شعر: خوش آن کسی که به نیکی برند نام از او

جناب هاشمی از مقدمت همه شادیم

به یمن مقدمت این موهبت خدا دادیم

رییس مملکت هر نقطه ای فرود آید

نوید رحمتی است که از خالق به زیر آید

ز عدل تو شود آباد مملکت یکسر

دهات دور به اققصی نقاط این کشور

ز بازدید عنایت ز سد و کوه و کویر

کسی نکرده چه تو قلبهای ما تسخیر

 خدای داده به تو علم مملکت داری

نیاید از تو بجز عدل و داد و مردم داری

 ز وعده های جنابت امیدوار شدیم

سلامت تو ز دادار خواستار شدیم

تمام روز و مه و سال حضرتت نوروز

امید هست که باشی موفق و پیروز

جهان نماند و ماند به دهر نام نکو

 خوش آن کسی که به نیکی برند نام از او

خدای را به جلالت همی دهم سوگند

وجودت حفظ نماید زهر حدوث و کزند

ز پیروان امام و بفکر محرومان

عدوی ظالم و یار و انیس مظلومان

تو مرد زاهد و یکتا پرست و دینداری

تو عالمی به قوانین مملکت داری

هزار شکر که دیدم جمال ماهت را

بسوی مردم جیرفت من نگاهت را

خوش است آنکه بپای تو گل نثار کنم

 نثار مقدمت این در شاهوار کنم

بهر کجا که سفر میکنی خدا یارت

ز چشم زخم زمان، ذات حق نگهدارت

امید هست که بر نادری ببخشایند

قصور شعر را، نقص طبع او دانند

بقدر همت خود هر که خانه ای سازد

بزرگ خرده نگیرد به لطف بنوازد