سفرها
  • صفحه اصلی
  • سفرها
  • سفر ده روزه آیت الله هاشمی رفسنجانی به کشور عربستان سعودی - سومین روز – دیدار مفتی آذربایجان

سفر ده روزه آیت الله هاشمی رفسنجانی به کشور عربستان سعودی - سومین روز – دیدار مفتی آذربایجان

دیدار مفتی آذربایجان

  • عربستان سعودی
  • چهارشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۸۷
از نکات جالب این دیدار ترجمه گفت و گو  توسط یکی از محافظین ترک زبان آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بود و چند بار خود عبدالحمید پاشا به شکل ظریف معترض نوع ترجمه شد و گفت: «مطالب را کامل ترجمه نمی‌کند» و خودش شروع به فارسی صحبت کردن می‌کرد.

 

 آقای عبدالمجید پاشا مفتی کشور آذربایجان و رئیس مجمع مسلمانان قفقاز که برای شرکت در کنفرانس گفت و گوی اسلامی به عربستان سفر کرده بودند، در جلسه کنفرانس خود را به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی رساند و تقاضا کرد که دیداری با ایشان داشته باشند.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز این تقاضا را قبول کردند و این دیدار که سفیر آذربایجان در عربستان نیز حضور داشت، در ساعت 5/6 غروب روز سه‌شنبه 15/3/87 در محل اقامت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در قصرالضیافه برگزار شد:

● خیلی خوش‌آمدید.

O خیلی ممنون

● کی آمدید؟

O دو روز پیش

● کنفرانس چطور بود؟

O از لحاظ مهمانان، شخصیت‌های بسیار بزرگواری که هرکدام در کشور خود جایگاه ویژه‌ای دارند، شرکت نکرده بودند. نمی‌دانم نیامدند یا دعوت نشدند. از لحاظ کمیت که خیلی خوب بود. حضور 800 عالم جهان اسلام واقعاً نقطه عطف بود. از لحاظ سخنران، بدون تملّق بگویم که سخنرانی حضرت‌عالی به کنفرانس رونق و بهای خاص داده است. واقعاً حظ بردم. نه من، بلکه خیلی از کسانی که با آنها صحبت کردم، همین را می‌گفتند.

● نظر لطف شماست. من سخنان معمولی و مورد نیاز جامعه جهانی و جهان اسلام و منطقه را گفتم.

O واقعاً خوب بود.

● از آذربایجان چه خبر؟

O خبر خاصی نیست. مثل سابق است. فقط منتظر دیدار شما هستیم.

● اولین سفری که به آذربایجان رفتم، در زمان شوروی بود. از مسکو به باکو رفتم و در مسجد باکو برای مردم صحبت کردم. آن روزها اوج مبارزه مردم آذربایجان بود و شوروی نیز به شدّت برخورد می‌کرد. در همان اقامت کوتاهی که در باکو داشتم، مشکلات مردم را لمس کردم و دیدم که واقعاً مردم از دیوار آهنین کمونیست خسته شده‌اند. آن هم مردمی که سابقه اسلام را در فرهنگ خود دارند.

O یادم هست. آن سفر شماخیلی به ما کمک کرد. ما آن روزها در فشار کامل بودیم و به حضور شما نیاز داشتیم. واقعاً تنها بودیم. واقعاً مردم ما از همه لحاظ در مضیقه بودند. به یاد دارم که شما برای ما آرد می‌فرستادید. واقعاً آن کالاهایی که در آن شرایط بحرانی می‌فرستادید، برای ما و مردم سخت بود. واقعاً کمک‌های شما برای ما شیرین بود.

● برای ما هم شیرین بود که به نیاز نیازمندان، مخصوص به مسلمانان نیازمند می‌رسیدیم. شاید همان کار ما باعث شده بود که سالها بعد در زلزله قزوین و رودبار آذربایجانی‌ها کاروان درست کرده بودند

O خودم با 12 کامیون آمده بودم.

● درست است. شرایط به گونه‌ای شده بود که ما به آن کمک‌ها نیازمند شده بودیم. الان اوضاع مردم چگونه است؟

O الحمدلله خوب است. آقای حیدرعلی اف خوب کار کرده بودند.

● درست است. ایشان خیلی زحمت کشیده بود. فرزندش چطور هستند؟

O الحمدلله مثل پدرشان کار می‌کنند. ولی بعضی از مشکلات ریشه‌ای شده‌اند.

● مسئله قفقاز حل نشده است؟O نه● همان موقع هم گاهی اوقات خیلی شدت می‌گرفت.

O الان به همان شکل است. هر وقت تحریکات خارجی شدت می‌گیرد، مسایل هم شدید می‌شود.

● انشاءالله که مشکلات همه جهان اسلام به خوبی و خوشی برطرف شود.

O انشاءالله، اجازه می‌خواهم در برگشت به آذربایجان در یکی از سخنرانی‌های عمومی این  دیدار را شرح دهم و سلام شما را به مردم و دولت برسانم

● این خواهش من است.

O در مقابل من هم خواهش دارم.

● بفرمایید.

O واقعاً ما منتظر سفر حضرت‌عالی به آذربایجان هستیم. اجازه بفرمایید مقدمات سفر را فراهم کنیم.

● دلم می‌خواهد که به آذربایجان بیایم و مردم را ببینم.

O پس ما از هر طریقی که صلاح می‌دانید، اقدام می‌کنیم.

● انشاءالله در فرصتی مناسب می‌آیم.

O فرصت مناسب به قول معروف وعده سرخرمن است. دعوت ما جدّی است.

● انشاءالله

 

 

تصاویر ضمیمه