سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم افتتاح اولین همایش رادیو و تلویزیونهای اسلامی

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در مراسم افتتاح اولین همایش رادیو و تلویزیونهای اسلامی

  • سالن همایش‌های بین‌المللی صدا و سیما
  • سه شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۸۶

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السلام علی رسول الله و آله
شهادت حضرت زهرا، صدیقه کبری(س) را تسلیت عرض می‌کنم. به شما دوستان که اقدام مهمی را که جای آن در فضای جهانی خالیست، در پیش دارید، تبریک می‌گویم.
توضیحاتی که جناب آقای کریمیان درباره اهداف و اصول دادند، به نظرم می‌تواند پایه خوبی برای این نهضت ضروری باشد. من هم نکاتی را که با تجربه دریافت کردم و جزء مسلّمات نیازها می‌دانم، خدمتتان عرض می‌کنم. اگر نکاتی به درد حرکت جدید شما بخورد، در آنجا می‌تواند اضافه شود.
اصولاً جای خالی یک تریبون نیرومند برای مکتب اهل بیت در زمان ما یک بی‌صفایی و یک غفلت است. برای اینکه اساسی‌ترین معارف اسلامی در مکتب اهل بیت(ع) است و اسلام ناب همان جاست. فرق اهل سنت هم به مکتب اهل بیت احترام می‌گذارند و مرجع بسیاری از آنها در احکام همین معارف اهل بیت است.
اختلافاتی هم در ابعاد سیاسی با شیعیان دارند، اما از بُعد اسلامی کاملاً متکّی به آموزشهای اهل بیت هستند. شما هم می‌دانید که عمده ائمه فرق اهل سنت، مستقیم یا غیرمستقیم از شاگردان امام صادق(ع) و امام باقر(ع) بودند و افتخار می‌کردند که از این مکتب استفاده کردند و باعث بالا رفتن شأن و موقعیت آنها بود که نسبت معارف خودشان را به اصالت معارف اهل بیت برسانند. الان هم علمای منصف چنین هستند.
این احساسی که عرض می‌کنم، برای من مال امروز نیست. پنجاه سال پیش که ما خیلی جوان و در حوزه قم بودیم، همین احساس بین دوستان ما وجود داشت و ما مکتب تشیع را به صورت سالنامه و فصلنامه منتشر می‌کردیم که بود تا زمانی که رژیم آن را تعطیل کرد. از آن موقع تا به حال این عقیده عمیق‌تر شده است.
بنده به خاطر تجاربی که به دست آوردم و واقعیاتی که می‌بینم، می‌گویم. البته کل اسلام هم همین مسئله را دارد، یعنی الان شبکه‌های نیرومندی در دنیای اسلام است. اما این به صورت مجموعه‌ای که از اسلام در برابر کفر دفاع کند، نیست. شما کار خوبی کردید که موتمرتان را رادیو و تلویزیونهای اسلامی گذاشتید که ان‌شاءالله در آینده بتوانید توسعه بدهید و از تریبون‌های همه مسلمین بخواهید کم کم در این حرکت نو با شما شریک باشند. اگر این اتفاق بیفتد، می‌توانیم یک قدرت عظیم رسانه‌ای در تاریخ امروز خلق کنیم و توضیح خواهیم داد که چرا.
فعلاً شما از محدوده اهل بیت آغاز کردید، برای اینکه آسان‌تر بود. ولی هدف باید وسیع‌تر باشد که ان‌شاءالله هست. همین‌جا عرض می‌کنم نباید به گونه‌ای حرکت شود که زمینه‌ای برای تفرقه و تعارض بین امت اسلامی باشد. شیعیان اگر بخواهند در دنیای امروز موفق شوند، کارشان جدای از مسلمین سایر فرق مقدور نیست. در منطقه محدودی موفق می‌شوند، اما هدف ما بیشتر از منطقه محدود است.
