بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
خیلی متشکرم. باعث افتخار بنده است که این توفیق را پیدا میکنم و گاهگاهی در محضر خانوادههای شهدا و برای عرض ارادت به مقام شهادت و شهدا در محافلی شرکت کنم و امروز یکی از آن برنامههای خوب یادواره مردان خداست و به خصوص که در شهرستان ورامین و در بخش قرچک هستیم که مدتهاست آرزوی زیارت شما مردم را داشتهام. بارها قول داده بودم که خدمتتان برسم که بالاخره امروز توفیق وفای به عهد را پیدا کردم.
مطالبی که عرض میکنم در چند نکته است: یکی درباره شهادت و شهید و بخشی مربوط به منطقه شما ورامین و کمی هم مربوط به شرایطی است که کشور و انقلاب ما در روزهای فعلی دارد.
در مورد شهادت و شهدا باید عرض کنیم که این یکی از نعمتهای بزرگ خداوند و موهبت مهم الهی و رحمت خاص خداوند به بشریت است که بابی را به عنوان شهادت گشوده و مسیری میانبر برای نزدیک شدن به خداوند و رسیدن به مقام قرب صالحان و بندگان عالیرتبه خداوند در بزم انبیاء، اولیاء و صالحان قرار داده است. بیجهت نیست و این لطف خداوند فلسفه مهمی دارد و برای مصالح بشریت در آفرینش به وجود آمده است. به دلیل اینکه انسانهایی که راه شهادت را انتخاب میکنند، ویژگیهایی در وجود خود دارند که دیگران ندارند و یا اگر دارند، به فعلیت نمیرسد.
شهید کسی است که جهان را درست شناخت و ارزشها، دنیا، آخرت، انسان، خدا و سعادت را درست فهمیده است و این توفیقی است که قبل از شهادت پیدا کرده است.میداند که در شهادت همه چیز خوب است و به مقام حیات جاویدان و سعادت بیفنا میرسد و میداند که از خطرات هولناکی که شیطانها در مسیر انسانها قرار میدهند، نجات پیدا میکند. به دلیل همین تشخیص و اطلاع، حاضر شده که متاع کوچکی را از دست بدهد و در مقابل آن ارزشهای والایی را کسب کند.
مگر شهید چه میدهد؟ شما به شهدای خودتان و به هر شهید و انسانی که جان خود را تقدیم محضر الهی کرد، نگاه کنید که چه داده است؟ قطعه ناچیزی از عمرش را. مگر ما چقدر عمر میکنیم؟ البته حیات انسان هیچگاه تمام نمیشود. بعد از دنیا در عالم برزخ و بعد از برزخ در آخرت هستیم که آخرت جاویدان و تمام نشدنی است.
از لحاظ امتداد، یک مسیر بیانتها را فرض کنید که شهید در این مسیر بیانتها قطعه کوچکی از عمرش را به خداوند تقدیم میکند. از آن پس با سعادت غیرقابل توصیف، بقیه در دست خودش است. ارزش را ببینید! مگر نعمتهای دنیایی که در آن زندگی میکنیم، چقدر ارزش دارد؟ نعمتهایی که ما داریم – اگر داشته باشیم – همیشه آلوده به غصّه، اندوه، مشکل، درد، رنج، حسادت، رقابت و است. زندگیها در همه سطوح همین است.
شاید هرکه بامش بیش، برفش بیشتر باشد، اما زندگیای که شهید از ناحیه شهادت و جهاد به دست میآورد، چیزی است که آلودگی ندارد. نعمت خالص و بیدردسر است و هیچ احساس اندوهی ندارد، زیرا تمام شدنی نیست. عیب بقیه نعمتها هرچه باشد و هرقدر هم خوب باشد، این است که تمام میشوند.
در عالیترین شرایط زندگی دنیا هم باشیم، بالاخره میدانیم چند صباح دیگر تمام میشود. ما که در این جلسه هستیم و کسانی که مثل ما سنّ بالایی دارند، به عقبه زندگی خود که نگاه کنند، همه زندگی به اندازه یک چشم به هم زدن است. به قیامت که میرسیم، خداوند میگوید که انسانها وقتی به عرصه قیامت و پشت خود نگاه میکنند، میبینند که درنگشان در دنیا به اندازه یک ساعت بوده است.
