بسمالله الرحمن الرحیم الحمدلله و السلام علی رسول الله و آله بنده بعنوان یک مسلمان و ایرانی و مسؤول جبهه و جنگ صمیمانه از کار شما تشکّر میکنم. به نظر میرسد که پزشکان کشور تصمیم گرفتند در این بخش که دانشگاهها مسؤول و به خاطر کم کاریها بدهکارند، اقدام جدّی کنند. انتظار این بود که دانشمندان و محققان جوان جهان از موقعیت و منابعی که توسط بعثیها در ایران پیدا شد، بهره بیشتری بگیرند و در خدمت دانش و بهداشت بشریت قرار دهند. در زمان جنگ از تلاشهای اطبا ممنون بودیم. در سطحی که میتوانستند، کار میکردند. امّا این دانستهها باید براساس تدّبر و در قالب کارهای علمی انجام شود. باید اطبا، دانشمندان، مراکز تحقیقاتی، نظام و دنیا از این منابع برای پیشبرد زندگی بشریت استفاده کنند. این کنگره میتواند در ابعاد مختلف علمی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قابل توجه باشد. انتظار این بود که روابط عمومی کنگره بیش از این در معرفی این اجلاس تلاش مینمود و از طریق صدا و سیما و رسانههای دیگر اعلام میکرد. خصوصاً الان که مسایل مربوط به کشتار جمعی داغ است. منطق حکم میکند از زحماتی که کشیده میشود، بهرهگیری بیشتری شود. شاید نگاه شما بیشتر از زاویه دانش و تحقیق است. اما باید با مسوولان مربوطه کار بیشتری کنید. زمان هم مناسبت دارد. خوب شد که کنگره به مناسبت سالگرد حادثه سردشت برگزار شده است. یکی از مظلومترین مردم در دفاع مقدّس، مردم سردشت بودند که خشم بعثیان شقاوتمند عراق را نشان داد. شکستهایشان را با حمله وحشیانه به شهر کوچک مرزی سردشت جبران کردند. دلیلی بر کینهتوزی آنها بود. مردم سردشت از این فاجعه رنج بردند. از بٍُعد دیگر هم زمان برگزاری کنگره با شرایط زمانی مناسبت دارد. میبینید که هشدارهای پیدرپی به دنیا داده میشود که ایران در راه دستیابی به سلاح اتمی و هستهای است. نمیدانم چقدر هشدارهای دشمنان جدّی است. ولی باید بپذیریم که از لحاظ نظری این خطر حتمی است. از طرف دیگر با به وجود آمدن گروههای تروریستی در دنیا، این مسایل، جوامع بینالملل را هم تهدید میکند. کسانی هستند که این رشته را برای تحصیل انتخاب کردند تا برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند. جاهایی هم در دنیا هست که به این دانش دست یافتند. فروپاشی شوروی یکی از دلایلی است که دانش هستهای الان در بسیاری از کشورهاست. همه این موارد، میطلبد که دانشمندان و اطبّا هم برای گذشته و هم برای آینده احتمالی، بخش درمانی این نوع مواد را جدّی بگیرند. حالا که اینگونه است، باید از منابعی که فعلاً در اختیار دارید، استفاده کنید. آماری که آقای دکتر قانعی ارائه کردند، از جهات متعدد قابل توجه است و حتماً برای شما جاذبه دارد و روی آنها حساب میکنید. اگر 100 هزار انسان مصدوم داشته باشیم که درخیلی از موارد سطحی باشد، یعنی اگر فقط 15 درصد حاد باشد، در این بیست و چندسال که براینها گذشته و گونههای گوناگون عوارض بروز کرد، خیلی چیزها برای رشد علم و تکامل تحقیق و دانش وجود دارد. مواردی را میشناسم که کسالت نادری در کشوری پیدا میشود و وقتی غربیها مطلع میشوند، هزینه میکنند و دانشمندان آنها در قالب طرحهای تحقیقاتی به آن کشور میروند تا بفهمند چه خبر است. اینجا خیلی چیزها وجود دارد که به قیمت رنج و شهادت این همه انسانهای شریف، مجاهد و ایثارگر تمام شده و الان این سرمایه در اختیار محققان قرار گرفته است. لذا شما باید کار بزرگی بکنید و خواهش من این است که این مسایل را با بحثهای حقوقی و سیاسی مخلوط کنید. هرچند غربیها در مورد علم حساسیت نشان میدهند. چند روز پیش دانشمند عزیزی را دیدم که در این مورد تحقیق کرده و مقاله بسیار ارزشمندی آماده کرده و برای یکی از نشریات علمی معتبر آمریکا فرستاد. ولی چاپ نشد. وقتی پیگیری کرد، دید که در یک جا از واژه «تهیه» استفاده کرده است. آنها خیلی نامردند و برای علم و تحقیق و دانش هم سدهای سیاسی درست میکنند. لذا شما اهمیت کار را از