سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم افتتاح همایش گرامیداشت هفته جهانی مساجد

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم افتتاح همایش گرامیداشت هفته جهانی مساجد

  • سالن اجلاس کنفرانس
  • یکشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۸۴

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السلام علی رسول الله و آله
از نعمت‌های الهی برای بنده این بود که توفیق پیدا کردم در مراسم بزرگداشت مساجد که مرکز رسیدگی به امور مساجد برپا می‌کند، حضور پیدا کنم و بهره‌ بگیرم. باید از این مرکز تشکر کنیم که این بنای خوب را نهادند و حالت تکاملی پیدا کرده و امیدواریم به اهداف مقدسی که برای این برنامه ترسیم شده، برسیم.
از میهمانان محترم به خصوص میهمانان بزرگواری که از کشورهای دیگر تشریف آوردند تشکر می‌کنیم.
یکی از اهداف این اجلاس تعامل با بزرگان اسلام در سراسر جهان بوده است. میلاد حضرت امیر(ع) و روز بزرگی را که برای دنیای اسلام و مکتب اسلام و تاریخ اسلام ثبت شده، تبریک و وفات حضرت زینب(س) را تسلیت عرض می‌کنیم.
خوب است که در ابتدای برنامه از برادر ارجمند آیت‌الله مهدوی کنی یاد کنیم که برنامه رسیدگی به امور مساجد را آغاز کردند و آیت‌الله انواری هم زحمات زیادی در این دوره‌ها کشیدند و هر دوی آنها مریض هستند که امیدواریم خداوند به آنها شفا عنایت کند.
از جناب آقای ابراهیمی به خاطر جدیّتی که با دوستان همکارشان دارند و این راه را به خوبی ادامه می‌دهند، تقدیر و تشکر می‌‌کنیم. در مورد مساجد هم شما اطلاعات کافی دارید و هم جامعه ما در زندگی نقش مساجد را لمس می‌کند. ولی حقیقت این است که با نقشی که در اسلام برای مساجد طراحی شده است، فاصله داریم و شاید در همه ادیان الهی معابد آنها برای اهداف مذهب و دینشان مرکزیت داشته‌اند، اما اسلام به طور جامع‌تری به این نقطه رسیده و حقیقتاً برای مسجد موقعیت ممتاز، مرکزی و محوری ترسیم کرده است. نمی‌توانیم نقش مسجد را در چیزهای محدودی بگنجانیم. نقش مساجد جامعیت دارد و می‌تواند کل زندگی امت اسلامی را در خود داشته باشد و باید داشته باشد.
همان‌گونه که گفته شد با حضور پیامبراکرم(ص) در مدینه محورشان تا آخر عمر شریفشان مسجد بود که همه می‌دانیم. البته برجستگی‌هایی در نقش مساجد دیده می‌شود که من روی چند مورد آن تکیه می‌کنم.
یکی از نقاط مهمی که برای مسجد تعریف و عمل شده است که در زمان پیامبر بوده، نقطه تلاقی مردم با مسؤولان و مدیران جامعه است. چون مردم مبنای دین اسلام بودند و دین برای مردم بوده است. دین رابطه‌ای بین خدا و مردم است که با وحی آغاز می‌شود و با مبلغان و مفسران وحی ادامه پیدا می‌کند و نقطه جغرافیایی آن مسجد است. مساجد به حق خانه خدا معرفی شدند. خداوندی که در همه جا هست و اختصاص به نقطه‌ای ندارد.
این تشرفی که برای این نقاط پیش آمده، به این دلیل است که این نقاط را نقاط تلاقی مردم و هدایت خداوند از طریق مفسران، معلمان و مبلّغان می‌دانند. نقاط معینی را تعریف کردند و به آنها شکل دادند. چون تدبیر الهی است، همه جانبه و عمیق است و با فطرت هماهنگی دارد.
خدای فطرت‌ها با محور قرار دادن خداجویی در فطرت انسانها، انسانها را در جایی به نام خانه خدا با فرستادگان خدا و یا مفسران پیام الهی باهم می‌بیند و با هم می‌خواهد. جای دیگری را شما در جغرافیای زمین نمی‌توانید پیدا کنید که چنین خاصیتی را داشته باشد. البته زمین، زمین است و ساختمان، همان ساختمان است و فضا هم همان فضاست، این تقدسی که با اضافه شدن خدا به آن داده شده، این ویژگی را در مساجد به وجود آورده (ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احداً) محل توحید، اخلاص و نقطه‌ای است که انسان به خدا می‌رسد و خدا به انسان عنایت ویژه می‌کند و مرکز و محور زندگی و اداره جامعه و هدایت آن شده است.
