سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم افتتاح واحد مجتمع فولاد آلیاژ یزد

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم افتتاح واحد مجتمع فولاد آلیاژ یزد

  • یزد
  • سه شنبه ۲۴ تیر ۱۳۷۶
بهره‌مندی کشور از تنوع محصولات مجتمع فولاد آلیاژی یزد/ همطرازی فولاد یزد با فولاد مبارکه/ نیاز شدید کشور به فولاد آلیاژی از سال ۶۲/ مخالفت مخلصانه بعضی‌ها برای احداث فولاد یزد در زمان جنگ/ عدم تفاوت فولاد یزد با اولین کارخانه‌های فولاد آلیاژی در دنیا/ بازه زمانی کواه ساخت فولاد آلیاژی یزد/ فولاد آلیاژی یزد، هدیه ارجمند مردم ایران/ توجیه اقتصادی هزینه ساخت مجتمع فولاد آلیاژی یزد/ سودآوری فولاد یزد برای کشور/ اشتغال‌آفرینی فولاد یزد/ فولاد آلیاژی یزد، نشانهٔ رشد علمی در فنی جوانان ایرانی/ دستاوردهای سیاسی تولید فولاد آلیاژی در کشور/ مشکلات کشور در تأمین نیاز به فولاد آلیاژی/ استفاده فولاد آلیاژی در اکثر صنایع حساس/ تقویت اعتماد به نفس نیروهای ایرانی برای تولید فولاد آلیاژی/ کاربرد مواد پتروشیمی در 6 هزار ۲۰۰ کارخانه/ گسترش کارگاه‌های کاربردی فولاد آلیاژی با افتتاح فولاد یزد/ شکنندگی سیاسی وابستگی کشور به فولاد آلیاژی/ تنوع محصولات آلیاژی/ اهمیت توضیح معرفی فولاد آلیاژی برای مردم/ عدم استفاده از ارز در ساخت فولاد یزد/ ایران، صاحب تکنولوژی فولاد/ درخشش نیروها و مدیران ایرانی در افتتاح فولاد یزد

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله والسلام علی رسول الله و آله

احساسی که بنده امروز دارم، شبیه همان احساسی است که در شروع کار نورد فولاد مبارکه در سال‌های پیش اتفاق افتاد. حجم کار و بزرگی کار به اندازه فولاد مبارکه نیست، امّا پیچیدگی و تنوع محصولات و پیچیدگی تکنولوژی که کشور با این واحد از آن بهره‌مند می‌شود، مجموعاً چیزی شبیه به آن کار بزرگ است.

از لحاظ گذشته هم تاریخی شبیه به فولاد مبارکه دارد، فولاد مبارکه از ابتدا یا از دوران بعد از انقلاب دچار ناباوری بود، خیلی از مدیران کشور قبول نداشتند که جمهوری اسلامی آن کار بزرگ را پیگیری کند. فکر می‌کردند ما موقعیت و ظرفیت چنان واحد بزرگی را نداریم. بعد دیدند که ساخته شد. قدرت و مدیریت ساخت آن را داشتیم و امروز به ظرفیت اسمی خودش رسیده است. امسال بخش اول توسعه‌اش با هدف تولید شش میلیون تن اجرا شد و پیگیری می‌شود که آن واحد بزرگ توسعه پیدا بکند.

آن کار دلیل خوبی است برای اینکه در ایران استعدادهای بسیار بالایی هست و همچنین دلیل خوبی است که نباید به حرف‌های وسواس‌انگیز بعضی از انسان‌های محتاط و محافظه‌کار خیلی توجه کرد.

این واحد هم همان شرایط را دارد، حدود سال ۶۲ در کشور مطرح بود که ما نیاز به فولاد آلیاژی داریم. همان موقع اختلاف‌نظر بود، ولی فکر غالب این بود که باید بشود. البته به مدیران زمان جنگ حق می‌دهیم که وارد چنین کار پرهزینه، گران و پیچیده‌ای نشوند. چون ممکن بود وسط کار بمانیم و حتی نتوانیم هزینه‌ها را تأمین کنیم. امّا بعد از جنگ هم تردید جدّی در کشور بود، کسانی بودند که مخلصانه مخالفت می‌کردند تا این کار شروع نشود. حتی بعد از آنکه شروع شد، افرادی بودند که با اخلاص مخالفت می‌کردند تا در جایی این کار را متوقف کنند و فکر می‌کردند که کار به این بزرگی مناسب این سطح از پیشرفت ایران نیست.

همان‌طور که امروز در گزارش‌ها دیدید و خانم دانی‌یلی که متخصص این کار هستند و در بورس تولید فولاد در ایتالیا هستند اظهار کردند و در گزارش‌های قبلی من هم هست، این مجموعه از لحاظ کیفیت، تنوع، زیبایی و حجم کار - که درنظر بگیریم- یا اولین کارخانه فولاد آلیاژی دنیا و یا در ردیف اولین کار خانه‌های دنیاست. آقایان که می‌گویند اولی است. حالا ما فرض می‌کنیم در ردیف دومین و سومین کارخانه دنیا باشد.

معلوم است سطح تکنولوژی کشور ما در فولاد قابل مقایسه با بعضی کشورهای پیشرفته نیست. لذا آنهایی که مخالفت می‌کردند، می‌گفتند این کار بیشتر از حجم کشش ظرفیت اقتصادی و فنی کشور است، امّا این طرح اجرا شد و با توجه به اینکه در ضمن کار واقعاً کارشکنی‌هایی پیش آمد، در یک سال به ثمر رسید. با تصمیمی که گرفتیم، یک دفعه نرخ ارز را تغییر دادیم و از آقایان خواستیم و خودمان هم مدتی توقف کردیم، باز این طرح زودتر از زمان مشخص به ثمر رسید و امروز بخشی از محصولاتش را میل‌گرد آلیاژی است، در پایان خط تولید و خط نورد سبک دیدید.

من واقعاً به وزارت معادن فلزات، جناب آقای مهندس محلوجی و همه همکارانشان تبریک می‌گویم و همچنین از زحمات فراوان آقای مهندس فانیان تشکر می‌کنم. با پشتکار قابل ستایشی که داشتند، امروز این هدیه بسیار بسیار ارجمند را تقدیم مردم و تاریخ کشور می‌کنیم. البته خیلی خرج کردیم، 520 میلیون دلار هزینه کردیم، 150 میلیون دلار هم هزینه فانیانس، بیمه و چیزهای دیگر می‌شود که می‌گوییم اگر نقد می‌دادیم، گران‌تر می‌شد. ولی به هر حال فعلاً با این مقدار هزینه در خط تولید هست. حدود 700 میلیون دلار هزینه ارزی است که باید با نرخ ۳۰۰ تومان حساب کنیم که آقایان محصولاتش را با کشش بازار قیمت‌گذاری می‌کنند. قیمت‌گذاری ارزی با دلاری ۳۰۰ تومان و بالاتر حساب می‌شود. صادراتش هم هر چقدر ارز بیاورد، مال خود کارخانه است.

بنابراین اگر به حساب کارخانه و با ارز ۳۰۰ تومان حساب کنیم، این کارخانه تقریباً 250 میلیارد تومان برای ما تمام می‌شود. معلوم است که کارخانه با این قیمت بسیار گران و برای کشور ما سرمایه‌گذاری فوق‌العاده سنگینی است، امّا همین سرمایه‌گذاری بزرگ در شرایط فعلی کاملاً اقتصادی است. آقای مهندس فانیان گفتند: «در صورتی که کارخانه با ظرفیت کار کند، ظرف سه سال همه ارز صرف شده، یعنی 520 میلیون دلار را برمی‌گرداند و اگر بهره‌اش را هم حساب کنید، چهار ساله درمی‌آید، اگر یک واحد به این عظمت، ظرف ۴ سال سرمایه‌گذاری خودش را برگرداند، دیگر چه چیزی می‌خواهیم؟! بعد از آن هر چه تولید دارد، تمامش سودآور است. اولاً در دوره ساخت، آموزش‌هایی مردم ایران دیدند و هنوز می‌بینند که ذخیره‌ای برای کشور است. به این ترتیب یک مدرسه سیار در تاریخ می‌ماند که دائماً نیروهای فنی دائماً تولید مثل می‌کنند و تکثیر می‌شوند، متوقف نمی‌شوند.

