حدیث دیگران

فرمانده صلح بود

فاطمه هاشمی رفسنجانی (رئیس بنیاد امور بیماری های خاص)

  • تهران
  • یکشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۶
پدرم از نظر شخصیتی از خشونت دوری می‌کردند و از این نظر، از جنگ راضی نبودند ولی مسئولیت‌هایی را در طول جنگ داشتند. من دائما در خانه بودم و زیاد سؤال می‌کردم‌، هروقت از ایشان نظرشتان را درباره جنگ می‌پرسیدم، عنوان می‌کردند من هیچ علاقه‌ای به جنگ ندارم.

ضمن تشکر از انجمن اندیشه و قلم که ابتکار چنین برنامه‌ای را داشتند و تشکر از میهمانان عزیزی که دعوت را پذیرفتند و در جلسه امروز حضور پیدا کردند، خصوصا از جناب آقای ناطق نوری که در مراحل مختلف همراه خانواده هاشمی بودند.
برای من سخت است که در نبود پدرم در مورد ایشان صحبت کنم و می‌خواهم سخنم را با جمله‌ای که بارها از زبان ایشان شنیده‌ام آغاز کنم. بارها ایشان می‌گفتند جنگ هشت ساله ما مهمترین رویداد تاریخی بود که در دوران اتقلاب اتفاق افتاد و همه ما وظیفه داریم واقعیت‌های جنگ و اتفاقاتی که افتاد و منجر به صلح شد را به رشته تحریر در‌آوریم. پدرم همیشه ناراحت و نگران بودند که این واقعیت‌ها مکتوب نشده و گفته نشده و نوشته نشده است. خودشان جلسات زیادی با افراد مختلف داشتند تا مسائل جنگ را بازگو کنند. یک روز از ایشان سؤال کردم آیا همه حرف‌ها زده شده است؟، ایشان گفتند نه؛ بنا به مصالحی نمی‌توانیم ‌همه ناگفته‌ها را بگوییم ولی تا آنجایی که امکان داشت این کار اتفاق افتاد. یادم هست از دوستانشان و همرزم‌هایشان می‌خواستند این قضیه جدی گرفته شود، دفتری تأسیس شود و ستادی راه‌اندازی شود که تمام ‌اسناد جنگ را جمع‌آوری کنند تا برای نسل آینده مجالی برای کسب تجربه باشد که خطاها و اشتباهات دوباره تکرار نشود.
پدرم از نظر شخصیتی از خشونت دوری می‌کردند و از این نظر، از جنگ راضی نبودند ولی مسئولیت‌هایی را در طول جنگ داشتند. من دائما در خانه بودم و زیاد سؤال می‌کردم‌، هروقت از ایشان نظرشتان را درباره جنگ می‌پرسیدم، عنوان می‌کردند من هیچ علاقه‌ای به جنگ ندارم. 
می‌گفتند خدمت امام رسیدم و گفتم اگر خودتان جنگ را تمام نکنید معلوم نیست که بعد از شما جنگ را بتوان پایان داد و جنگ ادامه خواهد یافت. حتی روزی که امام‌ پیشنهاد دادند مسئولیت جنگ را بپذیرم به امام گفتم من به صلح فکر می‌کنم نه ادامه جنگ و گفتند امام به من لبخندی زدند، نمی‌دانم منظورشان این بود که نمی‌توانی جنگ را تمام کنی یا ایشان هم علاقه  داشتند جنگ تمام بشود ولی لبخند زدند.
می‌گفتند بعد از حکم فرماندهی جنگ، وقتی اولین جلسه‌ام را با نظامیان برگزار کردم، گفتم ما باید به پایان جنگ و صلح فکر کنیم و به دنبال آن باشیم که یک پیروزی بزرگ به‌دست بیاوریم و بعد از پیروزی بزرگ به‌دنبال پایان جنگ باشیم. همیشه از این قضیه ناراحت بودند که متأسفانه نتوانستیم به آن پیروزی که می‌خواستیم برسیم و بعد مسائل را دنبال کنیم.
ایشان فردی بودند که در تمام مدت جنگ روحیه‌ای داشتند که از جنگ و خشونت بیزار بودند و دوست داشتند مردم در صلح و صفا و آرامش زندگی کنند.
با تمام این احوال وقتی جنگ اتفاق افتاد، خانواده خود را کنار مردم گذاشتند. مادر من اولین کسی بود که فعالیت حمایت از رزمندگان و مهاجرینی که به تهران می‌آمدند را شروع کرد. هر روز به بیمارستان‌ها سر‌می‌زد، کمک‌هایی را جمع می‌کرد، با خانواده‌های جنگ‌زده و مهاجرین از نزدیک صحبت می‌کرد، به خانواده آنها می‌رسید. حتی یادم ‌هست چندین جلسه با مادرم به خانواده‌های جنگ‌زده‌ و مهاجرین سر زدیم و رفع مشکلات آنها را پیگیری کردیم. برادران من با اینکه در سن قانونی جنگیدن نبودند، با اصرار خودشان به جبهه می‌رفتند، هر دو مجروح شدند؛ مهدی جانباز شیمیایی است و یاسر در یک عملیات زخمی شد. پدرم واقعا خوشحال بود که پسرانش در کنار مردم به جبهه رفته‌اند و واقعا در جبهه جنگیده‌اند. محسن بعد از تحصیلات به ایران برگشت و اولین فعالیتش را با برنامه موشکی آغاز کرد. 
پدرم اعتقادی به ادامه جنگ نداشتند ولی همیشه می‌گفتند خانواده من باید در کنار مردم حضور پیدا کنند. باز هم یادم هست تعطیلات عید بود خانواده را به اهواز بردند لحظه‌ای که ما وارد شدیم، بمباران‌ها هم شروع شد. وقتی با ایشان در مورد این مسائل صحبت می‌کردیم با خوشحالی و افتخار بیان می‌کردند که خانواده ما هم باید در کنار مردم باشند.
همان‌طور که گفتم آقای هاشمی علاوه بر اینکه خودشان وارد مسائل سیاسی و جنگ می‌شدند، خانواده، دوستان و همرزمانشان را هم به این نکته توجه می‌دادند که باید مسائل جنگ را برای مردم و نسل آینده بازگو کرد. از این نظر، ما وظیفه بزرگی بر دوش داریم نه برای اینکه آقای هاشمی را در رابطه با هشت سال دفاع مقدس معرفی کنیم بلکه باید به نسل آینده خودمان بگوییم در این هشت سال چه گذشت و چه افرادی، چه نقش‌هایی را در این جنگ ایفا کردند. آزادگان، جانبازان، خانواده شهدا، همه دوستداران انقلاب و جمهوری اسلامی باید بدانند این وظیفه برعهده ماست تا اجازه ندهیم بار دیگر مشکلی برای کشور به وجود بیاید. ما هنوز آثار این رویداد بزرگ و تلخ را در جامعه خود می‌بینیم و در آینده هم خواهیم دید. از این نظر، ابتکار که انجمن اندیشه و قلم‌ در برگزاری این همایش، بسیار خوب بود و امیدوارم به این همایش ختم نشود و تمام مورخان و کسانی که از جنگ اطلاعی دارند، خاطرات و مطالب خود را در اختیار انجمن اندیشه و قلم قرار دهند تا این انجمن بتواند مطالب را تألیف و گردآوری کرده و در اختیار نسل آینده قرار دهد.
بازگو کردن حقایق جنگ می‌تواند مانع از تحریف‌ها شود. باید همه در بیان واقعیت‌ها وارد میدان شویم. 
در پاسخ به آن فردی که گفت آقای هاشمی مسئولیت جدی در جنگ نداشت و فرمانده جنگ نبود، باید بگویم بله، آقای هاشمی فرمانده صلح بود؛ برای صلح به جبهه رفت، برای صلح با امام صحبت کرد. آقای هاشمی در جلساتی که برای نظامیان و فرماندهان سپاه می‌گذاشت به دنبال این بود که هرچه زودتر صلح را برای مردم برگرداند و مردم بتوانند در آرامش و صلح زندگی کنند. در پاسخ به آن فردی که گفت آقای هاشمی مسئولیت جدی در جنگ نداشت و فرمانده جنگ نبود، باید بگویم بله، آقای هاشمی فرمانده صلح بود

همایش آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و هشت سال دفاع مقدس
16 مهر 1396
کتابخانه ملی ایران
 

منبع: از دفاع تا رفاه