سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی در مراسم افتتاح واحد 2 دانشگاه علوم اسلامی رضوی

سخنرانی در مراسم افتتاح واحد 2 دانشگاه علوم اسلامی رضوی

  • مشهد مقدس
  • پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۸۳

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
برای‌بنده روز خوبی است. چون چیزهای خوبی را در برنامه‌های آموزشی و تربیتی حوزه علمیه مشهد مشاهده کردم که نمونه خوبش دانشگاه علوم اسلامی رضوی است. از برادر ارجمند و شخصیت ارزشمند روحانیت آیت الله طبسی صمیمانه قدردانی می‌کنم که عمیقاً به فکر راه جدید برای فعال‌تر کردن حوزه‌ها و طلاب هستند و به کمک همکارانشان کار را به اینجا رساندند و ان‌شاءالله به اهداف عالی خود می‌رسند.
حقیقت مطلب این است که در جهانی هستیم که حوزه‌های علمیه و روحانیت از پیام راهی حراست می‌کنند که امروز دشمنان فراوانی دارد. چالش بسیار جدّی در پیام و راه اسلام در دنیا به وجود آمد. همین الان که با هم بحث می‌کنیم، نمونه عینی‌اش در وین، در مرکز آژانس هسته‌ای‌ و اجلاس شورای حکام نمودار است که صف‌کشی شد. همه مسئله، اسلام است. چهار گروه به وجود آمدند. ایران به عنوان کشوری که از حق ملتی دفاع می‌کند. آمریکا که در فکر تجاوز به حقوق این ملت است. بین این دو قطب هم یک گروه کشورهای غیرمتعهد هستند که حداقل قلب بخشی از آنها با ماست و می‌فهمند حق با ایران است. گروهی دیگر اروپایی‌ها هستند که قلبشان با کمی تفاوت با اهداف آمریکاست و با زبان دیگری سخن می‌گویند.
هواها و هوسها و خواسته‌ها خیلی مشخص است. همه مسئله بر سر این است که کشوری که خود را به عنوان جمهوری اسلامی، در مقابل پیام خداوند روی زمین مسؤول می‌داند و احساس وظیفه می‌کند و آنها نمی‌گذارند به ابزار و وسایل مناسب زیست در زمان فعلی دست پیدا کند. یعنی یک تهاجم ظالمانه در مقابل یک احقاق حق مظلومانه قرار گرفت. البته ملت ایران و خیلی از ملل دیگر هم از این حق دفاع می‌کنند. اما پیام اصلی را که حراست از اسلام است، برعهده روحانیت است. حوزه‌های علمیه مشخصاً برای این به وجود آمدند. درس خواندن، تبلیغات، تحقیقات و اگر داشته باشیم مجاهدتهای ما، برای این است.
هیچ اغراق نیست اگر بگوییم در پیکار و چالش اساسی میان کفر و اسلام و جبهه شیطانی و جبهه فرشتگان روحانیت در نوک پیکان دفاع از حق قرار دارد. معنای حرف من این نیست که غیرروحانی‌ها در این پیکار نیستند. اگر آنها نباشند، نمی‌توانیم کار کنیم. شاید خیلی‌ها با انگیزه‌های قوی‌تر از ما در میدان هستند. اما این رسالت حوزه‌ها و وظیفه تعریف شده روحانیون است. هیچ دانشگاه و مؤسسه تحقیقاتی و آموزشگاهی چنین کاری را به عنوان رسالت اصلی ندارد. وظیفه آنها تربیت دانشمندان برای بهتر کردن وضع مردم و پیشبرد جامعه است. اما روحانیت است که این لباس را پوشیده و از شروع تحصیلات این هدف را پذیرفتند که در این راه تلاش کنند. حقیقتاً راه دشواری است. اما چون معتقدیم خدا همراه ماست، احساس قدرت و عزت می‌کنیم. تکیه‌گاه ما جایی است که اصلاً آسیب‌پذیری ندارد. در راه ما آسیب نیست. خدا همراه ماست. جایی که خدا هست، کسی نمی‌تواند به آنجا آسیب برساند. البته بعضی چیزها را آسیب تلقی می‌کنیم که اینها در مجموعه اهداف و راهکارهای الهی آسیب تلقی نمی‌شوند. آنها حرکت طبیعت به طرف حق و راه خداست که این چیزها
را دارد.
