هاشمی رفسنجانی اهل سانسور خود نبود. هاشمی برخلاف بسیاری از سیاستمداران ایران اهل نوشتن خاطرات روزانه بود. او به طور رسمی از سال ۶۰ خاطرات روزانه خود را نوشته است؛ خاطراتی که تا سال ۷۲ آن منتشر شده است. هاشمی در این سالها که خاطرات خود را نوشته است در مسئولیتهای گوناگون حضور داشت، به خاطر همین معنا میتوان گفت هاشمی فعالترین سیاستمدار ایرانی بود.
کسانی که خاطرات هاشمی را خواندهاند به راحتی میتوانند پی به این معنا ببرند که او در کتابهای خاطراتش هرچیز را سانسور کرده باشد، خودش را سانسور نکرده است. هاشمی رفسنجانی در خاطراتش خود واقعیاش را نشان میدهد. طرز زندگی هاشمی رفسنجانی همانی است که در کتاب خاطراتش آمده است.
هاشمی در یکی از آخرین گفتوگوهای خود به نکتهای اشاره میکند که باز هم تاکیدی به وجه تمایز بزرگ او با دیگر رجال سیاسی ایران است. آیتالله در آن مصاحبه گفته است: «بعضیها میگویند که چرا نوشتی که به لتیان رفتیم؟ بله وقتی به لتیان رفتیم، چرا نگویم؟ دلم میخواهد همانی که هستم، باشم و نمیخواهم خودم را به صورت دیگری نشان بدهم. اگر با انصاف خاطرات من خوانده شود، خواننده پی میبرد که در هر لحظه آن سالها، کی بودهام و چه میکردم.»
شاید این بزرگترین ویژگی هاشمی رفسنجانی در این سالها بود. او میتوانست بسیاری از فعالیتهای خصوصی خود را سانسور کند تا مورد هجمه قرار نگیرد اما هاشمی میخواست همانی باشد که هست. در ایران بسیاری از سیاستمداران و یا حتی آدمهای عادی تلاش میکنند در زندگی شخصی خود به شکلی باشند و در زندگی عمومی خود به گونه دیگر عمل کنند.
هاشمی حتی در فیلم انتخاباتی خود در سال ۸۴ در جریان رقابت با احمدینژاد حاضر نشد خود را سانسور کند. او برای اولین بار دوربین را به خانه خود برد و با خانواده خود دور یک میز جمع شد؛ میزی که روی آن کاسهای پر از پسته بود.
هر نقد و مناقشهای که به دوران حضور هاشمی در صحنه سیاسی کشور وارد باشد اما میتوان گفت برچسب «ریا کاری» به آیتالله نمیچسبید. شاید بسیاری از سیاستمداران فعلی ایران نیز بخواهند خاطرات خود را بنویسند اما بسیار بعید است که به نکاتی اشاره کنند که هاشمی در خاطرات خود به آن اشاره کرده است. در تاریخ معاصر ایران شاید تنها اعتماد السلطنه، امیراسدالله اعلم و هاشمی رفسنجانی دستنوشتههای روزانه داشته باشند و خاطرات دیگران بیشتر مصاحبههایی است که در مورد فعالیتهای سیاسیشان است. دیگران شاید سعی میکردند حتی اگر کبابی خوردهاند از آن گذر کنند.
منبع: عصر ایران