سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت ا... هاشمی رفسنجانی در جمع معاونین و اساتید و دانشجویان رزمنده در دانشگاه علم و صنعت

سخنرانی آیت ا... هاشمی رفسنجانی در جمع معاونین و اساتید و دانشجویان رزمنده در دانشگاه علم و صنعت

  • پنجشنبه ۲۸ مهر ۱۳۶۷

 

«اَلْحَمْدُالِلّهِ ربِّ الْعالَمین وَ اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللّهِ آلِهِ أَجْمَعیüنْ»

ورود رزمندگاناز زیارت برادران و خواهران دانشگاهی‌مان خوشحالیم و خیر مقدم عرض به دانشگاه‌هامی‌کنیم از اینکه به مجلس تشریف آوردید. می‌بینید که ما در یک مقطع خاص ومشکلات آنقرار گرفتیم که به نظر می‌رسد برای ورود در این مقطع و ورود در این مقاطع اگر اتفاق جدیدی بیفتد، یک نوع ابهام‌هایی در اذهان ناظران دیده می‌شود، علت این هم این است که ما هشت سال از زندگی‌مان را برای جنگ تنظیم کرده بودیم و یک نوع خاص حرکت می‌کردیم و دنباله‌روی مسایل جنگ بودیم، جنگ گونه‌ای است که برنامه‌ریزی اساسی آن، کار آسانی نیست، چون قابل پیش‌بینی نیست که مثلاً در جنگ در سال آینده چه اتفاقی می‌افتد و چه کسانی در دنیا به نفع دشمن یا به نفع ما وارد میدان می‌شوند و چه خرابی‌هایی ]به [بار می‌آید و چه منابع درآمدی می‌سوزد و چه منابع درآمدی پیدا می‌شود و چه مخارجی را جنگ تحمیل می‌کند و چه نیروهایی را جنگ به خودش مشغول می‌کند و چه طرح‌هایی، چیزهای خودش را از دست می‌دهد و یک حداقل برنامه‌های جنگی می‌شود تهیه کرد و آن برنامه‌ها نوعاً براساس دوران ریاضت و حداقل زندگی و ضرورت‌ها و فداکاری‌ها و اینها هست.

اقتصاد ایراناگر فرض کنیم که جنگ تمام شده باشد، خوب شرایط تازه‌ایی یک مقدار وعراق درمتفاوت با شرایط اوایل انقلاب پیش آمده، ما یک وضع خاص داریم و آن این شرایط جنگاست که ما در جنگ کل امکانات‌مان را و اعتبارمان را خرج نکردیم و عراق خیلی چیزها را خرج کرد.

این ارقامی که می‌گویند و قرض‌هایی که دارد و مشکلاتی که طبعاً از این راه برعراق تحمیل می‌شود، قابل توجه است، مثلاً همین رقم هفتاد یا هشتاد میلیارد دلار قرض اگر صحت داشته باشد.

ما می‌دانیم که این مقدار قرض اگر بهره کمی هم بگیرد، دیگر نمی‌گذارد که کشور خودش را بسازد، البته عراق یک کشور نفت خیزی است و کاملاً ثروتمند هم هست ولی این ثروت الان برداشتنش دشواری دارد، نفت یک محصولی است که اگر زیاد در بازار بریزیم و کنترل نباشد قیمتش پائین می‌آید، یعنی ما الان به خاطر یک کمی زیاد تولید کردن چند تا کشور قیمت نفت را از دست دادیم، به جای این که مثلاً بشکه‌ایی سی دلار بفروشیم، ده، دوازده دلار می‌فروشیم و عملاً زیادی تولید در نفت مساوی است با کم شدن قیمت و هدر دادن ثروت، چیزی دست آدم را نمی‌گیرد و فقط بیشتر ضرر می‌کند، الان مثلاً اگر اوپک 16 میلیون بشکه نفت تولید می‌کرد، قیمت نفت روی بیست و پنج یا سی دلار بود ولی حالا که بیست میلیون تولید می‌کند؛ یعنی، بیست درصد تولیدش را بالا برده و این پنجاه درصد از قیمت نفت افت کرده است، خوب اگر عراق بخواهد زیاد تولید بکند، این را می‌رساند که باید ایران هم زیاد تولید کند و عربستان هم زیاد تولید بکند و خارج از اوپک هم همین کار را می‌کنند.

