سه سفر تاریخی آیت الله هاشمی رفسنجانی به عربستان (سفر دوم سال ۱۳۸۴)
شنبه 26 شهریور 1384، 12 شعبان 1426، 17 سپتامبر 2005
ساعت تقریباً 11 صبح بود که آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با همسرشان و برخی از افراد خانواده و وسایل شخصی، وارد پاویون جمهوری فرودگاه مهرآباد شدند که معلوم بود از منزل آمده بودند. همراهان برخی زودتر آمده و وسایلشان را تحویل داده بودند و برخی عجله داشتند که مبادا وسایلشان یا خودشان بر زمین نمانند. پس از مراسم رسمی بدرقه، همه سوار هواپیما و کمی با نظم و کمی بی نظم در صندلیهای خویش مستقر شدیم. خبرنگاران همراه، گرم پرس و جو در باره همراهان سفر و همراهان گرم یافتن نزدیکترین صندلی به بخش vip بودند که میهمانداران را کمی کلافه میکرد. در حالی که هواپیما در آسمان و مشغول حرکت در مسیر جنوب بود، خلبان پس از خوشآمدگویی مدت سفر را 3 ساعت و مقصد را فرودگاه جده اعلام کرد.
خواب و بیداری، درصد هوشیاریام را پایین آورده بود که بفهمم چه کسانی در طول مسیر در صندلی اطراف آیت الله نشستند و به خاطر فاصلهای که داشتم، اصولاً نمیتوانستم بفهمم که چه موضوعی محور گفت و گوها بود، اما تجربه سفرهای قبلی داخلی و خارجی را داشتم که هاشمی با توجه به شان و شخصیت و جایگاه فردی و اجتماعی همراهان، از آنان در خصوص برنامههای سفر و موضوعات اهم و فالاهم دیدارها میپرسیدند و مشورت میگرفتند که حتماً با آقایان حسن روحانی – رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک، زرهانی – رئیس سازمان حج و زیارت، دری نجف آبادی – دادستان کل کشور، مسیح مهاجری- مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی، علی اکبر ولایتی - مشاور مقام معظم رهبری و دیگران گفتگو کردند.
عقربههای ساعت در آستانه نشستن در محدوده 3 بعداز ظهر بودند که خلبان گفت: تا دقایقی دیگر در فرودگاه جده می نشنیم و نشستیم و ما به عنوان مسئولان روابط عمومی زودتر رفتیم تا شرایط را برای انجام مصاحبه فراهم نماییم. در پای هواپیما چند نفر با لباسها و سربند قرمز رنگ در حول و حوش دو مرد تقریباً بلند قد (یکی سفید رو و دیگری سیه چهره) ایستاده بودند که میگفتند: امیر عبد المجید بن عبد العزیز آل سعود ، سی و سومین فرزند پدر و برادر ناتنی ملک عبدالله، پادشاه فعلی و «شیخ عبدالسلام» وزیر حج عربستان بودند.
آیت الله هاشمی که از هواپیما پیاده شدند، خبرنگاران عرب و غیر عرب پیش رفتند و عکاسان لحظهای را از دست نمیدادند. ایشان در پاسخ به خبرنگار سؤال ایرنا، هدف از سفر خود به عربستان سعودی را زیارت خانه خدا و دیدار با عبدالله پادشاه این کشور عنوان کرد و به خبرنگار واحد مرکزی خبر گفت: برای تسلیت فوت ملک فهد و تبریک به مناسبت انتخاب ملک عبدالله به پادشاهی عربستان با ملک عبدالله دیدار خواهم کرد.
آیت الله هاشمی رفسنجانی در پاسخ به سؤال خبرنگار «واس» که مخفف «وکالة الانباء السعودیة» و خبرگزاری رسمی عربستان سعودی است و از موضوعات گفت و گوی با پادشاه پرسیده بود، اول اظهار امیدواری کرد که در دیدار و گفت وگو با پادشاه عربستان تصمیمات مبارکی درخصوص منطقه و روابط دوجانبه اتخاذ شود و سپس اظهارداشت: در دیدار با پادشاه عربستان در خصوص روابط دو جانبه و منطقهای، به ویژه مسائل عراق و فلسطین و دیگر مسائل بین المللی گفت وگو خواهیم کرد.
پس از مراسم استقبال و مصاحبه، به سوی محل اقامت رفتیم که قصر موتمرات جده، محل استقرار میهمانان داخلی و خارجی سران عربستان بود. قصر بزرگ؛ ولی با ورودی بسیار کوچک که منتصف به ساحل دریای سرخ در دل جده است که آن را پایتخت اقتصادی وگردشگری عربستان سعودی میخوانند.
از تهران که میخواستیم حرکت کنیم، به ما تاکید شده بود که اولین برنامه رسمی در عربستان، دیدار با ملک عبدالله است، اما در جده، پیشروان ایرانی سفر و مسئولان همراه عربستانی میگفتند بیعت سران قبایل عربستان با پادشاه جدید، برنامه ثابت این روزهاست که مستقیم از چند شبکه تلوزیونی پخش میشود. به همین خاطر چندین بار آماده باش برای حرکت به سوی کاخ ملک عبدالله را دادند و لغو کردند تا اینکه ساعت 5 و نیم حرکت کردیم. کاخی بزرگ که خیلی سعی شد در معماری آن به گونهای کار شود تا ابهتی در بنا باشد، اما نمیشود که نمیشود.
مصافحه و احوالپرسی گرم ملک عبدالله از هاشمی و بیان با صدای بلند این جمله که «ما دوست داشتیم شما رئیس جمهور شوید»، برای ما و همراهان رسمی و دیپلماتیک شگفت انگیز بود.
وقتی نشستند و مذاکرات رسمی شروع شد، مسائل دوجانبه منطقهای و بین المللی مورد بحث و گفت و گو قرار گرفت. اول آیت الله هاشمی رفسنجانی درگذشت ملک فهد را تسلیت و و انتصاب ملک عبدالله را تبریک گفت و با تاکید بر نقش ارزشمند ایران و عربستان در مسائل جهان اسلام، افزود: سابقه و همکاریهای گذشته دو کشور نشان میدهد که اگر دو کشور با یکدیگر متحد و مواضع واحدی داشته باشند، میتوانند ضمن همراه کردن سایر کشورهای اسلامی مسائل و مشکلات منطقه را بهتر حل کنند.
آقای هاشمی رفسنجانی ظرفیت و استعداد تجاری و اقتصادی دو کشور ایران و عربستان را بسیار بالا و مستعد توصیف کرد و گفت: بخشهای خصوصی دوکشور بویژه در زمینههای نفت گاز و پتروشیمی میتوانند بیش از حد کنونی سطح مبادلات تجاری و اقتصادی دو جانبه را ارتقا بخشند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بحران جاری در عراق را برای کل جهان اسلام مهم و اساسی دانست و گفت: عربستان با آگاهی از سرنوشت آینده عراق و مسائلی که بر این کشور تحمیل شده است میتواند با همکاری ایران و همسو کردن کشورهای منطقه از جمله اردن سوریه و ترکیه نقش مفید و سازنده ایفا کند.
وی خطر نفوذ اسرائیل در منطقه را یادآور شد و افزود: متاسفانه برخی کشورهای اسلامی در حال تضعیف مسائل اصولی خود در قبال اسرائیل هستند و این خود زنگ خطری است که باید کشورهای اسلامی در مورد آن چاره اندیشی کنند.
آقای هاشمی رفسنجانی مساله فلسطین را مشکل کل جهان اسلام دانست و گفت: نمیتوان از حق مسلم آنان چشم پوشی کرد.
وی در این دیدار با اشاره به علاقه مندی شدید شیعیان جهان به زیارت حرمین شریفین در مکه و مدینه و قبرستان بقیع، از ملک عبدالله خواستار ارائه تسهیلات بیشتر به زائرین بویژه تسهیلات زیارت قبرستان بقیع شد.
در ادامه این دیدار ملک عبدالله با تشکر از سفر هاشمی رفسنجانی به عربستان گفت: ایران برای ما بسیار بااهمیت و دارای جایگاه خاص اسلامی و سیاسی است و بطور یقین در دوره مسئولیتم برای استحکام بیشتر روابط و همکاریهای راهبردی با ایران تلاش خواهم کرد.
پادشاه عربستان بهانه جوییهای غربیها در مورد استفاده صلح آمیز ایران از انرژی هستهای را نگران کننده خواند و گفت: استفاده از انرژی هستهای صلح آمیز هستهای حق همه کشورهااز جمله کشورهای اسلامی است و اگر جلوی ایران را بگیرند، در ادامه نوبت ما میشود.
ملک عبدالله به اهمیت تحکیم روابط میان کشورهای اسلامی بویژه ریاض و تهران اشاره کرد و گفت: روابط با جمهوری اسلامی ایران برای عربستان بسیار مهم و ضروری است و ما اجازه نمیدهیم دستهایی این روابط را مخدوش یا ضعیف نمایند.
پادشاه عربستان ادامه اشغال عراق توسط نیروهای اشغالگر را موجب تشدید خسارتهای وارده اشغالگران به مردم عراق دانست و گفت: ادامه این روند هیچ نفعی برای نیروهای آمریکایی نخواهد داشت و ما در مذاکرات خود این موضوع را بصراحت به آنها گوشزد کردهایم.
دیدار که تمام شد، به قصر موتمرات برگشتیم و آماده شدیم که به جحفه برویم تا محرم شویم و به منظور زیارت خانه خدا و انجام اعمال عمره مفرده به مکه برویم. جحفه در 120 کیلومتری جده قرار دارد و حرکت به سمت جحفه بر خلاف جهت مکه است، چون شهر جده داخل میقات حج است، حاجیان باید ازداخل میقات خارج و به محل میقات بروند تا بتوانند محرم شوند وکسانی که با پرواز به جده میروند ناچار باید به جحفه بروند تا بتوانند محرم شوند. این منطقه در نزدیکی جاده ساحلی دریای سرخ واقع است و می گویند در زمان خلیفه سوم برای زائرانی که از راه دریا به مناسک حج میآمدند، ساخته شد. ساعت 10 به جحفه رسیدیم. مسجدی زیبا با حیاطی وسیع و چندین مغازه دیدیم که 90 درصد کالاهایشان احرام و ملزومات آن هستند. محرم که شدیم، هرکسی در خلوتی به نماز ایستاد و به دعا نشست و دلم برای آیت الله سوخت که در خلوتش با خدا نیز چندین نفر اطرافش ایستاده بودند و جماعتی آن طرفتر منتظر بودند تا عکسهای یادگاری بگیرند و خبرنگاران و عکاسان در کمین، برای شکار لحظهها.
عدم آشنایی با جهتهای اربعه و شب بودن زمان حرکت، دست به دست هم دادند تا ندانیم در کدام سمت جغرفیایی هستیم و به کدام سمت حرکت میکنیم، ولی از سرعت خوروها و خلوتی جاده پیدا بود که در بزرگراه جده به مکه هستیم که در گزارش توجیهی سفر مطالبی در باره آن بود. از جحفه تا مکه مکرمه، یک جاده مستقیم قدیمی وجود دارد که حدود 180 کیلومتر است، البته می گویند امشب هم به خاطر مسائل امنیتی، مانند ایام نزدیک به مناسک حج این جاده و سایر دسترسیهای فرعی مسدود شدند و ماشینهای هیئت ایرانی از طریق جاده جده به سوی مکه رفتند. ساعت از نیمه شب گذشته بود که وارد لابی مجلل یک ساختمان چند طبقه شدیم که میگفتند «قصر الضیافه» است. می گویند در جریان بازسازی حرمین شریفین در دهه 60 در کنار مسجد الحرام ساخته شد و مشرف بر کعبه و مخصوص مهمانان ویژه پادشاه است.
تحویل گرفتن اتاق و شوق زیارت و تهیه مقدمات در آن نیمه شب حسی متناقض در آدم ایجاد میکرد. همراهی با کاروان سیاسی با همه خوبیهایی که دارد، بدیهای خاص خودش را دارد که برنامههایت را دیگران تنظیم میکنند و حتی گاهی تا قبل از شروع برنامهای خبر نداری. البته میدانستیم که آیت الله میخواهند مناسک حج مفرده را بجای آورند و کیست که دلش نخواهد همراه ایشان باشد؟!
به طواف رفتیم و سعی صفا و مروه و نوشیدن از چشمه زمزم که بعضیها میگفتند نخورید و بعضیها میگفتند حتی انتساب نام این چشمه به ابراهیم و اسماعیل میارزد که از آبش ولو در حد یک قطره بنوشی. بماند که آن شب رگههایی از افراط و تفریط احمدی نژادیها و آثار تخریب وجهه آیت الله هاشمی رفسنجانی را در کنار کعبه دیدم و یک آن آه کشیدم که مسئولان عربستانی برای هاشمی رفسنجانی و به تبع آن برای ایرانیان چنین ارزشی قائل میشوند و آن وقت یک جوان شیعی ایرانی که از وجههاش پیدا بود که دل آیینه واری داشت و غبار تبلیغات بر آن نشست، خود را به هاشمی رساند و با صدایی نه چندان مؤدب از عکسی میپرسید که در مرحله دوم تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری عدهای، حتماً قربت الی الله فتوشاپ کرده بودند که دختری بی حجاب در کنار آیت الله ایستاده است.
این اتفاق برای من که از لحظه ورود به فرودگاه جده تا حضور در مسجد الحرام جز نهایت ادب و احترام مردم و مسئولین عربستانی نسبت به آیت الله هاشمی ندیده بودم، اتفاق تلخی بود که وقتی به محل اقامت رسیدم، با همین فکر خوابیدم.
یک شنبه 27 شهریور 1384، 13 شعبان 1426، 18 سپتامبر 2005
اگرچه برنامههای دیروز هم فشرده و هم تا نزدیکیهای اذان صبح امروز بود، اما صبح امروز برنامه رسمی نبود که نیاز به حضور خبرنگار باشد و هرکس میتوانست تحت امر دل خویش باشد در کنار خانه خدا. آیت الله هاشمی رفسنجانی که اتاقش در قصر الضیافه مشرف بر کعبه بود، دیگر به مسجد الحرام نیامد تا هم نیروهای امنیتی سعودی و هم ابراز احساسات زوّار ایرانی، برنامه طواف و سعی صفا و مروه حجاج را مختل نکند. اولین برنامه رسمی امروز، دیدار پرویز مشرف، نخست وزیر سابق پاکستان بود که در عربستان تبعید است.
آیت الله از حال و روزش پرسید و به گونهای شاداب و امیدوار جواب میداد که انگار پرویز مشرف در پاکستان تبعید است و او از عربستان در پاکستان حکومت میکند! میگفت: اگرچه هرچه سرمایه گذاری شخصی در زمینه فولاد در پاکستان داشتم، دولت کودتا به ناحق مصادره کرد، ولی اینجا فرزندانم همان کار را ادامه دادند و الحمدالله خوب پیشرفت کردند. من هم حالم خوب است و از لحاظ ماشین و محافظ و امکانات در مضیقه نیستم، اما به زودی که انتخابات برگزار شود، به کشور بر میگردم، چون بزرگان حزب ما که در پاکستان هستند، خیلی خوب فعالیت میکنند.
دیدارش کوتاه بود و از جوابهای کوتاه و کلی آیت الله هاشمی به سؤالات سیاسی نواز شریف پیدا بود که هاشمی را بی دلیل مرد اول سیاست نمیدانند. نمیخواهد کمترین رخنهای با سخنانش در سیاست خارجی ایران نسبت به کشور همسایه، پاکستان بیفتد. نمیخواهد دولت مستقر و رسمی پاکستان نسبت به دیدار نواز شریف حساس شود؛ به همین خاطر دیدار را خیلی کوتاه تمام کرد و ما هم مثل همیشه به اتاقهای خویش برگشتیم.
از رفت و آمدهای گروههای خبری و دیپلماتیک یمن و ترکیه در قصر الضیافه معلوم بود که باید مسئولان عالی این کشورها در مکه باشند و خیلی زود دو خبر پخش شد که رئیس جمهور یمن و نخست وزیر ترکیه در عربستان و دست بر قضا در همین قصر الضیافه مستقر هستند. هر دو تقاضای دیدار با آیت الله هاشمی رفسنجانی را بیان کردند؛ اما فشردگی برنامههای هاشمی این امکان را فراهم نمیکند. یمنیها ناامید شدند؛ اما ترکها با ریزنقشی به گونهای برنامهها را چیدند که ورود رجب طیب اردوغان به قصر الضیافه با خروج آیت الله هاشمی همزمان شد و دیداری مختصر و سرپایی و در حد احوالپرسی انجام شد که البته خبرنگاران و عکاسان حاضر در مکه بیش از همه سود برده بودند.
آیت الله هاشمی برای نماز ظهر و عصر به مسجد الحرام رفت و پس از آن از طرح دو طبقه کردن محل سعی صفا و مروه بازدید کرد و سپس به محل اقامت آمد تا در رأس هیئت ایرانی به منطقه منا و صحرای عرفات بروند.
عرفات، منطقهای گسترده به وسعت 18 کیلومتر مربع است که حجاج پس از محرم شدن در مکه به سمت این منطقه حرکت میکنند. صحرای عرفات در مسیر طائف تا مکه قرار دارد که به واسطه کوهی به شکل نیم دایره در اطرافش قرار گرفته است. زائران حرم الهی پس از حرکت به سوی عرفات، شب عرفه در این مکان بیتوته میکنند و به دعا و نیاز میپردازند تا غروب شرعی روز نهم ذیالحجه در این منطقه حضور خواهند داشت که به اصطلاح به آن «موقوف» می گویند.
در سرزمین عرفات، منطقهای به نام «نَمِره» است که با علامتهایی مشخص شده است. در این کوه قبّهای به نام قبه حضرت آدم (ع) قرار دارد که اقامه نماز در آنجا مکروه است و امام حسین (ع) در دامنه این کوه دعای عالیه معروف به دعای عرفه را با چشمی اشکبار خواند.
در مباحث تاریخی آمده است که همه منطقه صحرای عرفات از آن قوم قریش بود؛ اما امروز درون موقف کوهی قرار دارد که حجاج از آن بالا میروند و دعا میخوانند. این کوه در کتابهای تاریخی به نامهای «جبل الرحمه»، «قُرَین»، «الال» و «نابت» نامگذاری شدهاست. آیت الله هاشمی که بالای کوه رفته بودند، از دست فروشهای آنجا مهر و تسبیح خریدند که معلوم بود هدفش جبران کم شدن درآمد دست فروشها به خاطر نبودن زوّار بود که بالطبع منطقه مورد بازدیدشان را نیروهای امنیتی به قول خودشان «قرق» میکنند. از آنجا به سوی منا رفتیم.
منا سرزمینی در مکه است. سرزمین منا که پس از گذشتن از وادی محسِّر آغاز میشود، فاصلهای به طول حدود ۵/۳ کیلومتر و عرض تقریبی پانصد متر، میان دو کوه ممتد قرار دارد و انتهای آن به مکه ختم میشود. حدود منا نیز با تابلوهایی مشخص شده و در مسیر مکه، جمره عقبه، حد منا به حساب میآید. منا مکانی است که حجّاج از روز دهم تا دوازدهم ـ و برخی تا روز سیزدهم ـ در آن میمانند. فتهاند کلمه من بر گرفته از این سخن امام رضا (ع) است که فرمود: منا را از آن جهت من خوانند که جبرئیل به ابراهیم گفت: «تَمَنَّ عَلَی رَبِّکَ مَا شئْتَ؛ هرچه از خداوند میخواهی، آرزو کن.» ابراهیم از خداوند خواست به جای ذبح فرزندش، قوچی را بفرستد تا به عنوان فدیه اسماعیل، آن را ذبح کند و خداوند آرزوی او را برآورده کرد.
از آنجا به سوی محل رمی جمرات رفتیم که در طول تاریخ شاهد اتفاقات ناگواری در آن منطقه بودیم که انگار شیطان هم انتقام رمی جمرات حجاج را میگیرد. مهندسان و کارگران مشغول اجرای طرح جدید بودند که آیت الله هاشمی با دیدن آنها، به همراهان گفت: در سفر قبلی همین طرح را به سعودیها پیشنهاد داده بودم.
به مکه برگشتیم که آدم از تنفس در هوایش سیر نمیشود، ولو فقط به تماشای طواف انسانها به گرد کعبه بنشیند.
دو شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۸۴، ۱۴ شعبان ۱۴۲۴، 19 سپتامبر 2005
از دیشب که به مسجد الحرام میرفتیم، صحبت از غار ثور و بازدید آیت الله هاشمی رفسنجانی بود. بعضیها که در سفر قبلی بودند، از کوهنوردی آیت الله برای بازدید از غار حرا میگفتند. اول ب/ویم که بحث علمی من و یکی از رفقایم بالا گرفت! که خیلی محکم میگفت: غار ثور نه، کوه ثور که غار حرا بالای آن قرار دارد. چنان محکم و حق به جانب حرف میزد که 50 درصد از اطمینانم کاسته شد و دست به عبای حجت الاسلام مسیح مهاجری شدیم که نامش حضرت عیسی را و فامیلیاش مهاجران صدر اسلام و چشم مجروحش حادثه هفتم تیر را و با همه تلاشی که برای فارسی صحبت کردن داشت، ته لهجهاش، مازندران را به یادم میآورد. ایشان خیلی قشنگ و کوتاه درباره موقعیت جغرافیایی، وجه تسمیه و تفاوتش با غار حرا توضیح داد که کوه ثور کوه «اطحل» از سه کوه متصل به هم تشکیل شده که در سومین آنها غار ثور واقع شده است. برخی از منابع می گویند شخصی به نام «ثور بن عبدالمناه» که از بزرگان مکه بود، در این غار زاده شد و زندگی میکرد. عدهای هم می گویند که خود کوه مثل گاو نر و یا بلندی این کوه مانند شاخهای گاو است که به این علت کوه را «ثور» یعنی «گاو» میخوانند. این غار در شمال مکه قرار دارد، درحالی که کوه نور که غار حرا بالای آن هست، در چهار کیلومتری شمال شرقی شهر مکه و کنار راه منا به عرفات است. این کوه در تورات جبل فاران نامیده شده و نزد مردم محلی به جبل النور معروف است. شکل آن مخروطی و مستقل از دیگر کوههاست. غار حرا محل عبادت پیامبر (ص) بود که چندی از ایام سال، به ویژه ماه مبارک رمضان را در آن بهسر میبرده است و نخستین بار وحی در غار حرا بر رسول خدا نازل شد که همان پنج آیه آغازین سوره علق هستند؛ اما غار ثور، جایی است که پیامبر در آغاز هجرتش از مکه به مدینه در «لیلةالمبیت» برای رهایی از دست مشرکان به آن پناه برد و سه شبانه روز در غار ثور بود که حتماً داستان تار تنیدن عنکبوت را شنیدید.
با این اطلاعات، مسلح تاریخی و جغرافیایی بودیم که همراه آیت الله هاشمی به کوه ثور برویم که ناگهان گفتند: چ.ن رفتن تا بالای کوه وقت گیر است و هرجور که بخواهی بروی تا ظهر طول میکشد و همزمان با نماز ظهر برنامه دیدار با روحانیون کاروانهای ایرانی تنظیم شده، رفتن به کوه ثور و بازدید از غار، کنسل شد. خبری خنثی بود که هم خوبی داشت و هم بدی. خوب بود که میتوانستیم به مسجد الحرام برویم و بد بود که آرزوی بازدی از غار ثور در دلمان میماند و معلوم نیست عمر ما کفاف سفر مجدد را میدهد یا نه.
دیدم که آیت الله هاشمی رفسنجانی با عدهای محدود به طرف مسجد الاحرام میروند و با توجه به روحیات ایشان میدانستم به طرف طرح در حال توسعه سعی صفا و مروه میروند و مهندسان و مسئولان را سئوال پیچ میکنند که چنین هم شد. سَعْی صَفا و مَرْوِه از اعمال واجب حج و عمره به معنای هفت بار پیمودن بین دو کوه کوچک، متصل به مسجدالحرام است که به آنها صفا و مروه و فاصله بین این دو کوه را «مَسْعی» می گویند که حدود ۳۹۵ متر است. صفا و مروه در گذشته بزرگتر و بلندتر بودند و به مرور زمان و در پی توسعه مسجدالحرام از حجم و ارتفاع آنها کاسته شده است. هم اکنون ارتفاع صفا حدود هشت متر است، از مروه نیز قسمت کمی باقیمانده بود که 10 سال قبل؛ یعنی سال ۱۳۷۴ ش با هدف گسترش محدوده دور زدن سعیکنندگان، آن را هم برداشتند و در انتهای آن دری به بیرون گشودند.
آیت الله هاشمی رفسنجانی از فضای قابل بهره برداری پس از اجرای طرح پرسید که یکی از مهندسین گفت: فضای قابل بهره برداری سعی صفا و مروه به 78 هزار مترمربع میرسد که شامل طبقه همکف و طبقات اول و دوم خواهد بود.
آیت الله با یادآوری مشکل زائران برای انجام سعی، پرسید: بعد از اتمام طرح چقدر زائر میتوانند همزمان مناسک سعی صفا و مروه را انجام دهند؟ وزیر همراه جواب داد: در گزارشهایی که برای پادشاه فرستاده بودند، آمده بود که در هر ساعت 118 هزار زائر میتوانند سعی انجام دهند و 115 هزار نفر نیز بر ظرفیت نمازگزاران افزوده خوالهد شد.
آیت الله از مسائل فقهی و نظر علمای عربستان پرسید که وزیر همراه گفت: اهل سنت به لحاظ فقهی در طبقات بالاتر محل سعی صفا و مروه مشکلی برای انجام سعی ندارند و بر این اساس حضور میلیونی سعی کنندگان در طبقات دوم و سوم از فشار جمعیت در طبقه اول در مراسم حج تمتمع خواهد کاست.
هدف هاشمی رفسنجانی یادآوری مخالفت علمای سلفی و وهابی با تجدد معماری بود که یک نفر از همراهان گویا پی به هدف آیت الله برده بود که گفت: از دیگر ویژگیهای ساختمان جدید سعی صفا و مروه، تأسیس پله برقی درکنار این محل است که جمعیت میتوانند به سهولت در طبقات تردد کنند.
هنوز پرسشهای هاشمی ادامه داشت که مدیر کل تشریفات مجمع تشخیص که مسئول برنامههای سفر بود، جلو رفت و گفت: برنامه بعدی آماده است و منتظر شما هستند. برای اطمینان بیشتر و مخابره پیش خبر به تهران، دفترچه برنامهها را دیدم که «دیدار با روحانیون کاروانهای ایرانی در بعثه» بود. بعثه رهبری، با نام کامل «بعثه مقام معظم رهبری» یا «حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت» به حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت گفته میشود که در 7 ماهگی انقلاب اسلامی؛ یعنی 29 شهریور 1358 با فرمان امام راحل شکل یافت.
برای من که خبرنگار بودم، همیشه سؤال بود که چرا به این نهاد «بعثه» می گویند که به معنای «برانگیختن و فرستادن» است و باید اعتراف کنم که با جستجوی در اینترنت متوجه شدم که به صورت کلی، به هیئت یا گروه فرهنگی، نظامی یا سیاسی اطلاق میگردد که به یک محل یا مأموریتی اعزام میشود. همچنین، بعثه دارای تقسیمبندیها و بخشهای مختلفی است، همانند «بعثه حج»، بعثه عتبات و غیره؛ و برای نمونه: بعثه حج، شامل گروهها یا هیئتهای نمایندگی یا ستادهای مربوط به بخش سیاسی، اجرایی و فرهنگی کشورها و همچنین، افراد (شخصیتهای) مذهبی اعزامی به مراسم حج میباشد.
به بعثه مقام معظم رهبری رسیدیم که در سالن اصلی روحانیون منتظر بودند و یواشکی اعلام شد که قبل از این مراسم، یک برنامه دیگر با عنوان «دیدار با برخی از مسئولان» انجام خواهد شد که با تلاش زیاد و به شرط «تنظیم خبر با هماهنگی مسئولان بعثه» وارد اتاق شدم و دیدم یک نفر دارد صحبت میکند و از کارهای غیر اخلاقی احمدی نژادیها در تبلیغات انتخابات میگوید و بعد از او هم چند نفر دیگر صحبتهای عجیب و غریبی کردند، اما چه کنم که قول هماهنگی با مسئولان بعثه داده بودم و برای ادامه سفر و تهیه اخبار نیازمند همکاری آقایان مسئول بعثه بودم. یک گوشم را در و گوش دیگرم را ئپدروازه کردم و فقط از سخنان آیت الله هاشمی نت برداری کردم و سپس خبری تنظیم و به تهران ارسال کردم.
آیت الله هاشمی رفسنجانی که سخنانش را براساس موضوعاتی تنظیم کرده بود که قبل از ایشان، چند نفر بیان کرده بودند، در مورد احمدی نژاد و انتخابات گفت: در مورد انتخابات من نمیخواهم فعلاً حرفی بزنم و مصلحت نمیبینم که اصلاً وارد این مقوله شوم و نشدم. با یک بیانیه نظرم را گفتم. قرارم این شد که به دولت کمک کنم. من الان برای این دولتی که دارد کار میکند، تقصیری در انتخابات نمیبینم که از آنها چیزی بخواهم. لذا هر کمکی که بتوانم، به آنها خواهم کرد. آنها چه بخواهند و چه نخواهند، هرجا که به نظرم چیزی برسد و یا کاری از من ساخته باشد، این کار را خواهم کرد. چون همه ما برای اسلام، انقلاب و ایران هستیم و هرکس بهتر کار کند، باید از او تشکر کنیم. الان یکی از دعاهایم این است که خداوند توفیق بدهد این دولت بتواند به وعدههایی که به مردم داده، عمل کند که جامعه، انقلاب و رهبر ما سرافراز باشند،
آیت الله هاشمی با اشاره ظریف به تخلفاتی که مدعیان اخلاق در ماههای قبل از برگزاری انتخابات انجام داده بودند، گفت: نکتهای که آقای طاهری فرمودند، برای انتخابات آینده و خبرگان مهم است که کاندیداها تخلف نکنند و منفی حرف نزنند. این را به گونهای محکم کنیم که انتخابات خبرگان نمونه خوبی شود و اخلاقاً واقعاً انتخابات باشد. میتوانیم راه تخلفها و اعمال نفوذها را ببنیدیم. باید برای این موضوع کار شود.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام افزودند: در مورد مسائل دیگری که آقایان فرموند، قسمتی مربوط به فقرا و روستاهاست. خوشبختانه الان شرایطی است که بتوانیم جواب این خواستهها را بدهیم؛ چون هم چشمانداز و هم برنامه پنجساله چهارم راهکارهای خیلی مشخصی دارند.
آیت الله هاشمی رفسنجانی در ادامه سخنانشان گفت: در رابطه با مسائل اخلاقی که دوستان اشاره کردند، در جمع سران قوا، رهبری فرمودند فکری شود. در آن جلسه تصمیم گرفته شد که شورای عالی انقلاب فرهنگی طرحی برای این مسأله تهیه کند و آنها هم مشغول شدند. آقای کینژاد چند وقت پیش گفتند که آن طرح تکمیل شده و آماده اجراست فکر میکنم اگر آقایان بخواهند دنبال این کار را بگیرند، مقررات آماده است و رهبری هم حمایت میکنند. بحثی است که من هم نگران هستم و باید مواظب باشیم.
این دیدار اگرچه کوتاه بود؛ اما نکات بسیار مهمی داشت که چون وعده داده بودم که اینجا خبرنگار نباشم و خبرنویس باشم، هر مقدار که اجازه دادند و دیکته کردند، نوشتم و به دیدار عمومی با روحانیون کاروانهای ایرانی در مکه رفتیم.
در آغاز دیدار حجت الاسلام عبدالفتاح نواب مسئول بعثه مقام معظم رهبری در سخنانی مشکلات زایران ایرانی به ویژه در زیارت ائمه بقیع را یادآور شد.
نواب با بیان اینکه در سال جاری تاکنون بیش از 420 هزار زائر ایرانی به عربستان سفر کردهاند که بیش از 247 هزار نفر آنان را خانمها تشکیل دادهاند افزود: به رغم علاقه شدید خواهران عمره گزار موفق به زیارت ائمه بقیع و مرقد مطهر پیامبر اکرم (ص) نشدهاند.
همچنین «سیداحمد زرهانی» رئیس سازمان حج و زیارت کشورمان در سخنانی اظهار امیدواری کرد که با سفر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به عربستان و گفت و گو با مقامات سعودی زمینه توسعه روابط دو جانبه و تکریم حجاج ایرانی فراهم شود.
آیت الله هاشمی رفسنجانی با تبریک سالروز میلاد امام زمان (عج) بر اهمیت تقویت روحیات برادری بین مردم کشورهای اسلامی تاکید کرد و با تعامل همکاری و همفکری بین علما و مسئولان کشورهای اسلامی به ویژه ایران و عربستان میتوان در مقابل این توطئه بزرگ ایستاد.
ایشان خاطر نشان کرد: مسئولان و علمای دو کشور در خصوص برخی مشکلات و موضوعات فقهی حرف دارند که میتوان با برگزاری جلسات بحث و گفت وگو و انجام تحقیقات لازم در این زمینه از مشکلات و موانع کاست و زمینه تفاهم و همکاری بیشتر را فراهم نمود.
هاشمی رفسنجانی با تاکید بر اینکه باید در این خصوص با مسئولان سیاسی کشورها و علمای مذهب مباحثه و گفت وگو کرد تصریح نمود: در این حالت است که میتوان تصمیم درست اتخاذ کرد زیرا تصمیمات یک طرفه و تندروانه جوابگو نخواهد بود.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش دیگری از سخنان خود به مشکلات جهان اسلام و نگرانیهای موجود در این خصوص اشاره کرد و افزود: در زمان حاضر با مسائل گوناگونی که به جدایی مسلمانان دامن می زند روبرو هستیم.
وی در همین رابطه به اوضاع کشورهایی نظیر عراق افغانستان و پاکستان اشاره کرد و گفت: کار به جایی رسیده که در عراق گروهی از مسلمانان به خیال اینکه کار خداپسندانهای انجام میدهند شمار زیادی از زایران مسلمان را میکشند.
وی افزود: در افغانستان نیز در دورهای شیعه کشی را عبادت میدانستند و در پاکستان هم به مساجد و مدارس مذهبی حمله میکردند.
هاشمی رفسنجانی با تاکید بر اینکه در جهان اسلام با مشکلات اساسی و واقعی روبرو هستیم اظهار داشت همه مسلمانان باید تلاش کنند از نظر سیاسی عملی و اجرایی مشکلات فرا روی جهان اسلام را بر طرف کنند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید بر نقش سازمان کنفرانس اسلامی در ایجاد وحدت و همدلی در میان کشورهای مسلمان اظهار داشت: چنانچه این سازمان به وظایف خود عمل کند میتوان به حل این مشکلات امیدوار بود.
وی در ادامه در مورد موانع و مشکلات فرا روی عمره گزاران ایرانی گفت: در این سفر فرصت بسیار خوبی پیش آمد که با مقامات کشور عربستان در خصوص ایجاد تسهیلات بیشتر برای زایران ایرانی صحبت کنیم.
هاشمی رفسنجانی با اشاره به اینکه مقامات سیاسی و علمای مذهبی عربستان در این خصوص نظراتی دارند افزود: با توجه به قولهای مساعدی که مقامات عربستان دادهاند امیدواریم موانع موجود هر چه سریعتر و به طور کامل بر طرف شود.
به قصر الضیافه برگشتیم و فقط دقایقی استراحت کردیم و به سوی اتاق برگزاری دیدارهای رسمی آیت الله هاشمی رفسنجانی رفتیم که گفتند مسئولان دفتر آیت الله سیستانی با آیت الله هاشمی دیدار دارند.
حجج اسلام و آقایان سید جواد شهرستانی، سید جعفر کریمی، غیور، اعلامی و اشعری آمده بودند که دیدار با احوالپرسیها و سؤال و جواب از اوضاع جسمی آیت الله سیستانی شروع شد و آقای شهرستانی که هم مسئول بعثه و هم داماد آیت الله سیستانی هستند، گزارش کاملی دادند که البته سید جعفر کریمی در هر موضوعی و در پاسخ به هر سؤال هاشمی رفسنجانی چنان صحبت میکردند که آدم را به یاد برخی پاورقیها در کتابها میانداخت که از متن بیشتر هستند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در این دیدار با اشاره به بحران عراق گفت: مسائل امروز عراق موجب نگرانی عمده جهان اسلام است و همه باید برای برقراری آرامش ثبات و امنیت آن تلاش کنند.
آیت الله هاشمی رفسنجانی مبانی قانون اساسی عراق را خوب توصیف کرد و گفت: دشمنان مردم عراق به شیوه ارعاب ایجاد تفرقه و اختلاف روی آوردهاند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام پایبندی مردم عراق به اصول اسلامی و تبعیت از مراجع و روحانیت را ضامن استقلال و حفظ یکپارچگی عراق دانست و گفت: امیدواریم دوران اشغال این کشور پایان یابد.
حجت الاسلام والمسلمین شهرستانی نیز با ارائه تحلیلی از اوضاع سیاسی اجتماعی عراق گفت: اکنون اوضاع داخلی عراق ارتباط مستقیمی با جهان اسلام دارد.
وی با اشاره به اشکال تراشیهای غرب برای ایران در مورد استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای گفت: قدرتهای استکباری نمیخواهند ایرانی آزاد و قدرتمند الگوی جهان اسلام باشد.
گویا دسترسی به مسئولان عالی عربستان برای مسئولان دفتر آیت الله سیستانی غیر ممکن مینمود که آقای شهرستانی از آیت الله هاشمی مصرانه تقاضا میکرد که در دیدارهای با ملک عبدالله، برایشان، ولو خیلی کوتاه، وقت بگیرند یا لاقل موضوع عراق را مطرح کنند.
دیدار که تمام شد، به ما اعلام کردند تا صبح فردا در اختیار خودتان هستید و اگر برنامهای بود، خبرش را به شما میدهیم. از نوع بیان معلوم بود که دیدار خصوصی با ملک عبدالله است، اما نمیدانستیم که پادشاه عربستان خانواده آیت الله هاشمی را برای یک ضیافت شام به منزل شخصیشان در جده دعوت کردند که همسر، برادر و فرزندان هاشمی رفسنجانی رفتند و بعدها آیت الله هاشمی به آقای مسیح مهاجری گفت که ملک عبدالله به من گفت که برای این ضیافت همسرم را که در فرانسه بود، احضار کردم تا میزبان خوبی برای مهمانان خوبمان باشد.
این دیدار آنقدر صمیمی بود که گویا وقتی ملک عبدالله دومین بشقاب غذا را برای خوذ کشید، هاشمی رفسنجانی به ایشان گفتند: چفدر زیاد میخورید؟ ملک گفت: آخه من دو وعده غذا میخورم، صبحانه و شام. آیت الله گفت: اولاً این شام نیست و ما ساعت 6 بعداز ظهر عصرانه میخوریم، ثانیاً هرکس به اندازه شما بخورد، نمیتواند بیش از یک وعده بخورد!
بگذریم که عراق، آمریکا، آیت الله سیستانی و پرونده هستهای از موضوعات رسمی گفتگویشان بود تا جای که ملک عبدالله از آیت الله هاشمی پرسید: این سیستانی کیست که تا کنون نامی از او نبود و الان بر سر زبانها افتاد؟ آیت الله هاشمی که به نکته سنجی و نکته گویی مشهور است، به یاد تقاضای شهرستانی، مسئول دفتر آیت الله سیستانی در مکه افتاد که تقاضای دیدار داشت. در پاسخ ملک عبدالله گفت: مسئول دفترشان در مکه هستند و میتوانید ایشان را بخواهید و هرچه سؤال دارید، از خودشان بپرسید.
وقتی آیت الله هاشمی و خانواده از جده برگشتند، براساس برنامه قبلی جلسه مشورتی همراهان برگزار شد که آقایان ولایتی، مسیح مهاجری، کرباسچی، روحانی، زنگنه، دری نجف آبادی، محلوجی و محمود و حسن واعظی در این جلسه حاضر بودند. در آغاز جلسه آیت الله هاشمی گزارشی از دیدار خصوصی با ملک عبدالله ارائه کرد و گفت: داشت از بدیهای انتخاب احمدی نژاد و انتخابات ریاست جمهوری میگفت که با یادآوری اصول قانون اساسی به ایشان تدذکر ضمنی دادم که ایران و ایرانیان مکمل هم در گذر از بالا و پایین اتفاقات روزگار هستند. از انرژی هسنه ای هم گفت که ملک عبدالله مشتاق موفقیت ایران در این پرونده است، چون معتقد است اگر بتوانند جلوی موفقیتهای ایران را بگیرند، به سراغ عربستان میروند.
نکته جالبی که آیت الله هاشمی از دیدار خصوصی با ملک عبدالله گفت، تشکر ایشان از آیت الله بود که امسال تقاضای حضور در کعبه نکرده بود؛ چون نخست وزیر ترکیه تقاضا کرده بود که ملک عبدالله به ایشان گفت: آقای هاشمی نرفته و هیچ کس نباید برود که قانع شد.
موضوعی که باید یادآوری شود، نامه آیت الله صافی گلپایگانی به آیت الله هاشمی بود که دغدغه خود را نسبت به اوضاع و برخوردهای نامناسب با زائران را جهت پیگیری و رفع موانع به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بیان کرده بودند:
با عرض سلام و تجدید سوابق و اخلاص
امید است سفر عمره مفرده و زیارت حرمین شریفین و مشاهد مشرفه ائمه علیهم السلام و نیز مذاکرات، پربار و مقرون به توفیقات مهمّه و مساعی جمیله جناب عالی برای تحقّق اهداف اسلامی در آن مرکز وحی، نافع و مفید باشد.
موضوعی را که لازم دانستم تذکّر بدهم- اگرچه جنابعالی شخصاً هم به آن توجّه دارید و هر اقدام مناسبی را مبذول میفرمایید- وضع بسیار اسفبار و توهینآمیز مشاهده مشرّفه بقیع و سختگیریهای متعصّبانه، جاهلانه و فزاینده است. اگر جناب عالی بتوانید در این موضوع، به هراندازه، وسیله تغییر و وضع و حفظ شئون آن مشاهده مقدّسه گردید، کار بزرگ و خدمت مهمّی را انجام دادهاید که در تاریخ زندگی شما، صفحه زرّینی بینظیر و کاری بزرگ در مسیر احیای دین و مذهب، خواهد بود.
آنچه استفاده میشود آقای ملک عبدالله در حدّی جناب عالی را درک کرده و تفکّر او نسبت به امور، روشنتر و واقعبینانهتر از دیگران است. مطلب با ایشان به اینگونه عنوان میشود که: حرمین شریفین، تاریخ عینی، خارجی و غیرقابلانکار اسلام، حضرت رسول اکرم صلیالله علیه و آلِ و سلم و تمام عصر رسالت بود؛ با این وضعیتی که اینان به وجود آوردند، اسلام را از پشتوانه تاریخی، محروم نمودند؛ در این مسئله ما نظر به هیچیک از مذاهب و جنبه جواز و عدم جواز برخی مراسم و برنامهها نداریم؛ ما از این نگرانیم که با این تخریبها و اهتمامی که در محو آثار و حتی ناشناخته شدن آنهاست تاریخ اسلام، بیپشتوانه گردید. اسلام، دین جاودان و خاتم ادیان است تا قیام قیامت، دین بشریت است، ممکن است تا هزاران سال دیگر، قیامت قائم نگردد، تاریخ این دین نباید منحصر به تواریخ کتبی باشد که بهمرورزمان، معرض تردید و افترا و شبههها قرار میگیرد؛ حفظ این آثار خارجی، حفظ تاریخ است و پیشازاین اعمال مخرّب، هر کس وارد چرمین میشد، تاریخ اسلام را به چشم میدید و لمس میکرد که: محمد بن عبدالله، شخصیتی بوده است، این مرقد شریف اوست، پدرش عبدالله بوده، قبرش آنجاست؛ جدّش عبدالمطلب، قبرش در مکه باقی است؛ همسر فداکاری به نام خدیجه داشته که قبر او نیز در مکه است و محلّ ولادتش در فلان مکان است؛ جدّی به نام هاشم داشته که قبرش در غزه است؛ از نوادگان او، حسن علیهالسلام بوده که او نیز مانند بعضی دیگر از عظمای اهل بیت در بقیع، مدفون است؛ عموی او حمزه بوده است و قبرش در اُحد، باقی است؛ و خلاصه، همه مشاهد و مقاماتی که یادآور افتخارات اسلام است.
تاریخ، چنین شخصیت بااینهمه آثار عینی را فراموش نمیکند و در آینده، وجود او قابلانکار، نخواهد شد، آیا آنان که اینهمه آثار را تخریب کردند، دانستند چه خسارت بزرگی به اسلام و تاریخ وارد کردند؟ اکنون نیز برای جبران این خسارت، دیر نشده و همه این مشاهد میتواند با وضعی ماندگار برای هزاران سال، باقی بماند تا آیندگان نیز این مواقف را بشناسند. چه نادانند آنان که مولد نبی را به مکتبه مکه اسمگذاری میکنند و چه فاقد درکند آنها که در معرّفی ائمه بقیع، تجاهل میکنند و الله اعلم میگویند. شما با این تاریخ عزیز اسلام و این همه صدماتی که وارد کرده و میکنید و آثاری که از بین میبرید، چه پاسخی در مقابل بشریت آگاه و نسلهای آینده، خواهید داشت؟
در هر حال، مناسبت است که در صورت امکان، از این طریق، آنان را قانع کرد تا آثار را مشخص نمایند و نام و شخصیت رجال اسلام را در مکانهای مربوط به آنها بنویسند و مواضع و مساجد تاریخی را حفظ نمایند. در خاتمه، مزید توفیقات جناب عالی را از خداوند متعال، مسئلت نموده و التماس دعا دارم.
آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز در پاسخ نوشته بودند:
حضرت آیت الله جناب آقای صافی گلپایگانی دامت برکاته
با سلام و تحیات؛
نامه خوب جنابعالی را در موقعیت مناسبی در مکه معظمه دریافت کردم و از آن بهره خوبی به دست آمد. مذاکرات همه جانبهای با سران کشور عربستان درباره آثار اسلامی و منجمله بقیع آغاز کرده بودم که نظر و خواست یک مرجع دینی معتبر به مدد رسید.
در مورد بقیع از جهتی توفیق به دست آمد و از جهاتی دیگر باید پیگیری شود. در مورد آثار اسلامی به طور اصولی شرکت در جهت اصلاح روند آغاز شد و گفتند حدود شش هزار اثر ارزنده دینی در کشور دارند که بخشی از آن مربوط به قبل از اسلام است.
در مدینه منوّره با آقای امیر مدینه برادر کوچک ملک که فردی آگاه و جدی است بحث را ادامه دادم.
ایشان گفت یک هزار از آن شش هزار اثر در مدینه است و قرار شد برای احیای آنها برنامهریزی شود و خود اینجانب در مدّت اقامت در مدینه از بعضی از این آثار در قریه عریص و آبار علی در کنار مسجد الشجره و منطقه بدر و نیز منطقه ینبع نخل بازدید کردم که باعث جلب توجّه عمومی به محتوای این مناطق شد و به خصوص در ینبع که مردم محلّ و شخص معاون استاندار که از اهالی آن محل است نقاطی را نشان دادند که به نام چشمه علی و بئر علی که بئر امام حسن و یا به نام امام حسین، به نام جابر و ... میشناسند.
در مجموع میشود به شروع دوره جدیدی از آن بابت امیدوار بود و بنده هم در حدود امکان پیگیری میکنم و انتظار دارم که جنابعالی و سایر مراجع هم با شیوه مناسب پیگیری فرمایید.
سه شنبه 29 شهریور ۱۳۸۴، ۱5 شعبان ۱۴۲۴، 20 سپتامبر 2005
امروز، روز میلاد قطب عالم امکان، صاحب الامر و الزمان است و خوشحالی از در و دیدار منازل شیعیان در جای جای گیتی میبارد و زهی سعادت که آدم چنین روزی در کنار کعبه باشد که براساس روایات متقن و متواتر محل ظهور آن حضرت است. چگونه از آیت الله هاشمی تشکر نکیم که چنین سعادتی را برای ما رقم زدند؟! و اصلاً چگونه باید از ایشان به خاطر این سعادت تشکر کنیم؟! صبح به همراه آیت الله و برخی از اعضای هیئت همراه، البته به صورت یک برنامه کاملاً فردی به طواف خانه خدا و ادای فرایض و مستحبات در مسجد الحرام شدیم. برای صبحانه که بر قصر الضیافه رفتیم، اعلام کردند که ساعت 9 برنامه طواف وداع و ساعت 11 حرکت به سوی جده است تا با هواپیما به مدینه برویم. نتیجه هماهنگی تیمهای تشریفاتی ایران و عربستان انجام دقیق برنامهها بود، به گونهای که وقت به اندازه کافی برای بازدید آیت الله هاشمی رفسنجانی از ماکت طرح توسعه حرمین شریفین در جده فراهم شده که جلوی برنامهاش در کاغذ نوشته بود: در صورت انجام برنامههای پیشین براساس زمان بندیهای پیش بینی شده)
سؤالات دقیق آیت الله هاشمی از نکات و نقاط طرح برای همراهان ایرانی و سعودی جالب بود که قرار است با 30 میلیارد دلار و ظرف 5 سال انجام شود و خدا می دانذ چقدر آثار ارزشمند صدر اسلام در مکه و مدینه از بین میروند که باب میل افراطون وهابی عربستان است.
پس از بازدید به فرودگاه جده رفتیم تا با یک فروند هواپیمای خطوط هوایی سعودی به سوی مدینه پرواز کنیم. برایم جالب بود که خلبان عربستانی هنگام خوشآمدگوی، به زبان عربی گفت: «رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام»
ساعت یک و نیم بعداز ظهر و در 24 ساعت شبانه روز، در گرمترین لحظات وارد مدینه شدیم که امیر مدینه و مسئولان محلی به استقبال آمدند. به هتلی به نام «اوبروی» (obroi) در شمال شرقی مسجد النبی رفتیم که گویا یک هتل فرانسوی بود. پس از استقرار، در اتاقها اعلام شد که برای زیارت اعضای هیئت قسمت جنوب ضریح نبوی، مابین باب جبرئیل تا باب البقیع انتخاب شد و سعی کنید زمانی که آیت الله به زیارت میرود، باشید تا مجبور نشوید تنها بروید و برایتان مشکل شود.
بعد از کمی استراحت، ورود به مسجد النبی و زیارت قبر گل سرسبد آفرینش و ادای نماز مغرب و عشا در کنار ستون حنانه میچسبد. مسجد پیغمبر (ص) که در قسمت شرقی مدینه بنا شده، پس از مسجد الحرام، مشهورترین مسجد در تاریخ اسلام است. هنگامی که رسول خدا (ص) به مدینه رسید، در خانه ابوایوب انصاری منزل گزید؛ جایی که شتر وی آنجا خوابید. زمین مسجد النبی از آنِ دو یتیم بود و در آنجا خرما خشک میکردند. رسول خدا (ص) آن را به مبلغ ده دینار از ولی دو طفل خریدند و مسجد را در آن ساختند. مساحت زمین در آن روز حدود 2071 متر مربع بوده است. صحن مسجد را با ریگ سیاه فرش کردند و دیوارها را با خشت و گل بالا بردند. در ساختن بنای این مسجد شخص پیامبر (ص) شرکت داشتند. سقف قسمتی از مسجد را با شاخ و برگ درخت خرما پوشانیدند و از تنه درخت خرما برای ستونهای آن استفاده کردند. سه در از جانب شرق، غرب و جنوب برای آن قرار دادند. مسجد النبی در سالهای اخیر به حدود یک صد هزار متر رسیده است. روضه نبوی در ناحیه جنوب شرقی (رو به سوی قبله) مسجد، یعنی مسافت میان قبر پیغمبر (ص) و منبر آن حضرت است که طول آن 22 متر و عرض آن 15 متر میباشد و در محدوده روضه، مرقد مطهر، منبر و محراب واقع است. در سمت غربی محراب مسجد، منبری است از سنگ مرمر در کمال زیبایی که سلطان مراد سوم آن را در محرم سال 998 هجری به مسجد هدیه کرد و آن را به جای منبر قایتبای قرار دادند که در جایگاه منبر پیامبر (ص) گذاشته شد. البته می گویند در زمان آن حضرت چیزی بهنام محراب وجود نداشت، درجریان توسعه مسجد در زمان ولید بن عبدالملک اموی، در محل نماز پیامبر (ص) محرابی ساخته شد. این محراب در طول زمان دگرگونیها را تحمل کرده و بنای فعلی آن از دوره سلطان اشرف قایتبای از سلاطین مملوکی مصر، باقی مانده است. در مسجد نبوی ستونهایی است که هر یک نامی خاص دارد. هشت ستون از زمان پیامبر (ص) هنوز در مسجد باقی است که با رنگ سفید مشخص شدهاند و معروفترین آنها ستون مُخَلَّقه است که تنه درخت خرمایی که پیامبر (ص) به هنگام ایراد خطبه بر آن تکیه میکرد، در آنجا بوده است و پس از آن که برای آن حضرت منبری ساختند، از آن ستون نالهای برخاست و به همین دلیل به آن ستون «حنّانه» میگفتند. پس از پیامبر اکرم (ص) خلفای راشدین یکی پس از دیگری به گسترش و آبادانی مسجدالنبی اقدام کردند و علاوه بر مساحت درونی و بیرونی، درهایی به آن افزودند و جدیدترین تزئینات معاصر خود را در این مسجد به کار میبردند و بر زیباییها و جلوههای تزئینی آن میافزودند؛ اما با توجه به همه گستردگیهایی که طی سالهای متمادی پس از پیغمبر (ص) انجام شد، بیشترین توسعه مسجدالنبی از سال 1405 آغاز شد که به طور کامل تعمیر و بهبود یافت و مساحت آن از 165 هزار و 500 متر مربع که 257 هزار نمازگزار در آن میتوانستند به اقامه نماز بپردازند، طی طرحی به 400 هزار و 500 متر مربع با گنجایش 650 هزار نمازگزار رسید.
اینک این حرم دارای 81 در و 27 قبه متحرک در سطح است که به طرز زیبا و به شکل دایره بوده و وزن هرکدام به 80 تن میرسد. دستگاههای برق رسانی جدید ایستگاههای پستی و تهویه هوا نیز در این محوطه مشاهده میشود. وجود ایستگاههای موتر که به منظور حمل و نقل زائران تعبیه شده، مساحتی در حدود 390 هزار متر مربع را به خود اختصاص داده که 4 هزار و 500 واسطه نقلیه میتوانند در آن رفت و آمد کنند. علاوه بر اینها تلویزیونهای ثابت و متحرک به همراه دستگاههای حساس هشداردهنده و شبکههای تلفنی نیز به منظور آسایش و راحتی زائران در این محوطه تعبیه شده است.
از جنب و جوش ماموران امنیتی سعودی و صدای پی در پی بیسیم هایشان پیدا بود که آیت الله هاشمی از اتاقشان برای رفتن به مسجد النبی بیرون آمدند و همراهان هم حرکت کردند و همه با هم از دری که معروف به «باب جبرئیل» است وارد صحن مسجد شدیم و به رسم مألوف، دست بر سینه و با نهایت ادب و احترام سلام کردیم.
وزیر همراه توضیح میداد و وارد اندرونی مسجد شدیم که مردم در جای جای آن مشغول عبادت و نماز بودند. آیت الله هاشمی دست به نردههای ضریح، زیر لب زمزمه میکنند و کنار منبر مسجد، به نماز میایستند و پس از سلام نماز، آقای افشاری چیزی در گوششان می گویند و آیشان مثل کسی که خبر خوشی شنیده، برخاست و به طرف دربی میروند که بسته و به قول ایرانیها چهار قفل است که می گویند: منزل حضرت فاطمه (س) است.
نمیدانم خبرنگار واحد مرکزی خبر صدا و سیما میدانست یا نه که وقتی برای مصاحبه جلو رفت، پرسید: اینجا که ایستادهاید، کجاست؟ همین سؤال آدم را منقلب میکند تا چه برسد به قفلها نگاه کنی و بگویند خانه حضرت زهرا (س). گویا پس از رحلت پیامبر (ص) این در بسته است. وقتی دیدم خبرنگار دارد سؤالات سیاسی میپرسد، تعجب کردم؛ ولی حق را به خبرنگار میدهم که از فرصت استفاده میکند و سیاسیترین سؤالها را از سیاسیترین مرد این روزهای ایران میپرسد.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص پرونده هستهای ایران، گفت: پیشنهادهای اروپا به شورای حکام پیشنهادهای خوبی نیست و تلاش خواهیم کرد اتفاق نادرستی پیش نیاید.
آیت الله هاشمی رفسنجانی درباره طرح ارائه شده به شورای حکام گفت: از عکس العمل هایی که بعد از سخنرانی آقای احمدی نژاد صورت گرفت تا حدودی آگاه هستم و در مجموع این عکس العمل ها خوب نبود و انتظار نداشتیم چنین شرایطی پیش بیاید.
ایشان افزود: ما در اینجا تلاش را آغاز کردهایم و انتظارداریم در تهران نیز دوستان تلاش کنند تا اتفاق نادرستی پیش نیاید.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین درپاسخ به این سئوال که «نظرتان در باره اینکه برخی کشورهای عربی باب مذاکره با رژیم صهیونیستی برای ایجاد دفاتر نمایندگی این رژیم را آغاز کردهاند، چیست؟»، گفت: در دیداری که با ملک عبدالله پادشاه عربستان داشتم، این موضوع یکی از مهمترین بحثها بود که وی نیز از ناهماهنگیهای موجود و کسانی که سعی میکنند اتحاد دنیای اسلام را مخدوش کنند، ناراضی بود.
آیت الله هاشمی رفسنجانی افزود: به هر صورت در این زمینه نظر پادشاه عربستان تا حدودی نزدیک به نظر جمهوری اسلامی ایران است و امیداریم ناهماهنگیها در این زمینه هر چه زودتر برطرف شود.
به هتل برگشتیم و پس از شام آماده شدیم که ماهی دل را در دریای بقیع بیندازیم تا کمی برای خودش شنا کند در غریبیهای غبارش! عدهای از مرد و زن که نمیدانم چگونه مطلع شده بودند، جلوی در ورودی بقیع منتظر بودند که وقتی چشمشان به هاشمی افتاد، «صلی علی محمد، یاور رهبر آمد» در فضا پیچید و همه با آیت الله وارد بقیع شدند؛ اما ماموران بقیع که بعضاً افغانی و وهابی متعصب بودند، به محض ورود آیت الله هاشمی درب را فوراً و به سرعت بستند و نیمی از مردم و حتی همراهان هرکاری کردند، موفق نشدند و ماموران که معلوم بود عصبانی هستند، به هیچ وجه اجازه نمیدادند.
عجب شبی بود آن شب، ما با آیت الله هاشمی در بقیع و اطراف قبور چهار مظلوم تاریخ و عدهای بیرون و مثل همیشه دست به نرده به ما نگاه میکنند. مسئول بقیع به آیت الله گفتند: شما میتوانید بالای آن چها قبر بروید؛ اما برای دیگران اجازه ندارم که آیت الله هاشمی گفتند: یا همه میرویم و یا من هم نمیروم که نرفتند و آقای دری نجف آبادی زیارت نامه خواند و زمزمهها خیلی زود شد نوحه و اشک و آه و زاری که تا پاسی از شب ادامه داشت.
در برگشت، آیت الله هاشمی یک دور کامل در تمام قسمتهای بقیع زدند و به سوی محل اقامت خویش رفتند.
چهار شنبه 30 شهریور ۱۳۸۴، ۱6 شعبان ۱۴۲۴، 21 سپتامبر 2005
همان دیشب که به اتاقها آمده بودیم، گفته بودند که تا ساعت 10 در اختیار خودتان هستید و ساعت 5/10 برنامه دیدار با روحانیون کاروانهای مستقر در مدینه است که باید به بعثه رهبری برویم. وقتی رفتیم و گستردگی بخش خاص مراسم را دیدیم، از علت پرسیدیم که گفتند نمایندگان مراجع و آیات عظام فاضل لنکرانی، صافی گلپایگانی و مکارم شیرازی حضور دارند. مراسم با تلاوت قرآن کریم آغاز شد و حجت الاسلام والمسلمین رضوانی، نماینده بعثه در مدینه پس از تبریک نیمه شعبان و خیرمقدم به آیت الله و همراهان، گزارشی از برنامهها ارائه کرد.
آیت الله هاشمی که سخنانشان را براساس موضوعات مطرح شده توسط آقای رضوانی تنظیم کرده بود، در باره اختلافات شیعه و سنی گفت: اختلافات بین شیعه و سنی یکی از بلایایی است که بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) تاکنون بوده است و خسارتهای فراوانی به بار میآورد.
ایشان به مسئله فلسطین به عنوان مستند روشن اختلافات مسلمانان اشاره کرد و افزود: دنیای اسلام به علت همین اختلافات فرقهای هنوز نتوانسته است مسئله فلسطین را که حدود پنجاه سال میگذرد، حل کند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین به مسابقه برخی کشورهای اسلامی در ایجاد ارتباط با رژیم صهیونیستی اشاره کرد و گفت: در چند روز گذشته شاهدیم که به علت تفرقهای که میان کشورهای اسلامی وجود دارد، برخی از این کشورها درصدد مذاکره و ایجاد ارتباط با رژیم صهیونیستی هستند.
ایشان تاکید کرد: دمل چرکین رژیم صهیونیستی از بین نخواهد رفت مگر اینکه کشورهای اسلامی با یکدیگر متحد شوند.
آیت الله هاشمی رفسنجانی در ادامه به مشکلات بیان شده از طرف برخی مسئولان درباره بی احترامی به زائران ایرانی و علما و مذهب شیعه در عربستان پرداخت و گفت: با همکاری مصالحه و تلطیف روابط میتوان مشکلات را حل کرد و با رویارویی و مقابله کاری از پیش نخواهد رفت.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: در دیدار و مذاکرهای که با ملک عبدالله پادشاه عربستان داشتم قرار شد دولت عربستان تسهیلاتی برای زائران ایرانی در زیارت حرمین شریفین و قبرستان بقیع در نظر گیرد.
ایشان همچنین از روحانیان کاروانهای اعزامی و مسئولان بعثه مقام معظم رهبری خواست عواطف و احساسات زائران را هنگام زیارت مکانهای مقدس کنترل کنند تا مشکلات فرقهای پیش نیاید.
آیت الله هاشمی رفسنجانی هدف از زیارت خانه خدا را خودسازی و تحول درونی زائران دانست و گفت: خودسازی روح را فراموش نکنید زیرا انسان وقتی خود را از درون رشد بدهد به خداوند نزدیک میشود و این یکی از آثار و برکات حج و اعمال عمره مفرده است.
صدای قرآن قبل از اذان ظهر از منارههای مسجدالنبی به گوش میرسید که رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و هیئت همراه ظهر به سوی مزار شهدای جنگ احد به ویژه حمزه عموی گرامی پیامبر اکرم (ص) در دامنه کوه احد در مدینه منوره رفتند. کوه احد از شرق به غرب کشیده شده و مستقیم نیست. در شمال این کوه، جادهای بزرگ ساختهاند که به طریق غیرالمسلمین معروف شده و میان آن جاده و کوه احد، کوهک های کوچکی، مانند جبل ثور قرار دارد که در روایتی از پیامبر (ص) آنجا حدّ شمالی حرم مدینه معین شده است. در سمت جنوب کوه احد، جاده دور شهر مدینه قرار دارد؛ به طوری که میان این جاده و کوه، مقبره حمزه، کوه رمات، مسجد سیدالشهدا، چشمه شهدا و وادی قنات و میدانی وسیع است و در حال حاضر، توقف گاه اتومبیلهاست. در همین محدوده، خانههای زیادی نیز ساختهاند. در جنوب غربی کوه احد، باغهای نخل و زمینهای زراعی فراوانی وجود دارد که در نهایت به وادی عقیق منتهی میشود.
نام گذاری این کوه به اُحد، از آن روست که منفرد است و به سلسله جبال اطراف پیوند ندارد. برخی نیز آن را با یگانگی خداوند قرین دانسته و نامگذاری اش را به احد از این روی توجیه کردهاند. نوشتهاند که در جاهلیت نام این کوه عنقد بوده است. بی شک کوه رمات همین کوه کوچکی است که در جنوب احد واقع شده و قبر حضرت حمزه و دیگر شهدای احد، میان آن و کوه احد فاصله انداخته است. طول کوه یاد شده، از شرق به غرب، حدود یک صد و پنجاه متر و عرض آن چهل متر میباشد. عبور قنات از سمت شرقی آن، به آن بخش آسیب رسانده است; به طوری که آثار آن قابل مشاهده است. این کوه، در دوره عثمانی، به عنوان محلی برای نگاهبانی و دیده بانی مورد استفاده بوده و پس از آن نیز، خانههای زیادی روی آن ساخته شده که تا این اواخر وجود داشته است. در سالهای اخیر، همه آن بناها تخریب شد تا کوه شکل طبیعی خود را حفظ کند. مسیری که اکنون به نام طریق سیدالشهد شهرت دارد، به طور تقریبی، همان مسیری است که رسول خدا صلی الله علیه وآله و یارانش برای نبرد با دشمنان مشرک، از مدینه تا احد طی کردند. فاصله دقیق میان مسجد نبوی با کوه، حدود پنج کیلومتر و نیم است. در این مسیر، در سمت راستِ لشکرِ اسلام؛ یعنی شرق مدینه، حرّه شرقی قرار داشت و در سمت غرب، کوه سلع. پس از کوه سلع تا کوه احد، زمین نخلستانی و زراعی بود که تا دامنه احد، در شمال، امتداد داشت.
دو طایفه مهم در بخشی از مسیر مدینه تا احد زندگی میکردند. نخست طایفه بنی عبد اشهل که رسول خدا (ص) توقفی در محله آنان داشتند. مسجد این طایفه همان مسجدی است که به نام مسجد البُحیر یا مسجد الأسواف یا مسجدالسجده شهرت داشته و اکنون به نام مسجد ابوذر معروف است.
خودروی حامل آیت الله هاشمی تا پشت درب مقبره شهدای احد رفت و ایشان و همراهان پس از پیاده شدن، از پشت نردههای بتنی که داخل آن به سختی دیده میشد، به زیارتنامه خوانی آقای دری نجف آبادی گوش دادند.
قبر شریف و حرم مطهّر حضرت حمزه و شهدای احد از قرن دوم هجری دارای قبه و بارگاه بوده تا اینکه در سال 1344 هـ. ق به وسیله وهابیان تخریب گردید. سمهودی از عبدالعزیز (قدیمیترین مدینه شناس) نقل میکند: «إنّه کان علی قبر حمزة قدیما مسجد»؛ (سمهودی، وفاء الوفا، ج 3، ص 922) سمهودی سپس میگوید: «وذلک فی المأة الثانیة». گفتار عبدالعزیز به قرن دوّم مربوط است.
ابن جبیر جهانگرد معروف (متوفای 614) که در سال پانصد و هفتاد و نه به زیارت حرمین شریفین مشرّف شده، میگوید: «مسجدی بر روی قبر حمزه رضی الله عنه ساخته شده است و قبر در فضای داخلی مسجد قرار گرفته است.»(ابن جبیر، رحله، ص 44)
ابن نجار، مدینه شناس قرن هفتم (متوفّای 643) که تقریباً شصت و چهار سال پس از دیدار ابن جبیر از حرم حضرت حمزه، کتاب خود را نگاشته است، مینویسد: در سال پانصد و نود و نه مادر خلیفه عباسی، ناصر لدین اللّه برای حمزه حرم بزرگی بنا نهاد وضریحی منقش از چوب ساج بر قبر او نصب کرد واطراف حرم را دیوار کشید و براین حرم دری ازآهن گذاشت که این در روزهای پنج شنبه به روی زائران باز است. (ابن نجار، اخبار مدینة الرسول، ص 58)
مرحوم سید اسماعیل مرندی که در سال هزار و دویست و پنجاه و پنج و سه قرن و نیم پس از سمهودی به مدینه و به زیارت قبر حضرت حمزه سلام الله مشرّف شده است، میگوید: «قبر حضرت حمزه، عمّ رسول خدا (ص) در آنجا (احد) است. قبّه و صحن دارد. یک صندوق چوبی دارد. بالای قبر مطهّر پرده انداختهاند...» (توصیف مدینه، به نقل از فصلنامه «میقات حجّ»، ش 5، ص 119)
رفعت مصری[1]، نوزده سال پیش از تخریب حرم حضرت حمزه سلام الله را زیارت کرده است، او درباره حرم و ضریح حضرت حمزه میگوید: این مسجد (حرم) دارای بنایی محکم و در عین حال ساده و خالی از تزیینات و دارای گنبدی است که در بالای ضریح حمزه قرار گرفته است و بر این ضریح پردهای ملیله دوزی کشیده شده است، پارچه این پرده از جنس پرده در کعبه است که در مصر بافته میشود و در یک طرف آن نوشته شده است: بسْمِ اللّه ِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَی شَاکِلَتِهِ فَرَبُّکُمْ أَعْلَمُ بمَنْ هُوَ أَهْدَی سَبیلاً (آیه 84 سوره اسراء) و در طرف دیگرش نوشته شده است: بسْمِ اللّه ِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بالْهُدَی وَدینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّهِ وَکَفَی باللّه ِ شَهِیدا (آیه 33 سوره توبه)
ریچارد بورتون، جهانگرد انگلیسی که در سال 1853 میلادی تقریباً یکصد و پنجاه سال پیش، از احد دیدار کرده است، مینویسد: اینک در جایگاهی که حمزه به شهادت رسیده، قبّه و گنبد محکمی بنا گردیده است.
اینجا هم خبرنگار واحد مرکزی خبر وقتی دید که آیت الله هاشمی رفسنجانی به طرف خودروی خویش میروند، از فرصت استفاده کرد و پس از هماهنگی با روابط عمومی، پیش رفت و از حضور دیشب آیت الله هاشمی در بقیع پرسید و «آیا این برنامه در مدتی که شما در مدینه حضور دارید، ادامه دارد؟»
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که شدابی در کلامش موج میزد، گفت: بله انشالله هر شب به زیارت مضجع نبوی و بقیع میرویم و اگر خدا بخواهد، امشب و شبهای دیگر با خانمهای شیعه میرویم؛ چون در مذاکرهای که با ملک عبدالله پادشاه عربستان داشتم، وی به طور اصولی با زیارت بانوان زائر ایرانی از قبرستان بقیع موافقت کرد. در این مذاکرات به این نتیجه رسیدیم که اولاً میان شیعه و سنی در عربستان تبعیض نباشد و ثانیاً زائران شیعه نیز رضایت آنان را جلب کنند تا مشکلات بتدریج حل شود. درکل برنامه عربستان محبت به شیعه است که بتدریج در حال اجراست. مقامات عربستان خواهان برقراری نظم در زیارت قبرستان بقیع شدند که با برگزاری جلسات با مسئولان بعثه این مسئله تحقق خواهد یافت.
بعد از مصاحبه به سوی مساجد سبعه رفتیم که فاصله چندانی با مقبره شهدای احد نداشت. در شمال غربی مدینه، در دامنه غربی کوه سلع، تعدادی مسجد وجود دارد که آنها را مساجد سبعه یا مساجد فتح مینامند. این کوه مُشْرف بر خندقی بوده است که مسلمانان در جنگ احزاب در شمال مدینه حفر کردند. خندق از نقطهای در کنار سلع آغاز میشد و به صورت یک نیمدایره کوچک، حرّه غربی را به حرّه شرقی پیوند میداده است، به طوریکه یک مانع طبیعی مصنوعی به همراه موانع طبیعی واقعی که حرّهها بوده، مانع از نفوذ دشمن به درون شهر میشده است.
ابن شَبّه در کتاب خود که کهنترین کتاب موجود در تاریخ مدینه است، تنها به وجود مساجدی در آن نقطه، بدون تبیین و تعیین دقیق محلّ آنها، اشاره کرده است. در منابع کهن بعدی، تنها نام چهار مسجد با نامهای مسجد فتح، مسجد سلمان، مسجد علی بن ابی طالب و مسجد ابوبکر آمده است. سمهودی، مورّخ نامی مدینه هم تنها از چهار مسجد در این منطقه نام برده است، حتی تا قرن دوازدهم هجری هم تنها همین چهار مسجد بوده است. بدین ترتیب، به نظر میرسد افزایش دو مسجد دیگر به نامهای مسجد عمر و مسجد فاطمة الزهراء (س) که سنیان آن را مسجد سعد بن معاذ مینامند و مربوط به هفتاد ـ هشتاد سال گذشته باشد.
بنابر آنچه که محققان مختلف نوشتهاند، یکی از دگرگونیهایی که در سالهای اخیر رخ داد، این است که نام مسجد ابوبکر به مسجد علی بن ابی طالب (ع) و نام مسجد علی بن ابی طالب (ع) به مسجد ابوبکر تغییر یافت! شگفت آن که مسجد ابوبکر که در اصل مسجد علی بن ابی طالب بوده، در حال حاضر در خیابان افتاده و مسجدی که برجای مانده و در اصل منسوب به ابوبکر بوده، به نام مسجد امام علی (ع) در بالای تپه باقی مانده است. مساجد موجود در دامنه سلع که همه در کنار یکدیگر هستند، شش باب است. به نظر برخی از محققان، هفتمین مسجد این مجموعه، مسجد قبلتین است که شرح آن خواهد آمد؛ اما به اعتقاد برخی دیگر، هفتمین مسجد این مجموعه، مسجد بنی حرام است که در گوشهای دیگر از دامنه کوه سلع میباشد. وقتی از ماشین پیاده شدیم و مساجد را یکی پس از دیگری دیدیم و وارد یکی دوتا شدیم، غمی بر غمهای ما افزوده شد؛ چون مساجد منسوب به دو بزرگ و بزرگوار شیعه؛ یعنی حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) با قفلهای عجیب و غریبی بسته بود.
شاید گرسنگی کاروان و شاید هم برنامه جلسه مشورتی آیت الله با همراهان خاص بود که بازدید از مساجد سبعه خیلی کوتاه بود و به محل اقامت برگشتیم و مستقیم به رستوران هتل رفتیم که ناهار خوردن در آن ساعت رور (ساعت 3 بعدازظهر) برای کارگران رستوران عجیب بود. استراحتی کوتاه و گشت و گذار در بازار اطراف حرم آنقدر زود گذشت که صدای اذان مغرب را شنیدیم و ما هم مانند مازه داران اطراف مسجد النبی، کرکره خیال را بالا نزده به طرف مسجد رفتیم تا از فضیلت نماز اول وقت برخوردار شویم. از قبل اعلام شده بود که آیت الله هاشمی امشب به ضیافت شام امیر مدینه میرود و قبل از آن یک جلسه مشورتی با همراهان خاص دارد که فکر میکردم در برگشت از مساجد سبعه انجام شد، ولی در مسجد النبی بودم که متوجه شدم بعد از نماز است و خیلی زود به هتل رفتم تا در جلسه باشم.
همان افراد جلسه همراهان مکه؛ یعنی آقایان ولایتی، مسیح مهاجری، کرباسچی، روحانی، زنگنه، دری نجف آبادی، محلوجی و محمود و حسن واعظی، به اضافه آقایان یاسر هاشمی، رضا سلیمانی و اصغر افشاری بودند. بحث بقیع و حضور بر مزار ائمه و ورود خانمها، اولین موضوع بود که مسئول بقیع از دیشب برای امشب منتظر جواب استعلام از مافوقش بود که نمیدانیم منظورش چه کسی بود؛ ولی ما به واسطه جایگاه آیت الله هاشمی رفسنجانی، منتظر جواب ملک عبدالله بودیم.
بحث سفر به منطقه ینبوع پیش آمد که آیت الله هاشمی خیلی مشتاق سفر به آنجا بود و مهمترن بحث، مسائل مربوط به پرونده هستهای ایران بود.
برای من که خبرنگارم، این موضوع مهم است و همین چند روز پیش مصاحبه دکتر اکبر اعتماد، رئیس سازمان انرژی اتمی در رژیم پهلوی را با رادیو آمریکا گوش دادم که اکنون در پاریس زندگی میکند. او اظهاراتی درباره انرژی اتمی ایران داشت که اطلاع از آن به لحاظ اینکه حتی مهرهها و همکاران رژیم گذشته نیز با برخوردهای سیاسی آمریکا و اروپا با پرونده انرژی اتمی ایران مخالفاند و جمهوری اسلامی ایران را در اقداماتی که در زمینه فناوری هستهای نموده، کاملاً برحق میدانند، مفید است. وی در پاسخ به این سئوال که «اصولاً جامعه بین المللی با توجه به هر آنچه گذشته در سالهای اخیر پیرامون هدفهای برنامه اتمی ایران گذشت، نگرانیهایی دارد. شما این نگرانیها را به عنوان کسی که روزی روزگاری واقعاً تاسیسات هستهای ایران را در اختیار داشتید، درک میکنید. آیا با این نگرانیها موافق هستید؟» گفت: این نگرانیها اشکال اساسیاش این است که جنبه سیاسی دارد؛ یعنی خارج از حیطه آن چیزی است که سازمان بین المللی انرژی اتمی در حیطه اختیار دارد که آن جنبه فنی است. ببینید آژانس بین المللی انرژی اتمی وظیفهاش این است که مشاهده بکند، نظارت بکند و گزارش فنی بدهد. آژانس وظیفهاش این نیست که شک ببرد، وظیفهاش این است که آنچه مشاهده میکند، گزارش بدهد؛ ولی کشورهای دیگر که از لحاظ سیاسی به این داستان نگاه میکنند، برداشتشان طور دیگری خواهد بود؛ یعنی آنها میتوانند به برنامه ایران مظنون باشند و فکر کنند که ایران از آن توسعه تکنولوژی استفادههای نظامی میخواهد بکند. این دیگر حق آنهاست و امکاناتی که آنها در اختیارشان دارند که بتوانند اطلاع بگیرند یا نگیرند؛ بنابراین مساله ای که تا آنجا که به آژانس بین المللی انرژی اتمی و به اصطلاح تعهدات ایران در قبال جامعه بین المللی مربوط میشود، به نظر من تا امروز ایران دلیل خاصی به دست نداده که آدم بتواند این ظن را به طور قوی در مورد ایران داشته باشد؛ ولی کشورهای غربی البته دلایل خودشان را دارند آن جنبه سیاسی دارد.
حساسیت موضوع مرا از داستان اصلی که شرح سفر آیت الله هاشمی رفسنجانی به مدینه بود، دور کرد که باید به آن برگردم. بعد از جلسه همه آماده شدند به ضیافت امیر مدینه بروند. ساختمانی در منطقهای دور از شهر با سنگهای بسیار قیمتی، اما باور کنید که اصلاً به دل نمینشیند؛ چون خیلی بی روح ساخته شده است.
امیر مقرن سنگ تمام گذاشته بود و آیت الله هاشمی نتوانس اعتراض نکند، اما با رعایت آداب میهمانی که آقای مقرن! واقعاً نیاز به این همه پذیرایی نبود و این اسراف حیف است. امیر هم با تاکید بر اینکه شما برای ما عزیز هستید و باید هرچه از دست ما بر میآید برای مهمان عزیزی چون شما انجام دهیم، باید عرض کنم که ماشینهایی آماده است که بعد از مهمانی غذاها را به مناطق فقیر نشین شهر میبرند و بین مردم توضیح میکنند.
بعد از شام کمی صحبت شد و مقرن از شناسایی آثار فراوان اسلامی در عربستان گفت که قرار است برای جذب گردشگران به آنها سر و سامان داده شود.
مقرن میگفت: 5 هزار اثر ثبت شده در مکه داریم که دقیقاً هزار اثر در مدینه هستند.
البته در لابلای سخنانش از مخالفتهای عنودانه و لجوجانه علمای وهابی میگفت که هرچه دلشان میخواهد بالای منابر می گویند.
دل ما برالی بقیع تندتند میزد و خداخدا میکردیم که این مراسم و حواشی آن که رقص شمسیر و تعارف قهوه در ظرفهای خاص بود، زودتر تمام شود که به محل اقامت و بقیع برویم. اگرچه ثانیهها کند میرفتند؛ ولی آن شب انگار مستجاب الدعوه شده بودیم که ساعت 11 شب خود را در بین انبوهی از زوار شیعه و اکثراً ایرانی دیدم که جلوی درب بقیع منتظر آیت الله بودند و هاشمی رفسنجانی که آمدند، دیگر مثل دیشب نکردند. خودشان جلوی درب ایستادند و گفتند اول همه مرد و زن بروند و بعد از آنها من میروم و خود را به گفت و گو با همراهان مشغول کرده بودند و هرچه ماموران سعودی و مسئول بقیع میگفتند، بفرمایید، انگار نمیشنیدند تا اینکه به ایشان اطلاع دادند همه وارد شدند.
وای که چه شب قشنگی بود. نوحه خوانی که انگار مداح یکی از کاروانهای ایرانی بود، بلندگوی دستی آورده بود و با صدای حزن انگیز میخواند:
از صفای ضریح دم نزنید حرفی از بیرق و علم نزنید
گریههای بلند ممنوع است روضه که هیچ سینه هم نزنید
کربلا رفتهها کنار بقیع حرفی از صحن و از حرم نزنید
زائری خستهام نگهبانان… …به خدا زود میروم نزنید
شب از نیمه گذشته بود که آیت الله هاشمی در حلقه زائران بقیه از کنار دیوارهای مسجد النبی به سوی محل اقامت میرفتند که صدای «هاشمی متشکریم» و «هاشمی هاشمی خدا نگه دار تو» به گوش میرسید.
پنج شنبه 31 شهریور ۱۳۸۴، ۱7 شعبان ۱۴۲۴، 22 سپتامبر 2005
برنامه دیشب بقیع چنان به دلها نشسته بود که انگار از لحاظ معنوی اشباع شده بودیم، به همین خاطر وقتی صبح اعلام کردند که برنامه خاصی نیست، به استراحت و بعضاً رفتن و نشستن در مسجد النبی گذشت تا اینکه اعلام شد قبل از ظهر مصاحبه با روزنامه عکاظ عربستان است. اخلاق رسانهای حکم میکرد که خبرش و شرح سؤال و جواب در انحصار مسئولان روزنامه باشد؛ ولی نمیتوانستم در مصاحبه نباشم. شاید تجربه اندوزی و قدر هم طبع خبرنگاری برای سرک کشیدن باعث شضد که بروم و نت برداری کنم از صحبتها تا پس از انتشار از روزنامه عکاظ، خبرش را به تهران بفرستم. این است یادداشتهای من از آن مصاحبه:
آیت الله هاشمی رفسنجانی: آمریکا و رژیم صهیونیستی در صدد بزرگ نمایی فعالیتهای هستهای صلح آمیز جمهوری اسلامی ایران هستند.
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتگو با روزنامه «عکاظ» چاپ عربستان که افزود: ایران مانند سایر کشورهای دیگر جهان سرگرم انجام یک کار قانونی است اما اهداف سیاسی برخی کشورها مسئله را بسیار حساس کرده است.
آیت الله هاشمی رفسنجانی با بیان اینکه فعالیتهای ایران ذاتاً نباید به این اندازه مهم میشد تاکید کرد: اهداف سیاسی کشورها علیه این فعالیتها میتواند عوارض نامطلوبی برای منطقه و دنیا داشته باشد.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطر نشان کرد: چنانچه این مسئله با تدبیر و عقلانیت طرفین اداره شود میتواند الگوی بسیار خوبی برای کشورهایی باشد که مایلند در این بخش فعالیت کنند.
آیت الله هاشمی رفسنجانی در پاسخ به سئوالی پیرامون امکان ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت اظهار داشت: در مراحل مختلف این احتمال وجود دارد اما چون سیاستمداران جهان عوارض چنین کاری را میدانند امیدواریم با عقلانیت رفتار کنند تا به آن مرحله نرسیم.
ایشان در مورد اتخاذ راه حل میانه برای پرونده هستهای گفت: راه ساده این است که ایران درچارچوب حق قانونی و بین المللی خود فعالیت کند و آژانس نیز فرصت داشته باشد که نظارت کافی را انجام دهد. این همان مسئلهای است که قبلاً هم به اروپاییها گفتهایم.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به فعالیتهای ایران برای اعتمادسازی نسبت به برنامه هستهای صلح آمیز خود افزود: ایران حتی قبل از تصویب مجلس پروتکل الحاقی را عملیاتی کرد و اجازه داد که بازرسان آژانس بر اساس مفاد پروتکل بر فعالیتهای هستهای ایران نظارت کنند.
ایشان مذاکرات مفصل با سه کشور اروپایی را از دیگر اقدامات جمهوری اسلامی به منظور شفاف سازی برشمرد.
آیت الله هاشمی رفسنجانی در پاسخ به سئوالی در مورد نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و دلایل رأی نیاوردن وی اظهار داشت: در بیانیه بعد از انتخابات به واقعیتها اشاره کردم و در زمان حاضر نیز مایل نیستم با ورود به این مسئله به اختلافها دامن زنم چرا که اتحاد ملی را مهمتر از هر مسئله دیگری می دانم.
خبرنگار عکاظ در ادامه این مصاحبه با اشاره به مسئولیتهای آقای هاشمی رفسنجانی در دوران حیات حضرت امام (ره) و پس از رحلت ایشان، پرسید: شما در دوران رهبر انقلاب و پس از فوت ایشان همواره مرد اول ایران بودهاید. این دو مرحله را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیت الله هاشمی رفسنجانی پاسخ داد: ما در ایران ادبیات اول و دوم نداریم و به تناسب نقشی که افراد در اداره کشور ایفا میکنند ممکن است چنین برداشتهایی در بین ناظران و محافل سیاسی مطرح شود. ما همیشه خود را یک خدمتگزار انقلاب و اسلام می دانیم و درهر موقعیتی هر مقدار که امکان داشته باشد وظیفه خود را انجام میدهیم.
ایشان افزود: البته ترجیح میدهیم که به تدریج که مسنتر میشویم مسئولیتها را به جوانان با انرژی واگذار کنیم تا استعدادهای مدیریتی کشور شکوفا بشود.
آیت الله هاشمی رفسنجانی در خصوص ایده تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام و فعالیتهای آن نیز گفت: در سالهای اول انقلاب بعد از تصویب قانون اساسی مشکلاتی در اداره کشور به وجود آمد و در موارد متعددی بین مجلس بعنوان نهاد قانونگذاری وشورای نگهبان درمقام نظارت اختلاف پیش آمد و مشخص شد که جای یک داور نیرومند در ساختار حکومت دینی ایران برای حل این اختلافات خالی است.
ایشان افزد: با نظر امام (ره) مجمع تشخیص مصلحت نظام به منظور داوری بین مجلس و شورای نگهبان و همچنین ارائه راه حل برای معضلاتی که درقانون راهی برای آنها پیش بینی نشده بود تأسیس گردید.
آیت الله هاشمی رفسنجانی اضافه کرد: بعد از بازنگری قانون اساسی وظیفه سوم و مهمتری به وظایف مجمع اضافه شد و آن تعیین سیاستهای کلی و راهبردی نظام بود که این وظیفه یکی از کارهای اصلی مجمع در شرایط فعلی است. البته این سیاستها به عهده رهبری است و رهبری پس از مشورت با مجمع آنها را اعلام میکند.
به گفته آیت الله هاشمی رفسنجانی مسئولیت چهارمی نیز بعهده مجمع تشخیص مصلحت نظام گذاشته شد و آن نظارت بر اجرای سیاستهای کلی نظام در مقام عمل است که آن نیز بعهده رهبری است و ایشان این وظیفه را به مجمع واگذار کردهاند.
ایشان در پاسخ به سئوالی در مورد امکان تغییرات در مجمع گفت: اعضای آن قابل تغییر هستند اما تغییر در وظایف آن نیازمند بازنگری در قانون اساسی است که امر سادهای نیست.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه و در پاسخ به سئوالی پیرامون روابط وی با رهبر معظم انقلاب اسلامی گفت: ما از پنجاه سال گذشته مانند دو برادر وحتی نزدیکتر از برادر در همه صحنهها حضور داشته و حضور خواهیم داشت.
خبرنگارروزنامه عکاظ در ادامه این مصاحبه از هاشمی رفسنجانی در خصوص نقش ایران در عراق و اتهامات وارده به کشورمان در مورد دخالت در امور داخلی این کشور سئوال کرد و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: شمار معدودی از عراقیها مانند وزیر دفاع سابق این کشور موضوع دخالت ایران در امور عراق را مطرح کردهاند در حالیکه اکثر عراقیها به خوبی میدانند که مردم ایران پیش از این برای آنها فداکاری بسیار کرده و اکنون نیز کمکهای زیادی به آنها میکنند.
آیت الله هاشمی رفسنجانی افزود: در زمان صدام ایران پناهگاه مردم عراق بود و خسارات زیادی به خاطر کمک به مردم عراق در جنگ متحمل شدیم و پس از اشغال عراق هم حتی آمریکاییها نیز اعتراف کردند که ایران برای صلح در عراق کمک زیادی کرده است.
ایشان در پاسخ به سئوالی در مورد روابط ایران و آمریکا نیز گفت: اگر دو کشور با تدبیر عمل کنند روابط حسنه خواهد شد اما اگر در آمریکا لابی صهیونیسم و در ایران نیز افراد تندرو ولو با حسن نیت دخالت کنند کار مشکل خواهد شد.
آیت الله هاشمی رفسنجانی افزود: در عین حال آمریکاییها باید بپذیرند که قبل و بعد از انقلاب به ایران ظلم کردهاند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد روابط ایران وعربستان نیز اظهار داشت اگر افکار و نظرات ملک عبدالله در عربستان حاکم شود کارها خیلی آسان پیش خواهد رفت و روابط گسترش خواهد یافت.
آیت الله هاشمی رفسنجانی تاکید کرد: ملک عبدالله ویژگیهایی دارد که میتوان با استفاده از آنها روابط دو کشور را به خوبی هدایت کرد.
به گفته ایشان روحیه اعتدال مخالفت با افراطی گری توجه به وحدت دنیای اسلام و برخورد منطقی با مسائل از جمله ویژگیهای پادشاه عربستان است.
ایشان با اشاره به همکاریهای قبلی عربستان و ایران گفت: چنانچه ایران و عربستان در مورد مسائل مهمی مانند وضعیت عراق و فلسطین مبارزه با تروریسم و از بین بردن اختلافات در جهان اسلام همکاری کنند مشکلات به نحو مطلوبی حل خواهد شد.
آیت الله هاشمی رفسنجانی در پاسخ به سئوالی در مورد روابط ایران وترکیه نیز گفت: غربیها تلاش میکنند بین ایران و ترکیه در منطقه رقابت ایجاد کنند.
ایشان افزود: در دورانی که مسئولیت اجرایی کشور را بعهده داشتم در ملاقات با روسای جمهور وقت ترکیه پایههای همکاری با این کشور محکم شد و همکاریهای مهمی به ویژه در زمینه انرژی حاصل شد.
رئیس مجمع تشخیص مصحلت نظام افزود: البته بعداً کمی روابط ضعیف شد اما هنوز هم از استحکام لازم برخوردار است. ما منافع مشترک زیادی با ترکیه به خصوص در مورد عراق داریم و مصالح مشترک دو کشور ایجاب میکند که رابطه نزدیکی با هم داشته باشیم.
آیت الله هاشمی رفسنجانی آینده روابط جمهوری اسلامی ایران با ترکیه را خوب ارزیابی کرد.
بعد از ناهار و نماز و استراحت، بازدید از «آبار علی» در برنامهها بود که با خودرو به آنجا رفتیم. مسیر حرکت جنوب مدینه است، همان جایی که پیامبر اکرم (ص) وقتی از مکه به سمت مدینه هجرت کرد، برای اولین بار از این مسیر وارد شد. در این منطقه اماکن زیادی به قدمت تاریخ صدر اسلام به چشم میخورد که برخی از آنها به مرور زمان و بخصوص در سالهای اخیر ویران شده و تنها اسمی از آنها باقی است و برخی دیگر نیز بناهای آنها مرمت و بازسازی شده و همچنان شهرت و نام خود را حفظ کردهاند. آبار علی (ع) یکی از این مکانها است که در 7 یا 9 کیلومتری جنوب شهر مدینه در وادی عقیق و دامنه غربی کوه عیر و بر سر راه مکه قرار دارد و دارای چاههای آب و نخلستانهای فراوان است. امیرمؤمنان علی (ع) در زمانی که هنوز به خلافت نرسیده بودند، در این منطقه چندین حلقه چاه احداث و وقف حجگزاران و مردم کرد که امروز این چاهها به نام آبارعلی (ع) معروف است و این چاهها همچنان میجوشند و آب دارند. آبار و اَبیار جمع بئْر و به معنای چاهها است. آبار علی نام منطقهای است در ۷ یا ۹ کیلومتری جنوب شهر مدینه، در وادی عقیق و دامنه غربی کوه عیر که نزدیک ذوالحلیفه و بر سر راه مکه قرار دارد و دارای چاههای آب و نخلستانهای فراوان است.
در کتابهای مناسک حج و آثار فقهی شیعه و اهل سنت از آن با الفاظ اَبیار و آبیار علی نیز یاد شده است. بسیاری از نویسندگان اهلسنت از قرن نهم هجری به بعد، آبارعلی و ذوالحلیفه و مسجد شجره را نام یک مکان و میقات مردم مدینه دانستهاند. نام معروف امروزی آن آبار علی است که اکنون میان دو راه جای دارد:
راه قدیم مدینه به مکه که از باب عنبریه خارج میشد و از کنار راه آهن حجاز به شام میگذشت و به سمت مکه میرفت. بزرگراه جدید مدینه به مکه که از میدان مسجد قبا جدا میشود. در تابلو مکاننما نیز نام آبارعلی و ذوالحُلَیفه و مسجد شجره کنار هم آمدهاند.
وقتی به ورودی آبار علی (ع) رسیدیم با دربهای بسته مواجه شدیم که خیلی زود باز کردند و غیر منتظرانهتر این که اسم آن را عوض کرده و تابلویی به اسم یکی از خلفا بر ورودی آن نصب کرده بودند.
در اینجا هم خبرنگار واحد مرکزی خبر پیش رفت و مثل تمام برنامههای این سفر مصاحبهای از رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گرفت و به عنوان اولین سؤال از آثار و نتایج همکاری ایران و عربستان پرسید که آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت: همکاریهای نزدیک جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی اثرات مثبت فراوانی برای کشورهای منطقه خواهد داشت و مطمئنم همکاری نزدیک ایران و عربستان موجب کاهش اختلافات بین مسلمانان خواهد شد.
آیت الله هاشمی رفسنجانی با انتقاد از برخی اقدامهای افراطی که به اختلافات موجود دامن می زند، خاطرنشان کرد: متاسفانه تفرقه و اختلاف بین شعیه و سنی آثار زیانبار خود را در مسائل اساسی امروز دنیای اسلام مانند مسئله عراق و فلسطین نشان داده است.
ایشان تصریح کرد: اقدام افراطیون ناآگاه در دامن زدن به اختلافات شیعه و سنی باعث شده که ما نتوانیم در مقابل دشمنان خود متحد شویم و دشمنان از همین نقطه ضعف استفاده کرده و در پی تحقق اهداف شوم خود هستند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه امام راحل (ره) نیز از این گونه اقدامات تفرقه افکنانه دلشان خون بود، ادامه داد: ایشان در حادثه مکه که به تعطیل شدن حج منجر شدف فرمودند که تعطیلی حج باعث بسیاری از مفاسد خواهد شد و شما باید سعی کنید جلوی تفرقه و اختلاف را بگیرید و حج را برقرار کنید.
آیت الله هاشمی رفسنجانی در خصوص اقدام برخی از کشورهای عربی در برقراری رابطه با رژیم صهیونیستی گفت: مواضع ملک عبدالله در این خصوص مانند موضع جمهوری اسلامی ایران است و ایشان از این وضعیت نگران است. شاه عربستان نیز از این مسئله که برخی کشورها به صورت انفرادی برای ایجاد رابطه با اسراییل مسابقه گذاشتهاند خشمگین و معتقد بود که اگر مسلمانان متحد باشند میتوانند حق فلسطینیها را بگیرند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین در پاسخ به سئوالی مبنی بر اطلاع شاه عربستان از فعالیت برخی کشورها در برقراری رابطه با اسرائیل گفت: ملک عبدالله گفت که به هیچ عنوان از آغاز فعالیت این کشورها برای برقراری رابطه با اسراییل مطلع نبوده است و حتی با یکی از سران این کشورها صحبت کرده و وی را سرزنش نموده است.
آیت الله هاشمی رفسنجانی در پاسخ به این سئوال که «آیا در خصوص مسئله رویت هلال ماه رمضان و شوال نیز در دیدارهایش با مقامات عربستان صحبت کرده است یا خیر؟»، گفت: با برخی از متفکران عربستان در این زمینه گفت وگو کردیم و بنا شد در جلسهای با حضور علمای کشورهای اسلامی مقدماتی فراهم شود که این مسئله مهم نیز حل شود. قرار شد که جمهوری اسلامی ایران نیز نظرات خود را در این خصوص تهیه و به برگزارکنندگان این اجلاس ارائه کند تا مورد بحث و تبادل نظر قرار گیرد.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص اقدامات انجام شده برای ایجاد تسهیلات زیارت زایران ایرانی قبرستان بقیع و مرقد مطهر پیامبر (ص) گفت: ملک عبدالله نیز تمایل دارند که این مسئله حل شود اما حل این مشکل به رعایت نظم و انضباط و همچنین خودداری زایران از انجام برخی اعمال نامناسب مداحیها و قرائت برخی دعاهای مغایر با اعتقادات سعودیها منوط است.
آیت الله هاشمی رفسنجانی تصریح کرد: متاسفانه زایران ایرانی در هنگام زیارت بقیع برخی اقدامات از جمله برداشتن خاک از قبور انجام میدهند و همین مسائل منطق دفاع از زایران را ضعیف میکند. در جمع روحانیون کاروانهای عمره در شهرهای مکه و مدینه از آنها خواستم که زایران ایرانی را آگاه و آنان را از انجام اینگونه اعمال برحذر نمایند. اگر منطق درستی میان زایران ایرانی و عربستانیها وجود داشته باشد امکان زیارت بانوان ایرانی از پشت پنجرههای دیوار بقیع همچون گذشته وجود خواهد داشت. نبود تفرقه و اختلاف مصلحت جهان اسلام است
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید بر لزوم وحدت بین شیعه و سنی و سایر فرق اسلامی گفت: مصلحت عمومی جهان اسلام ایجاب میکند که با جلوگیری از انجام اقدامات افراطی نفاق و کینه بین فرق اسلامی از بین برود.
به مدینه برگشتیم و آماده شدیم تا به دیدار شیعیان مدینه در منطقه نخاوله برویم. تقریباً اکثر ساکنان منطقه اطراف حسینیه (نخاوله)، شیعه هستند که از لحاظ معیشتی و امنیت و حق و حقوق شهروندی و مذهبی در وضعی نه چندان مطلوب زندگی میکنند. معروفترین بخش منطقه نخاوله، حسینیه یا مسجد شیعیان است که در میان مزرعهای معروف به نام مزرعه شیخ عمری محصور شده و آیتالله محمد علی العمری به نوعی سرپرستی شیعیان این شهر را بر عهده دارد و در واقع این مکان به عنوان پایگاه اصلی شیعیان مدینه النبی (ص) معروف است. علامه محمد علی العمری که دارای اجازه اجتهاد از مراجع بزرگی چون آیت الله خویی، سیستانی، خوانساری، اصفهانی و شاهرودی است، از حدود 80 سال پیش باغ خرمایی منسوب به نخلستان امام حسن مجتبی (ع) در شرق مدینه خریداری و وقف حسینیه و مسجد شیعیان کرد. آلاچیقهای متعدد، چایخانه زیبا، خیابان کشی، جدول کشی، آب نماهای متعدد و زیبا، حوض و چاه آب و پارک بازی بچهها که همه مسجد را احاطه کرده بودند، همراه با صفای معنوی حضور شیعیان درآنجا و شنیدن صدای «اشهد ان علیاً ولی الله» در غربت مدینه خاطرههای زیبایی را برای شیعیان خلق میکند.
برخی بر این باورند چاه آب و نخیلات موجود در این باغ زیبا یادگاری از دوران امام علی (ع) و امام حسن (ع) است. گروههایی از شیعیان سایر کشورها مانند ایران و عراق و لبنان و ... در مدت حضور خود در مدینه النبی به این حسینیه میروند و برای ساعاتی به دور از هرگونه مانع تراشی و ممانعت به ذکر ادعیه میپردازند. اسامی ائمه اطهار علیهم السلام بر در و دیوار این حسینیه نصب شده بود و در نمازخانه بزرگ آن مناسبتهای مذهبی برگزار میشد.
علی رغم گذشت دوسه روز از میلاد امام زمان (عج) هنوز دکوری که معلوم بود برای شب میلاد آماده و جشنی برگزار شده بود، در گوشهای از نمازخانه این حسینیه وجود داشت. آیت الله العمری و چندتن از بزرگان در حیاط حسینیه منتظر مهمانشان بودند که وقتی آیت الله هاشمی را دیدند، با زحمت بسیار ایستاد و مصافحه و به قول علما معانقه کرد و روی صندلی خویش نشست. وقتی آیت الله العمری را دیدم، به یاد ماجرای اعدامش افتادم که گفته بود: «همه چیز دست به دست هم داد تا من را اعدام کنند و پس از چندماه زندانی شدن سرانجام روز اعدام فرا رسید. مرا در ملأ عام و مقابل هزاران شیعه و برخی عاملان حکومت به پای چوبه دار بردند و طناب را به گردنم انداختند؛ به حضرت زهرا (س) توسل کرده و زیر لب با خودم گفتم: یا حضرت زهرا من فقط برای دفاع از شما و آبروی شما به پای چوبه دار آمدهام. یاریام کن! وقتی طناب دار را کشیدند، پس از حدود 30 ثانیه طناب پاره شد و من بیهوش شدم و دیگر چیزی از آن لحظه هم به یاد نمیآورم و وقتی به هوش آمدم، 35 روز گذشته بود و در یکی از بیمارستانهای مدینه بستری بودم و فهمیدم نجات یافتهام.»
وارد مسجد شدیم و وقتی چشممان به مهر افتاد، انگار گنجی پیدا کردیم؛ چون از لحظه ورود به عربستان برای نماز مهر نداشتیم و به قول یکی از همراهان، مثل ندید بدیدها اول دو رکعت نماز با مهر خواندیم و سپس در صف مردم شیعه مدینه نشستیم و به تلاوت قرآن گوش دادیم.
حجت الاسلام حاج کاظم عمری، فرزند آیت الله العمری در سخنانی حضور آیت الله هاشمی در مسجد و حسینیه شیعیان مدینه را مایه مباهات و یک خاطره به یادماندنی دانست و گفت: از طرف همه شیعیان مدینه و عربستان به شما خیر مقدم می گویم.
در آیت الله هاشمی رفسنجانی پشت میز خطابه ایستاد و با شکر گزاری به درگاه خدا که توفیق یافت تا در بین شیعیان مدینه و در محضر آیت الله العمری باشد، این دیدار را از آرزوهای خویش دانست و گفت: 50 سال پیش در اولین سفرم به مدینه به اینجا آمده بودم و هر وقت شیعیانی مدینه را میدیدم، لذت میبردم.
ایشان با ابراز تأسف از اوضاع نابه سامان مسلمانان در اقصی نقاط گیتی، گفت: اوضاع کشورهای مسلمان منطقه از جمله عراق، فلسطین، لبنان و افغانستان بیانگر این واقعیت است که وحدت دنیای اسلامی ضرورت بسیار مهم امروز کشورهای مسلمان است.
ایشان با اشاره به دیدار قبلی خود با شیعیان مدینه منوره که هشت سال قبل انجام شد اظهار داشت: هم در دیدار قبلی و هم در دیدار امروز احساس کردم که وضع شیعیان این شهر روز به روز بهتر شده است.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: اجتماع امروز ما و شما در این مسجد و برگزاری برنامهها و جشنهای مذهبی از جمله دعای کمیل نشانگر بهتر شدن وضع همزیستی مسالمت آمیز شیعیان و اهل سنت عربستان است.
آیت الله هاشمی رفسنجانی با اظهار امیدواری نسبت به اینکه همزیستی بین شیعیان و اهل سنت روز به روز تقویت شود و احساس دو گانگی میان این دو قشر وجود نداشته باشد خاطرنشان کرد: در مذاکراتی که با شاه عربستان داشتم احساس کردم که ایشان نیز چنین اعتقادی دارند و برای اجرای روند همزیستی مسالمت آمیز میان شیعیان و اهل سنت در سراسر عربستان برنامه دارند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه به باز شدن در قبرستان بقیع به روی بانوان عمره گزار مسلمان اشاره کرد و گفت: به دستور ملک عبدالله و مدیریت امیر مدینه منوره به خانمها اجازه داده شد که در کنار قبرستان بقیع، قبور ائمه (ع) را زیارت کنند و به ماموران امر به معروف نیز توصیه شد که در برخورد با زائران ملایمت و مهربانی را در نظر داشته باشند.
هاشمی رفسنجانی همچنین از علما و شیعیان مدینه منوره دعوت کرد با سفر به ایران با برادران و خواهران ایرانی خود که از عاشقان اهل بیت هستند، ارتباط بیشتری برقرار کنند.
پس از سخنرانی در زیر زمین حسینیه سفره انداختند و همه شیعیان اعم از ایرانی و عربستان بر یک سفره شام خوردند و در حیاط حسینیه از هم خداحافظی کردند. شیعیان مدینه به منازل خود رفتند و شیعیان ایرانی به محل اقامت خویش در هتل آمدند تا مثل دو شب گذشته به زیارت شبانه بقیع بروند که وقتی وارد فضای باز حد فاصل مسجدالنبی و قبرستان بقیع شدیم و موججمعیت را دیدیم، تعجب کردیم. بدون ذرهای تردید هیچ ایرانی نبود که در مدینه باشد و آن شب آنجا نباشد، زن و مرد و پیر و جوان، همه آمده بودند.
آیت الله هاشمی مثل شب گذشته جلوب درب اصلی بقیع ایستادند تا همه ایرانیها واد شوند و سپس خودشان هم رفتند و کنار نردههای آهنی روبروی قبور مظلوم چهار امام نشستند و دل به نوح سرایی مداح یکی از کاروانها دادند که انگار حرف دل همه زواری را میخواند که در این سالها به مدینه آمدند و ناکام از زیارت و با دیدن ویرانههای بقیع با خویش زمزمه میکردند:
کاش اینجا داشت تکه سایه بانی لااقل کاش میدادند بر گریه زمانی لااقل
کاشکی میشد بریزی آب بر قبر حسن کاش اینجا داشت شبها روضه خوانی لااقل
کاشکی میشد کنار قبر صادق سینه زد کاش میشد تاسحر اینجا بمانی لااقل
کاشکی میشد بگویی با نگهبان بقیع زائران را خوب میشد که نرانی لااقل
کاش میشد آشکارا ریخت هنگام غروب پشت دیوار بقیع اشک روانی لااقل
کاش میدادیم با یک روضهٔ ام البنین قلب سنگی نگهبان را تکانی لااقل
کاش در خاک بقیع اذن زیارت داشتیم کاشکی وقت نماز٬ آنهم جماعت داشتیم
جمعه 1 مهر ۱۳۸۴، ۱8 شعبان ۱۴۲۴، 23 سپتامبر 2005
دیشب اعلام کردند که فردا دو برنامه در اطراف مدینه داریم که شاید باید چند ساعت در ماشین باشید و از لحاظ شارژ وسایل خبری خود را مسلح کنید. دل ما به هزار جا رفت، جز منطقه ینبوع و محل اتفاق جنگ بدر. این را صبح و قبل از حرکت فهمیدیم.
اعلام کردند که آیت الله هاشمی رفسنجانی میخواهند کوه رضوی، مقبره شهدای بدر، چاه و مزرعه مولا علی در ینبوع، سد بالادست شهر ینبع و کارخانجات پتروشیمی ینبوع را ببینند.
اگرچه خود مدینه در منطقه غربی عربستان است؛ امابندر ینبوع در غربیترین نقطه است و ما از مدینه با ماشین و پشت به آفتاب به سوی غرب حرکت کردیم. جاده بد نیود، اما فکر نمیکردم که در عربستان هم چنین جادههای ناهمواری باشند، آنهم جادههای متصل به مکه و مدینه. برنامهها را اعلام کردند و براساس اطلاعات دفترچهای که به مناسبت همین سفر به ما دادند:
- رضوی نخستین کوه از کوههای تهامه، در یک منزلی ینبع و هفت منزلی مدینه است.
- ینبوع (به عربی: ینبع) که به سبب فزونی چشمههایی که از زمین میجوشید به این نام مشهور است، از شهرهای ساحلی کرانه دریای سرخ و یکی از بنادر مهم عربستان است که یک باند فرودگاه برای هواپیماهای داخلی دارد.
- چاه حضرت علی (ع) در ینبوع: در شرح نهج البلاغه آمده است که امیر المومنین (ع) با دستانش کار میکرد، زمین را آماده میکرد، درخت خرما میکاشت، آبیاری میکرد و همه اینها را خود انجام میداد. ینبع در دومین غزوه پیامبر (ص) به نام غزوه ذوالعشیره، در سال دوم هجری قمری، بدون جنگ به دست مسلمانان افتاد. این منطقه توسط پیامبر (ص) به برخی از مسلمانان واگذار شد. آنها تلاشهای ناموفقی برای زراعت در آن انجام دادند؛ و در همان زمان از سوی امام علی (ع) خریداری شد و در آن به کشت و زرع و استخراج آب پرداخت. البته برخی معتقدند که این منطقه از سوی پیامبر (ص) و یا عمر به علی (ع) به صورت اقطاع واگذار گردید. بعدها سود محصولات این منطقه از سوی امام حسین (ع) در اختیار عبدالله بن جعفر بن ابیطالب قرار گرفت و او نیز پس از مدتی این مکان را به معاویه واگذار نمود؛ البته برای آلعلی همچنان در آن منطقه مستقلاتی باقی بود؛ بهگونهای که امام سجاد (ع) در زمان واقعه حره به ینبع رفت و بنا به نقلی خانواده مروان را نیز به همراه خانواده خود به ینبع برد. عبدالله بن حسن مثنی در عهد سفاح تلاش کرد تا آن را از خلیفه بگیرد و منجر شد که مشاجراتی بین فرزندان علی (ع) بر سر موقوفات ینبع رخ دهد و سرانجام توسط مهدی عباسی به علویان واگذار شد.
- شهر بدر: بدر یا بدر حُنَین شهری است واقع در دشتی در جنوب غربی شهر مدینه در عربستان سعودی. این شهر در قدیم، مرکزی تجاری و اتصالدهنده جادهای از مدینه و جاده مسیر کاروانهای مکه تا سوریه بودهاست. کوهها و تپههای شنی در گرداگرد این شهر پیداست. غزوه بدر که نخستین نبرد اصلی مسلمانان بود، در ۱۷ رمضان سال دوم پس از هجرت، در این شهر روی داد.
البته در منابع قدیمیتر آمده است که «بدر» روستای کوچکی میان مکه و مدینه بود که چند غزوه از غزوات پیامبر (ص) را به نام آن روستا خواندهاند و مهمترین آنها جنگ بدر کبری بوده است، جنگی که در ماه رمضان سال دوم هجری بین مسلمانان و مشرکان مکه در سرزمین بدر رخ داد. دلیل اصلی این جنگ آن بود که مشرکان مکه اموال مسلمانان مهاجر را مصادره کرده بودند و مسلمین مهاجر در شهر مدینه در تنگدستی و فقر به سر میبردند. از این رو وقتی رسول خدا خبر یافت کاروان تجاری قریش به سرپرستی ابوسفیان بن حرب از شام به مکه باز میگردد، تصمیم گرفت با سپاه مسلمین به کاروان حمله ببرد و به تلافی اموال مصادرهشدهٔ مسلمانان مهاجر، اموال و کالاهای بازرگانان قریش را مصادره کند تا بنیه مالی مسلمانان تقویت شود.
رسول خدا در دوازدهم ماه مبارک رمضان به همراه 313 تن از یاران خویش از مدینه بیرون رفت. سپاه اندک مسلمانان با 20 شمشیر و هفتاد شتر و اسب در هفدهم ماه رمضان در بدر فرود آمدند. پرچم سپاه مسلمین را نیز علی ابن ابیطالب (ع) بر دوش داشت.
از سوی دیگر ابوسفیان وقتی از حرکت مسلمانان آگاه شد، پیکی را به مکه فرستاد و کمک خواست. سران قریش هم بیدرنگ با سپاهی نهصد و پنجاه نفری عازم بدر شدند. ابوسفیان با کشاندن کاروان به بیراهه، آنان را از خطر رهانید و به قریش پیام داد که به مکه بازگردند؛ اما ابوجهل با آگاهی از تعداد اندک مسلمانان و عدم آمادگی آنان برای این رؤیایی بزرگ، قریشیان را به نبرد تشویق کرد.
سرانجام جنگ درگرفت و مسلمانان با وجود تعداد اندکشان، با امداد الهی بر قریش پیروز شدند، هفتاد تن از آنان را کشتند و هفتاد تن را به اسارت گرفتند. ابوجهل و حنظله پسر ابوسفیان نیز در میان کشتگان بودند. در جنگ بدر، حضرت علی (ع) پایمردیهای بسیار کرد و در پیروزی مسلمانان سهم زیادی داشت، به طوری که گفته میشود 36 تن از مشرکان در آن نبرد به دست او کشته شدند. در این جنگ، 14 تن از مسلمانان به شهادت رسیدند که حالا آیت الله هاشمی بر مزار آنان حاضر شد و برای علو درجاتشان فاتحه خواند و به سوی ینبوع حرکت کردند. به سدی رسیدند که واقعاً برایش هزینه شد، اما بدون آبریز مناسب که وقتی آیت الله هاشمی سد را و زمینهای اطراف آن را دیدند، به وزیر همراه گفتند که میتوانید با آب شیرین کن، آب دریا را بیاورید و از زمینهای خوب اطراف استفاده کنید. همان مناطق، مزرعه منسوب به مولا علی (ع) هم بود که از آن هم بازدید عبوری کردیم و به طرف شهر ینبوع رفتیم که پالایشگاهها و کارخانجات پتروشیمی آن پیدا بود.
گویا از وقت پیشبینی شده گذشته بودیم که از برگشت با ماشین صرف نظر کردند و به سوی فرودگاه رفتیم و با یک فروند هواپیما به سوی مدینه پرواز کردیم. دیدن دوباره مدینه و منارههای مسجد النبی از آسمان چقدر لذت بخش بود. مستقیم به هتل رفتیم و برای زیارت وداع به مسج النبی و بقیع تا آماده باشیم که هر وقت پایان سفر را اعلام کردند، به سوی فرودگاه برویم.
ساعت 10 شب بود که گفتند: آیت الله اشمی رفسنجانی ساعت 11 شب به فرودگاه میروند تا به سوی تهران بروند. با شتاب وسایل خود را جمع کردیم و به فرودگاه رفتیم.
امیر مدینه و برخی از مسئولین برای بدرقه آمده بودند و آیت الله هاشمی در پای پلههای هواپیما به مقرن گفت: سلام مرا به ملک برسانید و بگویید بابت مهمان نوازی خوب شما تشکر میکنیم.
وقتی هواپیما خطوط هوایی ایران اوج گرفت، خلبان با آرزوی قبولی زیارت و سفری خوش در مکه و مدینه، مدت سفر را 3 ساعت اعلام کرد. ساعت 2 شب 2 مهر 1384 بود که پای ما در فرودگاه مهرآباد به خاک وطن خورد. اول ساعتم را یک ساعت عقب کشیدم تا مطابق با ساعت رسمی کشور باشد و سپس دس هایم را به آسمان بردم و گفتم: خدایا شکرت به خاطر توفیقی که در این سفر به من دادید.
[1]- ابراهیم رفعت پاشا چهار سال و آخرین بار در سال 1325 به عنوان امیر الحاج از سوی پادشاه مصر در مراسم حج شرکت نموده و از این سفرها خاطرات و مشاهدات خود را جمع آوری و در دو جلد به نام «مرآت الحرمین» منتشر ساخته است.