سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم عید قربان

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم عید قربان

  • مصلای تهران
  • چهارشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۸۱

 

خطبه اول:

 

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

والصلاه والسلام علی رسول الله و علی آله الائمه المعصومین اعوذبالله من‌الشیطان الرجیم، بسم‌اللّه الرحمن‌الرحیم. الحمدلله والسلام علی رسول الله و علی آله الائمه المعصومین، اوصیکم عبادالله بتقوی الله والتباع امره و نهیه.

این عید بسیار مهم اسلامی را خدمت شما نمازگزاران عزیز و همه امت اسلامی تبریک عرض می‌کنیم و دعوت می‌کنیم از همه مسلمانان که توجه به تقوا را که در رأس برنامه‌های انبیاء الهی است در وجود خودشان نگه دارند.

دو خطبه امروز را بر محور موضوع امروز که عید هم بخاطر آن تنظیم شده است، ایراد خواهم کرد.

محور همه مسائل ما در اسلام و ادیان سابق کعبه و حج بوده و از طریق بیت‌الله رسیدن به قرب خداوند و جذب رحمت خداوند است که من دو خطبه را به‌صورت مختصر در همین محور عرض می‌کنم و قبلاً تذکر می‌دهم که یکی از بزرگترین اعیاد دنیای اسلام همین عید اضحی است، عید قربان است که عین عید فطر است و از نظر بسیاری از علماء دارای ارزش‌های بیشتری از عید فطر هم هست و بخاطر همین بحثی که امروز می‌کنم شما به عظمت روز عید اضحی می‌کنید. برای من جالب است که در بین مسلمانان ترکمن‌ها بهتر از همه به عید اضحی توجه دارند و این چیز جالبی است باید ریشه آن را پیدا کنیم.

همین امروز صبح رادیو هم یک گزارشی داشت، همه آنچه که در عید نوروز ایرانی‌ها انجام می‌دهند ترکمن‌ها به‌اضافه بسیاری از مناسک اسلامی و دینی در عید قربان انجام می‌دهند که من فکر می‌کنم کار بسیار درستی است و می‌تواند کار آنها محور و الگویی باشد برای جامعه ما البته با مقداری اصلاحات. ما باید به‌این عید خیلی بها بدهیم. بحث‌هایی که در این خطبه امروز خواهم کرد توجه خواهید کرد که چقدر مهم است این عید قربان.

قبل از اینکه وارد بحث شویم باید قدردانی و تشکر بکنیم از مردم خیلی خوب و هوشیار و حقیقتآ انقلابی و بیدار کشورمان بخاطر حضور فوق‌العاده و سیعشان در راهپیمایی دیروز (22 بهمن) در تهران و شهرستانها و روستاها. انصافآ بهتر از این نمی‌شد و یکی از بهترین راهپیمایی‌های تاریخ انقلاب این حضور مردم به‌حساب می‌آید که این لطف خداست و همچنین هوشیاری مردم را می‌رساند. دهان بلندگوهای استکباری را بست و آنها را به‌انفعال انداخت و همه حرفهایی که زده بودند صحبت از دلسردی مردم و فاصله بین مردم و نظامشان و انقلابشان کرده بودند و امیدهای واهی که بسته بودند و گزارشاتی که از عمال و ایادیشان در داخل کشور به‌دروغ دریافت کرده بودند همه را نقش برآب کرد، بطوری که اثرش حتی روی سازمان سیاسی آمریکا هم بروز کرد و آقای جورج تنت که معمولاً همیشه بشارت اضمحلال انقلاب اسلامی را به‌دروغ به مردمشان می‌داد دیروز در گزارشی که در سنا داد گفت به‌نظر من انقلاب اسلامی پایدار است و چیز مهمی آن را تهدید نمی‌کند بلکه اثر انقلاب اسلامی است که آمریکا را تهدید می‌کند. این خیلی حرف مهمی است، یک‌قدری با دقت مطالعه کنید. آمریکایی‌ها باید واقعآ حسابشان را از این ضدانقلابها و از این کسانی که 24 سال است دارند دروغ می‌گویند که آمریکا را در این ورطه انداخته‌اند، جدا کنند.

