«اَلْحَمْدُالِلّهِ ربِّ الْعالَمین وَ اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللّهِ آلِهِ أَجْمَعیüنْ»
خیلی خوش آمدید شما برادرانی که مدت طولانی این جنگ وسیع و همه جانبه را تدارک کردید.
تدارکات و نقشکم و بیش من در جریان کار شما هستم، بنده خودم هم در این مدت بیشتر آن درجبههنقش تدارکاتچی را داشتم و برای پشتیبانی جبههها کمک میکردم. خودم میدانم که کار شما بسیار بزرگ و مشکل و مسئولیت پذیری شجاعانهای بود که انجام دادید.
شاید مردم معمولی حتی خیلی از مسئولان نتوانند وسعت و عمق کاری که در تدارک سپاه در این مدت انجام شد را درک بکنند. کسی تا خودش در تدارکات نباشد نمیفهمد که یک عملیاتی چه مقدار تدارکش زحمت دارد و پشتیبانیاش از لحظهای که برنامهریزی میشود و نیازهائی که برای دهها هزار نفر و گاهی هم صدها هزار نفر از لحاظ لباس، غذا و پوشاک و وسایل ترابری و مهمات مصرفی و همه چیزی که در جنگ به کار گرفته میشود، ]زحمت دارد[.
ضایعاتی که وارد میشود، باید جایگزین بکنیم و اهمیت قضیه در سرعت کار است که به موقع برسد و یک چنین سرعتی اصولاً در استانداردهای موجود کمک رسانی و تدارک در شرایط عادی جامعهای وجود ندارد، اینها یک کارهای فوقالعادهای است. از طرفی وضع خاص سپاه را هم اضافه کنیم که سپاه وقتی که وارد جنگ شد یک نظام تدارکاتی منظمی را نداشت و برنامهریزی شده، آموزش داده شده، دارای انبارهای معین، وسایل نقل و رفت و آمد و همه چیزهایی که برای نیروی در حال جنگ لازم است، اصلاً چنین چیزی وجود نداشت و هنوز هم بعد از 8 سال ما نتوانستیم در سطح نیاز یک نیروی عظیمی این کار را بکنیم. خوب، سپاه یک مقدار خودش نیروی ثابت دارد، اگر خیلی هم کار کرده باشد برای همین نیروهای ثابت خودش امکانات تهیه کرده باشد، هنوز هم به خاطر جنگ نتوانسته بکند.
کار مهم و وقتی اعلام میکنیم بسیج عمومی، 200-300 هزار نفر یا کمتر یا بیشتر سرنوشت سازنیرو وارد میدان میشوند. آموزش اینها و نقل و انتقال اینها و تدارک اینها در جبهه، مسائل خانوادهها، پشت جبهه، مجروحین که همه اینها را سپاه خودش اداره میکرد و به دوش میگرفت. این کار خیلی عظیم و مهم و حساس و سرنوشت ساز بود که قابل مقایسه با کارهای دیگر در سپاه نبود.
پشتیبانی یکرزمندگانی که در خطوط مقدم جان میدادند، خوب آنها نوک پیکان کار عملیاتبودند و ما همه در خدمت آنها بودیم و برای تدارک آنها کار میکردیم، اما احساس مسئولیتی که یک تدارکاتچی به خاطر حفظ جان آن رزمنده و پشتیبانی یک عملیات، که به حیثیت و همه چیز بستگی داشت، کار مهمی بود، که این کار را شما داشتید و برادرمان آقای غمخوار که واقعاً غمخواری برای این کار میکرد با علاقه و پشت کار عجیبی دنبال کار را میگرفت و به جایی میرساندند، در تاریخ ما روی این نقش زیاد تکیه نکردیم؛ یعنی، هر وقت ما درباره جنگ صحبت میکنیم، همان بخشهای عملیاتی را برای مردم میگوییم.
مسأله تدارکات یک چیزی است که اولاً یک مقدار زیادش سری است و نمیشود گفت، و یک مقدارش هم اصولاً در بحثها نمیآمد و سلامت کار شما مهمترین نقطه است.
عدم سوء استفادهما میدانیم در سپاه مقدار زیادی از تدارکات از منابع مردمی بود که طبعاً درتدارکاتبرنامه منظمی نداشت. در یک موجی میرسید و گاهی نمیرسید. مثل بودجه دولت نبود که پشت سرش حسابرسی و ممیزی باشد. اگر افراد ناسالم بودند سوء استفادهها، خیلی میتوانست در این جریان باشد و آلودگی داشته باشد اینکه کمترین حد اتفاق سوء در این تدارکات اتفاق افتاد و ما سوء استفاده در اکثر مواقع یا نداشتیم و یا بسیار ضعیف در یک موارد نادری به چشم میخورد، این خودش یک چیز قابل توجهای است، اما ممکن ]است[ آدمهای نادان، قدرناشناسی پیدا بشوند و یک موارد نادری را پیدا بکنند و این عظمت اقدامات سالمی که در 8 سال با این سطح گسترده، انجام شده، اینها را نادیده بگیرند.
کار برای خداخوب، این قدرناشناسیها در همه جا میتواند اتفاق بیفتد و یک وقتی مبادا یک چیزی شما میشنوید ناراحت بشوید که حالا یک کسی مثلاً یک جایی چیزی گفته، عظمت کار شما پیش خداوند و مردم ما و رزمندهها که میدانند در چه شرایطی شما در چه نقاطی آنها را تدارک میکردید، در برف و گرما و سرما و همه جا میرساندید اینها فراموش نمیشود، شما هم برای خداوند کار میکردید و اجرتان ]را[ هم گرفتید، البته این هم دلیل نمیشود که ما به فکر باشیم که کارمان را آن چنان منظم کنیم که حتی بدخواهان بتوانند ایرادگیری بکنند و کارمان را لوس کنند.
استفاده از یکی از کارهایی که ما باید انجام بدهیم این است که از تجربه گذشتهمان تجربه گذشتهاستفاده بکنیم، نظاممان را آن چنان آهنین و حساب شده بکنیم که همه چیز به جای خودش باشد. کاری که نمیشد در آن دوران بکنیم، چون گرفتار کار روزمره بودیم. یک نظام تدارکی بهتر از این را هم تاریخ به حمدلله به ما داده است و انشاءالله استفاده بکنید.
تشکر از مسئوولینمن صمیمانه از زحمات شماها و دوستانتان و همکارانتان در همه ابعاد تدارکاتمتشکرم و شخصاً از کار شما بسیار راضی هستم و فوق انتظار میدانم و اگر نواقصی هم در کار بوده، چون از پیش آماده نبودیم، میدانم و ملت ما هم حتماً از شما قدرشناسی دارند و از همه اینها گذشته شما پیش خداوند اجرتان را دارید.
سلام بنده را به همه برادرانتان و همکارانتان برسانید و انشاءالله ما به صلح پایدار برسیم و اگر تقدیر چنین بوده که جنگ همچنان ادامه داشته باشد انشاءالله با پشتیبانی و تدارک بهتری بتوانیم جنگ را تدارک بکنیم.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته