سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت ا... هاشمی رفسنجانی در اجتماع پرشکوه دانش آموزان و مردم اسلام آباد غرب

سخنرانی آیت ا... هاشمی رفسنجانی در اجتماع پرشکوه دانش آموزان و مردم اسلام آباد غرب

  • دوشنبه ۲۵ مهر ۱۳۶۷

 

«اَلْحَمْدُالِلّهِ ربِّ الْعالَمین وَ اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللّهِ آلِهِ أَجْمَعیüنْ»

خیلی متشکرم، اجازه بدهید که عرایضم را خدمت شما عزیزان عرض بکنم خیلی ممنون خداوند نگهدار شما باشد، خداوند نگهدار شما مردم صبور و دلیر ]باشد[. اگر اجازه بدهید ]صحبت[ بهتر است.

خیلی ممنون، اجازه بدهید، که شما الان سرپا ایستاده‌اید و اسباب شرمندگی ماست اجازه بدهید وقت کمتری ]را بگیرم[.

بسْم‌الله الَّرحمنِ الرَّحِیمَ الْحَمدللِّه رِبِّالْعالَمین و الصَّلوة و السَّلام علی رسول‌اللّه و علی‌آلَه الاَئمةِ المَعصوُمینَ.

ابراز احساسات وخیلی خوشحالم که توانستم در این سفر کوتاه شما برادران و خواهران ]عزیز[ بیانات درونیکه در این دوران جنگ و سالهای بعد از انقلاب یکی از اسطوره‌ها و نمونه‌های خویش مبنی برمقاومت و ایثار و جهاد بودید اینجا ملاقات بکنم، گرچه برای قدردانی از دیداربامردماین‌گونه مردم و این روحیه‌ها و این ایثارها یک سفر موقت و مختصر و کوتاه و اسلام آبادیک دیدار در یک میدان کافی نیست و من این را به حساب رسیدگی به مشکلات و نیازها نمی‌گذارم، این سفر کوتاه را و این ملاقات را شما به‌حساب یک قدردانی، تشکر و قدرشناسی و ارج گذاری به مردم که استحقاق قدردانی‌ها و خدمات بیش از این را دارند بگذارید. اگر فرصتی بود که در شهر شما (و در) شهرهای این استان توقف طولانی بود و با اقشار مختلف مردم گفتگو می‌شد، حتماً مفیدتر بود اما شما به بنده حق می‌دهید که در مقطع فعلی چنین فرصتی را ندارم، ان‌شاءالله دفعات دیگر در فرصت‌های بهتر و شرایط بهتر و با دست پرتر که بتوانیم به خواسته‌های شما جواب مثبت بدهیم به میان شما خواهیم آمد که ضمناً من شرمنده‌ام که در بسیاری از شهرهای این منطقه نتوانستم حضور پیدا بکنم، شهرهای گیلانغرب که مورد تعرض بوده‌اند شهرهای منطقه پاوه و قسمت‌هایی که مدت‌ها در فشار جنگ بوده‌اند باز این توفیق پیش نمی‌آید که به آنجا سری بزنم.

البته پیامم را از دور عرض می‌کنم و در موقع مناسب ان‌شاءالله به زیارت همه خواهیم آمد.

رسیدگی به مشکلاتاینجا در شهر شما از روزهای اول جنگ من از طریق نماینده شما در مجلس مردم اسلام آبادشورای اسلامی مرتب در جریان حوادث شهر و مسائلی که برای مردم فرود ازطریق گزارشاتمی‌آید بوده‌ام و اخیرآ هم باز از طریق مسؤولان و نماینده فعلی شما نماینده مجلسمسائل این شهر را می‌دانم. بارها خودم در ]مسیر را هم[ به سوی جبهه‌ها در این آن شهرشهر بوده‌ام و با لباس غیر رسمی که مناسب نبود آن روزها به‌طور رسمی در شهر باشم در کوچه‌ها و خیابان‌ها گشته‌ام و خرابی‌ها و ددمنشی‌های دشمن را و مظلومیت شما را دیده‌ام، شما را در دورانی که مورد بدترین بمباران‌ها بودید و دشمن هر روز ددمنشانه و کینه توزانه به شهر شما حمله می‌کرد، دیده‌ام.

با اطلاعی که از وضع شما داشتم در اطراف شهر و روستاها و اردوگاه‌ها و زیر چادرها به‌صورت خودکفا با امکاناتی که خودتان تحصیل می‌کردید زندگی خودتان را اداره می‌کردید، ابتکاراتی که مردم اسلام آباد در اداره مهاجرین داشتند و مراکزی که مردم مظلوم شهرهای دیگر به‌آنجا پناه برده بودند با امکانات خودشان اداره می‌شد و کمترین توقع را از مسؤولان کشور داشتند.

تشکر و قدردانیاین نشان هوشیاری و واقع بینی شما بود. شما می‌دانستید در آن شرایط، در ازابتکارات مردمشرایطی که جنگ شهرها با وسعت در سراسر کشور ادامه داشت و در اسلام آباددرشرایطی که جبهه‌ها نیاز به کمک‌های مردم و امکانات کشور داشت، مسؤولان تأمین نیازهاینظام برای رسیدگی به‌مشکلات همه شهرها چنین قدرتی نداشتند و با خوددرحساسترینهمین تیز بینی و واقع‌نگری خودتان مشکلات خودتان را حل کردید و آن روزهای جنگچیزی است که از دید ما از دید مجلس از دید امام از دید دولت مخفی نمانده و این قدردانی را در موقع مناسب نشان خواهیم داد. ان‌شاءالله کل ملت ایران این آمادگی را دارد که آن گروه از مردم که نزدیک خطوط دفاعی بودند و آن مردم که در طول جنگ مورد تعرض هواپیماهای دشمن، بمباران‌ها و قساوت‌ها بودند قدر آنها را بشناسند تا در موقع مقتضی اجازه بدهند که امکانات کشور به این طرف سرازیر بشود و جبران خرابی‌ها را بنماید، اما روحیه سازنده و مبتکر شما مردم نکته دیگری است که قابل توجه است هر کسی خرابی‌های دوران بمباران را دیده باشد و امروز باز از شهر شما بازدید کند قدرت سازندگی و ترمیم خرابی‌های شما قابل ستایش است. شما با سرعت شهر را برای سکونت، برای زندگی و برای ادامه حیات و برای سازندگی آماده کردید و این چیزی است که مورد تعجب و تشکر هر انسان منصفی است.

عالی‌ترین سردار خداوند در پایان جنگ ابتکارش را نصیب شما مردم اسلام آباد کرد.

تقدیرالهیشرورترین، خائن‌ترین و زشت‌ترین دشمنان این انقلاب آنهائی که از روزهای اول انقلاب خشم این انقلاب را در سینه‌های پرکینه خودشان داشتند، تقدیر الهی این بود که اینها در شهر شما و در اطراف این منطقه پاک اسلامی دچار آن شکست و آن انحلال مؤثر و تاریخی بشوند. ما اگر می‌خواستیم با نیروی امنیتی خودمان این قشر منافق و کینه‌توز و مخرب ضد انقلاب را با برنامه‌های معمولی تحت تعقیب قرار بدهیم و شرشان را از سر مردم کم کنیم سالها وقت لازم بود. نیروهای جاسوس، نیرویی که به‌صورت مخفی عمل می‌کند، نیروی ضدانقلابی که درون کشور آشنایی دارد و با مناطق حساس آشناست، این‌طور فریب بخورد و به این صورت با دست خودش و با همه امکانات خودش وارد یک دام بشود و گرفتار بشود و سرکوب بشود و امکاناتی که سالها با تکدی و التماس و با قیمت جاسوسی و خیانت و فروختن اطلاعات به‌دست آورده با دست خودش و پای خودش اینجا بیاید و در بیابان‌های اطراف اسلام آباد همه اینها را از دست بدهد و جسدهای ناپاک آنها و امکانات کثیفی که در اختیارشان بود همه را در خاک این کشور بگذارد و این‌گونه قتل عام بشود، این نعمت خداست و افتخارش مال شما مردم اسلام آباد است. از حوادث بسیار بسیار مفید و با ارزشی است که درست در آخرین روز جنگ اتفاق افتاد و تأثیر بسیار مهمی در امنیت کشور بجای گذاشت.

