بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله و السلام علی رسول الله و آله
امروز برای بنده روز خوبی بود. چیزهای زیادی را در فضای معلولین و سالمندان آموختم و فکر میکنم آنچه که در اینجا میگذرد، اگر درست در جامعه منعکس شود، برای مردم بسیار آموزنده است. هم برای افراد خیّر و متمکّن که چگونه به همنوعان خود خدمت کنند و هم برای افراد سالمند که چگونه دارای روحیه و نشاط باشند و نشان بدهند که در هر سنی انسان میتواند با نشاط و با حال و با امید زندگی کند. معلولانی با گرفتاریهای جسمی خود را روی پا نگه میدارند و سعی میکنند انسان مفید و مستقلی باشند. برای مدیران هم سازنده است که سعی کنند فضای مناسبی برای افراد نیازمند بوجود بیاورند.
بار دوم است که در اینجا خدمت شما میرسم. این بار تکامل بازدید قبلی است. البته در بازدید قبلی هرچه دیدم، زیبا بود، ولی تجربه شما کار را زیباتر کرده است. واقعاً جهان آفرینش با خواست خداوند برای ما میدان خدمت، رشد، تعالی و تکامل است و یکی از میدانها که خداوند تقدیر کرده، راه رسیدن به خدا از طریق امداد به دیگران است. خداوند میتواند خیلی بهتر از ما به نیازمندان کمک کند و آنها را تا آخر عمر مستقل و غنی نگه دارد. ولی ترجیح داده که این کار به دست بنـدگانش انجام شود و بندگان بین خودشان صفا و محبت داشته باشند و از این طریق به خدا نزدیک شوند. انفاق و خدمت به دیگران بهترین راه میان بر است که انسان به سوی خداوند میرود.
نمونهاش را در این آسایشگاه دیدیم. صحبتهایی که جناب دکتر راه چمنی کردند، عالمانه و کارشناسانه بود و خلاصه و جوهر وظایف مهم امدادی جمهوری اسلامی را نشان میدهد که باید بیش از وضع موجود کار کنیم. البته نقطه مثبتی درجامعه ما است که محبتها و عواطف خانوادگی هنوز در عصر ماشین زنده است و خانوادهها سعی میکنند نیازمندان را خودشان اداره کنند. در آماری که آقای راهچمنی ارائه دادند، گفتند: 97 درصد سالمندان در خانه و 3 درصد در آسایشگاهها هستند. این درست معکوس دنیای صنعتی غرب است. وقتی که من این آمار را شنیدیم، یاد موردی افتادم که برای من عبرتی است. یکی از افراد بسیار بسیار ثروتمند و مذهبی کشور ما که از جوانی او را میشناختم، بعد از انقلاب به آمریکا رفت. چون بچههایشان در آمریکا درس میخواندند، در آنجاماند تا بچههایش را اداره کند. اخیراً شنیدم که او در خانه سالمندان فوت کرد. با اینکه بچههایشان در آنجا دستشان باز بوده و خودش هم در ایران هنوز میلیاردها تومان ثروت دارد که از اینجا محصولاتش را
میبرند.تعجب کردم که چرا در خانه سالمندان مرد؟ گفتند که فضای زندگی در آمریکا اینگونه است و نمیتوان یک سالمند را در خانه اینگونه نگه داشت. چون هم گرفتارند. تعجب کردم که این چه وضعی است و چطور انسان اینطوری میشود! او میتوانست با امکاناتی که گذاشته و رفته، هزاران سالمند را اداره کند.
در ایران این عاطفه نمرده و الحمدالله به مدیران کمک میکند که کار خودشان را انجام بدهند. نمونهای که در اینجا میبینیم، یعنی آسایشگاه سالمندان و معلولان کهریزک میتواند یک الگو برای کشور ما باشد. البته ترجیح ما این است که سالمندان در خانهها بمانند و خانوادهها آنها را اداره کنند و ما هم کمکی که میخواهیم به آسایشگاه بکنیم، در خانهها به آنها کمک کنیم. چون هزینههای سرباری آنها که حساب شود، خیلی بیشتر میتوانیم به آنها کمک کنیم. ولی به هرحال یک عده ناچارند که در آسایشگاه باشند. حتی اگر خانواده آنها تمکّن هم داشته باشد، ترجیح میدهند که در آسایشگاه باشند. باید آسایشگاه ما این جوری باشد که کسی در این فضا احساس محدودیت نکند و هرچه که در خانهها هست، اینجا هم باشد. به اضافه افرادی که از لحاظ سنی و شرایط زندگی با هم نزدیک هستند و تعاطف دادند و میتوانند با هم انس داشته باشند و سرگرمتر باشند که این فضا را میبینیم.
امروز خیلی گشتم. اینکه نتوانستم همه جا را ببینیم، ولی با حوصله با خیلی از معلولین و سالمندان صحبت کردم. حقیقتاً آنها را شاداب و باحال دیدم. معمولاً انسان وقتی در محیطهای گرفتار میرود، شکایتهای زیادی در دل هست. ولی همه اینها از همه چیز راضی بودند و یک خواسته را شنیدم که ما را به مشهد ببرند. برنامه مشهد که دارند و انشاءالله بیشترش میکنند. اینکارها خوب است و انسان لذت میبرد. امیدوارم که آقایان دکتر راهچمنی و شریفزادگان که تازگی مسؤولیت بزرگی را عهده گرفتهاند، بتوانند برنامهریزی کنند که با امکانات مردم و دولت واحدهای قابل زیست در شرایط کاملاً قابل قبول که متناسب با سن و روحیات و اقتضای جسمی و روانی است، در اختیار نیازمندان کشور باشد که از زندگی خودشان بههره بگیرند و زندگی راحتی داشته باشند و مردم هم وقتی آنها را میبینند، احساس راحتی و آرامش کنند که نیازمندان و سالمندان درجامعه فراموش نمیشوند. این نوع خدمات از کارهای خوب امروز ماست.
بنده میدانم که شما هم مثل بنده در برنامه بودید و خسته هستید، به همین خاطر حرفهای دیگری که میخواستم در اینجا عنوان کنم، فعلاً ادامه نمیدهم. از اینجا خدمت تمامی معلولین و سالمندان کشور در این هفته که مربوط به آنهاست، سلام عرض میکنم و میلاد باسعادت امام عصر (عج) را به آنها تبریک میگویم و امیدوارم روزی در حکومت ولی عصر(عج) به آن زندگی که اسلام برای ما خواسته، برسیم. نیز از هنرمندان آقا و خانم سالمندی که بنده را با لطف خودشان مورد عنایت قرار دادند، صمیمانه تشکر و از مدیریت خوب این واحد قدردانی میکنم. با بسیاری ازچهرههای مدیریت اینجا از زمان جوانی و از دوران پیش از انقلاب آشنا هستم. آنها از قبل هم در کارهای خیر برای مردم بودند و الحمدلله آن روحیه را تا بحال حفظ کردند. شما را به خدا میسپارم و برای توفیقات بیشتر شما و برای سلامتی و راحتی و آرامش مددجویان دعا میکنم.
والسّلام علیکم و رحمه الله