«اَلْحَمْدُالِلّهِ ربِّ الْعالَمین وَ اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللّهِ آلِهِ أَجْمَعیüنْ»
مقدمههر روز که الان میگذرد و آفتاب طلوع میکند و آفتاب غروب میکند تعداد زیادی از کسانی که روز اول جرأت نمیکردند حرف بزنند و چنان موج تبلیغاتی بلند بود، آن چنان سهمگین بود، آن چنان امواج خروشان تهمت و افترا و هتاکی پشت سرهم میآمد که انسانهای آزاده هم میخواستند حرف بزنند میترسیدند؛ یعنی، فکر میکردند حرفشان به جایی نمیرسد. یکی از اینها امروز این طوری قضاوت کرده است در مجلسشان گفته که چطور شماها برای صدور حکم اعدام نسبت به یک نفر این قدر حساسید، اما نسبت به این همه آدم که در فلسطین دارد با گلولههای اسرائیل با گلولههای پلاستیکی با گلولههای فلزی هر روز از پا در میآیند؛ کشتههای واقعی حساس نیستید، چطور به بمبارانهای شیمیایی حساس نیستید، این سؤالها را اینها در مقابل وجدان هر انسانی گذاشتند، کجا میشد یک چنین موج تبلیغاتی به دست ما به وجود بیاید که همه گوشها الان برای شنیدن خبر تیز است. هر کسی الان در جبهه کفر و در جبهههای ایمان، الان یکی دو هفته است که منتظر است که ببیند در ادامه بلوای کتاب آیات شیطانی چه اتفاقی دارد میافتد.
رویارویی وقتی که در هند بیست نفر آدم با گلوله افتادند در خیابان و شهید شدند به کفرواسلامخاطر مخالفت با این کتاب، انسانهای آگاه، انسانهای منصف پیش خودشان سؤال میکنند که این بیست نفر آدمی که در خیابان با گلوله پلیس کشته شدند، خونشان مگر کم رنگتر از همین آدمی است که سبب این حوادث بوده است و این فتنهها را در دنیا براه انداخته است؟! آن هم یک هندی است، آنها بیست تا هندی هستند که در پاکستان این اتفاق افتاد و این حادثه تمام نمیشود، این رشته سر دراز دارد یا باید کتاب را پروندهاش را ببندند و جمع کنند و بگذارند بسوزانند و اگر این کتاب در دست مردم باشد هر وقت که هر کتابفروشی بخواهد این کتاب را بفروشد، حادثهای اتفاق میافتد، مردم آگاه بیدار شدهاند. اینکه با این کتاب مبارزه بشود، این مسأله مهم نیست بالاخره از این کتابهای فحش نامهها در دنیا خیلی است اتفاق میافتد، دیگران بد یا خوب شبیه یا غیر شبیه هم مینویسند، تهمت هم میزنند اما جریان اهمیت دارد، جریان کفر جهانی که بغضش را به اسلام این گونه دارد نشان میدهد، بغضش را به انقلاب اسلامی این گونه دارد نشان میدهد، این در دنیا سؤال در ذهن مردم درست میکند مردم منصف را به تفکر وادار میکند، این پیکار فرهنگ اسلامی و فرهنگ انقلابی با فرهنگ منحط غربی است که از واژهای مغرضانه برای شکستن یک انقلاب و یک فرهنگ عمیق که در قلب میلیاردها انسان جا دارد استفاده میشود. این پیکار است، این صحنه رویارویی کفر و اسلام و صحنه رویارویی فرشته و شیاطین است.
ایران اسلامیاین اهمیت دارد، این پیکار، پیکاری است که ما خیال میکنیم و فکر میکنیم پرچمداراین حرکتو عقیده داریم که در این صحنه پیکار ما پیروزیم، در این پیکار دشمن زشتی و نابکاری خودش را دارد بروز میدهد. اینجا جایی است که پردههای ریا و نفاق دریده میشود و حسابها روشن میشود. خوشبختانه واقعهای اتفاق افتاد که من در این صحبتم بیشتر میخواستم روی آن تکیه بکنم، این است که در این پیکار، حق پرچمدار و علمدار و فرمانده، ایران اسلامی و رهبری انقلاب اسلامی شماست.
تنها فریاددر دنیا مراکز زیادی است که به نام اسلام شهرت دارند و برای دفاع از اسلام، دعوت به مبارزهبرای ترویج اسلام یا برای خدمت به اسلام و برای تعلیم اسلام کار میکنند. دانشگاه الازهر مصر یک دانشگاه هزار سالهای است که فارغالتحصیلان آنجا نوعی به فارغالتحصیلان اسلامی شناخته میشوند و در اکثر کشورهای اسلامی، فارغالتحصیلان اسلامی حضور دارند، بسیاری از علمای اهل سنت آنهایی که شما میبینید که این طرف آن طرف هستند در کشورهای اسلامی، اینها از آنجا آمدهاند، بسیاری از معلمها از آنجا آمدهاند، بسیاری از نویسندگان از آنجا آمدهاند. عربستان سعودی به خاطر پول زیادی که دارد امروز در سراسر دنیا خودش را مدعی دفاع از اسلام و ترویج اسلام میداند. در بسیاری از کشورهای اسلامی شاید همه به صورت واحد، وزارت دینی است که اینها وظیفهشان نشر دین و دفاع از دین است. امروز این مسأله مهمی که با قلب و جان و دل همه مسلمانها ارتباط دارد، در دنیا مطرح شده و مسلمانهای دنیا میبینند که این مراکز خاموش شدند و تنها فریادی که دنیای غرب را و صهیونیست را و استکبار فرهنگی و استکبار تبلیغاتی و خبری را به مبارزه دعوت میکند و با آنها پنجه در پنجه انداخته، این انقلاب اسلامی است. اینها میبینند برای دفاع از قرآن، این انقلاب اسلامی ایران است که مورد تعرض قرار میگیرد و سفرای استکباری پشتیبانی کفر یک دفعه فراخوانده میشوند و تبلیغات صهیونیست از اطراف بر سرانقلاب اسلامی میریزد.
بهترین فرصتبرای ما، برای اسلام، برای انقلاب و برای این حرکت فرهنگی اسلامی برای انقلاب بهترین فرصت است که ما به دنیا ثابت کنیم همه شنیده بودند، اما باور کردنش یک چنین صحنه آزمایش میخواست، برای دنیا باید اثبات بکنیم کسی که دلش برای اسلام میسوزد، اینهایی هستند که میرفتند در جبههها آن طوری جان میدادند، آنهایی هستند که ده سال است با استکبار غرب این طور پنجه در پنجه دارند و مبارزه میکنند و این طور دارند مقاومت میکنند. من فکر میکنم که این موفقیت را حضرت امام به خاطر آن شهامت و صلابتی که در دفاع از دین دارند به دست آوردند. آن روزی که امام فریاد بلند کردند، هیچ کس در دنیا جرأت نمیکرد فریاد بلند کند، این فتوای اکثر علمای اهل سنت هم هست، فقط فتوای حضرت امام که نیست، هر کس فحاشی بکند نسبت به پیغمبر(ص)، حکمش قتل است این چیزی است که شاید در بین همه علما امام نقطهاجماع باشد، اما کسی جرأت نمیکرد. مصداق این همین است «اَشِّداءِ عَلَی حساس تبلیغاتالُکّفارْ رُحَماٌ بَیَنهُم»[1] بهترین مصداق را در تاریخ خودمان میبینیم؛ یعنی، یک
انسان فرهنگی معمولی نیستند، ]شخصیت[ایشان یک شخصیت جهانی است که یا همه ایشان را دوست میدارند یا با ایشان دشمن هستند؛ یعنی، یک آدمی است که سخت به خودش حساسیت دارد و این گونه آدمها مواظب هستند، اگر کوچکترین حرکتی بکنند که دشمن بهانه به دست بیاورد و از آن بهانه بخواهد استفاده بکند یک دفعه هجوم تبلیغاتی شروع میشود. امام واقعاً نقطه حساس تبلیغاتی دنیاست، امروز ایشان تحقیقاً وضع دنیا موقعی که میخواست نظرش را اعلام بکند برایش روشن بود، میدانست که رسانههای استکباری چه عکسالعملی نشان میدهند، وقتی که برای رضای خدا لازم دید که این نظر مبارک خودش را به دنیا اعلام بکند، با مجسم کردن چنین محیطی در غرب، نظر خودشان را اعلام کردند. علمای اسلامی هم آنها که مسلمان هستند، جرأت نمیکردند حتی حکم را روز اول تأیید کنند، میگفتند که رشدی برگردد ولی ما مثل امام دستور قتل نمیدهیم، این طور قضیه را رد میکردند، آن طرف قضیه را هم به یک شکل نمیگفتند، یک فریاد آن هم نه از یک انسان معمولی، انسانی که میداند خرد شدن آن گران تمام میشود برای بشریت و خود، این انسان این فریاد را در دنیا بلند بکند و تحقیقاً پشتوانه این اعلام این حرکت روحیه احساس تکلیف و انجام وظیفه است و بقیه به خدا مربوط است ایشان ایمان دارد به اینکه انتنصرا... ینصرکم ایشان ایمان دارد به این در همین پیامی که به روحانیت دادند، بارها در مورد جنگ و در موارد دیگر فرمودند که آنچه که وظیفه ماست انجام تکلیف است، اینکه نتیجه چه میشود این دیگر با احساس تکلیفخداست، ما هیچ وقت از خدا نسبت به دینمان نسبت به نتایج کارهایمان وانجام وظیفهنمیتوانیم که بیشتر علاقمند باشیم که خداوند اگر بخواهد دینش را رایج بکند از همه مسایل میتواند و اگر بنا است از ابزار آلات شکست بخورد، همین طور پیش میآید که بارها در تاریخ آمده است. ما معتقدیم وظیفهمان را انجام بدهیم، وقتی که جهاد میکردیم، به جبهه میرفتیم، وقتی که راهپیمایی میکردیم علیه نظام پهلوی، وقتی که کارهای دیگر کردیم با آمریکا و انگلیس ما وظیفه تشخیص دادیم و وظیفهمان را انجام دادیم. ما کارمان تمام است آنچه را خدا از ما خواسته ما انجام دادیم، اما نتیجه چه است این دیگر به خدا مربوط است. خداوند میتواند این را نتیجه بخش بکند و میتواند طور دیگری پیش بیاورد. اگر برنامه خدا باشد که مردم را مسلمان کند با اراده الهی خودش در یک آن همه مسلمان میشوند، اصلاً خدا وقتی چیزی را بخواهد، فقط ]اراده [کافی است، کار دیگری نمیخواهد که بشود. «اِذا اَرادَاللّه شَیْاً اَنْ یَقُولُ لَهُ کُنَ فَیَکُونَ»[2]
کسی که این طوری دنیا را میبیند، کسی که این طوری آفرینش را میبیند، کسی که در آفرینش قدرت این طوری جلوه میکند، این آدم برای انجام وظیفه خودش غیر از انجام تکلیف چیزی را در نظر نمیگیرد.