واقعیت هم همین است. چون ذات آینده بینهایت و بیپایان کم است. پس شهید بهترین را انتخاب کرده است. چیز کوچکی داده و فضای عظیمی را تصرّف کرده، زندگی آلوده به مشکل را از دست داده، حیات بدون عیب، رنج و دغدغه و جاویدان را به دست آورده است. از لحاظ کیفیت، تنعّمی که انسانها در دستگاه خداوند و در آخرت دارند، اصلاً قابل مقایسه با تنعمی که در دنیا دارند، نیست. آن چیز دیگری است و این چیز دیگر. نعمتها در دنیا بیشتر رفع الم و رنج است. اگر غذا میخوریم، برای رفع گرسنگی است. اما در آخرت و پیشگاه خدا، نعمت برای لذتهای جاویدان و ژرفادار غیرقابل توصیف است.
شهید، شهدا و مجاهدان عاقلترین انسانهای تاریخ هستند و بهترین انتخاب را کردند و به همین دلیل خداوند ما را در قرآن نهی کرده از اینکه شهید را مرده بدانیم. حتی اجازه نداده است در مخیلهمان وارد کنیم که او مرده است. «ولاتحسبنّ» یعنی اصلاً گمان نکن و فکرش را به خاطرت نیاور که انسانهایی که شهید شهدهاند، مردهاند، بلکه اینها زندهاند. فکر نکن که اینهایی که شهید شدهاند، دیگر از نعمتهای خداوند استفاده نمیکنند، اگر شما زندهاید و دارید از نعمتهای حیات بهره میگیرید، شهید هم در شهادتش دارد از نعمتهای خدا بهره میگیرد. «عندربهم یرزقون» دائماً دارند رزق میگیرند و رزق آنها از خداوند مستمر است.
بنابراین اگر حقیقت جهان، دنیا، آخرت، معاد و انسان را قبول کنیم و بپذیریم و معتقد باشیم، راه شهادت برای انسانها بسیار شیرین است. البته انسان حق انتخار ندارد، خودکشی نمیکند، حتی رفتن او به جهاد و جنگ هم به قصد مردن نیست، بلکه به قصد بیرون کردن دشمن و گرفتن حق است. اگر بخواهد خودش را به کشتن بدهد، قابل قبول نیست. اما میداند در راهی که رفته، اگر دشمن را از پای درآورد، ثواب شهید را دارد و اگر خودش از پای دربیاید، شهید است، انتخاب درستی است.
من به شما خانوادههای شهدا و همچنین خانوادههای جانبازان و خود جانبازان و آزادگان و به جاویدالاثرها یعنی مفقودها و خانوادههایشان عرض میکنم که احساس غبن نکنید. چون نباختهاید، بلکه بردهاید و برنده تاریخ هستید. ما که ماندهایم، واماندهها هستیم. ما نتوانستیم پا به پای شما در این مسابقه در راه خداوند جلو بیاییم ولی شما رفتید و رسیدید و پرواز کردید.
در مورد ورامین باید عرض کنم که از افتخارات ورامین در تاریخ معاصر و زندگی ما این است که از پیشتازان راه شهادت بود. اولین حادثه مهم در حیات ما و در نیم قرن اخیر، پانزده خرداد بود. پانزده خرداد در تهران بیشتر از همه جا درخشید. در بعضی از شهرها مثل قم و جاهای دیگر نیز شهدایی دارد، اما ورامینیها درخشیدند و در تاریخ انقلاب جزء اولین سطرها و تیترها و فصلهای کتاب انقلاب شدند. مردم ورامین برای حمایت از امام(ره) و انقلاب و دفاع از اسلام به طرف تهران حرکت کردند و در مسیر قهرمانانه درگیر شدند و جمعی از ارزشمندترین ورامینیها شهید و جمعی مجروح شدند و از همان روز، تاریخ ایران اسم ورامین را در پیشاپیش حوادث خود ضبط کرد و هنوز هم همینطور است. این افتخار بزرگی است که خداوند نصیب شما کرد. البته به خاطر شهامت و رشادت خودتان بود. شما انتخاب کردید و خداوند به شما توفیق داد.
در دوران دفاع مقدس، هزار و سیصد و چهل شهید تقدیم انقلاب کردید و گویا هزار و هشتصد جانباز و چند صد آزاده و مفقود قربانی دادید. این هدایای شما به تاریخ اسلام و انقلاب فراموش شدنی نیست. اگر انسانها هم فراموش کنند که نخواهند کرد، خداوند فراموش نمیکند و ورامین این افتخار را با خودش در تاریخ نگاه میدارد. بگذریم از اینکه از دورانهای بسیار دور منطقه ورامین شاهد اینگونه افتخارات بوده که من به گذشته برنمیگردم.
در گذشته در رابطه با مسائل انقلاب، بعد از پانزده خرداد و بعد از اینکه امام(ره) راحل از زندان به قم برگشته بوند، مطالب جالب و ارزشمندی درباره ورامینیها از زبان ایشان شنیدیم. چون خانوادههای شهدای ورامین خدمت ایشان آمدند و ایشان به آنها اظهار محبت کردند وایشان نکات جالبی فرمودند.
اما در مورد اوضاع فعلی ورامین باید بگویم که خداوند به منطقه ورامین برکات زیادی داده است. اراضی حاصلخیز و ارزشمند و هوای مناسب و مردم زحمتکش و نزدیک به بازار بزرگی مثل تهران که اگر از همه منابع این منطقه استفاده شود، میتواند جای بسیار مرفهی باشد. محصولاتی که به دست میآورید، ظرف چند ساعت میتوانید در بازار پرمشتری به معرض فروش بگذارید و بلکه مشتریها به خاطر نزدیکی راه خودشان سراغ شما میآیند.
آب این منطقه کم نیست. انشاءالله با مهار آب رودخانهای که با سدّ ماملو در حال آماده شده است، مضیقه آب برطرف میشود. علاوه براینکه مازاد آب تهران اگر به صورت سالم به این منطقه برسد، همه چیز را تأمین میکند. البته لازم است که در تهیه آب شرب سالم دقت بیشتری شود.
جمعیت رو به ازدیاد و مهاجرپذیر ورامین فشاری بر زندگی مردم آورد، اما این منطقه استعداد اداره این جمعیت را دارد. قاعدتاً باید شهرکهای صنعتی شما زودتر به نتیجه برسد، به خاطر اینکه اینجا هم کارگر و هم صنعتگر فراوان است و هم به خاطر نزدیکی به مرکز کشور، موقعیت بسیار ممتازی دارد و صنعتگران و سرمایهگذاران از وجود شرایط یک شهر صنعتی استقبال میکنند.
من تعجب میکنم چرا اینقدر طول کشیده و به تأخیر افتاده است؟!. انشاءالله که بیشتر از این تأخیر نشود. با نماینده شما، آقای نوشآبادی صحبت کردم، ایشان فرمودند اشکالات در حال برطرف شدن است و باید بیشتر پیگیری کرد. از لحاظ ارتباط با مرکز کشور، طراحی خط مترو و بزرگراه شد، اما همتی میطلبد که وقت منطقه را سالها تلف نکنند. در اینجا نیاز بسیار جدّی است. راه، کوتاه و مسافر، بسیار فراوان است.
مخصوصاً شهری مثل قرچک خوابگاه تهران شلوغ است و میتوان با تعبیه راه درست و قطار سریعالسیر، این خوابگاه را توسعه داد. به شرط اینکه در کنار خوابگاه، شرایط زیستی هم متناسب با حضور انسانها باشد. آنچه که برای منطقه شما در نظر گرفته شده، آینده خوبی را نوید میدهد. البته اگر کوتاهی نشود و اگر همتها به طور مؤثر وارد میدان شود، ورامین میتواند در آینده به عنوان یک منطقه مولّد، فعال و مرفه در کشور در کنار ارزشهای معنوی و تاریخیای که دارید، شناخته شود.
روحانیت بزرگواری که در اینجا مردم را به خاطر عمق عواطف دینی مردم، هدایت و ارشاد میکنند، فضای مناسبی در اختیار دارند. دانشگاه بزرگ آزاد اسلامی در ورامین از سراسر کشور دانشجو میپذیرد و بناست در شهر شما، قرچک، هم شبیه آن دانشگاه ساخته شود که انشاءالله به زودی شما از آن دانشگاه هم بهره خواهید گرفت.
من به طور کلی میدانم و میبینم و با محاسبه عرض میکنم که در استعداد این منطقه و آسان بودن توسعه نباید تردید کرد. اگر تردیدی است، در همتها، دقتها و سرعتهاست که باید روی آنها بیشتر حساب کرد.
