بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السلام علی رسولالله و آله
به مسئوولان دانشگاه تهران به خاطر توفیقی که پیدا کردند و پیشتاز تأسیس پارک علمی و تحقیقاتی دانشگاهی کشور شدند، تبریک عرض میکنم. حق هم همین بود که دانشگاه تهران پیشتاز باشد. به خصوص در روز ولادت حضرت امام محمد باقر(ع) که برای ما در مقدسات، نماد علم هستند، این هدیه باارزش به ملت ایران تقدیم میشود که انشاءالله مبارک است و ثمراتش را در آینده شاهد خواهیم بود.
با گزارش مشروحی که جناب آقای دکتر معصومی دادند، همه ابعاد اهداف این پارک و سایر پارکها را توضیح دادند و محبتی که حضرت آیتالله عمید زنجانی درباره من کردند، از ایشان صمیمانه تشکر میکنم. امیدوارم با همت ایشان به زودی این پارک در کشور به عنوان یک نمونه خوب معرفی و شناخته شود و استعدادها را جذب کند.
یکی از راههای خیلی خوب و تجربه شدهی دنیا، استفاده از همین پارکهای فناوری و تحقیقاتی و انواع پارکهایی است که با این هدف در دنیا به وجود آمدهاند. تجربه موفقی است. بعد از در اولین پارکی که در دنیا شکل گرفت، به خاطر توفیقاتش و آثاری که نشان داد، یک دفعه موجی از حرکت سراسر دنیا به این طرف شروع شد و شرق و غرب، کشورهای پیشرفته جلوتر و کشورهای در حال رشد بعداً در این مسیر حرکت کردند.
در کشور ما دیر شروع شد. عمر پارکها الآن حدود 55 سال است، ولی ما از حدود ده سال پیش توفیق داشتیم اولین پارک را در اصفهان و در دوران سازندگی تأسیس کنیم. چون آن زمان به ارزش این پارکها توجه شد و الآن هم پارک موفقی است و استقبال خوبی از آن صورت گرفت. متأسفانه این موضوع به سرعت تبدیل به فرهنگ نشد و موج نگرفت. کمکم دوباره کشور به فکر تأسیس پارکها افتاد و امروز اکثر دانشگاههای بزرگ به فکر این پارکها هستند. این پارکها میتوانند عرضه نیروی انسانی را که در کشور ما به خاطر وسعت فضاهای آموزشی خیلی زیاد است، پاسخگو باشد. این پارکها قابل رشد هستند و میدان بستهای نیست. فرض بر این است که اگر کسی امکانی از لحاظ علمی، فنی و تجربی دارد و میخواهد آن را عملیاتی کند، در این پارکها بتواند برای خود جایی باز کند. پارکها وظیفه دارند که کمک کنند و فضای کاری برای آنها درست کنند. آنها را به جامعه معرفی کنند، رابطه بین آنها و بانکها و مراکز پولی را به وجود آورند، اطلاع رسانی دو طرفه برای این افراد و جامعه داشته باشند. مهمتر از همه ظرفیتهای علمی و فنی دانشگاه را که خیلی زیاد است، در اختیار آنها قرار بدهند که بتوانند از دانشجویان مستعد و اساتید صاحب دانش بهره بگیرند و در فضای دانش، علم و فن، ارتباطی با بدنه جامعه و صنعت و بازار برقرار کنند. با تجربه و تحلیل علمی متوجه میشویم که کار خوبی است. با تجربه گذشته هم میفهمیم که موفق بوده است.
هرجا که این پارکها را جدی گرفتند و دنبال کردند، موفق بودند، البته برای این پارکها باید پشتیبانیهای عمیق و همهجانبهای از طرف دولت صورت بگیرد و مجلس هم کمک کند. مقررات مورد نیاز آنها را تأمین کنند و رابطه مالی، اعتباری، بازارشناسی و ... را که برای رشد این پارکها ضرورت دارد، تأمین کنند که این امر به تدریج در حال شکلگیری است. ساختار مناسب توسعه پارکها در کشور ما هنوز جای خود را ندارد که باید این کار صورت بگیرد. باید دانشگاهها و دولت تلاش کنند و متولیان صنعت حضور داشته باشند. ما الآن در شرایطی هستیم که انبوهی از محققان و استعدادها از جوانهای دانشجو و قبل از دانشگاه محققان خردسال را در اختیار داریم که بزرگترین سرمایه هستند. این انسانها هدیههای الهی هستند که خداوند به ملت ما عطا کرده است.
اگر از این هدیهها درست استفاده نکنیم، هم مغبون و هم مسئول هستیم و باید جوابگو باشیم. هرکسی در حد موقعیت خود باید این ظرفیت را درنظر بگیرد که این استعدادها احساس انزوا و غربت نکنند و از تجربیات آنها استفاده شود. شاید عدهای فکر کنند این همه نیرو در کشور نیاز نیست، به خصوص که امواج وسیعتری از دانشگاه به طرف میدان کار میآید که من این را قبول ندارم و با مطالعه این را عرض میکنم.
هر قدر جامعه دانشمند و متخصص داشته باشد، میتواند جای آنها را در محیط خود باز کند و در فضای امروز، اگر روزی احساس تنگی جا در داخل کشور شود، ارتباط جهانی برای انسانهای فرهیخته، میدان توسعه را باز کرده است.
بسیاری از کشورهای در حال توسعه و عقبافتاده و جهان سومی، امروز نیازمند انسانهایی هستند که بتوانند دستشان را بگیرند و به جایی برسانند و جمهوری اسلامی میتواند یکی از این کشورها باشد. ما الآن این حیثیت را داریم. دانشمندان ما در خارج از کشور در خیلی از جاهای دنیا درخشیدند. بسیاری از کشورهای دنیا علاقهمند هستند که دانشمندان، مدیران و نیروهای انسانی ایران را جذب کنند. به خصوص آنهایی که اهل کار بودند، در خارج از کشور امتحانشان را خوب پس دادند.
از طرفی میدان نیاز کشور خیلی زیاد است. ما این میدانها را کُد گذاشتیم. اگر به خود دانشمندان واگذار کنیم و به آنها میدان بدهیم، آنها میدانها را کشف، تسخیر و فعال میکنند و عرصههای زیادی را به کار میگیرند. در همین جا دیدیم که افقهای جدیدی باز شد و برای من بعضی از آنها تازگی داشت. معمولاً با این نوع کارها آشنایی دارم. میدان ابتکار باز و کشور بسیار غنی است. کشور ما میتواند همه رشتههای علوم و فنون را در خود جذب و از آنها استفاده و از این راه به بشریت کمک کند. میدانهای فراوانی را در پیش داریم. شرطش این است که سازماندهی کنیم و نگذاریم نیروهای ما سرخورده شوند.
خیلی از استعدادهای کشور ما وقتی در حال تحصیل هستند، به خارج چشم دارند. این جزو مصیبتهای ماست. در حالی که همین الان استعدادهای دیگری در خارج هستند و غیر ایرانیاند که دنبال محیطهایی مثل ایران میگردند و اینجا را محیط بکر میبینند و فکر میکنند میتوانند کارهای مهم را در این محیط انجام بدهند. اینجا مجموعهای از استعداد و امکان است و ما باید این زمینه را فراهم کنیم که بچههای خودمان در زمان تحصیلشان بتوانند آیندهی خودشان را طراحی کنند و بهره بگیرند.
مانعی ندارد که ما به آنها کمک کنیم تا به مراکز پیش رفته دنیا بروند و تجربیات آنها را فرابگیرند و استفاده کنند و دانش آنها را بگیرند و ارتباط برقرار کنند. بعداً هم ارتباط منظم داشته باشند. این تعامل جهانی، خوب و جزو ضرورت زمان ماست و هیچ منافاتی هم ندارد. ولی باید به گونهای عمل کنیم که هدف نهایی آنها خدمت به مردم، کشور و آب و خاک خودشان باشد و این کارمقدور است. شما میدانید هزاران صنعت در زیر مجموعه پتروشیمی، قطران و سایر مواد مورد استفاده در صنایع وجود دارد که بسیاری از آن رشتهها در کشور ما نیست. چرا از فضایی که وجوددارد، خوب استفاده نمیکنیم؟ اگر دست مردم را باز بگذاریم، زیاد هم به سرمایهگذاری نیاز ندارد.
همین کاری که در پارک ارایه میدهید. من ارزش کار دانشگاه تهران را به ارایه راه میبینم. اگر راه درستی ترسیم شود، این نوع پارکها در کشور به سرعت رشد میکنند.
ممکن است پارکهای تخصصی برای بخشهای خاص به وجود بیایند، البته ما باید به مسایل بزرگ توجه کنیم. دانشگاه تهران بزرگترین مرکز علمی ما و پرافتخارترین نهاد کشور است. تقریباً همه شخصیتهای استخواندار کشور به نحوی خودشان را وامدار این دانشگاه میدانند و همه احترام خاصی برای این دانشگاه قایل هستند.
الحمدلله نیروهای فراوانی دارد، دانشجویان خوبی دارد، کارهای خیلی بزرگ باید در دستور قرار بگیرد. الآن در دنیا به کارهای عظیمی توجه دارند که آینده بشریت به آنها وابسته است. باید گرههای بشر را باز کنند. دانشگاه تهران باید به دنبال اینها برود.
مسأله انرژی امروز مهمترین نگرانی آیندهی بشر است. چون اگر انرژی تضعیف شود، حرکت بشر کند میشود و این همه زمزمهای که در پیشرفت دنیا میبینیم، خاموش خواهد شد. بدون انرژی خیلی از کارها متوقف خواهد شد. الان دنیا نگران است. چون تا به حال به انرژیهای فسیلی متّکی بود که به طور طبیعی روزی تمام خواهد شد و نمیتوان مثل گذشته مسرفانه از آن استفاده کرد. حتماً باید به فکر منبع جدید انرژی باشند. کسانی که از ما عمیقتر فکر میکنند و آیندهنگر هستند، الآن به فکر هستند.
انرژی هستهای یکی از همان چیزهاست. منتهی منابع انرژی هستهای که اورانیوم است، خیلی در دنیا محدود است. اگر این مقداری که در دنیا در حال ساخت نیروگاه هستند، به نتیجه برسد، انرژی هستهای هم دچار کمبود مواد خواهد شد. چون اورانیوم خیلی محدود است. مگر اینکه ماده جدیدی جایگزین کنند که در این فکر هستند. یکی از راههای بشر همین است.
چرا ما با داشتن دانشمندان بزرگی که در کشور و دنیا داریم، وارد این وادی نشویم؟ چرا ما درخلق منابع دیگر انرژی برای آینده پیشتاز نباشیم؟ نمیخواهم بلندپروازانه حرف بزنم. کشورهای دنیا از ما جلو هستند، ولی ما هم انسانهای بزرگی داریم و باید از این انسانها استفاده کنیم. این افراد عاشق کار برای کشورشان هستند. لذا ما باید آنها را سازمان بدهیم. شاید دانشگاه تهران بتواند پیشقدم شود و از اعتبارش استفاده کند. نیاز به یک مرکز تحقیقات بسیار بسیار جدّی داریم.
الآن دنیا روی یک مسأله متمرکز شد که آن مسأله انرژی گداخت یا جوش هستهای است. دو بخش از مولکول آب را (اکسیژن) را به هم جوش میدهند، از جوش دادن این دو بخش آنچنان انرژی به دست میآید که خورشید نمونه آن است. آلودگیهای شکاف هستهای را هم ندارد. منابع آن هم آب دریاهاست و همیشه هست و تمام نمیشود. دنیا آن قدر پیش رفته که مشغول سرمایهگذاری روی این تکنولوژی است و چندین میلیارد در فرانسه، ژاپن و ... سرمایهگذاری صورت گرفت تا اولین واحد آن را بسازند.
چرا دانشگاه تهران این قدرت را نداشته باشد که این کار را شروع کند؟ ما دانشمندان مورد نیاز این رشته را داریم. لذا باید سازماندهی کرد و تشویقهایی صورت بگیرد و آنها را جذب کرد تا کارشان را شروع کنند. این کار میشود. ما الآن بعد از دهها سال خودمان را به کاروان هستهای رساندیم که خیلی به جلو حرکت کردند . در اینجا هم میتوانیم قدری زودتر شروع کنیم و جلوتر بیاییم و از خودمان هم شروع کنیم.