نگاهی به‌این امواج عظیم دهها میلیونی حالا در گزارشاتشان می‌گویند صدها هزار نفر شما در تهران دیدید، در شهرستانها هم مردم ما دیدند 800 شهر و هزاران روستا نزدیک به 30 میلیون در خیابانها بود و این نشان از عمق حضور انقلاب در دل‌های مردم دارد، ضمن اینکه مردم هم انتقادات و انتظاراتی دارند و مسئولان هم زحمات زیادی کشیده‌اند در عین حال باید بیشتر بکشید که بنده صمیمانه از این مردم خوب‌مان تشکر می‌کنم و این تشکر به‌خودشان برمی‌گردد. انقلاب مال کسی نیست، ماها اولویتی نداریم که متشکر باشیم، خود مردم باید از خودشان راضی و خوشحال باشند که این توفیق را پیدا کرده‌اند.

اما در مورد بحث‌ها: «جَعَلَ اللَّهُ الْکعْبَةَ الْبَیتَ الْحَرَامَ قِیامًا لِلنَّاس وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْی وَالْقَلَائِدَ [1]» از آیات فراوانی بدست می‌آید که اصلاً در ادیان آسمانی از زمان حضرت ابراهیم تا امروز خداوند محوریت حرکت توحیدی را و راه خداوند را در کعبه قرار داده و رمزها و رازهای این مسأله هنوز واقعآ برای ماها آشکار نیست. همه جا خانه خداست و همه جا مال خداوند است و مالک همه چیز و همه ماست. ماها سایه هستیم و وجودمان سایه خداست. اما در زمین خانه‌ای انتخاب بکند و برای آن احکامی قرار بدهد و تاریخی به عنوان حج، که این دو خطبه من اینها را توضیح می‌دهد. من در خطبه اول بیشتر به خود مکه می‌پردازم که فکر می‌کنم آن نقطه کانون این دایره است.

یک قدری باید درباره آن حرف بزنم. بعد هم از حج و وظایفی که دنیا از این محور الان برای خودش باید داشته باشد، می‌گویم. عجیب است که خانه خداوند با طراحی و معماری جبرئیل و با بنایی حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل در یک منطقه خشک و بی‌آب و علف و به‌قول خود حضرت ابراهیم بنا شده است. یک ساختمان چهار گوشه کوچک که مهندسی آن هم طوری طراحی شده که هر گوشه‌اش به طرف یکی از جهات اربعه است. شمال و جنوب و شرق و غرب. بعضی‌ها می‌گویند بخاطر این بود که طوفانهایی که آنجا بوده ممکن بود که ساختمانی را بکند و این گوشه‌های ساختمان مواجه با طوفانهای آن منطقه بوده که یک نوع تحفظ و حفاظت ساختمانی است. حالا این دیگر جزو تحلیل‌های مهندسین است. خانه از زمان حضرت مسیح بوده و حالا هم ما دو هزار سال بعد از حضرت مسیح هستیم، چهار هزار سال همینجوری مانده، بارها هم خراب شده و دوباره ساخته شده با یک مقدار تغییرات که فکر می‌کنم این توضیحات برای مردم ما جالب باشد که بشنوند. همین خانه بزرگتر از این بوده است. دوم‌تر تقریبآ از جانب حجر اسماعیل از خانه کم شده، در یکی از این تجدید بناها که کاش نمی‌کردند. آن فاصله‌ای که بین حسین و بیت هست تقریبآ باید جزو بیت حساب بشود. حضرت اسماعیل از همان اول متولی این خانه شد از طرف حضرت ابراهیم و حج را هم ابراهیم اعلام کرد. «و اذن فی‌الناس بالحج یاتوک ...» تا آخر آیات. این مال حضرت ابراهیم است نه مال پیغمبر که البته خب پیغمبر هم همین کار را می‌کردند. حج از همان اول در زمان حضرت ابراهیم واجب شد. مردم هم می‌آمدند و همیشه هم آنجا ایام حج بود و مرکزی شد، دعای حضرت ابراهیم مستجاب شد که ابراهیم خواسته بود که افکار عمومی را «فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاس تَهْوی إِلَیهِمْ...[2]»

من بچه‌هایم را آنجا در آن وادی ذی زرع می‌گذارم، و از خدا خواست که افکار عمومی توحیدی‌ها را متوجه این ذریه بکند که اینهم نشان دیگری است از اینکه از قدیم ادیان الهی روی افکار عمومی و مردم و دلهای مردم حساب ویژه باز می‌کردند جزو مهم‌ترین دعاهای حضرت ابراهیم است.

در همان موقع دوتا طایفه در جنوب و شمال کعبه بودند، عمالقه در شمال و جوهرم‌ها که عرب بودند در جنوب این‌ها معمولاً جنگ داشتند، گاهی اینها مسلط می‌شدند، گاهی آنها مسلط می‌شدند و در این بین هم کعبه را چندبار خراب کردند و ساختند ولی این محفوظ ماند. در طول تاریخ هم بارها سیل خراب کرده و باز ساخته شده ولی همیشه آنجا محور بوده است. جنگ‌ها هم بر سر آن بود چون آن‌جا را مهم می‌دانستند و در زندگی اجتماعی خودشان روی آن حساب می‌کردند. خداوند محبت کعبه را در دل‌ها نگه داشته بود و باعث رونق منطقه هم شد و آب را هم خداوند به‌برکت نیاز حضرت اسماعیل کوچولوی آن زمان از زمزم بطور خودکار جوشانید مثل یک چاه آرتزین، وضع بگونه‌ای پیش آمد که شما می‌بینید نزدیکی‌های بعثت پیغمبر، موقعی که بین حبشه و جزیره‌العرب نزاع بود و آن قدرت جزیره‌العربی‌ها را در موقعیت مکه می‌دانید تصمیم گرفت مکه را منهدم کند و فیل‌ها را فرستاد برای انهدام مکه که سوره معروف «أَلَمْ تَرَ کیفَ فَعَلَ رَبُّک بأَصْحَاب الْفِیلِ [3]» در همین مورد است.

پنج سال پیش از بعثت پیغمبر کعبه با سیلی مهندم شد، قریش که خانه‌هایشان نزدیک کعبه بود و هر طایفه‌ای یک محله داشت و از محله‌شان راهی به کعبه داشتند، نزاع کردند بر سر نصب «حجرالاسود» که موقعیت پیغمبر آن موقع ظهور و بروز کرد. پیغمبر 35 ساله بودند به‌نام «محمد امین» که داوری را به‌حضرت رسول اکرم که آن موقع هنوز رسول نبودند محول کردند که مشکل این نزاع خطرناک را حل کنند.

ایشان هم با یک تدبیر بسیار جالبی عبای خودشان را روی زمین انداختند و حجرالاسود را روی عبای خودشان گذاشتند و گفتند حالا قبائل اطراف عبا را بگیرید و بروید نصب کنید. حجرالاسود را آوردند در نقطه خودش بعد خود پیغمبر آن را در همین نقطه‌ای که می‌بینید نصب کردند. در این موقع متأسفانه کعبه مرکزیت‌ها بود.

