سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم افتتاح همایش کارآفرینی دیجیتالی

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم افتتاح همایش کارآفرینی دیجیتالی

  • سالن اجتماعات وزارت کار
  • سه شنبه ۲۶ تیر ۱۳۸۶

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
از جوانانی که تلاش کردند تا این همایش را برای اولین بار در جهت آگاهی بیشتر مردم تنظیم کردند، تشکر می‌کنیم. همچنین از حمایت‌های آقایان دکتر آقامحمدی و دکتر جلالی که جوانان را تشویق کردند تا از روح ابتکارات خود استفاده کنند، تشکر می‌کنیم.
حقیقتاً این کار مال جوانان است. خود دیجیتال مربوط به نسل نو می‌شود وجوانان باید برای کار در میدان باشند. ما در این میدان فقط می‌توانیم تماشاگر باشیم.
در سالهای دوران سازندگی متوجه شدیم که دیجیتال در دنیا حرف اول را می‌زند. به همین خاطر کار را تقریباً از صفر شروع کردیم. همان موقع با انتقادها و مخالفت‌ها مواجه شدیم. وقتی وزارت پست و تلگراف بحث تلفن دیجیتال و تلفن همراه را مطرح کرد، گروهی آن را به عنوان لوکس بازی و بلندپروازی مطرح کردند و در خصوص دیجیتال هم گفتند چون جامعه ما هنوز در آن حدی نیست که بتواند از آن استفاده کند، پس اتلاف سرمایه است.
من با حوصله در سخنرانی‌های زیادی به تناسب موضوع سخنرانی، از این مسئله دفاع کردم. اگر به بایگانی آن روزها مراجعه کنید، متوجه می‌شوید که بحث‌ها در جامعه ما چگونه بود. ولی امروز شاهدیم که اصل مسئله از این حرفها گذشته و کسی منکر این چیزها نیست.
البته در تاریخ ما همیشه در برخورد با چیزهای نو مشکل داشتیم. وقتی که برق، تلفن، ماشین، بلندگو و رادیو به ایران آمده بودند، در داخل با چالش مواجه شده بودند. این اشکال از آموزشهای سنتی خشک و بی‌روح غیراسلامی است که متأسفانه عده‌ای به نام اسلام و مذهب از این روش دفاع می‌کنند. اینان می‌خواهند با علم کردن روشهای سنتی به عنوان ارزش، جلوی پیشرفت، توسعه و نوآوری را بگیرند. این شیوه در جوامع ایدئولوژیک خطر است. باید رهبران فکری جامعه، به خصوص ما مسلمانان توجه بدهیم که یکی از اسماء خداوند بدیع است که بدیع یعنی مبتکر.
خداوند خواسته که ما به اسماء خداوند نزدیک شویم. ابتکار از خواسته‌های خداوند است که در اختیار انسانها قرار داده است. هرچه خود را به صفات جمال و جلال خدا نزدیک کنیم، به خداوند نزدیک‌تر می‌شویم. ادّله لفظی فراوانی در قرآن و رویات داریم که باید پیشتاز نوآوری‌ها در تاریخ بشریت باشیم.
اگر پیامبر اسلام در حیات خودشان متوجه می‌شدند که مثلاً فن جدیدی در گوشه‌ای از دنیا به وجود آمد، مسلمانان را مأمور می‌کردند که بروید، یاد بگیرید و برگردید. این دستور، آن هم در جزیره‌العرب که حتی یک مکتب‌خانه هم پیدا نمی‌شد، معنادار است. این روحیه اسلام و قرآن است که ما هم باید آن را داشته باشیم.
شک نداریم که امروز تکنولوژی و دانش دیجیتالی موتور محرکی است که دارد بشریت را با سرعت بالا به جلو می‌برد. الحمدلله ما هم در آستانه این مسیر هستیم، ولی خیلی عقبیم. اگر ژاپن و حتی کشورهایی مثل هند و مالزی را با خود مقایسه کنیم، می‌بینیم به اندازه آنها جلو نیامدیم.
با سرعتی که دیجیتال را در اوایل دهه هفتاد آغاز کردیم، انتظار داشتیم امروزه یک کشور کاملاً دیجیتالی باشیم، ولی هنوز در مسیریم. البته باید خداوند را شکر کنیم. چون همین نمایشگاه کوچکی که برگزار کردید، نشان می‌دهد که کم‌کم داریم در جایگاه مناسب قرار می‌گیریم.
بحث کارآفرینی یک بحث مورد نیاز جامعه امروز است که یکی از دردهایش بیکاری، آن هم بیکاری قشر تحصیلکرده و متخصص است. لذا خود احتیاج عاملی شده که بیشتر از گذشته وارد میدان شویم. معمولاً احتیاج انسانها را پیش می‌برد. البته احتیاج واقعی است و مهم احساس احتیاج است. خیلی‌ها احتیاج دارند. وقتی که بشر احساس نیاز واحتیاج کند، وارد میدان می‌شود.
تا انسان مبتلا به درد نشود، دنبال دارو نمی‌گردد. چون نیازی به دارو ندارد. تا گرسنه نشود، دنبال غذا نمی‌رود. ولی وقتی گرسنه شد، به در و دیوار می‌زند تا خود را سیر کند. این حالت مختص انسان نیست. همه موجودات این‌گونه هستند. همه موجودات زنده براساس نیازهایشان پیش می‌روند و ترقی می‌کنند.
یکی دو مثال می‌زنم و بعد از آن یک بحث اساسی را خدمت شما مطرح می‌کنم. بحث کارآفرینی تقریباً به سال 1950 میلادی برمی‌گردد که واژه کارآفرینی در دنیا پیش آمد. آن موقع به صورت دانش نبود. بیشتر به فکر اشتغال بودند. کارآفرینی غیر از اشتغال است. اشتغال نتیجه کارآفرینی است.
الان رشته کارآفرینی در اکثر دانشگاههای معتبر و پیشرفته دنیا تدریس می‌شود. رشته مهم و به روزی است. آثارش را جوامع می‌بینند. هنوز تعریف درستی از کارآفرینی که متفق‌القول همه‌باشد، نیست. می‌توان از مجموعه بحث‌ها یک تعریف استخراج کرد که کارآفرینی‌‌چیست؟
از میان حرفهای فراوان و تعاریف بسیاری که از کارآفرینی شنیدیم، فکر می‌کنم درست‌ترین آنها این باشد که «کارآفرینی این است که انسانهایی فرصت‌ها را بشناسند و بتوانند راه تبدیل این فرصت به کار و کسب را بپیمایند.» یعنی شناخت فرصت و تبدیل آن به یک امر نقد و قابل استفاده.
این تعریف، روح کارآفرینی است. اینکه شما در دانشگاهها چه درس می‌دهید و چگونه می‌گویید و جوانان را براین اساس تربیت می‌کنید، بحث دیگری است. حتماً با تعاریف دیگری هم مواجه هستید و عالمانه‌تر و فنی‌تر از ما بیان می‌کنید.
مثالی که می‌خواهم بزنم، از میان انبوه مثالهایی است که دیدیم و شنیدیم. یک مثال از گذشته می‌زنم. مثال من دانشگاه آزاد اسلامی است. اول انقلاب بحث انقلاب فرهنگی مطرح شد و دانشگاهها تعطیل شدند و همان مقداری که از گذشته بود، از بین رفت. یک دفعه متوجه شدیم. - البته پیش از انقلاب هم متوجه بودیم – که نیاز اساسی جامعه ما تحصیلات عالیه است و مردم به شدت تشنه هستند. همه خانواده‌ها می‌خواهند بچه‌هایشان را به دانشگاه بفرستند، اما این امکان در کشور وجود ندارد.
