سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم سالگرد شهدای هفتم تیر
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله والسلام علی رسول الهم و آله
هیچ وقت فکر نمیکردیم که 25 سال بعد از شهادت دوستانمان زنده باشیم و دربارة آن فاجعه و مصیبت و شهادت آنها حرف بزنیم، ولی تقدیر چنین بوده که کسانی به شهادت نائل بیایند و به بزم انبیاء و اولیاء بپیوندند و ما در همین جا درجا بزنیم.
یاد دوستان، همسنگران، شیفتگان راه خدا و پیشتازان تأسیس حکومت اسلامی در عصر ما، برای کسانی که با آنها آشنا بودهاند، بسیار خاطرهانگیز است. جلسه بسیار حزنانگیز است، اما آثاری که از خون و شهادت این بزرگان نصیب اسلام شد و پایداری نظام را به بار آورد، بخشی از اندوه همگان را میکاهد. به همه خانوادههای شهدای هفت تیر، بخصوص به خانواده بسیار بزرگوار آیتالله شهید دکتر بهشتی که یکی از محورهای بزرگ انقلاب و راه امام و اسلام بودند، صمیمانه تسلیت میگوئیم.
کارهای بسیار بزرگ و غیرقابل باوری بر محور دکتر بهشتی و دوستان ایشان انجام شد. برای اوّلینبار در تاریخ اسلام، حکومتی برمبنای مکتب اهل بیت تشکیل شد که متعهد به اجرای همه احکام اسلام است و بصورت رسمی جریانی را پایدار کرد که سابقه تاریخی نداشت. ما از گذشته حکومتی به نام اسلام زیاد داریم، ولی هیچوقت حکومتی را نداریم که با معارف اهل بیت باشد و خلوص این دوره را داشته باشد.
در گوشههایی قیامهائی انجام شد که کم و بیش موفق بودند. حکومتهایی بنام شیعه مثل بنیحمدان و فاطمیین در مصر، آلبویه در عراق، مرعشیها در مازندران و ... بوده است، ولی هیچوقت به شکل حکومت اسلامی ایران که در قانون اساسی بیاید و برای اجرای این معارف برنامهریزی و راهکارهای اجرائی در نظر گرفته شود، نداشتیم. در مشروطه علمای بزرگی جهاد کردند و متمم قانون اساسی را براین محور نوشتند، ولی یک روز هم اجرا نشد و در انقلاب اسلامی اجرا شد. پیشتازان این راه و بیش از همه امام راحل و مردم بسیار بزرگوار، هوشیار و وفادار ایران، مجموعه امکاناتی را در این مسیر بکار گرفتند که این نتیجه بدست آمد.
پیش از انقلاب و تا ماههای آخر، هیچ مبارزی فکر نمیکرد به این زودی شاهد انقلابی از این نوع باشد. همه به عنوان وظیفه، عمل و نتیجه را به خدا واگذار میکردند. خیلیها آماده شهادت بودند، ولی پیش از اینکه شهید شوند، دشمنانشان را از صحنه بیرون کردند. کسانی که در آن زمان بودند و کسانی که نبودند، نقش آیتالله بهشتی را در سالهای انقلاب در بسیج مردم و به میدان آوردن نیروهای علاقهمند به اسلام میدانند. اکثر مردم در جلسات خصوصی که بحثهای مختلف میشد، حضور نداشتند و شرح مذاکرات بسیاری از آنها هنوز منتشر نشده است. چه تلاشها، زحمتها، مجاهدتها، رشادتها و شهامتهایی صورت گرفت!
زمانی که احتمال بمباران تهران و قتل عام کسانی که در پیشاپیش مردم در خیابانها بودند، وجود داشت، از ظرفیتهای آیتالله بهشتی و دوستان ایشان به عنوان پیشتازان راه جهاد این بود که در همان موقع حساس که نماینده آمریکا به ایران آمده بود که اجازه ندهد رژیم شاه سقوط کند، و اجازه فرمان دادن به همگان را گرفت، تدابیری اندیشیده شده بود که خطراتشان از مردم دور شود. مذاکراتی که با دولت دست نشانده بختیار میشد و زمان را میگرفتیم، نقش آیتالله بهشتی نقشی پراهمیت و استراتژیک بود.
بعداز پیروزی انقلاب، دورة جدیدی پیش آمد و میدانید که چه گروهها و جریانهایی دندان تیز کرده بودند که این انقلاب را مثل انقلاب مشروطه بربایند و مصادره کنند! کاری که با حضور مردم مسلمان و روحانیت متعهد و جانفشانی مجاهدان اسلام و تدبیر معجزهآسای امام راحل به اینجا رسیده بود، آنها درصدد بودند که محتوای انقلاب را به نفع خودشان پیریزی کنند. در مقطع حیات دکتر بهشتی و دوستان ایشان، برای جلوگیری از این خطر بزرگ، دوران پرمخاطره و پرتلاشی را پشت سر گذاشتیم. حزب جمهوری اسلامی که در همان روزهای اول انقلاب، با موافقت امام و تقاضای ما و دبیر کلّی آیتالله بهشتی تأسیس شد، محور سرنوشتسازی برای کشور شد. اگر ایشان نبودند، ممکن بود کسانی مثل بنیصدر و منافقین و عوامل نفوذی رژیم گذشته و آمریکا، ثمره جهاد ملت ایران را بربایند.
مشکلی با انتخاب بنیصدر به عنوان ریاست جمهوری پیش آمد که شخصیتهای بزرگ چون شهید بهشتی توانستند این خطر بزرگ را از سر انقلاب دورکنند.
الان نسل جدید این چیز را خوب نمیداند. در خاطرات، کتابها، نوشتهها و ... هست و اسناد آن موجود است، رسانه ملی موظف است اینگونه مسائل را با ادبیات مناسب روز به نسل جدید منتقل کند. تکرار این مطالب لازم است، چیزهایی هست که باید با تکرار زنده بماند. لذا باید دایماً و از راههای مؤثر این مسائل برای مردم بیان شود. ما هنوز برای این حادثه عظیم تاریخ بشریت، فیلم مناسبی نساختیم. باید داستانها و فیلمهای متعددی برای جوانها و نوجوانها ساخته شود.
جایی مثل ایران مهمترین مرکز استعماری آمریکا و عواملش بود. آنها ایران را به عنوان خانه امن خودشان انتخاب کرده و جزیزة امن نام نهاده بودند و شاه را به عنوان ژاندارم منطقه مورد تأیید قرار میدادند. او به نیابت از آنها و با کمک اسرائیل، مراکز مهم اقتصادی و منابع نفت و گاز را به نفع استعمارگران کنترل میکرد و آنها هم هرچه که لازم بود، به شاه میدادند.
وقتی ایران را تحویل گرفتیم، پیشرفتهترین سلاحهای کلاسیک آن روز در اختیار ایران بود. چون ایران را جزیرة امن میدانستند و فکر میکردند بهترین جای مصرف آنهاست. مثلاً F14 که پیش از انقلاب به ایران داده بودند، در کشور دیگری نبود. چیزهائی بود که ما را در جنگ نجات داد و برای حفظ و دفاع از فضایی که همیشه در خطر بود، به ما کمک کرد. خریدهایی که انجام شد و به ما نرسید، بسیار مهم بود، آمریکا خیانت کرد و قرارداد آنها را لغو کرد. موشکهای فونیکس و هارتون که به ایران داده بودند که کاربرد دریایی دارد. موشکهای تاو آن روز بسیار بسیار پیشرفته بود و در جنگهای هوائی، دریائی و زمینی بکار میرفت.
مستشاران آمریکا در همه شئون کشور ما حضور داشتند تا رژیم را حفظ کنند، در ارتش، پلیس، ساواک، سازمان برنامه، وزارت نفت و همه جای قدرت نفوذ داشتند. وقتی آنها با همه امکاناتشان برای حفظ ایران و اهداف استعماری خودشان سرمایهگذاری میکردند، چه کاری انجام شد که این مردم با رهبری امام و با پیشتازی روحانیت توانستند رژیم را بشکنند و آمریکا را بیرون کنند و انقلاب عظیمی بوجود آورند!؟
البته آنها فکر میکردند کسانی که انقلاب کردند، قدرت نگهداری انقلاب را ندارند و عمیقاً معتقد بودند که برمیگردند. گفته میشود حتّی عدهای چمدانهای خودشان را در منطقههای فرار باز نکرده بودند و منتظر بودند که خیلی زود برگردند.
این نقش دومی است که پیشتازان انقلاب و شخص دکتر بهشتی در این دورة نخست بعد از پیروزی انقلاب و تا فرار بنیصدر برعهده داشتند. آزاد کردن کشور از دست استعمار و استبداد و حفاظت کشور از دست نیروهای شیطانی که همه جا بودند، کار بزرگی بود.از همه جریانهای مخالف انقلاب اسلامی حضور داشتند.