بُعد سیاسی مورد توجه قرار دهید. آنها که ما را به داشتن سلاحهای کشتار جمعی متهم میکنند، خودشان بسیار آلوده هستند و ببینید که چگونه برونفکنی میکنند! بحث من کمی فراتر از سلاحهای شیمیایی است. در مورد همه سلاحهای کشتار جمعی صحبت میکنم که سلاح شیمیایی هم یکی از آنهاست. بروز جنایت جنگی در خود ایران تاریخچه جالبی دارد. اوایل جنگ، بنیصدر فرمانده بود و عراقیها مشکلی نداشتند. پیشروی کردند و خیلی جاها از کشور ما را گرفتند. وقتی شرّ بنیصدر کنده شد و نیروهای مردمی با ارتش هماهنگ شدند و تهاجم ما شروع شد، در دوره کوتاهی ضربههای کاری به عراق زدیم. در مرحله اول برای آنها قطعی بود که انقلاب را میشکنند و یا حداقل خوزستان را تصرّف میکنند. با شروع تهاجم، هوسها و آرزوهای آنها درهم ریخت. ولی فکر میکردند با حضور آنها در ایران میتوانند از ما امتیاز بگیرند. میخواستند در مسئله جزایر سهگانه، اروند رود و قرارداد الجزایر از ما امتیاز بگیرند و حتّی میخواستند که ایران جلوی مبارزات مردم علیه رژیم بعثی را بگیرد. وقتی تهاجم ما شروع شد و در دوره کوتاهی در چند عملیات مثل فتحالمبین و بیتالمقدس آنها را بیرون کردیم، هم خود بعثیها و هم پشتیبانهای آنها از جمله آمریکا،اسراییل، اروپا و ارتجاع عرب همگی هماهنگ شدند تا مانع رسیدن مابه حقمان شوند. من در این مقطع فرمانده جنگ بودم و در عملیات خیبر ضرب شستی به آنها نشان دادیم و با سرعت عجیبی نیروهای ما به لب دجله رسیدند، از مرز عبور کردند و جاده بغداد به بصره را قطع کردند. این تهاجم برای آنها خیلی سنگین بود. با عقبنشینی آنها نیروهای ما در جزیره مجنون ماندند. در شروع کار در آن جزایر با شدیدترین سلاحهای شیمیایی روبرو شدیم. نکته مهمی را که میخواهم عرض کنم این است که قدرتها و سازمانهای مسئول بینالمللی به صدامیها چراغ سبز نشان دادند که برای پیروزی بر جمهوری اسلامی ایران هرکاری میخواهند بکنند و هر نوع جنایات جنگی را که میخواهند، مرتکب شوند. زدن شهرها، مردم غیرنظامی، استفاده از سلاحهای شیمیایی، زدن هواپیمای مسافربری، جنایت نسبت به اسرای ما در زندانهای عراق و ... موردی از جنایات جنگی نمیبینم که صدامیها مرتکب نشده باشند. در همه موارد هم به مجامع بینالمللی اعتراض کردیم و آنها حتّی حاضر نشدند اعتراض و اعتراف کنند. موجی از مصدومین شیمیایی در بیمارستانهای آنها تحت درمان بودند و اخبار آنها پخش میشد، ولی آنها همچنان سکوت مرگبار و حمایتآمیز خودشان را حفظ کردند. از این بدتر اینکه شروع به حمایتهای عجیب علمی و فنی کردند که خیلی خطرناک بود. جرثومهای مثل ارتش بعث را به سلاحهای خطرناک کشتار جمعی مسلّح میکنند و انواع سلاحهای میکروبی و مقدمات سلاحهای هستهای را دادند. همه این کارها را کردند تا انقلاب اسلامی پیروز نشود. آنها را بعنوان سدّی جلوی اسلام و انقلاب آورده بودند. هرچه پول میخواستند، دادند و تحریمهای آنها را لغو کردند و امتیازهای چند منظوره که به جهان سوم نمیدهند، به آنها دادند. محقق آمریکایی کتابی به نام سوداگران مرگ نوشته که به فارسی ترجمه شده است. این کتاب با مدارک خود غربیها داستان 90 شرکت غربی را مینویسد که چگونه در انتقال دانش، فن و مواد به صدام کمک کردند. در جلسهای که داشتیم یکی از آقایان گفتند که برای تقویت گاز خردل یکی از مواد بسیار مهم و استراتژیک را به او دادند تا بتواند گاز خردل را موثرتر کند و با ذرّات بسیار ریزی که امروزه در علوم نانوتکنولوژی بررسی میشود که برای عبور از شریانهای بسیار کوچک برنامهریزی شده است. این مسایل که هنوز بعد از گذشت 25 سال سرّی است و به دیگران نمیدهند، در آن موقع به آنها داده شد. مواد شیمیایی را که در حلبچه به کاربرد و مردم خودش را بمباران کرد، از گروه دو پایه یا سه پایه است که واقعاً در جنگ جهانی اول و دوم هم به دست آنها نرسیده بود و بعداً تکمیل شده بود. شما دیدید و یا در اخبار خواندید که چه حالی بود. یکی دو روز بعد از شیمیایی شدن به آنجا رفتم. هنوز جسدها در خانهها، کوچهها و خیابانها پخش بود. در کوره راهها هم مردم ریخته بودند. تا جاهایی که بوی این مواد شیمیایی به مردم رسیده بود و مردند. بعضی جنازهها در زیر زمین بودند. من وقتی خدمت امام رفتم، گفتم: با این وحشیها نمیتوان جنگید. با آنهایی که از این سلاحها استفاده میکنند، نمیشود جنگید. امروز در حلبچه شد و شاید فردا در اصفهان، تهران و جاهای دیگر اتفاق بیفتد. البته برای غربیها این مسایل عادی است. خیلی عجیب است که آرام و متین از حقوق بشر حرف میزنند، امّا در دلشان هدف دیگری دارند. وقتی تاریخ سلاحهای کشتار جمعی را میخوانیم، میبینیم درخود آمریکا در زمان جنگ داخلی، سرخپوستها را با ویروس سیاه زخم از پا در میآوردند. پتوها و دستمالها و ... را با ویروس سیاه زخم آلوده میکردند و به میان سرخپوستها میفرستادند و آنها را قتل عام میکردند. در انگلستان جریزه گریلند را حدود 45 سال غیرمسکونی کردند. چون ویروس سیاه زخم را در آنجا آزمایش کردند و همه چیز حتّی دام و طیور را از بین بردند و خاک آنجا را دگرگون کردند. درسال 1925 بعد از جنگ جهانی اول وقتی در ژنو اولین پروتکل منع کاربرد سلاحهای شیمیایی تصویب شد، آمریکاییها به این پروتکل نپیوستند و این پروتکل را نپذیرفتند. آن موقع در مریلند مرکز تحقیقات عظیمی درست کرده بودند که فقط در مورد سیاه زخم 5 هزار بمب ساخته بودند. آلمانیها در سال 1919 از همه آنها جلو بودند و اولین انستیتوی سلاحهای میکروبیولوژیک را تأسیس کرده بودند. ژاپنیها در جنگ جهانی علیه کشورهای مجاور انواع سلاحهای بیولوژیک به کار بردند. در چین بارها ککها و حشرات آلوده به ویروسها را پخش و مردم و دامها را آلوده میکردند. آمریکاییها در ویتنام و کره، کلی از سلاحهای کشتار جمعی بکار بردند و در مقابل آنها ویتنامیها بمبهای پر از میخها و تیغهای ریزآلوده به میکروب را در مسیرها آمریکاییها منفجر میکردند. همه آنها به سلاحهای کشتار جمعی آلوده هستند. در قدیمهم استفاده میشد، امّا شیوه علمی و صنعتی مربوط به غرب است. همین الان آمریکاییها و روسها در بحث سلاحهای کشتارجمعی مسابقه دارند که بتوانند تا اعماق نفوذ کند. ما با چنین دنیایی طرف هستیم. انسانهای مسلمان و انقلابی هستیم و در ذهنمان هم نمیآید با دشمنان خودمان اینگونه برخورد کنیم و با این سلاحها بجنگیم. بعضی از رزمندگان ما در جبهه به مجروحان اسیر عراقی خون میدادند. شهرهای ما را بمباران میکردند، اما امام به نیروهای مسلّح میگفتند که 48 ساعت قبل اعلام کنید تا مردم آسیب نبینند. ما با همه ظرفیتهای انسانی و اسلامی و رأفت دینداری در مقابل دشمنانی ایستادیم که هم حیلهگر و دروغگو و هم در برخورد با مسایل بیرحم هستند. ولی بعد در تبلیغات و رسانهها آنها طرفدار حقوق بشر و مخالف توسعه سلاحهای کشتار جمعی میشوند و ایران را به داشتن سلاحهای کشتار جمعی متهم میکنند! درچنین فضایی محققان ما باید در کارهای علمی بیشتر تلاش کنند. چون حق ما و حق همه است. البته، آقای دکتر ازمحدودیت منابع مالی گفتند که فکر میکنم این درست نیست و باید واقعاً کمک کرد. اگر 10 درصد هزینههای درمان را صرف تحقیق کنیم، هم هزینه درمان کم و هم دستاوردها بیشتر میشود. البته نیروهای مسلح هم باید از دادن پروندهها و اسرار نظامی خودداری نکنند. اطلاع دارم در بیمارستان بقیهالله اطلاعات خوبی جمع شده است. از آن مرکز انبوه اطلاعات استفاده کنید. ما الان باید در دو، سه بُعد حرکت کنیم: در بُعد دانش و تحقیقات، در بٍُعد حقوقی برای گرفتن حق مظلومان تاریخی و گرفتن حق ایران. بخصوص الان که قرار است صدام محاکمه شود. اتفاقاً یکی از کسانی که باید محاکمه شود، مسئول کشتار دستهجمعی حلبچه است. در بُعد سیاسی هم باید چهره کریه مدعیان حقوق بشر را افشا کنیم و مظلومیت خودمان را به تاریخ بگوییم. کنگره و همایش شما میتواند حرکتی را آغاز کند و بعد در کنگرههای دیگر و مقالاتی که ارائه میدهید، مطرح کنید. والسّلام علکیم و رحمه الله و برکاته