای اقلیتهای دینی حذف کنیم و این قابل قبول نخواهد بود . اما مطلبی که ایشان میفرمایند در مورد اینکه بتوانند دخالت در امور سیاسی بکنند. انجمنهای دینی ، اسلامی و سایر ادیان چنانکه عرض کردم قیم برای انجمنهای سیاسی هستند و بنابراین آنها همچنانکه میتوانند انجمنهای دینی تشکیل بدهند میتوانند انجمنهای سیاسی هم تشکیل بدهند. از این جهت بنده با حذف مخالفم و حق ملت ایران در اینجا از بین میرود.
رئیس- آقای فواد کریمی بعنوان موافق پیشنهاد حذف بفرمایید.
فواد کریمی- بسم الله الرحمن الرحیم. نمایندگان محترم ماده چهار را ملاحظه بفرمایید. در ماده چهار نوشته شده است انجمن اقلیتهای دینی موضوع اصل سیزده قانون اساسی تشکیلاتی است مرکب از اعضای داوطلب همان اقلیت دینی که هدف آن حل مشکلات وبررسی مسائل دینی ، فرهنگی ، اجتماعی و رفاهی ویژه آن اقلیت باشد. هنگامیکه در این ماده چهار هدفهای انجمن اقلیتهای دینی را در مسائل دینی و فرهنگی واجتماعی و رفاهی محدود کرده است،
دیگر ایجاد یک محدودیت دیگری بنام ویژه آن اقلیت، اصلا ضرورتی ندارد. یعنی موقعی که شما میگویید، این گروه ، این انجمن اقلیت، مسائل دینی را بررسی کند، خوب میخواهد مسائل دینی خودش را بررسی کند یا میخواهد مسائل ادیان دیگر را بررسی کند. ضرری ندارد. یا مثلا هر نوع فعالیت فرهنگی بخواهد بکند، مربوط به دین خودش باشد یا ادیان دیگر باشد، یا اینکه فعالیت رفاهی بخواهد انجام بدهد، فرض کنید یک عده ای از گروههای اقلیتهای ارامنه بخواهند فعالیتهای رفاهی برای زلزله زدگان انجام بدهند یا برای جنگ زدگان انجام بدهند ودر امور اجتماعی هم همینطور است. و اگر قرار باشد اقلیتهای دینی بیایند فعالیتهای سیاسی کنند آنوقت تابع ماده یک میشوند یعنی به خودی خود همینکه یک گروه آمده و فعالیت سیاسی کرد مطابق ماده یک که نوشته است، حزب، جمعیت ، انجمن و سازمان سیاسی وامثال آنها. دیگر شامل امثال آنها خواهند شد. بنابراین از این نظر برداشتن کلمه ”ویژه آن اقلیتها” هیچ ضرری ندارد وهمچنین نفع دارد و این بدگمانی که ممکن است در جامعه ایجاد شود برطرف میکند این است که خواش میکنم که نمایندگان موافقت بفرمایند که ”ویژه آن اقلیتها” حذف شود.
رئیس- آقای زواره ای بفرمایید.
زواره ای (معاون وزارت کشور)- دراین فصل تعاریف، ماده اول اختصاص دارد به حزب و جمعیت و انجمنهای سیاسی ، در جمعیت وحزب سیاسی ، مساله ایدئولوژی و عقیده مطرح نیست. بنابراین اقلیتهای مذهبی مثل مسلمانها در هر حزب وجمعیت سیاسی میتوانند شرکت کنند. در ماده دو اتحادیه های صنفی و انجمنهای صنفی را تعریف کرده است و در ماده 3 فعالیتهای مذهبی را برای انجمنهای اسلامی، تشریح میکند وحدود اختیارات و عملکردشان را، مرادف با آن در ماده چهار بلافاصله آمده است برای انجمنهای اقلیتهای دینی این حق را قائل شده است که آنها در محدوده فعالیت مذهبی در مذهب خودشان انجمن تشکیل میدهند بنابراین اگر فرض کنیم عده ای از برادران زردشتی یا یهودی یا آشوری یا مسیحی آمدند انجمنی تشکیل دادند، این عده مسیحی فعالیتشان محدود به فعالیتهای مذهبی دین مسیح است نه اینکه بیایند مسلمانها را مسیحی کنند یا بیایند بخواهند یهودیها را مسیحی کنند این انجمن دینی تبلیغات دین خودشان در محدوده آن فعالیتهای مذهبی برای خودشان است این کلمه ویژه لازم است اینجا و باید باشد برای اینکه مشخص باشد حدود فعالیت
اینها چقدر است، (یکی از نمایندگان: انجمن اقلیت است) انجمن اقلیتهای دینی است، چرا مرادف با انجمن اسلامی است، بعد از انجمن اسلامی آمده، انجمن اقلیتهای دینی، که اینها میتوانند غیر از فعالیتهای سیاسی فعالیتهای دینی ، فرهنگی واجتماعی انجام بدهند این مشخص باشد که در محدوده خودشان میتوانند این امتیازی را که مسلمانها دارند و میتوانند انجمن اسلامی داشته باشند، آنها هم در داخل خودشان میتوانند از چنین حقی برخوردار باشند.
