سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم سالگرد ورود حضرت امام به وطن

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم سالگرد ورود حضرت امام به وطن

  • حرم مطهر امام خمینی(ره)
  • پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۸۵

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
عاشورا و بیست و دومین روز بهمن و دهه فجر انقلاب اسلامی بهم نزدیک شدند. این دو قطعه تاریخ از لحاظ محتوا کاملاً برهم تطبیق دارند و امسال تازه از عاشورا گذر کردیم که وارد دهه فجر و شروع جشنهای پیروزی انقلاب می‌شویم. با چشمی گریانیم و با چشمی دیگر جشن می‌گیریم. هر دو هم درست است. آن‌قدر تشابه بین کربلا و انقلاب اسلامی وجود دارد که انسان متحیِّر می‌شود که از کجا شروع کند. هر دو حرکت محور امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح جامعه هستند و هر دو از یک نقطه آغاز کردند.
صریح‌ترین حرف اباعبدالله(ع) در توضیح سفر به عراق و آمدن به کربلا اصلاح جامعه بود. مهمترین و صریح‌ترین کلمه‌ای که فرمودند، خطبه معروفی است که به اصلاح جامعه اشاره می‌کنند. اتفاقاً وقتی با حکومت شاه پنجه در پنجه بودند، همین خطبه محور استدلال امام(ره) و نیروهای انقلاب بود. آنجا هم سؤالاتی بود و اباعبدالله(ع) هم به افراد زیادی دوستانه و خیرخواهانه اعلام خطر می‌کردند و می‌گفتند: «این سفر پایان درستی ندارد و مردم کوفه وفا ندارند و نمی‌سازند و حکومت جابر بنی‌امیه بر شما و دوستان شما رحم نمی‌کند.» اینجا هم وقتی که امام(ره) شروع کردند، کسانی بودند که از روی دلسوزی می‌گفتند: «مشت و سندان تناسبی ندارد» و یا «سری که درد نمی‌کند، دستمال نمی‌بندیم.» ادبیاتی شبیه به هم در مضمون بود.
اباعبدالله(ع) حکومت یزید را درست هدف گرفتند و گفتند: «اول باید این جرثومه فساد را تضعیف کرد و بعد به کارهای دیگر پرداخت. بنی‌امیه را شکست تا راه اسلام هموارتر شود» امام(ره) هم وقتی شروع کردند، خیلی زود شاه را مخاطب قرار دادند و گفتند: «تا دربار حاکم است و تا این وضع وجود دارد و تا این در بر این پاشته می‌گردد، بقیه زحماتی که برای اصلاح جامعه می‌کشیم، هدر می‌رود.»
واقعاً عجیب است، آن‌قدر نکات مشترک بین نهضت امام و اباعبدالله(ع) وجود دارد که می‌توان از آن کتاب بزرگی ساخت. از لحاظ نتیجه، امام حسین(ع) زود به نتیجه نرسیدند، خودشان و یارانشان شهید شدند. اما از خود کربلا، خون امام حسین(ع) جای خود ایشان کار کرد. از آن به بعد مظلومیت امام حسین(ع) بیشتر از زبان و حماسه و خطبه امام حسین(ع) در همه جا حرف می‌زد. با مظلومیت خود و با کلمات حضرت زینت(س) و امامسجاد(ع) و سایر اسراء، پیام امام حسین(ع) ابلاغ می‌شد.
اولین خطبه‌ای که زینب(س) در میدان شهر کوفه خواندند، میدانی که قبلاً پدرشان همان جا از لشکریانش، برای جنگها سان می‌دیدند، زینب(س) شبیه علی‌بن ابی طالب(ع) حرف زد. انسان وقتی از دید سیاسی و جامعه‌شناسی به حرفهای زینب(س) نگاه می‌کند، مقالاتی است که بزرگان، مدبران و مدیران و مصلحان جامعه برای تکان دادن جوامع ایراد می‌کنند. همین لحن حضرت زینب(س) تا مدینه ادامه داشت.
در انقلاب اسلامی امام(ره) درحیات خود پیروزی را دیدند، اما پیروزی امام(ره) سایه پیروزی اباعبدالله(ع) است. اگر امت ما همراه امام(ره) تا پای جان ایستاد، به خاطر این بود که عاشق اباعبدالله(ع) بود و به خاطر این بود که امام(ره) حرف اباعبدالله(ع) را به زبان روز برای مردم تعبیر می‌کردند و برای این بود که پیام یکی بود.
تحقیقاً اگر قیام ملت ما بر مبنای عاشورا طراحی نمی‌شد، این مقدار سرباز در خدمتش نبود و این مقدار نیروهای مخلص به میان نمی‌آمدند. کسی تردید ندارد که امر به معروف و نهی از منکر محور و وظیفه و جزو اصول عملیاتی مهم مدیریت جامعه اسلامی است. اما با شرایطی که امام(ره) قیام کردند، شکل عملی‌تری به خود گرفت.
نکته مهمی که امروز می‌خواهم روی آن تکیه کنم و درد امروز ما را هم می‌تواند دوا کند و کمکی به بهتر شدن شرایط زندگی ما و توفیق بیشتر در رسیدن به اهداف انقلاب ما باشد، نکته‌ای است که از ابتدای شروع مبارزه با آن مواجه بودیم و امام(ره) و سایر مسئولان مواظب بودند و امروز هم باید برای ادامه راه روی آن تکیه کنیم.
به خوبی به یاد دارم وقتی که امام(ره) می‌خواستند شروع کنند، در سال چهل و یک بعد از تصویب نامه‌ای که دولت اعلم گذرانده بود، در مورد مسائلی که مورد اعتراض حوزه بود، باخواست امام(ره) جلسه‌ای در منزل مرحوم آیت‌الله مرتضی حائری با حضور مراجع قم آیات امام(ره)، گلپایگانی، نجفی مرعشی و شریعتمداری برگزار شد.
بعداً امام(ره) برای ما که شاگردان ایشان بودیم و از حواریان ایشان محسوب می‌شدیم، تعریف کردند و فرمودند: «در آن جلسه به آقایان مراجع گفتم از این به بعد ما با مسأله مهمی مواجه هستیم. چون شاه تصمیم گرفته است اسلام را ضعیف کند و راه تضعیف اسلام را تضعیف حوزه قم می‌داند و راه تضعیف حوزه قم را تضعیف مراجع می‌داند و درصدد است که مرجعیت عام را از ایران بیرون کند که در مقابل آن یک قدرت متمرکز نباشد، از این به بعد باید حداقل هفته‌ای یک جلسه داشته باشیم. حتی اگر کاری هم نداریم، ولو برای خوردن یک چای این جلسه را داشته باشیم.»
این شروع عملی وحدت بود و تا اواخر کار در خیلی از جاها ادامه داشت. امام(ره) روی این مسأله تکیه زیادی روی وحدت و تمرکز و پرهیز از تفرقه و سلیقه‌های گوناگون داشتند، ما آن موقع متوجه نمی‌شدیم. با همین وحدت تا آن جایی که اکثریت روحانیت با هم بودند، اکثریت مردم هم پشت سر روحانیت موحد بود و وقتی که احساس می‌شد این وحدت، متزلزل شده و حرفهای گوناگونی از جامعه بلند می‌شود، ما به همان مقدار احساس سستی و افتراق را در جامعه لمس می‌کردیم.
واقعاً قابل اندازه‌گیری است. اگر چنانچه امت ما در مسائل اساسی با هم همزبان و همدل و در کنار هم باشند، کار اساسی انجام می‌دهند و اگر متفرق شوند، همانگونه می‌شود که بعد از رحلت پیغمبر(ص) در جامعه اسلامی پدید آمد و اسلام را به آن صورت درآورد و به شهادت اباعبدالله(ع) منتهی شد.
در زمان ما هم همین است. ما با اتحاد پیروز شدیم. زمزمه‌هایی بود که گاهی با مبارزه مخالفت می‌کرد یا افرادی بودند که خود را همراه با رژیم نشان می‌دادند، اما خیلی ضعیف بودند و صدای آنها در محیط خودمان به جایی نمی‌رسید و شاه موفق نشد هدف تفرقه را بین علما ایجاد کند.
