بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله والسلام علی رسول و آله
با آنچه در کارخانه تانک سازی درود دیدیم، باید امروز را یک روز تاریخی برای نیروهای مسلّح و دفاع کشور حساب کنیم. من با دوستان آشنایی که در مسائل و ابراز دفاعی دارم، اهمیت این کار را در درجهای بسیار بالا میبینم و افتخار میکنم که در دوران سازندگی، این گام ارزشمند را برای دفاع و صنعت کشور برمیداریم. آنهایی که در جنگ بودند و نقش تانکهای پیشرفته - و نه عقبافتاده- را در دفاع و حمله میدانند، با شنیدن خبر افتتاح کارخانه تانک سازی اینجا بسیار خوشحال میشوند. در حق شما دعا میکنم که توانستید این کار بزرگ را سامان بدهید.
گاهی تعبیر میشود که مونتاژ تانک است، ولی آنچه من در کارخانه و نمایشگاه دیدم، معلوم شد که با دقت تکنولوژی را گرفتهاید و بسیاری از قطعات را ساختهاید و بسیاری از قطعات حسّاس را از نو طراحی و صادر کردهاید. این تکنولوژی را که مربوط به خیلی گذشته است، بهروز رساندید. این بار واقعاً تعبیر «مونتاژ تانک» برای این زحماتی که کشیده شد، کم است. برایم خیلی روشن است که شما الآن تانک سازید. کاری که الآن کردهاید و شیوهای که در انتقال تکنولوژی و گرفتن امکانات از کشور دوستمان روسیه انجامشده، آثارش را امروز داریم میبینیم که هزینه کار را خیلی پایین آورده است. قرار بود تقریباً ۲/۵ میلیارد دلار هزینه کنیم تا ۱۰۰۰ فروند تانک و ۱۰۰۰ نفر فروند برداشته باشیم. امروز شما نصف آن را هزینه میکنید. با این خدمت بزرگی که انجام دادید، بیش از یک میلیارد دلار صرفهجویی کردید. آثار اقتصادی آن در تاریخ کشور ما یک خدمت بزرگ است. اما کار به اینجا ختم نمیشود. نقطه مهمترش این است که با دیدگاه صرفهجویی صنعت تانک سازی را به وجود آوردید. حتی خط مونتاژ اولین قدم کار بوده و در اولین قدم، صنعت را ساختیم و ۹۰ درصد هزینه قبلی را کم کردیم و این یک کار ظریف و شیرین است.
من این را در جریان بازدید، دیدم. البته در این جمع و در این فرصت کم نمیخواهم همه آنها را مطرح کنم، چون اکثر آنهایی که میبینم، در آنجا بودند، تقریباً آنها هم فهمیدند و دیدند کار مهمی است.
اواخر جنگ با تانکهای T72 مواجه شدیم که رقیب سرسخت و حریف بسیار مشکلی در میدان نبرد بود. این تانک که آمد، عراقیها یک پله در نبرد زمینی قویتر شدند. تانکهای قبلی آنها را بهآسانی از میدان به در میکردیم، اما این تانکها کار ما را یک مقدار مشکل کرد و شاید آن روز جزو مهمترین آرزوهای رزمندگان ما این بود که تانک T72 داشته باشند. تعدادی از آنها را غنیمت گرفتیم. آن موقعها چون متوجه اینها بودم، میدیدم کشورهای پیشرفته اسلحهساز حاضرند به ما امتیازاتی بدهند تا یکی از این تانکها را در اختیارشان بگذاریم که از تکنولوژی آن استفاده کنند. اینقدر جایگاهش بالا بود! حتماً آن روز کسی باور نمیکرد که ما به این زودی خودمان تانک را بسازیم. آرزوها این بود که بتوانیم بخریم و در آن روزها کسی حاضر نبود این تانکها را به ما بفروشد. خیلی کمترش را هم حاضر نبود بفروشند، حتی حاضر نبودند گلولههای توپ را به ما بفروشند. چقدر باید مقاومت میکردیم و آرزوی داشتن چند نمونه از این تانکها را داشته باشیم تا اینکه به اینجا رسیدیم که امروز تانکهای تولیدی خود شما از مقابل حضار رژه رفتند و صنعتگران شما ریزهکاریهای تولید تانک را فهمیدند.
