سخنرانی هاشمی رفسنجانی در جمع پرسنل سازمان صنایع نظامی ارتش-- کتاب انقلاب و پیروزی -- سالهای ۱۳۵۸ -۱۳۵۷
سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در جمع پرسنل سازمان صنایع نظامی ارتش در سال 1358
تاریخ 26/10/1358
در روزهایی که فعالیتهای مربوط به انتخابات ریاست جمهوری بحث روز جامعه بود، فرصتی دست داد که بنا به دعوت جمعی از فرماندهان نظامی ]در تاریخ 26 دی 1358[، به کارخانه تسلیحات ارتش بروم و ضمن بازدید از تاسیسات و امکانات این کارخانه، در جمع پرسنل صنایع نظامی ارتش، حاضر شوم و برای آنها سخنرانی کنم. طبیعی بود که در این مجلس، بحث مناسب این باشد که از مسائل مربوط به جهاد و دفاع و نظرات اسلام در این زمینه صحبت شود. به همین دلیل در ابتدای سخن با کمی مقدمهچینی، گفتم: "اصولاً اگر انحرافات و تجاوزات و کجرویهای انسانها نبود، اساس زندگی در اسلام برصلح و همزیستی مسالمتآمیز و زندگی با مسالمت و رفاقت و حکومت دوستی، صفا، صمیمیت و برادری بود و اسلام تکیه اساسی خود را در تعلیمات، اخلاق و برنامههایش و حتی در جهانبینی و فلسفه خاص خود براین قرار داد که انسانها را به گونهای بسازد که کمتر تجاوز کنند و کمتر منحرف شوند و در نتیجه کمتر نیاز به جنگ و دفاع و ابزار مربوط به آنها داشته باشند. این خواست اولی اسلام است که تکیه روی سازندگی انسان میکند. میخواهد انسانی بسازد که روزی به این نقطه برسد که نزاع، اختلاف و انحرافی نباشد، تا احتیاج به جنگ و کشتار و اعمال زور هم باشد. اما چه میشود کرد؟ انسان با وضع و روحیه خود و شرایطی که دارد، تا روزی که به این نقطه برسد، خیلی فاصله دارد. تا روزی که حکومت واحد جهانی اسلام با اتکاء به تکامل و ترقی و اندیشهای عالی انسانیت و در پناه بالا رفتن سطح شعور و دید انسانها به وجود بیاید، و تا روزی که جامعه بشریت داوطلبانه از تجاوز، نزاع، درگیری و اعمال زور، دست بردارد، فاصله زیادی داریم و تجربه نشان میدهد که در آینده نزدیک امیدی به آنچنان روزی نیست."
سپس افزودم: "حال که واقعیت تاریخ زندگی بشر امروز این است، آیا اسلام میتواند در مقابل این طغیان و این حس استثمار که دنیا را گرفته، دست بسته بماند و بگوید ما دعوت به تسلیم و آرامش میکنیم و همیشه در حال دفاع هستیم و حتی در جایی که لازم باشد، در حالت حمله قرار نمیگیریم.
نه، اسلام دین متکی به واقعیتهاست و براساس فطرت است و با واقعیتهای زندگی دمساز و همساز است" و بعد به وجود حالت طغیانگری در قدرتهای خارجی اشاره و تاکید کردم: "... این روحیه تجاوزگری حاکم بر دنیاست که انسانها را وادار میکند تا در آن راهی که لازم نیست، نیرو مصرف کنند. این چیزی است که انحراف بشریت برمکتب ما تحمیل کرده است، والا اصالت ندارد. حالا که شده، حالا که هست، همین اسلامی که بالاصاله طالب آرامش و صفا و صلح و برادری است، وقتی که تجاوز و طغیان در کار میآید، بهترین عبادت را جهاد میداند. یعنی مطابق فطرت انسان ابتدا میگوید هر چه میتوانی در کارهای سازندگی، انسان سازی و خدمت به مردم و سازندگی برای رفاه مردم خدمت کن، اما اگر از داخل یا خارج مورد تهاجم و تجاوز قرار گرفتید، یکدفعه مساله عوض میشود، بهترین عبادتها شهادت و جهاد در راه خدا و بهترین انسانها، مجاهدان و شهیدان و انسانهایی میشوند که در راه تهیه قدرت برای جلوگیری از تجاوز دست به کار میشود. حالا که وضع دنیا این گونه است و حالا که استعمارگران دست از تجاوز و انحراف برنمیدارند، شما موظفید هر چه میتوانید نیرو تهیه کنید و هر چه قدرت دارید و در استطاعت دارید، به کار ببرید تا نیرومند باشید و قدرت داشته باشید که خود قدرت داشتن باعث این میشود که دشمن شما بترسد یعنی اگر نیرومند باشید، ممکن است احتیاج به اعمال نیرو هم نداشته باشید، پیش از آنکه جنگ شود و خونی ریخته بشود، خود دشمن تجاوز نمیکند."
در پایان این سخنرانی به بیان دعوت قرآن به تجهیز نیرو و لزوم ایجاد ارتشی مومن و مقتدر، پرداختم و برخی از ویژگیهای چنین ارتشی را تشریح کردم.
منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات 58-1357 ، انقلاب و پیروزی، زیر نظر عباس بشیری