سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم افتتاح کتابخانه ملک آستان قدس رضوی

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم افتتاح کتابخانه ملک آستان قدس رضوی

کنایه هاشمی به کسانی که می خواستند نام «ملک» را از موزه و کتابخانه حذف کنند!

  • آستان قدس رضوی
  • یکشنبه ۷ دی ۱۳۷۶
فشار رضاخان‌برای تملیک اموال‌مرحوم ملک/ وقف کردن اموال‌توسط شخص ملک‌به امام رضا (ع)/ انتخاب درست‌مرحوم ملک دروقف اموال خودبرای امام رضا (ع)/ لزوم متّصل کردن‌اموال به پایگاه‌ابدی و الهی/ گستردگی اموال‌وقفی امام رضا (ع) در سراسر کشور/ لزوم حفظ اصالت‌و اعتبار وقف/ تبدیل به احسن‌موقوفات و اهمیت آن/ وجود بعضی کوته‌نظری‌ها در استفاده‌درست از موقوفات/ ناسازگاری عدم‌استفاده دولت از موقوفات با دیدوسیع اجتهاد اسلامی/ وجود تحولات عمده درموقوفات مربوط به‌آستان قدس رضوی/ آستان قدس رضوی، بازوی قدرتمند دولت‌برای رسیدن به اهداف/ آستان قدس رضوی‌جریانی در مجموعه‌کشور/ لزوم تقویت طرحهای‌آستان قدس توسط نظام/ طلب‌های آستان‌قدس از دولت/ لزوم تقویت خودکفایی وقف/ اشتباه تفکر اختصاص‌وقف به انسانهای متمکن/ عوض کردن اسامی‌موقوفات باعث‌تضعیف انگیزه وقف/ بالا رفتن انگیزه‌در حفظ نام واقف در موقوفات/ زیبایی برتر حق از ظواهر/ حکایت انوشیروان‌و خانه پیرزن/ وظیفه شرعی امام‌در تصمیم واگذاری‌باغ ملک به آستان‌قدس رضوی/ تأثیر آرامش جامعه‌در ایجاد امنیت‌اقتصادی و سیاسی/ تعریض خیابان بهانه‌ای‌برای جلوگیری ازوقف به به آستان قدس رضوی/ خیرخواهی عاملی بسیار مؤثر دربستر تاریخ/ تثبیت کارهای خیردر بستر تاریخ‌از رسالتهای‌انقلاب اسسلامی/ استفاده از کتابهای‌کتابخانه ملک در سالهای قبل از پیروزی انقلاب/ ارزش فرهنگی‌وسایل موزه ملک/ حفظ کتب با ارزش‌در کتابخانه ملک‌در زمان چپاول عوامل انگلیس در ایران/ ساختمان موزه و کتابخانه‌ملک، متناسب با زمان/ موقوفات ملک، زنجیره‌ای قابل توجه‌از خدمات فرهنگی، آموزشی و عمرانی

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

الحمدلله والسّلام علی‌رسول الله وآله

به کارکنان تلاشگر آستان قدس رضوی و شخص آیت‌الله طبسی به خاطر همه توفیقاتشان، به‌خصوص این طرح خوب اسلامی و فرهنگی که به ثمر رسیده، تبریک عرض می‌کنم. در حین بازدید، در کتابخانه که بودیم، جناب آقای نورانی جمله‌ای گفتند که من قبلاً نشنیده بودم، حرف جالبی است. ریشه این آثار خیر را می‌توانیم از آن حرف استخراج کنیم. ایشان گفتند: «رضاخان وقتی که از امکانات فراوان و خوبی که مرحوم ملک تهیه کرده بود، از آثار نفیس و املاک و امکانات فراوان مطلع شده بود، فشار آورده بود که این‌ها را بگیرد. همان طبیعت رضاخان که قبلاً هم این‌گونه بود که هر جا - چه در شمال، چه در جنوب و جاهای دیگر - چیز خوبی می‌دید، برای خودش می‌گرفت. مرحوم ملک گفته بود که من این‌ها را به رضاخان نمی‌دهم و به‌امام رضا (ع) می‌دهم. برای نجات از آن فشار و برای خدا این‌ها را وقف کرده بود.»

ما در کم و کیف این حرف و سابقه‌اش نبودیم که جریان‌ها چگونه بوده است. ولی نشان از یک انتخاب بسیار خوب و دید درست است. بالاخره در تاریخ همیشه امکانات است که به‌دست افراد قرار می‌گیرد. عقل خوب و تدبیر خوب این است که انسان این‌ها را به‌جای درستی وصل کند که از آن‌ها استفاده مطلوب شود. شاید آن موقع می‌توانست تحویل رضاخان بدهد و امتیازاتی از دولت بگیرد، می‌توانست توسعه هم بدهد. امّا سرانجام چه می‌شد؟ با آن شرایط معلوم نیست. ولی به یک پایگاه ابدی و با ثبات و الهی پیوست، نتیجه‌اش این است که حتّی زمینی که جزو باغ وزارت خارجه شده و خیلی مشکل می‌شد روی آن تصمیم بگیریم که از وزارت خارجه جدا شود و تبدیل به‌یک چنین سازمان فرهنگی و دینی شود، به خاطر مبنای درست اتفاق می‌افتد، و مجموعه در اختیار ما قرار می‌گیرد. همین وضع در کلّ آستان قدس در جریان است. در سراسر کشور املاک فراوان و امکانات زیادی هست که مردم در هر زمانی با قصد خیر و قربت الی‌الله این‌ها را در اختیار آستان قدس گذاشتند. امروز شاهدیم که از گوشه و کنار کشور، این امکانات جایگاه خودش را پیدا می‌کند. من تعداد زیادی از طرح‌ها را در خیلی از استان‌های کشور تا به حال یا رفتم دیدم، یا گزارش آن را خواندم که کتابخانه، مسجد، مدرسه و دانشگاه یا منبع درآمد یا چیزهایی از این قبیل ساخته شده و در خدمت اسلام است.

دو سه نکته واقعاً قابل توجه است که نکات اصلی بحث من است. یک نکته این است که ما واقعاً اعتبار و اصالت وقف را همیشه حفظ کنیم. اگر با سلیقه‌های خودمان دخالت کنیم، و وقف را به هم بریزیم، ضربه اساسی به یک جریان درستی وارد می‌کنیم که ادیان الهی، به‌خصوص اسلام در تاریخ تعبیه کردند. البته خود اسلام در وقف تبدیل به‌احسن دیده است. جاهایی که مقتضیات دیده می‌شود، باید وقف به نحوی تغییر کند و صاحب‌نظران نظر می‌دهند. دست آن‌ها باز است. مانعی نیست و اتفاقاً جُمود آنجا، ضرر دارد. این دو را باید با هم باید ببینیم. یعنی هم اصالت وقف را حفظ کنیم و هم مسئله تبدیل به احسن را خیلی اضطراری نکنیم. آنجا هم با دید کارشناسی و حسن‌نیت از وقف استفاده صحیح کنیم. چون یکی از مشکلات وقف همین است که به خاطر خشک‌مقدّسی‌ها و کوته‌نظری‌ها، معمولاً املاک موقوفه را نگه می‌دارند و کم استفاده می‌کنند که تصرّف کمی در آن‌ها شود. اتفاقاً این برعکس نظر واقف و نظر مبدأ وقف است. بنا نبوده است که امکانات راکد شود، بنا بود که امکانات به جایی وصل شود که استفاده بیشتر از آن شود و ثبات داشته باشد. این دو را باید با هم بینیم، یعنی هم اجازه ندهیم در وقف خیانت شود و هم اجازه ندهیم که امکانات موقوفه تعطیل شود. به یک دلیل ناقصی که با دید وسیع فعلی اسلام و اجتهاد اسلامی سازگار نیست.

خوشبختانه آستان قدس - این نکته دوم من است - در دوران مدیریت برادرمان، جناب آقای واعظ طبسی از یک دید کارشناسی اسلامی و فقهی و قدرت برخوردار است. این امکان موجب شده است که ما تحوّل عمده‌ای در موقوفات مربوط به‌آستان قدس می‌بینیم. با خیلی از آن‌ها آشنا هستم. با کارهای کشاورزی آن‌ها، با کارهای صنعتی آن‌ها و با کارهای فرهنگی و آموزشی و خدماتی آن‌ها، در بخش‌های مختلف سروکار داشتیم.

به‌دو دلیل: یکی به دلیل روحی خودم که طبعاً قبل از هر چیز روحانی و مبلّغ اسلام هستم. دوم به خاطر امور مملکتی که آستان قدس انصافاً در دوره‌هایی که من کار می‌کردم، بازوی نیرومندی برای اهدافی که دولت تعقیب می‌کرده است، بود. اثر کار عمرانی و توسعه‌ای جزو سیاست کشور بوده و آستان قدس هم بخشی را بر عهده گرفته و به خوبی انجام داده است که نمونه‌هایش را خود ایشان اشاره کرده‌اند.

خیلی بیشتر از این‌ها و دنیای وسیعی است. امیدوارم که این جریان ادامه پیدا کند و تنگ‌نظری‌ها باعث نشود که این را به عنوان بخشی جدا ببینند. جریانی در مجموعه کشور است. همان‌طور که بیت‌المال در اختیار کلّ نظام است، موقوفات آستان قدس هم در اختیار کلّ نظام است و فکر کنیم که اینجا باید تقویت شود. مثل بقیه امور عمومی کشور تقویت کنیم که انشاءالله ادامه پیدا می‌کند. طرح‌های بزرگی مثل طرح اطراف حرم از عهده یک سازمان یا اوقاف برنمی‌آید، و حتماً باید دولت و کلّ نظام پشت آن باشند.

البته اگر حقوق خودشان را بدهند - چون آن‌ها طلب‌های زیادی دارند- و تسهیلاتی در اختیار گذاشته شود، این طرح‌ها خودشان جواب می‌دهند. کارهایی مثل دانشگاه رضوی، بنیاد پژوهش‌ها و دانشگاه علوم پزشکی کار دولت و خود نظام است که باید انجام بدهد. وقتی که از بخشی از امکانات درون خودش از همین موقوفات که بعضی فکر می‌کنند دیگر راکد شده، استفاده و آن‌ها را تقویت کنیم، خودکفایی وقف هم تقویت می‌شود. مسئله بسیار مهم دیگری است که یک مقدار در انقلاب به‌آن کم‌توجهی شده و آن نیات خالص است. امّا یک مقدار ساده‌نگری در آن وجود دارد.

