سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت ا... هاشمی رفسنجانی در جمع مسئولین سازمان انرژی اتمی

سخنرانی آیت ا... هاشمی رفسنجانی در جمع مسئولین سازمان انرژی اتمی

  • دوشنبه ۹ آبان ۱۳۶۷

 

«اَلْحَمْدُالِلّهِ ربِّ الْعالَمین وَ اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللّهِ آلِهِ أَجْمَعیüنْ»

اهمیت مجلسبرادران بزرگوار ما به مجلس شورای اسلامی خوش آمدند. من اینکه قبول می‌کنم که آقایانی مثل شما زحمت می‌کشید و به مجلس تشریف می‌آورید به خاطر اهمیت مجلس است و اگر شخص من بود، ترجیح می‌دادم که من بروم سراغ کسانی که به‌نحوی با هم کار داریم.

وظیفه اسلامیولی خوب مجلس منزل خود شماهاست و همه مردم ایران اینجا صاحب ومیهنیخانه هستند ما هم در اینجا خدمت می‌کنیم.

از آقای امراللهی ما متشکریم که یکی از آن مرکزی را دارند که افراد دانشمند، تحصیل‌کرده و محقق را جذب می‌کند و از اول کار این طوری بود. ایشان از آن وقتی که آنجا شروع کردند، یک سیاستی داشتند که در شرایط حاد انقلابی هم این سیاستشان را فراموش نکردند و خود ایشان از پیشتازان جوان‌های انقلابی بودند، ولی به مقتضای مسئولیتی که به عهده گرفتند این کار مهمی بود، بنده و سایر دوستان هم راه ایشان را همیشه تأکید کردیم.

تأکید کردیم که دانشمندان، کسانی که صلاحیت‌های بالای علمی دارند مرکزی داشته باشند و آنجا بتوانند به اهدافی که از تحصیل خودشان دارند برسند، به طور کلی ما یک وظیفه اسلامی و میهنی داریم که اینها با هم تقاطع می‌کنند و آن اینکه کشورمان را از لحاظ علمی غنی بکنیم.

یک اصل اسلامیاین یک اصل اسلامی است، پیش از اینکه یک اصل مادی یا انسانی باشد. ما در معارف در اسلام از اولین لحظه تا آخرین مطالبی که پیغمبراکرم(ص) فرمودند همه با هم می‌خواندند که آنها برای علم و سواد و تحقیق و فضل، یک ارزش والایی قائل بودند.

ما در فلسفه‌مان، در انسان‌شناسی هم همین عقیده را داریم که اصلاً انسان، آن چیزی که برایشان می‌ماند و جزء وجود آدم می‌شود، واقعیت در زندگی آدم است، تحصیلاتی است که می‌کند. این چیزی است که حقیقت دارد در زندگی و انسان آنها را دارد، وقتی که می‌گیرد، جزء وجودش می‌شود و منفک هم نمی‌شود از آدم، تا آدم هست با معلوماتش است و همیشه هم آدم هست. چیزهای دیگر این طوری نیستند، البته مسائل تحصیلات معنوی دیگر مثل ایمان، عرفان و حالات روحی از همین مقوله هستند، از مقوله معنویات هستند که اینها جزء وجود آدم می‌شوند، آن چیزهائی که خارج از وجود انسان است، خیلی چیزها با آدم ارتباط پیدا می‌کند.

ارتباطات قدرتیارتباطات قدرتی یک حقیقت ارتباطی است؛ یعنی، رابطه‌ای است بین انسان و ابزار قدرت و منطق سلطه. مسائل مادی به طور کلی همین طور است، مالکیت‌ها نوعاً اعتباری است. یعنی یا قانون باید این را به جامعه بدهد و یا فرضیات است. آنکه حق و جزء انسان است، مکتسبات روحی آدم است، که یا مقوله علم است و یا از مقوله ایمان و عرفان و آن وصل شدن‌هاست به عالم ما فوق خودش.

بنابراین ما اصلاً در دید فلسفی‌مان در اسلام از جهان بینی‌مان، روی علم حساب خاص خودش را باید داشته باشیم، از لحاظ انسانی هم این مسأله درست و از لحاظ کشور داری هم این مسئله درست است، به‌هر حال علم پایه همه چیز است. برای هر کاری که انسان در دنیا می‌خواهد بکند که زندگی بهتر بکند و به اهداف خودش برسد، باید از علم شروع بکند. در هر درجه‌ای از علم و برای هر درجه‌ای از کار، این ارتباط محفوظ است.