ما عقیده داریم اسلام ناب و خالص هستیم. اسلامی که برای همه دنیا و همه بشر و برای همه تاریخ تا قیامت است. نباید راضی شویم که همت خود را مصروف عدّه معدودی از جمعیت مسلمین و بخشی از خاک و جغرافیای اسلام کنیم. ولی فکر می‌کنم به عنوان شروع با اسم اسلامی با تدبیر خوبی آغاز شد. اگر با این هدف حرکت کنید، فکر می‌کنم موفق می‌شوید.
گفتم که می‌تواند مرکز مهمی برای آگاهی جهان و نشر معارف اسلام قرار بگیرد. دلیل آن هم این است که مسلمانها امروز به منابع بسیار عظیمی متکی هستند که خودشان هم تحلیل درستی روی آن نمی‌کنند. ما یک ربع جمعیت دنیا را داریم. یعنی بیش از یک و نیم میلیارد مسلمان از شش میلیارد بشر موجود روی زمین هستیم. از طرفی رشد جمعیت در بخش اسلامی فعلاً بیشتر از جاهای دیگر است. یعنی این نسبت به نفع دنیای اسلام از لحاظ جمعیت روبه رشد است.
نزدیک شصت کشور دارای رأی در سازمان ملل داریم که اگر اینها هماهنگ باشند، می‌توانند در همه مصوبات سازمانهای بین‌المللی تأثیرگذار باشند. حرف آخر یا لااقل حرف عمده را بزنند و جلوی توطئه‌‌های بین‌المللی را بگیرند.
عمده‌ترین ذخائر دنیا که ذخایر انرژی‌زاست، در منطقه ما یعنی در دنیای اسلامی است و امروز نیرویی که مواد انرژ‌ی‌زا در دنیا دارد و قدرتی که به صاحبان آن می‌دهد، قابل مقایسه‌ با هیچ‌چیز نیست.
از لحاظ جغرافیایی تنگه‌های بزرگ و مهم دریایی دنیا در اختیار شماست. تنگه هرمز، سوئز، باب‌المندب، جبل‌الطارق، مالاکا، بُسفُر و خیلی جاهای دیگر. اینها نقطه حساس و استراتژیک دنیا در حمل و نقل و کنترل رفت و آمدها هستند.
از لحاظ جغرافیایی زمینی هم این‌گونه است. دنیای اسلام در بهترین نقاط کره زمین قرار گرفته است. با اینکه هنوز اکثر کشورهای اسلامی فقیرند، اما نزدیک 20 درصد تولید ناخالص دنیا متعلق به مسلمانهاست. به خاطر نقشی که نفت و گاز دارد، این سهم فعلاً زیاد است. ولی ما حداقل می‌بایست 25 درصد می‌داشتیم که هنوز به خاطر نقش صنعت و توسعه فنی که در دنیای اسلام ضعیف است، عقب هستیم.
برنامه‌ای که دارید، متکی به این همه امکانات و قدرت است. برای اطلاع‌رسانی و دادن هویت، شخصیت، روحیه و نشاط به جهان اسلام، چنین پشتوانه عظیمی دارید که این از بعد مادی است.
از بعد معنوی هم هیچ مکتبی - چه مکاتب ساخت بشر و چه مکاتب آسمانی که وجود دارند - به پای اسلام نمی‌رسند. سندی مثل قرآن در دست هیچ گروه، حزب و فرقه مذهبی و  دینی نیست. کتابی که الفاظ، آهنگ، نظم و تداوم آن از طرف خداست و تضمین شده است و هیچ‌کس نمی‌تواند یک ایراد قابل قبول به این کتاب آسمانی بگیرد. هزار و چهارصد سال است که تلاش می‌کنند تا این سند را مخدوش کنند. هرکس به جنگ با قرآن آمده، خودش مخدوش شده است.
معارف اسلام بخصوص معارف اهل بیت و مکتب تشیع سرمایه خیلی عظیمی بر شماست.