امام جمعه ورامین آیتالله محمودی از شخصیتهای پرسابقه این کشور و حوزه علمیه قم و امام جمعه قرچک حجت الاسلام و السملمین آقای توسلی از نیروهای فعال در روحانیت هستند که به کمک آنها باید این مشکلاتی که در مسیر شما هست، حل شود. شخصیتهای پرافتخاری که شما به عنوان سرداران شهید دارید، نام شما را بلندآوازده و دیگران را خاضع کردهاند.
درباره شهید ستاری، فرمانده نیروی هوایی در زمان جنگ هم من و هم کسانی که با ایشان کار میکردند میدانند که چقدر برای جنگ مفید بودند. ما در عملیات قاو و الفجر هشت، مشکلترین بمبارانهای دوران جنگ را داشتیم. چون عبور از اروند، کمر رژیم عراق را شکست و منطقه را دچار شک کرد و همه امکانات تهاجمی عراق به کار گرفته شد تا مانع این شود که ما در آن طرف اروند مستقر شویم. کاری که شهید ستاری کرد و ابتکاراتی که برای مبارزه با هواپیماهایی که برای بمباران و عمدتاً بمبارانهای شیمیایی میآمدند، نشان داد، بینظیر بود. بیش از سه هزار بمب در منطقه ریختند که تعداد زیادی از آنها شیمیایی بود. شهید ستاری آنچنان امکانات دفاع ضدهوایی را آماده کرده بود و با ابتکار از هاگها و F14 و سایر امکانات استفاده میکرد که حقیقتاً فضا را به نفع خودمان تغییر داد. بیشترین تلفات هواپیمایی و تهاجمات عراق در آن جنگ بود و آنجا ستاری فرماندهی میکرد.
بعد از جنگ، ایشان برای ساخت هواپیماهای جنگی و نیازهای راهداری کشور ابتکارات با ارزشی کرد. حقیقتاً ما دراز دست دادن ایشان خسارت عمدهای دیدیم و ایشان افتخار ایران و به خصوص قرچک و ورامین بود.
شهید اردستانی یک الگوی جهاد، شهامت و شجاعت در میدانهای نبرد بود. سایر شهدایی که شما دارید، حتی غیرنظامیها، شهید جنیدی که واقعاً از افتخارات روحانیت است و شهدای بزرگوار دیگر مانند عبادی، خلخالی، تاجیک و ملا آقایی از شخصیتهایی بودند که افتخار نیروهای مسلح ما و مردم ورامین بودند. من به آنها وخانوادههایشان به خاطر افتخاراتی که کسب کردهاند، تبریک عرض میکنم. هم ورامین و هم ما و هم نیروهای مسلح را سرفراز کردند.
در مجموعه شهدای شما، شخصیتهای با ارزش فراوانی هستند. منتها در سخنرانی یادوارهای جای ذکر همه نیست. چه بسیار شهدای گمنام و کمنامی دارید که ارزش آنها از شهدای نامدارتان پیش خداوند بیشتر است. اما اگر اسم چند نفر را میبریم، به نمایندگی از بقیه شهدا و همه ایثارگران است. چون آنها هم رضایت دارند که الگوهای جهادشان را در اینجا مطرح کنیم.
اما اوضاع کشور و انقلاب ما در جریان جشن بیست و هشتمین سال پیروزی انقلاب هستیم. تاکنون بارها و بارها تهاجمهایی به قصد نابودی انقلاب شده و بزرگترین آن جنگ تحمیلی است. دشمن در همه مراحل گذشته ناکام مانده و ایران اسلامی از همه امتحانات سرفراز درآمده است. الان بار دیگر برای ما برنامهریزی تهاجمی کردهاند و بهانهجویی میکنند. ما روی پای خود به تکنولوژی ارزشمند هستهای رسیدیم. چیزی که هیچ کشور پیشرفته امروز نمیتواند خود را از آن محروم کند و نیاز کشورهای بزرگ و واقعاً پیشرفته است.
ایران یک کشور دارای تمدن چند هزار ساله است و دارای بهترین مغزها و با هوشترین انسانهای روی زمین است. ایران بهترین منابع طبیعی ثروت، رفاه، مکنت و بهترین موقعیت جغرافیایی را دارد. چطور مسئولان کشور میتوانند به خود اجازه دهند که کشورشان از این علم و فن مهم دنیا محروم باشد. دانشمندان ما زحمت کشیدند و کار را به جایی رساندند، اما حسودان و دشمنان اسلام و انقلاب، میخواهند مانع ما شوند و پرونده سازی کردند و به شورای امنیت رفتند. در آنجا به ما ظلم کردند و زور گفتند و قطعنامه ناحق علیه ما صادر کردند.