رئیس- خوب، عبارتی که پیشنهاد حذفش شد، برای رای گیری مشخص بشود.
امامی کاشانی- اصلا، اصل 13 بحث اجتماعی نکرده است.
رئیس- آقای بیت اوشانا پیشنهادتان را مشخص کنید.
بیت اوشانا- پیشنهاد بنده این بود که فقط این کلمه ”ویژه خودشان” حذف بشود .
رئیس- ویژه آن اقلیت را ایشان میگویند حذف کنیم. 181 نفر حاضرند کسانی که با حذف این کلمه پیشنهادی آقای بیت اوشانا موافقند قیام بفرمایند (56 نفر ایستادند) تصویب نشد.
فواد کریمی – اگر ین تصویب نشود، اشکال قانون اساسی پیدا میکند.
منشی- در مورد ماده 4 دو پیشنهاد رسیده است که در واقع هر دویش پیشنهاد حذف است یکی از آقای امامی کاشانی است که پیشنهاد کرده اند کلمه ”اجتماعی و رفاهی” حذف شود و یکی هم پیشنهاد آقای انصاری است که میگویند تمام ماده 4 حذف بشود.
رئیس- آقای امامی صحبت کنند.
امامی کاشانی- بسم الله الرحمن الرحیم. این اصل 13 که موضوع بحث است این است ”ایرانیان زردشتی ، کلیمی و مسیحی تنها اقلیتهای دینی به کلمه ”دینی” توجه بفرمایید، شناخته میشوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی باز اینجا کلمه ”دینی” مطرح است، خود آزادند ودر احوال شخصیه وتعلیمات دینی ، باز کلمه ”دینی” آمده بر طبق آئین خود عمل میکنند.” بنابراین ، این اصل 13 یک انجمن دینی را مطرح کرده است و انجمن دینی اقلیتها هم ویژه اقلیتها است بدون تردید ، بنابراین اصل سیزدهم در چهارچوب مسائل دینی است به این عنایت بفرمایند در این اصل سه مرتبه کلمه دینی تکرار شده ، دینی ، تعلیمات دینی، و هیچ به مسائل اجتماعی و رفاهی نظر ندارد وقتی که دینی باشد معلوم است ویژه همان اقلیت است بنابراین اجتماعی و فرهنگی را برمیداریم، در اجتماعی یا فرهنگی روند خودشان را طی میکندواصل 13 مخصوص مسائل دینی است،
مخصوص مسائل دینی هم ریشه اقلیتها است. بنده پیشنهادم این است و مطابق اصل 13 هم هست.
منشی- آقای محلاتی مخالف.
