بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله و السلام علی رسول الله و آله
امروز برای ما روز خیلی خوبی بود و انشاءالله باعث رضایت مردم استان خوب آذربایجان شرقی و مخصوصاً تبریزیها باشد. نکتهای که کمی ما را ناراحت میکند، این است که فرصت اینکه در محل این طرحهای فراوان و خوب حاضر شویم و با کسانی که زحمت کشیدهاند، احوالپرسی و تشکر کنیم، پیش نیامد و من هم بیش از یک روز نمیتوانستم برای این سفر فرصت درنظر بگیرم. بناست تعداد زیادی از طرحهای بسیار مهم در سراسر کشور که تمام شدند و منتظرند که ما برای افتتاح و تشکر برویم، در هفتههای آینده انجام شود و نمیتوانم برنامههای طولانی داشته باشم. به هر حال به خاطر آنچه که مدیران این استان به خوبی انجام دادند، صمیمانه تشکر میکنم.
آذربایجان شرقی از استانهای بسیار موفق است. شخص استاندار پرتلاش واقعاً با مدیریت مناسب، این مجموعه را زیر پوشش دارند و سایر دوستانی که زحمت میکشند. کارهای دیگری هم بود که بنا بود در اینجا باشیم. چون مناسب نبود، شروعش را اعلام نکردیم، منجمله راهآهن تبریز- میانه که امسال هم برای مطالعه و هم برای اجرا بودجه دارد و راهآهن میانه – مراغه- ارومیه که بودجه دارد و کارش را شروع میکنند. انتظار بود که برای شروع کارشان شرکت کنیم، ولی فاصله زیاد است و نمیتوانیم برویم. انشاءالله خودشان در برنامهها اعلام میکنند.
به هر حال این برنامه، مراسم افتتاح چند کار بسیار باارزش در چند دشت مهم بود. یکی همین مرکز ارزشمند صنعتی است که بنیاد شهید تأسیس میکند. کارهای بنیاد شهید در همه ابعاد ارزشمند است. هدف مهمش که ارائه خدمت به ایثارگران است، اوج ارزشهاست. هم کارهای اقتصادی، هم کارهای فنی و آموزشی و هم کارهای خدماتی و فرهنگی بنیاد انصافاً از نمونههای خوب مدیریتی کشور ماست. بنده واقعاً از کسانی که آنجا کار میکنند، ممنونم، دعا میکنم و آن قدر که از من ساخته باشد، حمایت میکنم. ولی آنها خودشان دارند با عشق و علاقه زحمت میکشند.
این واحد بزرگ صنعتی، مشکلگشای خیلی از مشکلات فنی ما در آینده است، مخصوصاً طرحهایی که کلنگ شروع کار برای ساخت را بر زمین زدیم. آقایان در جریان هستند که دانشگاه سهند از افتخارات آموزشی بعد از انقلاب است. آقای دکتر کینژاد روی این دانشگاه خیلی زحمت کشیدند. در سفرهای قبلی هم در جریان کار ایشان بودم. امسال شنیدم در آزمونی که برای مقطع فوق لیسانس بوده، مقام اول را به دست آوردند. میدانم در این قسمت کار باارزشی است و واقعاً هم مایل بودم در برنامهشان شرکت بکنم، ولی میبینید که نمیشود. با همه فشردگی که عمل کردیم، خیلی دیرتر از برنامه به تهران میرسیم.
در آموزش پزشکی سه کار خوب داریم. یکی اینکه برای دانشجوها خوابگاه تهیه کردند. در سیاستهای برنامه اول و دوم بود که برای دانشجویان که وضع بدی داشت و قبل از شروع برنامه واقعاً شرمنده بودیم، خوابگاه تأمین کنیم. آن گزارشها نشان میدهد که کار سرعت خوبی داشته است. در تبریز آماده هستند که به همه نیازهای بچهها جواب بدهند. در آینده نزدیک و امروز 9 هزار متر را افتتاح میکنند که قابل تشکر است و از نمونههای علاقمندی نظام به جوانها و مخصوصاً دانشجوهاست.
دومی کاری است که برای کلیویها کردند. بیمارستانی که میخواهد به اینها خدمت بدهد. گویا سازمان خیریه نوبری زحمتی کشیده و باید از آنها صمیمانه تشکر کنیم. میدانیم یکی از بخشهای بسیار نیازمند به توجه، بیماریهای خاص و منجمله کلیویها هستند که هر قدر به اینها خدمت کنیم، باز نمیتوانیم رنج آنها را به کلی برطرف کنیم. لذا در تخفیف رنج آنها این همه خدمات شایسته است. بنده هم به این مؤسسه خیریه کمک خواهم کرد که بهتر کار کنند. ایجاد مرکز پیشرفته امآرآی در تشخیص دردها و معالجه خیلی اهمیت دارد و یکی از کارهای خوب وزارت برای این شهرستان است که انشاءالله برای مردم مبارک باشد.
