سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم افتتاح همایش تجلیل از خدمتگزاران و احیاگران امر به معروف و نهی از منکر

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم افتتاح همایش تجلیل از خدمتگزاران و احیاگران امر به معروف و نهی از منکر

  • سالن همایش‌های بین‌المللی صدا و سیما
  • یکشنبه ۱ بهمن ۱۳۸۵

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول‌الله و آله
    اولاً به ملت، اسلامی به خصوص حضار عزیز، فاجعه عاشورا و شهادت حضرت اباعبدالله و یاران عزیز ایشان را تسلیت عرض می‌کنیم. ثانیاً از ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر تشکر می‌کنیم که این برنامه‌ها را در زمان مناسب که عواطف و احساسات مردم متوجه بزرگترین محور نهی از منکر و امر به معروف است، برنامه‌ریزی کردند و از این موقعیت تاریخی برای احیای این فریضه استفاده می‌کنند.
این سازماندهی که شکل گرفته و مسئولین بلندپایه کشور در آن مسئولیت دارند و آقایان ائمه جمعه و استاندارها و بسیاری از شخصیت‌ها با همکاری صدا و سیما کار می‌کنند، نشان می‌دهد که نظام جمهوری اسلامی مصمّم است این فریضه را احیا کند. حقیقتاً هم مسئولیت بزرگی است.
اگر ما با این دید و زاویه به قرآن نگاه کنیم، می‌بینیم که این فریضه برای اصلاح جامعه محوریت دارد. مطمئناً این فریضه در همه ادیان آسمانی بود. در اثبات این مسئله از قرآن هم استفاده می‌شود و تاریخ هم گواه است. محور رسالت انبیاء بدون امر به معروف و نهی از منکر قابل اجرا نبود. این مهمترین ساز و کار اجرای برای انجام رسالت انبیاء بود.
می‌توانیم دراین‌باره حرفهای زیادی بزنیم. تعلیم و تربیت، تزکیه و ساخت انسان و ایجاد حیات طیّبه برای بشر درصدر برنامه‌های انبیاء بود. یعنی اگر همه برنامه‌های انبیاء را خلاصه کنید، همین بوده که جامعه و بشر را آگاه کنند و پاک نگاه دارند و سعادت را برای انسان - هم در دنیا و هم در آخرت- ابدی کنند. ریز مطالب و راهکارهایشان، نوع تعلیمات و اعمالشان به طور مشروح در شریعت هر پیغمبری وجود دارد و ما هم در اسلام داریم.
بهترین راهکار را خداوند به آنها یاد داد و آن، این است که نظارت همگانی در هر جامعه‌ای به وجود بیاید که همه انسانهای مکلّف و مسئول، احساس کنند که وظیفه دارند. هرکسی در مقام و موقعیت خود و با امکانات و مقدار دانش، قدرت و دسترسی خود، این مسئولیت را به عهده بگیرد.
این نظارت همگانی جزو مهم‌ترین افتخارات ادیان آسمانی و به خصوص اسلام است که چکیده همه تعالیم انبیاء گذشته است و برای همیشه تاریخ، جاودانه در اختیار بشر گذاشته شده است. چیزی است که منکر ندارد، آدم آگاه نمی‌تواند منکر آن باشد. امروز هم از افتخارات دنیاست. قلّه افتخارات دنیا این است که فضای جامعه را فضای نقّادی و امر به معروف و نهی از منکر کند.
نقّادی صحیح یعنی انسان چیزی را که می‌بیند، بررسی و ارزیابی کند. خوب و بد را از هم جدا کند. خوبها را ترویج کند و بدها را محکوم کند. همان کاری که صرّاف‌های دنیا انجام می‌دادند. وقتی سکّه‌های تقلّبی و اصیل فراوان شده بود، این کار را می‌کردند و ریشه این کلمه هم از همان جاست.
الان زنده‌ترین ملت در دنیا با تعریف بین‌المللی آن و با ادبیات سیاسی پیشرفته دنیا ملتی است که در آن نقّادی و احساس مسئولیت در مسائل بشری قوی‌تر باشد و افراد بی‌تفاوت در آن کمتر باشند. تعریف جامعه زنده الان در ادبیات فرهنگی دنیا این است و افتخار این متعلّق به انبیاء و ادیان آسمانی است که این را به عنوان یک وظیفه دینی در کنار نماز، روزه، حج، جهاد و ... گذاشته‌اند. یعنی ما اگر ده، پانزده عنوان مهم در وظایف خود داشته باشیم، این اگر بگوییم که جزء اولی‌ها نیست، لااقل جزو متوسطهاست. از طرف خداوند هم در آفرینش و تکوین این انگیزه به انسان داده شد. همه ما در وجود خود تا زمانی که مسخ نشده، این انگیزه را داریم. وقتی انسان مسخ شد، دیگر نمی‌توان حساب انسانی روی او باز کرد و تا مسخ نشد و نورانیت انسانی در قلب و وجود او هست، هر انسانی در وجود خود انگیزه ستایش کار خوب و تنفر از کار بد را در حد تشخیص دارد. شما نمی‌توانید حتی از بچه‌ها هم این را بگیرید. خداوند این را در طبیعت انسان گذاشته است. به انبیاء این رسالت را داده و در احکام انبیا و کتب آسمانی این را گنجانده و در عمل هم همیشه این‌گونه بود.
اگر تاریخ را نگاه کنید، انبیاء، پیشتاز نهی از منکر و فساد بودند و در بین کسانی که دعوت به خیر می‌کردند، در پیش‌ترین نقطه، حرکت اوصیا، اولیا و انبیاءالله را می‌بینید.
شاید شاخص‌ترین صفت روحانیت در ایران و در همه دنیای اسلام همین صفت باشد که اولاً با تحقیقات و دانش کار می‌کند تا خیر و شر، خوب و بد، تکلیف و تحریم، واجب و مستحب و ... را تشخیص بدهد. کار ما در حوزه‌ها بیشتر همین است و این کار را می‌کنیم. در برخورد با جامعه هم وظیفه روحانیت همین است؛ یعنی تبیین حقایق و بیان زشتیها و پلیدیها و پلشتیها. البته تا آنجایی که می‌تواند جلوگیری از فساد نماید. اگر تاریخ روحانیت را خلاصه کنید، همین در می‌آید.
از قضا داستان عاشورا و اباعبدالله(ع) زمینه بسیار مناسبی برای این شد. حتماً در طراحی کربلا این بود و ما این مطالب را حدس می‌زنیم و از بعضی از منابع می‌فهیم. ولی از آثارش خیلی خوب می‌فهمیم که این‌گونه بود. امام حسین (ع) خیلی کار کردند. آن حرکت امام حسین(ع) و نوک تیز جهاد امام حسین(ع) متوجه حکومت وقت و جهاد برای اصلاح حکومت بود، ولی امر به معروف و نهی از منکر روح کار بود که امام حسین(ع) آمدند.
امام حسین(ع) و همراهانشان می‌دانستند و خداوند هم که این تقدیر و تعبیه را در تاریخ بشریت کرد، می‌دانست چنین ماجرایی می‌شود. همه شواهد نشان می‌دهد که خداوند خواست که این ماجرا این قدر اوج بگیرد و شناخته و معروف شود و همیشه حضور داشته باشد. خداوند و حتی امام حسین(ع) می‌خواستند این را به عنوان یک الگوی وظیفه نهی از منکر و امر به معروف در تاریخ ثبت کنند. هیچ‌کس نمی‌تواند وارد این واقعه شود و از حقایق و واقعیات کربلا مطلع نشود و در حقانیت راهی که امام حسین(ع) رفتند، تردید کند.
البته اگر امام حسین(ع) چند سال دیگر هم در قید حیات بودند، بالاخره شخصیتشان در جامعه مؤثر بود، اما این‌گونه که شهید شدند، نبود. فرض کنید ایشان اگر 20 سال دیگر هم با عمر طبیعی آن زمان می‌ماندند، چه می‌شد؟! یک مقدار بیشتر می‌گفتند و مقداری نصیحت می‌کردند. همین کارهایی که ائمه تا آخر عمر خود کردند. اما کاری که امام حسین(ع) کرد، الگویی را خلق کرد و به صورت یک تابلو راهنما آن را در افق زندگی بشر قرار داد. انسانها به این تابلو نگاه می‌کنند و از این تابلو درس می‌آموزند.
طلبه‌ها، روضه‌خوانها، واعظان و ما که همیشه در این مسیر وظایفمان را انجام می‌دهیم، می‌دانیم این محرم و عاشورا چقدر در زندگیها تأثیر دارد! مردم هم می‌دانند. شما خودتان می‌دانید که انقلاب با محرم آغاز و پیروز شد. حوزه‌ها با اسم امام حسین(ع) زنده هستند.
حضرت امام(ره) در درسشان درباره این نکته در مسجد سلماسی فرمودند: «وقتی انسان نگاه می‌کند، می‌بیند این جریانی که اتفاق افتاده، همین مسأله امام‌حسین (ع) و برنامه‌های عزاداری و روضه‌خوانها و تشکیل بخشی از جامعه برای این محور و این رفت و آمدها و این اجتماعات و اینکه حتی زندگی عدّه زیادی و معیشت آنها به این برنامه دوخته شده، اینها یک برنامه الهی است که صنفی همه زندگی، راه و حیاتش را با این ممزوج کرده و با اهداف مقدس دارد مردم را نجات می‌دهد و به دنبال نجات مردم است.» واقعاً آثارش را در تاریخ خیلی می‌بینیم. در عمر خودمان، در همین سالهایی که – به اصطلاح- وارد سیاست شده‌ایم، می‌بینیم که کار اباعبدالله(ع) چقدر اثربخش است!!
در این مسئله‌ کار بزرگی که‌روحانیت در نظام اسلامی باید بکند، این است که باید به کمک صاحب‌نظران دانشگاهی، جامعه‌شناسها، سیاستمدارها و صاحب‌نظران تحصیل کرده و متخصص، کتاب روشنی از مسأله امر به معروف در اختیار جامعه قرار دهد. البته الان کم نیست. به اندازه کافی به صورت متفرقه هست.
همین مطالبی که آقای زرگر فرمودند که تا به حال انجام داده‌اند و منتشر کرده‌اند، از همین نوع است، ولی باید مجموعه‌ای مثل رساله عملیه که ما برای نماز، روزه، حج و سایر کارهایمان داریم، داشته باشیم که با آن کتاب هر کسی وظیفه خودش را بفهمد و همه بتوانند مراجعه کنند و به صورت مسأله یک، دو، سه پیدا کنند و ببینند در این داستانی که قرار گرفتند، تکلیفشان چیست؟
ما الان اگر اهل مطالعه کتاب رساله باشیم، برای نماز هیچ‌وقت معطل نمی‌شویم و چگونگی انجام وظیفه ‌ما را پیدا می‌کنیم، اما برای امر به معروف و نهی از منکر ممکن است مردم سرگردان باشند. از صبح تا شب در زندگی خود خیلی چیزها می‌بینند؛ در جامعه، در کار، در کسب، در شغل و در وظایفشان خیلی چیزها می‌بینند. ممکن است ندانند در این بُعد چه باید بکنند. اگر ما همه این ابعاد را روشن کنیم، واقعاً می‌توانیم داستان عجیب و سرمایه بزرگی برای حیات طیبه جامعه خلق کنیم.
من دو سه نکته را عرض می‌کنم که باید خیلی بیشتر در این موارد کار کنیم. از لحاظ تکلیف، گستردگی آن به اندازه همه مردم است. یعنی هیچ‌کس در جامعه نیست که مستثنی باشد. مانند بقیه عبادات نیست که یا در سن طفولیتند و یا به هر دلیل، مشکل عجز دارند. هم فرد، هم خانواده، هم احزاب و گروهها و هم جوامع بین‌المللی، هرکسی در محدوده مربوط به خود وظیفه دارند. هرکس را بخواهید فرض کنید، یک وظیفه تعلیم و تزکیه که انبیاء داشتند، در این بعد دارد.
در گستره کار که وارد می‌شویم، می‌بینیم در آنجا هم استثنا ندارد؛ همه چیز و همه اموری که در اطراف ما وجود دارد، پهنه حضور امر به معروف‌و نهی ازمنکر است. آنجایی که دست هرکسی می‌رسد، امربه معروف و نهی از منکر هست. امور اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، آموزشی، تحقیقاتی و هرچه که جزء عناوین زندگی امروز بشر است، پهنه حضور امر به معروف و نهی از منکراست. هیچ‌کس و هیچ‌چیز را نمی‌توان محدود کرد.
بنابراین شامل همه است و مصداق نظارت همگانی همین جاهاست. ممکن است ما اینها را به عنوان مسئولیت انسانی و همشهری گری و یا به لحاظ قانونی انجام بدهیم، اما من الان از بعد دینی‌اش عرض می‌کنم. از بُعد دینی هم اینها حکم دارد و ما در همه موضوعات باید وارد شویم.
در شیوه و چگونگی امر به معروف و نهی از منکر هم همه شیوه‌ها در آن می‌گنجد. بستگی به موضوع، انسان، نحوه کار و امکانات دارد. تذکر لسانی و حتی قلبی دارد. انسان اگر قلباً از کار زشتی ناراضی باشد یا از کار بدی متنفر باشد، یا از کار خوبی خوشحال باشد، حکم دارد. ما نمی‌توانیم بی‌تفاوت باشیم و بگوییم خوبی و بدی برای ما تفاوتی ندارد. باید در دلمان موضعی داشته باشیم. با زبان و رفتار هم می‌شود. اینکه تبسّم یا اخم کنیم، موضع خود را در صحنه نشان می‌دهیم. استفاده از مال، جان و وقت به عنوان فرد و از امکانات کشور به عنوان مسئول محدوده آن است. تا کجا پیش برویم؟
در حد یک سرزنش، در حد یک تحسین، در حد فشار، در حدّ یک ضربه، در حدّ یک بازداشت و در حدّ جنگ مثل اباعبدالله(ع)، در حد جان دادن و جان گرفتن، همه اینها حدودی دارد و متناسب با موضوع و شرایط حکم دارد. باید همه اینها را از هم جدا کنیم و معلوم باشد که باید چگونه عمل کنیم. اگر آن‌گونه عمل کنیم، مجموعه‌کار را که نگاه‌کنیم، می‌توانداین‌فریضه مهم الهی را نشان دهد.
واقعاً فریضه مهم الهی است و قرآن تعبیر عجیبی از آن دارد. خدا می‌فرماید: «شما بهترین انسانهای روی زمین هستید.» به چه دلیل؟ «به دلیل اینکه امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید.» یعنی اگر این کار را بکنید، بهترین هستید و اگر نکنید، دیگر بهترین نیستید. اصلاً سرآمد بودن امت اسلامی در دنیای امروز و فردا و گذشته با همین روحیه نظارت همگانی و موضع‌گیری در برابر خوبیها و بدیهاست که چگونه انسان عمل کند. اینکه در چه هر شرایطی باشد، مربوط به حد و دانش انسان است. همه یکنواخت نیستند. لذا می‌بینید که قرآن تکیه‌اش برعلما- چه علمای خودمان و چه علمای گذشته- ابرار و روحانیون است.
وظایف روحانیون گذشته سنگین‌تر بود. آنهایی که می‌دانند، بیشتر مسئولند. قضیه مهم است. هرچه انسان با عمق خوبیها و یا با عمق بدیها آشناتر باشد و آثار خوبیها و بدیها را بداند، مسئولیتش به تناسب آن عوض می‌شود. به تناسب شیوه‌ها عوض می‌شود. به تناسب آثارش عوض می‌شود.
روی سخنم با شما مسئولان و بزرگوارانی است که مسئولیت گرفته‌اید و در ستاد احیا وقت گذاشتید و بنا دارید از این فرصتی که زمانه به شما داد، استفاده کنید. باید دنبال آن بروید. البته محور کار حوزه‌ها، علما و فقها هستند که آنها باید مسائل را واضح‌تر و روشن‌تر کنند. اگر در گذشته به این مسایل نپرداختیم، شرایط فراهم نبود. نپرداختن حوزه‌ها به صورت کافی به دلیل این بود که عملیاتی نبود. آقایان با افراد، آنهم متدینین مقلّد سر و کار داشتند، اما الان این‌گونه نیست. الان دولت، نظام و امکانات با ماست که وسعت مسئولیت‌ها بسیار بیشتر از گذشته می‌شود.
لذا باید احکام را به این نسبت بنویسیم. باید وارد احکام شویم. این کار علماست. نمی‌خواهم سرزنش کنم. چون کار زیادی شد و کتابها و نوشته‌های بسیار خوبی را در حال حاضر در این بخش می‌بینیم. در گذشته هم بود، نه اینکه نبود. منتها به تناسب امکاناتی که در زمان خودشان بود، کار کردند.
زمان انسان را یک مقدار با واقعیات آشنا می‌کند. امروز هم زمانه دیگری است. صدای ما به خیلی جاها می‌رسد که قبلاً نمی‌رسید. امروز حرفی که در تریبون نمازجمعه گفته می‌شود، ساعتی بعد آن طرف کره خاک می‌فهمند که چه گفته شد. اگر حرف مؤثر و مهمی گفته شود، همه می‌فهمند و گوش می‌دهند. اگر حرف معناداری باشد، روی آن تحلیل و تفسیری می‌کنند. قبول می‌کنند، رد می‌کنند و برنامه‌ریزی می‌کنند. امروز چند میلیارد گوش، مستمع حرفهای درست است. البته به حرفهای تکراری، معمولی و عادی توجه نمی‌کنند.
لذا در این زمینه که به سعادت بشر بستگی دارد و به معرفی یک نحله و مذهب، مسلک مهم (اسلام) و به کتاب آسمانی بستگی دارد که خداوند به این کتابش خیلی عنایت دارد و تا قیامت می‌تواند محور سعادت ما باشد، وظیفه ‌ما خیلی سنگین است و ان‌شاءالله شما که این وظیفه را به عهده گرفتید، به خوبی پیش خداوند روسفید شوید. بیشتر از این وقت شما را نمی‌گیرم و از خداوند می‌خواهم که به اجلاس شما برکت بدهد.
والسّلام علیکم و رحمه الله