محلاتی- بسم الله الرحمن الرحیم. توجه بفرمایید اولا این مساله اصل 13 که آقای امامی مطرح فرمودند با موضوعی که این ماده 4 این لایحه بیان میکند، اصلا دو چیز است، در ماده 13 این است که در مراسم خودشان آزادند و بر احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آئین خود عمل میکنند. مراسم دینی یعنی ما حق نداریم به اقلیتهای دینی بگوییم مراسم دینی تان را ما تعیین میکنیم. خیر در مراسم دینی خودشان مستقلا مراسم دینی شان را انجام میدهند و عمل میکنند. این یک مساله ای است که مشخص است در این طرح آمدیم ما یک حقوقی که اضافه است از برای تمام طبقات ،این حقوق را هم به آنها داده ایم قطع نظر از اینکه کارهای فرهنگی واجتماعی و رفاهی خودش یک نوع مراسم دینی است وحتی نزد آنها کارهای خیر است قطع نظر از آن ما آمده ایم اینجا میگوییم همان حقی که انجمنهای اسلامی دارند در محیطهای اسلامی ، میتوانند تبلیغ بکنند،امر به معروف ونهی ازمنکر بکنندکارهای خیریه داشته باشند انجمنهای خیریه داشته باشند آنها هم یک چنین حقی را دارا هستند، بنابراین اصلا موضوعش دو تا است و هیچ ربطی هم به اصل 13 هم ندارد. تازه علی فرض اینکه ما قبول کنیم که ربطی به اصل 13 دارد انحصار از آن فهمیده نمیشود، که حالا فقط کلمه دینی در اینجا به کار رفته وما حق نداریم یک قانونی برای اینها بگذرانیم بر اینکه شما میتوانید انجمن رفاهی،انجمن فرهنگی، انجمنهایی برای کارهای اجتماعی تان داشته باشید نفی آنرا نمیکند بنابراین موضوع دو تا است و هیچ ربطی به اصل 13 ندارد ولذا من با این پیشنهاد مخالفم.
منشی- آقای موسوی تبریزی موافق بفرمایید.
بشارت- بنده تذکر قانون اساسی دارم.
رئیس- تذکر قانون اساسی همان است که ایشان دادند بگویید آقای موسوی این تذکر را بدهند.
موسوی تبریزی- عرض کنم که برادران وخواهران توجه بکنند دراین ماده 3 این طرح انجمن اسلامی برای مسلمین بهر شکل که هست برای اقلیتهای دینی هم همین شکل است برای اقلیتهای دینی این انجمنها واقعا انجمن اسلامی شان است شمااسم اقلیتهای دینی را بردارد و بگذاریند انجمن اسلامی آنها، انجمن اسلامی ما به چه شکلی است؟
مربوط است به مسائل اسلامی.امر به معروف ، نهی از منکر، شناساندن و شناختن اسلام، اقلیتهای دینی هم برای شناساندن و شناختن دین خودشان امر به معروف و نهی از منکر خودشان در آن جهت اینها هم میتوانند مخصوص خودشان انجمن دشته باشند این از این نظر و اما از نظر آنکه برادرمان آقای محلاتی فرمودند اینها باید تشکیلات رفاهی داشته باشند خوب، داشته باشند اینها میتوانند در همان احزاب، جمعیتها، گروههای سیاسی شرکت بکنند کسی که دست آنها را نبسته است . علاوه بر اینکه این اقلیتهای مذهبی شناخته شده در قانون اساسی میتوانند خودشان یک همچنین جمعیتها ، انجمنها ، گروهها ، دستجاتی داشته باشند علاوه بر این میتوانند دراینها هم شرکت بکنند. پس این دو موضوع را مثل اینکه برادرمان آقای محلاتی با هم قاطی کردند، مساله انجمن دینی اقلیتهای مذهبی شناخته شده در قانون اساسی مثل انجمن اسلامی ما است که در ماده 3 تصویب شده است وهیچ فرقی با هم ندارند.
رئیس- آقای معادیخواه .