ثانیاً از لحاظ اشتغال یک حرکت بسیار بسیار وسیع است. در دوران ساخت هزاران نفر مشغول بودند و در دوران بهره‌برداری در خود کارخانه هزاران نفر مشغول خواهند شد. صنایع زیردستی فراوانی که به خاطر وجود همه نوع فولادهای آلیاژی در کشور به وجود خواهد آمد و از این پس در سایه این واحد کارگاه‌های فراوانی در کشور ما خلق می‌شوند که قابل تخمین نیستند و دائماً رو به رشد و کمال است.

ثالثاً از لحاظ فنی، امروز هر کشوری که بفهمد البته کشورهایی می‌فهمند که محصولاتش را می‌شناسند - در ایران چنین کارخانه ممتاز درجه اول و جزء کارخانه‌های درجه اول دنیا هست، تحسین می‌کند، چون پله بسیار بلندی است و سطح اعتبار فنی کشور بالا می‌رود. همین شماره‌هایی که در نمایشگاه روی انواع محصولات و در مقایسه با محصولات مشابه دیدیم، در ردیف عالی‌ترین محصولات فولاد آلیاژی در دنیا مطرح می‌شود. با فولاد آلیاژی در بورس دنیا و در بازارهای بورس فولادهای آلیاژی، در کنار تولیدات چهار کشور بزرگ دنیا، در ویترین‌ها و نمایشگاه‌ها حضور پیدا می‌کنیم. این حیثیت بالایی برای کشور ماست که بسیار گرانبهاست و آثار اقتصادی، اجتماعی و حیثیتی فراوانی دارد.

از لحاظ سیاسی هم نیازی که کشور ما به فولاد آلیاژی داشت و هنوز هم دارد، یک وابستگی بسیار سخت و شکننده را بر ما تحمیل کرده بود. خودم در صنایع نظامی اهمیت این مسائل را درک کردم. در زمان جنگ که شروع کردیم ابزارهای نظامی را بسازیم و کارخانه‌های صنایع نظامی را توسعه بدهیم، دیدیم که چه مشکل جدّی برای خرید فولاد آلیاژی برای صنایعی که می‌خواهیم، داریم! با هواپیما می‌آوردیم و گاهی برای محصولی، مسافر به کشورهای دیگر می‌فرستادیم. با چمدان می‌آوردیم، به صور مختلف قطعاتی را می‌آوردیم. شمش‌های آلیاژی را می‌آوردیم، برای اینکه بتوانیم نیازهایمان را تأمین کنیم. به ما نمی‌دادند، ولی به کشورهای دیگر می‌دادند و ما باید از واسطه‌ها می‌خریدیم.

این مواد در اکثر صنایع حساس، مانند نفت، گاز، نیروگاه‌ها، مخابرات و صنایع ماشین‌سازی از نیازهاست. در بسیاری از قطعاتی که برای هر چیزی باید بسازیم، حضور دارد. به هر کارگاهی که بروید، حساس‌ترین مواد اولیه‌اش همین صنایع حساس هستند. یعنی بهترین موادش فولادهای آلیاژی است که برای مصرف در ویترین‌ها نگهداری می‌شود. بحمدلله از این وابستگی نجات پیدا کردیم. برای کشوری مثل ما که این همه دشمن گردن کلفت دارد، این استقرار و این باز شدن زنجیر وابستگی خیلی باارزش است. برای ارزش این کار اصلاً نمی‌توان عدد گذاشت، نمی‌توان رقمی را برایش تصور کرد، آن قدر عظیم و پربهاست که می‌توانیم به عنوان یک اقیانوس بیکرانه ارزیابی کنیم

بخش دیگری که در آینده سخت مورد استفاده خواهد بود و از این به بعد می‌تواند ارزش‌های بسیار فراوان افزوده‌ای را در صنایع زیر دست این کشور داشته باشد، این است که الان صنعتگران جز ما که ده‌ها هزار نفر در کارگاه‌های کوچک هستند، جرأت می‌کنند که برای ساخت قطعات و نیازهایی که فولاد آلیاژی در آن کاربرد دارد، اقدام کنند که این کار در کنارشان و زیر سرشان به صورت مطمئن وجود خواهد داشت. مطمئناً با سرعت به شما خواهند رسید، چون هنوز محصول به بازار نرفته و وقتی محصول به بازار برود، بازاریابی باشد و همه انواعش را اعلام کنند، صنعتگرانی که اینها را می‌شناسند و با اجزایشان خوب آشنا هستند، متقاضی می‌شوند و هزاران مشتری ثبت‌نام شده از طریق رابطه‌ها می‌آیند و کلی طرح‌ها از بخش‌های دیگر زندگی به شما وصل می‌شوند و به فولاد آلیاژی یزد مراجعه می‌کنند.

البته پتروشیمی هم این‌گونه است. الان ۶۲۰۰ کارخانه با مواد پتروشیمی سروکار دارد و هر روز هم دارد اضافه می‌شود. چون مردم مطمئن شدند که جواب می‌دهد. هرکس می‌تواند یک ماشین کوچک تولید محصولات پایین‌دستی پتروشیمی تهیه کند و زندگی خود و خانواده‌اش را ادامه بدهد. در اتاقی یک کارگاه بزند و استفاده کند که دارند می‌کنند. در داخل هم این صنعت به وجود آمده که از این ماشین‌ها می‌سازند و در کارگاه‌ها به خط تولید می‌دهند.

در مورد فولاد آلیاژی هم همین اتفاق خواهد افتاد و به سرعت خواهیم دید که چقدر کارگاه به وجود می‌آید!! ارزش افزوده همین چیزهایی که می‌بینید و قطعاتی که درکارگاه‌ها تراشیده و تبدیل به ماشین‌آلات می‌شود، خیلی بالاست. مثلاً ممکن است ارزش مواد اولیه ۲۰ یا ۳۰ تومان باشد که وقتی از کارگاه بیرون می‌آید، این 20 هزار تومان، 100 هزار تومان ارزش پیدا می‌کند و از طریق این مواد یک جریان فن‌آور، شوق‌آور، سبقت‌ساز و زندگی تأمین‌کن در کشور به وجود می‌آید. البته الان هم می‌توانستند وارد کنند، ولی اطمینان‌بخش نیست. نمی‌توان سرمایه، زندگی و شغل را به چیزی متصل کرد که نمی‌دانید آیا فردا وارداتش قطع می‌شود یا نمی‌شود؟! نمی‌توانیم با سفارش به بیرون مطمئن تولید کنیم، اما با این چند کوره، نوردها، کوره‌های گاززدایی و کربن‌زدایی می‌توانیم تا 40 هزار تن تولید کنیم. اگر بخواهیم با قیمت‌های بالا تولید کنیم، تا 150 هزار تن هم می‌شود که از بهترین انواع فولادهای آلیاژی است که قیمت بعضی‌ها تا ۵ الی 6 هزار دلار در هر تن و ۵/۶ دلار در هر کیلو است. اسم کارخانه 200 هزار تن است، ولی به یک معنا 400 هزار تن است و به یک معنا اگر بخواهیم محصولات عالی را درنظر بگیریم، 150 هزار تن است و اگر بخواهیم معدل مصرف کشور را در نظر بگیریم، می‌توانیم 200 هزار تن محصولات متنوع را از آلیاژهای گوناگون به بازار بدهیم که بازارمان را اشباع می‌کند و همه نوع مصرف هم قابل تأمین است.

