سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم عزاداری سالار شهیدان

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم عزاداری سالار شهیدان

  • تهران - مجمع تشخیص مصلحت نظام
  • یکشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۰
انّما الحیات عقیده و جهاد/ افزایش دشمنان در مقابله با امام حسین (ع)/ تصمیم مقدس یاران امام حسین (ع) در کربلا/ سکوت جامعه اسلامی در مقابل دیکتاتوری معاویه و یزید/ چرایی عدم بیعت اهل بیت با بنی امیه/ فشار یزید برای بیعت گرفتن از امام حسین (ع)/ مرگ با عزت امام حسین در مقابل زندگی با ذلّت/ فلسفه قیام امام حسین (ع)/ اسارت آل الله در کوفه و شام/ کربلا، ابتدای مخالفت دائمی با یزید/ جوشش خون حسین در تاریخ/ عاقبت یزید، الگوی همه دیکتاتورها در تاریخ/ پرهیز امام حسین (ع) از شریک شدن در ظلم یزید/ ایمان امام حسین به تقدیر الهی در شهادت/ اهمیت پیروزی از راه و مرام امام حسین/ انتظار خدا از بندگان صالح/ دعا برای تداوم عشق امام حسین (ع) در دل‌ها

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله والسلام علی رسول الله و آله

«انّما الحیات عقیده و جهاد» جمله منسوب به اباعبدالله است. این لحظه اگر نگاهی به صحنه عاشورا کنیم و کربلا را ببینیم، لحظاتی است که امام حسین (ع) و یاران معدود ایشان در محاصره هستند.

از آن طرف هر چه می‌بینند دشمن نیرو می‌آورد و از طرف امام حسین (ع) هر چه دیده می‌شود، گاهی کسانی که تا اینجا آمدند و دیگر مأیوس شدند از اینکه امام حسین (ع) به کوفه برسند و در آنجا بتوانند محلی برای حکومت اسلامی درست کنند، به تدریج می‌رفتند.

از این اردوی کوچک یکی یکی کم می‌شدند؛ اما از آن طرف فوج‌فوج می‌آمدند، آن‌هایی که بودند از این مناظر ناراحت نبودند. آن‌ها تصمیم نهایی خودشان را گرفته بودند، آن‌هایی که ماندند و منتظر بودند که لحظه آخر برسد و آن تقدیری که در راه خدا برایشان هست، انجام شود و آن هدفی که از عاشورا هست، شروع شود.

همه مسئله در دو، سه جمله‌ای که عرض می‌کنم، خلاصه می‌شود. کار به جایی رسیده بود که دنیایی به آن عظمت اسلام که از شرق نزدیک هندوستان و تا غرب همه یک کشور اسلامی بود و معاویه همه را تحت دیکتاتوری خودش خاضع کرده بود. واگذار کردن چنین حکومتی به یک جوانک عیاش مثل یزید هیچ توجیه عقلی و سیاسی نداشت، مهم این است که این یزید انتظار دارد افرادی مثل امام حسین (ع) با او بیعت کنند و تسلیم او شوند. بیعت کردن یعنی تعهد بدهند که منافع او را حفظ می‌کنند.

خود معاویه گفته بود که چهار نفر با تو بیعت نمی‌کنند و آنها را می‌توانی بزنی، اما حسین (ع) بیعت نمی‌کند، ولی با او مدارا کن. او به گونه‌ای دیگر است. در زمان معاویه و بعد از صلح امام حسن (ع) حضرت اباعبدالله بیعت نکردند و به عنوان یک مخالف حکومت معاویه مشخص زندگی می‌کردند، ولی یزید خام‌تر از این بود که حتی این نصیحت پدرش را هم عمل کند.

تصمیم بر این شد که امام حسین (ع) یا بیعت کند و یا اینکه هر چه شد، به پای خودش باشد. امام حسین (ع) هم فرمودند که این آدم سفّاک من را مخیر کرده بین ذلت یا تسلیم به شرارت او و شریک در ظلم شدن و یا اینکه جان بدهم و هیهات من الذله، من ذلت تسلیم ظالم دیکتاتوری مثل یزید را نمی‌پذیرم.

