بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله والسلام علی رسول الله و آله
من این بازدید را یک بازدید رسمی به حساب نمیآورم. بالاخره روزی اینجا خواهم آمد که کلاسهای درس دایر باشد و همه دانشجویان و اساتید حضور داشته باشند که بتوانیم بیشتر با هم صحبت کنیم. اما همین مقدار که در بین شما بودم، کم و بیش با وضع دانشگاه آشنا شدم. با توضیحاتی که آقای دکتر متولی دادند، از همه وقایع دانشگاه نیز مطلع شدم. انشاءالله با ساختمان جدید و امکانات جدیدی که در اختیارتان قرار میگیرد، جهش خوبی در کارهای تحقیقاتی و مابقی کارهایتان خواهید داشت.
به هر حال دانشگاه آزاد اسلامی زمانی شروع به کار کرد که احساس میشد دولت قادر به تأمین نیازهای جامعه انقلابی نوپا نیست. اکثر شما به یاد دارید آن زمان چه محدودیتها و فشارهایی برای ورود به دانشگاه بود. آن موقع حدود 150 هزار نفر دانشجو در سال پذیرفته میشد. لذا یک صف بلند در پشت کنکور و یک صف بلندتر از آدمهای مأیوس داشتیم که اصلاً در کنکور شرکت نمیکردند.
من با توجه به مسئولیتی که در شورای انقلاب فرهنگی داشتم، احساس کردم این حق مردم است که بتوانند از تحصیلات عالیه برخوردار شوند. دولت اگر میتوانست، این کار را انجام میداد، اما توان آن را نداشت. چون آن موقع به زحمت میتوانست دانشگاههای موجود را اداره کند. بنابراین به فکر افتادیم از امکانات موجود برای تغییر سیستم آموزش عالی استفاده کنیم.
فرض اول من این بود. بالاخره در سراسر کشور کسانی هستند که در کنار مسئولیتهایشان، میتوانند تدریس هم نمایند. ضمن اینکه امکاناتی وجود دارد که میتوانیم برای این کار از آن استفاده نماییم. چون ما میدیدم وقتی جوانی برای حضور در دانشگاه، در کنکور شرکت میکرد و دست خالی برمی گشت، چه مشکلاتی برای خود جوان و خانوادهاش ایجاد میشد. البته آنهایی که امکاناتی داشتند، به خارج از کشور میرفتند. اما اکثریت مجبور بودند به عنوان دیپلمه بیکار در جامعه باشند.
به هر حال به فکر افتادیم از ظرفیتهای موجود استفاده کنیم و اسم آن را هم دانشگاه آزاد اسلامی گذاشتیم. البته همان موقع محدود به رعایت شرایط آموزشی بودیم. اما وقتی کم کم جلو رفتیم، دیدیم نمیشود به سمت آزادی مطلق رفت. لذا دانشگاه پارهوقت را تأسیس کردیم تا کسانی که شرایط تحصیل تماموقت و دائمی را ندارند، به صورت پارهوقت آموزش ببینند. البته چون آن موقع، خودمان در شورای انقلاب فرهنگی بودیم، شورا هم با ما همکاری کرد تا کم کم کار راه افتاد.
مشکلی که در این رابطه داشتیم، این بود که در آن زمان و اوایل انقلاب، سیاست دولت و مجلس در انجام کارها به صورت دولتی بود و اصلاً چیزی به بخش خصوصی واگذار نمیشد. حتی قرار بر این بود تا کارهایی را که در دست بخش خصوصی است، به دولت و یا مؤسسات عمومی واگذار نمایند. مثلاً مدارس خصوصی مثل نیکان، علوی و غیره را تعطیل و آنها را دولتی کردند. بنابراین تأسیس یک دانشگاه با سیستم غیردولتی، یک بدعت به حساب میآمد. چون آن موقع نیروهای انقلاب، معمولاً مخالفت میکردند و اینگونه کارها را نوعاً عقبگرد تلقی مینمودند. ولی باید این نیاز جامعه را تأمین کنیم. ضمن اینکه در قانون اساسی آمده بود دولت باید وسایل تحصیلات عالی را فراهم کند، گرچه تحصیلات ابتدایی و متوسطه رایگان است.
