سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم همایش ملی سند چشم‌انداز 20 ساله کشور

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم همایش ملی سند چشم‌انداز 20 ساله کشور

  • سالن کنفرانس صدا و سیما
  • یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۸۵

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله والسّلام علی رسول الله و آله
    از آقایان و خانمهایی که زحمت کشدید و برنامه این همایش را تنظیم کردند و در حال اجرا هستند، متشکریم. کار ارزشمندی است. باید از شرکت مؤثر محققان و اندیشمندان در قوی‌تر کردن بنیه کار قدردانی کنیم.
مرحله بسیار مهم و جدّی در حیات ایران و انقلاب ماست. به نقطه‌ای توجه شد که مسلماً ضرورت عصر ما در مدیریت کشورهاست. توجه به برنامه‌های دراز مدت و چشم‌انداز از حدود نیم قرن قبل خود را در فضای جهان نشان داده است و بسیاری از کشورها چشم‌اندازهای 20 ساله و گاهی بیشتر و کمتر تدوین و بعضی‌ها خوب اجرا کردند و خیلی‌ها در حال اجرا هستند.
در ایران بعد از پیروزی انقلاب به کار دراز مدت و به اصطلاح برنامه استراتژیک و راهبردی توجه شد. اما دهه اول انقلاب به خاطر چند سال بی‌نظمی اوّلیه و بعد جنگ تحمیلی این فرصت را از ما گرفت. ما در آن دوره نتوانستیم از این فرصت استفاده کنیم و درعمل هم برنامه‌ای نداشتیم. در ظرف دو برنامه 5 ساله دهه اول فاقد برنامه بودیم و فقط در بودجه‌های سالانه برنامه‌های یک ساله تدوین می‌شد.
دولت آن موقع یک برنامه 5 ساله تدوین کرد و به مجلس فرستاد. ما در مجلس بررسی کردیم و دیدیم با شرایطی که داشتیم، تطبیق نمی‌کند و نمی‌توان در شرایط جنگی برنامه‌های دراز مدت تدوین کرد. برنامه متوقف شد. اواخر جنگ و بعد از امضای پذیرش قطعنامه، در مجلس فعال شدیم و برنامه را متناسب با زمان اصلاح کردیم که اولین برنامه بعد از انقلاب نوشته شد. یعنی مجلس تصویب کرد و به دولت داد ودولت اجرا کرد.
برنامه پرخیر و برکتی بود. در آن برنامه به دولت اجازه دادند 135 میلیارد دلار تأمین و هزینه کند که بخش عمده آن از درآمد داخل و بقیه را از فاینانسهای خارجی تأمین کردیم. البته در عمل به آن مبلغ نرسید و حدود 100 میلیارد شد. برنامه دوم و سوم هم به همین صورت مقطعی گذشت. در دوران سازندگی که دوره فعالیت‌های جدّی توسعه‌ای کشور بود، برای ما خیلی خوب ملموس شد که برنامه‌های 5 ساله کافی نیست و باید برنامه‌های طولانی‌تری داشته باشیم.
آن موقع طرح ایران 1400 یا تمدن بزرگ اسلامی و یا به تعبیر مقام معظم رهبری حیات طیبیه طراحی شد. منتها با چشم‌انداز تفاوت‌های زیادی دارد. آن برنامه عملیاتی بود و آنچه که بعداً به نام چشم‌انداز پیش آمد، یک سند راهبری و استراتژیک است. آن موقع آقای دکتر نجفی علمی به همراه آقای میرزاده مسئولیت اداره تهیه برنامه را داشتند که برنامه‌ای از پایین به بالا بود. یعنی بخشها، استانداری‌ها، معاونت‌ها، مدیریت‌ها و مدیران کل درگیر شدند و دستوری که به آنها داده شده بود، این بود که ببینند چه دارند و به کجا می‌توانندبرسند و برای رسیدن به اهداف خود از دولت و نظام چه می‌خواهند؟
انبار بزرگی از اسناد جمع شد که عمر دولت سازندگی تمام شد و آن برنامه تداوم پیدا نکرد. ولی فکر برنامه دراز مدت در ذهن مسئولان کشور به خصوص رهبر انقلاب بود و به آن توجه داشتند. خلأ چند ساله همه را زجر داد، ولی آن تفکر تبدیل به نوشتن چشم‌انداز شد. چون کم کم دنیا هم به جای برنامه‌های عملیاتی به طرف چشم‌اندازها رفته بود.
سرانجام دستور نوشتن چشم‌انداز از سوی رهبر انقلاب به مجمع تشخیص مصلحت نظام داده شد. دراین فاصله کارهای زیادی شد. عقبه تهیه این سند چند سطری بسیار نیرومند است. اسنادی که در همکاری مجلس، دولت و مجمع تشخیص و کمیسیونهای پشتیبانی و خود کمیسیونها و اظهارنظرهای کارشناسان وجود دارد، واقعاً مجموعه‌ای زیبا، سازنده و تاریخی است که لازم است فصل‌بندی و فهرست‌بندی شود و جایی در اختیار محققان قرا گیرد. چون فکر می‌کنم سرمایه خوبی برای کارهای تحقیقاتی می‌باشد.
البته چون در طول این مدت و قبل از آن تا امروز تدوین سیاست‌های کلان و کلی در همه بخشهای کشور را تحت بررسی داشتیم و داریم، این تعامل بین آن مطالعات و مطالعات سند چشم‌انداز کار ما را هم آسان و هم غنی‌تر کرد. خیلی مایل بودم بحث‌هایی را که درباره سند چشم‌انداز می‌کردیم و روی کلمه‌ها با حوصله بحث می‌کردیم تا مشخص بودن مضمون کلمه انتخابی شده مناسب‌تر باشد، در اختیار رسانه‌ها و افکار عمومی قرار بگیرد. منتها چون بناست فضای مجمع کاملاً کارشناسی باشد و تحت تأثیر جو، فضا، التهابها و القائات قرار نگیرد، مصلحت نمی‌دانستیم این اسناد را مستقیم یا غیرمستقیم پخش کنیم. ولی از لحاظ تحقیقات کار لازمی است که در مراکز تحقیقاتی وجود داشته باشد.
به هرحال این سند صادر شد. می‌توانیم آن را به عنوان برنامه استراتژیک یا راهبردی در مقابل برنامه‌های عملیاتی که معمولاً مجلس‌ها تصویب و دولت‌ها اجرا می‌کنند، بشناسیم. تفاوت‌های اساسی بین این دو هست. اولین تفاوتی که می‌توانیم روی آنها بگذاریم، این است که برنامه راهبردی متکی به دانش و دانایی است و ما هم این را در سند قید کردیم. ولی برنامه‌های عملیاتی دولت‌ها بیشتر روی منابع موجود می‌چرخند. تفاوت چشمگیر این دو از همین‌جا شروع می‌شود. آنجا که فقط روی منابع تکیه می‌کنیم که همیشه در برنامه‌ها و بودجه‌هاست، حالت جامد و ایستایی به وجود می‌آید و نمی‌تواند تحول‌آفرین باشد. انعطافش کم است. منابعش محدود و پایان‌پذیر است. اگر منبع برنامه‌ها را به جای منابع طبیعی روی دانایی و دانش ببریم، وضع فرق می‌کند.
فکر می‌کنم تفاوت مهم کشورهای پیشرفته با جهان سوم را باید در این مورد جستجو کرد. آنها مرزها و تفکرات و آورده‌های ذهنی خود را منبع توسعه قرار دادند. می‌دانید با طراحی یک نرم‌افزار به اندازه چند حوزه نفتی منابع مالی، اعتبار، آبرو و سازندگی انسانی پیدا می‌کنند.