آنها وقتی اولین نامه را در اعتراض به شاه نوشتند، شاه برای اینکه هدف شوم خود را که کندن مرجعیت از قم بود، عملی کند، در جواب نامه آنها انصافاً بی‌حیایی کرد و به امام(ره) اصلاً جواب نداد. چون پدرش و خودش با امام(ره) مخالف بودند و به مراجع بزرگی که حاضر شده بودند به او نامه بنویسند هم به عنوان حجت‌الاسلام جواب داد و آنها را به این عنوان خطاب کرد و به جای اینکه بگوید من به حرف شما عمل می‌کنم، به آنها گفت: «شما بروید عوام را هدایت کنید که عاقلانه در کشور حرکت کنند.» بعد گفت: «من نامه شما را به دولت می‌دهم که آنها آن را بررسی کنند.» خودش را بالاتر گرفت و وقتی این صحنه پیش آمد، امام(ره) دیدند که دیگر نمی‌توانند با اینها این‌گونه حرف بزنند. لحن خطاب و عتاب خود را بالا بردند و تا آخر هم حفظ کردند که انصافاً شیوه‌ای که امام(ره) داشتند، از آن قطعات مهم مواظبت بر شیوه مبارزه است.
امروز شما شاهد هستید آمریکا اختلاف بین شیعه و سنی در منطقه ما را درصدر برنامه خود قرار داد و از طرف دیگر اختلاف بین اقوام گوناگونی که در منطقه ما یا در داخل کشور ما هستند و اختلاف بین مذاهب و ادیان و اقوام را جدی گرفت و به شدّت روی این برنامه به خصوص درباره اختلاف شیعه و سنی کار می‌کنند. مسائل عراق را محور قرار دادند. چون مسائل عراق به نزاع شیعه و سنّی منجر می‌شود. در مقابل هم گروههای افراطی همدیگر را می‌کشند. مسائلی که در لبنان به آن دامن می‌زنند، یعنی بین مسلمان و مسیحی از یک طرف و بین خود مسلمان‌ها یعنی شیعه و سنّی از طرف دیگر اختلاف می‌اندازند. این کارها نشان می‌دهد که هدف دشمن خیلی روشن است.
ما در این شرایط با دیدن چنین برنامه‌های شوم و شیطانی باید بسیار مواظب باشیم. ما تجربه ارزشمندی در تاریخ خود داریم. چه وقتی انقلاب پیروز شد؟ وقتی که همه لااقل روی یک نقطه متحد شدیم. یعنی روزی در ایران پیش آمد که نیروهای مذهبی، مارکسیسم، ملی‌گرا و لیبرال همه روی یک نقطه متمرکز شدند و آن مبارزه علیه رژیم شاه بود. البته بین خودشان هم اختلافاتی بود که بعد از پیروزی انقلاب خود را نشان داد و به صورت درگیری‌ها درآمد. اما اصل مسئله و تمرکز روی یک نقطه مهم بود. روزهایی که میلیون‌ها نفر در خیابانهای تهران و شهرستانها تظاهرات می‌کردند، گاهی پلاکارهای متفرق هم دیده می‌شد، ولی همه متوجه رژیم شاه و اربابش آمریکا بود. یکی با سلیقه مذهبی و یکی با سلیقه مارکسیستی و یکی با سلیقه لیبرالیستی پلاکاردهای خودشان را توضیح می‌دادند. ولی نقطه متمرکز به نتیجه رسید و شاه فرار کرد و رژیم پهلوی شکست خورد.
همان چیزی که در این دوران اخیر یعنی از اواخر دوران قاجار تا به امروز جزء اهداف روحانیت مبارز و مسلمانان مجاهد بود. شما نگاه کنید تا اواخر دوران قاجار درگیری بین روحانیت و دولتها و حکومت‌ها به آن صورت نبود، اختلافاتی بود، اما رفته رفته با دیدن پیشرفت جهان و اینکه ملتها در صحنه آمده‌اند و استبدادها را شکسته‌اند و به سمت ترقی و رفاه می‌روند، علمای ایران و علمای نجف که آن روز عمدتاً ایرانی بودند، به فکر افتادند که این راه را بروند و روی مشروطه متمرکز شدند. رژیم قاجار را تسلیم کردند و مشروطه را گرفتند. بعد دچار اختلاف شدند.
