سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم سالگرد شهادت آیت‌الله اشرفی اصفهانی

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم سالگرد شهادت آیت‌الله اشرفی اصفهانی

  • شنبه ۲۲ مهر ۱۳۸۵

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السلام علی رسول الله و آله
برای بنده توفیق گرانبهایی است که در مراسم سالگرد شهادت شهید محراب آیت‌الله اشرفی اصفهانی آنهم در شب شهادت مولی الموحدین امیرالمومنین در اجتماع باشکوه مردم افتخار حضور پیدا کردم. سعی می‌کنم درباره نکاتی که مربوط به این مراسم است، مطالب مختصری عرض کنم و زیاد مزاحم شما نشوم.
اولاً از شما بزرگواران، آقایان علما و اهل علم و مردم شریف منطقه تشکر می‌کنم که برای این مراسم وقت گذاشتید. واقعاً یکی از نیازهای زمان ماست. نکاتی که عرض می‌کنم، درباره علی ابن ابیطالب(ع)، شهدای محراب، شخص آیت‌الله اشرفی اصفهانی، شهادت و روحانیت خواهد بود. همه این موضوعات به هم مربوط و مسایل ما هستند.
اولین شهید محراب تاریخ اسلام علی ابن ابیطالب(ع) بودند. این لقب در زمان ما به کسانی داده شد که شایسته بودند و با مولای همه بشریت، علی ابن ابی‌طالب(ع) تناسب داشتند. او امام معصوم بود و این شهدای محراب سهم زیادی در حفاظت از ایران و انقلاب، به خصوص در دوران دفاع مقدس برعهده گرفته بودند.
در مورد علی ابن ابیطالب(ع) بحمدالله این روزها فضای جامعه ما مملو از عطر ذکر این بزرگوار است. شخصیتی که دنیا به وجود او افتخار می‌کند و بعد از قیام پیامبر(ص) تا قیام قیامت و قبل از پیامبر(ص) تا زمان حضرت آدم کسی به پای این شخصیت بزرگوار نرسیده است. از لحاظ مقام ولایی، شخصیت و ویژگی‌هایی که خداوند به ایشان اعطا کرد، در ردیف انبیاست. از افتخارات ماست که پیرو چنین بزرگواری باشیم و بخشی از زندگی او را الگوی خود قرار دهیم که الحمدلله امت اسلامی، به خصوص پیروان اهل بیت(ع) این روزها این صلاحیت را از خودشان نشان می‌دهند.
در مورد روحانیت به طور کلی باید عرض کنم که روحانیت یکی از اساسی‌ترین محورهای استقلال، عظمت و بقای کشور ما در تمام تاریخ بعد از اسلام بود. روحانیت در مقابل قدرت‌های زورگویی که در تاریخ پیدا می‌شدند، پناه مردم بودند. مردم وقتی از همه جا مستأصل می‌شدند، به روحانیت پناه می‌آوردند و در مواقع خطر علمای بلاد ما سینه خود را سپر و کشور را از خطرات حفظ می‌کردند و هیچ وقت باری بر دوش حکومت‌ها، دولت‌ها و بیت‌المال نبودند. نیروهای صالح را با اخلاص تربیت می‌کردند و در خدمت اخلاق، دین، فضیلت، راستی و امانت بکار می‌گرفتند.
آخرین خدمتی که روحانیت کرد، نجات کشور از سلسله ظالم پهلوی بود که اگر قیام امام(ره)، روحانیت و علما نبود، هنوز گرفتار همان فساد و شیوه‌هایی بودیم که به خارجی‌ها باج دادند و از مردم باج گرفتند. در مقابل مردم بسیار خشن و در مقابل اربابان خارجی بسیار ذلیل بودند و ایران ما را وابسته به اجانب کرده بودند. هزار فامیل ایران را می‌خورد و ایران در شرایطی بود که کسانی که سن بالایی دارند، می‌دانند چه وضعی بود.
حضرت امام(ره) پیشتاز این حرکت بودند و کسانی را که به نام شهدای محراب می‌شناسیم، این چند شهید از ستونهای مبارزه و جهاد بودند. آیت‌الله مدنی، آیت‌الله قاضی، آیت‌الله صدوقی، آیت‌الله دستغیب و آیت‌الله اشرفی اصفهانی که امروز سالگرد ایشان است، از بزرگان بودند. با عظمت، مجتهد، عالم، عادل و آگاه به زمان بودند و در حیات خود بیشترین تأثیر را داشتند و بسیج کنندگان انقلاب بودند.
آیت‌الله شهید اشرفی اصفهانی را در زمان جوانی و طلبگی در مدرسه فیضیه می‌شناختیم. این فرصت را پیدا کرده بودیم که ایشان را زیارت کنیم. ایشان در یک حجره محقر در مدرسه فیضیه زندگی می‌کردند و ما طلبه‌های جوان وقتی می‌دیدیم پیرمردی که همان موقع شخصیت جاافتاده کاملی بودند، در مدرسه هستند، برای ما درس بود. چون معمولاً این گونه شخصیت‌ها را در مدرسه نمی‌دیدیم. شاید فقط ایشان و حاج عبدالجواد اصفهانی بودند که ایشان هم شبیه شهید محراب بودند. ما در خدمت ایشان از نورانیتشان استفاده می‌کردیم.
باخواست آیت‌الله بروجردی و امام، ایشان مهاجرت کردند و خدمات مهمی را در خارج از قم، من‌جمله در غرب کشور انجام دادند. وقتی سخنگوی شورای عالی دفاع و بعدها فرمانده جنگ بودم، حضور این شهید را در جبهه‌ها و در میان رزمندگان آنچنان موثر می‌دیدم که به اندازه یک لشگر به میدان توان و روحیه می‌دادند.
حتماً عکس‌ها و فیلم‌ها را دیدید که با لباس رزم به جبهه می‌رفتند. بسیار زیبا بود. پیرمردی با آن سن و سال، با لباس بسیجی و گاهی سلاح در دست ظهور می‌کردند و جبهه را تقویت می‌کردند. کسی توقع نداشت که ایشان در خط مقدم جنگ کند. آنچه که خط مقدم را تقویت می‌کرد، دیدن آن منظره بود. حقیقتاً در جنگ و دفاع مقدس مقدار زیادی مرهون این چهره‌های ارزشمند بودیم.
حضورشان مخصوص جبهه نبود. اینها بسیج کننده مردم بودند. نقش بسیج کنندگی برای علمای اعلام و روحانیت در دوران مبارزه و بعدها در دوران دفاع مقدس بسیار مهم بود. اینکه مردم اعتماد کنند و حاضر باشند با جان و مال در صحنه حضور پیدا کنند و با خیال راحت جان و مال خود را تقدیم یک جریان و انقلاب و کشور کنند، بسیار اهمیت دارد.
چقدر باید کار و تبلیغ می‌کردیم و توضیح می‌دادیم تا مردم آماده چنین حضوری شوند. نفس حضور این بزرگان به علاوه نفس‌های قدسی آنها در مجامع مردم پشتوانه عظیمی برای دفاع مقدس بود. عرض کردم که پیش از انقلاب هم همین علما که جلوی صفوف مردم در خیابان‌ها در مقابل خطر گلوله‌ها راهپیمایی می‌کردند و مساجد را مرکز اجتماع نیروهای مجاهد کرده بودند و از حق مردم دفاع می‌کردند، مردم را در صحنه نگه می‌داشتند.
بزرگترین جنایتی که منافقین در سال‌های اول انقلاب کردند، این بود که این نیروهای فوق‌العاده ارزشمند را از مردم گرفتند. البته خون اینها به جای خودشان تأثیرگذار بود و امروز هم هست و در آینده هم خواهد بود. بعد از 1400 سال هنوز از خون شهدای عاشورا، بدر، احد و دیگر شهدا در حرکت‌های سیاسی و اجتماعی ارتزاق می‌کنیم.
این خونها دائماً می‌جوشند و هیچ وقت خشک نمی‌شوند. اینکه جناب آقای دکتر اشرفی گفته‌اند؛ نام اینها را برای نسل‌های جدید زنده نگه داریم، یک علاقه پدری و فرزندی نیست، علاقه‌ای است که به ارزش تأثیرگذاری این نام‌ها داریم. شهدا سرمایه‌ای هستند که اگر از آنها استفاده نکنیم، خودمان ضرر می‌کنیم. شهدا که ضرر نمی‌کنند. آنها پیش خدا رفتند و در بزم انبیاء و اولیاء آرمیده‌اند و شاهد آثار خونشان هستند و در حق نیروهایی که در راه آنها هستند، دعا می‌کنند. ما نیاز داریم که نام آنها با این خصوصیات زنده بماند.
منافقین جنایات بزرگی کردند، همانگونه که خوارج در حق علی ابن ابیطالب(ع) جنایت کرده‌اند. من که کمی مطالعه دارم، وقتی حالات خوارج را می‌خوانم و رفتار آنها را مجسم می‌کنم، می‌بینم که کاملاً با رفتار منافقین که درصدر انقلاب با چراغ آمدند و دُردانه‌های انقلاب را گرفتند و خونشان را بر زمین ریختند، منطبق هستند. یک تفکر است. اینها هم ظاهراً مسلمان و متظاهر بودند و سعی می‌کردند به عبادت پایبند باشند و خود را مقدس جلوه می‌دادند. ولی دست به جنایاتی چون شهید کردن علی ابن ابیطالب(ع) می‌زدند و این کار را عبادت فرض می‌کردند.
ما در زمان خودمان بالعیان دیدیم. کسی که خودش را همراه یک پیرمرد مجتهد، عادل، عالم و مجاهد منفجر می‌کند، باید چگونه فکر کند؟! در وجودش چه باید باشد؟! مگر از این شخصیت روحانی عالم جز خیر، برکت، صداقت، ترویج حق، ترویج دین و قرآن و مقاومت چیز دیگری دیده بودند؟! آنها تزی داشتند و تز آنها این بود که در درجه اول باید بسیج کنندگان مردم را از انقلاب بگیریم.
بسیج کنندگان هم شخصیت‌هایی بودند که نفوذ کلمه داشتند و مردم را در صحنه نگه می‌داشتند. خیلی به انقلاب ما خسارت زدند. جمعیت زیادی از مجاهدین، بزرگان، علما و شخصیت‌های طراز اول مبارزه را از ما گرفتند. البته این خسارت‌‌ها در جایی ارزیابی نشده است. اگر اینها بودند و در میدان عمل می‌کردند و تا آخر عمر کار می‌کردند، یک نوع اثر داشت، ولی عرض کردم که خاصیت خون شهید بیدار کردن مردم است. کسی که این گونه جلوی چشم مردم در محراب نمازجمعه قطعه قطعه می‌شود، این منظره آثار بسیار بالایی دارد، آنهم عالم.
دو نکته ارزشمند در فرهنگ اسلامی ما هست که خون شهدا و مداد علما می‌باشد. این بزرگان بسیج کننده‌ای که توسط منافقین از مردم گرفته شدند، هم مصداق اتم مداد العلما و هم مصداق اتم دما الشهدا هستند. این دو واژه مقدس به هم آمیخته شد و مجموعه‌ای را ارائه کرده که پشتوانه تداوم انقلاب است.
اگر امروز بعد از 28 سال می‌بینیم هنوز انقلاب با طراوت است و اگر می‌بینیم مردم لبنان و فلسطین با پیروی از اهداف انقلاب اسلامی به صحنه آمده‌اند و پرچم مبارزه اسلامی را بلند کرده‌اند، اثر خون شهیدان است.
اگر خیل عظیم شهدای جبهه‌ها و میدان‌های جهاد را که عمدتاً نیروهای فداکار، جان برکف، مخلص و مجاهد بودند، در تاریخ داریم و سرمایه بزرگی هستند، از برکت وجود انسانهایی است که انفاس قدسیه آنها شهیدپرور و مجاهدپرور است.
همین جا کمی درباره شهادت حرف بزنیم. شهادت راه میانبری است که خداوند به بشر هدیه کرده است. برای اینکه به خدا برسیم، باید تلاش‌های زیادی کنیم. اگر تلاش ما از مسیر شهادت و جهاد انجام شود، راه ما خیلی کوتاه می‌شود. از نقطه‌ای که شهید به زمین می‌افتد، تا بزم شهدا و علما در بارگاه الهی برای دیگران فاصله زیادی است. اما برای شهید یک چشم به هم زدن است. شاید ملائکه موظف به تحویل گرفتن شهدا، اجازه ندهند پیکر شهید به زمین بیفتد و شهید را روی بال خود می‌برند. چون به عنوان محبوب خداوند و شفیع ما عقب‌ماندگان عمل می‌کنند.
امروز در آستانه شهادت حضرت علی ابن ابیطالب(ع) هستیم که این باب را باز کرد و پس از او شهدای محراب راه او را ادامه دادند.
در چنین روزی از خداوند متعال برای ارواح مقدس این بزرگواران و همه شهدا، عالی‌ترین مقام ممکن برای انسان‌های خود ساخته را تقاضا می‌کنیم و امیدواریم خداوند به ما این توفیق را بدهد که راه اینها را همیشه حفظ کنیم و نگذاریم اهداف اینها فراموش شود.
می‌بینیم کسانی که اوایل انقلاب این بزرگان را به فرمان آمریکا از پا درمی‌آوردند، هنوز هم زیر پرچم آمریکا در پادگان اشرف حفاظت می‌شوند، به طمع اینکه روزی دوباره به درد آمریکا بخورند و در ایران شرارت کنند. پس همان میدان جهادی که بزرگواران ما رفتند، هنوز باز است. دشمنان ما که آن موقع ریشه آنها به آمریکا می‌رسید، هنوز علیه انقلاب توطئه می‌کنند. لذا برای حفظ این انقلاب و راه شهدا، به خصوص شهدای محراب باید هوشیار و بیدار باشیم و به راه و آثار آنها اهمیت بدهیم. همه شهدا آثاری دارند که انسان‌ساز است.
ممکن است بنده کتابی بنویسم، اما وقتی کسی کتابش را با خونش امضاء کرده، برای خواننده کتاب معنای دیگری دارد. ممکن است شهید در کتابش حرفی را بنویسد که مثلاً من هم نوشتم، اما او با خون امضا کرد و سند صحت حرفش فداکاری خونش است. پس این آثار بسیار باارزش است.
از بیت شریف آیت‌الله اشرفی اصفهانی صمیمانه تشکر می‌کنم که جایگاه پدرشان را خوب شناختند و خوب حفظ کردند و راهشان را ادامه می‌دهند. این مرکز مهم مسجد جامعه امیرالمومنین که به همت فرزند شهید و به کمک شما مردم به اینجا رسیده، ان‌شاءالله یک پایگاه نور برای همه باشد. دعا می‌کنیم که خداوند در این شب مقدس که شب رحمت و ان‌شاءالله شب قدر است، ما را موفق بدارد که سربازان خوبی برای انقلاب و امام زمان(عج) باشیم و راهی را که امام راحل طراحی کردند، فراموش نکنیم. وقت شما را نمی‌گیرم، چون باید برای نماز و افطار آماده شوید. شما را به خدا می‌سپارم.
والسلام علیکم و رحمه الله