امروز نوآوری‌ها، ابتکارات، اختراعات و حل مسایل با سر پنجه دانش که مهمترین ابزار توسعه، قدرت، سرعت و توسعه است، در این مبنا خوابیده است.قرار است برنامه‌های عملیاتی ما پس از این به این سندی متکی باشد که چشم‌انداز 20 ساله آینده را طراحی کرده و نشان داده و از مسئولان خواسته با منبع دانایی و با این سرچشمه خدادادی که تفاوت انسان با زمین، جنگل، دریا و مخزن نفت وگاز است، سرو کار داشته باشند. با تکیه بر دانایی استفاده ما از منابع طبیعی هم شکل درست عالمانه، عاقلانه و مدبرانه می‌گیرد. چرا باید این تفاوت بسیار فاحش در بهره‌وری را تحمّل کنیم که بین ما و کشورهای پیشرفته مثل ژاپن، آلمان و جاهای دیگر است؟
برای اینکه در این محور نبودیم و این استراتژی را در نظر نگرفتیم. برای اینکه به منابع خدادادی آسان، ارزان، و تنبل‌پرور که در کشور ما هست، تکیه کردیم و زحمت خلاقیت را نکشیدیم.
تفاوت این برنامه با آن برنامه‌ها این است که سند خلاقیت دارد و برنامه‌های کوتاه مدت منفعل است و تحت تأثیر وضع موجود است. تفاوت انسان با همه موجودات دیگر این است که این نشانه خدایی را در خود دارد. مهمترین نقطه‌ای که افتخار بشریت است، این است که در خلاقیت شباهتی با آفرینندگی الهی داشته باشیم. این خیلی اهمیت دارد.
این دستورات را در عرفان و معارف قرآنی و اسلامی داریم که انسانها با تشبّه به خداوند در تفکر و خلاقیت می‌توانند یکی از نکات نورانی جهان، آن نکته اساسی که خداوند با یک فرمان این همه عظمت را در این فضای لایتناها خوابانده است، وارد این وادی شوند و این از دانایی و انسانیت سرچشمه می‌گیرد که الان محور سند چشم‌انداز است.
با توجه واقعی و عمیق به محتوای این سند – عرض کردم که روی کلمات و آهنگ ترکیب کلمات فکر کردیم و محققان زیادی به ما کمک کرده‌اند – به مسیری می‌رویم که خداوند برای ما خواسته است. یعنی آنچه که از اسلام انتظار داریم تا با مدیریت اسلامی در جامعه به وجود بیاید. نباید ظواهر را پرزرق و برق دید. باید وارد فضایی باشیم که جوهر انسانیت را بروز می‌دهد و انسانیت را در آن مسیری که خدا از او خواسته و طراحی کرده و راهش را نشان داده است.
متأسفانه باید صریحاً اعلام کنم که بعد از ابلاغ سند چشم‌انداز با تأکیدی که رهبری روی اجرای آن داشتند، هنوز تفاوتی بین نوع رفتار گذشته و امروز در مدیریت کشور نمی‌بینیم. کانّه سند چشم‌انداز یک کار تشریفاتی و وقت‌گیر بود. باید خیلی مواظبت کنیم تا کاری که انجام شد و خواستی که هست و آنچه که روح انقلاب اسلامی کاملاً در آن دیده می‌شود، در این مسیر درست طراحی شود.
البته مشکل زمانی داریم که انشاءالله زودگذر باشد و آن، این بود که سند در پایان عمر یک دولت و در اول ظهور دولتی دیگر با دو سلیقه متفاوت خلق شد که نتوانست به طور طبیعی در مقابل واقعیت‌های موجود تأثیرگذاری داشته باشد. از این بعد، به خصوص بعد از همایش شما که مطالب زیادی در میزگردها، اجلاسهای فرعی و سخنرانی‌ها آمده، باید وارد فضای بهتری برای اهتمام به این شویم.
خوشبختانه در تکمیل این سند بحث اصل 44 قانون اساسی مطرح و حل شد که در تمام دوره‌های پس از تصویب قانون اساسی گفت و گو بود و در محافل علمی صاحب‌نظران مورد نقد بود و کار عملیاتی آن هم دچار مشکل بود. فکر می‌کنم اگر دولت، مجلس، قوه قضائیه و خود مجمع به عنوان ناظر و همگی متکی به نظرات رهبری که الان روی این دو سند تکیه زیادی دارند، حرکت کنیم، با منابع موجود و با راهی که انتخاب کردیم، خیلی زود می‌توانیم عقب‌ماندگی‌های مزمن ایران را در صحنه پیشرفت و توسعه حل و اهداف انقلاب اسلامی را محقق کنیم.
در این سند به چیزهایی توجه شد که آنها ویژگی‌ها ماست. مثلاً روی عدالت در کنار رونق تکیه کردیم و کلمات محکمی را در سند گنجاندیم. نمی‌توانیم این دو را جدای از هم ببینیم و مدعی نظام و انقلاب اسلامی باشیم. باید با هم حرکت کنند. در این سند در کنار توسعه مادی که ضرورت زندگی ماست، توسعه و تعالی معنوی هم دیده و راهکارهایش نشان داده شد. البته شعار نیست که بگوییم این را می‌خواهیم و این را نمی‌خواهیم. آنجا مشخص شد که عملیاتی نیست و راهبردی است. با این مسیر و راهها به این دو شاخه تعالی و توسعه انسانی را عمل می‌کنیم.
عدالت در کنار رونق و معنویت در کنار توسعه مادی خواهد بود. الحمدلله این زیربنا و راهنما در اختیار نظام و همه ارگانهای کشور ماست. فرهنگ‌سازی که از اهداف این همایش است، باید توسط رسانه‌ها و تریبونها، به خصوص رسانه ملی در مورد این سند و مقتضیات آن و وظایف همه مسئولین انجام شود. باید تفکر جامعه، مسئولان، کارآفرینان و نیروهای بالنده و فعال که بحمدلله در کشور ما فراوان هستند، به گونه‌ای اصلاح شود که اشکالاتی که وجود دارد، برطرف شود.
الان در فضای تفکرات بخشهای مختلف جامعه تنگناهایی وجود دارد که گاهی حرکتهای اساسی انقلاب را دچار مضیقه می‌کند. گاهی تصمیمات در فضای جوسازی‌ها و التهابات و جوآفرینی‌های مسایل کوچک و بزرگ گرفته می‌شود. باید تفاوت دوره بعد از سیاست‌های کلی، چشم‌انداز و تبیین سیاست‌های اصل 44 قانون اساسی با دوره قبل که این معیارها و محورها نبودند، مشخص‌تر باشند. باید روشن شود که این دو فضا با هم تفاوت دارند.
من الان این فضا و این تفاوت را نمی‌بینیم. شاید در عمل خیلی‌های دیگر نمی‌بینند. البته باید بپذیریم چنین تحولی نیاز به زمان، فرهنگ‌سازی و توضیح کاری دارد که این کارها به اندازه کافی انجام نشد و انشاءالله از این به بعد انجام می‌شود.
تکیه زیاد این سیاست‌ها و این سند و مسایل دیگری که داریم، برای میدان آمدن بخش غیردولتی به شکل خصوصی و تعاونی است. همه ما در عمل به این مسئله نیاز داریم. در گفتار هم خیلی‌ها روی این تکیه می‌کنند. بالاخره این اقیانوس عظیم مردم با ابتکارات، امکانات، دلسوزی و انگیزه‌های فراوانی که در فرد فرد و دو صنف به صنف بخش خصوصی وجود دارد، سرمایه بهره‌وری هستند
در بُعد اقتصادی لازم داریم که به طرف بهره‌وری و تکیه روی انسان و با ریشه دانایی و فناوی روی خلاقیت جلو برویم. اگر روی این تکیه کنیم – که باید بکنیم – به رونق می‌رسیم که در قانون اساسی و تأکیدات رهبری صریح آمده است.
متأسفانه در دوره طولانی از امکان فراوان بخش غیردولتی محروم بودیم. آنها کار کردند، ولی در حد قد و قواره و اندازه خودشان نبود. هرگز در حد استعدادها، انگیزه‌ها و میدانهایی نبود که باید جلوی آنها باز شود. انشاءالله با این حرکت خوب همایش شما و تلاش محققان دیگر راه را برای رونق در کنار عدالت و توسعه رفاهی در کنار تعالی معنویت و قرب به خدا باز کنیم. نمی‌خواهم با سخنرانی وقت شما را زیاد بگیرم. خوشحالم که فرصت بیشتری در اختیار شما باشد و به کارهای نقد، بررسی و تحقیقات خود بپردازید.
  والسّلام علیکم و رحمه الله