بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السلام علی رسول الله و آله
به لطف خداوند بالاخره زحمات تلاشگران معدن و صنعت در منطقه چادر ملو به ثمر رسید و در یک مورد بسیار مشکل و در ابتدا باور نکردنی، توفیق قابل توجهی نصیب کشور شد.
امروز که با هلیکوپتر از میبد و اردکان میآمدیم، تقریباً از همان جایی که از شهر جدا شدیم تا اینجا، هر چه نگاه کردیم تا یک آبادی و اثری از حیات ببینیم، چیزی به چشممان نمیخورد. جز دو سه درخت کوچک در کنار یک تپه که معلوم شد آقای استاندار و آقای صدوقی هم آنجا را نمیشناختند. بنا شد بعداً بروند و ببینند که آنجا چیست؟ در چنین فضایی، بیش از یک ساعت پرواز کردیم و 180 کیلومتر آمدیم. همهاش ریگ، باد، شن و ماسه بود و همینهایی که میبینیم. در چنین نقطهای، همّت بلندی بکار رفته که این معدن گرانقدر را کشف کردهاند.
ما باید از آقای مهندس که 57 سال پیش، وقتی که ما هنوز ظاهراً پنج، شش ساله بودیم و هنوز میخواستیم به دبستان برویم، اینجا را کشف کردند، تشکر کنیم. 50 سال اینجا کشف شده مانده بود، اما محاسبات اجازه نمیداد شروع کنند و میگفتند اقتصادی نیست. محاسبات یک بُعدی و سطحی چنین نتایجی میداد. از سال پیش که بالاخره تصمیم گرفتم اینجا را بسازیم و استحصال کنیم، خیلی سریع حرکت شده است. واقعاً کار کردن در چنین جایی، مثل بقیه نقاط نیست که اینگونه تأسیساتی را به راه بیندازیم. جایی که نه راه هست، نه آب هست، نه برق هست و نه امکانات زیستی درست هست. کار در فاصله طولانی با آبادی، هوای بد، در محاصره بادهای پر از شن بودن، انصافاً سخت است. فقط همت، عشق و علاقه به کشور، عمران، آبادی و سازندگی است که افراد عاشق را برای کار کردن در اینجا میخکوب میکند. بالاخره طرح به ثمر رسید.
امروز هم با محاسبه بسیار سادهای میفهمیم، کار خوبی است. آن روز که شروع کردیم، هنوز قیمت ارز هفت، هشت تومان بود. آنروزهایی هم که حساب میکردند، با ارز هفت، هشت تومان حساب میکردند. اما الان که با ارز 300 تومان حساب میکنیم، باز هم خیلی اقتصادی است. قیمت تمام شده امروز را نباید با قیمت ارز 300 تومانی حساب میکردیم و الان حساب میکنیم. حدود 200 میلیارد تومان سرمایهگذاری شده است. مخصوصاً اگر آن دو واحد دیگر که امروز طرح توسعه را شروع کردهاند، اضافه شوند، در سال 5/8 میلیون تن سنگآهن تحویل میدهد. اگر فرض کنیم قیمت سنگ آهن در دنیا همین حدود 40 دلار در سال بماند، ارزی را که به دست میآوریم، خیلی بیشتر از آن درآمدی است که اگر این ارز را بهگونهای دیگر مصرف میکردیم، یعنی میتوانیم سود ببریم. وقتی ظرفیت بهرهبرداری آن کامل شود، حدود 300 میلیون دلار در سال ارزش محصولاتمان است. ما یا باید فولاد تولید نکنیم و یا اگر میخواهیم تولید کنیم، باید 300 میلیون دلار سنگآهن وارد کنیم که این وابستگی برای ما در این شرایط خطرناک است. ارزش آن هم معلوم است که ظرف دو سال و نیم همه هزینههای ارزی 300 میلیون دلاری را جبران میکند. هزینههای ریالی هم خیلی روشن است که با همین قیمت ارزانی که الان دارند به کارخانه مبارکه میدهند، یعنی کیلویی 11 تومان، این هم جواب میدهد. مشکل اصلی اینجا این بوده که فسفر دارد و امروز ارزش فسفر از سنگ آهن هم بیشتر است. چون الان حدود 60 دلار میخریم که به ماده ارزشمندی تبدیل میشود.
اینها محاسبات اقتصادی ابتدایی ماست، ولی عمق مسئله که این نیست. وقتی در منطقهای مثل بهاباد و چادرملو، چنین تأسیساتی را بپا کنیم، منطقه را آباد کنیم، شغل ایجاد کنیم و کویر را فتح کنیم، این خودش یک هدف مهم است.
منافع فنی که از این مسیر نصیب کشور شده و امروز صدها مهندس، تکنسین و کارگر ماهر در دوران ساخت و بهرهبرداری وارد چرخه اقتصاد، علم و فن کشور میشوند، اصلاً نمیتوانیم قیمتگذاری کنیم. ارزش اشتغالی که برای هزاران نفر به وجود میآورد، خیلی بالاست. به هر حال اگر قرار بود صنعت فولاد در کشور تقویت شود، چارهای جز این که از معادن خود بهرهگیری کنیم، نبود و نیست.
25 میلیون تن فولاد را در برنامه 1400 دیدهایم و امروز هم روی 7 میلیون هستیم. قطعاً یکی از کارهای مهم ما این است که معادن سنگ آهن را استحصال کنیم. خوشبختانه ما از این جهت غنی هستیم. امروز یک میلیارد و نیم سنگآهن قطعی کشف شده و حدود 2 میلیارد موجودی قابل اعتماد داریم. غیر از این یک میلیارد و نیم داریم و بسیاری از اندیسها هنوز قابل مطالعه است که در مناطق غرب و شمال کشور دارد مطالعه میشود. حقیقاً ما یکی از منابع مهم سنگ آهن دنیا هستیم. با انرژی فراوان و گاز بیپایانی که داریم؛ به نظر میرسد که ایران میتواند برای این قرن و قرن آینده، یکی از منابع مهم تولید فولاد دنیا باشد. به علاوه مصرف خودمان هم به سرعت دارد بالا میرود و نیاز به تولید بیشتر داریم.
تحقیقاً در آن دورههایی که برای کار کردن روی این معدن شک میکردند، آیندهنگری نداشتند. سطحینگری و ترس از وارد شدن در طرح مشکل و طاقتفرسا بود که بحمدلله آن دوره را پشت سر گذاشتهایم. شجاعت مدیران ما الان به حدی است که مسئولیت اینگونه کارها را به آسانی - مثل ساختن یک خانه- میپذیرند و از عهده آن هم برمیآیند.
ما 4 سال پیش اینجا بودیم؛ هیچ چیز نبود. فقط بالای تپه، باطلهبرداریها را با چند ماشین سنگین میدیدیم. امروز دارند کار را انجام میدهند. آب هست، برق هست، جاده هست و تأسیسات نصب شده و همه چرخه برداشت و تولید و بارگیری آماده شده است. واقعاً آقایان این واحد ارزشمند را در اینجا سامان دادهاند. انشاءالله به زودی راهآهن فعّال و برق هم به شبکه برق سراسری کشور وصل شود.
توصیهای که به شما همکارانمان در این واحد دارم، این است که قدر مردم بهاباد را بدانید. اینجا، کنار شما شهرک فقیری است که مردمش از مادّه حیات و زندگیشان برای امکان کار شما سرمایهگذاری کردهاند. چاههای آبی که از بهاباد برداشته و به اینجا آورده میشود، برای شهری مثل بهاباد، خیلی ارزشمند است. ما که در کویر زندگی میکنیم- زندگی ما هم در منطقه نوق شبیه همین بهابادیهاست- میدانیم که ارزش یک چشمه آب یا یک حلقه چاه آب چقدر است! اینها حقیقتاً استحقاق دارند که شما از امکاناتتان زندگی آنها را پررونق کنید.
اگر میتوانید صنایع جنبی را به آنجا ببرید. اگر میتوانید برای مدارس فنی کمک کنید. برای کارهای اقتصادی کمک کنید که هم جایگزین کشاورزی احتمالی آنها باشد و هم آنها را شاداب کند. گرچه آنها بهرهشان را بردهاند. بالاخره کار پیدا کردند و مشکل اشتغال برایشان حل شده است. در آینده هم این بهره ادامه دارد. الان که اینجا، این بیابان را اینگونه آباد کردهایم، باید به آن شهر کمک کنیم. البته دولت وظیفه خودش را در کارهای مهم شهری انجام میدهد. آنها احساس میکنند که این کارخانه و این واحد بزرگ معدنی، تأثیر جدی و قابل توجّهی در زندگیشان داشته است. تا به حال هم احساس کردهاند. انشاءالله در آینده بیشتر احساس خواهند کرد.
بحث سدی که مطرح شد، باید به سرعت عملی شود. البته وزارت نیرو عمل میکند. ما هم به سایر خواستههایی که مردم منطقه دارند، کمک میکنیم و امیدواریم که به سرعت بتوانیم همه چیز را برای هدف نهایی 25 ساله تجهیز کنیم که 25 میلیون تن فولاد در دسترس مردم باشد.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته