آیتالله هاشمی گرچه خود روزی در کنار دوستان دوران انقلابش، سنگ بنای تشکیل جامعه روحانیت را گذاشت اما سالهای آخر مناسبات سیاسی و تشکیلاتی با این تشکل روحانی نیست و در جلسات آن حاضر نمیشد.
مصطفی صادقی: به سمت تابوت آیت الله هاشمی آمد. قبل از اینکه به صف مقامات برای نماز بپیوندد عصای خود را کناری گذاشت و کنار تابوت نشست. او در حالی که سر خود را روی تابوت گذاشته بود به مدت چند دقیقه گریست. سال های طولانی رفاقت با آیت الله هاشمی رفسنجانی داشت. آیت الله موحدی کرمانی دبیر کل تشکلی روحانی که هاشمی رفسنجانی از پایه گذاران آن بود.
اما جامعه روحانیت مبارز در چه نسبتی با آیت الله هاشمی رفسنجانی قرار داشت؟ سوالی که پاسخ آن در طول عمر جامعه روحانیت همواره با فراز و نشیب و تغییراتی مواجه بوده است. خاصه آن زمان که در مناظرات انتخاباتی آیت الله در معرض هجمه تندی قرار گرفت و جامعه روحانیت در برابر آن سکوت کرد تا آیت الله را به دوری خودخواسته از جلسات جامعه ترغیب کند. اما برای بحث درباره فراز و نشیب های رابطه آیت الله هاشمی و تشکلی که خود از بنیانگذاران آن بود شاید مرور چند نقطه تاریخی صورت ماجرا را روشن تر کند.
اختلاف نظر بر سر یک لیست انتخاباتی!
هاشمی رفسنجانی در سال های قبل و ابتدای انقلاب از چهره های تاثیر گذار و کلیدی جامعه روحانیت مبارز و البته نامزد مورد حمایت آنها در ادوار مختلف انتخابات بوده است. اما نگاهی به تاریخچه این روابط یک مقطع مهم را یادآوری می کند. دوره ای که هاشمی برای انتخابات راه دیگری به غیر از جامعه روحانیت برگزید. به زمانه انتخابات مجلس پنجم اشاره می کنیم. دوره ای که همراه بود با یک شایعه.
میگفتند در لیست انتخاباتی جامعه روحانیت مبارز تغییراتی صورت گرفته و اختلاف نظرهایی به وجود آورده است. ماجرا هم گویا از این قرار بود که رییس جمهور وقت یعنی اکبر هاشمی رفسنجانی که خود عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز بود، به توصیه معاون خود، حسن حبیبی، طی نامه ای به جامعه روحانیت، از آنها خواست که نام پنج نامزد نزدیک به دولت را در فهرست خود قرار دهند وگرنه طرفداران دولت، فهرستی مستقل ارائه خواهند داد.
به رغم موافقت اولیه جامعه، به دلیل مخالفت برخی گروههای حامی آن به ویژه حزب مؤتلفه اسلامی اسم این پنج نفر (فائزه هاشمی، عبدالله نوری، محسن الویری و...) در فهرست قرار نگرفت.اواخر دی ماه آیت الله مهدوی کنی سخنانی گفت که شائبه اختلاف نظرها را تقویت کرد. او تأکید کرد: «ما اصولی برای انتخاب نامزدها داریم و فردی را معرفی می کنیم که موافق این اصول باشد و نمی توان از جامعه روحانیت توقع داشت رقبا و یا کسانی را که با آنان همفکر نیستند، انتخاب کند» (اطلاعات ـ ۷۴/۱۰/۲۸).
هاشمی بعد از این اظهارات تصمیم خود را برای یک تغییر تاریخی گرفت. چند روز بعد، ۱۶ تن از اعضای دولت هاشمی رفسنجانی (۱۰ وزیر، ۴ معاون، رئیس بانک مرکزی و شهردار تهران) با صدور اطلاعیه ای که عنوان کارگزاران اجرایی سازندگی را داشت، برای شرکت در انتخابات اعلام آمادگی کردند. این حرکت با واکنش تند جناح اکثریت روبرو شد. بعد از آن ۱۵۰ تن از نمایندگان مجلس در واکنش به بیانیه کارگزاران، بیانیه شدیداللحنی صادر کردند.