اشاره به حادثهاین حادثه گرچه برای مردم اسلام آباد مقدماتی هم به بار آورد، به شما منفجرشدنصدماتی وارد شد، به بخشی از مردم آسیب رسید اما در مقابل آثار مثبتی که ما دفترمرکزی حزباز این درگیری داریم این آسیب‌های مختصر شما قابل توجه نیست. سال جمهوری اسلامیهاست که آمریکا و ارتجاع عرب و صدام از اطراف دنیا آن خبیث‌ترین و توسط گروهقبیح‌ترین دشمنان انقلاب را دعوت کردند و در عراق جذب کردند و روی اینها مخرب وخبیثحساب می‌کنند اینها ابعاد ددمنشی خودشان را در دنیا ثابت کرده بودند، منافقیناینهایی که با منفجر کردن دفتر حزب جمهوری اسلامی، هفتادو چند نفر از بهترین فرزندان این انقلاب را در یک حادثه شهید کردند.

جنایت گروه منافقآنها که نخست وزیر و دفتر نخست وزیری را منفجر کردند و رئیس جمهور و دربه شهادت رساندننخست وزیر را هم در یک حادثه شهید کردند، آنهایی که در منطقه خود شما مقامات درجه یکچهارمین شهید محراب را از شما گرفتند، آنهایی که شهدای والایی چون شهید کشوردستغیب، شهید صدوقی، شهید مدنی و شهید قاضی را از دست ما گرفتند، دشمنان جهادی اسلام در وجود اینها همه گونه آمادگی قساوت را می‌دید و اینها را برای هرگونه جرائمی آماده می‌کرد. اینها که در میدان‌های شهر بمب منفجر کردند، اینها که در نماز جمعه بمب منفجر کردند اینها که در مغازه‌ها، حزب‌اللّهی را ترور کردند، اینها که به اسم سرباز می‌رفتند توی جبهه و از آنجا اخبار و اطلاعات را می‌گرفتند و به عراق می‌دادند.

همراهی اینها که می‌رفتند توی بیمارستانها و با امضای سرباز اسرار کشور را به عده‌ای درداخلآمریکا و عراق می‌فروختند، دوران کثافت کاری جانیانی که پشت سر آنها بود کشورباگروهآمریکا و صدام و حکام عرب را امیدوار کرده بود که هر جنایتی را اینها قادرند منافقبرای اهداف خودشان علیه این ملت بکنند. با گمراهی، با اشتباه و با محاسبه غلط آنها فکر می‌کردند که اسلام آباد از آن جاهایی است که ممکن است در میان مردم اینها طرفدارانی داشته باشند.

بزرگترین اشتباهشان همین که به‌خاطر شمشیرهائی که از پشت به این ملت زده بودند و به خاطر خیانت‌هائی که با جاسوسی و ترور نسبت به این مردم کرده بودند خداوند صبر کرد در موقع مناسب و بهترین شرایط آن موقعی که جنگ ختم می‌شد و آن موقعی که تازه نوبت این می‌رسید که دشمنان اسلام اینها را نفوذ بدهند به داخل کشور برای امور جاسوسی و خرابکاری، اینها گمراه شدند و طرفداران خودشان را از داخل کشور دعوت کردند و به‌عراق بردند با هزاران زحمت و خرج، طرفداران خودشان را از این مرزها عبور دادند و رساندند به عراق، از اطراف دنیا دعوت کردند طرفداران خودشان را از هندوستان از آمریکا از اروپا از هر جا که بود و در عراق اینها را جمع کردند و آموزش دادند برای اینها و سرمایه‌گذاری کردند.

توفیق‌های الهیعراق بیش از صد تا، تانک و هزار ماشین در اختیار اینها گذاشت و همه اینها پشتیبان ملترا در یک حرکت به داخل خاک ایران فرستاد و خداوند خواست که اینها در سر ایران ومردمپل‌ذهاب متوقف نشدند چون اگر آنجا متوقف می‌شدند فرار می‌کردند و اسلام آبادبرمی‌گشتند و به شرارت‌هایشان ادامه می‌دادند، آمدند جلوتر، از اسلام آباد هم عبور کردند و در یک منطقه بسیار مناسب گرفتار شدند و تازه معلوم شد که خداوند جزای مزاحمت‌های مردم اسلام آباد، جزای آن همه مردانگی، وفاداری و صبر و سازندگی و ایثاری که مردم این منطقه در طول جنگ داشتند یک افتخار نصیبشان کرد.

حال آنکه خبیث‌ترین دشمنان اسلام را در منطقه آنها و شهر آنها و به‌دست خود آنها و به‌دست سایر کسانی که در این جریان همکاری کرده بودند در اینجا قتل عام کرد و این جاده‌ها را برای مدتها نمایشگاه مقاومت این مردم و نمایشگاه جهالت و خیانت کسانی که به اسم ایرانی برعلیه اسلام و ایران به کفر جهانی خدمت کرده بودند، قرار داد.

