بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله والسلام علی رسول الله و آله
حالا که مرحله اول طرح توسعه فولاد مبارکه هم به نتیجه رسیده خیلی محکمتر از شوراهای قبل میشود صحبت کرد و اطمینانی که با اجرای این مرحله از توسعه دست داد به مسئولان کشور ثابت کرد که کارهای عظیم قابل عرضه جهانی را متخصصان مؤمن کشور ما میتوانند به ثمر برسانند. ما از ثمرات سازندگی بهتر میتوانیم صحبت بکنیم. واقعاً دوره فعال کردن کار فولاد مبارکه کار مشکلی میتواند باشد. قبولاندن به مراجع تصمیمگیری و اجرایی که این کار ممکن است، خیلی نیرو برد و خیلی هم به هر حال با ناباوری قبول کردند همکاری کنند. من هیچ وقت فراموش نمیکنم که در مجلس آن سالهایی که میخواستیم فولاد مبارکه را فعال کنیم، وزیر نیروی وقت آمد گفت بر فرض که بسازید یک انبوه آهن پاره آنجا خواهد بود. او از زاویه نیرو حرف میزد و میگفت ما نیروهای اینجا را نمیتوانیم تأمین بکنیم.
قدری که پیش رفته بودیم یک گروه بازرسی آمدند به من گزارش دادند که تدارک این واحد بزرگ مقدور نیست. حالا یک قدری دیگر معلوم شده بود میتوانیم بسازیم. میگفتند راهها و راه آهنها و قطارها و تریلیها و بنادر، برای آوردن میلیونها تن مواد و برگرداندن میلیونها تن محصول در یک نقطه شلوغ کشور هیچ یک کشش ندارد و این برنامههای پشتیبانی جواب این طرح بزرگ را در کشور نمیدهد. در جلساتکارشناسی هم معمولاً میگفتند اصلاً ایران ظرفیت مدیریت یک طرح به این بزرگی را ندارد. ما تجربه طرح دو میلیون تنی پیشرفته فولاد را نداریم و در اداره یک چنین طرحی باید همه چیز استثنایی لحاظ بشود و فارغ از همه مقررات و با پشتیبانیهای همه بخشهای کشور واقعاً دور نمای وحشتناکی ترسیم میشد. برای وارد شدن در چنین طرحی شاید هم باتوجه به شرایط آن زمان حق با همانها بود که این طور ارزیابی میکردند. ما چون خودمان به مشکلات این طور طرحها آشنا نبودیم، فقط با اتکا به خداوند و یک همت نفسانی میگفتیم که میتواند بشود، ولی واقعاً شد و این خیلی کار بزرگی است.
من در این مرحله از آقای عرفانیان باید تشکر کنم که آن روزها زیر بار این مسئولیت سنگین رفت. خیلی دورنمای کار سنگین بود و مسئولیت بزرگی بود. اگر هر بخشش اشکال پیدا میکرد جوابگوییش هم آسان نبود چون ما میلیاردها دلار در زمان کمپولی هزینه چنین طرحی کرده بودیم. به هرحال بحمدالله به نتیجه رسید. مرحله اول را که ساخت کارخانه بود به خوبی گذراندیم. مدیریت بهرهبرداری یک چنین طرحی هم آسان نیست. انصافاً باید از آقای مهندس هراتی که تجربه خوبشان در اهواز بود و اینجا هم تأیید شد قدردانی کرد که بنده به نشان قدردانی از مدیرهای لایق و همکارانشان نشانها را خدمت آقایان دادم و گروه همکارانشان که در تمام این دوره با من همکاری کردند و با همکاری جمعی از مدیران لایق این هدف بزرگ به دست آمد، لوح تقدیر خدمت آنها داده شد. این تقدیر از همه دستاندرکاران دو مجموعه مدیریتها و کارکنان و تکنیسینها و کارگران و همه کسانی است که چنین افتخاری برای کشور ما آفریدهاند. طرحی است که امروز هر مهمان خارجی که میآید اینجا، اینجا را میبیند و بعد برمیگردد تهران من را میبیند از مهمانهای سطح اول، اعجاب خودشان را نمیتوانند مخفی کنند و با الفاظ بسیار بالایی این پیشرفت ایران را ستایش میکنند. و حقیقتاً نمونه افتخارآمیزی از کارهای سازندگی کشور است.
گاهی علما و شخصیتهای مذهبی و دینی را دسته جمعی به اینجا میآورند و این طرحها را میبینند. اینها که برمیگردند نامههایی که به من مینویسند با آنکه با ریزهکارهای فنی و مشکلات این طوریش آشنا نیستند، با آثارش و با آنچه که میبینند، چیزهایی مینویسند که من دلم میخواهد یک وقتی این مجموعه اظهارنظرها یک جایی جمع بشود و گفته بشود و حق هم هست. این کار بزرگ در کشوری مثل ایران که سخت وابسته بوده و عادت داشته طرحهایش را به خارجیها میداده و هزینه هنگفتی هم بابت مدیریت کلان به آنها میپرداخته از گامهای بسیار بسیار ارزنده و سازنده این دوران است. آن موفقیتها وقتی که جواب مساعدی از جامعه و مدیران کشور گرفت، مدیران تشویق شدند که این مرحله توسعه را اقدام بکنند.