به هرحال امروز باید حوزه‌ها را متناسب با زمان رشد دهیم. ذات حوزه‌ها به خاطر کار روی معارف اسلامی همراه فطرت انسانهاست. صاحب پیام به ما گفته و عقل هم همین را می‌گوید که باید متناسب با شرایط زمان راهکار و ابزار انتخاب کنیم. حوزه‌ها نمی‌توانند فکر کنند که الان زمان مرحوم شهید ثانی یا شیخ طوسی و یا حتی زمان مرحوم صاحب جواهر و حتی پیشتر زمان مرحوم آیت‌الله بروجردی است. امروز در عصر امام راحل حرکت می‌کنیم که عصر به میدان آوردن جامعه اسلامی در مقابل توسعه طلبی‌ها و شرارت‌طلبی‌های کفر جهانی و استکبار توسعه‌طلب است. ایران را وارد فاز سیاسی کرد. مشخصاً جامعه اسلامی به طرف مهمترین وظیفه که پیاده کردن حکومت اسلامی و اصل ولایت است، می‌رود. ما در چنین شرایطی – اکثر معمرّین جلسه – همراه امام در مبارزه بودیم و ان‌شاءالله تا آخر خواهیم بود.
بنابراین وضع تازه‌ای داریم و در این تازگی ضمن اینکه حوزه‌ها باید اصالت و راه درست همیشگی را حفظ کنند که مسایل سنتی حوزه‌هاست و روی آنها تأکید داریم، عمیقاً معتقدیم که باید در تحصیلات ولو برای بخشی از طلاب روشهای جدید را انتخاب کنیم و کارهای جدیدی انجام دهیم. سه چهار سال پیش در جلسه‌ای که جامعه مدرسین در قم داشتند، مطرح کردم که جای یک دانشگاه جامع در حوزه‌ها خالی است. دلیل بسیار اصولی برای این حرف دارم که حکومت اسلامی را در ایران تأسیس کردیم و می‌خواهیم آن را کاملاً اسلامی کنیم. حکومت یک بخش محدود از مسایل را شامل نمی‌شود. همه امور زندگی مردم را شامل می‌شود. همان تعبیری که پیامبر اسلام فرمودند: «ما من شیء یصربکم الی الله و یعیدکم عن النار» هرچه که باید ما را به خدا و سعادت مطلق نزدیک کند، در قلمرو حکومت اسلامی است. هیچ حدّی نداریم. نمی‌توانیم تقسیم کنیم که این مسایل مال ما و این مسایل مال دیگران است. اگر حکومت در دست ما نباشد، روحانیت می‌گوید رسالت من این و رسالت دانشگاهها و دیگران آن است.
ولی امروز ولی امر در رأس همه امور نظام است و باید جواب همه مسایل را بدهند. هرجا را که قیچی کنند، باید جواب خدا را بدهند. بنابراین الان برای حکومت اسلامی کار می‌کنیم. چه کسی باید حکومت اسلامی را تبلیغ کند؟ غیر از حوزه‌ها هستند؟ منظور من اجرا نیست که متخصصان و کارشناسان دارند خوب کار می‌کنند. اما شناخت حکومت اسلامی بسیار سخت است و شامل همه احکام واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح می‌شود. یعنی اگر همه زندگی چنین است، حوزه باید برای همه مسایل فکر و راه عالمانه داشته باشد و با تحقیق جواب دهد. می‌بینید که مراجع در مساله‌های عطیه به همه مسایل جواب می‌دهند و بعد در متفرقه جواب سؤالات جدید را می‌گویند. باید برای همه مسایل اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، علمی و ادبی جامعه جواب داشته باشیم. البته خیلی از جواب‌های ما جواب علمای مربوطه است. چون این مسایل عرفی است و مردم باید بفهمند. می‌گویم باید در بیان مسایل نظر اسلام را بدانیم. این کار بدون دانشگاه جامع و وسیع که در همه رشته‌ها تخصص داشته باشیم، نمی‌شود. تخصصهایی که به نحوی با علوم اسلامی مرتبط باشد.
در ذهنم یکی دو رکن در نظر گرفته بودم که باید به فکر آنها باشیم. در جلسه‌‌ای که اعضای مجلس خبرگان در دفترم مهمان من بودند، این مسئله را مطرح کردم که ببینیم آن فکر چقدر پیگیری شد. آیت‌الله طبسی گفتند: در مشهد این کار را شروع کردیم.
البته آن موقع برای حوزه قم پیشنهاد داده بودیم و هنوز هم تأکید دارم. ولی دیدم کار از مشهد شروع شد. اینجا امکاناتی است که فعلاً در قم نیست. در اینجا آستان قدس ظرفیت بالایی دارد. تصمیم‌گیری در مسایل آستان قدس راحت است. مسؤول مشخصی دارد که می‌تواند تصمیم بگیرد و اجرا کند. یعنی پشتوانه اجرایی دارد. در حوزه قم چنین وضعی نیست. نه از لحاظ مالی چنین تمرکزی است. نه نظرات علمایی که در اداره حوزه شریک هستند و سهم بزرگی دارند، متمرکز است. در اینجا آمادگی خیلی بیشتر است. همانطور که آیت‌الله طبسی فرمودند، بودجه فرهنگی آستان قدس زیاد نیست، ولی می‌توانند در حدمقررات تصمیماتی بگیرند که گرفتند و الان کارهای وسیع فرهنگی در اینجا انجام می‌شود. یعنی حوزه علمیه به معنای خاص طلبگی است.
حوزه مشهد هم ظرفیت مهمی دارد. بعد از حوزه قم قابل توجه است. وضعیت خوبی دارد. خود استان خراسان ظرفیت بالایی دارد. از لحاظ سوابق فرهنگی و جغرافیایی وضع مطلوبی دارد. آستان قدس با این قداست و امکانات، بسیار اهمیت دارد. این مجموعه کارش را خوب شروع کرد. گفتم که دو سه نکته در ذهنم بود و معنایش این نیست که همه افکار من پیاده و اجرا شود. ولی قابل توجه است.
یک نکته این بود که کسانی که در اینجا تحصیل می‌کنند، قطعاً باید در مسایل فقه و اصول صاحب‌نظر باشند. یعنی مجتهد متجزی باشند. شما این را در کنکور خود ندارید. اما چون رشته فقه و اصول دارید، دانشجویان در دوره‌ای که درس می‌خوانند، به اینجا می‌رسند. برای قم گفته بودم طلبه‌ها برای شروع به جای اینکه دیپلم باشند، مجتهد باشند، سؤالاتی شود که قدرت اجتهاد آنها روشن شود. در اینجا فرض شما براین است که طلبه‌ها به خاطر تحصیلات خود در سال پنجم و ششم مجتهد هستند. این شرط قابل تحقق است.
مسئله بعدی رشته‌های دیگر غیر از علوم انسانی است. در فکر من هم علوم انسانی مقدم است. اول باید برای علوم انسانی طلبه تربیت کنیم. ولی باید نمونه‌ای از همه رشته‌های موجود در دنیا را در اینجا داشته باشیم. اگر چنین برنامه‌ای ریختیم، آن دانشگاه، جامع اسلامی است که می‌تواند پشتوانه حکومت اسلامی باشد. هر مسئله‌ای در حکومت است، محصلین و مستخرجین این دانشگاه جواب می‌دهند. البته به صورت شورایی. آن موقع می‌توانیم یک حکومت اسلامی را با مبنا، عالمانه و با خاطر جمع به جهان معرفی کنیم. الان تحمل اختلاف‌نظر علما برای حکومتی که باید عمل کند، خیلی سخت است. مسایل اجرایی احتیاط و «اگر و مگر» نمی‌پذیرد. بالاخره به جایی می‌رسیم که مجلس باید در مسئله‌ای این یا آن را تصویب و شورای نگهبان هم تأیید کند و پس از آن عمل می‌شود. میلیونها نفر منتظر هستند که راهشان در پناه آن قانون مشخص شود.
البته الان متخصصین کشور زیاد هستند، ولی منظور من متخصص مجتهد است. حداقل متجّزی باشد و اگر خواست حکم مسئله‌ای را در فقه بفهمد، بتواند که با تخصص خود درست‌تر می‌فهمد. این کار بسیار سخت است. ولی فعلاً آمادگی مشهد بیشتر از جاهای دیگر است. اولاً رشته‌های اسلامی همین ده دوازه رشته نیست. لااقل الان حدود 30 رشته در دانشگاههای  معتبر دنیا داریم که روی علوم اسلامی کار، تحقیق و تدریس می‌کنند و مستخرج می‌دهند. باید به تدریج این رشته را جامع‌تر کنیم. به علوم دیگر هم توجه کنیم. مگر طبیعیات را در فلسفه نمی‌خواندیم؟الان آن‌‌ طبیعیات که در فلسفه ملاصدرا می‌خواندیم،
جواب نمی‌دهد. باید با علوم تجربی کار کنیم. مگر کلیات را نمی‌خواندیم؟ الان نجوم و هیأت هم هست. آن موقع ما در  حوزه‌ها می‌خواندیم. مگر ریاضیات را نمی‌خواندیم؟ اینها امروز جزو علوم پایه هستند. یک دانشگاه جامع اسلامی نمی‌تواند از این مسایل خالی باشد. مسایل این علوم به هم مربوط است. ناسا تشکیلات عظیمی دارد و سه سال است که ماهواره‌ای را فرستادند تا در فضا بگردد و ذرات غبار خورشید را در فضا جمع کند تا بفهمد تکوّن خورشید چگونه بود و چگونه شکل گرفته است. ماهواره آنها به زمین آمد و آسیب دید. چون چترش باز نشد.
ما هم باید این کارها را بکنیم. ما مسلمانان وقتی درباره خلقت بحث می‌کنیم، فلسفه هم جزو مباحث است. این مسایل در فلسفه است. نمی‌توان از آفرینش سخن گفت و در جوهر و عرض به شکل قدیم حرف زد. باید به روز حرف بزنیم. قرآن روی این مسایل تکیه کرد. اینها که بی‌دلیل در قرآن نیامده‌اند. چرا نباید با تکیه بر قرآن این مسایل را بهتر بفهمیم؟
الان اصول و راهنمایی‌هایی در قرآن داریم. البته باید نظام و دولت حمایت کنند. آستان قدس که این همه امکانات دارد، ظرفیت انجام کارهای مهم را دارد. الان یک میلیون دانشجو فقط در دانشگاه آزاد و همین مقدار در دانشگاههای دولتی داریم و این همه پول برای تحقیق خرج می‌کنیم. می‌توانیم بخشی را به اینجا بیاوریم. اگر برنامه باشد، نظام هزینه می‌کند. باید یک دانشگاه اسلامی کامل داشته باشیم که استعدادهای ارزشمند جوانان اسلامی را رشد دهد.
امیدوارم با همتی که جناب آقای طبسی دارند و همکاران خوبی که دراینجا با ایشان کار می‌کنند و پشتیبانی‌هایی که حوزه از این راه خواهد کرد و مشتاقان فراوانی که دارد – آقای فرزانه می‌گفت: 5 هزار داوطلب داشتیم که 200 نفر را انتخاب کردیم. شاید در آن 4800 نفر استعدادهایی بودند که دلشان می‌خواست در این وادی کار کنند – و تعریف رشته‌های دیگر به این نقطه برسیم. البته زمان می‌خواهد. امیدوارم شاهد باشیم بار دیگر علم از خراسان به ایران و سراسر دنیا افاضه شود و این افتخار برای حوزه خراسان و شما بماند و پشتیبان خوبی برای تحقق حکومت اسلامی آرمانی و واقعی در آینده باشید.
والسّلام علیکم و رحمه الله