سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم همایش کانون دانشپژوهان نخبه
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله و سلام علی رسول و آله
در آستانه حلول ماه مبارک رمضان، یکی از برنامههای خوب و امیدبخشی است که با جمع دانشآموزان نخبه و اولیای آنها برگزار میکنیم. حقیقتاً این کارهای خودجوش و ابتکاری و موفق برای ما نشاطآور و امیدآفرین است. وقتی یک درخت بارور و بزرگ را در نظر میگیریم و به سابقه این درخت بزرگ فکر میکنیم، با یک هسته کوچک که روزی در زیر خاک بوده و کم کم به طور طبیعی جوانه زده و رشد کرده و به یک موجود مفید، مؤثر، تغذیهکننده و بارو تبدیل شد، روبرو هستیم.
اگر این مصداق را در جامعه بشری در نظر بگیریم، مثالهای خیلی بهتر و عمیقتری را درخود دارد. مثلاً وقتی دین مقدس اسلام را در نظر بگیریم، میبینیم که از لحظه شروع، حضرت پیامبر(ص) به تنهایی و نگران از مسؤولیت سنگین رسالت از غار حرا به خانه میآیند و وقتی حضرت خدیجه و علی (ع) با او همراهی میکنند، بسیار خوشحال میشوند. ولی فعلاً همان اسلام به جایی رسید که 5/1 میلیارد مسلمان در این کره خاکی به این دین مقدس یعنی اسلام عشق میورزند. این دین تا قیامت باقی خواهد ماند و ما این وعده را از طرف خداوند داریم که روزی اسلام جهانگیر و حاکمیت محتوای آن به کل بشریت تعمیم داده میشود.
روزی خواهد رسید که یک دین، یک کتاب و یک پرچم بر دنیا حاکم باشد که آن جز اسلام نیست. این اسلام در ابتدا از نقطه صفر حرکتی آغاز میشود و به این صوت رشد میکند که حق است، ولی حرکتهای ناحق هم کم نیستند که پایهریزی و حرکت میکنند و خیلی از آنها به صورت جهشی رشد میکنند و به صورت بادکنک بزرگ میشوند و در جایی مثل بادکنک منفجر میشوند و از بین میروند و به تعبیر قرآن مثل کف روی آب هستند. «یضرب الله الحق و الباطل فامّا الزّبد فیذهب جفاءً» حق آن چیزی است که در خدمت مردم و به نفع مردم باشد «و امّا ما ینفع الناس فیمکث فیالارض کذلک یضرب الله الامثال» این مثل خداوند است. هزاران نمونه در این مورد وجود دارد.
بعد از جنگ جوانان فداکار رزمنده در منطقه محروم جنوب تهران به فکر یک حرکت سازنده، برای پرورش استعدادهای درخشانی افتادند که این افراد در میان جوانان و نوجوانان ما کم نیستند. چون امکان پرورش این جوانان در خانوادههای محروم بسیار کم است، این کار را آغاز کردند. این افراد کار خودشان از یک اتاق ده، پانزده متری به عنوان محل کارشان شروع کردند، ولی امروز که این همایش شما در فرهنگسرای بهمن آغاز گردید، شاهد انبوهی از نوجوانان و جوانان و خانوادههای آنها هستیم که برنامه سالیانه خودشان را شروع کردند.
در این کانونها صدها نفر از نوجوانان مستعد شناخته شدند که به آنها کمک و راهنمایی میشود تا پرورش پیدا کنند و در کنار همدیگر این کانون نخبگان را تشکیل دادند. این راه و روش مثل یک موجود طبیعی و با راه و رسم درست حرکت کرده و حدود 10 سال طول کشیده تا به این نقطه رسیده تا که از مسابقات جهانی مدال بگیرند. در کنکور ورودی دانشگاهها هم توانستند موقعیت بالایی را کسب کنند. البته این طور موفقیتها مخصوص شما نیست. افراد فراوانی هستند که جزء کانون شما نیستند، ولی به دانشگاهها راه پیدا میکنند و به مدالهای المپیاد هم میرسند.