کار وزارت کشور در توسعه شهرها ستودنی است که یک نمونهاش همین پل و زیرگذری است که امروز در تبریز افتتاح میشود. ما در همه ایران داریم با وسعت میبینیم و یکی از افتخارات دوره سازندگی توجه به شهرهاست که متأسفانه بعد از انقلاب ضد ارزش شده بود و خیلی فکر میکردند که........ شهرها برسیم. فکر میکردند اینها یک کار لوس است که خیلی اشتباه بود. البته در دوران جنگ نمیشد به این مسائل پرداخت، ولی بعد از جنگ لازم بود و الان شهرهای ما مثل یک موجود زنده دارند رشد میکنند. نمونه خوبش همین تبریز است. رقم 24 میلیارد تومان به عنوان بودجه عمرانی یک شهر در یک سال رقمی بود که هیچ وقت کسی تصور نمیکرد. اینها از امکانات خود مردم هم به دست میآید و هزینههایی است که مردم بابت شهرنشینی خودشان میپردازند. مدیریتهای لایق این کارها را میکنند، به خصوص وقتی خبر 150 طرح را در سال 76 با 30 میلیارد بودجه برای عمران شهرها میشنویم خیلی، خوشحال میشویم. خداوند به شما توفیق بدهد.
باید از سازندگان فروشگاه رفاه تشکر کرد. با این همه کار سازندگی و تولیدی که در کشور میکردیم، به خاطر نابسامانی توزیع مردم، مثل نانی بود که در آن خرده شیشه باشد. همیشه از استفادهاش به طرز صحیح محروم بودند. باید وضع توزیع را ساماندهی میکردیم. دو سال پیش کار ساماندهی به اوج رسید که بنده در نماز جمعه به مردم گفتم که من با همان اراده و همتی که پشت سر جنگ بودم، میخواهم برای توزیع کار کنم که به آن کارم وفادار ماندم و از نواحی مختلف برای توسعه تولید، فراوانی کالا و راه درست توزیع اقدام کردیم که بتواند با رقابت خوب انجام شود. در قدمهای اولیه برای فروشگاههای مدرن و جامع، طرح داشتیم که در سراسر کشور منتشر شود. البته منحصر به رفاه نیست، دیگران هم دارند از این راه پیروی میکنند. انشاءالله آن هزار فروشگاهی که در مقطعی که پیشبینی شده بود، وعده دادیم، بتواند خدمت شایستهای به عامه مردم کند. هم در وقت مردن صرفهجویی میشود و هم مردم با خیال راحت جنس مطمئن را میخرند. البته این کار مزاحم سایر کسبه نیست. آنها هم میتوانند دستهجمعی از این کارها بکنند. هم سود ببرند و هم به مردم خدمت کنند. شش موردش را گفتم و آخرینش کانون فرهنگی کودکان است که برای من بسیار باارزش است. همانطور که برادرمان آقای چینی فروش گفتند از اول کار اجرایی این نقطهضعف را داشتیم که کانون داشت متروک میشد که مورد توجه قرار دادیم. من به ایشان عرض کردم هر حمایتی که شما لازم داشته باشید، میکنم تا دوباره کانون را فعال کنید و پرنشاط باشد. الحمدالله میبینیم ایشان از پیشرفت حمایتهایی که شده اظهار رضایت میکنند. این آماری که ایشان از کارها و خدماتی که امروز کانون برای بچهها میکند، داد، سرمایه اصلی آینده ماست که امیدواریم مورد رضایت خانوادهها و مردم باشد.
بنده خداوند را شکر میکنم که این توفیق پیدا شد تا در این باب رضایت مسئولان این بخش را جلب کردیم. هم کتابخانههای سیار و هم مراکز فراوان این کانون در شهرستانها و شهرها خوب است که البته در مسیریم. انشاءالله این ابتکارات، این انتشارات و این برنامههای جالبی که در مراکز دارند و برای بچهها بسیار سرگرمکننده و سازنده است، بتواند ادامه و توسعه پیدا کند و برای بچههای ما مبارک باشد. ضمناً از راه دور از تمام کسانی که در همه مراسم افتتاح این مراکز آمدند، تشکر میکنم و عذر میخواهم از اینکه نتوانستیم مستقیماً در خدمت آنها باشیم و از همه آنها خداحافظی میکنیم.
و السلام علیکم و رحمه الله