بت‌ها را حتی از روسیه و دمشق و فلسطین آورده بودند و در مکه گذاشته بودند که باز برای بت‌پرستها هم مرکز مقدس آنها بود. پیغمبر هم بر همین محور حرکتشان را آغاز کردند و بعد از پیغمبر هم این خانه بارها مشکل پیدا کرده است. یزید علیه‌لعنه بعد از جنایتش در کربلا رفت بخاطر جنگ با ابن‌زبیر کعبه را با آتش منجنیق‌ها منهدم کرد و سوزاند که این بار عبدالله کعبه را ساخت و آن موقع برایش دوتا در درست کردند. یکی همین دری که شما می‌بینید، یکی هم از طرف یمن، طرف مقابل که بعدآ آن در را بستند و گفتند باید یک در داشته باشد. بعد دوباره عبدالملک ساخت و در زمان عباسی‌ها هم باز منصور و مهدی عباسی اقدام به توسعه حرم کردند. وقتی که می‌خواستند توسعه بدهند، این‌ها چیزهای جالبی است و نکات مهمی است. آن‌ها که خانه‌هایشان نزدیک کعبه بود حاضر نبودند خانه‌هایشان را بدهند و می‌خواستند کنار کعبه باشند و حاضر نبودند دست بردارند. خانه هم دیگر وسعت پذیرش حجاج را نداشت. خیلی کوچک بود، مسجدالاحرام کم بود.

نتوانستند حل کنند. منصور به‌امام صادق (ع) مراجعه کرده و بعد مهدی به‌امام کاظم مراجعه کردند. جواب این دو امام هم یکی است.

امام صادق (ع) فرمودند، بگو او این خانه بوده، بعد همسایه‌ها آمدند یا اول همسایه‌ها بودند، بعد این خانه درست شده، خب معلوم بود جواب این است که اول خانه اینجا بوده بعد اینها آمده‌اند. فرمودند خب حق تقدم درباره توسعه مال خانه است. شما حق آنها را بدهید، سهمشان را بدهید و بعد خانه را توسعه بدهید.

همین جواب را مهدی هم از امام کاظم گرفتند و مشکل‌شان را حل کردند که واقعآ گیر کرده بودند. بعد هم توسعه حرم ادامه دارد. یک بحث فقهی هم مطرح بوده که آیا می‌شود خانه‌های اطراف را بلندتر از کعبه ساخت. بعضی‌ها مخالف بودند ولی این بحث دیگر متروک شده و الان دیدید که ساختمانهای خیلی بلند اطراف مکه را محاصره کرده حالا که مسأله فقهی یک بحث دیگری است که باید روی این فکر بشود. مثل اینکه پذیرفته‌اند فقها که این اشکالی نداشته باشد و آخرین بار در زمان عثمانی‌ها این حرم هم توسعه پیدا کرده و هم ساختمانش باز عوض شده گاهی بلندتر بوده گاهی کوتاهتر بوده گاهی در پائین بوده، گاهی در را بالا آورده بودند. ناودان آن گاهی نقره بوده، منبت‌کاری شده، عوض کردند یک تحقیقاتی اینجوری هم داده‌اند ولی من مسأله مهمی که می‌خواهم عرض کنم این است که این حرم، کعبه و حج محور حرکت دنیای اسلام و محور حرکت بین‌المللی دنیای اسلام و کانون توجه ویژه الهی و بشریت بوده است و باب رحمت خداوند برانسانهاست. با این کعبه‌ای که من عرض کردم که محور است و این آیه قرآنی که قرائت کردم «جعل الله الکعبه البیت‌الحرام قیامآ للناس والحج والقلائد» در این کلمه قیام خیلی حرف است که می‌خواهم در خطبه دوم این مسأله را با توجه به شرایط روز یک مقدار توضیح بدهم.

کعبه قیام است بعضی از مفسرین قیام را به معنی قوام و ستون و عمود خیمه کل جهان اسلام معرفی می‌کنند و می‌گویند خداوند این را بعنوان پایه بقای همه نظامات اسلامی در سراسر دنیا تا قیامت قرار داده است. بعضی‌ها از آن کلمه پایداری خود کعبه را می‌فهمند که یعنی کعبه پایدار است و تفسیرهای زیادتری هم دارد که شاید ضمن خطبه دوم عرض بکنم.