گاهی بعضی‌ها فکر می‌کردند که بالاخره این موقوفات نوعاً به امکانات و شخصیت‌های متمکن گذشته برمی‌گردد. مردمی که چیزی ندارند، چه چیزی را وقف کنند؟ آن‌هایی که داشتند، وقف می‌کردند. گاهی املاک آن‌ها اصالتی نداشته و گاهی هم داشته که آن بستگی به تاریخ خودشان است. اینجا با معیارهای شرعی برخورد می‌کنیم. مثلاً عوض نکردن بدون جهت اساسی، شخصی اسمی روی مسجد گذاشته، کتابخانه یا مدرسه‌اش وقف کرده و ساخته است، ما اسمش را عوض می‌کنیم، این از جهت انقلابی، ممکن است مفهوم جالبی داشته باشد، ولی در نهایت ممکن است اسباب ضعف انگیزه‌های خیر و صلاح باشد. این نکته ظریف باعث می‌شود خیلی‌ها که دارایی‌های نفیس خودشان را که می‌خواهند وقف بکنند و در اختیار تاریخ اسلام بگذارند و به‌حکومت اسلام بدهند، به فکر دیگری می‌افتند. زیرا این یک جریان امروزی نیست، شاید این جریان بخواهد ههزاران سال ادامه پیدا کند. حتّی کسانی که اینجا بیایند و ببینند ما همین لفظ ملک و کتابخانه ملک را برای اینجا حفظ کرده‌ایم، تقویت می‌شوند. انگیزه‌هایی به وجود می‌آید که این‌ها اموالشان را وقف بکنند و از خودشان جدا بکنند و در جایی بگذارند. آقایانی که اسم را عوض می‌کنند، معلوم نیست سوءنیتی داشته باشند، آن‌ها خیال می‌کنند که کار بهتری انجام می‌دهند.

یک اسم انقلابی و اسلامی می‌گذارند که آن‌هم از ابعاد دیگری آثار مثبتی دارد. ولی به هر حال ما هستیم. آن ظرافت‌ها و نکته‌ای که آقای طبسی از امام نقل کرده‌اند، چیز جالبی است، چون محوطه اینجا متعلّق به وزارت امورخارجه است و وزارت خارجه جایی است که خارجی‌ها به آنجا می‌آیند که دل انسان می‌خواهد جایی خوب مثل باغ باصفا باشد. وقتی که انسان از آن دید نگاه می‌کند، دلش می‌خواهد به همان شکل باشد. امّا مثل داستان انوشیروان و خانه پیرزن است. وقتی که حقّی در کنارش می‌آید، طبعاً حق از بعضی ظواهر زیباتر است. مثل اینکه تبدیل به‌احسن بتواند موردی را در اختیار ما بگذارد که آن مبنا درست است و روی آن مبنا می‌شود کار انجام داد. در همین بازدید یکی از آقایان که توضیح می‌دادند، می‌گفتند: «این اختلاف قبل از انقلاب هم بوده است.» یعنی موقعی که متولّی وزارت خارجه و متولّی آستان قدس، از دست‌نشانده‌های شاه بودند. متولّی اینجا زمین خود را می‌خواست و متولّی آنجا هم زمین را می‌خواست. از قبل هم همین دعوا بود. ولی امامی نبوده که تصمیم بگیرد. شاه هم می‌توانست این تصمیم را بگیرد. چون هر دو جا متعلق به‌دولت بوده است. منتها آن ظرافتی که امام را وادار کرده که این تصمیم را بگیرند، وظیفه شرعی بود. این همان نکته‌ای است که قابل توجه است. یعنی امام به‌احکام شرعی متعبد هستند و تشخیص دادند که شرع حکم می‌کند که این کار را انجام بدهیم. این ثبات و آرامش و اطمینان نتیجه تعهدات شرعی است. اگر در زمینه‌های مختلف جامعه چنین پشتوانه ثبات و آرامشی وجود داشته باشد و دستخوش تصمیمات سلیقه‌ای نشود، به امنیت اقتصادی و سیاسی و شغلی کمک می‌کند.

ادامه کارها و تصمیمات و ادامه فکر و تجاوز کردن به‌این مبانی خیلی آسان نیست. در همین داستان می‌گفتند: در زمان خود رضاشاه، حاج حسین آقا ملک که اینجا خانه خودش بود، و می‌خواست وقف بکند، رضاشاه می‌خواست اینجا را از او بگیرد و او به‌این وسیله متوسّل شد. شاه خیابان را تعریض کرد تا جلوی این کار را بگیرد. یعنی این زمین را از دست او در بیاورد و مزاحم آن حرکت او شود که به لطف خدا نشد.