هر کس هم با امام حسین (ع) ماند، بر این اساس ماند که خون می‌دهیم اما تسلیم نمی‌شویم. از این لحظه که همه چیز مشخص شده بود، دو جبهه باز بود. یک طرف سربازان یزید سعی می‌کردند کاری را بر سر امام حسین (ع) و یارانش بیاورند که عبرت تاریخ شود برای اینکه دیگران جرأت نکنند مقابل حکومت‌های مستبد بایستند. می‌خواستند با قتل، خشونت و ارعاب یک نمونه بزرگ در تاریخ ثبت کنند.

در نقطه مقابل نقشه امام حسین (ع) این بود که صحنه مظلومیت خودشان را آن قدر روشن کنند که دل هر انسانی که می‌شنود، بشکند و اشکش بریزد. لذا می‌بینید حتی از طفل کوچک و شیرخوارش دریغ نکردند و بالای دست گرفتند تا اینکه به علی اصغر (ع) تیر زدند و شهیدش کردند. بچه‌های خودشان را هم با خودشان آوردند که حریم پیامبر (ص) در مسیر کربلا تا کوفه و از کربلا تا شام با آن وضع فلاکت بار در اسارت حرکت کنند و در کوفه و شام هم در زندان باشند.

این مناظری که امام حسین (ع) خلق کردند و آن منظره‌ای که یزید خلق کرد. تاریخ بعداً و تا به حال روی این دو محور پیش رفته است.

از همان کربلا مخالفت با یزید شروع شد و تا امروز ادامه دارد. آن روز فقط در کربلا بود و بعد در کوفه شد و بعد در شام و در مسیر شد و امروز در بخش عظیمی از جهان، نفرت از یزید و عشق به امام حسین (ع) می‌جوشد و هر روز سربازان امام حسین (ع) اضافه می‌شوند و سربازان یزید که همان روز رفتند و نفرت بر یزید زیادتر می‌شود.

این سرنوشت دیکتاتورهای خونخواری است که برای حکومت خودشان حاضر هستند از همه چیز استفاده کنند. آن هم سرنوشت انسان‌های شریفی است که برای هدف مقدسشان حاضر هستند همه چیز را جز خدا و جز وظیفه را زیر پا بگذارند. دو مسیر در دنیا ترسیم شد. البته قبل از امام حسین (ع) هم این مسیر در تاریخ بوده است، ولی در بین مسلمان‌ها امام حسین (ع) این مسیر را احیا کرد و به صورت مشخص در اختیار تاریخ گذاشت.

همه حرف این است که آنها می‌خواستند امام حسین (ع) را شریک ظلم خودشان کنند و به نام امام حسین (ع) از مردم سوءاستفاده کنند. امام حسین (ع) هم نمی‌خواست شریک ظلم شود و نام او وسیله ظلم دیگران شود.

امام حسین (ع) می‌دانست که حرکت به طرف کوفه و وعده‌های کوفیان به جایی نمی‌رسد. تقدیر در نظرشان بود. لذا یک نمونه بسیار بسیار باارزش تاریخی را خلق کردند. با همان مصیبت‌هایی که بخشی را برادر مداح ما در اینجا خواندند و شما هم شنیدید.

خدا کند که ما این قدر به روح پیام اباعبدالله اهمیت بدهیم که اگر نمی‌توانیم کارهای بزرگ کنیم، حداقل هیچ وقت در زندگی شریک ظلم نشویم. خودمان هم ظلم نکنیم و به دیگران هم که ظلم می‌کنند، کمک نکنیم و راه خودمان را برویم.

خداوند از ما در چنین شرایطی هر جا و هر وقت حمایت می‌کند. از بندگانش بیش از این نمی‌خواهد و این کاری است که از همه ساخته است که شریک ظلم نشوند.

انشاءالله امت اسلامی و محبّان اهل بیت همیشه این‌گونه باشند و خداوند شما و همه محبان اهل بیت را از دوستداران امام حسین (ع) قرار بدهد و شفاعت امام حسین (ع) را نصیب ما بکند. هنگام ظهر و وقت نماز است.

والسلام علیکم و رحمه الله

تصاویر ضمیمه