سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم افتتاح نخستین همایش علمی-کاربردی به سوی ثبت نوین
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله و السلام علی رسولالله و آله
سازمان ثبت اسناد و جناب آقای امیری متشکریم که برای یک کار لازم در کشور اقدام کردند و آن ایجاد ثبت نوین است.
نوین با همان تعریفی که خودشان کردهاند، چیزی است که باید در خیلی از جاهای کشور ما انجام شود و چون ثبت زیربنای مسائل حقوقی، اجتماعی و اقتصادی ماست و به زندگی همه ما ارتباط پیدا میکند، فکر نو کردن و به روز کردن سیستمها، آموزشها و عملکردها اولویت دارد.
فکر نمیکنم در دنیا هیچ جایی و هیچ کسی باشد که اهمیت ثبت و اعتبار سندها و چیزهایی را که مربوط به حقوق مردم است، منکر شود. در گذشته و امروز البته همیشه با شیوهها و سنتهای خودشان و در حد اقتضائات زمان به این مسأله میپرداختند و جاهایی که ابزاری در کار نبوده، معتبرترین انسانها را در شهر، روستا و محله انتخاب میکردند و امضای آنها برای مردم سند بود.
برایم جالب است که میبینم در قرآن بزرگترین آیه مربوط به همین ثبت سند است. البته آنجا بحث معاملات است و آن هم همین جا بیشتر مصداق دارد. خیلی از مردم در گذشته، گذشتههایی که با این پیچیدگیهای سند امروز مواجه نبودند، تعجب میکردند که قرآن چرا و چگونه این همه اهمیت داده است!؟ کارها را خیلی کوتاه و مختصر و کلی مطرح میکند و مردم شرح و جزئیاتش را در عمل پیغمبر(ص) یاد میگرفتند. اما در اواخر سورة بقره به جزئیات پرداخته است: «یا ایهاالذین آمنوا و ذات لاینقم بدین.... بعد توضیح میدهد که چگونه بنویسید و امضاء کنید و شاهد بگیرید و شاهدها باید چقدر تقوا را مراعات کنند. به شهود و دیگران امنیت بدهید که این مسأله مشکل نباشد. اگر هم شاهدی پیدا نکردید، در مسافرت بودید، رهن و اینگونه مسایل را پیش بیاورید که باز موقع نزاع و اختلاف مسایل شما پیچیده نشود. جالب است که در آن زمان در جزیرهالعرب، در بین مردم بدوی آن منطقه، این مسایل با این تکیه آمده که امروزه اهمیت آن را بیشتر میتوانیم بفهمیم.
فکر میکنم در اصل ثبت اسناد و ثبت هر چیزی ـ بالاخره چیزی که بخواهیم معتبر باشد، باید نوشته و ثبت شود ـ بحثی نداریم، چون اهمیت آن را همه قبول داریم و خود شما بیش از ما میدانید.
کیفیت کار، استحکام، امانتداری، دقت عمل و ... در اینجا خیلی مهم است. در نامه معمولی اداری اثرِ یک اشتباه لفظی و یک خطا آنقدر نیست، ولی در یک سند، یک خطا و اشتباه و یا تعمّد در دخالت بیجا به حقوق مردم، اختلافات، نزاعها، دادگستریها، هزینهها و ... برمیگردد.
در دنیا درباره این مسئله، خوب کار کردند، ما متأسفانه عقب هستیم و میبایست جلو میبودیم. ایران در مسایل ثبت عقب نبود، کم کم عقب افتاد. الان در کشورهایی که خیلی از ما فقیرتر و از لحاظ نیروی انسانی ضعیفترند، کاداستر عملی شده است. ثبت دیجیتالی و الکترونیک، استفاده از نرمافزارهای خوب، در خیلی از کشورها حضور دارد، بخصوص در کشورهایی که دقتهای میلیمتری در مسایلشان دارند. یک نمونه برای من سوئیس بود.