ریزه‌کاری‌های تاریخ، درس خوبی را به ما می‌آموزد که تاریخ یک جریانی است که در یک بستر در حال حرکت است که حق و حسن نیت و خیرخواهی آن عامل بسیار بسیار مؤثر و ثبات و سازنده کار است و سلیقه‌ها و هواهای نفسانی و تعلّقات مادّی انگل‌ای جریان حق بر بستر تاریخ هستند. ما اگر بتوانیم - که باید هم بتوانیم - در انقلاب خودمان که حرکت عظیم تاریخی زمان خودمان است و فعلاً این مسئولیت به‌عهده ما است، این جریان تاریخ را در بستر حق، آن طور که خداوند خواسته، آن‌گونه که خواست آفریننده جهان و خواست مدّبر جهان است و ما در اصول و در مبنای خود به طور روشن داریم، این‌ها را تثبیت کنیم، کار عظیم فرهنگی و تاریخی و از مسئولیت‌های ما و از رسالت‌های این دوره انقلاب اسلامی است.

به هر حال ما هستیم و این بنای خوب که به‌جای آن بنای نسبتاً فرسوده و غیرمتناسب با زمان ما وجود داشت. قبلاً در زمان پیش از انقلاب در آن کتابخانه رفت وآمد می‌کردم. زمانی بود که درباره تاریخ تحقیق می‌کردم. یکی از منابع من کتاب‌های خطی بود و بهترین جایی که می‌شناختم، همین کتابخانه ملک بود که در بازار بین‌الحرمین قرار داشت. سروکار ما هم آن موقع بازار و آن اطراف زیاد بود. از لحاظ دسترسی جای آسانی بود. به‌آنجا می‌رفتم و استفاده می‌کردم. با خیلی از کتاب‌های خطی اینجا آشنا هستم.

گنجینه بسیار با ارزشی است. انصافاً همان‌طور که آقای دهقآن‌هم توضیح دادند، چیزهای بی‌نظیر یا لااقل کم‌نظیری در این گنجینه است. واقعاً همّت بلندی در پشت آن بود. همین‌هایی که آقایان در موزه دیدند، از تمبرها، قالی‌ها، تابلوها و چیزهای دیگر، بُعد دیگری از ارزش فرهنگی هستند. امّا آن کتابخانه یک کار بسیار عظیم و عمیقی بوده است که موقع درست در موقعی جمع شده بود که یهودی‌ها و عوامل انگلیسی‌ها و غربی‌ها در ایران پخش بودند و آثار ارزشمند و میراث فرهنگی و نفایس تاریخی ما را به ثَمَن بخس می‌خریدند یا همین‌طوری جمع می‌کردند و می‌بردند، در اینجا کسانی به فکر بودند این‌ها را جمع بکنند و حفظ بکنند.

گنجینه با ارزشی است. آقایان این همّت‌ها را در همه ابعاد حفظ کردند و کارهای دیگری انجام دادند که کار خوبی است. الحمدلله امروز این ساختمان خوب، متناسب با زمان، با همه نیازهای یک موزه و یک کتابخانه به وجود آمده است. از این به بعد خیلی از فرهنگ‌دوستان، مورّخین و محققین می‌توانند استفاده بکنند و انشاءالله استفاده خواهند کرد. اینجا نزدیک دانشگاه‌ها و نزدیک مدارس علمی طلبگی و مرکز حکومت، دولت، مجلس و رهبری است. همه در این اطراف هستند و جای مناسبی است که الحمدلله به وجود آمده است. روی هم رفته، زنجیره قابل توجهی از خدمات فرهنگی و آموزشی و عمرانی آستان قدس است. با این بنای جدید که امروز کارش را شروع می‌کنیم، گام دیگری به طرف کمال برداشتیم. انشاءالله بقیه کارها هم به موقع و با همین متانت و اصالت و کیفیت کامل شود. شما را به خدا می‌سپارم و برای پیروزی شما دعا می‌کنم.

والسّلام علیکم و رحمه الله