بازتاب حکم اماممن فکر میکنم این موفقیتی که امام در این میدان به دست آوردند که فعلاً درکشورهای اروپاییبرای کل دنیای غرب بهتانگیز است و برای انقلاب بسیار ثمربخش است این در اثر حسن نیت، خلوص نیت، انجام وظیفهای این طوری پیش آمده است. الان غربیها حسابی در بنبست هستند چه بکنند، هر روز در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی در انگلستان در فرانسه در سوئد در آمریکا در همه جا مسلمانها دستشان بلند است، چیزهایی مسلمانها الان میخواهند که تا دیروز نمیخواستند. الان در انگلستان فشار مسلمانان به دولت انگلستان این است؛ قانون منع انتشار مطالب کفرآمیز که تا به حال مخصوص مسیحیت بوده است، مسلمانها میگویند ما هم یک اقلیت نیرومند مسلمان در انگلستان هستیم چرا شامل ما نباشد؟ این یک خواستهای سه چهار میلیون مسلمان در فرانسه است، آنها هم همین حرف را میزنند. راهپیمایی که در فرانسه کردند تا به حال نشده بود؛ یعنی، اولین بار است در تاریخ فرانسه که مسلمانها وارد مبارزه شدند و در خیابانها راهپیمایی کردند که روزنامههای پرروی فرانسه برداشتند نوشتند، تهدید کردند و گفتند که اگر جلوی مسلمانها را نگیرید تبدیل به خطر میشوند. همین غربیها که به اسم آزادی دارند این حرفها را توسعه میدهند، یکی از روزنامهها چون یک خبرنگار داشته که این خبرنگارش مسلمان شده است و اظهار نظر کرده در مورد فتوای امام، بیرونش کردند. ببینید برای یک نویسنده این قدر شارلاتانی میکنند، اما برای یک اخراج خبرنگارخبرنگار که کارش اظهار نظر است وقتی که نظرش را میدهد در یک موضعی، تازه مسلماناو را از کارش اخراج میکنند.در یک بنبست جدی قرار گرفتند، تناقض برایشان پیش آمده است و این صحنه پیکار خوبی است که غرب دست از ماجراجوئیش بردارد و اظهار پشیمانی بکند و قبول ]کند [که به اسلام ظلم کرده است. ما در این پیکار پیروز میشویم و مسلمانها احساس شخصیت میکنند در سراسر دنیا و معنای مبارزه را میفهمند، اگر غرب دست از لجاجتش برندارد و ادامه بدهد به این گمراهی خودش و زورگوئی فرهنگی خودش، این میدان پیکار باز است و هر روز یک صحنهای ایجاد میشود و این برخورد اندیشه کفروایماناسلامی با این شیوه تبلیغاتی استکباری اثر خودش را در روحیه مردم میکند و درمقابل همسربازگیری وسیعی از میان تودههای اسلامی به نفع انقلاب و اسلام انجام میشود و انشاءالله مسلمانها در این پیکاری که پیش آمده، مقاومت خواهند کرد و راه باز شدن را خواهند پیمود و به ما هم یک درس داده شد و آن این است که سهم پیکار و مبارزه تمام نمیشود، اگر یک نوع جنگ خاموش شد، تا کفر و ایمان در مقابل هم هستند، تا شیطان و فرشته در مقابل هم هستند، تا حق و باطل هر دو در تلاش باشند این میدان جهاد و مبارزه وجود دارد و هرکس که بخواهد در این میدانها حضور داشته باشد، میدان حرکت و فداکاری و ایثار هست.
ادامه راه شهداامیدواریم که خداوند به برکت حق شهدای ما، عزیزان قهرمان که در راه اسلام و انقلاب از دسته رفتهاند و به آبروی خانوادههای صبور شهدا و جانبازان انقلاب ما و اسرا و مفقودان ما خداوند به ما توفیق بدهد که بتوانیم این راه پرنشیب و فراز دفاع از اسلام و نشر اسلام را ادامه دهیم.
از همه شما برادران و خواهران که در این محفل با شکوه شرکت کردهاید صمیمانه تشکر میکنم و امیدواریم که خون شهدا الهام بخش ما باشد و خانوادههای شهدا برای ما مشعل و راهنما باشند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
[1] - سوره فتح، آیه :29 در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربان هستند.
[2] - سوره یاسین، آیه 82، چون بخواهد چیزی را بیافریند، فرمانش این است که میگوید: موجود شو، پس موجودمیشود.