بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السلام علی رسول الله وآله
به لطف خداوند کار بسیار ضروری و مهم حمل و نقل کشور به مرحله مطلوبی رسید که امروز شاهد بهره برداری از فاز دوم آن هستیم و انشاءالله فاز سوم آن هم کارش را در زمان مقرر شروع کند که برنامه تدوین شده تخلیه واحدهای بزرگ فولاد کشور و همچنین ترانزیت کشور، بتواند از این بندر مهم استفاده کند.
همانطور که آقای مهندس محلوجی توضیح دادند [1]، اجرای این طرح برای ما از جهاتی قابل توجه است؛ اولاً اصل این نیاز است، یعنی بدون این چنین تأسیساتی، حمل و نقل سنگین سنگ آهن و در آینده بوکسید که برای کارخانه آلومینیوم پیش خواهد آمد، مقدور نیست. شیوههای فعلی برای کشور ما ضررهایی دارد؛ به گونهای که در گزارشهای رسمی میبینیم، با حمل و نقل معمولی سنگ آهن از طریق قطار، مقدار قابل توجهی اتلاف وقت داریم و همچنین در جابجاییها و روش فعلی انتقال بارها، چیزهایی را از دست میدهیم.
این خسارت عمدهای است که با این شیوه، ظرفیت استفاده از سنگ آهن خیلی پایین میآید. دیگر توقف کشتیها برای بارگیری به روش سنتی، با وجود این همه کار، برای ما خیلی گران تمام میشود. کندی حرکت و نبود سرعت در جهان امروز، باعث میشود که قدرت رقابت خود را در مقابل شرکتهای بزرگ دریایی برای تولید آهن و فروش محصولاتمان از دست بدهیم.
بعد دیگری که با آمدن پالایشگاه بندرعباس ضروری شده بود، تخلیه روزانه 220 هزار بشکه نفت است که احتمالاً در یکی دو سال آینده به ۳۰۰ تا 400 هزار بشکه در روز خواهد رسید. بدون چنین اسکلهای امکان نداشت که ما بتوانیم نفت را به پالایشگاه برسانیم. اگر میخواستیم یک اسکله مستقل بسازیم، سرمایهگذاری بسیار عمدهای را میطلبید. ما از تأسیسات اینجا استفاده کردیم و اسکله ارزانی را هم که گزارش دادند، با ارزی بسیار کم ساختیم.
مسئله بسیار جدیای که کشور ما در آینده در پیش دارد، ترانزیت کالاست. شما حتماً میدانید که آسیای مرکزی یکی از مراکز عمده بارهای سنگین دنیا خواهدبود. در آنجا هم معادن بسیار بسیار عظیم و هم بازار مهمی هست. یکی از بهترین راههای آنها ایران است. البته فشارهای سیاسی آمریکا و دیگران هم هست که نگذارند ایران در مسیر این بارها باشد؛ اما مسائل اقتصادی بالاخره وجود چنین چیزی را تحمیل میکند.
امکان انجام این کار در شمال کشور ما، دریای خزر، وجود ندارد؛ و قابل پیشبینی است که ما در آینده حمل و نقل سنگینی در ترانزیت کالا خواهیم داشت. حمل و نقل ما در طول یکی دو سال گذشته، به حدود 30 میلیون تن رسیده و ماباید خود را برای کارهای مهمتری آماده کنیم که یکی از این کارها همین اسکلههاست. الان ظرفیت اسکلههای ما پر است و در چنین شرایطی، این اسکلهها با به موقع رساندن بار به صاحبان بار و صاحبان بازار به آنها اطمینان میدهند که روی امکانات دریایی و بندری ما حساب کنند.