معادیخواه- بسم الله الرحمن الرحیم. اصل 13 که درواقع مکمل اصل 12 است یعنی درادامه اصل 12 است ارتباطی به این مساله ای که جناب آقای امامی کاشانی مطرح فرمودند ندارد. یعنی محدودیتی به آن صورت بوجود نمیآورد تعریف انجمن اقلیتهای دینی راما از کتابی یا از یک قاموس خاصی که نمیگیریم از واقعیتهای عینی جامعه ای این تعاریف گرفته شده است فرض کنید مسیحیها یا رزدشتیها که اقلیتی در ایران هستند محترم زندگی میکنند. اینها با خودشان یعنی در رابطه با خودشان یک مسائلی دارند یک جنبهاش مسائل دینی آنها است. یک جنبهاش مسائل رفاهی آنها است، احیانا بین خودشان گرفتاری هست، فقیری هست کسی احتیاج به کمک دارد و امثال اینها و یک سری هم احیانا مسائل اجتماعی دارند . یک وقت ممکن است مساله ای مطرح باشد بین خودشان که آیا در فلان مورد مثلا حق ما احقاق شد یا نشد؟ امثال اینها بهر حال هر اقلیت دینی هم مسائل اجتماعی خاص دارد، هم مسائل رفاهی خاص خودش را دارد ما نمیتوانیم بگوییم وقتی یک اقلیت دینی یک انجمنی تشکیل داد فقط بیاید به مسایل دینی خودش کاری داشته باشد مثلا حق ندارد گرفتاریهای داخلی خودش را مطرح بکند یا اگر میخواهد مطرح بکند برود در فلان حزب سیاسی مطرح بکند، اصلا جای طرح کردن این مساله آن حزب سیاسی که نیست این اقلیت دینی است که این مسائل را دارد حق هم دارد واین مسائل را
درداخل خودش حل و فصل بکند قانون اساسی هم به هیچ شکل جلویش را نگرفته است بنابراین ، این تعریف برای انجمنهای اقلیتهای دینی تعریف بلامانعی است.
رئیس- آقای بشارت اگر اخطار قانون اساسی دارید بفرمایید.
بشارت – چون عضو کمیسیون داخله هستم خواستم درباره این اصل 13 که جناب آقای امامی اشاره کردند یک توضیح مختصری بدهم.
رئیس- نه، توضیح نمیشود داد فقط اخطار میتوانید بدهید شما میتوانستید به کمیسیون بگویید که آنها تذکر بدهند. برای پیشنهاد حذفی که آقای امامی داده اند رای گرفته میشود پیشنهاد را مشخص کنید.
منشی- آقای امامی پیشنهاد حذف کلمه ”اجتماعی و رفاهی” را در ماده 4 داشتند.
بیت اوشانا- اخطار قانون اساسی دارم.
رئیس- اعلام رای کرده ایم ولی بفرمایید.
بیت اوشانا- اصل 13، اصل 26، اصل 14 قانون اساسی حقوق جمعیتهای دینی اقلیتهای مذهبی را آزاد اعلام میکند خودبخود پیشنهاد آقای امامی مطابق قانون اساسی نیست برای اینکه آنرا محدود میکند فقط و فقط به امور دینی واین بقیه حقوق اقلیتهای مذهبی را از نظر زبان که زبان قومی شانرا میتوانند همراه زبان رسمی کشور تدریس بکنندوامور فرهنگی شان را پیش ببرند از بین میبرد. این پیشنهاد آقای امامی قابل طرح وقابل رای گیری نیست بنظر من .
رئیس- بسیار خوب، من این اخطار آقای اوشانا را وارد نمیدانم به علت اینکه اگر این پیشنهاد تصویب بشود هیچ حقی را از آنها سلب نمیکند. آنها میتوانند انجمن رفاهی مستقلا تشکیل بدهند میتوانند انجمن فرهنگی مستقلا تشکیل بدهند ، یعنی اگر مجلس صلاح دید در یک محدوده ای همانطور که ما در انجمنهای اسلامی گفتیم این چند کار را میتوانند بکنند به انجمنهای اسلامی که نگفتیم آنها هر کاری را میتوانند برای اسلام بکنند یک کارهای معنی را میتوانند انجام بدهند شما ده جور انجمن میتوانید در اقلیتهای خودتان تشکیل بدهید و کارهای خودتان را انجام بدهید لازم نیست که به اسم دینی باشد بهر حال ، هر چه آقایان رای دادند همان است /180 نفر حاضرند کسانی که با پیشنهاد حذف آقای امامی کردند موافقندقیام بفرمایند (14 نفر ایستادند) تصویب نشد.
محمدمحمدی- ما نگوییم که دینشان از سیاست جدا است.
رئیس- اصل ماده را برای رای گیری بخوانید.
قره باغ – آقای هاشمی من اخطار قانونی دارم.