بنده کار اول شما را یک چیز منحصر به فرد نمیدانم، ولی ویژگی منحصر به فرد دیگری دارد که برای جامعه ما امیدآفرین است و آن، این که این کانون پرورش و آموزش خاصی دارد که بچههای متدین، انقلابی، دلسوز و وفادار به انقلاب از میان آنها بیرون میآیند و همه اینها به صورت شبکهای به هم مربوط هستند. بطوری که افراد المپیادی که از این کانونها به جامعه معرفی شدند، ارتباط خودشان را از این کانونها قطع نمیکنند و وقت خودشان را در این کانونها برای آموزش و راهنما نیروهای جوانتر صرف میکنند. مثل سیستم حوزوی عمل میکنند که افرادی که در طبقه بالاتر هستند، تجربه خودشان را به افراد جوانتر انتقال میدهند. این شجره طیبه جوان و بالنده است و رو به تکامل میرود. انشاءالله به اهداف نامناسب آلوده نشوید و بتوانید این مسیر سالم، اسلامی، طبیعی، ملی و انسانی را ادامه بدهید و روزی خواهد رسید که عملکرد شما در این شهر به صورت تصاعدی رشد کند و این تفکر به همه مناطق و حتی به شهرستانها خواهد رسید که یک عده از جوانان مستعد، خالص و مخلص را به هم مربوط کند تا روزی این مجموعه عالم در خدمت ایران اسلامی باشد و در همه جابرکت خود را به جامعه اهدا کند.
نقطه مهم در این مجموعه و کانون این است که رشد، تکمیل و بالنده کردن استعدادها جوانان هدف آن میباشد که این هدف مقدس است. خداوند برای بشر در روی زمین مواهب فراوانی را قرار داده که بخشی از آن توسط بشر کشف نشده ولی قسمتهای دیگر آن تا بحال کشف شده و در آینده کشف خواهد شد که این شامل منابع طبیعی، مادی و معنوی است که به آسانی قابل ارزیابی نیست.
این مورد ما را مأمور کرده تا از این استعدادهایی که خداوند در اختیار ما قرار داده، به عنوان شکر نعمتهای خداوندی از آن بهره بگیریم. در قطعاتی از تاریخ اسلام روحیات بدی بر جامعه اسلامی، به ویژه جامعه ما گذشته که فکر کردیم که بیعرضگی، انزوا، خانهنشینی و بیتوجهی به مسائل اساسی برای ما ارزش است.
این تصور صوفیانه، وارداتی است یعنی این موارد از همان صومعهنشینی مسیحیت که روحانیت مسیحی در تاریخ خلق کردند، سرچشمه میگیرد. البته در ادیان دیگر مثل بوداییها و غیره هم این موارد وجود دارد. ولی اسلام از این موارد مبرا میباشد و نباید این گونه میشد.
پیامبر(ص) زمانی که میدید کسی نعمتهای خدا را فراموش کرده و به همان روزی «بخور و نمیر» قناعت میکند، بر سر آنها فریاد میکشید و میگفت: چرا شما اینگونه عمل میکنید، در صورتیکه خداوند از شما اینجور نخواسته است؟
حضرت علی (ع) وقتی برای جنگ از مدینه به کوفه آمدند، با توجه به این که کوفه مدتی از آموزش اسلامی به خاطر دوری مسیر از مدینه به افکار وارداتی آن زمان مسلمانان آلوده شده بود، وقتی که حضرت علی(ع) وارد مسجد کوفه شدند، به خاطر این که حاکم اسلامی و خلیفه و رهبر کشور بودند، افراد حاضر در آنجا به خدمت حضرت معرفی شدند که در بین آنها افرادی که به خاطر جاه و جلال محترم بودند، بعنوان رجالالحق معرفی شدند که حضرت فرمودند: این کلمه رجال الحق را تا بحال در این حکومت نداشتیم و نشنیدهایم. در پاسخ آقا گفتند که این افراد از دنیا بریدهاند و در مسجد نشستهاند و خداوند را عبادت میکنند. حضرت در پاسخ فرمودند: روزی آنها از کجا تأمین میشود؟ گفتند: اگر کسی چیزی برای خوردن به آنها بدهد، میخورند. در غیراینصورت صبر میکنند. آنوقت حضرت فرمودند: سگهای کوفه هم اینگونه هستند که اگر چیزی به آنها رسید، میخورند، وگرنه صبر میکنند. به آنها فرمودند که از مسجد بیرون بروید و کار و تلاش و خودسازی کنید و جامعه خودتان را بسازید.
