بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
اهمیت زیادی برای برنامههای ویژه سازمان ملل و وزارت بهداشت و درمان قائل هستم و با عشق و علاقه، افتخار حضور در جمع شما را پذیرا شدم.
مسأله جالبی است، بحث جمعیت امروز در دنیا بسیار با اهمیت است و در تمامی ابعاد مهم تلقی میشود. بخصوص گرایشی که امسال سازمان ملل به آن داده و به بخش خانمها و زنان پرداخته و مسائل خانمها را در بحث جمعیت جهان مورد توجه قرار داده است. تجربهها نشان داده که برنامههای سازمان ملل در روز جهانی جمعیت تأثیرگذار بوده است و در کل دنیا آثارش را نشان داده است.
خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران در این بحث، دستی پر دارد و با افتخار امروز میتواند به عنوان یکی از کشورهای موفق در دنیا مطرح شود و اگر داوران جهانی تعصبهای خاص را کنار بگذارند، میتوانند جمهوری اسلامی در تنظیم جمعیت و در بها دادن به نقش خانمها در این بخش به عنوان یک الگو در دنیای امروز معرفی کنند و وزارت بهداشت و درمان، از روزی که وارد این بخشها شده، تجربه خوبی را بدست آورده و افتخارات زیادی را در برنامه عمل دارد.
همانطور که جناب آقای دکتر اکبری گفتند ما اوایل انقلاب با انفجار جمعیت مواجه بودیم که قبل از انقلاب هم اینگونه بود. بعد از انقلاب بخاطر یک مسأله فکری که در بین نیروهای انقلابی دنیا و از جمله ایران بود، انفجار جمعیت تشدید شد. قبلاً بحث مهمی بین نیروهای مبارز و نیروهای اردوگاههای استکبار مطرح بود که به باور انقلابیون رسیده بود که تز کنترل جمعیت تزی استعماری است و نظرات مالتوس را به عنوان آیههای مقدس استعمار تفسیر میکردند. ولی بعداً همین نیروهای انقلابی متوجه شدند که مسأله قابل توجه است. تا در کشوری مسئولیت به عهده آنها نبود، براساس افکار انقلابی اینجوری فکر میکرد، ولی وقتی مسئول اداره جمعیت کشور شد، دید کار دشواری است و در دنیا نیز دشوارتر است.
البته هنوز هم اردوگاه استکبار انفجار جمعیت را در کشورهای جهان سوم برای خود خطرساز میداند. ولی عوارض مستقیم انفجار جمعیت در کشورهای فقیر برای خود این کشورها دردسرهای زیادی دارد و برای خانوادهها نیز مشکلآفرین است.
به هرحال خیلی روشن است اگر همین وضع فعلی ادامه پیدا کند، در آینده میبینیم که جمعیت دنیا به ده میلیارد نفر خواهد رسید و فشار زیادی بر منابع موجود کره زمین خواهد گذاشت. هرچند ممکن است دانش بشری از عهده اداره چنین جمعیتی برآید، ولی مشکلی که از لحاظ خانوادهها و افراد در شرایط فعلی وجود دارد، خیلی مهم است و ما باید روی آن دقت زیادی داشته باشیم.
شما میدانید که کشورهای پیشرفته الان اکثراً دچار رشد منفی میشوند و این هم چیز درستی نیست، چون حداقل جمعیت موجودشان را اگر روزی پیر ببینند و فرسوده شوند و از نیروهای جوان با نشاط برخوردار نباشند، تحقیقاً دچار نوعی افت در همه زمینهها خواهند شد. بشریت با شرایطی که دارد، برای اداره جمعیت به طور قطع نیاز به نظم خواهد داشت. این نظم گاهی در جهت تشویق توالد و تناسل و گاهی در جهت مهار آن است. امروز در بسیاری از نقاط دنیا هنوز مسأله مهار اهمیت دارد.
در جمهوری اسلامی اتفاقی که افتاد حقیقتاً نشان از قدرت مانور دین اسلام وجهانی بودن و ابدی بودن اسلام دارد که با اجتهاد زنده در هر شرایطی میشود مسائل مهم را به صورت جدّی حل کرد ودچار دگم و تحجر و ایستایی نشد. فرهنگی که قبل از انقلاب بر فضای جامعه مذهبی حاکم بود، فرهنگ تشویق به نسل زیاد بود. روایت معروفی از پیامبر(ص) نقل میشد که «در قیامت من حتی به فرزندان سقط شده شما افتخار میکنم» مردم را به اینکه توالد را کم نکنند، تشویق میکردیم تا گوینده (لاالهالااله) را در دنیا زیاد کنند. تغییر جهت در چنین مسأله در دینی که از اجتهاد جدی برخوردار نباشد، کار آسانی نیست. ولی وقتی که کارشناسان ما، دانشگاههای ما اعلام خطر کردند و نشان دادند که مصلحت نظام در مسیر تنظیم جمعیت است، چیزی که رژیم قبل قانون خاصی برای آن گذاشته بود و ناموفق بود، وقتی که وارد عمل شدیم، خیلی زود موفق شدیم. آمار سال 65 زنگ خطری بود که نشان داد ما با رشد 8/3 درصد داریم به نقطه خطرناکی میرسیم. از همان موقع بحثها جدّیتر شد.