به دنبال گسترش دامنه این مباحث،حضرت آیت الله خامنه ای اعلام موجودیت کارگزاران را توهین به مجلس ندانسته، اما از وزرا خواست که در این تشکل عضو نباشند. به این ترتیب اعضای کارگزاران به ۶ تن تقلیل یافت، لیکن در رقابتهای مجلس با قدرت حاضر شد. هاشمی رفسنجانی نیز در هیأت دولت در این باره سخن گفت و با اشاره به آنکه جامعه روحانیت مبارز حاضر نشده ۵ تن از افراد پیشنهادی مدیران اجرایی را در لیست خود بگذارد، تأکید کرد که پس از آن منع خود را از مدیران برای ارائه لیست جداگانه برداشته است. وی گفت: «من از اول هم با انشعاب روحانیون مخالف بودم. اکنون هم می توان جلوی انشعاب جدید را گرفت. نهایتاً آقای ناطق اطلاع دادند که آقایان نپذیرفتند و ترجیح داده اند مدیران اجرایی لیست جداگانه ای برای کاندیداتوری داشته باشند. لذا من هم نهی خود را از روی دوستان برداشتم و اینکه امروز مدیران اجرایی بیانیه منتشر کرده و قصد دارند لیست جداگانه برای مجلس داشته باشند. فی الواقع انتخاب خودشان، آقای ناطق و دوستانشان می باشد» (سلام ـ ۱۳۷۴/۱۱/۳).
سرلیست فهرست جامعه روحانیت، علی اکبر ناطق نوری، رییس مجلس چهارم بود و چهره هایی چون موحدی کرمانی، حسن روحانی، علی اکبر ابوترابی و محمدرضا باهنر چهره های شاخص آن بودند. سرلیست فهرست کارگزاران عبدالله نوری بود و چهره هایی چون فائزه هاشمی، مرتضی الویری، محمود دعایی و مجید انصاری چهره های اصلی آن به حساب می آمدند.
نگاه ها به نتیجه انتخابات دوخته شد. آیا تدبیر آیت الله برای ایجاد تغییرات در شکل سیاسی پارلمان نتیجه بخش بود؟ در نهایت در دور اول انتخابات 139 نامزد مستقیما به مجلس راه یافتند. از حوزه انتخابیه تهران، تنها دو نفر واجد اکثریت لازم شدند که اختلاف آرای کمی هم داشتند. نفر اول تهران علی اکبر ناطق نوری با حدود 879000 و نفر دوم فائزه هاشمی از فهرست کارگزاران با حدود 852000 رای بودند.مرحله دوم انتخابات در 31 فروردین 1375 برگزار شد که از تهران به ترتیب علی اکبر ابوترابی، عباس شیبانی، مرضیه وحید دستجردی و محمدرضا باهنر جایگاه های اول تا چهارم را به خود اختصاص دادند. به طور تقریبی از کل راه یافتگان به مجلس پنجم، 134 نفر وابسته به فراکسیون جامعه روحانیت، 90 نفر وابسته به فراکسیون کارگزاران و بقیه نمایندگان مستقل بودند.
بازگشت به جامعه روحانیت
اما انتخابات مجلس پنجم باعث جدایی هاشمی رفسنجانی از جامعه روحانیت مبارزنشد. زمان گذشت و در دوره ای که هاشمی بنا داشت بعد از سالها پاستورنشینی، به پارلمان بازگردد چهره شاخص لیست جامعه روحانیت در لیست انتخابات شد آن هم در شرایطی که گروههای اصلاح طلب حاضر نشدند نام او را در لیست خود قرار دهند. آنان شرط لحاظ کردن نام هاشمی را خارج شدن وی از لیست جریان مقابل قرار داده بودند. در نهایت جامعه روحانیت با شکستی بی سابقه روبرو شد، هاشمی رفسنجانی در شمارش وزارت کشور در رتبه های پایین منتخبان قرار گرفت و در نهایت و پس از کشمکش های بسیار، کناره گیری کرد. از لیست جامعه روحانیت مبارز، تنها غلامعلی حداد عادل به مجلس راه یافت.
یک مناظره و یک دلخوری
دهه هشتاد اما زمانه ای بود که آیت الله هاشمی باردیگر عزم کرد تا قبای ریاست جمهوری را بر تن کند، او بعد از پایان دولت اصلاحات تکلیف خود را بر کاندیداتوری دید و وارد میدان شد تا با طیفی از کاندیداهای اصولگرا و اصلاح طلب رقابت کند، در میان حامیان هاشمی در آن سال کم نبودند کسانی که برچسب جامعه روحانیت بر آنها خورده بود، قرار اما بر آن گرفت که آیت الله در دوقطبی ایجاد شده با محمود احمدی نژاد بازی را به او واگذار کند.
محمود احمدی نژاد دوقطبی ایجاد کرده را سالهای بعد هم ادامه داد و بارها هاشمی را محل هجمه و انتقاد قرار داد که اوج آن در مناظرات انتخاباتی سال 88 بود. مناظره ای که او بارها از آیت الله هاشمی و ناطق نوری و فرزندانشان نام برد. سکوت جامعه روحانیت در مقابل این رفتار بذر دلخوری را در دل این دو عضو جامعه روحانیت ایجاد کرد و سبب دوری آنها از جلسات جامعه شد، گرچه سالها بعد عنوان شد آیت الله به خاطر مسائل امنیتی قادر به حضور در جلسات جامعه نبوده و حتی پیشنهاد داده که جلسات جامعه در دفتر او در مجمع تشخیص مصلحت برگزار شود اما نمی توان از کنار این دلخوری آیت الله عبور کرد.
هاشمی لیست جامعتین را متفاوت کرد!
اگر از سایر اتفاقات در دهه هشتاد گذر کنیم و به دهه نود برسیم به یک ماجرای بسیار مهم می رسیم . مقطعی از تاریخ که جامعه روحانیت مبارز به رغم نظرات کاملا متفاوت درونی، آیت الله هاشمی رفسنجانی را در فهرست انتخاباتی خود قرار داد . برای اولین بار فهرست جامعه روحانیت و جامعه مدرسین با یکدیگر تفاوت داشت . تفاوت بزرگ آن حضور نام هاشمی بود در لیست بود . غلامرضا مصباحی مقدم این ماجرا را اینگونه روایت می کند:«درباره آیتالله هاشمیرفسنجانی در جامعه روحانیت مبارز دو دور بحث شد که در هر دور، اعضا موافق حضور ایشان در فهرست بودند و مخالفان در اقلیت بودند. وقتی رأیگیری شد، هاشمی رأی اکثریت را آورد و رسما بهعنوان کاندیدای خبرگان رهبری از طرف ما انتخاب شد.
ما با جامعه مدرسین قم جلسه مشترکی برگزار کردیم که بحث جدی ما با آنها حضور آیتالله هاشمیرفسنجانی بود.جامعه مدرسین مخالف حضور ایشان بودند اما آیتالله موحدیکرمانی از طرف جامعه روحانیت مبارز اصرار داشتند که نام هاشمی در لیست مشترک ما بیاید و چون به توافق نرسیدیم، لیست تهران ما با لیست جامعه مدرسین قم تفاوت داشت.پیشبینی ما این بود که هاشمی رأی اول تهران را به دست میآورد اما مبنای تصمیمگیری ما این نبود. ایشان از بنیانگذاران جامعه روحانیت بودند و ما نباید از ایشان غفلت میکردیم. جامعه روحانیت مبارز خود را بازوی انقلاب و رهبری میداند. مقام معظم رهبری هم آیتالله هاشمی را در کنار خود حفظ کردهاند».
دوران جدید جامعه روحانیت
انتخابات که تمام شد یک بحث قدیمی دوباره به میان آمد ؛«حضور هاشمی رفسنجانی در جلسات جامعه روحانیت مبارز». غلامرضا مصباحی مقدم اولین نفری بود که این بحث را به رسانه ها آورد . او گفت برای آیت الله دعوت نامه ارسال خواهد شد . در این میان اما برخی اعضا روایت و نظرات دیگری داشتند در مورد حضور هاشمی در جلسات جامعه روحانیت. از جمله اینکه دبیر کل جامعه روحانیت مبارز اعلام کرد:« تاکنون هیچ صحبت جدیدی در این باره نشده است».
خیلی ها اعتقاد داشتند هاشمی رفسنجانی برای راضی کردن جامعه روحانیت جهت حمایت از حسن روحانی در جلسات این تشکل روحانی شرکت خواهد کرد . می گفتند این بزرگترین تلاش آیت الله برای جلب نظر بخش مهمی از جناح راست خواهد بود . حالا آیت الله دیگر در میان ما نیست و کسی از این تصمیم احتمالی او خبری ندارد . هاشمی رفسنجانی و جامعه روحانیت مبارز روزگار پر فراز و نشیبی را طی کردند .
آیت الله اما هرگز خود را از جامعه روحانیت مبارز جدا ندانست . بارها گفت که علت عدم شرکت در جلسات را فقط مسایل امنیتی می داند . اکنون این تشکل بزرگ روحانی یک شخصیت بسیار مهم را از دست داده است . بهتر است این مطلب را با یک سوال مهم و تعیین کننده به پایان ببریم؛ «آیا جامعه روحانیت مبارز در دوران فقدان هاشمی با دعوت از افرادی مانند حسن روحانی و ناطق نوری به هویت وجودی راست گرای خود باز می گردد یا ترجیح می دهد حالا که هاشمی نیست به سمت چپ جناح شیفت کرده و وزنه این بخش از جامعه روحانیت یعنی مخالفان دولت فعلی را تقویت کند ؟»