شعر : ناخدای عرصه سازندگی
دیدار عمومی با مردم شهرستان کهکیلویه در سفر استانی سیاوش نریمان / مدرّس دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان
s
خوش آمدی محبوب ما در بزم یاران
بشنو حدیث ایل لر، سردار ایران
ما مردمانی آریو برزن تباریم
فرزند کهگیلویه، مرد کارزاریم
برنو به دوش ویکّه تاز و تک سواریم
دریا دل و رزم آور و دشمن شکاریم
ما جز به درگاه خدا سر خم نکردیم
بی حرمتی بر احمد خاتم نکردیم
ما عرصه بر تیمور جانی تنگ کردیم
تا دشت ارژن با سپاهش جنگ کردیم
در شطّ سرخ جبههها جانانه ماندیم
خاک وطن از خصم بد سیرت ستاندیم
گر درمیان آتش و خون غرق بودیم
برقلب دشمن تیر رعد و برق بودیم
ما خندق و چزابه و مجنون گرفتیم
با چنگ و با دندان و جوی خون گرفتیم
ما وارث چابک سواران شهیدیم
با چشم دل، ایثارشان در جبهه دیدیم
ای هاشمی جان! در رکابت سربلندیم
بر عهد تو تا خطّ آخر پایبندیم
معمار آبادانی و بازوی دینی
در عرصه سازندگی تو بی قرینی
ای فاتح دروازه سامان ایران!
تندیس دریای سخاوت، مرد باران!
خوش پا نهادی بر کویر تشنه ما
ای ناخدای عرصه سازندگی ها