بهرحال خداوند حافظ این کعبه است و از طریق کعبه حافظ حج است و از طریق حج حافظ اسلام است و ما باید به مسأله حج و به مسأله کعبه و محور وحدت دنیای اسلام و کانون این دایره اسلامی توجه ویژه بکنیم.

 

خطبه دوم:

 

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

الحمدللّه والسلام علی رسول اللّه و علی علی امیرالمؤمنین و علی الصدیقه الطاهره و سبطی الرحمه و علی‌بن الحسین و محمدبن علی و جعفربن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمدبن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف الهادی المهدی (عج) صلوات الله علیهم اجمعین. اوصی عبادالله بتقوی الله واتباع امره و نهیه.

خطبه دوم هم ادامه خطبه اول است با توضیحاتی که درباره مکه دادم و درباره کعبه و مسجدالاحرام الان آماده‌ایم که یک قدری بحث بکنیم درباره حقوقی که این نقطه مقدس روی زمین مثل برلیان در زمین می‌درخشد و چشم همه ملائک آسمانی به این نقطه دوخته است و همیشه افواج ملائکه دارند طواف می‌کنند در اطراف این خانه خدا ما باید چه بکنیم حجی که خداوند بعنوان یک تکلیف برای هر کس و هرجای کره زمین که امکان این را داشته باشد که به‌آنجا برود بعنوان یک تکلیف مشخص شده و نخواسته خداوند هیچوقت آنجا از حضور مهمانان و زائرانش، طاتفین و عاطفین و ساجدین که خدا اسمشان را با عظمت برده خالی باشد ما باید چه بکنیم و چه اهدافی هست، گفتم این آیه قرآن که خواندم می‌گوید خداوند کعبه و مسجدالاحرام را مایه قوام و مایه استحکام و بقای شما قرار داد و این آن روزی بود که یهودی‌ها سخت مقابله می‌کردند که کعبه تبدیل به قبله نشود. می‌دانید قبل از اینکه کعبه قبله بشود بیت‌المقدس قبله مسلمین بود و برای یهودیها آن موقع خیلی اهمیت داشت که یک قبله دیگری خلق نشود، با اینکه بیت‌المقدس هم آن روز دست مسیحی‌ها بود و نه دست یهودیها، و اما چون آنجا را حضرت سلیمان ساخته بود، آن‌ها برای خودشان سابقه تاریخی قابل اتکایی آنجا حساب می‌کردند و بخشی از آیات قرآن مشاجره‌ای است که در همین جا در انتقال قبله از بیت‌المقدس به مسجدالاحرام است که از اول هم پیغمبر منتظر بود، به قول قرآن می‌گوید ما می‌بینیم که تو دائمآ دست‌ات به آسمان بلند است و چشمت به‌آسمان است و منتظری که آن وعده خداوند که کعبه را محور قرار بدهد عملی بشود. حالا عملی کرده است. این کعبه با احکام و بخصوص حکم منطقه امن برای آن صادر کردن و تحریم هرگونه جنگ و جدال را در خانه خدا و در مکه که باشد حرام هم همراه می‌شود که اینهم جالب است. ما الان در شهر حرام هستیم، یعنی در شهری و ماهی که در هیچ جا مسلمانها نباید بجنگند و در دین ما ثابت است این ماهها ماه حرام است. خداوند یک محوریتی قرار داده است.

ما باید واقعآ یک توجه ویژه‌ای به مسأله مکه و کعبه و حج بکنیم. پیامی که رهبر انقلاب هر سال به حجاج مکه می‌فرستد. در ایام حج که خود این هم دنبال پیام‌های قاطع و کوبنده امام است که از اول امام راحلمان این سنت را در جامعه و انقلاب ما برپا داشتند، همه حرفها در آن هست. من به‌دنیا مخصوصآ به‌آمریکایی‌ها و دیگران عرض می‌کنم که بروید این پیام را بخوانید، سیاست جمهوری اسلامی در مسائلی که مطرح شد در این پیام همان است که رهبر انقلاب فرمودند.