این همایش و مقالاتی که برای همایش تشکیل شده، شروع کار است. البته ادارة ثبت ما در عمل شروع کرد، ولی الان بحث را جدی بگیریم تا ثبت به اهمیتی که در زندگی ما دارد، بتواند جایگاهش را پیدا کند. دستگاه قضایی و قضات خیلی خوب میدانند که سندهای معتبر و چیزهایی که بتوانند به سرعت روی آنها تصمیم قضایی بگیرند، چقدر در تسریع قضایی و حکم به حق تأثیر دارد و برعکس سندهای ضعیف با حدود نامشخص، متداخل و کشدار که هرطرف میتواند ادعاهایی بکند و شواهدی بیاورد، چقدر وقتگیر، هزینهبر و دعواخیز است و خسرانهای روحی و روانی فراوانی دارد و وحدت را بهم میریزد!
در روستاها شاهد اختلافات شدید بین فامیلها، طایفهها و افراد هستیم که بیشتر برای همین شبهاتی میباشد که در اسناد آنها وجود دارد. اصلاً مرسوم نبود متراژ املاک را بنویسند، حدود اربعه آن را با مسامحه مینوشتند و جز نقشههای دستی، اصلاً نقشه درست وجود نداشته جز که مأموران ثبت تهیه میکردند که البته آنها در زمان خود خیلی ارزشمند بود. اما حالا دیگر این نیست، الان نقشه هوایی و زمینی، نقشههای بزرگ و کوچک از هرجا برداشت میشود که میلیمتر هم اشتباه ندارند و با دقت لیزری مشخص میشوند که میتوان از هم جدا کرد و بعد در کامپیوتر ثبت و بعد هم با یک دکمه همهچیز را عرضه کرد.
من الان در نمایشگاه جلوی غرفه کاداستر توقف کوتاهی کردم و متأسف شدم. بعد از جنگ به خاطر تجاربی که قبل از انقلاب و بعد از آن داشتیم، فکر کردیم که یکی از ضروریترین کارهایمان همان کاداستر است. برای مراجعاتی که هست و دانستن میزان اهمیت این مسأله، در هفده سال پیش تصمیم گرفتیم که این را در اولویت قرار دهیم. به یاد دارم در سفری به استان ایلام، به دهلران رفته بودیم، زمانی که از دست صدام درآمده بود و مردم، تازه وارد آنجا شده بودند و من برای سخنرانی به آنجا رفتم. مرحوم آقای زوارهای آنجا آمدند و به مردم بشارت کاداستر را دادند.
امروز یکی از مدیران غرفه گفتند که ظرف این هفده سال، حتی پنج درصد هم طرحمان پیشرفت نکرده است. این خیلی جای تأسف و جای سؤال دارد که چرا باید این طور باشد؟ کار بسیار مهمی است و هزینههای آن هم در برابر سایر هزینهها خیلی زیاد نیست، بخصوص که این درآمد دارد و ثبت معتبر، جامع و فوری اولاً در وقت مردم و مسئولان آنقدر صرفهجویی میکند که همان هزینهها، هزینة سرمایهگذاری را تأمین میکند. وقتی بخواهید مراجعه کنید و بخواهند پروندهای را از بایگانی در بیاورند و بعد در بایگانیهایی که خیلی متراکم است - حتماً همه شما بایگانیهای ثبت را دیدهاید و بالاخره تا بخواهیم به یک سند روشن برسیم، خیلی طول میکشد - با یک دکمه کامپیوتر، به همه سؤالات جواب داده میشود.
در قزوین که بنا شد، الگوی ثبت در پیشرفت و سرعت کار قرار بگیرد، در یک بخش گفتند که الان در استعلامها خیلی فوری جواب میدهیم و مراجعین زود جواب خود را میگیرند. برای اینکه آنجا، کامپیوتری شده است. امروزه صنعت دیجیتال و الکترونیک، تقریباً در حال تسخیر کردن دنیاست و مدیریت بدون کاغذ در کشورهایی که به وقتشان و به حقوق مردم و به سرعت کار اهمیّت میدهند و دیگر کاغذ به کار نمیرود، یک اصل است.