باید قبول کنیم که بعد از پیامبر اکرم (ص) این نقش عملاً ضعیف شده و در دوره‌های تاریخ همیشه جابجا شده که گاهی قوی و گاهی ضعیف شده است. اما  هیچ‌وقت به حد مورد نظر خود نرسیده است. با همه ضعفی که در این هدف به وجود آمده، در عین حال در طول تاریخ حتی در قرون تاریکی که گاهی ظلمتکده شده بود که عامل آن افراد سلطه‌گر فاسد و فاجر بودند، باز هم مساجد نقش هدایت مردم را به عهده داشتند. محدودیت‌ها فراوان بود، ولی همیشه دل بخشی از مردم با مساجد بود و از مساجد همیشه شعله‌های نور الهی دیده شده است.
تعبیر پیامبر(ص) است که مساجد را انوارالله تعریف کردند که تعریف گویایی است. نور خدا نه شرقی و نه غربی است و همه جا و با همه جهات بشریت و جغرافیای زمین تلالو دارد. با این ویژگی، ثبات و استقرار در کارکرد مساجد تضمین شده و این را خدا تضمین کرده و باقی است.
نکته دوم بحث وظیفه مهمی است که ائمه جماعات مساجد برای آموزش مردم دارند که آموزش به معنای عام است. در مورد نقطه تلاقی مردم، بحث جمهوریت نظام مهم است. جمهوری اسلامی که در عصر ما اتفاق افتاد و سابقه هم نداشت، از افتخارات امام راحل و شاگردان ممتازی است که در عصر سیاه خانواده پهلوی تربیت کردند. بُعد مساجد فراموش شده بود. مسأله سرنوشتی که باید به دست مردم برای جامعه و در چارچوب اسلامی شکل می‌گرفت، فراموش شده بود و امام این موقعیت را برگرداندند.
اکثر شما در دوران مبارزه حضور داشتید و می‌دانید که مساجد در دوران مبارزه محور بودند. می‌دانید که محورش با شاگردان امام و روحانیت بود که در این مساجد پیام الهی و راه خدا را ارایه می‌کردند. همان نقشی که از ابتدا برای مساجد تعریف شده بود، همان چیزی که پیامبر(ص) می‌خواست انجام بدهد. روحانیت با استفاده از موقعیت مساجد کار عظیمی کرد. رژیم به همه جا دست انداخته بود، حتی به مساجد هم دست انداخته بود، اما طبیعت مسجد و عظمت و اٌبٌهت نورالهی در مساجد، رژیم را کور و گیج کرده بود.
روزهای آخر و ماه‌های آخر دوران مبارزه، انفجار حضور مردم از مساجد شروع شد. وقتی که اعلان راهپیمایی می‌شد، مردم از هر مسجدی مثل جویباری راه می‌افتادند وسیلی تشکیل می‌دادند و به سمت مرکز تجمع حرکت می‌کردند و به هم می‌پیوستند و قدرت سیل مردمی و حضور مردمی رژیم پهلوی را از بین برد و آمریکا و سایر اربابان رژیم را از ایران بیرون کرد. شک نکنید - ما که از نزدیک دستی بر آتش داشتیم، می‌دیدیم - خاصیت تلاقی ناس و الله با واسطه مفسران قرآن و پیام الهی در نقطه مقدس مساجد اتفاق افتاد و این کانون‌ها آنچنان نقش خود را در تاریخ نشان دادند که کسی نمی‌تواند منکر شود.
بقیه انقلاب‌هایی که در دنیای اسلام اتفاق افتاد که مثل انقلاب اسلامی بودند، به همین شکل بود‌ه‌اند. در الجزایر مبارزات مردم خیلی سخت بود و با ارتش بزرگ فرانسه جنگ داشتند و دوره‌ سختی بود که بیش از یک میلیون شهید دادند. ما در همه مبارزات انقلاب و بعد از انقلاب و دوران دفاع مقدس و تا به امروز، حدود 200 هزار شهید دادیم. ولی الجزایری‌ها فقط در دوران انقلابشان یک میلیون شهید دادند. نماینده‌ی الجزایر بعد از پیروزی به ایران آمده بود. ما آن موقع جوان بودیم. در مسجد آیت‌الله طالقانی سخنرانی کرد که در خیابان استانبول بود و ما هم بودیم. ایشان می‌گفت: «فرانسوی‌ها همه چیز ما را گرفته بودند، جز مساجد ما را نگرفته بودند که این برای ما مانده بود و از همان جا حرکت کردیم و پیروز شدیم.» این تفسیر او بود.
الآن در تاریخ ما می‌بینید مسجدالاقصی در دنیای اسلام به یک مرکز الهام‌بخش تبدیل شده است. در خاک فلسطین جاهای مقدس خیلی فراوان است . هر گوشه‌ای از خاک فلسطین را که ببینید، اثر یک پیامبر در آنجاست. مسجدالاقصی درخشندگی بیشتری دارد، هم قبله اول ما مسلمان‌ها بود و هم برای یهود و نصارا مقدس است. همه برای خودشان در آنجا هدف مقدسی دارند. الآن نبض سیاست جهانی، به خصوص منطقه‌ای دنیا در مسجدالاقصی می‌زند. آنجا بسیار حساس شده و همین برنامه‌های هفته مساجد، ناشی از برکات مسجدالاقصی است. وقتی که صهیونیست‌ها به مسجدالاقصی اهانت کردند، دیدیم که چه خشمی در سراسر دنیا به وجود آمد! امروز هر وقت اشاره‌ای به اهانت به مسجدالاقصی می‌‌شود، دوباره خون مردم به جوش می‌آید. این چه رمزی دارد؟
همان نکته‌ای است که خداوند نقاطی را روی زمین برای تلاقی انسانها، اراده‌ خود، مبشّران و مفسّران پیام خود انتخاب کرده و آنجا را مسجد نام نهاده است. قداست مسجد در بعضی از مساجد جلوه‌ی بیشتری دارد. شاید آن هم خواست خداوند است که آنها قبله می‌شوند، مثل کعبه و مسجدالاقصی.
نتیجه اینکه مسئله اساسی ائمه جماعات در مساجد این باشد که با توده مردم سر و کار داشته باشند و هر طرح برنامه‌ای که لازم است، طرح کنند که سرو کار مردم با مسجد زیاد باشد. البته مسجد ویژگی‌هایی دارد که جاهای دیگر نمی‌توانند داشته باشند. انسان در جاهای دیگر یک حالت دارد، ولی در مسجد از همان لحظه‌ای که راه مسجد را انتخاب می‌کند، خدا را می‌‌بیند و یک حالت معنوی و عرفانی به انسان دست می‌دهد و سعی می‌کند با وضو وارد شود و پاک باشد.
احکام مساجد هم آنچنان تقدسی را به ما ارایه می‌دهد که آثار وجود خدا بیشتر در آن دیده می‌شود و انسان با همان برداشتــی که دارد، ساخته می‌شـود و انسـان‌سـاز اسـت. لذا مراجعات مردم به مساجد با سایر نقاط جغرافیایی کره‌ زمین یکسان نیست. اینجا جایی است که وقتی انسانها می‌آیند و خارج می‌شوند، تفاوت می‌کنند. اگر ما درست عمل کنیم، می‌توانیم انسان‌سازی را به عنوان بهترین دست‌آورد مساجد شاهد باشیم. ما جمهوریت و حاکمیّت مردم را از مساجد داریم. تداوم این هم مرهون به اعتبار مساجد است.
اگر روزی اعتبار مساجد و اعتبار روحانیت و مفسران پیام الهـی را از ما بگیرند، دوباره همان تفرقه و تشتّت و همان بی‌هویتی در دنیای اسلام به وجود می‌آید. اینجا چنین خاصیتی دارد که محل تجمع و اتحاد واقعی و همدلی مردم بر محور پیام و اراده‌ی خداوند است.
این بحث خیلی به حرف نیاز دارد و در این برنامه نمی‌گنجد و به برادران ائمه جماعات تأکید می‌کنم که این نقش مهم تلاقی مردم و خدا را جدّی بگیرند. وقتی که امام برنامه‌های جهادشان را شروع کردند، خیلی‌ها به این راه عقیده نداشتند. بعضی‌ها فکر می‌کردند هر پرچمی که قبل از ظهور حضرت قائم(ع) برای حکومت بلند شود، پرچم ضلالت و انحراف است و امام این تابو و طلسم را شکستند. البته به تنهایی نمی‌توانستند و شاگردانش او را همراهی می‌کردند. راه را باز کردند، ایشان همیشه در صحبت‌هایشان به ما می‌گفتند که شما هرجا می‌روید، از مسجد شروع کنید و با مسجد سر و کار داشته باشید.
در کشور هم زیاد نبودند ائمه جماعاتی که حاضر باشند با شاگردان امام همکاری کنند. خیلی‌ها می‌ترسیدند و عده‌ای هم عقیده نداشتند و فکر می‌کردند راه به جایی نمی‌بریم. اما به مقصد رسیدیم و امروز هم باید همان راه را ادامه بدهیم و سعی کنیم که مساجد با محتوای اصلی مدیریت نظام فاصله نداشته باشند و اسلام همان محور اصلی و جایگاه اصلی را در اداره‌ی نظام داشته باشد. هر وقت امت اسلامی از این مرکزیت اسلامی فاصله گرفته، ضعیف و ضعیف‌تر و منهدم شده است و هرجا که به این محوریت برگشت، دوباره عزیز و قوی شده است. ولی معمولاً هواهای نفسانی، خودخواهی‌ها و شیطان‌ها نمی‌گذارند این جاده مستقیم دایماً پیموده شود.
نکته دومی که می‌خواهم روی آن تأکید کنم، آموزش است. شما بهتر از خیلی‌ها و من می‌دانید که پیامبر اکرم(ص) وقتی که وارد مدینه شدند، محور کارشان آموزش بود و متن آموزشی ایشان هم قرآن بود. قرآن به تدریج نازل می‌شد و هر آیه‌ای که نازل می‌شد، سوژه درس جدید بود. در اولین جلسه درس خود پیامبر(ص) توضیح می‌دادند، شأن نزول آن موقع روشن بود و فهم آیات هم آسان‌تر بوده است. چون منطبق با واقعه‌ای بود که در همان جا اتفاق می‌افتاد، ولی پیامبر معمولاً با تفسیر و تأمل تذکر می‌دادند و می‌گفتند که این مخصوص این واقعه نیست. اینجا نازل شده، اما به خیلی چیزهای دیگر نظر دارد.
شاید مهم‌ترین کاری که پیامبر(ص) در این دوره می‌کردند، تعلیم و تربیت در مسجد بود. گویا در مدینه تا آخر عمر پیامبر 9 مسجد ساخته شده و در هر 9 مسجد انسان‌هایی بودند که قرآن تفسیر می‌کردند. تفسیر قرآن هم مثل درس معمولی و کلاس مدرسه نبود، می‌نشستند درباره وظیفه جدید و عرفان جدیدی که از طرف خداوند به دست آنها رسیده بود، بحث می‌کردند و به نتیجه می‌رسیدند. انسان‌هایی ساخته می‌شدند و می‌رفتند.
تفسیر قرآن مهم‌ترین کاری بود که در دوران پیامر اتفاق می‌افتاد، اما اهمیت قضیه این است که قرآن یک مسأله ساده‌ی فلسفی یا مسایل با عقاید خاص ومناسک خاص عبادی نبود، بخشی از آن اینها بود و همه مسایل زندگی را شامل می‌شد. حتی به علوم دقیق هم اشاره می‌شد. منتهی قرآن کتاب تخصصی یک علم خاص نبود، ولی این علوم را هم شامل می‌شد، حتی موقعی که در مکه بودند که مسلمان‌ها اجتماع درستی نداشتند، آیات کوتاهی که نازل می‌شد این‌قدر محتوا داشت که برای مسلمان‌ها بسیار بسیار آموزنده بود و بعداً هم در مدینه این مسایل بیشتر باز می‌شد. این آموزش امروز به جای 9 مسجد مدینه و مسجدالنبی، در سراسر دنیا پخش شد و دبیران ما در ده‌ها هزار مسجد این آموزش‌ها را ارایه می‌دهند. اما به نظر می‌رسد که الآن جامعیت آموزش را نداریم.