به هر حال من برای انجام این کار خدمت امام(ره) رفتم و به ایشان عرض کردم در این بخش نیاز خیلی وسیع و عرضه بسیار کم است. کسانی که به خارج از کشور میروند، نمیدانیم چگونه برمی گردند. کسانی هم که در داخل از تحصیل محروم میشوند، خیلی سرخورده میشوند. فکر ما این است دانشگاهی را تأسیس کنیم که آزاد باشد تا هر کس با هزینه خودش تحصیل کند و ما هم وسایل تحصیل آنها را فراهم کنیم.
امام(ره) خیلی تیزهوش، آیندهنگر و سریعالفهم بودند. البته ما قبل از طرح این موضوع با ایشان، مدتها راجع به آن بحث کرده بودیم تا به این نتیجه رسیدیم. من با همین چند جملهای که به امام(ره) عرض کردم، ایشان فرمودند: این کار، کار درستی است و بروید انجام دهید. من هم آن را تأیید میکنم. بعداً امام(ره) مبلغ یک میلیون تومان به عنوان اینکه در این کار شریک باشند، دادند و آن را اعلام کردند. امام(ره) در حقیقت با این کار خواستند زبان منتقدین را ببندند تا جلوی کار دانشگاه نایستند.
به هر حال ایشان، با این کار، تا حدودی مسائل را حل کردند. اما باز هم مشکل داشتیم. یعنی با اینکه بنده، آیتالله خامنه ای، آیتالله موسوی اردبیلی و آقای مهندس میرحسین موسوی در شورای انقلاب فرهنگی بودم و در تأیید مصوبات تعصب داشتیم، اما باز خیلی از اعضای شورا، با این کار مخالفت میکردند و میگفتند: بهتر است این کار را انجام ندهیم. چون سطح دانشگاهها پایین میآید و حیف است. الان سطح تحصیلات ما، در سطح بالایی است و از اینگونه استدلالها میکردند. ما هم در جواب میگفتیم نمیتوانیم نیازهای مردم را نادیده بگیریم. چون خیلی از جوانان ما به خارج از کشور میروند و در آنجا گرفتار میشوند. بالاخره آنها را قانع کردیم و دانشگاه آزاد تأسیس شد.
دانشگاه آزاد اسلامی در طول این مدت، هیچ وقت ردیف کمک از بیتالمال نداشته، چون خودمان نخواستیم. برای اینکه اگر پولی بوده، باید با آن دانشگاههای دولتی توسعه داده شود. ما که رقیب آنها نیستیم، بلکه میخواستیم کمکی برای آنها باشیم.
ما فقط با درآمدهای خودمان و همیاری جاهایی مثل شهرداری که زمینی و یا ساختمانی در اختیارمان قرار دادند و یا از طریق افراد خیّری که کمکهای جزئی و یا به صورت افتخاری خدمت میکنند، دانشگاه را اداره کردیم. به عنوان مثال در روستایی در کویر نوق، آقایی بوده که قبلاً کارگر و کشاورز بوده، اما بعداً با زحمت و تلاش خودش توانسته پول دار شود. این آقا مبلغ 300 میلیون تومان برای ساخت دانشگاه در آنجا هدیه میکند. ببینید یک انسان که با کارگری بزرگ شده و به نظرم سواد هم نداشته (در گذشته مدرسهای در آنجا نبوده)، 300 میلیون تومان هدیه میکند و با آن پول، دانشگاهی در آنجا تأسیس میشود. البته الان این روستا به شهر تبدیل شده است.
میخواهم بگویم ما از اینگونه کمکها داشتیم. الان هم تأسیس یک واحد، اینگونه است که شرایطی مثل در اختیار گذاشتن زمین، ساختمان و یا ماشین آلات دارد و بعد هیأت امنا و هیأت مؤسس آن را تأیید میکنند. این سیستم از ابتدا تاکنون ادامه داشته است.
آنچه عامل توسعه دانشگاه است، نیاز و احتیاج مردم میباشد. این یک اصل کاملاً روشن جامعهشناسی و تاریخی است که وقتی جامعهای نیاز احساس کند، همت بلندی درست میشود که کارها را پیش میبرد. یعنی همیشه احساس نیاز و احتیاج، عاملی برای ترقی بودند. آدمهایی که احساس نداشته باشند، ممکن است همین طور سرگردان بمانند. اما وقتی احساس نیاز کنند، آن وقت راه حل پیدا میکنند. همیشه این عامل اصلی توسعه بوده است.