در مسایل دیگری که به ما مربوط نیست بهانهگیری میکنند. آمریکاییها در عراق با هدف سلطه بر منطقه لشکرکشی کردند، ولی به اهدافشان نرسیدند. تعداد زیادی تلفات انسانی دارند. مبالغ عظیمی هزینههای مالی کردند، آبرو و حیثیت و ابهت آنها ریخت و در عراق در باتلاق گرفتار شدند. در افغانستان عاجز شدند و ناتو به کمک آنها آمد، ولی ناتو هم عاجز شد، باید برونفکنی کنند وکسی را مقصّر معرفی کنند و ناجوانمردانه ایران را مقصر میکنند و میگویند ایران دخالت میکند.
برعکس میگویند ما که خوشحال شدیم حکومت جابری که بیشترین صدمه را به ایران و همسایگان و مردم عراق زد، ساقط شد. ما چرا ناراحت باشیم؟ ما اگر ناراحتیم، به خاطر این است که به جای صدام و بدتر از صدام حکومت اشغالگری مثل آمریکا را میبینیم. آمریکا هم که مدعی است برای دموکراسی آمد. ما از آزادی و دموکراسی در عراق حمایت میکنیم. چرا مزاحم باشید؟ ما در افغانستان چه نفعی داشتیم؟ وقتی در آنجا جنگ داخلی بود، هر روز جمع زیادی از افغانیها از آنجا فرار میکردند و به ایران میآمدند و مشکلاتی برای ما درست میکردند و میکنند. دلم ما برای آنها میسوخت. چون مسلمان هستند،به آنها پناه میدهیم و آنها را در کشور خودمان حفظ میکنیم. کار و نان میدادیم و هنوز هم میدهیم. چرا ما نخواهیم افغانستان راحت و آزاد و مستقل باشد؟ اینهمه کمک کردیم و بازهم داریم کمک میکنیم.
آنها عاجز هستند. وعده دادند که مواد مخدّر را ریشهکن میکنند، از روزی که اشغالگران وارد افغانستان شدند، تولید مواد مخدر 4 برابر شد، ناامنی هم که میبینید هر روز هست. جنگ، تلفات و اشغال هست. سربازان فراوانی از کشورهای متعدد آنجا را اشغال کردند. ایران در هر دو مورد کمک کرد، اما متأسفانه ما را متهم میکنند که ما دخالت میکنیم و نمیگذا ریم.
شکست خوردهاند و دنبال بهانه میگردند. این شرایط باعث شده که ایران مظلوم دوباره تحت فشار جنگ روانی قرار بگیرد. ولی چیزی که به هرحال ناجی ایران است و ایران را قوی نگه میدارد، روحیه مردم و اتحاد و انسجام مردم است.
همانکاری که شما در انقلاب و دفاع مقدس کردید. در جنگی که علیه ما تحمیل شد، تقریباً تمام نیروهای بزرگ دنیا شرکت کرده بودند و به نفع صدام در آن وارد شده بودند، غربیها، شورویها، ارتجاع منطقه و همه بودند. ایران به تنهایی و با شهامت و با فداکارری مردم و جوانانش و با تقدیم بهترین نیروهایش توانست این شر را از خود دور کند و عراق را شکست دهد. در سازمان ملل هم عراق را محکوم به تجاوز کند و ایران را ذیحق بداند که غرامت جنگ بگیرد.
این مردم همانهایی هستند که آن کارها را انجام دادند. این مردم با این روحیه انقلاب و دفاع کردند و کشورشان را ساختند و انشاءالله در این میدان جدیدی که برای ما بوجود آوردهاند، در جنگ روانی هم پیروز میشویم و حقمان را در دنیا ثابت و شرّ اشرار را از سر کشورمان کوتاه میکنیم.
در خاتمه عرایضم ، با تشکر از ابراز محبتهایی که از شما مردم عزیز و گرانقدر و مسئولان شریف این شهرستان دیدم و با تشکر از اینکه چنین برنامه با شکوهی برای شهدا و ایثارگران برقرار کردهاید، شما را به خدا میسپاریم و دعا میکنیم که مشکلاتی که هنوز باقی مانده، به زودی حل شود.
و السّلام علیکم و رحمه الله