خواست خداوند برخداوند تقدیر کرد که اینجا چنین نمایشگاهی بوجود بیاید. به‌هر حال در کم شدن فتنهکنار پایان احتمالی جنگ آغاز انهدام دشمنان داخلی هم نصیب ما شد و داخلی وکم شدنان‌شاءالله با کم شدن فتنه داخلی و کم شدن مزاحمت‌های خارجی دوران مزاحمت‌های خارجیجدیدی در زندگی ملت ما و مردم ما به وجود بیاید و مسؤولان کشور که از روز اول انقلاب امیدها داشتند به سازندگی و عمران و ترقی و توسعه این کشور، این فرصت را پیدا بکنند که با همکاری مردم از ایران عزیز و عظیم یک امت مناسب آگاه و آباد برای انقلاب اسلامی و برای سایر ملت‌هایی که می‌خواهند راه انقلابی، راه استقلال و راه آزادی را بپیمایند بسازند و تحویل تاریخ بدهند. ما در این اجتماع عظیم و پرشکوه انقلاب در میان شما مردمی که ده سال مقاومت ]کرده‌اید[ و پشت سرخودتان در تاریخ یک لوح افتخار ثبت کرده‌اید باید از همه شما و مخصوصاً از خانواده‌های شهدا از خانواده‌های اسراء تشکروقدردانیاز خانواده‌های مفقودان از جانبازان عزیز انقلاب از تمام کسانی که در این ده ازتمامی ملتسال سرمایه‌گذاری کردند و برای جنگ و انقلاب فداکاری کردند، پشتیبانی ایرانکردند با مال با جان با طلا با خدمت از همه شما تشکر بکنم. از طرف امام امت و پیشوای عظیم‌الشأن قدردانی می‌کنم از این تلاش‌های شما از مسؤولانی که در تمام دوران جنگ و امروز مخلصانه به این مردم خدمت کرده‌اند صمیمانه سپاسگزاری می‌کنم، از نیروهای نظامی از نیروهای انتظامی، ژاندارمری، کمیته ارتش، سپاه و به خصوص نیروهای معظم بسیجی که مایه اصلی تحرک ما در دفاع مقدس بودند، تشکر می‌کنم. در این حماسه تاریخی ملتی که در تمام دنیا به عنوان الگوی مقاومت معروف است، موفق شد دست پلید کفر جهانی را و هم شیطان بزرگ غرب و شوروی موهن و موذی شرق و بقیه کسانی که به‌نحوی با استقلال مردم مخالفت می‌کنند در هم بشکنند. شما مردم کردستان، لرستان، آذربایجان، خوزستان، ترکها، کردها، لرها، عرب‌ها و همه کسانی که خیال می‌شد اینها هم مزاحم نظام جمهوری اسلامی هستند و تخم تفرقه در میان اینها از طرف دشمنان اسلام کاشته شده بود یک دل یک زبان و همراه در یک دفاع طولانی و مشکل، یک تنه و مظلومانه و غریب در مقابل ظلم کفر جهانی و استکبار جهانی حوادثی در تاریخ آفرید و ایران را و اسلام را سرفراز کرد اجر شما با خداست ما هم به عنوان یک خدمتگزار، و به عنوان یکی از افراد مثل خود شما و همراه خود شما ان‌شاءالله با همکاری و با صبر و مقاومت، خرابی‌های جنگ و خرابی‌های دوران طاغوت را ان‌شاءالله آباد خواهیم کرد.

و ایرانی، آن چنان که شایسته یک ملت اسلامی است خواهیم ساخت و من در پایان صحبت‌هایم از طرف هیأت همراه و خودم صمیمانه از این محبت‌ها و الطافی که شما داشتید و از این صمیمیت‌هایی که از شما می‌بینم و این احساساتی که هیچکدام را شایسته این همه محبت و صمیمیت و لطف نمی‌دانم تشکر می‌کنم و امیدوارم که روزی بتوانیم جواب این همه محبت را به گونه‌ای که شماها دارید و شایسته هستید بدهم. از اینکه روی زمین‌های خیس و مرطوب مزاحم شما شدیم از شما معذرت می‌خواهیم و شما را به خدا می‌سپاریم.

            والسلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته