بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السلام علی رسول الله و آله
هم عید گرانقدر مبعث و هم توفیق تکمیل یک واحد ارزشمند صنعتی را خدمت همه شما تبریک عرض میکنم. برنامه امروز از چند جهت برای بنده جالب است. اولاً از جهت اینکه متعلق به آستان قدس است که ما وامدار این مرکز هستیم و خود را از هر جهت به آستان قدس وابسته میدانیم. به خصوص به خاطر برادر بزرگوار آیتالله طبسی که توجه میکنند و برای کارهایی که ضرورت دوران فعلی کشور ماست، وقت میگذارند. دیگر اینکه بخش منسوجات سالهاست دچار بحران و مشکل بود و یکی از نگرانیهای کشور ماست.
شاید بتوان به صورت یقین گفت که منسوجات پیشتاز صنعت در ایران بودند. موقعی محور بود و امروز هم حرف بزرگی را در دنیا میزند. متأسفانه ما در مصنوعات نساجی دچار مشکل شدیم و حرکت جدیدی که آغاز شد و آقای جهانگیری هم با دقت پیگیری میکنند، نوید میدهد که از این بحران بیرون بیاییم. بالاخره لباس ضرورت همه انسانهاست و اگر در لباس کم کار کنیم، معلوم میشود که نماد جامعه خوب نیست. باید تلاش کنیم در این بخش که بیش از هرچیزی خود را در زندگی انسانها نشان میدهد، حرف خوبی بزنیم.
به اینکه منسوجات ما درحد اقتصادی خوب شود، قانع نیستیم. باید جلو بیفتیم و میتوان این کار را کرد و صنایع مقبولی داشت و علاوه بر منافع اقتصادی، برای ما حیثیتی است.
زمانی بود که شاه عباس افتخار میکرد که لباس ملت ما از ماهووت و ظرفش از مس، نانش از آرد گندم و گوشتش از بره است. الان اگر لباس مردم ماهووت نیست، چیزهای جدیدی آمد که نباید بیافتخار باشیم.
وقتی انسان میشنود که خانوادههای ایرانی به صورت فطری خیال میکنند جنس خارجی بهتر است، احساس ذلّت میکند.
این یک پیشداوری است که باید کار کرد تا این پیشداوری اصلاح شود. باید تجربه کنند، ثابت شود و باور کنند که پارچه ما از پارچه مشابه خارجی بدتر نیست.
نیاز به یک حرکت اساسی فرهنگی، اطلاعرسانی و واقعی در میدان عمل داریم که این روحیه و باور را از مردم خود دور کنیم. این تلقی ما را فرسنگها عقب میاندازد. به هر مقدار که به اجناس خارجی توجه میشود، به همان مقدار محصولات داخلی ما ضربه میخورند. دلیلی ندارد که در این موارد بدتر از دیگران باشد. همینجا بحث میشود که ما یک مقدار نخ خود را به اروپا صادر میکنیم و آنها مصرف کننده هستند. معلوم است که آنها نخ بُنجُل که کیفیتش خوب نیست، نمیبرند. پس میتوان کار کرد. اگر قبول کنیم که میتوانیم، چرا دنبال آن نرویم؟
امیدوارم آستان قدس که مطمئناً سود مادی برایش در درجه چندم است و عزت، اعتبار و پیشرفت کشور برایش اصل است، تلاش بیشتری کند تا این واحد در ریسندگی، بافندگی، رنگرزی و چاپ نمونه شود که وقتی در کشور مطرح میشود که فلان محصول مال کارخانجات خسروی است، با خیال راحت بخرند و دنبالش بیایند. الان از این نوع محصولات در آستان قدس زیاد هست.
دلیلش این است که آستان قدس به سود فوری نگاه نمیکند. میتواند صبر کند و اعتبار کسب کند که بعدها خوب میشود. در بقیه کارهای آستان قدس هم همین سیاست حاکم است. متقن کارکردن و نمونه دادن مهم است که بقیه خودبخود دنبال آن میروند. فقط باید نمونهسازی کرد.
صحبتهای آقای جهانگیری درباره سیاستهای جدید اصلاح منسوجات امیدوار کننده است. ولی فکر میکنم باید بیشتر پیگیری کنیم. چون عمق مشکل جدّی است. باید مدتی مثل دایه مهربان این بچه مریض را تحت مراقبت قرار دهیم و پیگیری کنیم تا این صنعت ارزشمند را در کشور احیا کنیم و یک گام خوب به جلو ببریم و جزو کشورهای خوب شویم.
فکر میکنم معطل هیچ چیز جز مدیریت درست و بهرهوری نیستیم که باید به مسؤولان صنعت و کارکنان آموزش داد و جدّی گرفت و انضباط داشت و از آنها جواب خواست. صنعت پیچیدگی آنچنانی ندارد. با هر مهندسی که صحبت میکنیم، میبینیم رأی مرغوبیت اجناس منسوجی را میداند. وقتی که میدانند، بهتر این است که عمل کنند. مثل صنایعی که تکنولوژی سرّی دارند، نیست.
به هرحال معلوم است که تلاش و دلسوزی میتواند مشکل را حل کنند و انشاءالله این اتفاق در کشور بیفتد.
از جهت دیگری هم برایم جاذبه داشت که یک کارخانه بسیار قدیمی و 70 ساله که هم سن خود من است و با هم در یک سال به دنیا آمدیم، معنای پیری را میفهمیم. شما این کارخانه را دوباره جوان کردید. خوشسلیقهگی شما انتقال این واحد از مشهد به نیشابور است. اولاً مشهد را از یک واحد مزاحم نجات میدهید که خدمتی به مردم است. ثانیاً نیشابور هم به این واحدها نیاز دارد تا حق خود را در توسعه صنایع بگیرد. ظرافتهای زیادی در این کار بود.
جاذبه بعدی من هم آمدن واحد به نیشابور بود. نام نیشابور برای مردم ما لفظ آشنایی است. چون جلوه سفر امام رضا (ع) به نیشابور در تاریخ آمده است و قملدانهای مرصّع سرمایه بسیاری از شعرای ظرافتپرداز ماست که از این تعابیر استفاده میکنند. واقعاً تقدّس دارند. شرایط طبیعی نیشابور هم ممتاز است. کمتر شهری مثل جامعیت منابع طبیعی، شرایط آب و هوایی، موقعیت جغرافیایی، سابقه فرهنگی و انسانهای باهوش و ریشهدار در تمدن نیشابور میباشد. واقعاً هم حق و هم جای توسعه دارد.
وقتی که کارخانه فولادسازی نیشابور را طراحی کردیم، امیدهای درازی برای نیشابور دیده میشد. مثلاً سدّ بار همان موقع طراحی شده بود تا برای نیشابوریها مشکل آب پیش نیاید. آن موقع پول دادن سخت بود. چون موارد زیادی بود. در مراسم افتتاح سدّ شهید یعقوبی تربت از پول کارگاههای سد که متعلق ما بود، اجازه دادیم که برای سدّ بار هزینه شود تا یک سال دیگر منتظر بودجه نماند. یعنی این قدر عجله داشتیم و میخواستیم برسیم. به هرحال این یکی از ایستگاههای مهم طرح توسعه بزرگ خراسان است که از معادن ذغال سنگ طبس شروع میشد و به معادن فولاد و سنگ آهن سنگان میرسید. الحمدالله راهآهن بافق – مشهد و سنگان – نیشابور هم نزدیک به بهرهبرداری است که اینها را به هم مربوط میکند. اینها یک طرح بزرگ بود که یک سر آن در طبس، یک سر آن در نیشابور و سرآن در منطقه سنگان در مرز افغانستان بود. اینها به تدریج در حال شکلگیری است. البته در طبس به دنبال نیروگاه بزرگ زغال سنگ و پالایشگاه قطران بودیم که نمیدانم به کجا رسیدند. آقای جهانگیری باید توضیح بدهند.
به هرحال نمیدانم چه شد. اگر انجام میشد، یکی از کارهای بزرگ بود. البته الان طبس جزو استان یزد میشود. ولی شهرها و مناطقی که از خراسان جدا میشوند، حتماً سابقه خراسانی خود را حفظ خواهند کرد. گرچه خراسان بزرگ تقطیع شده، ولی باید در فرهنگ ما بماند. مجموعه خراسان پشتوانه عظیم فرهنگی برای ایران است. اسم خراسان که به میان میآید، همه آسیای مرکزی، افغانستان و اطرافش را شامل میشود که از لحاظ معنوی و مادی و صادرات انسانی پیشانی تاریخ ایران بود. باید خراسان بزرگ را در فرهنگ خود حفظ کنیم. اگر الان این گونه صلاح دیدند که مجموعه مدیریتی آنها از هم جدا باشند، نمیتوان خراسان بزرگ را از یاد برد. به هرحال یکی از جاذبههای این طرح برای من این است که در جهت توسعه نیشابور حرکت میکند که از مجموعه تصمیمگیران صمیمانه تشکر میکنم که به مجموعه جهات توجه داشتند.
فکر میکنم یکی از مقاطع جهش برای ایران حاضر شده است. امور زیربنایی را به طور نسبی داریم. البته اگر دیر بجنبیم، در امور زیربنایی عقب میافتیم. الان از لحاظ آب، برق، راهآهن، راه، مخابرات و مسایل اصولی در مضیقه نیستیم. ولی در حاشیه و در مرز عقب هستیم. اگر یک ذره غفلت کنیم، باید سالها بدویم تا زیربناها را با نیازهای روز متناسب کنیم. لذا این نقطه مثبت را داریم. چون اگر بخواهیم همان زیربناها را توسعه دهیم، اشتغال درست میکند و حرکت اساسی در کشور به وجود میآید و نیروهای خوب جذب میشوند. البته الان در جذب اعتبارات برای راهآهن، برق، برق و سد مشکلی نداریم. برای ایران عادی شدهاند. قبلاً گردنه بودند. همه اینها پرسود هستند.