با عشقی که اسلام در دل مسلمانها دارد، این سرمایه پشتیبان بسیار بزرگی است. بدون هیچ هزینه‌ای عاشقان و مستمعان مشتاق زیادی در سراسر جهان دارید. علاوه بر مواضعی که جمهوری اسلامی که در دنیا گرفته است، بسیاری از مستضعفان از ادیان دیگر یا حتی بی‌دین‌ها به خاطر حامی مستضعفان بودن اسلام و قرآن با ما هستند و مستمع شما هستند و به راه شما کمک می‌کنند. البته همه این کمک‌ها در صورتی است که با شیوه‌های درست از این تریبون‌ها به درستی استفاده شود.
نکته‌ای که نوعاً در تحلیل‌ها از آن غافل مانده‌اند و بسیار مهم است، این است که این حرکت جدید دنیای اسلام در مقایسه با حرکت رنسانس غرب و انقلاب کبیر فرانسه از ویژگی ممتازی برخوردار است که من کمتر دیدم در تحلیل‌ها روی آن حساب کنند. شما می‌دانید که غرب وقتی که جرقه‌های بیداری را در خود دید، اولین درگیری وچالشش با دین حاکم در غرب بود. یعنی با مسیحیتی که خفقان فوق‌العاده‌ای ایجاد کرده بود. با تفتیش عقاید تسمه از گرده همه کسانی که بوی آزادی در وجودشان بود، کشیده بود. حتی افرادی مثل گالیله را محاکمه می‌کردند که چرا یک واقعیت علمی را کشف کرده است.
یعنی از قرون وسطی آنچنان چهره کریهی به مذهب حاکم در اروپا داده شده بود که وقتی مردم به فکرتکامل علمی، سیاسی، فلسفی، اخلاقی، فرهنگی و ادبی افتادند، اولین درگیری‌شان با مذهب حاکم بود. وقتی که از فشار کلیسا آزاد شدند، به تدریج در چند قرن انقلاب فلسفی، علمی و بعد صنعتی و سیاسی کردند و به این موقعیت رسیدند.
محصول این انقلاب، فرهنگی بود که در ریشه خود معارضه با دین را داشت. متنها با دین از نوعی که بر سر آنها خاکستر می‌ریخت و نه با هر دینی.
جنبش جهان اسلام درست برعکس این است. دنیای اسلام از دهها سال پیش که جنبش آن آغاز شد، جنبش واقعی متکی بر اسلام است. یعنی متفکران اسلام مثل عبده، آیت‌الله شیرازی، اقبال لاهوری، جمال‌الدین اسدآبادی و خیلی از پیشتازان جهاد و مبارزه مبنای کارشان مبانی اسلام بود. اصلاً موج بیداری را از اسلام گرفتند. آنقدری که جامعه متکی به اسلام می‌شد، اینها جلو می‌رفتند. آخرین موجش پیروزی یک تفکر و اندیشه ناب اسلامی آن هم از نوع مکتب اهل بیت بر محکم‌ترین حلقه استکباری در جهان سوم یعنی ایران بود. هم متکی به اسلام و هم متکی به مردم که هردو در جامعه ما با هم هستند. یعنی اگر کسی متکی به اسلام باشد، متکی به مردم هم هست. اگر از اسلام ببرد، نمی‌تواند با مردم رابطه عمیق برقرار کند. چون فطرت مردم اسلامی و دینی است.
ممکن است بعضی‌هایشان عامل به دین نباشند، اما عمدتاً دین در وجود آنها نقش‌آفرین است. پس غرب با سرمایه ضد دینی فرهنگ خود را تقویت کرد، ولی ما با فرهنگ دینی و متکی به قرآن و با استفاده از آن، نهضت را از دهها سال پیش آغاز کردیم و آخرین گام و قدم ما، پیروزی بر رژیم مستبد پهلوی و آمریکا بود. عملاً با اردوگاه شرق، غرب و ارتجاع درگیر شدیم و با این سرمایه به پیروزی رسیدیم.