تقسیم‌بندیخوب در دوران انقلاب تا امروز ما از این جهت هنوز مسائلی داریم. یک بین علماتقسیم‌بندی که بین علما می‌شود کرد، در یک دید سرگروه را می‌شود مشخص کرد، کسانی که عالمند و مدعی و وفادار و طرفدار انقلاب و اسلام و کشورند، کسانی که عالمند و نقطه‌ی مقابل این هستند، مخالفند و کسانی هم عالمند و به این جهت کاری ندارند.

اینها با اهداف تحصیل خودشان می‌خواهند زندگی بکنند و حالا یا اصلاً خودشان را نزدیک نمی‌کنند و یا ضدانقلاب هستند و نمی‌توانند تصمیم‌گیری یا موضع‌گیری بکنند.

حاکمین انقلابآنچه که جدی است این است، کسانی که ]بر[ انقلاب حاکم هستند آنهایی که وفادار باشند، آنها جزء بهترین‌ها هستند، هم به انقلاب تعهد دارند و هم علم دارند، سواد دارند و می‌توانند خدمت کنند به مردم، با ایده می‌توانند خدمت بکنند، کسانی هم که مزاحم نباشند و می‌خواهند از تحصیل‌شان برای مردم خدمت بکنند، کاری هم ندارند که حالا این انقلاب به آنها چه داده یا نداده، به کشورشان، به مردمشان به بشریت به طور کلی می‌خواهند خدمت بکنند. یک جایی را پیدا می‌کنند، می‌گویند از اینجا می‌توانیم این خدمت را بکنیم.

خیال می‌کنند در انقلاب ما به تنها نقطه‌ای که درگیری ایجاد می‌شود، با کسانی است که عالم باشند و بخواهند با علمشان درگیر باشند، با مردم و با راهی که جامعه انتخاب کرده، درگیر هستند که طبعاً نه آنها خودشان توقع دارند و حاضر هم نیستند از علمشان برای مردم استفاده بکنند از گذر خودشان این راه غلط است و علمشان را هیچ وقت در جهت آن به‌کار نمی‌گیرند.

ولی آن دو بخش که اعظم دانشمندان ما می‌توانند در آن دو بخش باشند استثناء است. موارد خیلی کمی ما تا به حال برخورد کردیم که دانشمندان واقعی جداً ضدانقلاب باشند، مگر کسانی که به هر حال در نظام گذشته یک نوع روابطی داشتند، زندگی‌ای داشتند که دیگر نمی‌توانند خودشان را جور و منطبق بکنند.

بهترین جا برایوالا دانشمند به هر حال می‌خواهد کار بکند و ما فکر می‌کنیم امروز دانشمندان ایراندانشمندان ایران و با سوادهای ایران جایی مناسب‌تر از کشور خودشان پیدا نمی‌کنند. چه انقلاب را قبول داشته باشند و چه نداشته باشند، برای اینکه اگر در ایران خدمت نکنند کجا می‌خواهند خدمت کنند که صددرصد با فکر خودشان سازگار باشد؟

فرض کنید حالا جاهای دیگر آنها را خوب تحویل بگیرد، بروند آمریکا، آلمان، بروند فرانسه، مگر کسی هست که ایرانی باشد و دانشمند باشد و همه زندگی این کشورهای غارتگر را بپذیرد و قبول بکند و بگوید آنها حق دارند حرکت می‌کنند. آن کسی که نتواند الان برای مملکت خودش، برای فامیل خودش، که هر چه دارد از اینجا دارد و بعداً هم به اینجا مربوط می‌شود، نتواند خدمت بکند، جای دیگر هم همین است، می‌گویند اینکه برای گذراندن زندگی، احتیاج به نان، آب و مسکن و دارو ... دارد، یک جایی هم کار بکند که بعضی از خواسته‌های خودش را بتواند آنجا تأمین بکند.

برخورد درست بابه‌هر حال تجربه به آدم می‌گوید که اگر برخورد درستی با دانشمندان بشود، با دانشمندباسوادها بشود، قسمت اعظم آنها جایشان در ایران است. بهترین جا، باز در مقایسه همین است که بیایند اینجا و برای مردم خودشان خدمت بکنند و بچه‌های مملکت خودشان را تعلیم بدهند، علمشان را به کسانی بدهند که به آنها علاقمند هستند، حداقل این است که انسان عرق وطن دارد که عرق وطن را غیر مسلمان‌های این کشور هم دارند، آنهایی که یا اصلاً خدا را قبول ندارند و یا اسلام را قبول ندارند و به مکتب دیگری وابسته هستند.

ایران و وطنشان را دوست می‌دارند، یک مایه نفسانی در وجود انسان است که می‌خواهد اینجا خدمت بکند، یک مشکلاتی انقلاب و جنگ داشت که افرادی که حاضر نبودند در محیط مشکل زندگی بکنند، آنها را فرار می‌داد.

بهترین چیزآنها هم کم‌کم نیست و دارد کم می‌شود، بنابراین ما بدون اینکه از گذشته درایرانبحث بکنیم، برای آینده باید صحبت بکنیم، در این کشور که خداوند همه چیز را گذاشته و بهترین چیزش هم مردم خوبش است، واقعاً مردم ایران هر چه انسان مطالعه می‌کند، گذشته ایران را و تاریخ ایران را، روانشناسی خاصی انسان را هدایت می‌کند به‌خوبی این مردم، مردم واقعاً نجیبند، مردم قانعند، مردم مستعدند، مردم متجاوز نیستند.

طبعاً حق را می‌خواهند، فدارکاند، متحمل هستند، اصلاً زندگی ایرانیان در این قرونی که تاریخ ثبت کرده، یک چنین چیزی را ثبت می‌کند و حق پذیرند. با چنین مردمی زندگی کردن با یک مظالم خاکی و تعصبی و جغرافیایی که دارند و مخصوصاً برای کسانی که روحیه دینی و اسلامی دارند که خوب عمده تحصیل کرده‌های ما هم این طوری هستند، جای خدمت اینجاست، ایران مردم حسابی دارد، امکانات مادی حسابی دارد، شرایط مادی و از لحاظ جغرافیایی و مواد طبیعی انصافاً جای خوبی است جای رشد، جای ترقی است، جای خدمت است، همه چیز اینجا برای انسان جور است، ان‌شاءالله شرایط سیاسی به‌گونه‌ای پیش بیاید که مشکلات تحصیلی هم کم بشود و آن راهی که انتخاب شده، بتوانیم راهمان را خوب پیش ببریم و جلو برویم.

سلطه خارجی‌هاخوب پیش از یک قرن، یک قرن و نیم است که ایران تحت سلطه بود، واقعاً برایرانما زمان قاجار را نگاه می‌کنیم، از آن روزی که بنا شد ما ارتباط داشته باشیم با دنیای غرب و دنیا به هم مرتبط شد، همیشه سیاست ایران را خارجی‌ها دیکته می‌کردند. ما پیش از انقلاب می‌دیدیم دانشمندانی که می‌آمدند، صحبت می‌کردند و می‌گفتند ما می‌خواهیم خدمت بکنیم، اما نمی‌دانیم این خدمت به نفع کی تمام می‌شود، پلی که می‌سازیم آمریکا می‌خواهد از رویش عبور بکند و سیاست انگلیس می‌خواهد حاکم باشد.

اصل سیاست کشوروقتی که اصل سیاست کشور، سیاست مستقل باشد، واقعاً برای این مردم بخواهند خدمت بکنند یک چنین چیزی را این انقلاب تأمین کرده است. هیچ کسی الان نمی‌تواند مدعی باشد که در این مملکت سیاستی غیر از سیاست خود کشور حاکم است. یک کشوری که واقعاً آزاد است در بدترین حوادث آزادی خودش را فدای هیچ چیز نکرد و در بهترین شرایط هم، حتماً نخواهد کرد. کشوری که در دنیا هم از این جهت شاید بی‌نظیر باشد، شما در کشورهای جهان سوم نمی‌توانید پیدا بکنید که به یک نحوی تحمیلات دیگران را نپذیرد، هر جا می‌رویم می‌بینیم که یک مشکلاتی وجود دارد که به نحوی تحت فشار قرار می‌گیرند.

اینجا واقعاً نیست، نه در مسئولان ما کسی هست که چنین ایده‌ای داشته باشد و نه مردمان حاضرند چنین کاری را بکنند و رهبری هم مواظب همه چیز هستند، یک کشوری واقعاً آزاد.

از طرفی هم به هیچ نحوی در این کشور قصد تجاوز و تعدی به حقوق دیگران نیست. یعنی، واقعاً اینجا کسی نیست که برود دیگران را استثمار بکند و یا در داخل کشور بخواهد کسی را استثمار بکند. آن روح حاکم بر سیاست ایران، روح حق طلبی، حق خواهی و استقلال است.

زمینه مساعد برایاین زمینه، بسیار زمینه مساعدی است که مردم خدمت بکنند، دانشمندان خدمت مردمکار بکنند، باسوادها، سوادشان را تحویل بدهند، البته مشکلاتی هم داریم، این طریق زندگی کردن کار آسانی نیست، در دنیا جایی مثل ایران را به آسانی نمی‌گذارند آزاد زندگی بکند.

از اول هم نمی‌گذاشتند، حالا هم نمی‌گذارند، احتیاج به مبارزه دارد، این مبارزه را هم مردم حاضرند به عهده بگیرند و اصولاً خود مبارزه با فساد و ناحق خودش یک وظیفه است و شیرین هم هست برای کسانی که بخواهند در راه حق از خودشان مایه بگذارند، اصولاً مبارزه یک حرکت شیرین است.

انرژی اتمی در ایراندر خصوص مسأله شما، ما واقعاً آن شأنی که ایران دارد، آن حقی که ایران در ودرجهانجهان دارد در مسائل انرژی اتمی، در آن حدی که باید باشیم نیستیم.

عقب هستیم و امروز هم دنیا نمی‌تواند از این پدیده خودش را کنار بگذارد. هر کشوری که مدعی است و می‌خواهد در دنیا از امکاناتی که علم امروز به بشریت کرده استفاده کند، نمی‌تواند به خودش حق بدهد که از این بخش مهم و اساسی و زیربنای اتمی خودش را مستغنی حساب بکند و خوب البته ما داعیه جهان گشایی نداریم که الان دنبال بمب اتم باشیم، برای اینکه بخواهیم تجاوز بکنیم به دیگران و چنین چیزی در فکر ما نیست. ما واقعاً اتم را برای فواید صلح آمیزش دنبال می‌کنیم و کسانی که اینجا کار می‌کنند، مطمئن می‌توانند باشند که هیچ وقت شهره علم آنها در راه تضییع حق دیگران به کار گرفته نمی‌شود.

انرژی اتمی برایممکن است در دفاع به‌کار گرفته بشود، دفاع حق است، باید دفاع بکنیم اما در فوایدصلح‌آمیزدرجه اول برای فواید صلح آمیزی که امروز تقریباً به همه جریانات زندگی دارد خودش را می‌کشاند و شاید دنیای فردا مال کسانی باشد که در این رشته محکم باشند و پایشان روی زمین باشد. بنابراین رشته‌ای هم که شما در آن کار می‌کنید و منطقه قلمروای که آنجا مشغول کار هستید، جایی است که در کشور موقعیت خودش را دارد و مسئولان کشور هم می‌دانند، ممکن است در زمان جنگ و در شرایط محاصره اقتصادی ما نتوانیم بهای لازم را بدهیم، ولی این معنای آن نیست که این سیاست ما نیست، سیاست اول در حد کلی تقویت علم و دانش است، تقویت دانشمندان است و ما خود دانش را ارزش می‌دانیم، نفس اطلاع و علم برای بشریت را کمال می‌دانیم، دانشمند را منهای مسائل دیگری که در اطرافش است یک موجود با ارزش می‌دانیم، وقتی که این اضافه بشود به خدمت و تعهد وفاداری و صمیمیت و تلاش برای مردم، این دیگر چیزهای اضافی هم پیدا می‌کند و ان‌شاءالله که در آینده ما شاهد باشیم که مملکت‌مان، ایران ما، جایی است که از لحاظ علم و سواد با جذب نیروهایی که الان دارد و با تربیت نیروها و استعدادهایی که در این کشور وجود دارد موقعیت مناسب یک کشور مهمی مثل ایران که هم سوابق تاریخی عمده‌ای در دنیا دارد - سابقه تمدن ایران بالاخره این اثری است که از زمان‌های قدیم در اختیار ماست - و هم دارای مکتبی است که آخرین مکتب آسمانی است و با این مردم خوب جایگاه علمی خودش را بتواند در دنیا تحصیل بکند.

من هم از شماها تشکر می‌کنم و هم به شما اطمینان می‌دهم که نظام پشتیبانی از دانشمندان و کسانی که می‌خواهند از علمشان برای مردم خودشان استفاده بکنند و آمادگی خدمت را دارند، پشتیبانی قطعی عرضه خواهد کرد. ان‌شاءالله توفیقات بیشتری از شما خواهیم دید.

            والسلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته