s
آنکه در سازندگی سردار شد
هاشمی، او آیت دادار شد
حجت حق حامی دین خدا
دین حق از همتش ستوار شد
علم و حلمش چاره ساز مشکلات
قول و فعلش سمبل رفتار شد
از عطایش بینوایان بهره مند
با تلاشش سهل هر دشوار شد
تابع اسلام و بر رهبر مطیع
قاطع و محکم بر کفار شد
لیس لِلانسان الا ما سعی
هر کجا گویی به وی گفتار شد
مهر ورزی فکر او با مسلمین
قهر و کینش قسمت اغیار شد
بی زبانان را زبان آتشین
بیدلان را همدل و دلدار شد
در قبال دشمنان حصن حصین
دوستان را چون دژ جاندار شد
از وجودش شادمان ایران زمین
قلب غربیها از او افگار شد
سربلندی بهر ملت سعی او
سر فراز از او دل هشیار شد
پیش طاغوت زمان ایستاد او
با خمینی تا که هم اسرار شد
هشت سال آن نقشه دشمن بجنگ
ز اهتمامش نقش بر دیوار شد
بعد جنگ آبادی شهر و دیار
برترین اهداف آن سالار شد
شهر ما را مقدمش داده شرف
زو مزین کوچه و بازار شد
در سرت «وافد» هوای وصل بود
مژده آمد «فرصت دیدار شد »