الان می‌بینیم مسلمانان پرچمدار حرکت‌های مهمی هستند که در عراق، لبنان، سوریه و همه جا انجام می‌شود. مقدار زیادی از این حرکات متکی به پیروزی‌هایی است که به مردم امید داد. اصل آن هم از اسلام است که بر روح، فکر و عمل مردم سلطه دارد. غرب با مشاهده نهضت اسلامی و بیداری مسلمانان کم‌کم دارد در برابر ما یکپارچه می‌شود. اختلافات خودشان کم رنگ و اختلافاتشان با اسلام پیشتاز و اسلام متکی به قرآن جدّی می‌شود.
نوک پیکان طرح معروف خاورمیانه بزرگ آقای بوش متوجه جنبش اسلامی است و می‌خواهد این جنبش و حرکت ریشه‌دار را به زمین بزند و در میان آنها جمهوری اسلامی به عنوان نمادی از پیروزی تفکر دینی و مردمی و تفکر سلطه خارجی بر استبداد و استکبار، بیشتر مورد هدف قرار می‌گیرد. ولی هدف آن مجموعه اسلام است.
می‌خواهم نتیجه بگیرم که‌ما متکی به فرهنگی‌ هستیم که آن فرهنگ در عمیق‌ترین جای تغذیه خود وجود دارد. یعنی در مردم و در عقاید اسلامی و فطرت  انسانها یعنی دین و نهایتاً خدا و آسمان. چنین موقعیتی در اختیار شماست، شما اربابان رادیو و تلویزیون امروز با این سرمایه باید خودتان را در برابر امواج خروشان تهاجم فرهنگی که علیه ما می‌شود، پیروز ببینید.
«والتهنو و لاتهنه وانتم الاعلان ان کفت مؤمنین» شاید اعلان را هیچ‌وقت این‌گونه معنا نکرده بودیم. با توضیحاتی که دادم، می‌خواهم بگویم شما به خاطر سرمایه‌های ارزشمند، به خاطر پشتیبانی‌ها و به خاطر این امکانات مادی و معنوی که عرض کردم، دست بالا دارید. لذا با خاطر جمع و روحیه خوب و با نشاط، میدانی را که آغاز کرد‌ه‌اید، خوب بپیمایید. الان شصت، هفتاد رسانه تصویری و صوتی را جمع کردید که خیلی بیش از این می‌توانیم داشته باشیم.
دلیلی ندارد که هر مجموعه‌ای از مجموعه‌های داخل هر کشور به صورت ان.جی. او و بخش خصوصی برای خودش رسانه‌ای خلق نکند. اگر این اتفاق بیفتد، امواجی که شما می‌فرستید، بر امواجی که غربیها می‌فرستند، غلبه می‌کند. تکنولوژی هم انحصار ندارد. روزی تکنولوژی در دست آنها بود و امروز ما می‌توانیم تکنولوژی خوبی را برای کار رسانه‌ای شما تنظیم کنیم. این قدرت را داریم و مکنت مالی، علمی و سیاسی است. انگیزه‌های بسیار مهمی است که در جاهای دیگر این انگیزه‌ها نیست.
بنابراین به فکر باشید تا درخت جوانی که الان غرس می‌کنید، می‌تواند به زودی تبدیل به درخت تنومندی شود که شاخه‌های آن به همه دنیا کشیده شود و سر از هر خانه‌ای در بیاورد و بار و سایه آن بر سر همه مردم باشد. می‌توانید مستمعان بسیار بسیار زیادی داشته باشد، اما شرط آن چیزهایی است که خدمتتان عرض می‌کنم.
