سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم عزاداری حسینی

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم عزاداری حسینی

  • محوطه ساختمان قدس
  • یکشنبه ۸ بهمن ۱۳۸۵

بسم‌الله الرحمن الرحیم
عزداران اباعبدالله الحسین(ع) خوش آمدید. دفتر ما را نورانی کردید. خداوند به شما توفیق و اجر بدهد. همین عزاداری‌های ساده و بی‌پیرایه‌ای که شما انجام می‌دهید وامروز در سراسر کشور ما و در بسیاری از کشورهای اسلامی و غیراسلامی به همین صورت و با ادبیات مختلف است، نشانه پیروزی اباعبدالله(ع) است.
در عاشورا لحظاتی یزیدی‌ها خیال می‌کردند که پیروز شدند، برای اینکه اباعبدالله(ع) و همراهان و بچه‌های ایشان را شهید و اسیر کردند. به خیال خودشان با ذلّت در شهرها گرداندند و نفهمیدند که چه می‌کنند. نتیجه آن این است.
از همان کربلا عزاداری شروع شد. وقتی اسرا در کوفه حاضر شدند، عزاداری شروع شد. مردم کوفه در لحظه‌ای که اسراء را وارد کرده بودند، کف می‌زدند. اما سخنرانی‌ای که حضرت زینب(س) کرد و مطالبی را به مردم فهماند، دستانی که کف می‌زدند بعداً پشت دست یکدیگر و خودشان می‌زدند و ابراز پشیمانی می‌کردند که چرا نرفتیم و چرا حمایت نکردیم و به عهدمان وفا نکردیم.
یزید که فکر می‌کرد بزرگترین مخالف خود را از پای در آورده، خیلی زود پشیمان شد و حکومتش منقرض شد. البته آنها مسائل فوری بود. امام حسین (ع) در کربلا بدون لشکر بود. امروز میلیــون‌ها لشکر دارد. دلهایی که امروز در خدمت آرمان اباعبدالله(ع) هستند، قابـل شمارش نیستند.آنهایی که اسلام و قرآن را هم قبول ندارند، ولی وقتی تاریخ اباعبدالله(ع) را می‌خوانند، او را قبول می‌کنند و می‌گویند این مرد و عزیزانش همه چیز خود را دادند برای اینکه با ظلم، دیکتاتوری و ستم مبارزه کنند و برای نجات بشریت اقدام کردند و کم نگذاشتند. حتی بچه‌های کوچک خود را هم فدا کردند تا دنیا بفهمد که طرف اباعبدالله(ع) کیست و اینها که هستند.
وقتی بچه شیرخواره را در دســت می‌گیرد و به مردم نشان و می‌دهد، کودکی تشنه مثل گلی پژمرده‌ بالای دست پدرش دیده می‌شود و او را با تیر می‌زنند، این تیرها به قلب همه مردم می‌خورد. یعنی هرکس تاریخ را بخواند، قلب او می‌سوزد. این کیست و آنها کیستند؟! این فرشته‌ها و آن گرگ‌ها. نمونه آن همین است.
الان نه تنها شما، بلکه در هر روستایی برویم، مردم جمع شدند و همینطور دارند گریه می‌کنند. اگر کسی را داشته باشند، برایشان صحبت می‌کند و اگر نه، خودشان دارند به سر و سینه می‌زنند و چیزی می‌خوانند و داغ دل خود را ابراز می‌کنند.
چه پیروزی‌ای از این بالاتر است؟! چه کسی می‌تواند قلوب مردم را این‌گونه جذب کنند که بعد از 1400 سال این همه نیروی با انگیزه و با انتخاب خود در راه او و با دلهای شکسته قدم بردارند؟! این دلهای شکسته معنا دارند.
بهرحال تدبیر الهی است و مردانگی مردان خداست و این راه خداست. راه خدا، هرجا که با خلوص پیموده شود، نتیجه می‌گیرد. چون راه حق است. حق این‌گونه است که می‌ماند و باطل می‌رود. باطل مثل کف روی آب است.
بهرحال خدا به شما اجر بدهد. همین که شما از محل کارتان جمع می‌شوید و ابراز علاقه می‌کنید و عشق به اباعبدالله(ع) را نشان می‌دهید و به سینه می‌زنید و هرچه می‌فهمید، همان را می‌خوانید، اینها خیلی با ارزش است.
ما با همین احساسات رژیم پهلوی را به زمین زدیم و آمریکا را از کشورمان بیرون کردیم و با همین احساسات، فرزندان شما در جبهه‌ها پیروز شدند و با همین روحیه و به عشق کربلا جنگیدید. انشاءالله عراق از مشکلاتش نجات پیدا کند و عتبات عالیات آماده پذیرش مشتاقان امام حسین(ع) شود و به زودی همه شما توفیق پیدا کنید و به پابوس قبور شهدا بروید.
حضرت زینب(س) در لحظه‌ای که در راه اسارت بالای قتلگاه رسید و قطعات پاره پاره بدنها را زیر تیر و شمشیر دید، به امام سجاد(ع) گفت: «غضه نخور، اینجا این‌گونه نمی‌ماند و قبّه و بارگاه می‌شود و دوستان ما به اینجا می‌آیند و گریه می‌کنند.» امروزه می‌بینیم میلیون‌ها نفر در آنجا هستند. خداوند به شما توفیق دهد و شما را از عزاداران اباعبدالله(ع) به حساب بیاورد.
والسّلام علیکم و رحمه الله