شعر: ناجی مستضعفین
در مراسم آغاز عملیات اجرایی احداث مجتمع فولاد خراسان در سفر استانی
s
خیر مقدم گویمت، ای یاور مستضعفان
شاد باش در جهان ای ملجاء آزادگان
مرزداران وطن در انتظار دیدنت
در تلاطم بوده اند وصفش نیاید در بیان
در سیاست هم کیاست تو کلید کشوری
با کلید تو حل گردد مشکل سلدوزیان
سالها در مرز کشور جانفشانی کرده ایم
از تو می خواهم مدال جاودانی را نشان
مرزداران کهن صدها سلاطین دیده اند
بی توجه از کنار ما گذشتند چون زمان
اینک آن افسردگیها زنده گشت
چون ترا داریم در کنار خود عیان
سید سالار دین مولا امیر المؤمنین
در ولایت مهربان بودند با خرد و کلان
یا که آن پیر جماران سرور آزادگان
بی پناهان را پناهی بود همچون آشیان
ما به پیشوازت همه یکدل به پیمان آمدیم
تا به اثباتش رسانیم عهد و پیمان را به جان
عهد و پیمان با دژی از افتخار کشورت
چون بلا گردان میهن گشته ای هم سایبان
خشم استعماریان و خصم شیطان جهان
دائماً در فکر هستند تا برند از ماکیان
کور دل آنان که از دین و سیاست غافلند
هاشمی نعمت بود از خالق کون و مکان
از کلامش دُر می بارد به میهن بهر دین
از سیاستهای او ایران شده آتشفشان
آفرین صد آفرین بر ناجی مستضعفین
افتخار دین و میهن آشنای عرشیان
از کیاستهای او غرب جهان آواره است
هر کجا پا می نهد رنگش شود چون زعفران
آن وجود نازنینش بهر ما از گنجها بالاتر است
بارالها این وجود نازنین رامحفوظ دارش در امان