ممکن است مصرف بعضی از این کالاها در داخل خیلی کم باشد و صرف نکند، امّا مجموعاً ما باید انواع آلیاژها را از این به دست بیاوریم که واقعاً خیلی باارزش است.

من انتظار دارم که مسئولین اینجا و رسانه‌ها، ابعاد مختلف این آثار ارزشمند بزرگ را برای مردم توضیح بدهند و آنها را با این صنعت آشنا کنند. قبل از اینکه ما به اینجا بیاییم، دو واحد بسیار باارزش را دیدیم. حرارت فولاد آلیاژی آنها را یک مقدار تحت‌الشعاع قرار داد، امّا آنها در جای خودشان کارهای باارزشی هستند. ما این را نداشتیم و به عنوان جداگانه مطرح می‌کردیم که افتخارات بزرگی در هر دو واحد هست که خودشان بدون اعتبارات دولتی، طراحی، مهندسی، ساخت، نصب، راه‌اندازی و بهره‌برداری این واحد ۲/5 میلیون تنی را به عهده بگیرند.

چند سال پیش اصلاً در ذهن کسی نمی‌آمد و اگر بنا بود که این‌گونه واحدی را بسازیم، باید 120 میلیون دلار هزینه می‌کردیم. اما الان آقایان با 17 میلیون می‌سازند. بودجه‌های خودشان یا سهام مردمی را می‌آورند، آن هم به یک شهر دورافتاده مثل اردکان و واحد فولاد میبد می‌آورند که 400 هزار تن از کوره بلند سیستم تولید می‌کنند. چون تقریباً بدون هیچ ارزی، این کارخانه را ساختند که معمولاً 5 میلیون مارک هزینه ارزی چنین واحدی می‌شود که تمامش را نیروهای داخلی ساختند، طراحی کردند و انشاءالله به زودی محصولش را می‌گیرند. واحدی است که مواد اولیه‌اش از معادن یزد، چادرملو و چغارت گرفته می‌شود. راه‌آهنش تا در کارخانه وجود خواهد داشت. گازش آنجاست، برقش آنجاست، همه چیز در کنار خودش هست، طراحی‌اش، ساختش و مدیریتش از خودمان است. در نتیجه از نقطه شروع تا نقطه نهایی خودمان صاحب تکنولوژی فولادیم. این تکنولوژی‌ها از معدن تا تحویل به بازار، در اختیار خود ماست که واقعاً باید برای ملت ما، صنعتگران ما و مدیران ما خیلی شیرین باشد که در یک مدت کوتاه، ۵ تا ۶ ساله این راه طولانی صنعت راپیمودید.

من نمی‌توانم مراتب خوشحالی خودم را بیان نکنم و تشکر خودم را ابراز نگردانم. این نمونه‌هایی که اعطای نشان یا لوح تقدیر به بعضی از آقایان داده می‌شود، فقط ابراز علاقه و تشکر است. در واقع باید از همه نیروهای مخلصی که دست به دست هم دادند و این جریان را به وجود آوردند، تشکر کنیم. همچنین از دوستانمان در ایتالیا ممنونیم که واقعاً در این دوره کمک کردند. از فولاد مبارکه و تا امروز، در به دست آوردن این تکنولوژی‌ها از امکانات ایتالیا استفاده کردیم و باید از آنها قدردانی کنیم که همکاران خوبی برای ما بودند. خداوند به ما توفیق بدهد تا این دورانی را که برای توسعه رخ داد و گام‌های افتخارآمیزی را که برای کشورمان برداشته‌ایم، در سال‌های آینده تکمیل کنیم و ایران را به جای خودش که باید برسد، برسانیم.

 والسلام علیکم‌و رحمه الله و برکاته