هر چه سؤالهای دقیق و مشکل به ذهنم رسید، در طول این بازدید پرسیدم و دیدم همه را جواب میدهند و میفهمند. البته آنها بیشتر میفهمیدند و چیزهایی را میگفتند که ما وقت استفاده بیشتری را نداشتیم.
نکتهای که آقایان حتماً درصدد آن هستند و از حرفها فهمیدیم، این است که برای موتور هم برنامه دارند. به نظر من تحقیقاً باید همینجا تلاش کنید تا وقتی زمینه برای ساختن تانک به وجود آمده، حتماً با تقویت موتور اتفاق افتاده، باید پیگیری کنیم، از هر نقطهای که دیدیم، آنها را به نقطه تولید لازم برسانیم. دلیل ندارد که ما مثلاً موتور ۷۵۰ بگذاریم. اگر میخورد، موتور ۱۰۰۰ یا ۱۲۰۰ بگذاریم، اگر نمیخورد، قدری زحمت بکشیم و بخورانیم.
همچنین وقتی طراحی خودتان را در برجک ماشین دیدیم، متوجه شدیم برای شما امکان اینکه زره را تقویت کنید، کاملاً وجود دارد که انشاءالله این کار را خواهید کرد. میدانم در آینده تاریخ، ایران به شما افتخار خواهد کرد.
به مردم درود هم تبریک عرض میکنیم که آنها میزبان چنین صنعت باارزشی شدند. البته از پیش ماشینسازی در اینجا بوده، ولی ماشین تا تانک خیلی فاصله دارد. یادم نبود و اصلاً مطلع نبودم. کارخانه تولید لاستیکهای هواپیما را که گفتید، ما را خوشحال کردید. ما در جنگ برای خریدن چند حلقه از این لاستیکها باید چند مسافرت میکردیم و با دلالها سروکار داشتیم. لاستیک هواپیماهای سنگین یکی از محدودیتهایی بود که ما داشتیم و از اول دوران سازندگی تابهحال همیشه به کارخانههای لاستیکسازی توصیه میکنم که این تکنولوژی را بگیرید. تابهحال نشده بود، چون اولویت آنها نیازهای نظامی بود و لاستیکها نظامی نبودند، اولویتشان نبود. اما اینجا شما بهحق وارد شدید و با هزینه بسیار کمی امروز تکنولوژی ساخت لاستیک هواپیما را دارید که یکی از پرمصرفترین بخشهای حملونقل هوایی ماست. میشود فهمید که این موضوع برای تاریخ صنعت و دفاع ما چقدر اهمیت داشته است!
نکتهای که در همین کارخانه تانک سازی هست و داریم مطرح میکنیم، این است که در دوران سازندگی و بازسازی، در کنار همه طرحهای ملی و غیرنظامی، صنایع نظامی مورد غفلت قرار نگرفت، بلکه با امکاناتی که در جنگ تهیه کرده بود، پیشتاز باقی ماند و این برای کشور ما نکته جالبی است. اولاً مردم حتماً باید بدانند که امروز یکی از قدیمیترین بخشهای سرمایههای فنی و صنعتی در کشور ما به خاطر سه موضوع خیلی نظامی است:
یکی به خاطر نیروهای خوبی که از کارگرها و مهندسها و مدیران اینجا هستند؛. با هر سه بخششان سروکار داشتم. واقعاً نیروهای خوبی هستند و واقعاً کیفیت بالایی دارند. نمونه بعضی از آنها را هم در بخشهای غیرنظامی نمیتوان پیدا کرد.
ثانیاً به خاطر انضباط بسیار خوب و سازمانیافتهای که در این بخش وجود دارد، بهرهدهی این نیروها هم قابلتوجه است.
سوم اینکه از پیش یعنی، قبل از انقلاب یک مقدار سرمایههای فنی و ماشینآلات در کشور بوده و دستشان در این طریقها باز بود و آن موقع خیلی پشتیبانی میشدند. بعد از انقلاب هم به خاطر نیازهایی که در دوران جنگ داشتیم، به آنها اولویت دادیم. بنده آن روزها که تصمیم این مسائل مربوط به جنگ در دست من بود، از هر طریقی که میشد صنایع نظامی را تقویت کنیم، دریغ نکردیم. ماشینآلات و ابزاری که در دوران جنگ تهیه شده، سرمایه بسیار نیرومندی است که نیروی انسانی، انضباط، تجربه و ابزار و تجربه نظامی را در اختیار داریم.
این بخش بسیار وسیع که الآن قسمت اعظمی از اینها دارد صرف امور غیرنظامی میشود، نیازهای کشور را دارد تأمین میکند. نیروها در بخش کاری، عملیات فنی و عمرانی را انجام میدهند و طرحهای زیادی دارند. ما که خیلی شوق نداریم اسلحه فروش شویم، لذا به سراغ کارهایی میرویم که الآن داریم میکنیم. کارهایی که امروز نمونهاش را دیدید که دارد با همین امکانات به راه میافتد.
امروز در صحبتها بود که سازمانهای صنایع نظامی ساختن حدود ۲۲ هزار قطعه را در همین مدت کوتاه به عهده گرفتند و کارهای پیشرفتهای هم دارند انجام میدهند. ظرف یکی دو سال آینده
میتوانند ۷۰ تا ۸۰ هزار قطعه را بسازند که ۵۲ هزارش باید انتقال تکنولوژی میشد. این یک نمونه خوب بود. در دنیا کسی که صنعت خودروسازی دارد، صنعتگر است. واقعاً صنعت خودروسازی، صنعت مادر است. کشورهایی که خودرو میسازند، واقعاً صنعتگرند و صنعتی هستند. چون قطعات بسیار فراوان و متنوعی دارد و هر کس که میسازد، معلوم است که همهچیز دارد.
در این تانکها هم به نظر من دستاوردهایی در ابعاد خاص است که معرّف دیگری برای صنعت است. چیزهایی در این تانکهاست که کسی اصلاً در خودروسازی به دنبالش نمیرود و نباید هم بروند. با همهچیزهایی که گفتم و شما خیلی بهتر از من میدانید، خواستم بگویم که ما ارزش کار شما را میدانیم و دلم میخواهد مردم ما هم بدانند. درحالیکه هیچ تمایلی به تهاجم، حرکت و حمله نظامی نداریم و بیشتر دفاعی عمل میکنیم، ولی به نظر من داشتن صنعت تانک سازی و نفربر سازی از ضروریترین کارهای ما بود که بحمدالله رسیدیم. از این محور سخت و گردنه مشکل تأمین نیازهای نیروی زمینی عبور کردهایم که برای شما مبارک باشد. انشاءالله بتوانید به همه اهدافتان بهزودی برسید.
اگر بخواهید وضع کار را در این استان مقایسه کنید، باید بگویم از دیشب که وارد شدهایم، پیوسته داریم فهرست کار میشنویم که تنوّع پیشرفت استان را نشان میدهد و وقتی با نظم نگاه میکنیم، در مجموعه کشور است.
این حرکت را در همه سطوح کشور داریم و صنایع نظامی در همهجا با سایر بخشها هماهنگی و پیشتازی دارد. امروز آقای مهندس نعمت زاده گزارش دادند که بیش از ۱۰۰۰ واحد در اینجا فعال شدهاند و چند صد واحد در حال فعال شدن هستند. باید از این موضوع در استان کوچکی مثل لرستان ابراز رضایت کرد. همچنین واحدهایی که جناب آقای کمالی نام بردندکه ایشان واقعاً میزبان ما هستند و ما امروز در شهر ایشان هستیم. خوشحال هستیم از اینکه میبینیم یکی از فرزندان زحمتکش و تلاشگر این شهر امروز سیاستمدار و مجری یکی از بخشهای مهم مدیریت کشور است که همان مسئله کار و آموزش فنی میباشد.
در مورد بقیه چیزهایی که از دیشب تا الآن دیدیم، ازجمله کارهای فرهنگی وزارت ارشاد و بهخصوص تجدید حیات قلعه تاریخی فلکالأفلاک خوشحالیم که با همکاری برادران نظامی به ارشاد داده و آماده شد. وقتی دیدم موزه را در آنجا شکل دادهاند، خوشحال شدم. واقعاً این قلعه جایگاه خودش را پیدا کرده است. چیز جالبی هم هست. آن نقطه مرتفع و مشرف بر معبرهای استراتژیک منطقه بود و الآن موزه است.