البته ما در طول این مدت، همیشه مزاحمتهایی از همین نوع افکار داشتیم که مایل نیستند این قبیل ابزارها در اختیار یک امت باشد. اما به لطف خدا توانستیم همیشه اینگونه مشکلات را حل کنیم. شما در همین اواخر دیدید که دولت آقای احمدینژاد چقدر تلاش کرد تا بتواند به نحوی سررشته کار دانشگاه را در دست گیرد. اما تا به امروز، موفق نشدند. در عین حال ما همچنان مواظبت و مراقبت میکنیم. علاوه بر این، رهبری نیز کمک میکنند. البته ایشان محدودیت دارند، چون به هر حال دولت هم از ایشان توقعاتی دارد. ضمن اینکه تعداد زیادی از اعضای شورای انقلاب فرهنگی، خیلی موافق با اینگونه کارهای غیردولتی نیستند.
به هر حال ما طی این مدت توانستیم تلاشهای آنها را خنثی کنیم. آخرین تلاشهای آنها این است که میخواهند ترکیب اعضای هیأت امنای دانشگاه را تغییر دهند، اما تاکنون موفق به این کار نشدند. البته اگر این کار را نکنند، بهتر است. چون ما نیازی به این کار نداریم. دانشگاه آزاد یک اساسنامه دارد که کاملاً قانونی است. ما به خاطر اینکه از قبل اطلاع داشتیم که میخواهند در اساسنامه دخالت کنند، یک اساسنامه محکم نوشتیم. پیش از انقلاب، یک اساسنامه محکم برای حسینیه ارشاد نوشته شد که نه شاه توانست به آن دست بزند و نه بعد از انقلاب، انقلابیون توانستند در آن نفوذ کنند.
به هر حال دانشگاه آزاد، از این مرحله هم به خوبی عبور میکند. ما در این مدت، بیشتر با همت خود دانشگاهیان، مواظب بودیم به این جریان آسیبی نرسد. الان هم فکر میکنیم دانشگاه از نظر کمیت، به شرایط مطلوبی رسیده. ما الان حدود یک میلیون و 600 هزار نفر دانشجو و نزدیک به 3 میلیون و 300 هزار نفر فارغالتحصیل داریم. البته از نظر سطح اساتید، ما هنوز در سطح مطلوبی قرار نداریم. ما نسبت استاد به دانشجو را یک به 20 درنظر گرفتیم، اما همان طوری که شما گفتید الان این نسبت، یک به 40 است. ما الان به خاطر اینکه اساتید زیادی لازم داریم، ناچاریم هیأتهای علمی را تقویت کنیم. این کاری است که باید خودمان انجام دهیم. ما خوشبختانه استادهای خوبی چه در داخل و چه در خارج از کشور داریم. البته در یکی دو سال اخیر، به خاطر رفتار سیاسیون کشور، برای بخشی از آنهایی که در خارج هستند، تردید در برگشت ایجاد شده، اما باز هم اساتید زیادی هستند که با عشق و علاقه میخواهند با ما همکاری داشته باشند.
نکتهای که میخواهم به شما عرض کنم، این است که همان احتیاجی که ما را به تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی هدایت کرد تا به این حد از توسعه رسیدیم، الان به سمت مقاطع تحصیلی تکمیلی منتقل شده است. شما حتماً میدانید که در سال گذشته، حدود یک میلیون متقاضی کارشناسی ارشد و دکترا داشتیم. اما فقط توانستیم حدود 120 هزار نفر (12 درصد) از آنها را جذب کنیم و مابقی به امان خدا ماندند. البته بخشی از آنها که امکانات داشتند، برای ادام تحصیل به خارج از کشور رفتند. اگر فرض کنیم فقط 10 درصد اینها به خارج بروند، 150 میلیون دلار ارز کشور را با خود خواهند برد. میبینید باید چه رقم درشتی ارز از جیب کشور خارج شود. البته ورود به دانشگاههای معتبر دنیا، خیلی سخت است. لذا بخشی از اینها به دانشگاههای غیرمعتبر و با سطح پایین ورود پیدا میکنند. اینها بعد از اتمام تحصیلاتشان وقتی به کشور برمی گردند، وزارت علوم مدارک آنها را زیر سؤال میبرد. بنابراین میبایست مجدداً در آزمون شرکت کنند.
ما چنین حالتی را 30 سال پیش در مقطع کاردانی و کارشناسی داشتیم. الان هم گرفتار همان احتیاج و عدم قدرت تأمین شدیم. البته دولت میخواهد این کار را انجام دهد، اما توان آن را ندارد. امسال دانشگاه آزاد 60 هزار نفر در مقاطع عالی جذب کرد، اما دولت نتوانست این مقدار را بگیرد.