اولاً فکر می‌کنم ترجیح دارد متعلق به بخش خصوصی یعنی ان.جی.اُ باشد. برای اینکه دولتها معذوریتهایی دارند. دولتها در صحنه جهانی برای خودشان تعهدات و امضاهایی دارند و طور دیگری است. آنها هم نوعاً رسانه دارند و حرف خود را می‌زنند، اما مردم و ان.جی.اُها تعهدات آن‌گونه ندارند. بالاخره تعهد دارند، ولی آزادتر می‌توانند حرف حق را مطرح کنند. سعی کنید که این بخش خصوصی باشد.
دوم هدف مهم است. سعی کنید هدفتان وحدت جهان اسلام باشد و نه تفرقه. اگر خدای نکرده در امواج شما، موج تعصب فرقه‌ای به چشم بخورد، مستمعان زیادی را از دست می‌دهید و قضاوت‌های پیش‌داورانه‌ای علیه مطالب شما به وجود می‌آید. باید سطحتان را بالاتر از فرقه و مذهب خاص بگیرید. در اکثر معارف با همه فرق اسلامی مشترکیم.آن‌‌قدر حرف مشترک دارید که نیازی به حرفهای اختصاصی که در محیط‌های دیگر می‌زنیم، نداشته باشید.
«تعالوا و لاکلمه سواء بیننا و بینکم» قرآن این را درباره سایر ادیان می‌گفت، ولی ما به خودمان می‌گوییم. می‌خواهیم با فرق اسلامی ید واحد باشیم. کفر الان همه ما را تهدید می‌کند. از تفرقه ما استفاده می‌کند و از بین خود ما سربازگیری می‌کند.
همین که الان شما در لبنان می‌بینید که لبنانی‌ها به جان هم افتادند. همین که در فلسطین می‌بینید. فلسطینی‌هایی که همه‌شان مظلوم هستند، دارند همدیگر را می‌کشند. همین که در عراق می‌بیند که مردم همدیگر را می‌کشند. فرقه‌های تکفیری و ارعابی بلایی به سرمردم درمی‌آورند و مسجدها و مراکز مقدس را منفجر و کینه‌ها را عمیق‌تر می‌کنند و صحنه روابط جامعه را خونین می‌کنند. اینها همه به نفع استعمار و جبهه کفر است. کاری که خودش نمی‌تواند انجام دهد، می‌بیند که اعضای خود ما دارند انجام می‌دهند.
لذا رسانه‌های شما قطعاً باید محور اسلامی داشته باشند و روی مشترکها تکیه کنید و مستعمین خود را بیشتر کنید و به طرف حق و عدالت ببرید. شما پیرو علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) هستید. صبری که حضرت علی(ع) بعد از پیغمبر(ص) کردند و در جلسات خلفا و مشورتها شرکت کردند، گاهی در غیاب آنها مدینه را اداره کردند و به مشاجرات دامن نزدند، درسهای مهمی است که گرفتیم. ما که پیرو او هستیم، باید مواظب باشیم.
مسأله دیگری که ضرورت دارد، این است که باید اساسنامه بسیار محکمی بنویسید. کار کوچکی نیست. هر لحظه روی آنتن هستید، چیزی که روی آنتن آمد، برگشت ندارد و آثار خود را می‌گذارد. باید اساسنامه‌ای تهیه کنید و برای همه روشن باشد که اگر به این مجموعه تعهد می‌دهند، همه انضباط همکاری عمومی را رعایت کنند. کسی برای خودش حق بیشتر نخواهد، چون یک هدف داریم و آن، این است که از امت اسلامی دفاع کنیم و آن را به پیش ببریم.