بعد از انقلاب وقتی که بحث ساختن مجدد نیروگاه بوشهر مطرح بود، بین دانشمندان ما اختلاف نظر بود. من چند جلسه تشکیل دادم تا نظرها را به هم نزدیک کنم. عدهای گفتند به دنبال آن نرویم و شدنی نیست. برخی هم نظر دیگری داشتند. بالاخره ما به این نتیجه رسیدیم که هر دو را انجام بدهیم. هم نیروگاه را تمام کنیم و هم خودمان شروع کنیم. هر دو را با هم شروع کردیم و هر دو هم ناتمام است. آنهایی که میگفتند نمیشود و نمیآیند، تا حدودی راست میگفتند. ما با روسیه قرارداد بستیم که تا بحال پنج سال تأخیر دارند. خودمان هم کمکم شروع کردیم و پیش آمدیم که الآن در دنیا برای ما پرونده ساختند و ایجاد هیاهو میکنند.
این کار باعث شد که ما صاحب دانش بومی شویم. آنها نمیتوانند منکر این موضوع شوند. ممکن است ما ابزار کافی برای پیاده کردن این دانش را نداشته باشیم که باید تقویت کنیم. اما راه علم این است. هر موردی که الآن مطرح است و ما شروع کنیم، بهتر از این است که تکنولوژی آن را وارد کنیم.
در مواردی کشورهایی مثل کشور ما ناچارند برخی تکنولوژیها را بگیرند، ولی به موازات آن باید به دنبال طراحی برویم و تحقیق کنیم و این کار را دانشگاههای بزرگ میتوانند بکنند. ما در هیئت امنا دو مأموریت به واحد تحقیقات دانشگاه آزاد دادیم. دانشگاه تهران میتواند خیلی از ما قویتر عمل کند. چون به منابع دولتی متکی است و انسانهای زیاد و اعتبار فوقالعاده دارد. یکی همین تکنولوژی گداخت و دیگری آب شیرینکُن است.
گره دومی که در دنیا هست و حتماً بشر را با مشکل مواجه خواهد کرد، آب شیرین است. جمعیت در حال ازدیاد است. مصرف آب بالا میرود. آبها در حال آلوده شدن هستند و قابل استفاده نیستند. به طور قطع دنیا نیاز دارد تا منبع جدیدی برای نیاز آبی خود پیدا کند و نمیتواند در این وضع ادامه بدهد.
خداوند دریاها را به ما داده است. میتوانیم همان کاری را بکنیم که خدا میکند و دریاها را شیرین میکند و به صورت باران در اختیار ما میگذارد. ما راههای آن را پیدا کردیم، ولی این راهها خیلی گران است. الآن یک متر آب شیرین حدود یک دلار است. باید این کار خیلی ارزان تمام شود. حتی بتوانند از این طریق با صرفه به کشاورزی هم بپردازند. شنیدم در آمریکا آن را به پنج سنت رساندند. چرا نباید دانشگاههای ما وارد این فضا شوند؟ البته چند دانشگاه به این سمت رفتند، ولی باید بیشتر روی این موارد فشار آورد و پیگیری کرد.
اگر بتوانیم آب شیرین ارزان را از دریا تأمین کنیم، ایران میتواند به یک گلستان تبدیل شود. ما زمین کم نداریم. از 1.600.000 کیلومتر کشور، مقدار کمی کاشته میشود و بقیه آن بیابان است. اگر آب ارزانی بیاوریم، همه چیز عوض خواهد شد. دنیا هم باید این کار را بکند. ایران هم باید این کارهای بزرگ را در کنار کارهای کوچک انجام بدهد.
به هرحال، کاری که شما شروع کردید، اشتغالزا و علمآفرین است. چون دانشمندان، دانشجویان و اساتید تشویق میشوند، رابطهای بین علم و صنعت به وجود میآید. الان صنعت ما از بیعلمی و دانش ما هم از بیصنعتی رنج میبرند. آثار این کار هم برای پیشرفت کشور در یک دورهی چندساله، کاملاً مشهود خواهد شد.
بنیانگذاران چنین کاری بعد از چند سال به خودشان تبریک میگویند و خدا را شکر میکنند. بنده به عنوان کسی که نیاز و استعدادهای کشور را میداند، از شما تشکر میکنم و امیدوارم این کار را خیلی جدی بگیرید و مردم آثارش را زودتر ببینند و شما هم در مورد کارهای خودتان اطلاعرسانی کنید.
والسّلام علکیم و رحمه الله