الان بانکهای دنیا هم اینگونه عمل میکنند. در کشورهای پیشرفته مسأله مراجعه به بانک برای هیچکس مشکل نیست، پول گذاشتن؛ پول گرفتن و بقیه کارها، با کارتهای دیجیتالی انجام میشود. در مسایل شهرداری، قضایی و هرجا که بروید، همینطور است. کاری است که کشور ما باید به سرعت در همه زمینهها به سمت دیجیتالی کردن برود.
در یکی از خاطرههای عجیب و غریبم به یاد دارم وقتی که در دوران مسئولیت ریاست جمهوری خواستیم سیستم دیجیتالی تلفن را وارد کنیم، موج مخالفتی در کشور بلند شد که گفتند اصلاً مگر میشود ایرانیها با دیجیتال کار کنند؟! چیزهای قدیم را به سختی اداره میکنیم! حالا ببینید با اینکه چندسال بیشتر نگذشته، آیا الان با تلفن غیردیجیتالی میتوان کار کرد؟ وارد هر کاری که بخواهیم بشویم، در ایران سنت بدی است. معمولا ً کارهای نو با تردید مواجه میشوند. گاهی از لحاظ شرعی در چیزهایی که هیچ ربطی به شرع و احکام الهی ندارد، اشکال میگیرند. دستاوردهای بشری برای آسان کردن زندگی است. ولی گاهی شبهات شرعی درست میکنند.
زمانی بود که وقتی میخواستیم صحبت کنیم و جمعیت زیاد بود، ما بالای منبر میگفتیم، سیمتر آن طرفتر حرف ما را تکرار میکردند که به ته جمعیت برسد، برای اینکه بعضیها شبهه میکردند بلندگو بیاوریم، البته بلندگو هم بود. الان همینجا حرف میزنیم و آن طرف کره زمین، صدای ما را فوری میشنوند و کسی هم شبهه نمیکند. در بسیاری از موارد اینگونه است.
خیلی نمیخواهم برای برای شما مثال بزنم. یک دلیل آن برای نشناختن است؛ آثار، فواید و منافع، صرفهجویی در وقت و دقت عمل آن را نمیدانند و چون نمیدانند، شبهه میکنند و میگویند بدعت است و یک مقدار آن هم برای ضعفنفس است که خیال میکنیم کارهای پیشرفته و ماشینی سریع و ذرهبینی و میکروسکوپی را که بسیار دقیق است، نمیتوانیم انجام بدهیم. باید حجیم و بزرگ باشد که خوب بتوانیم تشخیص بدهیم. اینها همه اشتباه است . البته الان کشور ما دیگر آن مرحله سنتی دست و پا گیر را گذرانده است. مردم درس خواندند و بچههای ما همه باسوادند. بهتر از ما مسایل را تحلیل میکنند، تصمیم میگیرند و فوائد را میدانند. وقتی ملتی باسواد شد، راه خود را انتخاب میکند و دیگر مشکلی نیست. مشکل قضیه قبل از آگاهی است. آگاهی اصل کار است و ملّت آگاه، در اطراف خود منابع، ثروت و مکنت کشف وجمع میکند. حتی در کویر هم میتواند بیابد و زندگی خود را خوب کند. انسان جاهل اگر در یک منطقه آباد باشد، نمیتواند از آنها استفاده کند.
باید خدا را شکر کنیم که به سمت توسعه دانش و مدارس، دانشگاهها و رسانهها رفتیم که مردم ما را آگاه کردهاند. نسل امروز، نسل آگاهی است و استدلالهای اینگونه برای این نسل لازم نیست، ولی برای خودمان لازم است. در اولویتها باید کار دیجیتالی کردن امور ثبت، آموزش مأموران ثبت و تربیت نیروها با فنون و ابزار و با وسایل امروز در کشور ایجاد کنیم.