حرف هم در دنیا خیلی زیاد است، آن مقداری که می‌خواهیم حرف بزنیم و نیاز ماست، به اندازه کافی است که بزنیم. جمع شما احتیاج به پشتیبانی‌ها جدّی دارد. یعنی از لحاظ مالی، فنی، آموزش، تهیه مطالب، هماهنگی‌ها و ... باید پشتیبانی شود. قطعاً مراکز مهم پشتیبانی باید به وجود بیاید که از لحاظ فنی بتوانید بهترین تکنولوژی را بگیرید، از لحاظ آموزشی افراد خبره‌ای را تربیت کنید. امروز تبلیغات، تخصصی و علمی شده است و روز به روز رشته‌های تبلیغ اضافه می‌شود که همه آن تخصصی است. روانشناسی، جامعه‌شناسی و بسیاری از علوم انسانی امروز ضرورت این کار است. به تحصیلکرده‌های سطح بالا به عنوان پیشتیبان آموزشی و برای تربیت نیروها احتیاج دارید. این کار الان مقدور است و خیلی از کشورهای اسلامی امکانات خوبی دارند.
ایران می‌تواند پشتیبان شما باشد. ما در میدان علوم مربوط به اهداف شما - علوم انسانی- وضع نسبتاً خوبی داریم. دیگران هم دارند. نمی‌خواهم بگویم فقط مخصوص ماست. باید استفاده کنید و این موقعیت را فراموش نکنید.
مطالب احتیاج به هنر دارد. باید هنرمندان لایقی را داشته باشید که دارید و اگر ندارید، تربیت کنید. باید در انواع هنرهایی که در اطلا‌ع‌رسانی به کار می‌رود، در سطح بالا باشیم. اگر نباشیم، این مجموعه موفق نمی‌شود.
اگر در مجموعه شما اشکالاتی باشد، برطرف می‌شود و اگر محکم باشید، کارتان روز به روز تقویت می‌شود و جلو می‌رود.
در مسائل اساسی جهان اسلام نمی‌توانید بی‌تفاوت باشید. باید از لحاظ سیاست به روز باشید. باید گروههای استراتژیست، برنامه‌ریزها و راهبردنویس‌های درستی در مسائل روز داشته باشید که بتواند شما را هماهنگ کند. هماهنگی با تحمیل نمی‌شود. بلکه با استدلال و دانش و راه درست انجام می‌شود.
نهایتاً؛ تحقیقاً شما که وارد این میدان شدید، به اینجا رسیدید که امروز اطلاع‌رسانی رکن عظیم پیشرفت و توسعه است و رسالت شما همین است. این اطلاع‌رسانی به منظور آگاه کردن مردم است. جهل مردم، زمینه سلطه اجانب است، زمینه فقر و تسلیم‌طلبی است. اگر مردم آگاه و عالم باشند، هم مصلحت خودشان را تشخیص می‌دهند و هم راه اقدام را می‌توانند پیدا کنند. قدرت را در مردم آگاه ببینید.
مخفی کردن حقایق از مردم هیچ خیری ندارد، جز مسائل سرّی که دلیل خاص مصلحتی خودش را دارد. ما باید  مردم را آگاه کنیم و متکی بر مردم آگاه باشیم. مردم آگاه زندگی آزاد می‌خواهند، نمی‌توان با زندگی‌های جابرانه و تحمیل عقاید مردم را یکپارچه کرد. شما باید زبان روحیه آزادی‌خواهی مردم باشید.
باید این حق بزرگی را که خدا به آنها داده که در بین شنیده‌ها بهترین را انتخاب کنند. «فبشّر عبادالذین یستعمون القول فیتبعون احسنه.» شرایطی به وجود بیاورید که هم حرفها درست مطرح شود و هم مردم حق انتخاب داشته باشند. مطمئناً راه شما و راه اسلام و مکتب اهل بیت را انتخاب می‌کنند، چون در اینها یکپارچه حق و حقیقت است. اعتقاد ما این است و با این اعتقاد وارد میدان شدیم و ان‌شاءالله با همین اعتقاد از دنیا خواهیم رفت. امیدوارم این اجلاس شما مبارک باشد و ما ثمرات آن را در آینده بیشتر ببینیم.
والسلام‌علیکم و رحمه الله