در سال 68 (بعد از جنگ) برنامه را جدیتر گرفتیم و خود من صحبتهایی کردم و دانشگاهها و وزارت بهداشت و درمان وارد شدند و البته شرایط اجتماعی ما نیز کمک کرد، امروز خیلی آسان صحبت از رشد 2/1 درصد میکنیم. کار خیلی بزرگی اتفاق افتاد. هیچ اجباری را به همراه نداشت. شما سراغ ندارید که جمهوری اسلامی کسی را مجبور کرده باشد. شرایطی را فراهم کردیم که مردم از لحاظ اسلامی تفکری را که داشتند، تعدیل شود و متناسب با مصلحت نظام بتوانند تصمیم بگیرند و امکاناتی را در اختیار مردم گذاشتیم و وزارت بهداشت و درمان به صورت وسیع وارد فرهنگسازی شد و سایر دستگاهها کمک کردند.
فکرمیکنم چند عامل بسیار مهم دیگر کار را برای ما آسان کرد. چون از لحاظ فرهنگی، مسلمان پذیرفت که این کار درست است. این، نکته بسیار مهمی بود. نکته دوم این بود که شرایط اقتصادی هم برای کشور ما این واقعیت را نشان دادکه خانوادههای عیالوار از این به بعد در اداره زندگی مشکل دارند و گذشتهها گذشتکه فرزندانرا ازسنین کودکی به مزرعه و کارگاه میفرستادند و به وسیله آنها کاسبی میکردند. بچه تا دوران تحصیلش باید به هزنیه خانواده و دولت تحصیل کند و نمیتواند بازده اقتصادی داشته باشد. این یک تحول عمده بود که در زندگی ما در بعد از انقلاب پیدا شد و خانوادهها را تشویق کرد که برای تنظیم خانواده فکر کنند.
یکی از مهمترین چیزهایی که اتفاق افتاد، مسأله با سواد شدن خانمها بود که حالا به گرایش جهانی جمعیت در امسال میرسیم. اینجا یکی از قلههای افتخار جمهوری اسلامی است که با مبانی قرآنی و اسلامی راه تحصیل را برای خانمها باز کرد و آنها را تشویق کرد و به عنوان یک وظیفه دینی و ملی خانوادهها را قانع کرد که باید دخترانشان درس بخوانند. من خودم فراموش نمیکنم، در سفری که به مناطق سنّینشین کشور داشتم و معمولاً علمای اهل سنّت موافق نبودند که دختران به مدرسه بروند، اصولاً خانوادهها هم موافق نبودند و ما در اجتماعات اهل سنت کمتر میدیدیم که خانمها شرکت کنند.
حتی در اجتماعات سیاسی و دینی هم کمرنگ بودند. معمولاً من در سخنرانیها و مذاکراتم با علما میگفتم باید این تفکر اصلاح شود و امروز وقتی به آنجا میروم، میبینیم دیگر نیازی به این تذکر نیست و آنها هم وارد میدان شدند. میدانید در گذشته بخش اعظم بیسوادی در خانمها بود و هرچه به اعماق روستاها و نقاط دورتر کشور میرفتیم، بیسوادی بیشتر میشد و انفجار جمعیت هم عمدتاً در اینگونه مناطق بود. ما در تهران که مرکز کشور است و اشتیاق زیادی هم دارند که به اینجا مهاجرت کنند، وقتی که آمار جمعیتی تهران را بعد از انقلاب نگاه میکنیم، طبیعی است. یعنی حدود 2 تا 5/2 درصد و یا کمتر است که مهاجرت را نیز شامل میشود. ولی در شهرستانها گاهی به 7 تا 8 درصد میرسیم و حواشی شهرستانها بیشتر بود. بیشتر روستاییها بودند که مهاجرت میکردند و انبوه توالد وجود داشت و بتدریج که خانمها وارد مدرسه شدند و تحصیلات واقعیت پذیرفته شد، تشویق شدند. کتاب در خانه وارد شد، دانشآموز و دانشجو در خانوادهها فراوان شد، اگر مادرها کم سواد و یا بیسواد بودند، جوانان و نوجوانان با مطالب جدیدی که به خانه میآوردند، محیط خانوادهها را اعلمیتر کردند. به همان اندازه که رشد سواد در خانمها بالاتر رفت، به نسبت جمعیت نوزاد هم پایین آمد و این دلیل خیلی معتبری است برای اینکه با سوادی خانمها و تحصیل آنها کارهای بزرگ و مشکل کشور را میتواند حل کند.
در برنامههای مربوط به خانمها در امسال شما چهار عنوان را دارید. یکی برابری است که در تحصیل و فرصتهای شغلی است. شرکت در مسائل اقتصادی هم در همینجا میگنجد. یکی بحث خانواده و عطوفت و پرهیز از خشونت در مورد خانمهاست و سلامت و بهداشت خانمها، بخصوص آنجا که مربوط به باروری میشود و عدم تحمیل شرایط نامناسب برای یک زن.
آقای دکتر اکبری گفتند در شرایطی که در گذشته یک خانم بطور متوسط چهار فرزند بوجود میآورد، امروز بطور متوسط دو فرزند را میپذیرد و ادامه این رویه خود نیازمند بحث کارشناسی است که مصلحت آن را مشخص کنند. ما باید روی این مسأله کارشناسی خیلی جدّی داشته باشیم و نگذاریم از آن طرف به گونهای تفریط شود که جبران آن مشکل خواهد شد.
مسأله تحصیل را عرض کردم، امروز در دنیا یکی از بینظیرترین کشورهایی هستیم که اکثریت کُرسیهای دانشگاهها را خانمها اشغال کردند که در مسابقه است و به صورت تحمیل و تصمیم دولت نیست و بطور طبیعی خانمها فضا را باز کردند و استعداد دارند و امکانات تحصیلی برای آنها هست. اوقات بهتری را میتوانند در تحصیل بگذرانند. اوقات تلف شده کمتری از آقایان دارند. چون در محیط خانه بیشتر میمانند و کارهای علمی و تحقیقی میکنند.
بنابراین شرایط پیشرفت آنها از لحاظ علمی آمادهتر است و بطور طبیعی موفقتر هستند. نتیجه این تا امروز این شده که ما خانمها را در عرصه تحصیلات جلو میبینیم و در آینده این خواهد شد که بدنه جامعه ما بخش اعظم آن را نیروهای تحصیل کرده خانم تشکیل میدهند. نتیجه بعدی این است که این نیروهای تحصیل کرده مراکز حساس تصمیمگیری را در دست خواهند گرفت. هیچکس نمیتواند و در هیچ جای دنیا نتوانستند که انسانهایی که تحصیلات دارند و آماده کار هستند، استعداد دارند و قانون هم از آنها حمایت میکند، جلوی حضور آنها را در جامعه بگیرد. ممکن است در بعضی جاها مسائل فرهنگی برای بعضی ایجاد مانع کند، ولی به طور عموم این اتفاق دیگر نخواهد افتاد.
بنابراین ایران در آینده یکی از کشورهایی است که میتواند به عنوان پیشتاز در احقاق حق زنان در تاریخ معاصر مطرح باشد. البته با یک امتیاز بالا و آن اینکه خانمهای ایران، مسلمان هستند و از یک زمینه واقعی، فطری اسلامی و اخلاق شرقی برخوردارند و این سرمایه بزرگ باعث حفاظت محیط جامعه از ناهنجاریها و بداخلاقیها و بیبندو باریها خواهد بود. این سرمایه را باید تقویت کنیم و یکی از کارهای مهم جمهوری اسلامی این است که به ارزشهای دینی، فکری و فطری انسانها که در سلولهای همه ما جا دارد و نمیتوان آن را از ما جدا کرد، آنها را تقویت و باروتر کنیم که همراه پیشرفت دانش در خانمها، اخلاق هم از طریق خانواده به فرزندان و جامعه تزریق شود.
در مورد اشتغال بنده هیچ محدودیتی از لحاظ شرعی نمیشناسم که مانع باشد. ممکن است درباره بعضی از مشاغل نظراتی از بعضی از علما باشد که جای بحث دارد، اما اینطور نیست که بالاتفاق علما الان بخواهند شغلی را برای خانمها ممنوع کنند. طبیعت مرد و زن خودش ایجاب میکند که تمایل به بعضی از کارها برای خانمها بیشتر باشد و بعضی کارها را آقایان بیشتر مطالبه کنند. اینها مواردی است که جامعه خودش آنها را تنظیم میکند و کسی هم نمیخواهد آنها را تحمیل کند و راه باز است. صلاحیتها مهم است که قطعاً خانمها کم ندارند، صلاحیتهای روحی دارند، تحصیل و تخصص مطرح است که خانمها موفق شدند، مقتضیات جهانی و سازمان ملل و سایر مراکز بینالمللی این کار را تشویق میکنند و اسلام هم دریغ ندارد، شما دیدید که قرآن کتاب جامعی است و همه چیز در آن هست.
وقتی تاریخ گذشته را میگوید، شخصیتهایی مثل حضرت مریم، آسیه و بزرگان دیگری مثل خانم حکمفرمای یمن در عهد حضرت سلیمان، خانم بلقیس را مطرح میکند. وقتی به زمان اسلام میرسیم، بزرگانی مثل حضرت فاطمه(س)، حضرت زینب(س) و شخصیتهای مجاهدی هستند که حتی در میدانهای نبرد آنها را میستایند و در جنگهای پیامبر(ص) حضور داشتند و در میدان تعلیم و تربیت مطرح هستند. وقتی حادثهای مثل کربلا اتفاق میافتد، میبینیم رکن عظیم کار به عهده حضرت زینب (س) گذاشته میشود و بخش مشکل کار هم هست. آن چیزی که آسانتر بود، جهاد چند ساعته و شهادت بود. ولی چیزی که سخت بود، حرکت طولانی اسارت و اشاعه پیام شهادت، در جایی مثل شام و کوفه بود که سخت تحت فشار عمال یزید بودند. حضرت زینب (س) برای به این کار مأمور شد و خوب از عهده آن برآمد و تاریخی شد.
بنابراین بسته به شرایط خانمها و خانوادهها و سلیقه و استعدادهای آنها در جامعه اسلامی میتوانند کارساز باشند، البته اگر جامعه پررونقی داشته باشیم، نیروی کار هم بیش از اینها نیاز داریم و به بعد عاطفی که میرسیم، شما هیچ دین و مکتبی را پیدا نمیکنید که به اندازه اسلام به محبت و رأفت نسبت به خانمها توجه داشته باشد. اصلاً اسلام و قــرآن زن را به عنوان کانون آرامش خانواده، کانون عاطفه و گرم کردن فضا و نور خانواده میشناسند و همینطور هم است. فرزندان صالح را از دامنهای پاک خانمها میبیند. نقش پدر جای خود را دارد، ولی خانمها در معارف اسلامی بسیار سازنده هستند و گاهی پیامبر(ص) میفرماید آنقدر خداوند مرا نسبت به مراعات خانمها توصیه میکند که متحیر میشوم که چرا اینقدر تأکید میکند.
شاید یکی از ادله این تأکید این بود که در زمان پیامبـر(ص) دید بدی در جزیره العرب نسبت به خانمها وجود داشت و خانمها تحقیر میشدند و نیاز بود بیش از حد تأکید شود تا فرهنگ جاهلی خطرناک شکسته شود.
بنده به عنوان یک مسئول به وزارت بهداشت و درمان تبریک عرض میکنم که موفق شدند. به خصوص برادر بسیار پرتلاش آقای دکتر پزشکیان که در برنامههای جدید به روستاها توجه ویژهای کردند. الان بهترین کانون پیشبرد امور زنان در روستاها و مناطق محروم است. در گذشته بیمه روستاییان بود که بصورت رایگان انجام شد که تأثیر زیادی در سلامت خانوادهها داشت و امروز پزشک خانواده به عنوان یک طرح انقلابی است. اگر کوتاهی در اجرای این طرح نشود و امسال و سال آینده بتوانیم روستاها را به پزشک خانواده مجهز کنیم، هم مسائل نیروهای تحصیل کرده پزشکی را حل میکنیم. چون هزاران پزشک با حقوق مکفی در روستاها خدمت خواهند کرد و هم مشکل خانوادهها را هم حل میکنیم که برای یک کار کوچک به شهر مسافرت نکنند و در آنجا پزشک، دارو و سایر تجهیزات در اختیارشان باشد و رایگان استفاده کنند. یکی از بهترین کارهایی است که در جمهوری اسلامی شده است و الان به سرعت پیش میرود. امیدوارم وزارت بهداشت و درمان با همه امکاناتش روی این طرح تا انتها بماند و روزی ببینیم که برای روستایی و شهری در استفاده از امکانات درمانی تبعیض و تفاوتی نباشد.
والسّلام علیکم و رحمه الله