یکی از کارهای زشت آنها انفجار دفتر حزب جمهوری است که در یک لحظه این همه انسانهای پاک، بزرگوار و عزیز را از ملّت ایران میگیرند. آنها اوّل تلاش کردند که ترور شخصیتهای انقلاب را انجام بدهند. در دورهای از لحاظ شایعات و دروغ، فشارهای بسیاری آورده بودند و بیش از همه به دکتر بهشتی اینگونه فشارها وارد میشد. وقتی که ایشان شهید شدند، امام فرمودند: «بهشتی مظلوم زیست و مظلوم رفت و خار چشم دشمنان بود.» امام حرفهای گزافه و بیسابقه نمیگفتند، میدانستند که آنها با دکتر بهشتی چه کردند!
در جریان ترور شخصیتی پیشتازان اسلام علیرغم مزاحمتها ناموفق بودند. بعد به ترور فیزیکی آنها متوسل شدند. من در آن موقع با جریانهای منافق از پیش از انقلاب آشنا بودم، چهرههای آنها را میشناختم، در زندان باهم بودیم و خیلی از افکار آنها را میدانستم. آنها کسانی بودند که میگفتند ترور شخصیتها مقدمه ترور فیزیکی آنهاست. اوّل بدنام و سپس ترور میکردند تا ملت کار آنها را تأیید کند و اثر منفی نداشته باشد. با شیطنت کامل دست به این کارها میزدند.
در این دوره نیروهای عظیمی را از دست دادیم، جمعی از آنها این هفتاد و دو تن بودند. شهدای محراب و شخصیتهائی که از دست ما رفتند، هرکدام از آنها 60 تا 70 سال در میان مردم خدمت کرده و هرکدام از آنها در منطقه خودشان ستوده و پناهگاهی برای مردم بودند.
بسیاری از نیروهای انقلاب را شهید کردند، این دوره، دورهای سخت بود که هر روز تعدادی از دوستان خود را از دست میدادیم.
یکی از کارهای جالب امام راحل این بود که برای این موارد خیلی زود جایگزین تعیین میکردند، این کار، حرکت آنها را شکست داد. آنها هرکه را از پادر آوردند، چند ساعت بعد امام جایگزین شهدا را معرفی میکردند.آنها دیدند انقلاب دریاییاست که به آسانی نمیتوانند عمق آن را ببینند. نیروهای فراوانی در دوران جهاد و مبارزه پرورش یافته بودند. رفتن شخصیتهای مؤثر ثلمة بزرگی به انقلاب بود. بالاخره کار به برخوردهای خونین رسید که فاجعه هفتم تیر نمونهای از آن است.
بعد از شهادت شهدا، مردمی که بعد از انقلاب آرام گرفته و یا به وسیله منافقین، مارکسیستها و لیبرالها فریب خورده بودند، با دیدن این همه شهید، قربانی و قساوت بدخواهان، هوشیارتر شدند. صحنههایی که مردم در آن دوره بوجود آوردند، پشت دشمنان را لرزاند و برای ما هم تقویت قلب بود. وقتی میدیدیم میلیونها نفر در سراسر کشور اشک میریزند ودر خیابانها میمانند، دلگرم میشدیم. در مراسم تشییع جنازة شهدای هفت تیر و شهید بهشتی شاهد حماسهای بودیم که ماندنی و جاویدان است.
به هر حال آن دوران گذشت و به امروز رسیدیم، جنگ را پشت سر گذاشتیم، دورة سخت سازندگی را گذراندیم، زیربناها را ساختیم، همه امیدهایی که استکبار برای قلع و قمع انقلاب داشت، از بین رفت. ولی امروز میبینید که دوباره تهاجم را شروع کردند و بسیار هم جدّی هستند.
خیلی زیرکانه و ظالمانه از موردی شروع کردند که درصورت موفقیت حق مسلّم ملت ایران را سلب میکنند. ملت ایران هم به هیچکس باج نمیدهد، اگر بتوانند این حق را سلب کنند، برای ملت و انقلاب ما نقطه سیاه و زشتی خواهد بود. اگر نتوانند، چون اهل شرارت هستند و این را ثابت کردند، خطرناک است. بنابراین ما در مقطع ویژهای قرار گرفتیم. بسیار روشن است که موضوعی مشخص در دستور ما و دستور دشمنان اسلام و انقلاب قرار گرفته است. برسر این مسأله صفبندی جدّی شده است. هوشیاری، مقاومت، صبر، تحمّل، رفتار مدبرانه، ملاحظه همه جوانب کار، بکارگیری دیپلماسی نیرومند، حمایت مردمی و اتحاد نیروهای داخلی میتواند در این مصاف جدید ما را به سلامت عبور دهد و نگذاریم چنین حرف زور و ظالمانهای بر ملت ایران تحمیل شود. باردیگر یاد شهدا را گرامی میداریم.
والسلام علیکم و رحمهالله