توسعه برنامههای شهری که معاونت وزارت کشور آن را توضیح دادند، توسعه راهها و فرودگاهها را از زبان وزیر راه شنیدم و خبرهای خوبی در بخش آبوخاک و مهار آبها و پمپاژ آبها و بستن سدها شادیآفرین است. اینها از نیازهای جدی استان هستند که انشاءالله در آینده این برنامه محقق شود و آرزوهای مردم این استان تحقق پیدا کند تا از آب و زمین خوبشان، خوب بتوانند استفاده کنند.
طبق گزارشی که استانداری دادند، تقریباً در همه بخشهای استان چند گام خوب به جلو برداشتهاند که آن گزارش ایشان برای بنده بسیار خوشحالکننده بود. البته از پیش هم میدانستم. کارهایی که در روستاها برای بچههای محروم شده و توجهی که از آن سفر تا این سفر میبینم، ازجمله در بخش شیلات و ماهیهای پرورشی، جای تقدیر دارد. در آن سفر که آمدیم، حقش بود آغاز کنیم. شنیدم که در این سفر به تولید بیش از ۲۵۰۰ تن تولید ماهی قزلآلا رسیدهایم
که باید به ۱۰ هزار تن برسد. چون خیلی سرد آب دارید و تولید ماهیهای قزلآلا میتواند جزو بهترین بخشهای تولیدات کشور باشد. این هم در جایی مثل استان شما، با این هوای خوب و با این آبهای سردآب و فراوانش. شنیدهام بیش از ۵۰۰ سردآب در ارتفاعات هست.
توسعه صنعت با آن کاری که وزارت نفت کرده و گاز را بهسرعت آورده، اینجا در حال رشد است. این کار از آرزوهای آن سفر و تحققیافته این سفر است. گاز زمینه بسیار مساعدی برای توسعه است و همچنین پتروشیمی که کلنگش به زمین زده شد. به نظر من استان شما با داشتن راههای خوب، راهآهن، آب فراوان، هوای مساعد، زمینهای مساعد، دام فراوان و امروز برق مطمئن، همه شرایط را برای توسعه صنعتی پیدا کرده است. بهخصوص با داشتن صنایعی مثل چرمسازی که خوب تقویت شد و پشتیبان خوبی برای تقویت صنعت است. همچنین کارخانه عظیم سیمان که از گذشته برای شما مانده و الآن داریم توسعهاش را اجرا میکنیم.
این استان واقعاً شایسته یک جهش است. اگر مسئله بیکاری مطرح است، به نظر من صاحبان حرفهها میتوانند این مشکل را حل کنند. عرض میکنم که بیکاری در این استان واقعاً با بودن این منابع جور درنمیآید. اگر واقعاً بااینهمه سرد آبها و چیزهایی که وجود دارد، ازجمله آب، خاک، دامداری، جنگلداری، زیتونکاری و اینهایی که باارزش است و جاهای دیگر نمیتوان از آنها استفاده کرد، نباید بیکار داشته باشیم.
در این استان که یک مقدار پیچوخمها را پیدا کردند، میتوانند کارهای زیادی انجام دهند. امروز استان شما با زمینههایی که در اینجا هست، میتواند مهاجرپذیر باشد. بههرحال از محبتهایی که دیدیم، تشکر میکنیم و از همه برادران و مردم و از خدماتی که دیدیم، راضی هستیم. ناراحتی ما این است که کم توانستیم اینجا را ببینیم. اسباب شرمندگی ماست. منتها من این روزها دیگر فرصت برنامههای مردمی و تشریفاتی ندارم، والاّ مایل بودم سفری بروجرد بکنم که به خاطر آیتالله بروجردی به مردم آنجا بدهکارم. ایشان در نسلهای ما و برای مردم اینجا خیلی مؤثر بودند.
خوشبختانه طرحهای زیادی در نقاط مختلف هست که به همه آنها تبریک عرض میکنیم. انشاءالله موفق، منصور و دارای مزید رضای خدا باشید.
والسلام و علیکم و رحمه الله و برکاته