یعنی یک نیاز غیرقابل تأمین در سطح کل جامعه به چشم می‌خورد. خودمان از همین جامعه بودیم و وقتی مراجعه می‌کردیم، می‌دیدیم موقع کنکور دانشگاهها که می‌شد، حتّی یک دهم داوطلبان نمی‌توانستند وارد دانشگاه شوند. خیلی‌ها از اول مأیوس بودند و نمی‌آمدند. چون هزینه وقتی و هزینه مالی شرکت در کنکور را برای خود به صرفه نمی‌دانستند.
این نیاز عظیم جامعه، آن هم در بین قشر جوانان و همه خانواده‌ها احساس می‌شد و دولت می‌بایست این نیاز را برآورده کند که نمی‌توانست. هنوز که 25 سال از آن زمان می‌گذرد، دولت نتوانسته است ظرفیت آموزش عالی کشور را با نیاز جامعه برابر کند. وقتی قانون اساسی را می‌نوشتیم، برای آموزش و پرورش رایگان نوشتیم، ولی نمی‌توانستیم برای دانشگاه هم رایگان بنویسیم. به همین خاطر نوشتیم باید براساس نیاز جامعه باشد که منظور ما نیاز آن روز جامعه بود.
تشخیص دادیم که تشنگی تحصیلات عالیه در جامعه زیاد است و آبی نیست. مردم حاضرند برای رفع تشنگی خود هزینه کنند. یعنی فرش، اتومبیل و سایر وسایل زندگی خود را بفروشند تا بچه‌هایشان تحصیل کنند. بررسی کردیم و دیدیم می‌توانیم فضا را تأمین کنیم. گفتیم از اوقات تعطیلی مدارس و دانشگاهها استفاده می‌کنیم. برای استاد هم عده زیادی در بخشهای مدیریتی و بخش خصوصی و دولتی بودند که می‌توانستیم از آنها استفاده کنیم. حساب کردیم و دیدیم می‌توانیم تحصیلات عالیه را بدون هزینه دولت و با خرج خود مردم و با استفاده از موجودیت فعلی جامعه توسعه بدهیم.
همین را خدمت امام مطرح کردیم و ایشان زود دریافت کردند و فرمودند: «کار درستی است و بروید بکنید.» گفتیم: «الان روحیه انقلابیون تحصیلات غیردولتی را نمی‌پذیرد.» ایشان فرمودند: «این مشکل را من حل می‌کنم و شما کارتان را شروع کنید.» واقعاً حل کردند. یک میلیون تومان دادند و اعلام کردند و رسماً گفتند: «کار خوبی است.» من هم در نمازجمعه برای مردم تشریح کردم.
الان شما نتیجه‌اش را می‌بینید. نزدیک 2 میلیون فارغ‌التحصیل و نزدیک 1 میلیون و 300 هزار دانشجو، نزدیک 50 هزار عضو هیأت علمی پاره‌وقت و تمام وقت و 13 هزار متر مربع فضای آموزشی و حدود 300 تا 400 واحد در شهرهای کوچک و بزرگ دارد. هنوز تشنگی مردم برطرف نشده است. هنوز هم بخشی از جوانان در امتحان کنکور مأیوس برمی‌گردند.
باید به گونه‌ای امکانات را فراهم کنیم تا هرکسی که خواست درس بخواند، راهش باز باشد. درس خواندن و وقت گذاشتن، آن هم با هزینه خودشان کار خوبی است.
می‌خواهم بگویم کشف فرصت مهم است. این یک فرصت بود که کشف شد. راه تبدیل این فرصت به پروژه عملیاتی و اجرایی مهم بود که نتیجه بسیار خوبی داشت. الان یک بخش خصوصی وغیردولتی با هزینه سالانه 1 میلیارد تومان این آموزش را به مردم می‌دهد. الان در مقطع دیگری قرار گرفتیم. یعنی انبوه کسانی که درس خواندند و در حال تحصیل هستند، به مقاطع بالای تحصیلی، یعنی کارشناسی ارشد، دکترا و فوق تخصصی که حقشان است، احتیاج دارند. یعنی هم مردم می‌خواهند و هم جامعه احتیاج دارد. الان این ظرفیت یک فرصت است. باید از این فرصت استفاده و آن را تبدیل به واقعیت‌های میدان آموزش کرد.