مثلاً بخش مخابرات جزو پرسودترین و زیربناییترین کارهای کشور است. پس باید در مسایل زیربنایی دوباره جهش ایجاد کنیم. باید در پیشرفت کیفی محصولات کار کنیم. الان در پیشرفت کمی سطح بسیار وسیعی داریم. تنوع محصولات ما خوب است. الان تقریباً همه محصولات مورد نیاز کشور را کم یا زیاد داریم. باید جهشی بکنیم که هم ارتقای بهرهوری داشته باشیم و واحدهای ما زیانده نباشند و هم کیفیت محصولات را اصلاح کنیم که قابل رقابت باشد. اگر اینگونه نکنیم، مطمئن باشید در سالهای آینده در دنیا دچار مشکلات غیر قابل حل میشویم. رقابت خیلی شدید است و شما هم دارید میبینید.
الان ما جزو سازمان تجارت جهانی نیستیم. اگر جزو مجموعه تجارت جهانی باشیم، صنایعی مثل صنایع ارزان چین و بعضی از کشورهای همسایه و دمپینگهایی که میکنند و محصولات فراوانی که هر روزه بهتر و متنوعتر میشوند، صنایع ما دچار مشکلات جدّی میشوند. ورشکستگیها و اخراج کارگران و ماندن کالاها روی دست زیاد اتفاق میافتد. لذا الان به یک جهش کیفیت و ارتقای بهرهوری نیاز داریم تا از ظرفیت خود استفاده کنیم.
این همه زمین که اینجا هست و این همه بنا که طراحی شد و قسمت زیادی از آن ساخته شده و شرایطی که اینجاست، زمینهای برای بهرهوری مناسب از این سرمایه است. معطل کردن و دیر انجام دادن و تأخیر در فازهای بعدی سرمایهگذاریها را راکد میکند. اگرسریع به فازهای دوم، سوم و چهارم برسیم و توسعه کمی بدهیم، میتوانیم بهرهوری را بهتر کنیم.
ایران میتواند با خطوط اعتباری همه ماشینآلات مورد نیاز را بیاورد و خیلیها را خودمان بسازیم. میدان در همه بخشها باز است. الان درباره منسوجات صحبت میکنیم. وارد هر بخش شوید، میبینید میدان خوبی در کشور هست. امکان جذب سرمایه هم وجود دارد. امنیت سرمایه میخواهد که فکر میکنم حضور جدّیتر چهرههای مورد اعتماد کشور در طرح این مسایل که مردم و سرمایهداران و کسانی که میتوانند سرمایه جذب کنند، کارساز است. انسانها میتوانند سرمایه جذب کنند. امروزه در دنیا اینگونه نیست که سرمایهها را در جایی انباشته کنیم و برداریم. وقتی انسانهای لایق وارد فعالیتی میشوند، سرمایه اصلی هستند. کافی است که طرح و راه درستی ارایه دهند و چهره شناخته شدهای داشته باشند که کشور، خارج و منابع مالی اعتماد میکنند و وارد میدان میشوند.
الان باید اینها برای ما حل شده حساب شود. باید امنیت سرمایهگذاری، امنیت شغلی و امنیت آینده که بعضیها نگرانی دارند که چه میشود، حل شود. وقت این رسیده که ایران یک حرکت جهشی داشته باشد و قلهای که طراحی و تصویب شد و رهبری امضا کردند، چشمانداز ایران در افق 20 ساله است که باید به آنجا برسیم و آن را هدف قرار دهیم و باید به مقتضای مسیری که در پیش داریم، از این ارتفاعات عبور کنیم تا به قله برسیم. باید حرکت خود را تنظیم کنیم. این هم با اتحاد، همدلی، علاقه و عشق به کار و وطن میسر است که انشاءالله پشتوانه کارهای ما خواهد بود.
بازهم به شما تبریک میگویم. از همه کسانی که زحمت کشیدند، تشکر میکنم. توضیحاتی که جناب آقای مهندس ارغند دادند و پیگیریهایی که مطلع هستم، آقای کریمی دارند و میبینم که هر روز از هر طریقی که میتوانند قضایا را پیگیری میکنند، کارساز است.
انشاءالله بزرگان نیشابور، امام جمعه محترم و نمایندگان و استاندار خراسان دست به دست هم دهند و نگذارند استان خراسان در کشور تضعیف شود. اگر ازلحاظ کمی بخشی از این استان جدا شده، میتوانید از لحاظ کیفی استان را از درون قویتر و با همکاری دو استان جدیدالتأسیس این موقعیت جغرافیایی را حفظ کنید. شما را به خدا میسپارم و برای توفیقات شما دعا میکنم.
والسّلام علیکم و رحمه الله