بنابراین مسئولیت ما در دانشگاه آزاد این است که کیفیت دانشگاه را بهتر از این کنیم. ما برای تأمین نیاز جامعه، باید این کار را انجام دهیم که داریم میکنیم. یعنی الان مقدمات کار را فراهم کردیم. هیأت امنا و هیأت مؤسس برنامه پنج سالهای را تصویب نمودند که در آن تعداد پذیرفتهشدگان کاملاً مشخص است. ما این برنامه را در اختیار همه واحدها قرار میدهیم تا براساس آن حرکت کنند. همه واحدهای دانشگاه باید همکاری کنند تا بتوانیم از طریق بورسیه و راههای مختلف دیگر، حداقل 10 هزار نفر را در مقطع دکترا جذب کنیم. این یکی از کارهای توسعه کیفیت است که در دستور کار داریم.
نکته دیگر این است که ما باید در این سطح از کار، به مقوله پژوهشی بیشتر بها دهیم. هیأت مؤسس مصوبات خوبی در این رابطه و به خصوص هایتکها دارد. ما انشاءالله براساس این مصوبات میتوانیم جهش خوبی در این بخش داشته باشیم. الان دانشگاه آزاد بهتر میتواند در اینگونه زمینهها اقدام کند. چون به طور متمرکز و در یک سطح وسیع عمل میکند، میتواند هر گوشه از این بخش را تحت پوشش خود داشته باشد.
الان تأسیس واحدهای علوم و تحقیقات در استانها، مقدمه این کار است که دارد به سرعت پیش میرود. ما مسئولیت این کار را برعهده جناب دکتر جاسبی گذاشتیم.
مسئله دیگری که روی آن تأکید دارم، بحث تأمین منابع مالی است. ما باید تأمین منابع مالی دانشگاه را از انحصار شهریهها برداریم. چون الان تقریباً همه هزینههای ما از همین طریق تأمین میشود. البته ما برای حل این مشکل، فکرهایی کردیم که به شما ابلاغ خواهد شد. مثلاً یکی از این راه حلها، این است که تحقیقات و اختراعاتی را که در دانشگاه صورت میگیرد و به مرحله آزمایشگاهی و مهندسی نمیرسد، تحت پوشش دانشگاه قرار دهیم. یعنی ما باید کمک کنیم که دانشجویان و محققان برای ثبت اختراعتشان دچار مشکل نشوند. ما میتوانیم هم این اختراعات و ابتکارات را به دست مسئولین عالی کشور برسانیم و هم اینکه با آنها در این کار شریک شویم.
ما فکر کردیم نمونههایی از مراکز رشد را در هر جا که مقدور است و زمین و امکانات دارند، بسازیم و نمونههایی برای عرضه اینگونه کارها درست کنیم. همچنین وقتی این کارها به مرحله نهایی رسید، میتوانیم با بانکها قرارداد ببندیم تا آنها هم شریک شوند. البته خود دانشگاه هم باید در این کار سهیم باشد تا هم درآمدی برای دانشگاه کسب شود و هم کمکی برای پیشبرد این کارها باشد.
الان تعدادی از این کارها مثل تولید انرژی از طریق باد، سواحل دریا و خورشید در مرکز بعضی از جاها در حال انجام است. حتی بعضی از واحدهای دانشگاهی، کمکم به این سمت رفتند که انرژی خودشان را از همین سیستمهای پیشرفته انرژیهای نو تأمین کنند. چون بعد از هدفمند کردن یارانهها، اینگونه کارها خیلی اقتصادی است. مثلاً اگر قیمت برق در گذشته 10 تا 15 تومان بود، وقتی 100 تومان میشود، انجام چنین کارها کاملاً اقتصادی است. بنابراین ما میتوانیم از طریق همین کارها، اولاً خودمان را تأمین کنیم و ثانیاً یک واحد بزرگ در نقطهای بسازیم که به همه کشور کمک کند. الان ما در چند بخش این کارها را شروع کردیم و در بعضی قسمتها هم داریم مطالعه میکنیم.
کار دیگری که میبایست حتماً انجام شود، در مورد فارغالتحصیلان دانشگاه است. ما باید کانون فارغالتحصیلان را با میلیونها عضو در سراسر کشور داشته باشیم. در بین این فارغالتحصیلان، آدمهای بسیار موفقی هستند که کارهای بزرگی در دست دارند. البته افرادی هم داریم که برای پیشرفت، نیاز به حمایت دارند. ما باید شرایطی را برای آنها فراهم کنیم تا بتوانند کارها و طرحهای سراسری را در کشور انجام دهند. الان نظیر چنین دانشگاهی را که این همه فارغالتحصیل علاقمند به کار داشته باشد، نه در داخل و نه در خارج سراغ داریم. بنابراین باید یک کانون فعال با مدیریت عام داشته باشیم تا بتوانیم هم از تحصیلات فارغالتحصیلانمان استفاده مطلوب ببریم و هم اینکه به پیشرفت و ترقی آنها کمک کنیم.
ما برنامه پنجم توسعه دانشگاه را تصویب کردیم که حتماً به دست شما هم میرسد. ما در این برنامه به دنبال انجام خیلی از چیزها هستیم.
یکی از کارهای من این است که مواظبت کنم تا آسیبی به دانشگاه نرسد. الان دنیا متوجه شده که بزرگترین دانشگاه حضوری جهان، دانشگاه آزاد اسلامی است. شما چنین دانشگاهی با این همه دانشجو و فارغالتحصیل را در هیچ کجا نمیتوانید پیدا کنید. غیرحضوری شاید باشد، اما دانشگاه آزاد یک مجموعه بهمپیوسته است که بیشترین دانشجو و استاد را در خودش جا داده.
البته در دنیا دانشگاههای بزرگی وجود دارد. اما چون توجه دنیا به بخش غیردولتی است، دانشگاه آزاد به یک شاخص و نمونه خوبی تبدیل شده است. به همین خاطر معمولاً آقای دکتر جاسبی در انتخابات اتحادیهها و شوراهای دانشگاهی، رأی میآورد. البته ما در کشور دانشگاههای معتبر دیگری مثل دانشگاه شریف و تهران داریم که رؤسای آنها در همه این انتخابات شرکت میکنند. اما به خاطر اینکه دانشگاه آزاد اسلامی، یک دانشگاه حضوری غیردولتی است، آقای دکتر جاسبی رأی میآورد.
به هر حال فکر میکنم دانشگاه آزاد میتواند کارهای بزرگی برای کشور و بشریت انجام دهد. ما دانشگاه را وقف کردیم تا این سرمایه در اختیار این حرکت علمی باقی بماند و با آمدن دولتهای متنوع، آسیبی نبیند.
گاهی این نوع موقوفات، کاری ابدی است. در این حالت، هر موقع دانشگاه بخواهد توسعه پیدا کند، بدون مزاحمت آن را انجام میدهد. لذا الان شما میبینید که دارند کارهایی میکنند که جلوی این وقف را بگیرند. البته این وقف آن قدر محکم است که نمیتوانند به آن آسیبی برساند. چون در هیأت مؤسس چهار نفر مجتهد حضور دارند که براساس مطالعاتشان این راه درست را انتخاب کردند. ضمن اینکه ما در این خصوص با رهبری نیز صحبت کردیم. ایشان هم ما را تشویق کردند و هم قول همکاری دادند.
البته من با مراجع دیگر مثل آیتالله صانعی در قم و آیتالله بجنوردی در تهران صحبت کردم. اما بعد در یک دنده سیاسی افتاد و تبدیل به یک اختلاف بزرگ شد. الان هم کار را متوقف کردند. البته برای ما دانشگاه وقف باشد یا نباشد، فرقی ندارد. چون هیچ یک از ما در این دانشگاه سود مادی نمیبریم. هر قدر هم کار کنیم، به صورت افتخاری و مجانی است. اما این موضوع برای آینده، تفاوت دارد. چون انحصار این چنینی و با این همه فارغالتحصیل، توسعه علم و دنیای اسلام را به خصوص در ایران تضمین میکند.
من همه اینها را عرض کردم تا شما که در اینجا دارید زحمت میکشید، مطمئن باشید در مجموعهای فعالیت میکنید که یکی از کارهای بزرگ داخلی در درجه اول، بینالملل اسلامی در درجه دوم و بینالملل جهانی در درجه سوم را در آینده برعهده خواهد داشت. لذا بر هم ریختن این مجموعه، کار آسانی نیست و هر کسی که وارد این موضوع شود و بخواهد اذیت کند، غرق خواهد شد.
انشاءالله خداوند به شما برکت دهد و توفیقاتتان را زیاد کند تا بتوانید در این مجموعه، آن خدمتی را که احساس میکنید از لحاظ اسلامی، انسانی و ملی برعهده دارید، انجام دهید.
والسلام علیکم و رحمه الله