کسانی که به همه مقاطع رسیدند و ابتکار و اختراع داشتند – چون روحیه ابتکار واختراع در بین مردم بالاست – احتیاج دارند که رابطه و سیستمی بین آزمایشگاه تا کسب و کار و بازار وجود داشته باشد تا آینده خود را ببینند که صنعت چگونه در اختیارشان است. همه این مراحل نیاز به طراحی و پشتیبانی دارند تااحساس نیازقشر تحصیل کرده تبدیل به واقعیت‌های میدان شود. اگر چنین شود، میلیونها شغل ایجاد می‌شود.
الحمدلله جامعه ما حداقل به صورت تئوریک به این مسایل توجه دارد. در همین گزارشها و سخنان کوتاه دکتر آقامحمدی و دکترجلالی دقت‌هایی دیدم که امیدوارکننده بود. البته آنها فقط اشاره کردند. بالاخره روستاهای ما مرکز انسانهای خوب، ناب و خوش استعداد است و می‌توانند بهتر از زندگی شهری، شرایط یک زندگی خوب را داشته باشند. باید از این فرصت استفاده کنیم.
به جای اینکه بچه‌های روستاها به شهر بیایند و حاشیه‌نشین و آواره و گاهی گرفتار مشکلات شهری و مسایل انحرافی شوند، باید در همان روستاها این فرصت را در اختیار آنها قرار دهیم. الان در آمارها داریم که تعداد افراد روستاها روز به روز کمتر می‌شود که باید با برنامه‌ریزی حتی کسانی را که به شهرها آمدند و و آواره شدند و خیری ندیدند، به روستاها برگردانیم.
کم‌کم می‌خواهم وارد بحث دیجیتال شوم. اگر در روستاها همین شیوه کارآفرینی دیجیتالی را بکار بگیریم، جواب می‌دهد. در روستاها راههای زیادی برای اشتغال است؛ اما دیجیتالی بهترین راه است که باید بیشتر برای مردم توضیح دهید. کارآفرینی دیجتیالی را بهتر از من می‌دانید و تعاریف بسیار خوبی هم ارائه کردید. هم کارها را سریع انجام می‌دهد، هم واسطه را حذف می‌کند. هم دقیق‌تر انجام می‌دهد و هم یکجا قابل رؤیت است و دنیا را به هم می‌دوزد.
این کار در دنیا شده و ما درست استفاده نکردیم. دنیا مرزها را برداشته است. الان مرز جغرافیایی برای انتقال دانش و انفجار اطلاعات بی‌معناست. اگر امروز یک حرف قابل قبول در فلان کشور پیشرفته مطرح شود، همان موقع مردم روستاها – اگر دیجیتالی باشند – دریافت می‌کنند، تصمیم می‌گیرند و خود را با آن قافله همراه می‌کنند. ما می‌توانیم این کار را بکنیم، چون مرزها برداشته شد. ما باید مرز زمان را بشکنیم که دیجیتالی شکسته است.
الان برای یک کار بزرگ نیاز به زمان طولانی نیست. در صورت عدم توجه به دیجیتال مدتی باید با کاغذ بازار پیدا کنید و طرف خود را بشناسید و مشتری پیدا کنید و وسیله انتقال پول و کالا را پیدا کنید. همه اینها با زدن چند دکمه روی یک جعبه کوچک که در اختیارتان است، یعنی کامپیوتر، امکان‌پذیر است.