البته این چیز در جامعه ما وجود داشته و تابحال هم در تفکر خیلی از مردم مسلمان وجود دارد که به آنچه به طور طبیعی دارند، اکتفا میکنند. این شیوه درست نیست. چون ما مأمور هستیم که منابع الهی را پیدا و آنها را نقد کنیم و در اختیار بشر قرار دهیم «هوالذی جعل لکم الارض ذلولا فامشو فی مناکبها» خداوند کره زمین را مثل یک مرکب راهوار و رام در اختیار بشر قرار داد. یعنی زمین را ذلول به معنی اسب رام در اختیار ما گذاشته است. لذا باید مثل اسب سواری بر کره زمین سوار شوید و از مواهب آن استفاده کنید.
از روزی آن استفاده کنید. «کلوامن رزقها» البته استعداد ما خیلی مهمتر است. چون خداوند این استعداد قوی را به بچههای ما داد. استعداد, ارزشمندترین موجودی جهان است. یعنی اگر بخواهیم زمین خداوند را تسخیر کنیم، شرط آن، این است که این استعدادها رشد کنند تا بتوانند روی زمین، اعماق، فضا و ضوابط حاکم بر زمین و قانونمندی حرکت مادی را درک کنند و از آنها بهره بگیرند که متأسفانه دنیای اسلام از این آموزشهای اسلامی فاصله خطرناکی گرفته است. کانالهای بزرگ و گسلهای عمیق و خطرناکی بین دنیای اسلام و این واقعیتها پیدا شده است. در سایه انقلاب اسلامی و احساس نیاز جامعه اسلامی به عنوان مسلمان حرکت جدیدی پیدا شد و دلسوزانی به فکر افتادند که نیروهای پر استعداد را برای سلطه بر زمین و اجرای فرمان و استفاده از نعمتهای خداوند تربیت کنند. البته این به آن معنا نیست که از دیگر دانشآموزان غفلت میشود. همه دانشآموزان باید تحصیل کنند و به حد متعادل برسند. ولی به طور طبیعی افرادی در یک جمع مستعدتر هستند و راحتتر میآموزند و آسانتر از آن بهرهگیری میکنند.
این تفاوت به صورت طبیعی در هر جامعهای وجود دارد. وظیفه حکومت اسلامی این است که به همه مردم کمک کنند و فعلاً در حدّ توان خود این کار را میکند. اما دربین مردم افرادی هستند که استعدادهای قویتر و باروتری دارند که باید به آنها توجه بیشتری شود.
البته در این راه برای آنها هزینه اضافی صرف نمیشود. ولی احتیاج به این دارند که کسی مانع رشد استعداد آنها نشود و موانع سر راه آنها برداشته شود که فعلاً جاهای مختلفی به این امر کمک میکنند که کانون نخبگان شما هم یکی از این مراکز است که از مناطق محروم تهران شروع بکار کرد. البته از این نوع مراکز در سراسر کشور به صورتهای مختلفی وجود دارد.
امیدی که از این حرکتها داریم، این است که روزی این استعدادها در کشورما نقد شده باشد و دانش، بینش، فن و تکنیک درحد استحقاق جامعه در این مراکز بوجود بیاید. اگر به این نقطه برسیم، مطمئن باشید ایران میتواند یکی از قویترین، مطمئنترین و پیشرفتهترین کشورهای جهان باشد.
خداوند ایران را به هر دلیلی مستعد آفریده است. در سطح جهان دو سه کشور وجود دارند که نیازهای مهم زندگی امروزی بشری را در خودشان دارند. یعنی کلکسیون منابع ارزنده طبیعی هستند. ولی ایران از نظر جغرافیایی موقعیت ممتازی دارد. از لحاظ انسانی هم ایرانیان در سطح بالای هوشی قرار دارند و خداوند ایران را ستون فقرات مکتب اهل بیت قرار داده و درصدها سال بیش وقتی مکتب اهل بیت مطرح شد، عربها نتوانستند از این مکتب خوب استقبال کنند. ایرانیها آن مکتب را شناختند و از آن استقبال کردند. لذا کشور ما کانون حضور مکتب اهل بیت شد. امروز به یک حکومت اهل بیت تبدیل شد. این کار فعلاً نتیجه داده است.