چون هر کسی می‌خواهد زیادتر تولید بکند که زندگی خود را بهتر بچرخاند، عملاً این سقوط می‌کند، بنابراین حتماً یک کنترلی خواهد بود، در یک جایی که یا مسابقه است و یا کنترل است، همه ضرر می‌کنند.

بنابراین اگر عراق بخواهد قرض خود را بپردازد و خسارت جنگش را جبران بکند، عقب افتادگی‌های خود را جبران بکند و سازندگی داشته باشد، روزهای قبل از جنگ وضعش خوب بود، آن روزها قیمت نفت خوب بود و طرح‌های خیلی بلند پروازانه‌ایی داشت، طرح‌های هفت هشت میلیاردی کل کشور را عوض می‌کرد، اشتباه بدی کرد که وارد جنگ شد، و اصلاً کلاً وضع عراق به هم خورد.

مشکلات به‌وجودحالا تا دوباره برگردد و وضع خوبی برای خودش درست کند ما نمی‌بینیم. آمده ازجنگکشورهایی که الان چهل پنجاه میلیارد دلار قرض دارند مثل ترکیه و مصر و یوگسلاوی و بدتر از اینها مثل مکزیک و برزیل آنها دیگر به این آسانی نمی‌توانند زندگی خودشان را رو به راه بکنند. چنین قدرت اقتصادی که هم قرض را بپردازد و هم کشور را اداره بکند در محدوده امکانات اینها نیست، عراق ثروت دارد و این مشکل را دارد، ما این کار را نکردیم؛ یعنی، بحمدللّه مقروض نیستیم البته خرابی‌های جنگ را داریم که مشکل ماست و باید جبران بکنیم و زندگی عادی مردم را داریم و باید یک مقدار از لحاظ وسایل زندگیشان بتوانند خودشان را اداره بکنند، قیمت‌ها باید در سطحی باشد که مزد یک کارمند، با آن مطابقت کند، یک کارگر هم در سطح خودش باید بتواند چیزهای اولیه‌شان را بدون مشکل تهیه کند و ما باید بتوانیم قیمت‌ها را کنترل بکنیم و امکانات را زیاد بکنیم که مردم بتوانند زندگیشان را بگردانند. یکی از کارهای دشوار ما این است و یکی هم ایجاد اشتغال و راه انداختن امکانات صنعتی و کشاورزی، معدنی و دریایی و ساختمانی و یک چیزهایی از این قبیل و کارهای عمرانی که ما داریم، بالاخره ما هر سال صدها هزار نفر نیروی کار به ما اضافه می‌شود، و یک رقم بالایی است و باید برای اینها کار پیدا بکنیم، مسکن تهیه بکنیم و طرح‌های بزرگ ملی هم هست که آنها باید انجام بشود مثلاً کارهای زیربنایی است و اگر انرژی نداشته باشیم کارخانه‌هایمان می‌خوابد و نمی‌توانیم بگردانیم، انرژی هم یک نیروی عظیمی برای ما است.

طرحهای عمده کشاورزی و سدسازی و امثال اینها را داریم که تولیدات کالاهای واسطه را می‌خواهد به عهده بگیرد که خیلی سرمایه می‌برد و این اقتصاد ارزی هم هست، و ما می‌توانیم با سیاست جذب نقدینگی‌های مردم سرمایه‌گذاری درستی را انجام دهیم و این مقبول است و سیاستی می‌خواهد، اما ارز تهیه کردن یک مقداری دشوار است. الان بحث بین ماها در کمیسیون بودجه و وزارت برنامه و بودجه و شورای بازسازی و هیئت دولت همه این است که ما چه منبعی پیدا بکنیم، منبع ارزی که بتوانیم کارهای کشور را به راه بیاندازیم و آموزش و پرورش مثلاً، الان یک امکانات زیادی می‌خواهد، ما خیلی جاها باید مدرسه بسازیم و معلم استخدام بکنیم.

مشکلات دانشگاه‌هادانشگاه‌ها هم همین طورند، خود دانشگاه‌ها اگر بخواهیم کیفیتشان را بالا ببریم، آزمایشگاه‌ها و کتابخانه‌ها و چیزهایی که شما لازم دارید برای تحصیل جدی، می‌خواهند. استادهای خوب را باید دانشگاه جذب بکند، با امکانات و شرایط بهتر که بتواند جاذبه برای آنها داشته باشد، همه اینها از ما مطالبه امکانات مادی می‌کند، امکانات مالی هم ریال نیست، یعنی ریال دست مردم است و اگر ما بخواهیم ریال را از مردم بگیریم و خرج بکنیم باید یک چیزی را به مردم بدهیم، یا باید کالا بدهیم یا باید خدمات بدهیم، یا باید ارز به مردم بدهیم که ببرند جای دیگر خرج بکنند، یا میدان بدهیم و اجازه بدهیم که کارخانه تأسیس بکنند، کارخانه بخواهند تأسیس بکنند، ماشین آلات می‌خواهند و مواد می‌خواهند، به هر حال عمدتاً برمی‌گردد روی امکاناتی که خارج از کشور است که روی این الان ما داریم کار می‌کنیم. باید فکری بکنیم که وابسته‌مان نکند، قرض بسیار خطرناک است.

صادرات صنعتیکشوری مثل ما به این آسانی نمی‌تواند زیر قرض برود، چیزی هم برای صادرات غیر از نفت، فرش و پسته و چیزهای محدود نداریم. صادرات صنعتی می‌تواند ارز فراوان بیاورد و ما الان صنعت‌مان بیشتر از نیازمان نیست و صنعت ما ارز خور است و ارز آور برای ما نیست، روی این داریم کار می‌کنیم تا به نتیجه برسد.

مشکل عمدهمسأله بازسازی نقاط جنگ زده و تخریب شده، زیاد مشکلی نیست، بازسازی‌ها انجام می‌شود و برای ما اشکالی ندارد و الان هم بودجه‌اش را در نظر گرفتیم و امکانات بازسازی هم هست، فقط یک مقدار زمان می‌برد تا بازسازی بشود.

مشکل عمده حرکت دادن مملکت است به گونه‌ای که ما گرفتار نشویم، اگر فکر گرفتار را نداشتیم؛ یعنی، فکر می‌کردیم که اگر یک مملکت وابسته‌ایی هم باشیم اشکالی ندارد، ممکن بود که در دنیا به‌ما وام دهند و سرمایه‌گذاری هم بکنند و خیلی کارها را غربی‌ها می‌خواستند انجام بدهند و این کار مناسب با اهداف عالی انقلاب نیست، ما باید به گونه‌ایی از منابع استفاده کنیم که این خطرها را برای ما پیش نیاورد. خطوط اصلی هم برای ما روشن است، ماها که می‌نشینیم با هم بحث می‌کنیم در اصل مسأله هیچ اختلاف قابل توجهی نمی‌بینیم.

حرکت اقتصادی ویعنی، همه‌مان می‌دانیم که باید یک تکانی در حرکت اقتصادی مملکت داده کمبودامکانات وشود و این را همه‌مان قبول داریم و همه ما می‌دانیم که وابسته هم نباید نیروی انسانیبشویم، امکانات کشور را هم می‌دانیم و این مناطق هم قدرت جذب لازم دارد، بدون اینکه استفاده کنیم از متخصص خارجی یا کم استفاده بکنیم، ما یک امکانات محدودی داریم برای استفاده از بودجه‌ها، یک مقدار معینی می‌توانیم راه بسازیم یا سد بسازیم یا در صنایع پیش برویم یا در بندرسازی و امثال این طور چیزها، البته یک مجموعه‌ای است که چیزهای آن دست خودمان هست و تنظیم امور آن را در گروه‌هایی که الان دارند کار می‌کنند داریم برنامه‌ریزی می‌کنیم که ان‌شاءالله به جایی برسیم.

دانشگاه‌ها و عناصری که از دانشگاه‌ها در مجلس هستند یا در دولت یا در جاهای دیگر، خوب این‌گونه کمک‌ها را می‌کنند و اما اگر کار عمده دانشگاه‌ها از طرف امکانات کشور تقویت بشود، تربیت نیروی انسانی متناسب با این وقت، کم است. ما واقعاً نیروی انسانی کم داریم، حالا از دور که آدم نگاه بکند شاید فکر می‌کند که در گوشه و کنار هستند، ولی وقتی که به عمق قضیه می‌رسیم، وقتی که نیازهای جدی ]و [طرح‌های بزرگ را در نظر می‌گیریم، خیلی چیزها ما کم داریم، حتی ما تکنسین واقعاً کم داریم و کارگر تعلیم یافته واقعاً کم داریم، اینها هر یک که کم باشند در آن مجموعه کار اقتصادی آن اثر خودشان را می‌گذارند، تربیت تکنسین در برنامه‌های گذشته نبوده و در گذشته هم ما خیلی نرسیدیم، بیشتر توجه‌ها به دانشگاه‌ها بوده است و مدارس حرفه‌ای و مدارسی که افراد را برای مشاغل لازم تربیت بکند به اندازه کافی نیست که هیچ، خیلی هم کم است، که باید به آن فکر کرد.

کسانی که به دانشگاه راه پیدا می‌کنند کمتر تن می‌دهند به کارهای فیزیکی، یعنی بروند کار بکنند و می‌خواهند بالاخره مدیریت بکنند یا مهندسی بکنند یا طراحی بکنند، مدارس حرفه‌ایی می‌تواند این را حل بکند که قاعدتاً روی آنها هم تکیه خواهد شد.

سیاست جذب نیروولی ما باز فارغ‌التحصیل دانشگاهی هم کم داریم، و آنهایی هم که هستند کافی نیستند، سیاست جذب نیرو از خارج برای ما دو جنبه دارد: یکی جنبه اقتصادی مسأله است و یکی هم جنبه انسانی قضیه است. به‌هر حال این مسلمان‌های ما ]به [هر دلیلی و در هر شرایط حاد و کسانی که از کشور رفتند، مایلند که برگردند و خود را با ما بسازند، باید سیاستی باشد که بتوانند آنها برگردند. در اصل اگر به صورت سالم و منطبق با کشور و با هوا و فضای فرهنگی کشور در خارج باشند اینها تبدیل می‌شوند به وسایل خوبی برای برگرداندن علم و ارز و صدور فرهنگ، ولی اگر به صورت منقطع از انقلاب و جامعه باشند اینها نه چهره خوبی در خارج هستند و هر جا باشند به عنوان لکه‌هایی برای کشور دیده می‌شوند و مخالفند و ناسازگارند و شکل دیگری دارند، اگر فاسد هم باشند که بدتر، پس به‌هر حال به خاطر شرایط اقتصادی و هم شرایط انسانی و اجتماعی باید بتوانیم برنامه‌ای تنظیم بکنیم که آنهایی که بالاخره قابل جذب به‌این انقلاب هستند و به این جامعه هستند، اینها را برگردانیم و ما در صددیم که انسان‌ها را پیدا بکنیم و نباید آنهایی که می‌شود حفظ کرد و با یک چیزهای آسانی می‌شود اینها را آورد، کوتاهی بشود و البته یک سری از اینها هم به خاطر جنگ اینجا نیستند و به خارج رفتند.

اگر جنگ تمام بشود برای برگشت آنها مشکلی وجود ندارد در مجموع سیاست کشور و سیاست شما دانشگاهی‌ها در محیط دانشگاه باید براین باشد که ما اینها را برگردانیم و بیاوریم و جامعه‌مان را حفظ بکنیم و او کیان خودش را حفظ بکند و در خارج نیز این حفظ و پایداری باشد.

یک مقدار هم به سطح دانشگاه‌ها مربوط می‌شود که طبعاً این سیاست‌ها را شما می‌دانید.

اهمیت درس خواندندرس خواندن الان خیلی مهم است که آدم به طور جدی درس بخواند، ما می‌بینیم که دانشجویان ما درس می‌خوانند و علاقمند هستند به درس خواندن و یک قدری به ما مربوط می‌شود که وسایل درس خواندن را تهیه بکنیم و یک مقدار هم به خود شما مربوط می‌شود که بیشتر جدی باشید. زمانی که ما حالت طلبگی داشتیم، وضع ما بدتر از شما بود ولی الان وضع بهتر شده است کسانی که با رفاه درس می‌خوانند، از خانه و مدرسه و رفت و برگشت‌ها وقتی که به‌جایی رسیدند آن جامعه را نمی‌شناسند و اکثریت جامعه این جوری که نیستند، توده مردم این جوری نیستند، آنهایی که با این مشکلات درس می‌خوانند وقتی که درسشان تمام شد معنای زندگی کردن را می‌فهمند و از علم خود استفاده می‌کنند و خدمت می‌کنند و یک تافته جدا بافته‌ای نیستند و توقعات بیجا ندارند و یکی از مشکلات قدیمی‌های ما این است که نوعاً از طبقات مرفهی بودند که درد جامعه را نمی‌فهمیدند.

آنهایی هم که امکانات تحصیل پیدا کردند و خارج رفتند و به درجات عالیه رسیدند علم آنها با ارزش است و خودشان خیلی خوب هستند و شخصیت آنها علمی است و انسان هر چه یاد بگیرد شخصیتش بالا می‌رود و آن واقعیت و حقیقت انسان با علم توسعه پیدا می‌کند و چیزی که حقیقت انسان را توسعه می‌دهد همان معلومات آدم است که واقعیت انسانی و نفس انسانی با اینها رشد پیدا می‌کند.

سواد و شخصیتمسائل مادی جداست، اینها جزء وجود ما نمی‌شود. آن چیزهایی که جزء وجود ما می‌شود تحصیلات ماست و همان فرمول‌ها جزء وجود می‌شود، هر کس درس خوانده و با سواد است شخصیت او با اهمیت است و این دو را باید از چیزهای دیگر جدا کرد. ولی خوب، در مقابل افرادی هستند که از علم خود استفاده درست نمی‌کنند و این مشکل را در بخش عظیمی از تحصیل کرده‌هایمان داریم. در دوران جدید نخواهیم داشت چون، توده دانشجوی جدید این جوری نیست، اکثراً با زحمت بزرگ شدند و با زحمت به دانشگاه راه یافتند و با زحمت هم درس می‌خوانند.

تحمل مشکلاتبه هر حال من می‌خواهم بگویم اگر مشکلاتی در درس خواندنتان هست از این ناراحت نباشید و این را تحمل کنید و درستان را با جدیت بخوانید. در هر شرایطی آدم می‌تواند درس بخواند فقط بازده آن ممکن ]است[ در بعضی شرایط کم باشد ولی عمق آن در زندگی برای انسان بیشتر است.

ان‌شاءالله که در آینده دانشگاه‌هایمان محصولات و نتایج دانشگاه‌هایمان بتواند منطبق با نیازهای جامعه ما باشد.

خوب، برای سرگرمی شما ما یک مقدار حرف زدیم و شما خسته شدید، خیلی خوش آمدید و سلام ما را به دیگر دانشجویان برسانید.

            والسلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته