بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله والسلام علی رسولالله و آله
میلاد حضرت زهرا(س)، میلاد امام راحل(ره) و توفیق تشکیل اولین اجلاس مجمع ملی جوانان را به شما تبریک عرض میکنیم و دعا میکنیم که این حرکت مهم بتواند به اهداف مقدسی که برای خودش تنظیم کرده، برسد.
فکر میکنم در زمان مناسبی به این تصمیم و توفیق رسیدید و کسانی که پیشتاز این تفکر بودند و یا پیشتاز حضور در هستهها و فدراسیونها و مجمع بودهاند، افتخاری برای خودشان در تاریخ تحولات ایران خواهند داشت.
گفتم زمان مناسبی است، از این جهت که دنیا عموماً و ایران به خصوص در یک مقطع گذر و تحول مهمی قرار دارد و شاید مهمترین عامل این تحول سریع انفجار اطلاعات باشد که از ویژگیهای عصر ماست. در تاریخ سابقه ندارد. تا آنجایی که برای ما شناخته شده، ابزار توزیع اطلاعات با این وسعت در اختیار ابناء بشر، انسانها و به خصوص نسل جوان نبود. نمیدانیم در آینده چه خواهد شد و چگونه این انفجار با هم منفجر خواهد شد، اما فعلاً میتوان آن را در حدّ انفجار نور ارزیابی کرد که به سرعت دارد به زوایای زندگی بشر وارد میشود.
محصول این انفجار اطلاعات، انسانهای آگاه و مطلع است، انسانهایی که میتوانند براساس معلومات و آگاهیهایشان تصمیم بگیرند که تبعاً تصمیمات آگاهانه بسیار ارزشمندتر از تصمیمات کورکورانه و مقلدانه است.
در همین شرایط خوب از لحاظ دانایی و آگاهی ظرفیتهای مناسبی در کشور به وجود آمده که این ظرفیتها فرصت کار اساسی و بنیانی را به شما میدهد. رکن اول آگاهی است و ازدیدگاه جامعهشناسی و معارف اسلامی شرط اول توسعه انسانی و توسعه عمومی جوامع بشری است که الآن در حال تحقق است.
شما میدانید اسلام و قرآن که مهمترین سند زندگی ماست و محور زندگی ما تا قیامت خواهد بود، انسان آگاه را محور قرار داده و دائماً انسان آگاه و جامعه آگاه را با انسانهای ناآگاه مقایسه کرد و همیشه تفوّق و حقّ پیشرفت و حق موفقیّت را به طور طبیعی به انسانهای عالم و آگاه داده است (هَلْ یستوی الذّین یعلمون و الذینَ لایعلمون). بزرگترین نعمت خود را تعلیم برای انسان قرار داده که هم فهمیدن و هم بیان عنوان و انتقال معلومات است.
در زمان ما خوشبختانه مسؤولان نظام شما به فکر برنامههای درازمدت برای جامعه افتادند و کار بزرگی را به نام سند چشمانداز بیستساله خلق کردند که این سند میتواند محور درستی برای حرکت آینده باشد. روی این سند خیلی کار شده و در حقیقت هدف این سند شما جوانان هستید. ممکن است مسؤولیت اجرایی سند خیلی به عهدهی شما نیفتد و دیگران مسؤولیت داشته باشند، آنهایی که از شما جلوتر در مسؤولیتها آمدهاند، اما آنهایی هم که کار میکنند، برای شما خواهد بود و شما الآن وارد همین میدان عمل برای اجرای سند میشوید.
از نکات جالب این سند این است که داناییمحور تنظیم شده است. اگر دقت کنید، بند بند این سند و کلمه به کلمه آن، کاملاً به هم مرتبط است و مجموعه پیوستهای را تشکیل میدهد که محور آن انسان عالم و آگاه است. همانی که عرض کردم میتواند امروز مایه اصلی حرکت، تکامل، ترقی و سعادت جوامع باشد و هست.
یکی از خوشبختیهای دیگر شما این است که الآن ظرفیت توسعه انسانی از لحاظ آموزش در کشور ما در حدّ بسیار خوبی است. ما دیروز جلسهای برای مسایل کنکور و مسایل آموزش عالی داشتیم. محاسبه سادهای که انجام دادیم، این بود که تقریباً تعادلی بین فارغالتحصیلان دبیرستانها و ظرفیت جذب دانشگاهها در حال شکلگیری است. هر دوی آنها حدود هشتصدهزار نفر ظرفیت دارند، یعنی اگر عقبماندگی گذشته را نداشتیم، همه کسانی که طالب ادامه تحصیل هستند، در همان سال اول شاید بدون کنکور بتوانند وارد دانشگاهها شوند. طبعاً رشتههای خاص و دانشگاههای خاص چون خیلی طالب دارند، همیشه با گزینش و کنکور و رقابت همراه خواهند بود که در همه دنیا اینگونه است. ولی میدان تحصیل برای همه باز میشود.
یعنی شرایط زیربنایی کشور از لحاظ توسعه انسانی که محور سخنان امروز من با شماست، به گونهای است که نسل نو، نوجوانان و جوانان ما نباید دغدغه تحصیل از لحاظ ظرفیت داشته باشند. البته شرایط امکان تحصیل هم جزو وظایف نظام است که باید برای نسل نو تأمین کند. اگر کسانی به ادّله خاص خودشان نمیتوانند تحصیل کنند و مشکلات زندگی مانع تحصیل آنها میشود، باید برای آنها فکری کرد که این کار شده است.
نتیجه این مقدار صحبت من این است که در چشمانداز بیستساله که هدف عمدهاش در افق 20 سال آینده به دست میآید، چیزی است که آن موقع شما در متن فعالیت، تلاش، مدیریت و انجام خدمت خواهید بود که باید این کار را از همین الان شروع کنید. در این مسیر آمادگی نسل جوان بسیار مهم است. این به عهده خود شما و سازمانهایی است که مسؤولیت پذیرفتهاند. انسان، سازمان و محتوا که محتوا همان ساختن و تربیت کردن با شیوههای درست و با معارف صحیح است، مسایلی هستند که الآن مجمع ملّی باید به عهده بگیرد تا در این مسیر گام بزرگی بردارد.
من میخواهم تأکید کنم که مبادا به گونهای باشید که تحولات سیاسی و مدیریتی کشور زحماتی را که تاکنون کشیده شده و به اینجا رسیدید و امروز اولین اجلاستان را برگزار میکنید، تحت تأثیر قرار بدهد و دچار رخوت کند. شما بناست یک حرکت مردمی و تشکل غیردولتی باشید. باید به گونهای سازماندهی شود که با تحولات مدیریتی کشور دچار آسیب نشوید و بتوانید تأثیرگذار و تصمیمساز باشید. اگر الآن سن شما ایجاب نمیکند که در تصمیمگیریهای بالا باشید، ولی شرایط و سن شما ایجاب میکند که در کانون تصمیمسازی باشید. باید برای تأثیرگذاری روی تصمیمات تصمیمگیران کشور تلاش زیادی کنید.
این مجموعه کوچکی نیست. شجره طیبهای است که در همه بخشهای کشور ریشه، شاخه، سایه و بار دارد و میتواند حضور داشته باشد. میتوانید از اقیانوس مردم ارتزاق کنید و میتوانید نتایج زحمات خودتان را با مردم خودتان و با پُلی که میخواهید بین مسؤولان و مردم بزنید، به بار بنشانید. این کاری است که از شما ساخته است.
جناب آقای دکتر عبادی گفتند که اکثر شما از دانشجویان هستید. دانشجو الآن شادابتر و دارای امید بیشتر از بقیه اقشار جامعه و با انرژی و آگاهی بیشتر و از لحاظ نفسانی و روحی پاکتر و مبراتر از آلودگیها در جامعه حضور دارد و مرجعی برای دیگران است. این پل مهمی که بین ملت و مسؤولان از طریق همین گروههای شکلگرفته آگاه و مردمی به وجود میآید، اگر بتواند به خوبی وظیفه خود را انجام بدهد، جزو ارکان مهم توسعه پایدار در آینده است.
تنها مسایل اشتغال، تحصیل، معاش و زندگی در محدودهی وظایف شما نیست. از روابط خارجی تا مسایل انسانی و مقررات ، قوانین، قضاوت، مدیریت و ... میتواند در مجموعه کارهای شما جایگاه خود را داشته باشد و مطرح شود.
در گزارشها نشنیدم که نشریه و یا رسانه داشته باشید. اگر چنین تشکلی بخواهد موفق باشد، قطعاً باید یک رسانه عمومی داشته باشد. رسانهای که هر روز در اختیار مردم قرار بگیرد و کسانی که میخواهند در جریان واقعیتهای افکار جوانان، خواستهها، افکار، طرحها و ایدههای آنها قرار بگیرند، آن نشریه برایشان یک مرجع باشد. البته نشریه سبک و کممحتوا به شما آسیب میزند و زود همه را مأیوس میکند. اگر نشریهای دارید و از کم هم شروع میکنید، باید محکم و دارای مطالب با پشتوانه، صریح و شجاعانه باشد. محافظهکاری با این سطح مسؤولیت شما سازگار نیست.
اصولاً جوامع محافظهکار زیاد نداریم، ولی وقتی یک تشکّل در جامعه مطرح میشود و مسؤولیت پیدا میکند، ممکن است شرایطی تحمیل شود که آنها حرف خودشان را نگویند. شما نباید اینگونه باشید و باید آنچه را که میفهمید، مطرح کنید، البته در محدودهمقررات، قوانین و ضوابط که خود ضابطهمند بودن و قانونی عمل کردن باید یک اصل حاکم بر همه زندگی و در همه فعالیتهایتان باشد. حتی اگر قانونی را قبول ندارید، آن موقع باید تلاش کنید قانون اصلاح شود. نمیشود قانون را ندیده گرفت و دور زد، وقتی که نشریه، تریبون و رسانه داشته باشید، میتوانید اشکالات هر قانونی را مطرح کنید، استدلال کنید و پشت آن، خواسته به وجود میآید و خواستهها به مراکز قانونگذاری و قانونسازی میرسد.
کارشناسیها در مراکز تصمیمگیری عالمانه با تجربه توأم است. کارشناسیهای شما ممکن است آن تجربه را نداشته باشد. اما سلامت، روانی و سادگی دارد که به متن واقعیت زندگی انسانها مربوط میشود. از حقایق موجود در جامعه سرچشمه میگیرد و بدون واسطه است. لذا همیشه نقطه قوتی در آن هست که با تجربه تکمیل میشود.
نکته دیگری که در مذاکرات آقایان مطرح بود، این است که اگر شما با این ظرفیت مناسب، پُل را به وجود آوردید، آن موقع باید از فدراسیونها و مجامع شما مشاورانی در بین مسؤولان هر استان در بخشهای مختلف باشند. چون از این مشاورت کسی ضرر نمیبیند. هم شما میتوانید اقتضائات مدیریت کشور را درک کنید و هم آنها میتوانند نیازهای جامعه و اقتضائات حرکت در جامعه را از زبان نماینده امینی از تشکلهای مردمی بشنوند. حضور یک مشاور در یک دستگاه مسؤول در بخشهای مختلف چیز سنگینی نیست و حتی میتواند هزینهای برای بیتالمال و مردم نداشته باشد. این، کار دو طرفهای است که قابل انجام است و میتوان استفادههایی از آن کرد.
نکتهای که من به عنوان کسی که تجربه میدانی دارم، باید به شما بگویم این است که اگر بخواهید روزی در همه صحنههایی که در پیش دارید، تصمیم بگیرید که انسانهای فعالی در همه عرصههای زندگی جامعه باشید، نیاز به این تجربهها دارید. من از دورههای نوجوانی در روستا بوم. جوانیام را در حساسترین نقطه تحول ایران که مبارزات برای ملّی شدن نفت بود، از قم آغاز کردم. در میدان سیاست، مطبوعات و نهایتاً در میدان تبلیغ که وظیفه وعظ، خطابه و نویسندگی بود و سرانجام در میدان مبارزه در مبارزات سخت هفده ساله، این دورهها را گذراندم و بعد دوران مسؤولیتپذیریها در شرایط مختلف بود. شرایط آشوبهای اول انقلاب، شرایط دفاع مقدس و شرایط توسعه و سازندگی و ترمیم خرابیها. همه تجربهها را در زندگی خودم دیدم.
به شما عرض میکنم، سرمایهی مهمی که برای ما لازم است و میتواند توشه راه ما باشد و همه جا به درد میخورد، ارزشهای بسیار مهمی است که ما در جامعه ایرانی داریم. ارزشهای دینی و ملی، البته همه کشورها و ملتها برای خودشان چنین پایگاهی دارند. ولی ما نوع خوب آن را داریم. ارزشهای اسلام و مکتب اهل بیت که بسیار بسیار عالی است و مترقیترین هدایای آسمانی است که در دوران حیات بشری تکامل یافته تا به زمان ما رسیده است و مهمترین سرمایه درست حرکت کردن، درست اندیشیدن، درست کار کردن، صبر، تحمل، بردباری، مقاومت و هرچه که در این حرکت لازم است، از اینها برای ما وجود دارد. ارزشهای ملی بسیار والاست. ایران یکی از مهمترین تمدنهای گذشته را پشت سر دارد. اصولاً شرق اینگونه است. ما جزو شرق هستیم و خودمان هم ایرانی هستیم. ارزشهای ملی و ارزشهای اسلامی را در حرکاتتان محور قرار بدهید و تکیهگاه شما باشد.
البته به این نمیشود ختم کرد. همین ارزش ما را مأمور به اقتباس کرد. یعنی قرآن از ما خواسته، ایران هم از ما خواسته که هرجا تفکر خوب، راه خوب، اندیشه جدید و خوب و تحول مبارکی میبینیم، در مقابل آن گارد نگیریم، بلکه آن را اقتباس کنیم و بگیریم. (فبَشِّر عباد الذین یَستَمِعُونَ القول و یَتّبَعُون اَحْسَنَه) بندگان خاص خدا اینجوریاند که گوششان باز هست که هرجا حرف خوبی پیدا شد، آن را بشنوند و بگیرند و عمل کنند. اقتباس یک اصل انسانی و اسلامی است و منطق هم همین را حکم میکند.
شما در یک فضای بسیار نیرومند تربیتی و دارای منابع مهم زندگی میکنید و شرایط کشورتان هم بحمدلله شرایط مناسبی است و اوضاع طبیعی کشورتان خیلی خوب است. جزو معدود کشورهای دنیاست که همه چیز را در خود دارد. مهمترین آن استعدادهای بشری است که شما دارید. اگر مدیریتها با افراط و تفریط خودشان این سرمایهها را ضایع نکنند، شما نسل جوان ما آیندهی بسیار تابناکی خواهید داشت. زیربناها نسبتاً ساخته شده که نمونه آن زیربناهای آموزشی است.
نیاز به تعامل جهانی داریم. امروز دنیا دارد به هم نزدیک میشود و شما جوانان محصول یک حرکت طولانی تاریخ را در ارتباطات دارید که آن دهکدهی کوچک جهانی است و همه چیز در همه جا در دسترس شماست. از لحاظ آگاهی، علم، آموزش و امکانات همه دنیا به گونهای است که اگر ما تعامل درستی داشته باشیم، هم میتوانیم از امکانات دنیا استفاده کنیم و هم به آنها استفاده برسانیم.
چیز مبارکی که در زمان خودمان میبینم و مرا امیدوارم میکند، روحیه اعتدال است که در جوانها دیده میشود. آن روحیههای حماسی جوانی امروز با روحیه اعتدال خود را نشان میدهد. افراطگرایی و تفریط کمتر در آنها دیده میشود، حماسه هست. یکی از برادران مجری جلسه حرف جالبی را مطرح کرد که گفت ما در مبارزات نفت، انقلاب اسلامی، دفاع مقدس نبودیم، اما امروز میتوانیم در یک مقطع دیگر کاری مهمتر از آنچه که جوانهای آن دوره کردند، بکنیم و این همان کاری است که شروع کردید و این است که افکار و خواست مردم و انسانهای آگاه جامعه بر سرنوشت خودشان حاکم شود.
ما همین را مردمسالاری دینی مینامیم که در چارچوب معارف و پایههای زندگیتان، نگذارید چیزی بر شما تحمیل شود. افکار عمومی عموماً اینگونه است که اگر مجال اندیشیدن و اظهارنظر داشته باشند، کمتر از دیگران اشتباه میکنند. اشتباه در افراد آسانتر از اکثریت است. خوشبختانه امروز ما به طرف آگاهی میرویم. چیزی که آن را خواستیم و در سند چشمانداز محور زندگی خواهد بود. امروز نسل جوان و آگاه ما مسؤولیت بزرگی دارد. به اندازهی همان کارهایی که در قرن حاضر در زندگی ایرانیها اتفاق افتاده است.
این بار مهندسی تحول در زمان خودمان است. دنیا در حال تحول است. بخواهیم یا نخواهیم، این تحول رخ میدهد. اگر ما این تحول را مهندسی کنیم، مبارک است و با برنامه جلو میرویم و اگر دیگران مهندسی کنند و ما بخواهیم مورد حمله مهندسی باشیم، توفیق کمتری خواهیم داشت و شاید ضرر کنیم. این به عهدهی نسل آگاه، دانشمند، امیدوار و پرانرژی زمان ماست که شما جوانها در طلیعه آن حرکت میکنید.
مسایل معاش برای شما مهم و جزو وظایف نظام است که باید زمینههایش را فراهم کنند. مساله ازدواج و حضور در کانون خانواده جزو مهمترین ارکان زندگی سالم در عصر ماست. آنهایی که هنوز در خانواده زندگی میکنند، از نور پدر و مادر استفاده میکنند. آنهایی که کانون مستقل تشکیل میدهند، باید فکر کنند که ارزشهای بومی و اسلامی را فراموش نکنند. خانواده ما از نوع خانوادههای تاریخ واقعی خودمان باشد و نه از غرب.
مواردی مثل اشتغال، مسکن، ازدواج و ... جزو وظایف حکومتی است. شرایط اینها هم فراهم است. منابع مالی ما کم نیست. میدانهای کاری ما در کشور کم نیست. راهی هم جز سرمایهگذاری و توسعه کشور برای اشتغال نیست. هرچه غیر از این باشد، پایدار نیست. اشتغالی مهم است که کشور را توسعه بدهد. اگر هرگوشهای از کشور توسعه پیدا کند، در آنجا شغل، نان و تمدن است و این با سرمایه و تعامل جهانی امکانپذیر است.
سرمایه در ایران کم نیست. اگر ما درست عمل کنیم، همین بورس به بازار عظیم پول برای هر کاری و منابع ریز مردمی به اقیانوسی از امکانات تبدیل میشود. اخیراً مطرح شد که دولت در سالهای گذشته از راههای مختلف امکانات عظیمی جمع کرده و شرکتهای عظیم دارد و مدیریت شرکتها به اندازه بخش خصوصی سوددهی ندارد. چون طبیعت کار دولتی این است که مقررات آن دستوپا گیر است. دولت آن بوروکراسی آزاد را ندارد که بخش خصوصی در تصمیمگیری و عوض کردن راهها - وقتی که لازم باشد – دارد. لذا کارهای بزرگی که در دست دولت است، میتواند سود محدودی داشته باشد. گرچه مال مردم است، این که سهام اینها را به همه خانوادهها بدهند، هر خانوادهای احساس کند در مالکیت عموم کشور شریک است و مستقیماً به نام او سند خورده باشد، سهام شرکتهای بزرگ دولتی به نام خانوادهها ثبت بشود، هم درآمد و مالیات دولت و هم بهرهوری بالا میرود و هم مردم احساس میکنند برای مال خودشان حرکت میکنند.
یکی از راههای اشتغال و تشکیل خانواده و ازدواج همین است. هرکس ازدواج کند، فوراً ده میلیون تومان سهام به نام او میشود که اندوخته و کادویی است که دولت به او میدهد. از سود، اقساط آن را در سالهای طولانی میپردازد و پشتوانهای برای یک خانواده جوان است.
بهرهوری یکی از حرفهای ما در سند چشمانداز که گفتیم دانایی محور باشد، است که معنای عمیقی دارد. الآن بیشترین ارزش افزوده ما به مواد خاصی است که از زمین برمیداریم و آن را تبدیل میکنیم. در کشورهای پیشرفته بیشتر ارزش افزوده آنها متکی به کار انسانهاست. مثلاً در ژاپن سهم ارزش افزودهی نیروی انسانی چندین برابر ایران است و بهرهوری درست با انسانهای آگاه و ماهر و با راه درست است که از نسل شما انتظار میرود و انشاءالله در این بخش فعال خواهید بود.
امیدواریم شاهد اجرای درست سند چشمانداز که راه سعادت ما را با برنامه چهارم آماده کرده است، باشیم و امیدوارم این اجلاس شما مبارک باشد و اجلاسهای بهتری را درپی داشته باشد. از برنامه و مطالب پرمحتوای جلسه متشکرم.
والسلام علیکم و رحمهالله