هر امام جماعتی با سلیقه، معلومات و عقاید خود مردم را تربیت می‌کند. ولی بُعد درستش این است که با واقعیت‌های آن جامعه و امکاناتی که در اختیار امام جماعت است، این کار انجام شود و خیلی هم مهم است. جمع این تعداد از مردم در طول سال خیلی بزرگ است. اما چه خوب است که این کار را به صورت برنامه‌های جامع و حساب شده تنظیم کنیم و مطابق با شرایط روز ونیازهای کشورمان در داخل و خارج و منطقه تنظیم کنیم. شرایطی که بر ما تحمیل می‌شود و یا چیزهایی که ما باید به دنیا ارایه بدهیم، مساجد با برنامه و متون و اهداف مشخص شده بتوانند این دوره‌ها را بگذرانند و به مردم دوره بدهند و هر روز هم گروه جدیدی به دانش‌آموزان این مراکز اضافه می‌شوند و مراتب بالاتر را می‌پیمایند.
شما تاریخ دانش و علم را مطالعه کنید. در دوره‌های گذشته معمولاً حوزه‌های علمیه دینی، همه علوم روز را تعلیم می‌دادند، هیچ رشته‌ای از علوم نبوده که در حوزه‌های دینی تدریس نشود. علوم انسانی به خاطر وظیفه پرورشی و تربیتی که به عهده‌ی مساجد بود، تقدم داشته است، ولی علوم دیگر را هم تعلیم می‌دادند. امروزه بسیاری از علوم تغییر کردند وبه تاریخ علوم پیوستند. اگر مساجد ما همکاری داشته باشند و چند مسجد مهم با استفاده از امکانات، این کار را شروع کنند و با انسان‌هایی که می‌شناسند و کسانی که عاشق هستند، از طریق مساجد مطالبشان را عرضه کنند، این بحثها در مساجد به صورت منظم انجام می‌شود. کلاسهایی که تشکیل می‌دهید، می‌تواند برای همه طبقات مختلف باشد و دانشمندان بزرگی می‌توانند در ظرفی که شما ایجاد می‌کنید، تخصص‌های عالی را ارایه بدهند. کلاس‌های دانشگاهی هم این‌گونه است که به درجات عالیه می‌رسند.
در مساجد هم می‌توانیم این موارد را بامحتوای دینی و چاشنی اسلامی تنظیم کنیم و مرکز آموزشی برای کسانی باشیم که می‌خواهند علوم روز را یاد بگیرند. مسایل سیاسی دنیا نمی‌تواند خارج از مساجد باشد. در مساجد حتماً باید کلاس‌های سیاسی سطح بالایی باشد و انسان‌های دانایی، مراجعان را از آنچه که هست و آنچه که باید باشد و راهی که باید برویم، آگاه کنند. مساجد با ظرفیت و تقدسی که دارند و با عشق و علاقه‌ای که هست و خیلی‌ها می‌‌خواهند از مساجد چیزی یاد بگیرند، می‌توانند این ظرفیت عملی را ایجاد کنند. اگر شما نمونه‌هایی را شروع کنید، افراد خیّر فراوانی در دنیا هستند که امکانات را در اختیار شما می‌گذارند.
کسانی که الآن مسجد می‌سازند، زیاد هستند. افرادی هستند که همه هستی خود را صرف ساخت مسجد می‌کنند، قطعاً اینها حاضرند کمک کنند، مردم مدرسه، دانشگاه و ... می‌سازند. اگر تقدس مسجد را به تقدس دانش، علم و تربیت و آگاهی اضافه کنیم، می‌تواند شکل منظمی به خودش بگیرد. در موقعی که حکومت اسلامی در ایران نبود، می‌توانستیم تا حدودی این کار را انجام بدهیم، ولی الآن بیشتر می‌توانیم و در حال حاضر باید مسایل حکومتی در مساجد شکل بگیرند و اهل مسجد باید صاحب‌نظر باشند و نظر بدهند.
از میان دهها نوع خدمتی که مسجد امروز می‌تواند به جامعه اسلامی و دنیا عرضه کند، امروز به دو نقطه اشاره کردیم که یکی بُعد جمهوریت و مردمی و تلاقی مردم و برنامه‌های الهی در مسجد و دوم بعد پرورشی و آموزشی است که مساجد دارند. هر دوی این را الآن شما دارید و اگر اینها شکل داده شوند و منظم باشند و ورودی و خروجی مشخص و برنامه تنظیم شده و زمان‌بندی شده داشته باشند، خود را نشان می‌دهند و جاذبه بیشتری خواهند داشت. شاید مرکز رسیدگی به امور مساجد تهران بتواند پیشتاز این راه باشد و این سنّت حسنه را برای تاریخ ایران به یادگار بگذارد. انشاءالله از برنامه‌ها و مقالات این اجلاس استفاده کنید.
والسلام علیکم و رحمه‌الله