رئیس- بفرمایید.
قره باغ – اخطار قانون اساسی من همان اصل سیزدهم است. چون در ماده 4 گفته شده انجمن اقلیتهای دینی موضوع اصل 13 قانون اساسی ،در اصل 13 انجمن فرهنگی واجتماعی و رفاهی ذکر نشده لذا اضافه کردن این سه جمله برخلاف قانون اساسی است مگر اینکه اول موضوع اصل سیزدهم حذف بشود. کلمه موضوع اصل 13 اگر حذف بشود مانعی ندارد اما اگر حذف نشود این سه کلمه مخالف آن اصل است چون در آنجا نیست.
رئیس- آقای معادیخواه توضیح بدهند.
معادیخواه- علت اینکه قید شده اصل 13 قانون اساسی برای خاطر این است که در اصل 13 تصریح شده است که این اقلیتها عبارتند ازایرانیان زرتشتی ، کلیمی و مسیحی چون در آنجا این سه اقلیت بعنوان اقلیت رسمی ودینی ذکر وقید شده در اصل 13 احتیاطا در اصل 4 هم گفته شده انجمن اقلیتهای دینی موضوع اصل 13 ، موضوع اصل 13 برای خاطر این است که مشخص باشد که منظور از اقلیتهای دینی هر کدام اقلیتها هستند، والا آن مفاد بعدش اصلا منظور نبوده است.
رئیس- اصل ماده را بخوانید.
منشی- ماده 4- انجمن اقلیتهای دینی موضوع اصل 13 قانون اساسی تشکیلاتی است مرکب از اعضای داوطلب همان اقلیت دینی که هدف آن حل مشکلات وبررسی مسائل دینی ، فرهنگی ، اجتماعی و رفاهی ویژه آن اقلیت باشد.
رئیس- کسانی که با ماده 4 که قرائت شد موافق هستند قیام بفرمایند (144 نفر برخاستند) تصویب شد. ماده 5 را هم بخوانید.
منشی- ماده 5- منظور از کلمه گروههای مذکور در مواد بعدی این قانون احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی وانجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده موضوع اصل 26 قانون اساسی میباشد.
رئیس- 180 نفر حاضرند کسانی که با ماده 5 موافقند قیام بفرمایند (156 نفر ایستادند) تصویب شد. دیگر به فصل بعد نمیرویم.
6-پایان جلسه و تاریخ تشکیل و دستور جلسه آینده .
رئیس- دستور جلسه بعدی همین ادامه بحث احزاب است واصلاح دو قانون که به
شورای نگهبان فرستاده بودیم رفته وبرگشته که در جلسه بعد اصلاح میشود و وقت جلسه هم روز سهشنبه ساعت 7 صبح است .اسامی غائبین خوانده شود.
منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه روز یکشنبه امروز 7/4/60. غائبین غیر موجه، آقایان : عباس ابوسعیدی از جیرفت، یدالله سحابی از تهران، مهدی بازرگان از تهران، احمد غضنفرپور از لنجان، بهاءالدین علم الهدائی از اردبیل، سلامتیان از اصفهان، حسن لاهوتی از رشت ، کاظم سامی از تهران، تاخیرهای غیر موجه، آقایان : عبدالکریمی ،عسکراولادی ، رحیمی ، رهامی ، رشیدیان ، زرهانی ، اسدی نیا، 20دقیقه. آقایان: انصاری راد، محمدعلی حیدری، محمد فاضل، خزاعی، صاحب الزمانی، فومنی حائری، صادق خلخالی 25 دقیقه ، حجتی کرمانی ، معین فر 35 دقیقه، تاتاری ، کرمی ،اعظم طالقانی ، هادی غفاری، 45 دقیقه، محمد تقی بشارت 55 دقیقه، عبدالوهاب قاسمی 60 دقیقه، فخرالدین رحیمی 70 دقیقه، محمدمجتهد شبستری 80دقیقه، رحمان استکی 110 دقیقه، ابراهیم یزدی 90دقیقه. (ساعت دوازده و پنج دقیقه جلسه پایان یافت. ) رئیس مجلس شورای اسلامی- اکبر هاشمی رفسنجانی