این یک خطابه و یک سخنرانی معمولی نیست. این تبیین بخشی از سیاست‌های بین‌المللی بعنوان وظایفی است که حجاج و مسلمانها دارند، آن‌ها که می‌خواهند دقت بکنند، دقت بکنند به‌محتوای این پیام، مجموعه پیام‌های امام و پیام‌های رهبری را که نگاه بکنیم، تقریبآ در طول این 24 سال سیاست‌های جهانی و بین‌الملل ما را خوب مشخص می‌کند، بخصوص سیاست‌های بین‌الملل اسلامی را و نقاط ضعفمان را هم گوشزد می‌کنند، انتقادات را آنجا می‌آورند ببینید الان حقیقتآ جای انتقاد به‌دنیا اسلام است. در موقعی که دو میلیون مسلمان از سراسر دنیا، شهرها و روستاها و از غرب و شرق و شمال و جنوب دنیا در آنجا جمع هستند و در موقعی که هر حرکتی که آنها بکنند در دنیا منعکس می‌شود دیگر حالا دنیا منزوی هم نیست. یعنی هرچه ما بخواهیم عرضه بکنیم به‌مردم دنیا آنجا به‌دنیا می‌رسد، رسانه‌ها پخش می‌کنند. حرکاتی که در نقطه مقابل الان آمریکا و بخصوص اسرائیل دارند انجام می‌دهند واقعآ عجیب است. معنایش این است که اینها هیچ حسابی روی یک میلیارد و 500 میلیون مسلمان دنیا با 54 کشور مستقل و این همه امکانات استراتژیک که دارند نمی‌خواهند باز بکنند والا خیلی باید ملاحظه می‌کردند. خیلی باید تقیه می‌کردند و از این قدرت می‌ترسیدند. ما از این قدرت متأسفانه استفاده درست نمی‌کنیم به یک مناسک خشک تبدیل شده است که مردم بروند آنجا چند روزی بمانند، دعا بخوانند، گریه کنند.

غفلت از تکالیف اجتماعی و بین‌المللی و انسانی و اسلامی، اینکه جور در نمی‌آید. نمی‌شود انسان خودش را بسازد و مهم‌ترین تکلیف خودش را انجام ندهد این دیگر خودسازی نیست. این غفلت از خودمان است. اگر می‌ساختیم اینجوری نبود که الان همین روزهایی که دومیلیون مسلمان آنجا جمع هستند اسرائیلی‌ها با نهایت گستاخی و قساوت روزانه به فلسطینی‌ها حمله می‌کنند، عده‌ای را شهید و جمعی را مجروح می‌کنند. چند خانه خراب می‌کنند، عده‌ای را اسیر می‌کنند. از طرفی آمریکا می‌بینید واقعآ دارد عربده می‌کشد، همانطور که حاجی‌ها از اطراف دارند به‌مکه می‌آیند، هواپیماهای حامل سربازان آمریکایی هم دارند به‌طرف خلیج‌فارس می‌آیند. (شعار مرگ بر آمریکای نمازگزاران).

 متأسفانه کشورهایی که باید حافظ حریم مکه باشند و اطراف مکه و در همین جزیره‌العرب هستند، پادگان‌ها، پایگاه‌ها و بندرهایشان را مجانی در اختیار آمریکا گذاشته‌اند و خرج آنها را هم می‌دهند. این خیلی تأسف‌بار و ذلت است. واقعآ انسان باید خون گریه بکند برای این عدم احساس تکلیف و وظیفه‌ای که در سران کشورهای اسلامی هست. همه انتظارات این است که صداهای اصلی و قوی و وسیع امروز از مکه بلند بشود.

حرف‌هایی که دیروز (22 بهمن) در تهران زدید و در شهرهای کوچک و روستاهای ما زدند خیلی بیشتر از آن چیزهایی است که آنها در خانه دارند می‌زنند. اگر همه روحیاتشان مثل شما مسلمانهای مبارز ایرانی بود اینقدر گستاخی برای آمریکا و اسرائیل پیش نمی‌آمد. الان می‌بینید آمریکائی‌ها بشدت دنبال این هستند که کشورهای اسلامی را با خودشان همراه بکنند برای اینکار بسیار بسیار خطرناکی که می‌خواهند در منطقه بکنند و بیایند آنجا ماندنی بشوند. طرحشان را هم صریح گفته‌اند.

اخیرآ یک کسی که به‌نام نماینده آمریکا در امر عراق حرف می‌زدند که یک نفر افغانی است، صریح گفته که برنامه آمریکا این است که بیاید آنجا چند سالی کنترل عراق را به عهده بگیرد تا اینکه عراق را آنطور که خودش می‌خواهد بسازد. این یعنی چه؟ یعنی بیایند در یک کشور اسلامی نزدیک کعبه و مکه، بین مسلمانها با سرباز وارد بشوند، آنجور که می‌خواهند کشور را شکل بدهند، این خیلی حرفهای مهمی هست که می‌زنند و از واکنش و از انعکاس آن وحشت ندارند. حتی در بین خودشان الان اختلاف بیش از این است. خب الان شما می‌بینید در خود بلوک غرب اختلاف جدی است.

آلمان و فرانسه و روسیه و چین یک طرف ایستاده‌اند و می‌گویند ما جنگ را به صلاح نمی‌دانیم و انگلیس و آمریکا و بعضی از کشورهای دیگر غربی صحبت از جنگ می‌کنند و شعار جنگ می‌دهند. حتی آمده‌اند وقتی دیدند کشورهای دیگر را نمی‌توانند جلب بکنند، مسأله را دور زدند و رفتند سراغ ترکیه، گفته‌اند ترکیه عضو «ناتو» است و ناتو معتقد است در اسنادی که امضاء کرده که اگر عضوی از ناتو مورد خطر قرار گرفت باید از آن حمایت بکند، پس باید سازمان ناتو به‌حمایت ترکیه بیاید چون جنگ عراق بشود ترکیه ممکن است آسیب ببیند. این را هم باز کشورهای عضو ناتو رد کرده‌اند و گفته‌اند نه، ما که نمی‌خواهیم بجنگیم، اصلاً اگر این را تأیید بکنیم، تأیید جنگ است. اختلاف بین آنها جدی است ولی در دنیای اسلام این وحدت کلمه نیست. ممکن است خیلی‌ها مثل ما دل خوشی از عراق نداشته باشند.

صدام خیلی در این سال‌ها ظلم به‌همسایگان خودش کرده است. بیشتر از همه به‌ما و بعد کویت و جاهای دیگر ولی این را هم حاضر نیستیم که آمریکایی‌ها بیایند بجای صدام در منطقه حکومت بکنند. واقعآ از چاله درآمدن و افتادن توی چاه، واقعآ پناه بردن از عقرب به افعی است.

خب نباید اینجور قبول بکنیم. ما وضع‌مان روشن است، بهترین گزینه در حواث آینده ما این است که عراق به‌صورت یکپارچه و حفظ تمامیت ارضی خودش، منتهی با حاکمیت و اراده مردمش یک دولت آزاد مسلمان در این منطقه باشد و بدترین گزینه از بین چند احتمالی که هست این است که عراق به یک کشوری تبدیل بشود که حاکم آن دست‌نشانده آمریکا باشد. این بدترین گزینه و آن بهترین گزینه است. بین این دو گزینه هم گزینه‌های متوسطی هست که قابل تحمل است. اما آمریکایی‌ها در درجه اول تلاش‌شان این است که بدون زحمت جنگ عراق را تحویل بگیرند که انشاءاللّه این نشدنی است و درجه دوم با جنگ عراق را تحویل بگیرند که در اینصورت اولاً بسیار خطرناک است. آفات بسیاری دارد و مشکلات فراوانی برای منطقه درست می‌کند و پیامدهای بعدی آن خطرناک‌تر از دوران جنگ خواهد بود چون در آن‌صورت دیگر آمریکا خودش را مالک‌الرقاب این منطقه معرفی خواهد کرد که به فضل خداوند و به‌اتکاء به‌لطف خدا و حمایت مردم مسلمان و حمایت و نصرت الهی نخواهیم گذشت که آمریکا در این منطقه بیاید لانه کند. (تکبیر نمازگزاران).

 همین‌جا به آمریکایی‌ها هم تذکر می‌دهیم این اشتباه است که شما از این راه بخواهید منطقه را قبضه کنید.

شما آنکه احتیاج دارید، این است که نفت منطقه درست در دنیا به‌صورت عادلانه و سالم توزیع بشود که این خواست منطقه هم هست ولی نمی‌پذیرد منطقه که شما بیائید و مدیریت منابع انرژی منطقه را در دست بگیرید، راهش هم این نیست که جنگ راه بیندازید و منطقه را ناامن بکنید، راه درستش این است که از خودتان حسن‌نیت نشان بدهید، نخواهید زورگویی کنید. نخواهید تحمیل اراده بکنید، نخواهید مقدسات مردم را ندیده بگیرید، نخواهید به عواطف و احساسات امت اسلامی آسیب وارد بکنید. بلکه بعنوان یک طرف مساوی در مسائل منطقه وارد بحث و گفتگو و اقدام بشوید، اگر مردم حالت استعماری و استکباری ببینند مشکلی نیست، این مشکل را خود شما خلق می‌کنید و مردم را عاصی می‌کنید، درست نیست که یک کشور بزرگی مثل آمریکا سرنوشت خودش را به چند میلیون صهیونی بند بکند که در فلسطین جمع کرده و مردم فلسطین را آواره کرده و این مردم مظلوم را متفرق کرده در اردوگاه‌ها و اطراف دنیا به‌صورت بی‌وطن و در عین حال انتظار داشته باشد که مردم ما هم به‌آمریکا اعتماد بکنند.

فریب چند نفر آدم نادان و جاهل را می‌خورد آدمی که از اول هم با انقلاب دل خوشی نداشتند در کشور ما می‌خورد که همیشه اینها بوده‌اند. در لابلای مردم، که خیال می‌کند در منطقه طرفدار واقعی دارد.

اگر چیزی می‌خواهید بفهمید از امواج خروشان مردم در خیابانهای ایران باید بفهمید نه از اظهارات چند نفر خودفروخته یا خودباخته و ترسو، مردم ما شجاع هستند و در انجام وظایفشان جدی می‌باشند و از انقلابشان بخوبی دفاع می‌کنند و بقیه مردم کشورهای منطقه هم همین روحیات را دارند، حالا ممکن است حکومت‌هایشان یک مقدار ملاحظه‌کار و محافظه‌کار باشند ولی طبع مردم این نیست که استکبار را آنهم کفر را تحمل بکنند

اعوذبالله من‌الشیطان‌الرجیم

بسم‌اللّه‌الرحمن‌الرحیم

انا اعطیناک الکوثر، فصل لربک وانحر، ان شانئک هوالابتر.

 

 والسلام علیکم و رحمه‌الله

 

 

[1]- سوره مائده، آیه 97: خدا کعبه را خانه حرام قرار داد برای نگهبانی مردم، و نیز ماه حرام را قرار داد و نیز هَدْی و قلائد (قربانی نشان‌دار و بی‌نشان) را قرار داد.

[2]- سوره ابراهیم، آیه 37: پس تو دلهایی از مردمان را به سوی آنها مایل گردان.

[3]- سوره فیل، آیه 1: آیا ندانسته‌ای که پروردگارت با فیل سواران چه کرد؟