فرهنگ انقلابی شیعه و دستآورد روحانیت ایران به رهبری امام راحل به صورت یک تحول کیفی درآمد که به تعبیر علمای جامعهشناسی باید آن را به عنوان یک جهش اجتماعی درنظر گرفت که ثمره آن شکست حکومت کثیف پهلوی و بیرون ریختن استعمارگران از کشور وآمدن حکومت مردم است که یک نقطه عطف در تاریخ ایران است. از این نقطه عطف فعلاً ربع قرنی گذشته است و امروز به جایی رسیدهایم که آماده یک حرکت عمیق علمی، فنی، اجتماعی و سیاسی در داخل کشور هستیم و میتوانیم به عنوان یک نمونه خوب در دنیا و جهان اسلام مطرح باشیم. البته به شرط این که درست عمل کنیم و نسل دوم انقلاب ارزش این جهش را بداند و آن را خوب ارزیابی کند و فریب زرق و برقهای ساختگی تهاجم غربیها را نخورد و به سرمایه توجه کند و مدیران کشور سعی کنند از این موقعیت ممتاز استفاده بهتری کند.
این انقلابی که با قلوب مردم ما سروکار دارد، پشتیبان بسیار عظیمی برای یک حرکت درست در این کشور میباشد. اگر ما از این استعدادها استفاده صحیح کنیم، میتوانیم ایران را به عنوان یک کشور دانایی محور که در چشمانداز 20 ساله ترسیم کردیم، برسیم. از منابع خودمان درست بهره بگیریم و از امکانات بیرونی هم درست استفاده کنیم. مثلاً فعلاً یک ظرفیت بالای دیپلماسی داریم که متأسفانه استفاده درستی از آن نمیکنیم. اگر تحرکات دیپلماتیک ما خوب باشد، میتوانیم دوستان خیلی فراوانی در جهان داشته باشیم.
قاره آفریقا با بیش از 50 رأی میتواند در میدانهای بینالمللی دوست ما باشد. به شرط این که در آنجا حضور درستی داشته باشیم. حضور ما در آفریقا برای ما هزینه زیادی ندارد. چون میتوانیم در آنجا برایشان کارهای زیادی را انجام بدهیم. هزینه آن را خودشان پرداخت میکنند. مثلاً تجربه سازندگی خودمان را به آنجا ببریم و فقط به آنها کمک کنیم تا آنها هم در این مسیر حرکت کنند. لذا با این وضعیت میتوانیم از طریق آفریقاییها و دیگر کشورهای جهان سوم حضور بسیار جدّی در دنیا داشته باشیم تا از طریق این کارها، دیگر تحت فشار زورگویهای آمریکا و امثال آنها نباشیم.
در داخل با زیربنایی که فعلاً داریم و نیز استعداد خوب، کارهای بزرگی را انجام بدهیم و تکنولوژیهای پیشرفته داشته باشیم و از منابع مادی خودمان استفاده کنیم تا اینقدر جوانان ما بیکار نباشند و بتوانیم راه تحرک مادی و رفاه خانوادگی آنها را درست کنیم. البته در این راه گامهای بزرگی را برداشتیم. ولی احتیاج به ادامه پیگیریها دارد که امیدوارم کانون نخبگان و دیگر مراکز نخبه در کشور این زمینه و نعمت خوب خدا را خوب بشناسند. نیاز به شکر این نعمت این است که در خدمت مردم خوب کشور باشیم. به شما خانوادههای دانشآموزان نخبه به خاطر این موفقیت تبریک عرض میکنم و امیدوارم که در این راه به بچههایتان کمک کنید تا خدمتگزارانی مؤثر و صادق برای جامعه و نسلهای آینده ما باشند. شما را به خدا میسپاریم و درماه مبارک از شما التماس دعا داریم. از برادر خوبه مان جناب آقای چگینی و بقیه همکارانتان که ریشه و بنیان این کارها از ابتکارات آنها بوده، صمیمانه تشکر میکنم.
والسّلام علیکم و رحمه الله