وقتی مرحوم شیخ فضل الله نوری که در مبارزه قطبی بود و آیات دیگری که اقطاب دیگر بودند بر سرمسائل اختلاف کردند، مجلس به توپ بسته شد و روحانیت از صحنه بیرون رفت. وقتی نیروهای مارکسیستی و نیروهای لیبرالیستی در مقابل نیروهای مذهبی که مشروطه را به پیروزی رسانده بودند، مقابله کردند، از این اختلاف هم استفاده شد و نتیجه آن آوردن پهلوی بود. پهلوی  آمد و به هیچ یک از این جریانها رحم نکرد و همه را مثل برگ خزان به زمین ریخت و استبداد را تجدید کرد.
ما این تجربه را از آن موقع داریم. در زمان رژیم محمدرضا شاه هم همین اوضاع بود. وقتی متّحد شدیم، پیروز شدیم. واقعاً اعجاز قرآن در همین درسهای بزرگ تاریخی است. «واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولاتفرقوا، «به حبل الله چنگ بزنید که پیروزی اینجاست» و می‌فرماید: «اگر دچار تفرقه شدید، ابهت شما می‌شکند و مانع پیروزی شما می‌شود و شخصیت اجتماعی شما آسیب خواهد دید.» ما این درسهای قرآنی و تجربه تاریخ را داریم. با این تجربه‌ها نباید آلت دست خارجی‌ها و توطئه آمریکایی‌ها قرار بگیریم. اختلاف شیعه و سنی، اختلاف قومیت‌ها و مذاهب درست همان است که دشمنان ما می‌خواهند و همان چیزی است که باید از آن پرهیز کنیم و انشاءالله در این دهه فجر مسائل اساسی را در رأس قرار بدهیم.
امروز می‌دانیم و می‌بینیم که مسأله هسته‌ای بهانه‌ای شده که از این طریق علیه ما در دنیا اجماع درست کنند. ما باید با هوشیاری اجماع خود را در مقابل اجماع ساختگی آنها حفظ و از حق خود دفاع کنیم و با تدبیر همراه با شجاعت توطئه‌ای را که علیه کشور ما در حال انجام است، خنثی کنیم. می‌بینیم که می‌خواهند ما را متفرق معرفی کنند. باید در روز بیست و دو بهمن با حضور کم سابقه یا بی‌سابقه، امت ما در خیابانها بیایند تا هم از حق هسته‌ای خود و هم از استقلال کشور خود دفاع کنند و اجازه ندهند که دشمنان ما بتوانند در بین ما و به خصوص در کشورهای اسلامی نفوذ کرده و اخلاف ایجاد کنند و تفرقه به وجود بیاورند.
امت اسلامی می‌تواند یک خیزش واحد در برابر سلطه استعمار و آمدن لشکریان آمریکا به منطقه ما داشته باشد. این فضایی را که به وجود آورده‌اند، فقط می‌توان با اتحادّ در داخل کشور و اتحادّ در منطقه، اتحادّ دولتها و به خصوص اتحاد علما در پیشاپیش صفوف مردم بهم زد.
- خدایا این انقلاب را که ثمره این همه فداکاری است، برای ما و نسل‌های آینده ما محفوظ بفرما. (آمین)
- خداوندا شرّ دشمنان ما که شب و روز با امکانات فراوان علیه این ملت مظلوم توطئه می‌کنند، را به خودشان برگردان. (آمین)
- پروردگارا عنایت امام عصر(عج) را برسر مامستدام بدار و ما را از سربازان امام زمان(عج) و از کسانی که درغیاب ایشان در رکاب ایشان خدمت می‌کنند، محسوب بفرما. (آمین)
- خداوندا به ما توفیق بده تا رهروان خوبی برای امام(ره) راحل خود باشیم. امروز در کنار مقبره شریف امام(ره) و در این بارگاه مقدس بار دیگر خدایا با تو پیمان می‌بندیم که در راه تو برای آنچه که جلب رضای تو است، بیشتر از گذشته بکوشیم.
والسّلام علکیم و رحمه الله