این مرحله توسعه به نظر من از جهاتی ستایشانگیزتر است. اولاً طراحی و اجرا و ساخت خیلی چیزهایش از خودمان است که در مرحله اول ما اینها را از خارجیها گرفته بودیم و ارزانی و زیباییهای دیگری که دارد و همین تفکری که این قدر ما را شجاع کرده که تکنولوژی که تازه به میدان آمده و سالهای اول عمرش را در کشور پیشتاز فولادی مثل ایتالیا دارد از بوته آزمایش بیرون میآید، ما بتوانیم این تکنولوژی را بهسرعت به کشور خودمان منتقل کنیم. کشورهای جهان سوم یا در حال توسعه معمولاً خیلی باید صبر کنند تا یک تکنولوژی از آن تازگی و طراوتش که افتاد و آن مایههای اصلییش را از آن گرفتند آن موقعها به کشورهای دیگر بیاید، ولی این تکنولوژی که امروز در کورههای ذوب ما نمونهاش را دیدیم واقعاً جوان است بلکه نوجوان است، اولین سالهای عمرش را دارد میگذراند. با یک هزینه بسیار کمی این محصول خوب را داریم از آن میگیریم دیگر حالا دیدیم آنجا که از کورهها ماده مذاب به آن خوبی بیرون میآید نمیشود دیگر بگوییم طرح و فکر است. با هزینهای نزدیک پنجاه میلیون دلار ششصد هزار تن فولاد را اضافه بکنیم زیر همان سقفی که همه کارهای دیگرش را ما قبلاً سرمایهگذاری کردیم یعنی یک چهارم ظرفیت کارخانه را بالا ببریم، این صرفاً با اتکاء به یک تکنولوژی پیشرفتهتر و باهوش خوب که این تکنولوژی را گرفتیم و آوردیم عملی شده است.
مرحله دیگری که انجام میشود، ظرفیت کارخانه را به 5/4 میلیون تن ذوب میرساند و چهار میلیون تن کلاف آماده مصرف به ما تحویل میدهد که مجموعاً مثلاً صد و پنجاه میلیون دلار گران میکنند. در گزارشها اینطور به ذهنم میآید. یعنی اینکه ما با هزینهای حدود دویست میلیون دلار ظرفیت این واحد عظیم صنعتی را از آنچه که در طراحی بوده به نزدیک دو برابر برسانیم واقعاً برای شماها افتخار است، واقعاً قابل تقدیر است. مردم ما حتماً باید مطلع بشوند. جوانهای ما دانشجویان ما مدیران ما از این دلسوزیها و کارهای خوبی که شما دارید میکنید مطلع بشوند، هم از خداوند شاکر باشند هم از نظامشان و هم از شماها که این دلسوزیها را برای کشور دارید. حالا آن واحد بعدی که امروز پردهبرداری میشود و از لوحش پیداست که دو میلیون تن اضافه میکند آن واحد مستقلی است. در سایه پیشرفت صنعت فولاد در کشور و وجود زیربناها و امکانات صنعتی دیگر کشور این خیلی ارزانتر تمام میشود. مجموعاً با سیصد میلیون دلار آقایان میخواهند دو میلیون تن فولاد را تولید بکنند. یعنی به اندازه همان کارخانه اولی. ما قبلاً با سه میلیاردونیم دلار چهار میلیارد دلار ساخته بودیم، البته از زیربناها و چیزهای دیگر استفاده میشود. آن دیگر نشان پیشرفت تکنولوژی فولاد در کشور ما است که وابستگیمان کم شده و ارزبریمان کم شده است. گرچه هزینههای ریالی را بالا میبرد. آنکه خوب است چون هزینه ریالی است و در داخل کشور هست. انتقال پول از یک بخش به بخش دیگری میگرددو در چرخه اقتصاد کشورمان چیزی بیرون نمیرود. این آن چیزی است که امروز داریم.
امسال آقایان میخواهند ظرفیت را به سه میلیون تن برسانند. انشاءالله مقدار زیادی بیش از تقاضای کشور خودمان است و ما دیگر بهطور مطمئن وارد بازار صادرات شدهایم. قبلاً هم صادر میکردیم اما به قیمت گاهی کمبود جنس در بازار خودمان، ولی دیگر بازار را اشباع کردهایم. همان طور که میبینید بازار فولاداز چند ماه پیش مرتب همه ماهه یک قدم به پایینتر میآید و قیمتش تنزل میکند و هنوز هم جا دارد ما فولاد را در کشور باز ارزانتر عرضه بکنیم، هم در مقاطع ساختمانی هم مقاطع صنعتی. از نیم میلیمتر به بالا در انواع ورقها و در مقاطع ساختمانی هم تقریباً همه انواع نیازها در اهواز و اصفهان ساخته میشود. دیگر ما یک مرکز مطمئن تولید فولاد آن هم با اصالت انرژی از خودمان، معدن از خودمان، نیروی انسانی از خودمان، تکنولوژی در اختیار خودمان و همه نیازهای تولید فولاد و بخش اعظمی از فروآلیاژها داریم که یک صنعت مستقل در اختیار کشور قرار گرفته است.
بنده از وزارت معادن و فلزات و همه همکارانشان در بخش خصوصی و دولتی قدردانی میکنم و امیدوارم به آن اهدافی که در نظر گرفتند - و مرتب هم بالا میرود چون ما تا چند ماه پیش صحبت از یازده میلیون تن میکردیم و امروز از زبان آقای مهندس محلوجی چهارده میلیون تن شنیدیم- برسیم. البته ایشان اول میگویند بعد کمکم دیگر در مراحل بعدی جا میافتد.
ما تا پایان برنامه دوم برای یازده میلیون تن از ایشان قول گرفته بودیم. انشاءالله حتماً به این مقدار تولید برسیم. اگر به چهارده میلیون تن هم برسانند که بیشتر تشکر میکنیم. خداوند به همه شماها خیر و برکت و سعادت عطا بفرماید.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته