خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • سفر هاشمی به مناطق نفت خیز به همراه هیأت اعزامی حضرت امام خمینی (ره)

سفر هاشمی به مناطق نفت خیز به همراه هیأت اعزامی حضرت امام خمینی (ره)

  • شنبه ۱۶ دی ۱۳۵۷

سفر هاشمی به مناطق نفت خیز به همراه هیأت اعزامی حضرت امام خمینی (ره)تاریخ 16/10/1357      پس از دریافت حکم امام، لازم بود که برای موفقیت هیات، هماهنگی‌های لازم و برنامه‌ریزیهای مناسبی انجام شود و همچنین اطلاعات کاملی نیز از موقعیت مناطق نفت خیز، جمع‌آوری گردد. به همین منظور قبل از آغاز سفر با حضور آقایان بهشتی، مطهری و چند نفر دیگر از دوستان دو ـ سه جلسه در تهران تشکیل و ماموریت هیات را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دادیم و برای مقدمات سفر و کارهایی که باید انجام می‌شد، بحث و گفت و گو کردیم. در این جلسه‌ها قرار گذاشتیم صورتجلسات و گزارشها و اعلامیه‌های هیأت، به صورت منظم ثبت و ضبط شود و به اطلاع امام برسد. به گمانم زحمت این کار را آقای مهندس کتیرایی متقبل شد. در مورد انتخاب سایر اعضای       هیات، آقای مهندس ]هاشم[صباغیان بنا به پیشنهاد مهندس بازرگان و موافقت ما به عنوان عضو چهارم هیات انتخاب شد و سپس با عضویت آقای مهندس ]کاظم [حسیبی که مهندس بازرگان وی را پس از کسب نظر مشورتی دکتر سنجابی به عنوان عضو پنجم، پیشنهاد نموده بود، موافقت شد و قرار شد وی که در اهواز بود، در آنجا به جمع هیات بپیوندد.     دیداری نیز با مدیر عامل شرکت ملی نفت ]آقای انتظام[ و مدیر پخش شرکت نفت، انجام دادیم که در آن جلسه آقایان برای همکاری با هیات اعلام آمادگی نمودند و نکات زیر مورد توافق قرار گرفت :الف ـ قوای نظامی از محوطه پالایشگاه تهران خارج شوند.ب ـ کارکنان پالایشگاه تهران که به هر علت در بازداشت و زندان هستند، آزاد گردند.ج ـ دستور منع تعقیب کارکنانی که به نحوی از انحاء به مناسبت شرکت در اعتصابات تحت تعقیب هستند، صادر گردد.د ـ حقوق و مزایای کارکنان صنعت نفت که پرداخت نگردیده است، در صورت قبول تولید مصارف داخلی، از اول آذر ماه پرداخت گردد.ه  ـ افرادی از نیروهای مسلح را که به نحوی در پالایشگاه آبادان اخیراً مشغول به کار کرده‌اند به محل کار خود باز گردانند.و ـ تبلیغات رادیویی که توسط مسئولان امور غیر صنعت نفت از قبیل مصاحبه و پیاماستاندار انجام می‌شود، قطع و اخبار مربوط به نفت جز با نظر اولیای شرکت نفت که با مشورت هیات صورت خواهد گرفت، پخش نشود.     همچنین در ملاقات با مدیر پخش شرکت نفت و در دیدار با چند نفر از کارکنان صنعت نفت، که به صورت جداگانه انجام شد در زمینه میزان تولید، میزان ذخایر موجود، نارسائیهای فعلی، اولویت‌ها و شیوه‌هایی که با آن می‌توان از صدور فرآورده‌های نفتی، با اطمینان کامل جلوگیری به عمل آورد و مسائل و مشکلات موجود در منطقه، اطلاعاتی بدست آوردیم و در نهایت در کمتر از بیست و چهار ساعت پس از صدور فرمان امام، با اطلاعات نسبتاً کامل و با برنامه‌ریزی لازم، با هواپیما عازم اهواز شدیم.     ورود هیات منتخب امام به اهواز، با استقبال گرم کارکنان اعتصابی صنعت نفت، همراه شد. البته در همان نخستین روز حضورمان در منطقه، مطلع شدیم که آقای مهندس حسیبی ]که از اعضای موسس جبهه ملی دوم بود[، پیش از سفر هیأت، در جمع کارکنان اعتصابی در اهواز حاضر شده و با همان فرهنگ جبهه ملی یک سخنرانی کرده که با ذائقه متحصنین و انقلابیون سازگاری نداشته است. به همین خاطر این احتمال به وجود آمده بود که پیامدهای این سخنرانی به موفقیت ما در دستیابی به هدفهای سفر، لطمه بزند. مهندس بازرگان هم، هر چه در جهت اصلاح زمینه‌های منفی ناشی از این سخنرانی تلاش کرد، موفق نشد؛ ناگزیر من در محل تعمیرگاه‌مرکزی شرکت نفت‌برای انبوه کارکنان اعتصابی، سخنرانی کردم.     این سخنرانی با توجه به اینکه در سالهای گذشته نیز سفرهای تبلیغی متعددی به آبادان داشتم و با نیروهای مبارز و انقلابی منطقه، خوب آشنا بودم، با تکیه بر مسائل دوران مبارزه و زندان و دیدگاههای امام، داغ و انقلابی بود و زمینه را به کلی تغییر داد و پیش داوری‌ها و مخالفت‌ها و بدبینی‌ها را از بین برد. در همین جا بود که اعضای هیأت، بینش امام را در همراه ساختن یک روحانی با سابقه مبارزاتی به آن هیأت، تحسین کردند. اینگونه سخنرانی‌ها در روزهای آینده نیز برای ابلاغ نظر امام ادامه یافت، که یکی از مهمترین آنها، سخنرانی دیگری بود که در جمع انبوه اعتصابیون شرکت نفت داشتم.     در این سخنرانی ]که در تاریخ 16 دی 1357 انجام شد[، با اشاره به اینکه طبق نظر امام خمینی، اعتصاب باید ادامه داشته باشد، گفتم: "چون دولت می‌خواهد از این حربه اعتصاب علیه نهضت استفاده کند، یعنی بگوید ما با ایجاد اعتصابات مردم را از سرما و گرسنگی می‌کُشیم، لذا امام خمینی تصمیم خود را ]برای اعتصاب کامل در صنعت نفت[، تغییر داده‌اند و ابلاغ فرمودند که باید قسمتی از اعتصاب را بشکنیم. به طوری که مصرف داخلی نفت تأمین شود؛ چون مبارزه ما علیه استبداد و استعمار است نه علیه ملت مسلمان و هدف ما این است که مصرف داخلی نفت تأمین شود و بقیه در اعتصاب باشند، تا روز پیروزی و خاتمه دادن به این حکومت ظلم و استبداد پنجاه ساله شاه". همچنین تاکید کردم: "در این چند سال، ساواک واقعآ جنایات زیادی کرده و به افراد بی‌گناه شکنجه زیادی داده است. خود من و آیت‌الله طالقانی و آیت‌الله منتظری را به زندان اوین بردند و شکنجه دادند. حالا شاه متوجه شده و توبه می‌کند، در صورتی که زندان اوین با قصر او فاصله زیادی نداشت و صدا و ناله مظلومین را می‌شنید" و بعد هم افزودم: "به دستور امام خمینی، هیچ دولتی تا زمانی که شاه در ایران است، برای ما قابل قبول نیست، مگر اینکه شاه برود و بعد دولت تشکیل گردد."     به هر حال بعد از این سخنرانی‌ها و گفتگوهای خصوصی دیگر با کارکنان اعتصابی، زمینه کار ما مساعد شد و اعتصابیون با هیأت، صمیمانه همکاری کردند؛ به طوری که با برنامه‌ریزی‌هایی که برای حل مشکلات ناشی از اعتصاب به عمل آوردیم و با اجرای کامل توافقهائی که در تهران با مسئولان شرکت نفت داشتیم، به تدریج همه مسائل و مشکلات حل شد، و در نتیجه آن، هم چگونگی تولید برای مصارف داخلی را سروسامان دادیم و هم بر قطع صدور نفت به خارج تاکید نمودیم و در این کار کاملاً ملتزم به رعایت فرمان امام بودیم.     در این میان کارکنان و کارگران اعتصابی با اجرای کامل ابلاغیه‌های هیات اعزامی امام، که با امضای مهندس بازرگان صادر می‌شد و با ابراز اعتماد و اطمینان نسبت به هیات اعزامی، بیشترین نقش را در حل مشکلات و موفقیت‌آمیز بودن این سفر، به خود اختصاص دادند.منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات 58-1357 ، انقلاب و پیروزی، زیر نظر عباس بشیری