با ساختن این اسکله میتوانیم از موقعیت جغرافیایی و استراتژیکی کشورمان استفاده کنیم و با در نظر گرفتن سنگ آهن چادرملو و گل گهر و چغارت که در آینده داریم و بخش مهمش باید از این طریق به اهواز برود، اگر این اسکله به موقع نمیرسید، ما در فازهای بعدی به طور جدی مشکل را پیدا میکردیم. خوشبختانه در منطقه بندر امام هم به موازات این کار، داریم. برای تحویلگیری بارها آماده میشویم که بدون آن هم کار ناقص بود. در برنامه خودمان هم مشکل داشتیم که چگونه اینها را بگنجانیم. بالاخره قبول شد که این طرحها به موقع انجام شود.
نکتهای که از نظر من در این بازدید کوتاه جالب بود – به طوری که همراهان و متخصصان اظهار کردند - قدرت فنی نیروهای ماست که از ناحیه اجرای این اسکله نصیب کشور شده است. نمونهاش اجرای اسکله بندر امام و همچنین اسکله نفت است که بعد از این تأسیسات کارش را اجرا کردیم. این نشان میدهد که اگر میتوانستیم این تأسیسات را ۵ سال پیش با توان امروزمان اجرا کنیم، ارزبری ما خیلی کم، شاید ۱۴ و احتمالاً 18 میلیارد بود و با آنچه که فعلاً هزینه کردهایم، تفاوت داشت. این فنآوری کشور در سایه این برنامههای بزرگ و اجرای چنین طرحهای قابل توجه و زیربنایی به دست آمده و از این به بعد با خیال راحت برای اجرای طرحهای مشابه - چه در ایران و چه در خارج - در رقابت با سایر شرکتهای سازنده میتوانیم مطرح باشیم و عمل کنیم که واقعاً هم افتخاری بزرگ و هم سرمایهای عظیم برای کشورمان ایران است که حقش بود که اینها را داشته باشد.
حضور در دریا که این همه صاحب و این موقعیت ممتاز در کشور ما هست، برای ما در گذشته بسیار بعید بود. ما در گذشته بطور سنتی از دریا استفاده میکردیم و برای تخلیه کشتیهایمان بیشتر متوسل به دوبلهکاری و امثال اینها میشدیم. واقعاً وقتی صحبت از دهها میلیون تن بار است، دیگر آن روشهای سنتی خیلی ضعیف است. دفعه قبل که برای فاز اول آمدیم - آن موقع شروع کار این اسکله بود - شاهد بودیم که چگونه بار را از کشتیها مستقیماً تحویل راهآهن بدهیم و از حمل و نقلهای مکرر و اتلاف مواد هم جلوگیری کنیم.
به همکارانمان در وزارت معادن و فلزات و شخص آقای مهندس محلوجی و همکارانشان تبریک میگویم که با تلاش زیادی طرحی را که از پیش از انقلاب با مشاورتهایی که شده و موردنیاز کشور بود و مانده بود، به ثمر رساندند. امیدواریم برکات این کار بزرگ هم برای استان بسیار خوب و ارزشمند بندرعباس و هم برای کل کشور و هم برای کل منطقه مبارک باشد.
والسلام و علیکم و رحمه الله و برکاته
[1] - مهندس محلوجی، وزیر معادن و فلزات در سخنان خود گفت: «طرح پایانه دریایی فولاد هرمزگان در نیمه دوم سال ۶۸ با ظرفیت پذیرش کشتیهای 150 هزار تنی به تصویب سازمان برنامه و بودجه و در سال ۱۳۶۹ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و قرارداد ساخت اسکلهها به مبلغ 104 میلیون دلار و 4 میلیارد و 280 میلیون ریال با شرکت کرهای هیوندایی از مرداد ۷۰ با پیش بینی مدت ۲۴ ماه منعقد گردید. همزمان با پیشرفت ساخت اسکله، مناقصه بینالملی جهت خرید تجهیزات و انتقال مواد برگزار و قرارداد خرید تجهیزات و ماشین آلات با قیمت حدود 248 میلیون مارک با شرکت کروپ آلمان منعقد گردید که مراحل طراحی و ساخت زیرنظر کارشناسان داخلی انجام پذیرفت.
پس از دریافت اطلاعات اولیه از سازنده تجهیزات، طراحی سازه طرح و ساختمانهای جنبی توسط مهندسین مشاور انجام شد و پس از انجام مناقصه و انتخاب پیمانکار داخلی عملیات سازه شروع گردید. همزمان با حمل تجهیزات مذکور مناقصه نصب تجهیزات در چهار بخش برگزار گردید و عملیات نصب زیرنظر مشاور و کارشناسان طرح توسعه پیمانکاران داخلی آغاز شده خدمات مهندسی، بازرسی تجهیزات و نظارت عالیه و کارگاهی به شرکت بین المللی مهندسی ایران (ایریتک) به عنوان مشاور طرح محول شد.
این پایانه جهت تأمین مواد اولیه کارخانجات شرکت فولاد مبارکه و ذوب آهن اصفهان از منابع خارجی و صدور مواد فله معادن داخلی به پایانه دریایی بندر امام و قشم و سبک سازی کشتیهای بزرگ با توجه به عمق کانال ورودی خور موسی جهت ارسال به پایانه بندر امام (پایانه تأمین کننده مواد اولیه فولاد خوزستان) طراحی و ساخته شده است.
هدف اصلی از احداث این پایانهها کاهش هزینههای ارزی حمل و نقل دریایی بوده که با توجه به قابلیت اسکلههای موجود کشور که امکان پذیرش کشتیهای با ظرفیت چهل و پنج هزار تنی را دارا میباشند و با توجه به افزایش کشتی تا یکصد هزار تن در مرحله اول و یکصد و پنجاه هزار تن در مراحل بعدی میتواند صرفه جویی ارزی برای حمل دریایی را به ۵۰ تا 60 میلیون دلار در سال برساند. بدیهی است که مبالغ فوق فقط نشانگر میزان صرفهجویی حمل دریایی بوده و این پایانه امتیازات دیگری را همانند سرعت در تخلیه، کاهش آلودگی هوا در حد استانداردهای اروپایی، امکان تخلیه و بارگیری قطار به طور اتوماتیک، آخرین تکنولوژی جابجایی مواد و صدور مقاطع فلزی به همراه خواهد داشت.
این پایانه با تأمین و نصب حدود 20 هزار تن تجهیزات خریداری شده از کروپ شامل ماشینآلات تخلیه و بارگیری کشتی و قطار و ماشینآلات انباشت و برداشت و حدود ۲۰ کیلومتر تسمه نقاله و ایستگاه قطار با کلیه تجهیزات سیستم برق و کنترل مرکزی اتوماتیک، تأسیسات غبارزدایی، تجهیزات تعمیرگاه و آزمایشگاه یکی از مدرنترین و مجهزترین بنادر صنعتی در خاورمیانه میباشد و قادر است بیش از ۵/6 میلیون تن مواد معدنی را در فاز اول صادر یا وارد نماید.
احداث این اسکله تسهیلات زیربنایی زیر را برای طرحهای توسعه ایجاد نموده است:
- امکان استفاده مشترک از پل دسترسی به طول ۱۶۸۰ متر جهت دسترسی اسکلههای نفتی و آلومینیوم به ساحل
- نصب خطوط انتقال نفت خام و تسمه نقالههای حمل آلومینا
- آبگیری از دریا و کانال دسترسی بالایروی ۸/7 میلیون مترمکعب مصالح بستر دریا مجهز به علائم دریایی جهت هدایت کشتیها (براساس قرارداد شرکت هیوندایی 80 میلیون دلار در سال ۱۳۶۹ در این بخش هزینه شده است.)
- استفاده مشترک از تأسیسات زیربنایی نظیر محوطه ساحل، راههای ارتباطی، انشعاب آب، برق و تلفن که برای آنها بالغ بر 25 میلیارد ریال هزینه گردیده است.
- امکان بهرهبرداری با مدیریت مشترک و استفاده بهینه از اسکهها»