عنوان مقالات شما را خواندم. اصل آنها به من نرسید، فرصت هم نکردم که بخوانم. دارید راه را در این همایش، باز میکنید. برای اینکه مردم را از معنی ثبت نوین آگاه کنید. فکر میکنم بودجه قابل اعتمادی باید برای ثبت قرار داد. ثبت در درآمدهای خودش هم هست. آن اوایل تصمیم گرفتیم که بخشی از درآمدهای ثبت را به خودشان بدهیم و دیدیم که کارشان در حال رونق گرفتن است. ثبت یکی از منابع درآمدی کشور است.
اگر کاداستر اجرا شده بود، درآمد شما، الان سیبرابر یا پنجاه برابر بود و کشور مغتنم میشد و به بودجه کمک میکردید. قطعاً اینگونه بود. مانند بسیاری از کارهای دیگر که همین وضع را دارد، باز هم دیر نشد. باید انسانهای آگاهتر و آیندهنگرتر وارد میدان شوند. راهکار نشان بدهند. شاید لازم باشد از گروههای متخصص مشاوره بگیرید و کار را ایجاد کنید. مردم بتوانند اطلاعات همه کارهای ثبت، کامپیوتری کردن آن، شیوه جواب مراجعین آن و ... را در خانههایشان بگیرند. دستگاه قضایی باید اطلاعات را از جاهای معین بگیرد. شهرداریها هم همینکار را کنند تا اینقدر مردم سرگردان نشوند.
زندگی در دنیای امروز به سرعت به طرف الکترونیک حرکت میکند. همانطور که اطلاعات در این زمینه منتشر میشود و شما میبینید که چطور همه چیز در همه جا به سرعت قابل دسترسی است. در سازمان ثبت واقعاً زیربنایی و حیاتی و ضروری است و هیچ خانوادهای نیست که در زندگی خودش بارها به این سازمان مراجعه نکند و نیاز نداشته باشد و هیچ سازمانی هم نیست که به این بخش احتیاج نداشته باشد، همانطور که ثبت هم به خیلی جاها نیاز دارد و این ارتباط است.
انشاءالله این همایش جدّی تلقی شود و مسئولان اهمیت کار شما را بفهمند، ابزار لازم پیدا شود. ما وقتی کار کاداستر را شروع کردیم، اولین قدم مشکلاتمان، عکسبرداری بود. اگر من دخالت نمیکردم، نمیتوانستیم عکسبرداری کنیم. برای اینکه سازمان برنامه میخواست عکسبرداری کند، مسئولان امنیتی میگفتند حق ندارید از مرز تا دویست کیلومتر اطراف کشورعکس بگیرید. اگر دویست کیلومتر اطراف کشور نروند،چه میماند؟فقطوسطکشور میماند.
به علاوه پرواز هواپیماها و دوربینها باید اینگونه باشد. ارتش میگفت: من باید عکس بردارم، ثبت میگفت: این کار را خودم انجام میدهم. کلی وقت مصرف کردم و دخالت کردم تا کمی راه باز شد که چگونه عکسبرداری کنیم. پیاده کردن آن بسیار مهم است. حدود اربعه رقبههای ملکی که مشخص نیست، باید مأمور به آنجا برود و از آنجا صورت وضعیّت تهیه کند. این کارها طولانی و پرخرج است. امروز متکی به نیروی انسانی است، ولی بعد از گذشتن از این سند، همه چیز راحت و استفاده از این آسان میشود.
انشاءالله شما در خلق ثبت نوین موفق باشید و ما هم در حیات خودمان ببینیم که از اینها استفاده میشود. شما را به خدا میسپارم و برای برکت بیشتر در همایش شما دعا میکنیم.
والسّلام علیکم و رحمهالله