در سند چشم‌انداز 20 ساله اعدادی را در نظر گرفتیم که می‌خواستم توضیح بدهم. اما مجری محترم برنامه اعلام کردند این عدد 6464 محتوای خاصی دارد که باید با شرکت در مسابقه منظور از آن را بگویید. در سند چشم‌انداز دو سه نکته بسیار مهم را در نظر گرفتیم که یکی همین دانایی به عنوان محور است.
فرض ما براین است که امروزه بدون دانش و بدون تکنولوژی ناشی از دانش – و نه تکنولوژی حاصل از خریدن و وارداتی – نمی‌توانیم به اهداف چشم‌انداز برسیم. یعنی نمی‌توانیم 18 سال دیگر پیشاپیش 28 کشوری که قلمرو مسابقه چشم‌انداز هستند، حرکت کنیم. در دو سالی که گذشت، نه تنها جلو نرفتیم، بلکه عقب رفتیم. باید خیلی سریع حرکت کنیم. شاید به خاطر همین دو سالی که از دست دادیم، اگر روزی می‌بایست با 5/8 درصد تولید به اهداف می‌رسیدیم، الان باید با 10 تا 12 درصد رشد تولید به آن برسیم. چون وضع عوض شده است.
در این سند به دانایی اهمیت زیادی دادیم. در کنارش هایتک را مهم دیدیم. چند نوع هایتک را گفتیم که یکی از آنها it و Ct است که الان دنبالش هستید. آن را در کنار انرژی هسته‌ای و تولید انرژی به شیوه عملکرد خورشید، یعنی به شیوه جوش هسته‌ای– و نه با شیوه شکافت هسته‌ای – گذاشتیم. دنیا امروز دارد به سرعت به آن طرف می‌رود. اگر دنیای پیشرفته یک روز بر این صنعت مسلط شود و انحصار را در دست بگیرد، برای کشورهای جهان سوم واویلاست.
یعنی اگر بتوانند با جوش هسته‌ای به تولید انرژی برسند، در رقابت‌ها غیرقابل دسترس می‌شوند. چون این شیوه خطرات هسته‌ای را ندارد و محیط‌زیست را نیز آلوده نمی‌کند. موادش آب دریاست و به هیچ ماده دیگری نیاز ندارند. علم و تکنولوژی آن مهم است. ما روی این علم هم تکیه کردیم و گفتیم باید به آن برسیم.
الان بعضی از دانشگاههای ما مخصوصاً بعضی از واحدهای دانشگاه آزاد با تمرکز بیشتر به این طرف می‌روند. ولی این کار نیاز به انبوه پشتیبانی دارد. چون باید کارهای زیادی روی آن انجام شود. اگر این ابزار را در اختیار چشم‌انداز نگذاریم، معلوم نیست که بتوانیم به اهدافش برسیم.
همایش شما درست به نقطه اساسی خواست سند چشم‌انداز توجه کرده است. آقای آقامحمدی در اظهارات خود به نکاتی اشاره کردند که قابل توجه است و نمی‌توان به آسانی از آنها عبور کرد. الان در بهره‌وری از نیروی انسانی و دانش که نکته اساسی بهره‌وری است، کم استفاده می‌کنیم. در تولیدات بیشتر از منابع خدادادی که نفت و گاز، معادن، آب فراوان و هوای خوب است، استفاده می‌کنیم. یعنی منابعی که در خلق آنها هیچ نقشی نداشتیم و کاری نکردیم.
یا از ماشین‌آلات دست دوم و دست چندم استفاده می‌کنیم که همه آنها را با فروش منابع خدادای وارد می‌کنیم. یعنی صرف ماشین‌آلات و استفاده از مواد. این دو ضلع یک مثلث است. ضلع سوّم که باید طولانی‌ترین باشد، نیروی انسانی و بهره‌وری است. در سیاست‌ها میزان استفاده از بهره‌وری در رشد را 5/3 درصد دیدیم. الان این شیوه به جای ترقی، تنزل کرده است.
فقط با علم دیجیتال می‌توان این خلاء را پر کرد. مقدار زیادی با تکنولوژی دیجیتال امکان‌پذیر است که باید در همه زمینه‌ها به دست آوریم. الان نقطه ضعف ما و تفاوت ما با ژاپن همین است. به این دلیل خود را با ژاپن مقایسه می‌کنم که روزی که ژاپنی‌ها حرکت کردند، ایران هم حرکت کرده بود. چون امیرکبیر موقعی به فکر پیشرفت ایران افتاده بود که ایران با ژاپن قابل مقایسه و حتی بهتر از آن کشور بود. از هند که خیلی جلوتر بودیم. الان میزان بهره‌وری آنها را ببینید. دیروز یک زلزله 8/6 ریشتری دوبار ژاپن را لرزاند و بسیاری از نیروگاههای هسته‌ای این کشور را لرزاند. ولی به خاطر پیش‌‌بینی‌های دیجیتالی، به موقع خاموش کرده بودند. فقط از یک نیروگاه مقداری آب آلوده نشت کرده است. اگر این زلزله در جایی مثل ایران اتفاق بیفتد، اوضاع جبران‌ناپذیری خواهیم داشت. البته ژاپنی‌ها به ادلّه زیادی ساختمانها و کارخانه‌های خود را متناسب با زلزله طراحی کردند و ساختند. در حالی که ما این کار را نکردیم.
به هرحال در شرایطی که هستیم، باید در خیلی از بخشها، از جمله و بیش از همه در استفاده از دیجیتال سریعتر حرکت کنیم. شهر،شهروند، جامعه و دولت الکترونیک خیال نیست. برای سیستم اداری ما الفاظ ناآشنایی است، اما در خیلی از جاها به آن عمل شده است. در همین نمایشگاه چند نمونه را دیدم که زندگی خود را در مقیاس کوچک الکترونیک کرده بودند. می‌توانیم این شیوه را مدیریت کنیم. چون علم کارآفرینی، شعبه‌ای از مدیریت است. اصلاً در بخش مدیریت دیده می‌شود و مدیریت در دنیای امروز تنها با این ابزار می‌تواند یک مدیریت واقعی باشد. اگرچه مدیریت شفاهی، رو در رو، کاغذی و پستی با امکانات ثابت قابل استفاده است، اما امروز از آن دوره‌ها گذشته است. انسان نباید وقت با ارزش خود را صرف این چیزها کند. باید خیلی جلوتر از اینها حرکت کند.
انشاءالله با شروع این همایش و همکاری صدا وسیما و مطبوعات و به خصوص دانشگاهها گام جدیدی در جامعه برداریم. الان وضع دانشگاههای ما خوب است. رشته‌های کارآفرینی و دیجیتالی را دارند و مسایل هایتک را در همه زمینه در دستور کارشان دارند. دانشمندان و دانشجویان بسیار خوبی داریم.
در همین مسابقاتی که اخیراً انجام شده، دانشجویان مبتکر و مخترع ایرانی خیلی خوب درخشیدند. با اینکه حمایت نظام و دولت را نداشتند و خودشان رفتند، بسیار موفق عمل کردند. یکی از آنها را در این همایش دیدم.
این استعدادها شایسته پشتیبانی و توجه بیشتر، ارائه راهکار و حمایت هستند. باید خود را از پوسته شیوه‌های سنتی نجات دهیم و با شجاعت، امید و پشتیبانی علما، دانشمندان و دولت وارد شیوه‌های امروزی شویم و امکانات را در اختیار کارآفرینان دیجیتالی قراردهیم. رسیدن به اهداف چشم‌انداز، آرزوی دور و درازی نیست. انشاءالله می‌رسید.
شما را به خدای بزرگ می‌سپاربم و دعا می‌کنیم تا ایرانیان از حق و استحقاقی که در تاریخ دارند، محروم نشوند.
والسّلام علیکم و رحمه الله